اظهارات وزیر دفاع انگلیس درباره ورود این کشور به مذاکره با طالبان و اهداف شوم برخی کشورهای حاضر در صحنه افغانستان، نشانههای احتمالی از بروز اختلاف بین اروپا به خصوص انگلیس با آمریکا در مورد کسب دستاوردها در افغانستان است.
ضربه به آینده افغانستان؛ دستان متناقض رقبا
US Journal , 23 تير 1397 ساعت 15:30
مترجم : زهرا خادمی راد
اظهارات وزیر دفاع انگلیس درباره ورود این کشور به مذاکره با طالبان و اهداف شوم برخی کشورهای حاضر در صحنه افغانستان، نشانههای احتمالی از بروز اختلاف بین اروپا به خصوص انگلیس با آمریکا در مورد کسب دستاوردها در افغانستان است.
ایران شرقی/
اوایل مارس سال جاری بود که «محمد اشرف غنی» رئیسجمهور افغانستان در جریان سخنرانی خود در کنفرانس کابل، پیشنهاد داد که حاضر است برای پایان دادن به جنگ افغانستان، بدون هیچ قید و شرطی با طالبان وارد مذاکره شود. وی همچنین یک بسته پیشنهادی صلح ارائه کرد که شامل چند بخش بود، از جمله به رسمیت شناختن طالبان به عنوان یک حزب سیاسی، اعلام آتش بس، آزادی زندانیان طالبان، بازگشایی یک دفتر سیاسی برای طالبان در کابل یا هر شهر دیگر افغانستان، صدور گذرنامه، آزادی سفر برای طالبان و اصلاح قانون اساسی در صورت درخواست طالبان. این بسته پیشنهادی مورد استقبال گسترده حاضرین در این کنفرانس ـ که شامل نمایندگان بیش از 20 کشور جهان از جمله پاکستان، چین، آمریکا، آلمان و هند بود ـ قرار گرفت. با این حال، برخی ناظران سیاسی افغانستان تردید دارند که این بسته پتانسیل اثرگذاری مثبت بر روند صلح ملی را دارا باشد.
اما پشت این قضیه، داستان متفاوت دیگری نیز نهفته است. «گوین ویلیامسون» وزیر دفاع انگلیس پیشتر گفته بود که کشورش باید برای اولین بار وارد مذاکرات رسمی با طالبان شود تا بتواند صلح را برای افغانستان به ارمغان آورد. «ویلیامسون» همچنین تصریح کرد، برای انگلیس مهم است که ثبات تا حد ممکن در افغانستان برقرار شود و اینکه بریتانیا متعهد است تا به انجام انتخابات آرام در این کشور که قرار است اواخر سال جاری میلادی برگزار شود کمک کند. وی گفت: «شاید به خاطر هزینههای پرداخت شده، پذیرش این موضوع برای بسیاری از مردم دردناک باشد» اما هشدار داد که «برخی کشورها به خاطر یک سری اهداف شوم وارد صحنه افغانستان شدهاند و بنابراین مهم است که در چنین شرایطی، روند صلح از سوی ما تقویت شود.» این قطعا یک بازی سیاسی برای اروپاییها، به خصوص انگلیس، است که تا جای ممکن برای خود دستاورد کسب کنند و دیگر کشورها، به خصوص آمریکا، تا حد امکان از کمترین دستاورد برخوردار شوند. قطعا نمیتوان گفت که کشوری چون انگلیس، یک کشور ثالث عاشق صلح است که خواهان پایان جنگ بین طالبان و دولت افغانستان میباشد. همان طور که «چرچیل» زمانی گفته بود، برای کشوری چون انگلیس، منافع ملی اولویت شماره یک به حساب میآید و تا جایی که حافظه تاریخی ما اجازه میدهد، حفظ صلح در خاورمیانه نیز از جمله موضوعات مورد توجه سیاستمداران بریتانیایی بوده است.
اما در سوی دیگر داستان، آمریکاییها قرار دارند که منافع آنها برخلاف منافع انگلیسیها است. از نظر آمریکاییها، ادامه درگیری بین طالبان و دولت افغانستان یک امتیاز است چون به آنها امکان میدهد تا ادامه حضور نظامی خود در خاک افغانستان را توجیه کنند و بدین ترتیب، ضمن ادامه اعمال نفوذ خود در این کشور و در منطقه، کنترل کاملی بر هند داشته باشند و بر معادنِ غنیِ اورانیومِ افغانستان هم تسلط یابند. درک موضوع مذاکره با طالبان، برای بسیاری از آمریکاییها دشوار است. با توجه به اینکه آمریکا در ابتدا با هدف پایین کشیدن طالبان از قدرت، به افغانستان حمله کرد حالا نمیتواند کشاندن طالبان پای میز مذاکره برای گفتگو درباره آینده افغانستان را یک پیروزی تلقی کند.
اینجا در سال 2018، در 17 مین سال جنگ آمریکا در افغانستان، و در 39مین سالی که در مجموع این کشور درگیر جنگ مستمر در خاک خود بوده است، به نظر میرسد که هر کس به دنبال راهکاری برای پایان دادن به این بدبختی است. اما آمریکاییها از افغانستانیها میخواهند تا تلاش بیشتری برای تأمین ثبات در کشور انجام دهند و در عین حال، از طالبان میخواهند تا کمتر به دنبال تضعیف این ثبات باشند؛ و این عامل اصلی همه درگیریهای موجود بین این دو گروه است. گرچه دیگر اظهارات و اهداف بیان شده برای ادامه حضور و افزایش تعداد سربازان آمریکایی در افغانستان، مثل ایجاد یک دموکراسی به شیوه غربی، تقویت اقتصاد متزلزل افغانستان و بهبود وضعیت زندگی مردم افغانستان، همگی اهدافی مهم و قابل ستایش هستند اما هیچ کدام از آنها نمیتوانند به تنهایی توجیهی برای ادامه حضور سربازان آمریکایی در این کشور باشند.
انتهای مطلب/
کد مطلب: 1484