چین در تلاش است تا از آسیای مرکزی به عنوان سکوی پرتاب که چین را به اروپا متصل میکنداستفاده کند. این وضعیت در حالیست که همه مردم آسیای مرکزی از رشد نفوذ اقتصادی چین در منطقه راضی نیستند و برخی از مردم کشورهای آسیای مرکزی نسبت به فعالیت چین در بخش خصوصی و کسب و کار، مشکوک میباشند.
ایران شرقی/ رشد نفوذ چین در آسیای مرکزی در این سالها، سلطه سنتی روسیه را مورد چالش قرار داده و علاوه بر مسکو، سایر کشورهای منطقه را نیز با واکنش روبرو ساخته است.
چین در سال 1996 سازمان همکاری شانگهای را به منظور نفوذ در آسیای مرکزی در همکاری با 4 کشور (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و روسیه) بمنظور افزایش اعتماد متقابل ایجاد کرد. پس از گذشت نزدیک به یک دهه و اجرای موفقیت آمیز این تفاهمنامه، رفته رفته مسائل امنیتی نیز در کنار مسائل مربوط به تجارت در صدر اولویتهای شانگهای قرار گرفت. ضمن آنکه در سال 2001، ازبکستان به این سازمان پیوست و در نتیجه، چین به تمام چهار کشور همسایه آسیای مرکزی دسترسی پیدا کرد. برقراری روابط
به گفته «بردلی جاردین» استاد دانشگاه گلاسکو، تجارت بین کشورهای آسیای مرکزی و چین از یک میلیارد دلار در سال 2000 تا 50 میلیارد دلار در سال 2013 افزایش یافته است و این مسئله یکی از دلایل اصلی نگرانی روسیه بایستی محسوب گردد. از آن زمان، چین یک تفاهمنامه جدید با کشورهای آسیای مرکزی (به ویژه در ماه مارس با قزاقستان به ارزش حدود 23 میلیارد دلار) امضا کرد. حضور اقتصادی چین در سراسر آسیای مرکزی قابل توجه است. به گفته گالیم بوکاش خبرنگار خبرگزاری «آزاتیک»، شرکت ملی نفت چینی CNPC را میتوان تقریبا در تمام مناطق قزاقستان مشاهده کرد.
چین با موفقیت از تجارت برای ایجاد روابط خوب در آسیای مرکزی استفاده میکند. با این حال، کارشناسان اشاره میکنند که پکن در درجه اول به منابع طبیعی منطقه علاقمند است. چین نفت را از قزاقستان، گاز را از ترکمنستان، قزاقستان و ازبکستان و اورانیوم را از قزاقستان دریافت کرده، به پردازش طلا در قرقیزستان و تاجیکستان پرداخته و فلزات نادر را در تاجیکستان استخراج میکند. بسیاری از پروژههای زیربنایی سرمایهگذاری شده توسط چین – جادهها، راه آهنها و خطوط لوله – به خودش برمیگردند.
البته، این پروژهها به نفع کشورهای آسیای مرکزی نیز خواهند بود، زیرا این کشورها نمیتوانستند به تنهایی این پروژهها را محقق کنند و در منطقه هم تعداد سرمایهگذاران خارجی در حوزه صنعت نفت ومتالوژی نسبتا کم است.
از نظر «رید استندیش» از مجله «فارن پالیسی»، آسیای مرکزی همچنین از طرح "جاده ابریشم بزرگ" چین بهرهمند میشود. چین در تلاش است تا از آسیای مرکزی به عنوان "سکوی پرتاب که چین را به اروپا متصل میکند" استفاده کند.
در سال های اخیر نیز برخی از کشورهای دیگر و سازمانهای بینالمللی از طرحهای خود پیرامون احیای "جاده ابریشم" خبر دادند، اما تأثیر قابل توجهی در آسیای مرکزی نداشتند.
این وضعیت البته در حالیست که همه مردم آسیای مرکزی از رشد نفوذ اقتصادی چین در منطقه راضی نیستند. به گفته گالیم بوکاش، برخی از مردم قزاقستان "نسبت به فعالیت چین در بخش خصوصی و کسب و کار، به ویژه در آلماتی و شهرهای بزرگ مشکوک هستند". جادهها و بازارها
بردلی جاردین خاطرنشان میکند که چین در تاجیکستان در ساخت و ساز بزرگراه دوشنبه – چاناک سرمایهگذاری کرده است، اما پس از افتتاح آن، در امتداد جاده کابینهایی (این کابینها به شرکتهای مشکوک درگیر در ساخت و ساز متعلق بودند) بمنظور اخذ پول ظهور پیدا کردند. این شرکتها از ساکنان محلی برای عبور از بزرگراه پول میگرفتند و در نتیجه، شهروندان تاجیکستان نمیتوانستند از این جاده استفاده کنند.
همچنین، بسیاری از تجار بازاری در قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان از اینکه تجار چینی به بازارچههای مرزی دسترسی پیدا کرده و شروع به فروش کالاهای قیمت پایین چینی کردهاند شکایت میکنند. تجار محلی نمیتوانند به رقابت با آنها بپردازند و همین موضوع به محرومیت آنها از بازار منجر شده است.
به گفته رید استندیش، چین شروع به اعمال استراتژی قدرت نرم خود کرده است اما، فعلا نفوذی که روسیه یا آمریکا در آسیای مرکزی دارند را ندارد. وی میگوید: «رسیدن به این موقعیت در عرض یک روز و تنها با سرمایهگذاری 40 میلیارد دلاری در قالب جادهها و خطوط راه آهن امکان پذیر نیست اما در دهه آینده ما خواهیم دید که چین قادر خواهد بود نفوذ اقتصادی خود را به یک سطح ملموستر و بلندمدت برساند».
گالیم بوکاش با اشاره به محبوبیت مراکز کنفوسیوسی در شهرهای بزرگ آلماتی و آستانه گفت: «مقامات چین حدود دو هزار کمک هزینه تحصیلی به دانشجویان قزاقی برای یادگیری زبان چینی و یا دیگر مباحث درسی در چین اختصاص میدهند. دانشگاههای چین سال به سال جای دانشگاههای روسیه را گرفته و به محبوبیت بسیار بالایی در میان قشر تحصیل کرده دست مییابند». رقابت روسیه و چین
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 و ظهور کشورهای تازه استقلال یافته در آسیای مرکزی رقابت بر سر نفوذ در منطقه به طور عمده بین روسیه و غرب بوجود آمد. در حال حاضر، نفوذ چین در آسیای مرکزی از نفوذ غرب بیشتر است.
رید استندیش خاطرنشان میکند که روسیه همانند سابق دارای قدرت است، اما در حال حاضر در یک موقعیت آسیب پذیرتر که سیاست کرملین مقصر آن است، قرار دارد.
حتی در سالهای اوج اقتصاد روسیه، رقابت با سرمایهگذاران چینی در آسیای مرکزی برای مسکو راحت نبود. مشکلات اقتصادی اخیر روسیه فرصتهای جدیدی را برای چین فراهم آورده است. ضمن آنکه، روسیه به خاطر بحران اوکراین اعتبارش را در آسیای مرکزی از دست داده است و اینها همگی به نفوذ نرم و سخت اقتصادی-سیاسی پکن در منطقه کمک رسانی خواهند نمود.