دلایلی بر اثبات فرضیه هجوم استراتژیک آمریکا به آسیای مرکزی
ایران شرقی/
چند سال پیش، «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه آمریکا به جامعه بینالمللی این اطمینان را داد که ادامه زندگی سیاسی خود را به جلوگیری از هرگونه فرآیند همگرایانه در فضای پساشوروی اختصاص خواهد داد. از نظر وی، این فرآیندها مخالف منافع حیاتی آمریکا و تهدیدی برای اروپاییهاست. زمان نشان داد که اظهارات وی تبلیغات بیهوده نبوده و ماهیت استراتژی سنجیده مقامات آمریکایی برای بلندمدت را تشکیل داده است. اگرچه خود «هیلاری کلینتون» اظهارات قانعکنندهای برای تعیین سیاست خارجی واشنگتن ندارد، اما ایدههای وی با استقبال صاحبان کاخ سفید مواجه شده و همچنان دنبال می شوند.
آمریکاییها در ماههای اخیر، بار دیگر با انرژی و فشار مضاعف به پروراندن مهمترین کشورهای آسیای مرکزی مطابق نظر خودشان اقدام ورزیدند. واشنگتن، تلاشهایی را در جهت مشارکت کشورهای آسیای مرکزی در مبارزه با تروریسم بینالمللی و جلوگیری از خطرات ناشی از همسایگان بزرگ برای استقلال این کشورها، انجام داده و سعی دارد از این طریق، مواضع نظامی-استراتژیک و نفوذ سیاسی خود را در اوراسیا تقویت کند.
در جریان نشستهای اخیر کمیسیون کنگره امور نیروهای مسلح آمریکا، ژنرال «جوزف وتل»، رئیس فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا در مورد "ضرورت شدید" افزایش کمک به کشورهای آسیای مرکزی برای جلوگیری از نفوذ شبهنظامیان تروریست از افغانستان، سوریه و عراق به سرزمینهای آنها صحبت کرد. محور اصلی این نشستها این بود که کشورهای این منطقه بدون حمایت آتلانتیک ممکن است به طعمهای برای رادیکالهای اسلامگرای داعش، طالبان و دیگر سازمانهای تروریستی که بسیاری از آنها دارای ریشههای محکم در ازبکستان، قرقیزستان، تاجیکستان و دیگر جمهوریها هستند تبدیل شوند.
بنابراین، این ژنرال آمریکایی از افزایش روابط نظامی آمریکا با کشورهای آسیای مرکزی و استفاده از مکانیسمهای متعدد (از جمله کنفرانسهای سالیانه تحت سرپرستی پنتاگون با مشارکت رهبران عالی سرویسهای ویژه و ستادهای کل نیروهای مسلح کشورهای آسیای مرکزی و حتی آسیای جنوبی) حمایت کرد. در ماه می امسال، وی طی سفری به آسیای مرکزی، با رهبران نظامی و سیاسی تاجیکستان و ازبکستان در مورد این مسائل گفت و گو کرد. «جوزف وتل» بر نقش مهم این کشورها در ایجاد ثبات در افغانستان تاکید و به طور جداگانه به موضوع حساس مرتبط با استفاده از سرزمینهای این جمهوریها و دیگر جمهوریهای پساشوروی برای ترانزیت محمولههای نظامی آمریکایی به افغانستان اشاره کرد.
آمریکاییها قصد دارند با ایجاد زنجیرههای لجستیک جدید و مفید از جمله "کریدور حمل و نقل شمالی" در آسیای مرکزی و حل و فصل مشکلات نظامی، حضور خود را به طور اساسی و برای طولانیمدت تقویت کنند. باید اعتراف کرد که آنها تجربه خوبی در ساخت تاسیسات نظامی-استراتژیک در قلمروی برخی کشورهای منطقه دارند. ساخت پایگاه هوایی در فرودگاه ماناس قرقیزستان در سالهای 2014-2001 (این پایگاه بعدها به مرکز حمل و نقل ترانزیتی بدون تغییر وظایف اصلی تغییر نام داد) و استقرار نیروهای آمریکایی "برتس سبز" در فرودگاه "خان آباد" ازبکستان در سالهای 2005-2001 گواه این امر هستند. ترکمنستان بیطرف که رهبرش استقرار واحدهای نظامی-هوایی آمریکایی در فرودگاه "ماری-2" را تحریم کرده بود نیز در حل و فصل مشکل حضور نظامی آمریکاییها در منطقه حضور داشت.
در حال حاضر، به گزارش مطبوعات محلی، توجه آمریکاییها پس از مکثی کوتاه به آموزش کادرهای نظامی محلی معطوف شده است. آموزش کادرهای نظامی محلی موضوع اصلی مذاکرات «جوزف وتل» در جریان سفر اخیرش به تاشکند بود. از نظر کارشناسان، اخیرا پنتاگون موفق شده است تنها با قزاقستان بیشترین روابط نظامی را داشته باشد. البته برنامه 5 ساله همکاری نظامی-فنی که سال گذشته توسط طرفین در واشنگتن به امضا رسید، نقش مهمی در این فرآیند ایفا میکند. این برنامه تا سال 2022 اعتبار دارد.
این سند بنیادی، اصلاح ساختار نظامی قزاقستان، آموزش افسران نیروهای مسلح این جمهوری بر اساس استانداردهای ناتو، برگزاری مانورهای سالیانه مشترک "عقاب استپ" و همچنین آمادهسازی واحدهای ویژه برای تامین امنیت منابع نفتی خزر را در نظر دارد. مربیان آمریکایی با استفاده از متدها و استانداردهای ناتو به آموزش واحدهای حافظ صلح قزاقستان و به ویژه گروه تهاجمی "قزبیرگ" میپردازند.
بنابراین، توجه کارشناسان به احیای روابط آمریکاییها با مقامات ازبکستان – کشوری که نقش مهمی در شکلگیری فضای سیاسی منطقهای داشته و تاثیر زیادی بر ماهیت روابط بین کشورهای منطقه دارد – بیدلیل نیست. علیرغم توقف فعالیت دفتر روابط و تعامل با کشورهای آسیای مرکزی در ناتو در اوریل سال 2017 ،احیای این روابط صورت خواهد گرفت.
یادآور میشویم که در نتیجه دیدار اخیر رئیسجمهور ازبکستان و وزیر دفاع آمریکا، یک برنامه 5 ساله با هدف مدرنیزهسازی ارتش جمهوری ازبکستان براساس مدل غرب به تصویب رسید. آمریکاییها از این طریق، شرایط را برای شکلگیری وابستگی بلندمدت ازبکستان به واردات تسلیحات و قطعات یدکی آمریکایی ایجاد میکنند. واشنگتن در برنامههای خود جایگاه مهمی را به برنامههای ویژه اعزام افسران ازبکستان برای تحصیل در آموزشگاههای نظامی آمریکا اختصاص میدهد.
ترکمنستان نیز مانع آمریکاییها برای پیشبرد برنامههای نظامی- سیاسیشان نبوده و همچنان مد نظر پنتاگون است. این برنامهها به هر صورت بر تمایلات و عدم تمایلات سیاست خارجی رهبری این جمهوری تاثیردارند. برنامههای نظامی-سیاسی آمریکا عبارتند از: "آموزش و آمادهسازی نظامی بینالمللی"(IMET)، "برنامه دفاعی منطقهای مبارزه با تروریسم" (CTFP) و غیره. در این میان برنامه "آمادهسازی نظامیان ترکمنستان برای مبارزه با تروریسم بینالمللی و تامین امنیت وطن خود" نیز وجود دارد که در مراکز منطقهای پنتاگون برگزار میشود.
به گفته کارشناسان، تمام این عوامل اهمیت روزافزون کشورهای آسیای مرکزی در تحقق منافع جهانی واشنگتن نه تنها در این منطقه، بلکه در افغانستان، خاورمیانه، خزر و قفقاز جنوبی را نشان میدهد. به عنوان مثال، حفظ افغانستان در وضعیت "هرج و مرج کنترل شده" بهانهای برای آمریکاییها برای تحمیل حضور نظامی خود در آسیای مرکزی و نشان دادن خود به عنوان ضامن صلح و امنیت کشورهای منطقه است. علاوه بر این، آمریکاییها قصد دارند که در روابط بین کشورهای آسیای مرکزی و روسیه تنش ایجاد کنند. اهالی کاخ سفید صرف نظر از رنگ حزبیشان، در آرزوی فروپاشی و بیاعتباری کامل اتحادیه های هم گرایانه از قبیل سازمان پیمان امنیت جمعی و اتحادیه اوراسیا هستند.
به گفته بسیاری از تحلیلگران اوراسیایی، مهم است که هجوم استراتژیک واشنگتن در جهت آسیای مرکزی به کاهش سطح اعتماد و همکاری بین شرکا در سازمان پیمان امنیت جمعی و سازمان همکاری شانگهای و همچنین تفرقه بین کشورهای منطقه منجر نشود. سازمانهای متعدد غیر دولتی غربی، در تلاش برای تغییر شاخه توسعه سیاسی کشورهای آسیای مرکزی به نفع "ارزشهای" آتلانتیک و همکاری نظامی با پنتاگون هستند.
به گفته کارشناسان، در صورت دستیابی واشنگتن به اهداف خطرناکش، رهایی از سرنوشت غمانگیز کشورهایی مانند یوگوسلاوی، سوریه، لیبی، اوکراین و غیره که قربانی آتلانتیکیها به رهبری واشنگتن بودند برای کشورهای منطقه دشوار خواهد بود.
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»