منطقه آسیای مرکزی در تحولات امروز ثابت کرده است که از دنیای مدرن دور نیست. جمهوریهای آسیای مرکزی (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان) که میان روسیه و خلیج (فارس) واقع شدهاند، بتازگی کشورهای حاشیه خلیج (فارس) را به عنوان الگوی خود در جهت رهایی از فضای شوروی سابق درنظر گرفتهاند.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، روسای حزب کمونیست سابق، کشورهای خلیج (فارس) را به عنوان راهنمایی برای آینده معرفی کردند. پس از آن، کشورهای حاشیه خلیج (فارس) برای نفوذ در منطقه آسیای مرکزی علیه ترکیه و ایران به رقابت پرداختند. از آن زمان تاکنون، منطقه شاهد رقابت چشمگیری در زمینههای مختلف از جمله پروژههای انرژی، توسعه آموزشی و برنامههای مذهبی بوده است.
فرامنطقهگرایی
رهبران آسیای مرکزی جدید (که برخی از آنها هنوز در قدرت هستند) شاهد هستند که چگونه شیخنشینان خلیج (فارس) از ثروت انرژی آنها برای تبدیل خود به بازیگران منطقهای استفاده کرده و بر منطقه حکمرانی میکنند.
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ارتباطی میان سیستمهای حکومتی اقتدارگرایانه پساشوروی و شیخنشینان خلیج (فارس) شکل گرفت. شباهتهای فرهنگی- بویژه در زمینههای شکار، بازی و سوارکاری- ارتباطهای عمیقی را که نشاتگرفته از یک شاخه منحصر به فرد از فرامنطقهگرایی قبیلهمدار بود، بوجود آورد.
رهبران کشورهای آسیای مرکزی، با تطبیق الگوهای حکومتداری و توسعه، مشابه همسایگان عرب جنوبی خود، در صحنه بینالمللی ظاهر شدند.
اهمیت رقابت و نفوذ قبایل در سرتاسر آسیای مرکزی و در میان کشورهای خلیج (فارس)، یک واقعیت است. امروز، در پشت صحنه مبارزه سیاسی در آسیای مرکزی یک پایگاه قبیلهای وجود دارد. این یک سنت عمیقا ریشهدار در طول قرنهاست که امپراتوری روسیه، اتحاد جماهیر شوروی و روسیه امروزی قادر به محو کردن آن نبودهاند.
در حال حاضر کرملین با کشورهایی در آسیای مرکزی مواجه است که دنبالهروی استراتژیهای تحول کشورهای خلیج (فارس) هستند؛ با این وجود، روسیه هیچ صحبتی در مورد روابط آنها بویژه در بخشهای مالی و سرمایهگذاری نمیکند. در عین حال، روسیه که از نزدیک شاهد توسعه روابط مالی کشورهای خلیج (فارس) و کشورهای آسیای مرکزی است، کشورهای خلیج (فارس) را تشویق به سرمایهگذاری در کشورهای مهمتر و کلیدی آسیای مرکزی میکند.
در همین حال، امارات متحده عربی، این فرصت را فراهم میبیند که جایگاه خود را در آینده آسیای مرکزی بر اساس استراتژیهایی برای دستیابی به اهداف مهم ژئوپلتیک و ژئواکونومیک آن که متناسب با دیدگاه ابوظبی است؛ استوار کند. این اهداف، شامل سرمایهگذاری در قزاقستان و ترکمنستان، دو کشور کلیدی آسیای مرکزی با داشتن بنادری در دریای خزر است که در امتداد طرح «کمربند و جاده» قرار داشته و زمینههای بسیار مساعدی در توسعه کریدورهای حمل و نقل در آینده فراهم خواهد کرد.
علاوه براین، هم ریاض و هم ابوظبی به دنبال بازده سیاسی سرمایهگذاری خود در منطقه آسیای مرکزی هستند، جایی که کشورهای کلیدی آسیای مرکزی، علیه ایران و پشت سر کشورهای خلیج (فارس)، صف کشیدهاند و در عین حال، روابط خوب خود را با مسکو حفظ میکنند.
امارات و قزاقستان
امارات متحده عربی، قزاقستان را به عنوان یک مقصد اصلی برای استراتژی سرمایهگذاری خود در نظر میگیرد. فعالیت بیش از 200 شرکت اماراتی در قزاقستان نشان میدهد که ارتباط تجاری دو کشور با روابط بسیار خوب سیاسی میان آنها همراه است. سال گذشته، شرکت «توسعه انحصاری مبادله» امارات با احداث یک مجتمع شیمیایی چند میلیارد دلاری در منطقه «آتیرائو» قزاقستان موافقت کرد.
همچنین، از ابتدای سال 2018 شنیده میشود که سرمایهگذاریهای دوجانبه امارات و قزاقستان به بخشهای انرژی و معدن و زمینههای دیگر زیرساخت، لجستیک، کشاورزی و امنیت غذایی هم توسعه مییابد.
در واقع، سرمایهگذاریهای انرژی میان قزاقستان و امارات با توجه به منابع طبیعی دو کشور، قابل توجه است. 10 سال پیش، شرکت اماراتی «مبادله» قراردادی با شرکت «کزمونای گس»[2] قزاقستان برای در اختیار گرفتن 24.5 درصد سهام میدان نفتی در دریای خزر منعقد کرد.
در نوامبر سال 2008، «صندوق الفلاح» در قزاقستان تاسیس شد، که به موجب آن، امارات متحده عربی متعهد به تامین مالی پروژهها در بخشهای دارای اولویت مانند انرژی، برق، تولید مواد غذایی، زیرساخت، منابع طبیعی و خرید و فروش املاک و مستغلات بود.
امروز، فعالیت امارات متحده عربی در قزاقستان به میزان قابل توجهی افزایش یافته و مقامات قزاقستان سفرهای ماهانه به ابوظبی و دبی دارند. مقامات امارات متحده عربی بی سر و صدا به قزاقستان سفر میکنند تا در ایالتهای جنوبی این کشور شکار کنند (مناطق شکار که جایگزین زمینهای امارات در پاکستان شده است).
صندوق «الفلاح» که تابع شرکت «مبادله» امارات است، اخیرا فعالیتهای خود را به منظور تقویت حضور امارات در قزاقستان با ارائه کمک مالی بیشتر در پروژههای بازرگانی، مسکن و زیرساخت قزاقستان، افزایش داده است.
مهمتر از همه، دیدگاه امارات متحده عربی در مورد دسترسی به بنادر (به عنوان بخشی از یک سیستم شبکهای جهانی) است که در مالکیت دو منطقه ویژه اقتصادی در قزاقستان بر روی دریای خزر توسط «دی پی ورلد»[3] دبی آشکار میشود. «دی پی ورلد»، 51 درصد سهام منطقه ویژه خاروغ و 49 درصد سهام در منطقه «آکتائو» را خریداری کرده که به این شرکت حقوق مدیریتی و نظارتی میدهد.
قزاقستان، یک لینک مهم در «مسیر ابریشم جدید» و در توسعه طرح «کمربند و جاده» چین است . در اینجا دوباره مفهوم اماراتی از یک سیستم شبکهای را در منطقه آسیای مرکزی میبینیم.
مطمئنا، تمرکز «دی پی ورلد» بر روی توسعه زیرساخت سخت و نرم است که از الگوی ارتباط حمل و نقل چند منظوره که در طرح کمربند و جاده بسیار مهم خواهد بود، پیروی میکند. همچنین، شرکت «بوریالیس اتریش» یکی از واحدهای شرکت «مبادله» و شرکت شیمیایی قزاقستان (UCC)، طرحی را برای احداث یک مجتمع پتروشیمی بزرگ در دستور کار خود دارند.
علاوه بر این، یک قرارداد جداگانه میان شرکت اماراتی «مبادله» و شرکت سرمایهگذاری قزاقستانی «سامروک کازنیا» برای این پروژه خاص که تا سال 2025 به اجرا در میآید، امضا شده است.
این شکل ترکیبی سرمایهگذاری میان امارات متحده عربی و قزاقستان؛ نشان میدهد که تا چه اندازه نزدیکی اهداف مشترک در توسعه همکاریهای انرژی، برای هر دو طرف سودمند است. علاوه بر این، برنامههایی برای تاسیس صندوق سرمایهگذاری مشترک امارات- قزاق «JSC NUKH Baiterik» با ارزش کلی 500 میلیون دلار در حال تدوین میباشد.
تجربه دبی در امور بانکداری بینالمللی و انجام فعالیت در «مناطق آزاد»، بخشی از معادله امارات متحده عربی- قزاقستان است. «مرکز مالی بینالمللی آستانه» (AIFC) در محل نمایشگاه 2017 واقع شده و ممکن است آستانه را به یک مرکز مالی عمده برای کشورهای آسیای مرکزی تبدیل کند. AIFC یک منطقه ویژه با یک سیستم قضایی مجزا بر اساس قانون مشترک انگلیسی است.
این منطقه آزاد مالی بر روی خدماتدهی به بازارهای سرمایه و امور مالی اسلامی با هدف تبدیل شدن به یکی از 20 مرکز مالی پیشرو در جهان، تمرکز دارد. AIFC با الگو گرفتن از «مرکز مالی بینالمللی دبی» قصد دارد که به شرکتهای بینالمللی با کیفیت بالا و استانداردهای قانونی، خدمات ارائه دهد.
در اینجا ما الگوی مالی دبی را میبینیم که شامل فعالیت منطقه آزاد همراه با استراتژیهای سرمایهگذاری ساحلی و فراساحلی است که با هدف آستانه برای ارائه خدمات مالی پیشرفته در سرتاسر طرح «کمربند و جاده»، بکار میرود.
امارات و ترکمنستان
رویکرد امارات متحده عربی در قبال ترکمنستان، مشابه رویکرد آن نسبت به قزاقستان است: سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی با نگاهی به نقش آینده عشق آباد به عنوان صادرکننده گاز، از طریق خط لوله ی - به تعویقافتاده ی - «تاپی» در اولویت است. علاوه بر این، ابوظبی در حال وارد کردن یک دیدگاه دفاعی و امنیتی در سیاست خارجی خود در قبال ترکمنستان است، مشابه آنچه که در سیاست خارجی آن در یمن و شاخ آفریقا دیده میشود.
روابط دوجانبه امارات و ترکمنستان بر نقش شرکت «دراگون اویل»[4] در ترکمنستان و رابطه میان این شرکت ایرلندی مستقر در دبی و عشق آباد تمرکز دارد. سال گذشته، شرکت انرژی و کشتیرانی «توپاز»[5] (مستقر در دبی) جهت توسعه منابع هیدروکربن ترکمنستان کشتیهایی را برای شرکت «دراگون اویل» (واحدی از شرکت نفت ملی اماراتENOC ) تهیه کرد. یک قرارداد پنج ساله 100 میلیون دلاری برای تهیه شش کشتی که شامل قایقهای نجات اضطراری نیز میشود، منعقد شد.
شرکت «توپاز»، کشتیهایی را در منطقه «چلکن» که شامل دو میدان نفت و گاز به نامهای Dzheitune و Dzhygalybeg میشود، راهاندازی کرده است. شرکت «دراگون اویل» و شرکت نفتی «پتروناس» مالزی، حفاری دریایی ترکمنستان را که نفت و گاز استخراج شده از آن به آذربایجان و روسیه صادر میشود، تحت کنترل خود دارند.
در چند ماه گذشته، امارات متحده عربی، سیاست سرمایهگذاری خود را در ترکمنستان بطور استراتژیکی تسریع کرده است. «قربانقلی بردی محمد اف»، رئیسجمهور ترکمنستان در هنگام سفر به ابوظبی قراردادهای مهمی در مورد ادامه سرمایهگذاری ابوظبی در این کشور، بویژه چگونگی سرمایهگذاری شرکت «مبادله» در زیرساخت عشق آباد به امضا رساند. مهمتر از همه، شرکت «مبادله» توافقنامههای محرمانهای با «ترکمن گاز» برای همکاری در تولید گاز ترکمنستان امضا کرده است.
از دیدگاه امارات، ترکمنستان به خاطر دارا بودن ذخایر گاز طبیعی و موقعیت ژئوپلتیک حساس آن در شمال ایران، اهمیت زیادی دارد. مرز مشترک میان ترکمنستان و افغانستان نیز مورد توجه ابوظبی است چرا که سرزمینی غیر قابل کنترل در فضای مستعد خشونت بین «مشهد» ایران و «ماری» ترکمنستان را شامل میشود.
طی چند ماه گذشته نیز، ملاقاتهای سطح بالا میان مقامهای دو کشور جهت بحث در مورد ادامه عرضه تسلیحات نظامی به عشق آباد توسط امارات صورت گرفته است، از جمله ملاقات «بردی محمد اف» رئیس جمهور ترکمنستان با شاهزاده «محمد بن زاید» و دیدار «یلیم بردیف» وزیر دفاع ترکمنستان با «محمد بن احمد ال بواردی».
این موارد، شامل ایجاد گارد ریاست جمهوری برای رئیس جمهور ترکمنستان، مشابه گارد ریاست جمهوری امارات متحده عربی نیز میشود. این نیروی چندمنظوره (برای عملیاتهای ویژه یا حفاظت از نخبگان) یک راه حل عالی برای «بردی محمد اف» است که کشورش در معرض چالشهای اقتصادی و امنیتی قرار دارد.
با توجه به اهمیت استراتژیک ترکمنستان در آینده بازارهای انرژی، امارات متحده عربی کمک به ترکمنستان را در زمان دشوار کنونی از طریق تداوم حمایت از آن، ضروری می داند . این در حالی است که ایران، متوجه فعالیت امارات متحده عربی در ترکمنستان بوده و تهران معتقد است که عشق آباد به این طریق، «بیطرفی مثبت» خود را از دست میدهد.
پیامدها
تمایل ابوظبی به سمت شمال با تمرکز بر قزاقستان و ترکمنستان، نشان از یک هدف ژئوپلتیکی دارد. امارات متحده عربی در این دو کشور اصلی آسیای مرکزی حضور فعالی دارد که جلوهای از پیوند فعالیتهای ژئوپلتیکی و ژئواکونومیکی قدرتمندترین کشورهای جهان است. این در حالیست که روسیه، چین، هند، آمریکا و اروپا، همگی در آسیای مرکزی با هم رقابت میکنند.
امارات متحده عربی که از این رقابت دور نمانده است و از لحاظ روش شناسی به این ترکیب جغرافیایی- اقتصادی (برای تقویت منافع امارات متحده عربی در دوره جدید) وارد شده است. دور نگه داشتن ایران از آسیای مرکزی و همچنین آینده نامعلوم بازارهای گاز طبیعی، به یک نگرانی مهم ژئوپلتیکی تبدیل شده است. تاجیکستان، نیز در بازی میان امارات متحده عربی، عربستان سعودی و ایران قرار دارد.
اما عوامل دیگری نیز در تمرکز امارات متحده عربی بر قزاقستان و ترکمنستان دخیل هستند. به طور طبیعی، عربستان سعودی فعالیتهای امارات متحده عربی را در آسیای مرکزی متناسب با نقاط قوت ریاض، و با در نظر داشت چشمانداز 2030 برای انجام سرمایهگذاریهای استراتژیک در آسیای مرکزی، ارزیابی میکند. عربستان سعودی یکی از بزرگترین سرمایهگذاران در اقتصاد قزاقستان است و در پروژههای متعددی از جمله خدمات اجتماعی، سرمایهگذاری کرده است.
عربستان سعودی در ساخت ساختمان مجلس سنای قزاقستان، بخشی از بزرگراه Osokarovka-Vishnevka، بیمارستان سل کودکان در «سمیی» (شهری در شرق قزاقستان)، مرکز قلب (پزشکی) در آستانه، و مسجدی در «پتروپاولوفسک»، سرمایهگذاری کرده است.
همچنین این کشور در چند سال گذشته، تجهیزات پزشکی مرکز علمی طب اطفال و جراحی کودکان و مرکز علمی زنان و زایمان «آستانه» را تامین کرده است.
این رویکرد قدرت نرم با دیدگاه رهبری قزاقستان همخوانی دارد که ضرورت تعامل با عربستان سعودی را در زمانی که هر دو کشور در معرض تغییرات مهم اقتصادها و جوامع مربوطه هستند؛ درک میکند. هر دو کشور، در حال تغییر شکل فرهنگی در جوامع خود و ایجاد مفاهیم ملیگرایی هستند.
پادشاهی عربستان سعودی، نقش قزاقستان را در بازارهای انرژی، بویژه با توجه به الزامات روسیه برای پیوستن به توافقهای اپک/ غیر اوپک، تشخیص میدهد. عربستان سعودی، کارایی تعامل با قزاقستان را در مورد آینده انرژی می بیند. صندوق سرمایهگذاری دولتی عربستان سعودی (PIF)، روشهای سرمایهگذاری در صنعت انرژی قزاقستان را به عنوان بخشی از یک راهبرد سرمایهگذاری وسیعتر در سرتاسر آسیای مرکزی بررسی میکند و البته به دیدگاه روسیه نیز توجه میکند.
همزمان، ترکیه بر روی سرزمین محصور در خشکی ازبکستان که بین قزاقستان و ترکمنستان قرار دارد، تمرکز دارد. سفر «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه به ازبکستان، به معنای بهره بردن از رهبری جدید ازبکستان و ترویج اتحاد ترکی-اسلامی میان آنکارا، تاشکند و مهمتر از همه، بخارا بود.
به طور عمده، تلاشهای «شوکت میرضیایف»، رئیسجمهور جدید ازبکستان برای حذف مقامهای دوران «اسلام کریموف» رئیسجمهور سابق این کشور و دگرگون کردن روابط تجاری دولت ازبکستان با کشورهای دیگر و از جمله کشورهای همسایه آن در آسیای مرکزی، اقداماتی است که در حال حاضر در این کشور صورت میگیرد. این در حالی است که، روابط امارات متحده عربی و ازبکستان، به خاطر تغییرات ذکر شده در دولت ازبکستان و همچنین تغییرات در ارتباط با فساد و فعالیتهای غیرقانونی در بخش بانکداری، دچار وقفه شده است.
«گلناره کریموا»، دختر خبرساز رئیسجمهور پیشین ازبکستان، که به خاطر انجام اقدامات غیرقانونی مشهور است ، به همراه برخی از دیگر شخصیتهای برجسته ازبکستان، بخشی از پیچیدگی روابط میان تاشکند و امارات متحده عربی است.
سفر «اردوغان» به ازبکستان میتواند از منظر رقابت میان ترکیه- امارات نیز مورد توجه باشد چرا که ازبکستان شاهد رقابت ترکیه و امارات در سومالی بوده است و این که ابوظبی حضور ترکیه در سومالی را تهدیدی برای منافع رو به گسترش خود در این منطقه میبیند.
نتیجهگیری
توانایی امارات متحده عربی برای سرمایهگذاری در قزاقستان و ترکمنستان، دیدگاه ابوظبی را نسبت به آسیای مرکزی به عنوان یک ارتباط ژئوپولتیک نشان میدهد. منافع امارات در این منطقه همسایه و استراتژیک، فراتر از سرمایهگذاری صرف است، چرا که روابط میان امارات- آستانه و امارات - عشق آباد، تمرکز بر روی دو کشور مهم دریای خزر را به دنبال دارد.
امارات متحده عربی، که رابطه آن با آذربایجان و روسیه نیز در سطح خوبی قرار دارد، نه تنها توجهش را به دریای خزر معطوف داشته و از زیرساختها و صنایع در سرتاسر طرح «کمربند و جاده» حمایت میکند بلکه به این موضوع نیز اهمیت میدهد که چگونه بهترین راه را برای گسترش روابط خود با حفظ وضعیت موجود انتخاب کند. به این ترتیب، سیاست امارات متحده عربی در قبال آن دسته از کشورهای آسیای مرکزی که هماهنگی بیشتری با سیاستهای کشورهای حوزه خلیج (فارس) داشته باشند، رضایتبخش است.
منابع:
[2] Kazmunai Gaz شرکت نفت و گاز متعلق به دولت قزاقستان که در سال 2002 با ادغام شرکتهای «قزاق اویل» و «اویل اندگس ترانپورتیشن» قزاقستان تاسیس شد.
[3] شرکت ترابری دریایی که در زمینه ارائه خدمات کشتیرانی، اپراتوری بنادر و خدمات لجستیکی فعالیت می کند.
[5] Topaz Energy and Marine یک شرکت پیشرو ساحلی پشتیبانی کشتیرانی است که راه حل های جهانی برای صنعت انرژی جهانی با تمرکز اصلی بر فعالیت های خزر، خاورمیانه، غرب آفریقا و خلیج مکزیک فراهم می نماید.
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»