در حالی که کشورهای آسیای مرکزی سابقه زیادی در مورد همکاری بین منطقهای ندارند. واشنگتن به درستی میداند که افزایش این همکاری، به ویژه در مسائل امنیتی و اقتصادی، ثبات و رفاه را در این منطقه ارتقا خواهد داد. موفقیت این طرحها امکان برنامهریزی برای طرحهای گستردهتر را فراهم خواهد ساخت و این امر به سود ایالات متحده بوده و امکان نفوذ بیشتر در منطقه را برای این ابرقدرت فراهم میسازد.
ایران شرقی/ علیرغم برگزاری دومین دور اجلاس c5+1 در واشنگتن، رسانههای منطقه و جهانی چندان اهمیتی به این رویداد ندادند. اما به زعم برخی کارشناسان این رویدادها بسیار مهم تلقی میشوند.
«جان کری»، وزیر امور خارجه آمریکا میزبان وزرای امور خارجه پنج کشور آسیای مرکزی قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان بود. با خروج آمریکا از جنگ افغانستان، رسانهها و مردم آمریکا توجه کمی به آسیای مرکزی دارند. اما، با این وجود بایستی درک کرد که این منطقه در مرکز اوراسیا قرار دارد که با روسیه، چین و ایران هم مرز میباشد و در نزدیکی هند و پاکستان است. پس بنابراین، ثبات در آسیای مرکزی برای برقراری ثبات در سراسر اوراسیا حیاتی میباشد.
این اجلاس اولین بار در پاییز سال 2015 در اولین سفر جان کری به آسیای مرکزی در شهر افسانهای سمرقند صورت گرفت. این گروه که به عنوان (1+c5) شناخته میشوند حاصل تفکر «نیشا دسای بیزوال»، دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور آسیای جنوبی و مرکزی میباشد. این گروه وسیلهای برای ترویج همکاری با پنج کشور آسیای مرکزی و همکاری میان این کشورها است.
طی این نشست ترتیبی داده شد تا وزرای خارجه به طور سالانه با هم ملاقات داشته باشند و پروژههایی در پنج حوزه مهم راهاندازی شد: مبارزه با تروریسم؛ رقابت کسب و کار؛ شبکههای حمل و نقل؛ انرژی تجدید پذیر؛ و تغییر آب و هوا.
همچنین در این دور از مذاکرات مقرر شد، چالشهای مرتبط با افراطگرایی اسلامی در آسیای مرکزی که در جنگ داخلی تاجیکستان در سال 1990 نقش داشت و مشکلاتی را برای ازبکستان، قرقیزستان و به تازگی قزاقستان ایجاد کرده است، مورد توجه قرار گیرد. این مسئلهای است که همه دولتهای منطقه با آن مواجه هستند و باید همکاری در این زمینه توسعه یابد.
در کنار آن، پروژه رقابت کسب و کار آسیای مرکزی به منظور ترویج صادرات از کشورهای آسیای مرکزی طراحی شده است که با توجه به منافع همه پنج کشور آسیای مرکزی، چالشهای این پروژه دولتهای منطقه را به اتخاذ سیاستهای تسهیلسازی صادرات کالا متقاعد خواهد ساخت.
ضمنا پروژه توسعه کریدور حمل و نقل به منظور انتقال آسانتر، سریعتر و ارزانتر کالا در میان کشورهای آسیای مرکزی طراحی شده است. این پروژه میتواند مهمترین طرح باشد. تجارت میان کشورهای آسیای مرکزی مانند تجارت در جهان عرب بسیار کمتر از سطح انتظار میباشد. از بین بردن موانع تجاری غیر تعرفهای در منطقه تا حد زیادی جابجایی کالا و افزایش تجارت درون منطقه را به سود همه کشورهای منطقه بهبود خواهد داد.
پروژه آینده بر انرژیهای تجدید پذیر تمرکز خواهد داشت. این منطقه وابستگی زیادی به گاز، نفت، و نیروی برق آبی دارد. کمبود آب در مناطق خشک آسیای مرکزی، ساخت سدها و خارج سازی زمستانی آب از سدها را مسایل بحثانگیز ساخته است. توسعه انرژیهای تجدید پذیر و افزایش بهرهوری انرژی، از جمله راههایی است که دولتهای منطقه میتوانند برای حل و فصل مشکلات انرژی از آن بهره گیرند.
در نهایت، طرح انطباق منطقهای و حمایت ملی به کشورهای آسیای مرکزی کمک خواهد کرد تا ظرفیت برنامهریزی خود را در مورد اثرات تغییر آب و هوا افزایش دهند. با تبادل اطلاعات و انجام اقدامات منظم، این پروژه رویکردهای منطقهای برای مدیریت چالشهای تغییر آب و هوا را تسهیل میکند.
این مسائل در حالیست که کشورهای آسیای مرکزی سابقه زیادی در مورد همکاری بین منطقهای ندارند. واشنگتن به درستی میداند که افزایش این همکاری، به ویژه در مسائل امنیتی و اقتصادی، ثبات و رفاه را در این منطقه ارتقا خواهد داد. این طرحها برای تسهیل سیاسی انجام پروژهها و ارائه نتایج قابل مشاهده طراحی شدهاند. موفقیت این طرحها امکان برنامهریزی برای طرحهای گستردهتر را فراهم خواهد ساخت. این امر به سود ایالات متحده است که کشورهای آسیای مرکزی قدرتمندتر و مرفهتر شوند.
در وضعیت مقابل، بیثباتی در منطقه به همسایگان قدرتمند اجازه دخالت میدهد. رقابت برای برتری در مرکز اوراسیا، تنشهای جدی در آسیای مرکزی بوجود میآورد که اثرات آن فراتر از منطقه را در بر خواهد گرفت.
همچنین این طرحها در خدمت دو هدف دیگر نیز خواهد بود. این طرحها برای کشورهای آسیای مرکزی، وسیلهای است که توجه ویژه آمریکا به آسیای مرکزی را در بر خواهد داشت. همه رهبران منطقه از این توجه استقبال مینمایند. آنها تعامل آمریکا را به عنوان وزنه تعادل با وجود حضور سنگینتر مسکو و پکن در نظر میگیرند.
در نهایت، این پروژهها برای ایالات متحده، برنامه کاری به منظور تعامل چندجانبه در منطقه فراهم میکند. مسکو سازمانهایی را برای این منظور ایجاد کرده است. چین سازمان همکاری شانگهای، که شامل روسیه میشود را تشکیل داده است.
گروه 1+c5 آخرین پیشنهاد واشنگتن در این بازی است. شاید در نگاه اول مهم به نظر نرسد اما این طرح آغازی برای افزایش نفوذ آمریکا در مرکز اوراسیا میباشد.