پیامدهای حضور پاکستان در سازمان همکاریهای شانگهای
پاکستان در سازمان همکاریهای شانگهای؛ چالشها و چشم انداز
عضویت اسلام آباد در سازمان همکاریهای شانگهای فرصتهای بیبدیلی را در اختیار پاکستان قرار خواهد داد و متقابلا اعضای شانگهای نیز با استفاده از کریدورهای در حال احداث و بندر گوادر دسترسی به جنوب آسیا و اقیانوس را به دست خواهند آورد اما این پتانسیل زیر سایه سنگین منازعات و کشمکشهای هند و پاکستان ممکن است که سرنوشت مبهم شانگهای را به سرنوشتی همانند سارک تبدیل کند.
ایران شرقی/
سران دولتهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای شانزدهمین نشست خود را در تاریخ 30 نوامبر و 1 دسامبر2017 برگزار کردند. شاهد خاقان عباسی، نخست وزیر پاکستان، بر نقش محوری و برجستهای که اسلامآباد در دستیابی به اهداف سازمان همکاریهای شانگهای میتواند ایفا کند، تاکید کرد و از پاکستان به عنوان پلی میان آسیای مرکزی و جنوبی یاد کرد. با این حال، به منظور تحقق بخشیدن به مزایای بالقوه عضویت پاکستان در سازمان همکاریهای شانگهای، اسلام آباد باید دیپلماسی عمومی خود را تحکیم کند و با هماهنگ کردن سیاستهای خود با دیگر قدرتهای منطقهای، موقعیت خود را در میان دیگر کشورهای عضو، بهبود بخشد. آیا اسلامآباد آماده انجام چنین کاری هست؟
پیش زمینه: پاکستان در تاریخ 9 ژوئن 2017 عضو سازمان همکاریهای شانگهای شد. اسلامآباد این موضوع را به عنوان فرصتی جهت بهبود بخشیدن به روابط خود با سایر کشورهای منطقه توصیف کرد. اسلام آباد از طریق تسهیل تجارت از بندر گوادار، کمک به حل و فصل منطقهای مسئله افغانستان، تلاش در جهت رفع بحران انرژی که وخیمتر شده و همچنین کمک به ساختار ضد تروریستی منطقهای سازمان همکاریهای شانگهای (RATS) میتواند روابط خود را با دیگر اعضای سازمان؛ گسترش دهد.
سازمان همکاریهای شانگهای به عنوان یک بازیگر مهم در امور منطقهای و جهانی ظهور کرده است. بسیاری از محققان غربی و به خصوص پژوهشگران ایالات متحده، سازمان همکاریهای شانگهای را چالشی برای منافع ایالات متحده میدانند. بعضی آن را به عنوان آغاز به کار یک سازمان جدید شبیه به پیمان ورشو (یا "ناتو شرقی") توصیف کردهاند. سازمان همکاریهای شانگهای از دل "شانگهای پنج" ظهور کرد. شانگهای پنج در سال 1996 با همکاری چین، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان و تاجیکستان به عنوان اعضای بنیان گذار آن تاسیس شد. در سال 2001، "شانگهای پنج" گسترش یافت و با توجه به اینکه ازبکستان هم به این گروه پیوست، به سازمان همکاریهای شانگهای تغییر نام داد. در سال 2005، پاکستان، هند، ایران و مغولستان به عنوان ناظر به این سازمان پیوستند.
در گذشته، هم چین و هم روسیه بارها اعلام کردهاند که این سازمان، اعضای جدید نمیپذیرد. علت عدم پذیرش، مبارزه و کمپین فعال هند و پاکستان برای عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای عنوان شد. با این حال، این نگرش در سالهای اخیر تغییر کرده است. مسکو از پیشنهاد دهلی نو برای عضویت حمایت کرد و پکن، که مسلما بازیگر اصلی در سازمان همکاریهای شانگهای است، از درخواست عضویت اسلام آباد حمایت کرد. در نشست 2015 در یوفا Ufa روسیه، سازمان همکاریهای شانگهای بالاخره به نتیجه رسید و تصمیم خود را در مورد قبول عضویت پاکستان و هند اعلام کرد. در سال 2016، هند و پاکستان یک یادداشت تعهد و الزام را امضا کردند. رئیس جمهور نورسلطان نظربایف در طول نشست 17 ام سازمان همکاریهای شانگهای در آستانه پایتخت قزاقستان، به طور رسمی به پاکستان و هند به عنوان اعضای سازمان همکاریهای شانگهای خوش آمد گفت.
این پیشرفت و توسعه در تاریخچه عملکرد سازمان همکاریهای شانگهای چندین سؤال مهم را مطرح میکند. از جمله اینکه دو عضو جدید چگونه بر توانایی سازمان همکاریهای شانگهای تاثیرگذار خواهند بود تا به عنوان یک اتحاد منطقهای کار کند؟ ورود اعضای جدید تا چه حد موجب بروز مبارزه قدرت میان مسکو و پکن خواهد شد؟ آیا این مبارزه ریشههای عمیق دارد و چگونه برعملکرد سازمان همکاریهای شانگهای تأثیر خواهد گذاشت؟ با این حال از دیدگاه اسلام آباد، سوال اصلی این است که پاکستان چه پیشنهاداتی میتواند به سازمان همکاریهای شانگهای ارائه دهد و چه منافعی از عضویت آن در سازمان میتواند به دست بیاورد.
پیامدها: اسلام آباد با چالشهای متعددی در سطوح منطقهای و بینالمللی مواجه است و عضویت این کشور در سازمان همکاریهای شانگهای میتواند به حل این چالشها کمک کند. اخیرا روابط اسلام آباد با مسکو بهبود یافته است. پس از برگزاری جلسه و دیداری میان عباسی نخست وزیر پاکستان و مدودوف نخست وزیر روسیه در حاشیه نشست سازمان همکاری شانگهای، هر دو از پیشرفت روابط دوجانبه از جمله در حوزه همکاریهای دفاعی ابراز رضایت کردند. موارد دیگری که در زمینه پیشرفت روابط میتوان ذکر کرد عبارتند از پشتیبانی اخیر روسیه از مواضع اسلام آباد جهت عضویت در گروه تامین کنندگان هستهای و همچنین اتخاذ موضع حمایتی روسیه از پاکستان در خصوص مسئله پناهگاههای تروریستی در خاک افغانستان در امتداد خط دیورند است. عضویت اسلام آباد در سازمان همکاریهای شانگهای فرصتی برای گسترش روابط دوجانبه این چنینی، به ویژه در بخش دفاعی؛ از طریق سکوی سازمان همکاریهای شانگهای فراهم خواهد کرد.
اسلام آباد، مسکو، تهران و پکن همگی به شدت نگران ظهور سازمان تروریستی معروف به دولت اسلامی عراق و سوریه (داعش) و وضعیت آینده افغانستان هستند. هر دو مسئله مانع ایجاد توسعه مثبت در سراسر منطقه میشوند. از آنجا که همه کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای دارای منافعی در افغانستان هستند و از گروههای مختلف در این کشور پشتیبانی میکنند، ضروری است که با استفاده از سکوی سازمان همکاریهای شانگهای، این کشورها یک استراتژی مشترک برای حل مشکل افغانستان و مبارزه با تهدید داعش پیدا کنند.
پاکستان برای دیگر اعضای سازمان همکاریهای شانگهای مسیری برای دسترسی به اقیانوس هند فراهم میکند. همانطور که نواز شریف، نخست وزیر سابق پاکستان، ماهرانه و به درستی اشاره کرد: "برای ارتباط دادن (وصل کردن) منطقه مرکزی اوراسیا با دریای عرب و جنوب آسیا و ... ما مسیرهای زمینی مهم و راههای مواصلاتی را برای تجارت سودده دوجانبه و انجام معاملات انرژی در داخل منطقه و بین کشورهای منطقه ارائه میدهیم". این چشم انداز از یک سو فرصتهای عظیمی برای همه اعضای سازمان همکاریهای شانگهای فراهم میکند، ولی از سوی دیگر نشان دهنده یک چالش برای اسلام آباد است. با وجود پتانسیلهای بسیار بالا، روابط تجاری و اقتصادی اسلام آباد با بیشتر اعضای سازمان سازمان همکاریهای شانگهای، به غیر از چین، در حد کمترین حد ممکن است.
عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای برای اسلام آباد فرصتی ایجاد میکند تا تعدادی از پروژههایش را از طریق قرار گرفتن بر سکوی پرتاب سازمان همکاریهای شانگهای آغاز و یا احیا نماید.
بندر گوادر میتواند به یک بازار تجاری مهم و موثر برای کشورهای آسیای مرکزی تبدیل شود. تحت پرچم سازمان همکاریهای شانگهای اسلام آباد میتواند برای کشورهای عضو این سازمان امکان دسترسی با امتیاز ویزه به گوادار را فراهم کند.
بحران انرژی رو به رشد پاکستان نیاز به توجه و رسیدگی فوری دارد. اسلام آباد تاکنون موفق به مقابله با آن نشده است، اما در حال توسعه سیاست انرژی برای رفع این مشکل است. عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای برای اسلام آباد راهی است برای کشف فرصتها جهت واردات نفت و گاز از کشورهای آسیای مرکزی مانند ازبکستان، تاجیکستان و قزاقستان.
سؤال مهم این است که آیا رقابت و کشمکش میان هند و پاکستان در سازمان همکاریهای شانگهای میدان مبارزه دیگری پیدا خواهد کرد. آیا دهلی نو و اسلام آباد قادر خواهند بود که رفتاری صلح آمیز داشته باشند و آیا روحیه منطقهگرایی موجود در سازمان همکاریهای شانگهای را خواهند پذیرفت؟ در نشست سازمان همکاریهای شانگهای در ماه ژوئن 2017، شریف نخست وزیر پیشین پاکستان از پیشنهاد ارائه شده توسط شی جین پینگ رییس جمهور چین در مورد یک معاهده پنج ساله برای همبستگی مناسب میان اعضای سازمان همکاریهای شانگهای استقبال کرد و موافقت خود را با چنین معاهدهای اعلام کرد. برعکس، نارندرا مودی، نخست وزیر هند، در نخستین سخنرانی خود به عنوان عضو جدید سازمان همکاریهای شانگهای از این چارچوب برای اعلام ادامه سیاست هند برای جداسازی و ضدیت با پاکستان استفاده کرد. محققان معتقدند که وارد کردن این گونه منازعات و کشمکشها به سازمان همکاریهای شانگهای مانع از عملکرد صحیح این سازمان خواهد شد. این مسئله در مورد انجمن آسیای جنوبی برای همکاریهای منطقهای نیز مطرح شده است.
با این حال، بر خلاف تصور کلی، شاید هند قادر به استفاده موثر از سکوی پرتاب سازمان همکاریهای شانگهای در برابر (علیه) پاکستان نباشد. چین عضو کلیدی سازمان همکاریهای شانگهای است و روابط هند و چین را رقابتهای استراتژیک و نگرانیهای امنیتی تعریف و تعیین میکند. پس از بحران دکلام (Doklam)، نزاع و رویارویی نظامی دیگری بین این دو کشور را نمیتوان کاملا غیرمحتمل شمرد. واضح است که چین تمایلی به اعطای عضویت به هند در سازمان همکاریهای شانگهای ندارد. هند نیز به سهم خود، به شدت از پروژه کریدور اقتصادی چین و پاکستان انتقاد دارد (CPEC) و همچنین با طرح ابتکاری یک کمربند یک جاده چین مخالف است. در حالی که هند از تریبون سازمان همکاریهای شانگهای برای ابراز نگرانیهای خود نسبت به حمایت (ادعاشده) اسلام آباد از تروریسم در داخل هند استفاده کرده، چین تا کنون از پاکستان در این خصوص حمایت کرده است. از جمله این حمایتها میتوان به اقدام اخیر چین و وتوی قطعنامه سازمان ملل متحد اشاره کرد. در این قطعنامه مسعود اظهر از جیش محمد به عنوان تروریست تحت تعقیب تعیین شده بود. بعید به نظر میرسد که در آینده چین در سازمان همکاریهای شانگهای بخواهد طور دیگری عمل کند. هند همچنین باید در استفاده از سازمان همکاریهای شانگهای برای برجسته کردن مشکل کشمیر محتاط عمل کند، چرا که چین هم میتواند موضوع تبت را پررنگ کند و در پاسخ حمایت و پناه دادن هند به دالایی لاما را مطرح کند.
به دلایل ذکر شده در بالا، عضویت هندوستان در سازمان همکاریهای شانگهای توانایی این کشور را برای وارد آوردن فشار بر پاکستان افزایش نخواهد داد. علاوه بر این، اگر روابط پاکستان با روسیه اندکی بهبود یابد و چین، روسیه و پاکستان بتوانند به درک و دیدگاه مشترک در مورد افغانستان و حضور ایالات متحده در آن کشور برسند، هند باید با دقت بیشتری گام بردارد؛ چرا که پس از آن باید تصمیم بگیرد که به کدام سمت بپیوندد و شاید در معرض خطر از دست دادن پشتیبان اولیه خود در سازمان همکاریهای شانگهای قرار گیرد.
نتیجه گیری
سازمان همکاریهای شانگهای یک اتحاد مهم منطقهای است. عضویت اسلام آباد، برای سازمان همکاریهای شانگهای لینک و مسیری به جنوب آسیا و اقیانوس هند فراهم میکند. چین، همراه و همراستا با شرکای سازمان همکاریهای شانگهای خود در حال توسعه است و قصد دارد طرح جهان ابریشم (Silk World) را اجرا میکند. طرح ابتکاری یک کمربند یک جاده، که CPEC بخشی جدایی ناپذیر آن است، نمود این نظم و پیشرفت و اجرا است. پاکستان میتواند به مثابه یک کشور محوری در آسیای جنوبی، به سازمان همکاریهای شانگهای کمک مثبت ارائه نماید. با این حال، قبل از اینکه چنین مشارکتی امکان پذیر باشد، اسلام آباد باید با سایر کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای رابطه مناسب برقرار کند. پاکستان با این کشورها روابط تاریخی و فرهنگی مشترک دارد. لازم است که پاکستان تلاش کند روابط را بهبود بخشد و سپس همگان به یک توافق و تفاهم منطقهای در زمینه موضوعاتی از جمله افغانستان، رادیکالیسم اسلامی و مواد مخدر که برای همه اعضای سازمان همکاریهای شانگهای حیاتی است؛ برسند. آیا اسلام آباد میتواند به طور معناداری در این بلوک منطقهای ادغام شود؟ پاسخ این سوال تا حد زیادی وابسته به توانایی این کشور در غلبه بر این موانع است.
انتهای مطلب/
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»