موضوع استفاده و مالکیت زمین یک مسئله احساسی در قزاقستان است که قادر به تحریک احساسات ناسیونالیستی قوی میباشد. اساس این احساس، ترس از تصاحب قلمرو و اقتصاد قزاقستان توسط چینیهاست که سالهاست بطور تدریجی در حال انجام میباشد. اتفاقات دو ماهه اخیر نشان میدهد که رژیم قزاقستان از پتانسیل ناآرامیهای اجتماعی گسترده هراس دارد و هنوز قادر به پیش بینی عکس العمل عمومی در مورد مسائل کلیدی سیاسی نیست.
ایران شرقی/ در اواخر ماه آوریل و اوایل ماه می سال 2016، تظاهراتهایی در برخی شهرهای قزاقستان علیه طرح دولت برای اصلاح قانون مالکیت زمین انجام شد. این اصلاحات با هدف افزایش سرمایهگذاری در بخش کشاورزی با افزایش دوره اجاره زمینهای کشاورزی به خارجیها از 15 به 25 سال و تسهیل روند خرید زمینهای کشاورزی در حراج برای شهروندان قزاقستان، انجام شد.
شکی نیست که بخش کشاورزی قزاقستان نیاز به سرمایهگذاری دارد. به طور رسمی تقریبا 20 درصد نیروی کار به کشاورزی اشتغال دارند اما هنوز تنها 2.1 درصد از هزینه کل سرمایهگذاری به این بخش اختصاص مییابد. به گفته مقامات، بهرهوری کشاورزی نصف روسیه و یک دهم میانگین کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی است. قزاقستان با وجود تراکم کم جمعیت، بیش از 25 درصد از مواد غذایی خود را وارد میکند.
زمانی که مقامات این کشور اصلاحات پیشنهادی را اعلام کردند، با واکنش شدید و غیر منتظرهای مواجه شدند. تظاهراتها در شهرهای آستانه، پایتخت قزاقستان، آلماتی بزرگترین شهر قزاقستان، آتیرائو و آکتوبه در منطقه نفت خیز غرب کشور و شهر صنعتی «سمی» اتفاق افتاد.
موضوع استفاده و مالکیت زمین یک مسئله احساسی در قزاقستان است که قادر به تحریک شدید احساسات میباشد. اساس این احساس، ترس از تصاحب قلمرو و اقتصاد قزاقستان توسط چینیهاست که سالهاست بطور تدریجی در حال انجام میباشد.
بسیاری از معترضان به اشتباه معتقد بودند که اصلاحات قانون زمین به خارجیها حق خرید زمینهای کشاورزی را میدهد، یا این که تغییرات اجازه اشغال نامحدود زمینها را به خارجیها میدهد. این در حالی است که خشم عمومی با رکود اقتصادی ناشی از قیمتهای پایین نفت و سطح پایین اعتماد به مقامات ربط داده میشود.
بزرگترین تظاهرات تا به امروز در آتیرائو صورت گرفت که حدود 1000 معترض در آن شرکت داشتند. با این حال، در چارچوب یک رژیم سیاسی اقتدارگرا که مخالفت سیاسی رسمی عملا خاموش شده است، این امر پیشرفت قابلتوجهی محسوب میشود. آخرین تظاهرات مهم گذشته در قزاقستان در سال 2011 اتفاق افتاد، زمانی که اعتصاب کارگران نفت در شهر ژانواوزن منجر به درگیریهای خشونتآمیز با نیروهای امنیتی و مرگ 15 نفر شد.
پاسخ دولت نشان میدهد که تا چه حد تظاهراتها را جدی گرفته است. اگرچه دولت همچنان اصرار داردکه این اصلاحات مورد نیاز هستند اما وزرای اقتصاد و کشاورزی هر دو مجبور به استعفا شدند. در تلاش برای خنثی کردن وضعیت بوجود آمده، دولت مهلت قانونی برای اصلاح قانون زمین تعیین نمود و کمیسیون جدیدی برای بحث در مورد اصلاحات در تلاش برای برقراری ارتباط بهتر با مردم تشکیل شد. با وجود تلاش برای بهبود مشارکت عمومی، زمانی که فعالان به دنبال سازماندهی تظاهرات بیشتر در سراسر کشور در تاریخ 21 می بودند، فضاهای عمومی توسط دولت بسته شد و دسترسی به تعدادی از سایتهای خبری محدود شد و صدها تن از تظاهرکنندگان و روزنامه نگاران بازداشت شدند. اتفاقات دو ماهه اخیر نشان میدهد که رژیم قزاقستان از پتانسیل ناآرامیهای اجتماعی گسترده هراس دارد و هنوز قادر به پیش بینی عکس العمل عمومی در مورد مسائل کلیدی سیاسی نیست.
این احساس ناامنی رژیم با انقلاب اوکراین در ماه فوریه سال 2014، که منجر به سرنگونی رئیس جمهور ویکتور یانوکوویچ شد، بیشتر شده است. تکرار واقعه اوکراین ممکن است دور از ذهن به نظر رسد، اما رئيس جمهور و رسانههای دولتی قزاقستان وقایع هفتههای اخیر را جدی گرفتهاند.
معنا شناسی تظاهراتهای قزاقستان؟
تظاهراتهای قزاقستان نشاندهنده یک معضل قدیمی است: وضع موجود غیر قابل تحمل است، اما تغییر همیشه مملو از خطر است. کشور نیاز به اصلاحات ساختاری برای استفاده از منابع جدید رشد در عصر قیمتهای پایین کالاها دارد. مقامات برای برطرف کردن این نیاز طرحهای بلندپروازانهای را مطرح نمودند که قانون اصلاحات مالکیت زمین یکی از آنها بود. اما با توجه به عقب نشینی سریع دولت در برابر تظاهراتهای نسبتا کوچک مردم معلوم نیست که آیا دولت اقدامات ریسک آور دیگری، از جمله خصوصیسازی که میتواند به کاهش شدید اشتغال منجر شود انجام خواهد داد.
تظاهرات در خصوص موضوع زمین همچنین میتواند درسی برای انتقال قدرت سیاسی در قزاقستان باشد. رئيس جمهور نورسلطان نظربایف، که این کشور را از پیش از استقلال رهبری میکرده، 76 ساله شده است. وی دو بار در سال گذشته به موضوع نیاز به اصلاحات سیاسی اشاره کرد، اما مکانیسمهای انتقال قدرت در این رژیم اقتدارگرا بسیار مبهم و تست نشده هستند.
تغییر رهبری در این کشور بعید است یک فرآیند عمومی باشد. این که نخبگان برای انتخاب جانشین ریاست جمهوری تصمیم بگیرند به نظر میرسد سناریوی محتملتری باشد. اما هر رهبر پس از نظربایف با مشکل چگونگی ایجاد مشروعیت عمومی مواجه خواهد بود.
تظاهراتهای زمین از این لحاظ مهم هستند که نشاندهنده قدرت بالقوه ناسیونالیسم قومی قزاقستان میباشند. اما با توجه به سیاستهای قومی قزاقستان و همسایگان قدرتمند، این امر میتواند اقدامی خطرناک برای کشور باشد.