گروه داعش در سوریه به مرحلهای رسیده است که برای ادامه بقای شبهنظامیان خود باید به آنها مقادیر قابل توجهی پول پرداخت نماید زیرا در غیر اینصورت، جهادیهای خارجی یا به وطن خود باز میگردند و یا به دنبال جایگزینی برای داعش میباشند. در حال حاضر بیشترین تعداد شبهنظامیان عضو جبهه النصره از آسیای مرکزی هستند در حالی که نیروهای امنیتی منطقه آسیای مرکزی بیشترین توجه خود را به شمال افغانستان معطوف نمودهاند. جایی که طالبان با داعش متحد شده و جبهه مشترکی به نام «لشکر خراسان» تشکیل دادهاند.
ایران شرقی/کارشناسان سیاسی و نظامی آسیای مرکزی معتقدند که روند جذب نیرو در گروه تروریستی داعش طی ماههای اخیر کاهش چشمگیری داشته و شبهنظامیان این گروه به دنبال گروههای افراطی جایگزین هستند.
«اندره سرنکو» کارشناس مسائل سیاسی افغانستان و آسیای مرکزی و «لو کارلکوف» کارشناس امور نظامی در مبارزه با تروریسم از روسیه در مصاحبه با «دویچه وله» به بیان دیدگاههای خود در خصوص وضعیت حال و آینده اتباع آسیای مرکزی عضو گروههای تروریستی و تهدیدهای احتمالی این افراد برای این منطقه پرداختهاند که با نظر آنان در ادامه آشنا خواهیم شد.
گروه داعش در سوریه به مرحلهای رسیده است که برای ادامه بقای شبهنظامیان خود باید به آنها مقادیر قابل توجهی پول پرداخت نماید زیرا در غیر اینصورت، جهادیهای خارجی یا به وطن خود باز میگردند و یا به دنبال جایگزینی برای داعش میباشند. در این راستا، تمرکز کارشناسان در این گزارش، بیشتر بر روی اتباع آسیای مرکزی قرار گرفته است.
در سوریه و عراق، ارگان تروریستی داعش به حالت دفاع استراتژیک قرار گرفته است و بسیاری از اتباع آسیای مرکزی که در این مناطق با داعش همکاری داشتند یا به وطن خود باز گشتهاند و یا در حال ترک این گروه هستند. هرچند نیروهای امنیتی آسیای مرکزی اطلاع دقیقی از تعداد افراد بازگشته ندارند ولی واقعیت این است که در تابستان سال 2016 تعداد داوطلبان برای همکاری با داعش کاهش چشمگیری داشته است.
این در حالی است که "جفری فلتمان" معاون دبیر کل سازمان ملل در امور سیاسی نیز با اشاره به گزارش شورای امنیت سازمان ملل، موارد فوق را تأیید نموده است.
اندره سرنکو کارشناس آسیای مرکزی و افغانستان، در این رابطه معتقد است که روند جذب نیرو در کشورهای مختلف منطقه متفاوت است. وی در این رابطه اظهار داشت: طبق اعلام منابع امنیتی قزاقستان کمترین تعداد نیروی شبهنظامی از کشورهای آسیای مرکزی که با داعش همکاری میکنند، مربوط به این کشور میباشد و حداکثر به ۱۰۰ نفر میرسد. همچنین همکاران آنها در قرقیزستان تعداد جنگجویان قرقیز عضو داعش را بین ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر ارزیابی میکنند که تعداد کشته شدگان و افرادی که به وطن باز گشتهاند نیز در همین آمار محاسبه شده است.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بیشترین تعداد اتباع آسیای مرکزی که به داعش پیوستهاند از میان ازبکها و تاجیکها میباشند که تعداد آنها بیشتر از ۱۰۰۰ نفر است هر چند که این تعداد نیز در گزارشهای مختلف متفاوت است.
سرنکو در ادامه میافزاید: اکثر کارشناسان بر این باورند که شبهنظامیان عضو داعش از آسیای مرکزی، ازبک و ترکمن هستند ولی احتمالا به دلیل موقعیت سیاسی این ۲ کشور، تعداد اتباع مرتبط با داعش از این کشورها مخفی نگاه داشته شده است.
وی معتقد است که بیشتر اتباع شبهنظامی قزاق و قرقیز پس از آغاز فعالیت نیروی هوایی روسیه از طریق ترکیه به وطنهای خود باز گشتهاند. انهامعتقدند که جهاد نوعی از مهاجرت است. سرنکو همچنین به نقل از مرکز اسلامی آسیای مرکزی اظهار میدارد: بیشترین مهاجرین کاری که در ورطه جهاد غرق شدهاند انگیزه آرمان گرایی خلقی و ایدئولوژیکی داشتهاند.
این کارشناس بر این باور است که به طور قطع در میان افرادی که به وطن خود بازگشتهاند، اشخاصی هستند که با انگیزه جهاد در کشور خود، به وطن باز گشتهاند و معتقدند که باید جهاد را در کشور خود ادامه دهند زیرا دیگر ماندن در کنار داعش برایشان منفعت مالی نداشته است.
مهاجرین آسیای مرکزی به دنبال جایگزینی برای داعش
لو کارالکوف کارشناس مسائل نظامی روسیه در امور مبارزه با تروریسم در تبیین وضعیت اتباع آسیای مرکزی عضو داعش به دسته بندی زیر اشاره میکند.
اول: بخشی از اتباع آسیای مرکزی در داعش پس از شروع عملیات نظامی بین المللی از سوریه خارج گردیدهاند که بخشی از آنها به لیبی منتقل و در حال حاضر در آنجا پایگاه نظامی تشکیل دادهاند دوم: اکثر شبهنظامیان آسیای مرکزی بار خانواده خود را در سوریه و عراق به دوش داشتند که پس عملیات نظامی آنها را به ترکیه منتقل کردهاند.
سوم: بخشی از این شبهنظامیان به آسیای مرکزی و به وطن خود باز گشتهاند و اساس بازگشت آنها نیز داشتن یک زندگی آرام نیست بلکه هدفشان پیاده کردن اهداف جهادی است.
چهارم: بخشی از آنها نیز به افغانستان و پاکستان منتقل شدند.
کارالکوف در ارائه دلایل خود در این رابطه اشاره میکند که در اواسط ماه ژوئن نیروهای امنیتی قرقیزستان در «باتکن»، ۳ نفر از اتباع این کشور که از سوریه بازگشته بودند را دستگیر کردند که قصد انجام عملیات تروریستی در قرقیزستان را داشتند.
این کارشناس نظامی در مصاحبه خود با دویچه وله میگوید: کم شدن تعداد شبهنظامیان در گروه داعش باعث بالا بردن سطح آموزش نظامی در افراد باقی مانده شده تا از این طریق کمبود نیرو جبران شود. این بدان معنا است که گروه داعش وارد یک نبرد حرفهای شده است. به همین دلیل است که در ۶ ماه گذشته نیروهای متخصص ارتش سوریه نتوانستهاند آنها را دستگیر کنند. البته اتباع آسیای مرکزی نیز در چنین شرایطی به صورت مشروط با آنها همکاری می کنند.
کارلکوف در ادامه میافزاید: تعدادی از اتباع قرقیزستان و تاجیکستان و ازبکستان که به روسیه باز گشتهاند به جبهه النصره و دیگر گروههای تروریستی ملحق میشوند. این افراد که اکثر آنان را جوانان تشکیل میدهند، در حقیقت این گروهها را جانشین داعش نمودهاند.
از سوی دیگر، اندره سرنکو نیز دراین راستا معتقد است که تضعیف جریان فعلی عضویت در داعش بدان معنا نیست که در مورد دیگر گروهها نیز همین روند برقرار باشد بلکه تضعیف داعش در سوریه و عراق همزمان با تقویت جبهه النصره در سوریه و در کل تقویت القاعده میباشد.
وی میافزاید: در حال حاضر بیشترین تعداد شبهنظامیان عضو جبهه النصره از آسیای مرکزی هستند در حالی که نیروهای امنیتی منطقه آسیای مرکزی بیشترین توجه خود را به شمال افغانستان معطوف نمودهاند. جایی که طالبان با داعش متحد شده و جبهه مشترکی به نام «لشکر خراسان» تشکیل دادهاند. این گروه ظاهرا جایگزین جنبش اسلامی ازبکستان است که با داعش هم پیمان شده است. در رابطه با لشکر خراسان اطلاعات زیادی در دست نیست ولی آنچه مشخص است ستون اصلی نفرات این گروه را اتباع آسیای مرکزی تشکیل دادهاند نه افغانها.
سرنکو در ادامه از قول منابع اطلاعاتی افغانستان اظهار میدارد: این سازمان جدید نتیجه رقابت داعش و طالبان است که مخالف با هر دوی این گروهها نیز میباشد اگر چه از نظر ایدئولوژیکی نزدیک به داعش هستند. این گروه نیز میتواند یک منبع بالقوه تهدید نه تنها برای منطقه بلکه برای افغانستان و همسایگان آن نیز باشد و خطری جدی به حساب آید.