داعش موجود در افغانستان از حیث آزادی عمل وابسته به شاخه مرکزی داعش در عراق و سوریه بوده و عملیاتهای مهم و بزرگ خود را تنها پس از هماهنگی با شاخه مادر و تایید از سوی آن، انجام میدهد، اما در خصوص عملیاتهای کوچک و پیش پا افتاده این گروه دارای آزادی عمل بوده و نیازمند هماهنگی و کسب تکلیف از شاخه مادر نمیباشد. تضعیف شاخه مادر در عراق و سوریه و خسارات سنگین وارد شده به این گروه تاثیری منفی بر وضعیت داعش شاخه افغانستان گذاشته است.
ایران شرقی/
مطلب زیر که در پایگاه خبری – تحلیلی «البوابه» منتشر شده است، نگاهی اجمالی به اعلام موجودیت گروه داعش در افغانستان و فعالیتهای آن دارد. این مطلب توسط «مصطفى حمزه» پژوهشگر سرشناس جهان عرب نوشته شده است. مصطفی حمزه در سال 1949 میلادی در شهر «بوجدة» مغرب به دنیا آمد و فارغالتحصیل دانشگاه علوم دینی شهر فاس میباشد. وی از جمله کاندیداهای تصدی وزارت اوقاف و امور اسلامی مغرب بود، اما مبارزه علمی و جهاد رسانهای او علیه افراطگرایی و تندروی مانع از آن شد تا به این سمت برسد.
**************
گزارشهای منتشر شده در غرب نسبت به نقشه گروه داعش در افغانستان هشدار داده و تاکید میکند که این نقشهها، طرحهایی از قبل برنامهریزی شده و حساب شده هستند.
براساس این گزارشها، داعش در نوار استراتژیک جغرافیایی در ولایتهای ننگرهار و کنر افغانستان که دارای مرزهای مشترک با منطقه قبایلی وزیرستان پاکستان میباشد، اقدام به گسترش کرده است که این گسترش تا مرزهای ولایت بدخشان در شمالیترین نقطه افغانستان و هم مرز با دو کشور تاجیکستان و چین ادامه مییابد.
«کتلین فورست»، پژوهشگر مرکز مطالعات جنگ واشنگتن، ضمن اشاره به نگرانیهای بیش از حد دولت مرکزی افغانستان از فعالیت داعش در این کشور به ویژه با وجود افراط گرایان «ایغور» چین، تاکید میکند: گروه داعش خواهان تبدیل منطقه جوزجان در شمال افغانستان به محوری لوژستیک جهت پذیرش، جذب و آموزش عناصر خارجی خود میباشد. به گفته این پژوهشگر آمریکایی پس از شکست داعش در سوریه و عراق، هم اینک این گروه افغانستان را پناهگاهی مطمئن برای خود میبیند که به آن امکان میدهد، جهت عملیات تروریستی و انتحاری در آمریکا برنامهریزی کند.
افغانستان دارای جغرافیایی پیچیده و مرزهای سهل الوصول است که به راحتی میتوان به داخل این کشور نفوذ کرد. این کشور از سالها قبل سرزمینی مناسب برای مبارزه و جنگ و آموزش گروههای تروریستی و مسلح شمرده میشود.
در جنوب شرقی افغانستان و در کشور پاکستان، گروههای تروریستی عناصر مسلح خود را علیه نظامیان اتحاد شوروی سابق در دهه هشتاد، قرن گذشته، آموزش میدادند. به همین ترتیب، سازمان تروریستی «القاعده» نیز عناصر خود را برای نبردهایی که آن را «جهاد جهانی» مینامید، در این مناطق آموزش میداد.
با این حال برخی از محافل افغانستان نسبت به قدرت داعش در کشورشان ابراز تردید میکنند و اظهارات و گزارشهای منتشر شده درباره عملیاتهای تروریستی این گروه و مراکز آموزشی آنها در مناطق شرقی افغانستان را جنگ جدیدی از سوی کشورها و شبکههای اطلاعاتی و سرویسهای امنیتی کشورهای بزرگ علیه افغانستان توصیف میکنند، مشابه آنچه در سالهای اخیر در عراق و سوریه به وقوع پیوسته و هم چنان هم در این دو کشور جریان دارد.
سوء استفاده داعش از اختلافات طالبان و کابل
به رغم شعار داعش که پس از اعلام موجودیت و آغاز فعالیتش در سال 2014 میلادی مبنی بر اینکه «داعش ماندگار است و توسعه مییابد» سر داده بود، این گروه پس از شکستهای متوالی در عراق و سوریه، متحمل ضربات سخت و سنگینی شد، اما این بدین معنی نبود که داعش آخرین نفسهای خود را میکشد، به ویژه پس از آنکه شاهد ظهور این گروه در مناطق دیگر جهان و به طور مشخص افغانستان بودیم.
بیشک اوضاع امنیتی فروپاشیده این کشور آسیایی و ادامه درگیری و نزاع بین دولت مرکزی کابل با جنبش طالبان، فرصت مناسب را برای این گروه فراهم کرده تا در مناطق مختلف این کشور توسعه و گسترش یابد و در این زمینه از بافت جغرافیایی افغانستان به ویژه کوههای صعب العبور این کشور به جهت سهولت اختفا و جا به جایی نهایت بهره را برده است.
اولین ظهور داعش در افغانستان به ژانویه سال 2015 میلادی در ولایت «ننگرهار»، در شرق افغانستان باز میگردد. داعش مناطق تحت تصرف خود در افغانستان را «ولایت» نامید تا این نامگذاری پیش زمینه اعلام تاسیس «ولایت خراسان» در مناطق مرزی افغانستان و در نزدیکی مرزهای پاکستان باشد. داعش، ولایت خراسان را یکی از شاخههای این گروه در منطقه عنوان کرد و «حافظ سعید خان» را به عنوان امیر این ولایت برگزید.
ولایت ننگرهار معروفترین منطقه افغانستان است که این گروه توانست بر مناطق شرقی آن در امتداد مرزهای مشترک افغانستان و پاکستان سیطره یابد. اما داعش به این امر اکتفا نکرد، بلکه در همان ابتدای ظهور و آغاز فعالیت تلاش کرد، عملیاتهایی تروریستی و انتحاری آن سوی مرزهای این ولایت نیز تدارک ببیند، اما حملات هوایی جنگندههای آمریکایی که تخمین زده شده فقط در ولایت ننگرهار 200 عملیات بوده، موجب عقب نشینی داعش و ممانعت از توسعه فعالیتهایش، به ویژه پس از کشته شدن حافظ سعید در مناطق دیگر افغانستان شده است.
با این حال این گروه موفق شد، منطقه «کجکی»، در ولایت هلمند، در جنوب افغانستان را هم پس از درگیریهای مسلحانه با گروه طالبان تصرف کند. در ادامه داعش تلاش کرد، بر مناطقی پیرامون منطقه کوهستانی «تورا بورا»، در ننگرهار در شرق افغانستان سیطره یابد که پناهگاه «اسامه بن لادن»، رهبر پیشین القاعده به شمار میآید.
تلاش داعش برای تصرف تورا بورا و مقاومت طالبان در برابر حملات داعش در این منطقه، در چارچوب رقابت این دو گروه جهت به دست گرفتن رهبری تروریسم در جهان قابل ارزیابی است و از چنان اهمیتی برای آنها برخوردار است که رهبران و سرکردگان آنها، اقدام به تکفیر یکدیگر نمودند تا بازتاب آن در میدانهای نبرد و رویاروییهای دو گروه نمایان گردد، در حالی که ولایت ننگرهار همچنان شاهد درگیریهای مسلحانه بین دو طرف است.
تعداد عناصر و مناطق حضور و فعالیت
درباره شمار عناصر داعش در افغانستان اختلاف نظر وجود دارد، گزارشهای امنیتی آمریکا تعداد آنها را بین 600 تا 800 نفر تخمین میزند، در حالی گزارش دستگاههای اطلاعاتی افغانستان تعداد اعضای این گروه را 1200 تا 1600 نفر برآورد میکند که مشخصا در ولایت ننگرهار مستقر بوده و به سرکردگی «ابو عمر خراسانی» فعالیت میکنند.
اغلب عناصر داعش در افغانستان را اتباع پاکستان، به ویژه اعضای دو قبیله از منطقه قبایلی اورکزی و پشتونهایی تشکیل میدهند که در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان زندگی میکنند و پیشتر عضو جنبش طالبان پاکستان بودهاند اما پس از آغاز عملیات ضد تروریستی دولت اسلام آباد علیه این گروه بسیاری از عناصر این گروه از هسته اصلی طالبان جدا و در نقاط مختلف مخفی شدند.
در این زمینه باید به عملیات ارتش پاکستان در ژوئیه سال 2014 میلادی اشاره کرد که بیش از یک صد عضو این جنبش را وادار به پنهان شدن در دره «مومند»، یکی از سه دره واقع در ولایت ننگرهار کرد. این افراد که از طریق گذرگاههای مال رو وارد خاک افغانستان شده و در این دره مستقر شده بودند، بعدها به گروه تازه شکل گرفته داعش در افغانستان ملحق شدند.
دلیل این ادعا کارتهای شناسایی به دست آمده از وسایل باقی مانده عناصر کشته شده داعش و همچنین نوارهای صوتی به دست آمده از آنها است.
«برهان عثمان»، پژوهشگر افغانستانی مسائل راهبردی و گروههای تروریستی تصریح میکند که تعداد عناصر داعش در افغانستان تقریبا به 2 هزار نفر میرسد.
این پژوهشگر افغانستانی دلیل اختلاف برآوردها در زمینه تعداد عناصر داعش در افغانستان را به عدم شفاف بودن تعداد کشتههای این گروه از یک سو و میزان جذب نیرو از سوی آن ارجاع میدهد.
این درحالی است که رویکرد اسلام آباد در قبال پناه جویان افغانستانی هم نقش مهمی در جذب یا عدم جذب افراد به داعش دارد، به گونهای که ملاحظه شده، هرگاه اسلام آباد اقدام به بیرون راندن پناهجویان افغانستانی از این کشور کند، تعداد افراد ملحق شده به صفوف داعش نیز افزایش مییابد، به ویژه آنکه اغلب این پناهجویان با بحرانهایی چون فقر و بیکاری شدید دست به گریبان هستند و داعش با پرداخت ماهیانه 400 دلار به هر عنصر مسلح ساده خود، میتواند، مامن و پناهگاه خوبی برای فرار از شرایط معیشتی سختی که در آن به سر میبرند، باشد.
اما در خصوص مناطق فعالیت داعش در افغانستان باید گفت که جدیدترین پژوهش انجام شده توسط سازمان ملل متحد نشان میدهد، این گروه در 25 ولایت از 34 ولایت افغانستان فعالیت میکند، اما این گزارش به تعداد عناصر موجود در هر ولایت اشاره نکرده و همین موجب میشود، برخی ناظران در صحت این رقم ابراز تردید کنند و آن را اغراق آمیز بدانند.
غیر نظامیان قربانیان حملات داعش
حملاتی که داعش تاکنون در مناطق مختلف افغانستان دست به آن زده، نشان میدهد که این گروه آن قدر که برای مردم افغانستان تهدید به شمار میآید، برای دولت مرکزی این کشور و به ویژه نیروهای امنیتی و نظامی افغانستان تهدیدی جدی شمرده نمیشود.
یکی از دلایل این امر به شناخت نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان از شدت خشونت و بیرحمی داعش و عناصر این گروه حین نبردها باز میگردد، موضوعی که موجب میشود، هنگام حمله داعش به روستاها و شهرکها، مقاومت چندانی از سوی نیروهای دولتی مشاهده نشود و با فرار از میدان رویارویی و نبرد؛ راه را برای تصرف نقاط مورد حمله و ارتکاب جنایات علیه غیر نظامیان هموار میکنند.
یکی از بیرحمانهترین جنایات داعش علیه مردم افغانستان انتشار فیلمی از طرف این گروه در 5 مارس گذشته است که در منطقه اچین، ولایت ننگرهار فیلمبرداری شده بود و در آن دو مرد افغانستانی در حالی که مقابل عناصر داعش زانو زده بودند، به آنها التماس میکردند که جاسوس دولت نیستند و این اتهامی بیش نیست که به آنها وارده شده است، اما عناصر مسلح با بی توجه به التماسها، یکی از آنها را با شلیک تیر به سر اعدام می کنند و دیگری را گردن میزنند.
حملات تروریستی و انتحاری این گروه علیه شیعیان هزاره افغانستان معروفترین و مشهورترین جنایات داعش در این کشور شمرده میشود که تاکنون به کشته شدن صدها شیعه بی گناه افغانستانی و زخمی شدن صدها نفر دیگر منجر شده است.
جنایات وحشیانه و غیر انسانی داعش از یک سو، بیانگر چهره خبیث و ضد انسانی این گروه و از سوی دیگر، هدف این گروه و اربابان آن جهت وارد کردن افغانستان در جنگی فرسایشی است که دامنه آن پاکستان را هم در برگیرد.
راهبردهای جذب نیرو و تامین مالی
مهمترین کانونهای جذب نیروی داعش را افراد طبقات محروم و به حاشیه رانده شده، به خصوص جوانان تشکیل میدهند و ابزارهای جذب این افراد هم؛ دادن وعدههای فریبنده از جمله وعدههای مالی تا استفاده از خشونت و ایجاد رعب و وحشت در نوسان است.
براساس اطلاعات در اختیار؛ داعش به عناصر مسلح ساده خود ماهیانه 400 تا 500 دلار حقوق پرداخت میکند و این یکی از مهمترین عوامل انگیزشی در میان اقشار فقیر و مستمند جهت پیوستن به این گروه است، به ویژه آنکه چنین پرداختهایی از سوی طالبان صورت نمیگیرد.
بسیاری از گزارشها به این نکته اشاره میکنند که داعش برای جذب عناصر جدا شده از طالبان در مناطق شرقی افغانستان به ویژه در نزدیکی مرزهای مشترک این کشور با پاکستان و مشخصا در دو ولایت کنر و ننگرهار که اغلب ساکنان آنها از قبیله پشتون هستند، مراکز آموزش و جذب نیرو دایر کرده است.
منابع محلی در این دو ولایت از وجود عناصر مسلح نقابداری سخن میگویند که در مناطق دور دست و به دور از شهرها و مناطق مسکونی این دو ولایت زندگی میکنند.
به گفته این منابع، این افراد مدتی است، عملیات سازمان یافته و مستمری را جهت تغییر بافت جمعیتی مناطق شرقی ولایت ننگرهار از طریق بیرون راندن ساکنان روستاهای این بخش از ننگرها و آواره کردن آنها به نقاط دیگر انجام میدهند.
درباره فعالیتهای رسانهای و تبلیغاتی داعش در افغانستان نیز این گروه با شعار «ولایت خراسان» تاکنون نوارهای صوتی و تصویری چندی را منتشر کرده است.
افزون بر آن داعش اقدام به راه اندازی یک شبکه رادیویی در افغانستان کرده که آن دسته از عناصر داعش که به «شرعی»ها یا همان مفتیهای داعش معروف هستند، اقدام به پخش برنامه برای مخاطبان میکنند و از این لحاظ دارای عملکردی شبیه رادیو «البیان» داعش است که هم به صورت اینترنتی و هم از طریق موج اف ام در ولایت ننگرهار قابل دریافت بود تا اینکه اواسط سال 2016 میلادی از سوی پهپادهای آمریکایی شناسایی و مورد حمله قرار گرفت.
در خصوص منابع مالی داعش افغانستان باید گفت که این گروه کمکهای مالی از سوی شاخه اصلی این گروه که زمانی در عراق و هم اکنون عمدتا در سوریه مستقر است، دریافت میکند.
از حیث آزادی عمل داعش افغانستان وابسته به شاخه مرکزی داعش در عراق و سوریه است و عملیاتهای مهم و بزرگ خود را تنها پس از هماهنگی با شاخه مادر و تایید از سوی آن، انجام میدهد، اما در خصوص عملیاتهای کوچک و پیش پا افتاده این گروه دارای آزادی عمل بوده و نیازمند هماهنگی و کسب تکلیف از شاخه مادر نمیباشد.
بی شک تضعیف شاخه مادر در عراق و سوریه و خسارات سنگین وارد شده به این گروه که به از دست دادن حدود 90 درصد از مناطق تحت تصرف این گروه در عراق و سوریه و به تبع آن از دست دادن منابع اقتصادی و مالی شده، میتواند تاثیری منفی بر وضعیت داعش شاخه افغانستان بگذارد که به ویژه از لحاظ مالی به شاخه مادر وابسته است.
انتهای مطلب/
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»