بریلویهای پاکستان؛ تغییر رویکرد از اسلام نرم به سمت خشونت
پیش از این اعتقاد بر این بود که بریلویها اسلامگرایان متعادل هستند و نقطه مقابل گروههای تندرو میتوان آنان را تلقی کرد اما خشونتهای اخیر سر زده از این گروه، به وضوح نشان از فاصله گرفتن فرقه بریلوی از اصل عدم خشونت، تکثرگرایی و «اسلام نرم» دارد. در پاکستان که گروههای مذهبی متعددی اعم از وهابی و دئوبندی فعالیت دارند، این گرایش بریلویها، اقدامی نگران کننده تلقی میشود.
ایران شرقی/
بریلویهای پاکستان که عمدتاً جزء حامیان «اسلام نرم» به شمار میرفتند، به نظر نقطه مقابل گروههای تندرو و افراطی بودند. اما تحصن و تظاهرات ماه گذشته آنها در اسلامآباد، بیانگر یک تحول نگرانکننده بود. حزب اسلامگرای «تحریک لبیک» بهتازگی و پس از محاصره پایتخت پاکستان در ماه گذشته، به یک گروه شناختهشده، تبدیل شده است. فعالان این حزب به مدت 3 هفته، جاده اصلی ارتباطی بین اسلامآباد و راولپندی را مسدود کردند و مشکلات فراوانی برای ساکنان این 2 شهر فراهم آوردند.
«خادم حسین رضوی» رهبر جنجالی «تحریک لبیک»، خواهان استعفای وزیر دادگستری این کشور به جرم «کفرگویی» بود. «زاهد حامد» وزیر دادگستری پاکستان مسئول اصلاح قانون انتخابات، از جمله حذف قانون سوگند به ختم نبوت از متن سوگندنامه نمایندگان مجلس، بود.
این بنبست چند هفتهای و به دنبال آن، وقوع درگیریهای خشونتبار بین اسلامگرایان و نیروهای پلیس، رهبران ارتش پاکستان را بر آن داشت تا به عنوان میانجی وارد عمل شوند. گفته میشود که ارتش قدرتمند پاکستان مصالحهای بین دولت و معترضان برقرار کرد که براساس آن، وزیر دادگستری مجبور به استعفا شد و دولت غیرنظامی نیز مجبور شد به برخی خواستههای معترضان تن در دهد.
گزارشها حاکی از آن است که فعالان حزب «تحریک لبیک»، در جریان درگیری با نیروهای امنیتی، مبادرت به ربودن و شکنجه افراد پلیس کردند، اموال عمومی را به آتش کشیدند و خبرنگاران را مورد حمله قرار دادند.
در شرایطی که خشونت اسلامگرایان پدیده تازهای در پاکستان نیست اما این مسئله عمدتاً مربوط به گروههای تندروی دیوبندی و وهابی میشود. این در حالی است که حزب «تحریک لبیک» یک گروه سنی بریلوی است که پیرو شیوههای اسلامی عرفانی است.
محاصره اسلامآباد نشان از ظهور یک جریان نگرانکننده در فضای سیاسی از پیش نابسامان پاکستان داشت. بریلویها که به صورت سنتی قرابت بیشتری با نسخههای نرم اسلام دارند، به شکل فزایندهای در حال استفاده از اقدامات خشونتبار هستند تا بتوانند خود را در فضای سیاسی این کشور به اثبات برسانند. به اعتقاد کارشناسان، این مسئله میتواند نتیجه «متوحش شدن» کلی گرایشات و خط مشیهای فکری در آسیای جنوبی باشد و همچنین ممکن است تلاشی از سوی بریلویها برای بازپسگیری فضای سیاسی خود از گروههای دیوبندی و وهابی باشد. طالبان و سایر گروههای مهم اسلامگرای غیرشیعی، همسو با گروههای دیوبندی و وهابی مورد حمایت عربستان سعودی هستند.
بریلویها که خاستگاه آنها شهر «بریلی» واقع در شمال هند است، پیرو مکتب فقهی حنفی میباشند. بنیانگذار فرقه بریلوی فردی به نام «احمد رضا خان» بود که بین سالهای 1856 تا 1921 میزیسته است.
کمرنگ شدن تفاوت بین فرقهها
جنبش بریلوی «تحریک لبیک» در سال 2016 و پس از اعدام «ممتاز قادری» (قاتل سلمان تأثیر فرماندار سابق ایالت پنجاب) به وجود آمد. «قادری» که از محافظان سابق «تأثیر» بود، در روز روشن و در ملا عام به وی شلیک کرد چون «تأثیر» از «آسیه بی بی»، یک زن مسیحی که به اتهام کفرگویی محکوم به مرگ شده بود، جانبداری کرده بود. «بی بی» از سال 2009 تا کنون در زندان است.
کفرگویی مسئله حساسی در جمهوری اسلامی پاکستان به شمار میرود؛ کشوری که حدود 97 درصد از جمعیت 180 میلیونی آن مسلمان هستند. وکلای حقوقی مدتهای مدیدی است خواهان اصلاح قانون جنجالی کفرگویی که برای اولین بار در دهه 1980 توسط ژنرال «ضیاءالحق» دیکتاتور نظامی اسلامی پاکستان مطرح شد، هستند. وکلا معتقدند که این قانون ارتباط چندانی با مسئله کفرگویی و توهین به مقدسات ندارد و غالبا ابزاری برای حل مناقشات بیاهمیت و انتقامجوییهای شخصی است.
این در حالی است که از نظر مسلمانان پاکستانی، به خصوص بریلویها، مسئله خاتمالانبیاء بودن حضرت محمد (ص)، یک موضوع غیرقابل بحث است. در فرقه بریلوی نیز شخصیت پیامبر محوریتر از سایر فرق است. «عدیل خان» که از مدرسان علوم اسلامی «مدرسه مطالعات شرقشناسی و آفریقایی» لندن است، در گفتوگو با «دویچه وله» گفت: «فناوریهای جدید جهانی به کمک جنبشهای پوپولیستی اسلامی چون بریلوی آمدهاند چون به آنها اجازه میدهد تا فضای عمومی را تحت تأثیر و تسخیر خود قرار دهند. در واقع، آنها با محصولات فرهنگی خود، شیوههای زندگی دیگری را به جای سبک زندگی ماتریالیستی بازار محور به مردم معرفی میکنند. شخصیت محمد پیامبر، که محور اصلی اسلام در آسیای جنوبی است، نیز هسته شکلگیری هویت بریلوی را تشکیل میدهد.»
اما خشونتهای ماه گذشته در اسلامآباد، به وضوح نشان از فاصله گرفتن فرقه بریلوی از اصل عدم خشونت، تکثرگرایی و «اسلام نرم» داشت. محققان و علمای پاکستانی و غربی و فعالان حقوق بشری، سالها است که اسلام بریلوی آسیای جنوبی را به عنوان وزنه مقابل نسخههای اسلام تندرو و متأثر از کشورهای عربی، ترویج کردهاند.
شبهنظامیان اسلامگرا که اغلب آنها وابسته به گروههای اسلامی وهابی ـ سعودی هستند، در گذشته شماری از زیارتگاههای صوفیان را در بسیاری از شهرهای پاکستان هدف حمله قرار دادهاند و عده زیادی از پیروان گروه اقلیت شیعی یا گروه اکثریت سنی بریلوی را به قتل رساندهاند.
به گفته مورخان، هم شیعیان و هم بریلویها، هر دو، معتقد به تفسیر فرهنگی وسیع از اسلام هستند و تحت تأثیر علمای فارس و عربی قرار دارند که نقش مهمی در گسترش اسلام در سرتاسر شبهقاره هند داشتهاند. همچنین بسیاری از شیعیان و بریلویها به عرفای هندی احترام میگذارند و به طور مرتب به دیدار زیارتگاههای آنها در سرتاسر هند و پاکستان میروند. این در حالی است که هندوها، سیکها، مسیحیان و یهودیان آسیای جنوبی نیز به همین اندازه به قدیسان مسلمان علاقه دارند.
اما وهابیها، که گروه نسبتاً کوچکی در بین مسلمانان اهل تسنن به شمار میروند، معتقد به «اسلام بنیادگرا» هستند و معتقدند که زیارت مقابر علمای غیرمسلمان، برخلاف آموزههای پیامبر اسلام است.
دکتر «مبارک علی» مورخ پاکستانی، در این باره به «دویچه وله» گفت: «وهابیها مخالف هر نوع تکثرگرایی فرهنگی هستند بنابراین زیارتگاهها، جشنوارههای موسیقی و سایر مراکز فرهنگی که به اعتقاد آنها غیر اسلامی میباشند را هدف حمله قرار میدهند.» به گفته وی، نفوذ عربستان سعودی به داخل ذهن و روح بسیاری از پاکستانیها، باعث «عربی شدن» بسیاری از سنتهای آنان شده است.
بسیاری از تحلیلگران پاکستانی، از جمله «مبارک علی»، معتقدند که احزاب سیاسی و گروههای وهابی متعصب، نه تنها مخالف زیارت مقبرهها هستند بلکه خواهان تخریب اماکن تاریخی مسلمانان میباشند و در این زمینه، عربستان را الگوی خود قرار دادهاند.
اما ظهور «خادم حسین رضوی» و حزب «تحریک لبیک» نشان میدهد که پیروان اسلام بریلوی نیز در حال استفاده از همان تاکتیکهای خشونتبار گروههای تندروی سنی هستند. به نظر میرسد که تفاوت بین بریلویها و سایر فرق، در حال کمرنگ شدن است.
بازپسگیری فضای سیاسی
گروههای بریلوی نقش مهمی در شکلگیری کشور پاکستان در سال 1947 داشتند. اما از دهه 1980 به بعد، زمانی که دولت پاکستان شروع به حمایت از گروههای جهادی در افغانستان کرد، گروههای مورد حمایت سعودی توانستند نفوذ بیشتری در داخل جامعه و دولت به دست آورند.
گرچه بسیاری از نمایندگان مجلس، از جمله نمایندگان حزب حاکم «مسلم لیگ نواز»، وابسته به فرقه بریلوی هستند اما این فرقه، برخلاف دیوبندیها، نماینده سیاسی مجزایی در پارلمان پاکستان ندارد.
طی 3 دهه گذشته، بسیاری از جوانان و نوجوانانی که والدین بریلوی داشتند، به خاطر نفوذ سعودیها در جامعه پاکستان، به اسلام وهابی یا دیوبندی گرویدهاند. علاوه بر این، علمای دیوبندی بر فضای رسانههای الکترونیک پاکستان تسلط داشته و مدارس دینی بیشتری در سرتاسر این کشور دارند.
پیامدهای فاجعهبار
حزب «تحریک لبیک»، پس از آن که ماه گذشته دولت منتخب را مجبور به امضای یک توافقنامه صلح نمود، اعلام کرد که در انتخابات پارلمانی سال 2016 شرکت خواهد کرد. به گفته تحلیلگران، این خبر برای «نواز شریف» نخستوزیر سابق پاکستان ناخوشایندتر است. «نواز شریف» ماه جولای سال جاری به اتهام فساد از کار برکنار شد و در حال حاضر نیز حزب وی به خاطر تلاش برای اثبات قدرت غیرنظامی خود، از سوی ارتش تحت فشار قرار دارد.
«توصیف احمد»، تحلیلگر سیاسی مستقر در کراچی، معتقد است که سیاست ارتش در حمایت از گروههای اسلامگرا تغییر کرده است. به گفته وی، ارتش در حال حاضر حمایت خود را پشت گروههای بریلوی قرار داده است و سعی دارد با متحد کردن آنها، حمایت سنتی بریلویها از «نواز شریف» را در ایالت پنجاب کاهش دهد.
«احمد» به «دویچه وله» گفت: «ارتش علاقهای به نواز شریف ندارد چون این نخستوزیر برکنار شده خواهان عادیسازی روابط با هند و افغانستان و همچنین کنترل گروههای جهادی در داخل کشور بود. هم اکنون، ارتش سعی دارد با تغییر موضع گروهها و حامیان بریلوی و قرار دادن آنها مقابل حزب شریف، مانع پیروزی این حزب در انتخابات سال 2018 شود.»
این تحلیلگر پاکستانی معتقد است که ارتش با مجبور کردن دولت به «تسلیم شدن» مقابل حزب «تحریک لبیک»، ریسک بزرگی انجام داده است. وی با اشاره به اینکه پیامد این تسلیم و مماشات برای پاکستان فاجعهبار خواهد بود افزود، این نسخه اسلامی تساهلکارتر، دستاردهای سیاسی را به خطر انداخته است.
«پرویز هودبهایی» کارشناس فیزیک هستهای و تحلیلگر سیاسی میگوید که افراطگری بریلویها باعث افزایش شکافهای مذهبی در پاکستان میشود و یک گروه از مردم را مقابل گروهی دیگر قرار میدهد.»
روزنامه «نیوز» پاکستان به نقل از این دانشمند هستهای مینویسد: «فضای از پیش محدود شده برای غیرمسلمانان بیش از پیش محدود خواهد شد، از ادعاها و اتهامات واهی کفرگویی برای ساکت کردن نیروهای لیبرال و اقلیتها استفاده میشود و خشونتهای فرقهای و لجام گسیخته بیش از پیش رواج خواهد یافت.»
انتهای مطلب/
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»
با سلام و احترام
به نظر من مطرح كردن چنين مطالبي كه بريلويها نيز خشونت طلب هستند، نه به نفع سايت ايران شرقي است و نشر اين مطالب كمكي به موضوع اعتدال گرايي ميكند. بدون شك بش از 130 ميليون نفر از جمعيت پاكستان بريلوي است و در رسانه ها نيز بايد آنان را جريان معتدل نسبت به دئوبندي معرفي كرد. و...
با تشكر
جناب اسماعیل
با سلام
همان گونه که در انتهای این مطلب قید شده است، انتشار این مطلب به منزله تایید آن نیست. هدف از انتشار این مطلب، دیدگاه متفاوتی در مورد بریلوی ها می باشد. برداشت غالب درباره بریلوی ها این است که جریان معتدلی در پاکستان می باشد و این مطلب به دلیل این که نویسنده سخن متفاوتی بر اساس استدلال گفته است، حائز اهمیت است. از آنجا که طیف مخاطبان موسسه مطالعاتی، کارشناسان می باشند، طرح دیدگاه ها متفاوت در چارچوب ضوابط، پذیرفته شده و اساس کار است.
از نقد و نظر شما سپاسگزاریم
به نظر من مطرح كردن چنين مطالبي كه بريلويها نيز خشونت طلب هستند، نه به نفع سايت ايران شرقي است و نشر اين مطالب كمكي به موضوع اعتدال گرايي ميكند. بدون شك بش از 130 ميليون نفر از جمعيت پاكستان بريلوي است و در رسانه ها نيز بايد آنان را جريان معتدل نسبت به دئوبندي معرفي كرد. و...
با تشكر