به اعتقاد برخی کارشناسان روس، هدف از انجام چنین اقدامات خشونت باری ایجاد بیثباتی و ناامنی در کشور و ایجاد یک حکومت جایگزین به جای حکومت فعلی بوده است. این اقدامات برای منحرف کردن اذهان مردم از خطر واقعی و جدی تظاهرات اجتماعی و ابراز نارضایتی آنان از اصلاحات ارضی بوده است و احتمال چنین اقدامات مشابهی چه درآکتابه و چه در نقاط دیگر نیز میرود.
ایران شرقی/
این مجموعه برگرفته از منابع مختلف روسی است که تحلیلگران اندیشکدهها و موسسات استراتژیک حوادث اخیر در بندر «آکتوبه» قزاقستان را مورد تحلیل قرار دادهاند.
«ویکتوریا پلنفیلوا» تحلیلگر مسائل سیاسی از روزنامه نزویسیمایا گزتا در بیان نظر خود در رابطه با این حادثه معتقد است که در یک اقدام تروریستی و یا کودتای شبه نظامی قزاقستان به لرزه در آمده است.
وی با بیان چگونگی حادثه و حمله چندین فرد ناشناس به یک مغازه اسلحه فروشی و بعد هم حمله به گارد نظامی، این اقدام را زمینه ساز یک کودتا میداند. این تحلیلگر با اشاره به تلفاتی که طرفین حادثه در این ماجرا متحمل شدهاند، اذعان داشته که در حال حاضر اوضاع توسط شخص ریاست جمهوری نظربایف کنترل شده است. وی با اشاره به گزارش «روسلان کارناسوف»، نماینده سازمان امنیت ملی قزاقستان در جمع خبرنگاران، مینویسد: کارناسوف این اقدامات را تلاش برای انجام یک کودتا نامیده و تمامی تشنجات خشونت آمیز توسط یک تاجر نه چندان معروف به نام «تاختار تولشوف»، سازماندهی شده بود.
نماینده سازمان امنیت ملی اضافه کرده است که تولشوف در ماه ژانویه سال جاری به اتهام قاچاق مواد مخدر و کمک مالی به سازمانها و گروههای مجرم و جنایی دستگیر شده بود وهدف وی از انجام چنین اقدامات خشونت باری ایجاد بیثباتی و ناامنی در کشور و ایجاد یک حکومت جایگزین به جای حکومت فعلی بوده است. کاراسوف سازماندهی چنین تظاهرات و شورشهایی در جای جای کشور قزاقستان توسط تولشوف را بخاطر اصلاحات ارضی میداند که دولت انجام داده است و وی تظاهرات آتیرای، الماتی، آستانه، اورالسک، و.. را نیز سازماندهی کرده است.
وی در سخنان خود افزود: با دستگیری وی، عدهای دیگر از دولتمردان سابق که در دستگاههای اداری و امنیتی و نظامی صاحب مقام بودند نیز دستگیر شده که از جمله آنان میتوان از سرلشکر «داسک علیف»، معاون سابق دادستانی کل، «بختی بایف»، عضو شورای قانون اساسی، نماینده سابق کشور در جنوب قزاقستان، یک رئیس پلیس، و فرمانده نظامی جنوب قزاقستان می توان نام برد. وی شورش در آکتائو را ادامه زنجیرهای از اقدامات تروریستی نامید.
نماینده سازمان امنیت ملی قزاقستان اظهار داشت، گروهی که مسئولیت این حادثه را به عهده گرفته است، گروهی تحت عنوان جنبش و یا ارتش آزادیبخش قزاقستان نام دارد که خود این عملیات را به عهده گرفته و اعلام کردهاند که اقدامات ما علیه دیکتاتوری نظربایف و ایجاد یک قزاقستان آزاد و توسعه دموکراسی در این جمهوری است. در حال حاضر در آکتائو موقعیت اضطراری اعلام شده است و شرایط ویژه حاکم است.
در این رابطه، «ارلان کارین» تحلیلگر سیاسی قزاقستان معتقد است هنوز ارزیابی موضوع بسیار زود است زیرا این اقدام، واکنشی در برابر اقدامات دولت در جهت اصلاحات ارضی بوده و من تصور میکنم که این واقعه، مسئله آکتائو در سال 2011 را تداعی میکند که آنهم از حمله به یک مغازه اسلحه فروشی آغاز شد و در سال 2012 نیز در بندر آکتائو نیروهای افراطی به ساختمان پلیس حمله کردند. این تحلیلگر سیاسی دررابطه با عنوان جنبش آزادیبخش قزاقستان اظهار میدارد: برای مدت که 15 سال است در رابطه با تروریسم کار میکنم و میتوانم با قاطعیت بگویم که وجود چنین ساختاری واقعی نیست. آنچه در آکتابه اتفاق افتاده است، یک عمل تروریستی بوده و قطعا این افراد وابسته به گروههای تروریستی هستند.
«ویکتوریا پانفیلوا» در تحلیل خود به نظرات آرکادی دوبنوف نیز پرداخته است.
ارکادی دوبنوف در این رابطه مینویسد: تقارن این حادثه تروریستی در روزهای آغازین ماه رمضان که ماهی ویزه برای مسلمانان است، عجیب به نظر میرسد و این اقدامات برای مسلمانان در چنین ماهی غیر قابل تصور مینماید. دوبنوف در رابطه با کودتایی بودن موضوع مینویسد: به نظر من این اقدام برای منحرف کردن اذهان مردم از خطر واقعی و جدی تظاهرات اجتماعی و ابراز نارضایتی آنان از اصلاحات ارضی بوده است و احتمال چنین اقدامات مشابهی چه درآکتابه و چه در نقاط دیگر نیز میرود.
«الکساندر کنیازوف»، دیگر تحلیلگر مسائل سیاسی در رابطه با این حادثه معتقد است، انجام این سناریو برای منحرف کردن اذهان عمومی بوده که در آکتابه نشان داده شد. منبع دیگر اخبار و تحلیلهای سیاسی منبع rbk از روسیه است. این منبع هم با تکرار چگونگی حادثه و تداعی این حادثه درسالهای 2011 و 2012، آن را یک عمل تروریستی توسط افراطگرایان مذهبی دانسته است. در این تحلیل بندر آکتابه را از نظر موقعیت مکانی مورد بررسی قرار داده که با روسیه مرز مشترک وسیعی دارد و دارای 397 هزار نفر سکنه میباشد که 76 درصد از آن، قزاق و 16 درصد روس زبان میباشند و یکی از پرجمعیت ترین شهرهای این استان است و در قزاقستان جزو 5 منطقه پر جمعیت به حساب میآید. نویسنده در این تحلیل اشاره می کند که بیشترین افراطگرایان مذهبی دراین بندر متمرکز هستند.
همچنین «دیمیتری ژوراولیوف» رئیس موسسه مشکلات منطقهای در مصاحبه با این منبع اظهار داشته است: در آکتابه در سال 2011 نیز چنین حمله تروریستی انجام شده و بعد در «تاراس» نیز تکرار گردید و در ادامه میگوید که به نظر من این حمله ممکن است جرقهای برای یافتن راه حلی برای مشکلات منطقهای باشد که این مشکلات کم هم نیستند. منبع تحلیل و خبری «ریا نووستی» هم در مصاحبه خود با «اندره گروزین» این موضوع را از نگاه این کارشناس بررسی کرده است.
گروزین معتقد است که این حمله عامل داخلی داشته و نیروی خارجی آنرا هدایت نمیکند. گروزین وجود جنایتکاران مجرم را در این حادثه غیرمحتمل دانسته و موضوع اصلاحات ارضی دولت را که به تصور بسیاری ضربه به رفاه حال عموم مردم است، دلیل اصلی این واکنشها میداند. وی اقدام توختار تولشوف و تهییج مردم را نیز برای واکنش در برابر موضوع اصلاحات ارضی دانسته است.
«الکسی مالاشنکو»، تحلیلگر مسائل سیاسی از بنیاد کارنگی نیز موضوع اصلاحات ارضی را بهانهای برای ابراز نارضایتی مردم از وضعیت سخت اقتصادی بیان کرده و معتقد است که مقامات قزاقستان در تبلیغات خود فکر نمیکنند که رکود و بحران اقتصادی در این کشور بیداد میکند و با کاهش قیمت نفت و بی ارزش شدن پول ملی، دیگر وضعیت اقتصادی برای مردم غیر قابل تحمل شده است. وی در بیان نظرات خود گفته است، مقامات قزاقستان مدتی بود که وجود عوامل تروریستی را در این جمهوری صفر تلقی کرده بودند و این جمهوری را جزیره ثبات نامیدند ولی با انجام چنین تظاهرات و شورشهایی متقاعد شدند که جرمهای جنایی بیش از تصور آنان است.
ملاشنکو معتقد است که این نوع تظاهرات خشونتآمیز بعد از انتخابات مجلس اتفاق افتاده که در این انتخابات حزب نوراتان که وابسته به ریاست جمهوری است، بالاترین میزان آرا را از آن خود کرد و به همراه وی سه حزب دیگر نیز وارد مجلس شدند که هیچکدام حزب مخالف دولت نبوده ضمن آنکه در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نظربایف بیشترین آرا را کسب کرد.
ریا نووستی در گزارش خود به اظهارات دانیل کیسلوف سردبیر پایگاه فرغانه رو نیز پرداخته است.
دانیل کیسلوف معتقد است که شبیه به این اتفاقات ولی از نوع مسالمتآمیز در همه آسیای مرکزی جریان دارد. وی معتقد است که از تبعات این حادثه، قرار دادن وضعیت اضطراری در کشور و ممنوعیت هرگونه تظاهرات در کشور خواهد بود که دولت به شدت از این تظاهرات هراس دارد. در این رابطه، «اندیشکده اوفا» با نام مرکز تحقیقات استراتژیک و آنالیز نیز نظر اندره گروزین را جویا شده است.
گروزین باز هم این تظاهرات را جنایی ندانسته و عاملان آنرا یک سری عوامل مذهبی غیر سنتی بیان کرده که در غرب قزاقستان این عوامل فراوانند. وی تشابه این عملیات را به تظاهرات شمال قفقاز دانسته ولی تاکید کرده است که برخی نیز آنرا شبیه به عملیات داعش و دیگر گروهها در سوریه و عراق میدانند. ولی گروزین ارتباط این تظاهرات را به گروههای اسلامی دور از واقعیت دانسته و معتقد است شاید آچه در اکتابه اتفاق افتاد، نمونهای از یک روند کلی در آسیای مرکزی باشد. وی گفت: اختلاف طبقاتی شدیدی در آکتابه وجود دارد و باعث رشد نیروهای افراطی میشود همچنین در این منطقه بزرگترین چاههای نفت قزاقستان قراردارد که 90 درصد مواد هیدرو کربنی قزاقستان ازاین قسمت استخراج میشود و نهایتا این منطقه تاریخی، مشتمل بر حضور ترکان و مغولان با قبایل کوچک است که مستعد نفوذ عوامل خارجی از جمله رادیکالها بوده و حس جدایی طلبی را در آنها تحریک میکنند.
بنابراین این نوع حوادث در آکتابه دور از ذهن نیست و تروریستها پس از حادثه زانااوزن شاید بخواهند در مقیاس بزرگتر آنرا تکرار کنند زیرا گروههای تروریستی ازبین نرفته و فعالیت زیر زمینی خود را ادامه میدهند.
منبع تحلیلی رگنوم نیز از دیدگاه خود با تحلیلگران مصاحبه نموده است. روزنامه ایزوستیا هم در مصاحبه خود با یوگنی ساتانوف این حادثه را از دیدگاه این کارشناس بررسی نموده است. ساتانوف معتقد است که بهار آسیای مرکزی از قزاقستان آغاز شده است این نوع حوادث یک سناریو برای آسیای مرکزی است و حضور غیر واقعی ارتش ازادیبخش قزاقستان هم یک عنوان برای سقوط نظربایف محسوب میگردد و در واقع یک رویکرد استراتژیک برای نابودی وی و توقف عرضه انرژی به چین است.
ساتانوف معتقد است که شبیه به این گروهها در سراسر آسیای مرکزی وجود دارد مثل جنبش اسلامی ازبکستان و....که از طرف قطر و عربستان و ترکیه و آمریکا حمایت می شوند. اینها یک تهدید مستقیم برای روسیه نیز بوده و سقوط هر یک از روسای جمهور آسیای مرکزی به ویژه قزاقستان که مرز مشترک وسیعی با روسیه دارد، میتواند برای روسیه خطرناک باشد.