با شکست داعش در سوریه و عراق، گمانهزنی درباره مقاصد احتمالی این گروه بیشتر شده است و یکی از مقاصد محتمل برای این گروه پاکستان است. وجود گروههای شبهنظامی افراطی متعدد در کنار دو گروه عمده و مهم شبهنظامی (جماعت الاحرار و تحریک طالبان) که بدون رهبر به حیات خود ادامه میدهند، شانس میزبانی این کشور از داعش را افزایش داده است.
ایران شرقی/
در شرایطی که گروه داعش در حال فرار از خاورمیانه است، 2 مقصد مشخص پیش رو دارد: آسیای مرکزی و آسیای جنوبی. آسیای مرکزی بیش از 5 هزار نفر از نیروهای داعش را تأمین کرده و آسیای جنوبی نیز 40 درصد جمعیت مسلمان جهان ( و در واقع، یکی از شاخههای وابسته به داعش) را در خود جای داده است و بدین ترتیب، این منطقه را به مقصد طبیعی شبهنظامیان فراری تبدیل کرده است. در چنین شرایطی، بزرگترین ناجی داعش میتواند جهادیونی باشند که شاخه بزرگ «داعش خراسان» را تشکیل دادهاند: گروههای بدون رهبر «طالبان پاکستان».
19 اکتبر، در بیانیهای منسوب به «جماعت الاحرار» (از شاخههای طالبان که با داعش بیعت کرده است) عنوان شد که «عمر خالد خراسانی» رهبر این گروه در پی حمله پهپادهای آمریکایی بهشدت مجروح و کشته شده است. اما یک روز بعد، این گروه در کانال تلگرامی خود این ادعا را رد کرد. از آنجا که هیچ نوع عکس، فیلم یا صدای ضبط شدهای در تأیید این تکذیبیه منتشر نشد لذا چنین به نظر میرسد که این اقدام در واقع یکی از تاکتیکهای کلاسیک طالبان در تکذیب خبر کشته شدن یکی از رهبران خود، تا مدتها پس از مرگ او باشد.
این همان روشی است که به واسطه آن، «ملا عمر» تا 2 سال پس از مرگش همچنان «زنده نگه داشته شد» و «ملا فضلالله» نیز همچنان پس از مرگ در حال رهبری گروه «تحریک طالبان پاکستان» است ـ یکی دیگر از شاخههای طالبان نیز تنها پس از انتشار خبر کشته شدن «خراسانی»، خبر مرگ رهبر خود در سال گذشته را تأیید کرد.
بنابراین، چنانچه از شواهد بر میآید، گروه «تحریک طالبان پاکستان» و «جماعت الاحرار» احتمالا بدون رهبر ـ و سرگردان ـ بوده و شاید به اندازه همقطاران جهادی خود در شام ناامیدانه به دنبال فضایی برای تنفس و فعالیت هستند.
طی 2 سال و نیم گذشته، «جماعت الاحرار»، به طور خاص، در بسیاری از حملات تروریستی همکاریهایی با داعش ـ دستکم روی کاغذ ـ داشته است. در مرگبارترین حمله امسال در پاکستان (انفجار بمب در یک حرم صوفی در منطقه "سیهون" که منجر به مرگ 88 نفر شد) داعش و «جماعت الاحرار» به طور مشترک مسئولیت آن را بر عهده گرفتند و این در حالی بود که شاخه داعش خراسان نیز مسئولیت حمله ماه آگوست به یک کامیون نظامی در شهر «کویته» را پذیرفت.
طبق اعلامیه رسمی داعش خراسان در ژانویه 2015 ، که پس از آن نیز با انتشار مکتوبات و نوشتههای دیواری داعش در سرتاسر پاکستان همراه بود، گروههای جهادی با گرایشهای مختلف، از «لشکر جهنگوی» با گرایشات ضد شیعی گرفته تا «جماعت الدعوه» که تمرکز آن روی جهاد در منطقه کشمیر است، با داعش در پاکستان همراه شدند.
علاوه بر این، با توجه به اینکه پاکستان هم اکنون با تبدیل این گروهها به بازیگران سیاسی کشور، در حال رسمیت بخشیدن به جریان اصلی بسیاری از این عناصر جهادی است و همچنین با توجه به این واقعیت که این کشور همچنان در حال ترویج جهاد بین بخشهای مختلف مردم است لذا جذبه خلافت داعش به تنهایی میتواند این گروه را در پاکستان بر پا نگه دارد، حتی اگر حضور عملیاتی کمرنگی داشته باشد.
طبق گزارش سازمان ملل، در نیمه اول سال جاری، تعداد حملات منسوب به داعش خراسان در افغانستان 2 برابر شده (از 128 به 238 مورد) و این در حالی است که این گروه حضور خود را تا 7 ولایت این کشور گسترش داده است. این افزایش همزمان با کاهش منابع این گروه در عراق و سوریه بوده است.
با این حال، در شرایطی که حضور عملیاتی داعش همچنان به طور عمده در افغانستان میباشد ـ جایی که به رغم دستاوردهای اخیر داعش، همچنان رقابتی بین این گروه و طالبان افغان برای کسب برتری وجود دارد ـ اما این پاکستان است که همچنان خلأ شدیدی برای حضور یک چتر جهادی در آن مشاهده میشود.
انتهای مطلب/
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»