بحران در روابط پکن-دهلی و تاثیر آن بر منطقه آسیای مرکزی
ایران شرق/
در حالیکه بحران اخیر هند و چین بر سر منطقه «دوکلم» به طور مسالمتآمیز حل شده است، پیامدهای آن به منطقه آسیای جنوبی و آسیای مرکزی و فراتر از آن نیز کشیده خواهد شد. بن بست «دوکلم» به چین نشان داد که دیگر نمیتواند به هند امر و نهی کرده و هند این اعتماد به نفس را بدست آورده است که این کشور نقش بزرگتری در آسیای جنوب شرقی، منطقه دیگری که هند و چین برای نفوذ در آن با هم رقابت دارند، ایفا خواهد نمود. به همین ترتیب، میتوان انتظار چنین رقابت گستردهای را در منطقه آسیای مرکزی داشته باشیم، بخصوص در چارچوب «سازمان همکاری شانگهای» (SCO) که اکنون هند و پاکستان هم عضو آن هستند.
پیشینه:
حتی اگر بحران «دوکلم» اتفاق نیفتاده بود، ظهور رقابت افزایش یافته بین پکن و دهلی نو در آسیای مرکزی به طور کلی و به طور خاص «سازمان همکاری شانگهای»، نتیجه احتمالی توسعه عضویت جدید این سازمان میباشد.
رقابت طولانی مدت هند و چین در آسیای جنوب شرقی، جنوب و آسیای مرکزی، اساس استراتژی سیاست خارجی کلی چین برای محدود کردن نفوذ هند و حتی به چالش کشیدن آن در شبه قاره است.
در این راستا، پاکستان ابزار دلخواه سیاست چین بوده و رهبران آن خواهان دوستی همه جانبه بین چین و پاکستان به منظور اعمال سیاستهای مربوط به افغانستان و آسیای مرکزی بودهاند.
به این ترتیب، پاکستان، تبدیل به بخش مرکزی طرح «کمربند و جاده» چین شده است تا آنجا که چین نه تنها جادهای را از مرز آن به بندر گوادر احداث میکند، بلکه تنها در خود پاکستان بین 46 تا 59 میلیارد دلار سرمایهگذاری میکند. چین در حال حاضر پشت پاکستان ایستاده و بنابراین به دنبال استراتژی تازه اعلام شده از سوی رئیسجمهور «ترامپ»، از گروههای تروریستی مختلف در داخل افغانستان حمایت مینماید.
این امر قطعا برای هند که مصمم است نقش مهمی در آسیا ایفا کند، غیرقابل تحمل است. در سالهای اخیر، دهلی نو نه تنها به دنبال ارتقاء گسترده توانایی دفاع بومی خود بوده بلکه به طور قابل توجهی حضور خود را در آسیای جنوب شرقی و شمال شرق آسیا و افغانستان، و همچنین روابط خود را با ایالات متحده گسترش داده است. استراتژی «ترامپ» همچنین به صراحت از هند میخواهد نقش بیشتری را نسبت به آنچه تا کنون در افغانستان داشته است، ایفا نماید.
چین مدتهاست که «سازمان همکاری شانگهای» را به عنوان یک عنصر اصلی دیدگاه خود در مورد آسیای مرکزی مورد توجه قرار داده و با توجه به عدم تحمل هیچ رقیبی برای قدرت بزرگ آسیا، در برابر عضویت هند در این سازمان مقاومت کرده است. چین، پاکستان را برای عضویت در این سازمان ترجیح داد، اما فقط توانست در مسیری قرار گیرد که هر دو کشور هند و پاکستان وارد «سازمان همکاری شانگهای» شوند و به این ترتیب با روسیه، طرفدار اصلی هند نیز همراه شد.
اما با توجه به تحول پویای روابط روسیه و چین و روابط کلی آسیایی در چند سال گذشته، در حال حاضر در مورد اینکه روسیه در طول بحران هند و پاکستان، همچنان هند را ترجیح دهد، تردید وجود دارد. در حالی که روسیه سعی میکند بیطرف باقی بماند، احتمالا در نهایت مجبور خواهد بود به سمت چین متمایل شود.
به عنوان مثال، بحران «دوکلم» باعث ایجاد نگرانی زیادی در مسکو شد، نه تنها به این دلیل که چشمانداز درگیری مسلحانه میان هند و چین را افزایش داد، بلکه به این خاطر که ممکن است روسیه بین هند و چین مجبور به موضعگیری شود. سیاست ایدهآل روسیه در آسیا این است که یک مثلث استراتژیک با چین و هند داشته باشد و سیاستهای مشابهی را در مورد آنها اعمال نماید. با این حال، این رویا بارها و بارها به خاطر رقابتهای هند و چین با شکست مواجه شده است.
دقیقا به این دلیل که چین، «سازمان همکاری شانگهای» را به عنوان یک عنصر اصلی موضع برتریجویانه خود در آسیای مرکزی میداند، این سازمان تا به حال محل بسیاری از اختلافات چین و روسیه بوده است و تاکنون نقش مورد نظر چین در مورد ارائه خدمات امنیتی موثر در آسیای مرکزی را ایفا نکرده است. در حالی که منشور و همایشهای «سازمان همکاری شانگهای» به طور مرتب تروریسم را تقبیح میکنند و خواستار همکاری علیه آن هستند، چین و روسیه اکنون پاکستان را که حامی تروریسم در افغانستان و علیه هند است را با آغوش باز میپذیرند. پکن و مسکو نه تنها اثربخشی و مشروعیت «سازمان همکاری شانگهای» را نقض کردهاند؛ آنها همچنین رقابتهای هند-چین و هند-پاکستان را به قلب سازمان متصل نمودهاند.
در طول بحران «دوکلم»، هند برای نخستین بار به جای عقبنشینی چین را مجبور کرد که موضع برابر هند اتخاذ نماید. می توان نتیجه گرفت که پس از این رویداد، موقعیتهای آینده در مورد افغانستان و آسیای مرکزی به شکلی خواهد بود که در آن رقابت متقابل و حمایت چین از پاکستان، تلاشها برای استفاده از «سازمان همکاری شانگهای» به عنوان یک پلت فرم برای همکاری امنیتی منطقهای و معنادار میان اعضای آن را متوقف خواهد کرد. این شرایط در حال حاضر که واشنگتن تعهد نظامی خود را نسبت به افغانستان افزایش میدهد و اگر بتواند حمایت بیشتری از دولت هند را در کابل در اختیار بگیرد، بیشتر مشهود خواهد بود. احتمالا هند در آیندهای نزدیک، اعتماد به نفس و تمایل بیشتر خود را برای ایستادن در برابر اقدامات برتریجویانه چین در داخل «سازمان همکاری شانگهای» و به طور گستردهتر در منطقه، نشان خواهد داد.
پیامدها:
اگر هند و ایالات متحده وارد بحثهایی در مورد چگونگی همکاری و کمک هند به استراتژی ایالات متحده شوند که به طریقی با حمایت هند از دولت غنی و اتخاذ موضع ضد طالبان در افغانستان همراه خواهد بود، پیامدهای این روند افزایش خواهد یافت. تا وقتی که چین از سیاستهای پاکستان حمایت میکند (تا زمانی که آسیبی به منافع چین وارد نکند) اهمیت آسیای مرکزی به عنوان منطقه رقابت بین چین و هند افزایش خواهد یافت و این رقابت در «سازمان همکاری شانگهای» نمود عینی پیدا خواهد کرد. بنابراين «سازمان همکاری شانگهای» به احتمال زياد یک سازمان غیرقابل اعتماد برای ایجاد يک سيستم امنيتی پایدار و مشروع در آسیای مرکزی و جنوبی باقی خواهد ماند، حتي اگر اعضاي جديد جذب کند.
هند برای مدت زمان طولانی به طور عمومی تردید خود را در مورد طرح «کمربند و جاده» چین بیان کرده است. همچنین اخیرا هند قصد خود را برای همکاری با ژاپن در ایجاد یک پروژه رقیب در برابر سرمایهگذاری گسترده اقتصادی و سیاسی نظامی چین در آفریقا (به عنوان مثال پایگاه دریایی چین در جیبوتی) اعلام کرد. اگرچه دولتهای آسیای مرکزی به هیچ وجه در موقعیتی نیستند که از مزایای شرکت در طرح چین چشمپوشی کنند، آنها همچنین از هر گونه طرح سرمایهگذاری هند (در برابر سرمایهگذاری چین)، استقبال مینمایند.
از آنجاییکه سرمایهگذاری در این منطقه به همان اندازه نقش اقتصادی، نقش سیاسی هم خواهد داشت، طرحی با بعد اقتصادی بزرگتر احتمالا به سوی رقابت استراتژیک و سیاسی که در حال حاضر در آسیای جنوب شرقی و جنوب آسیا وجود دارد، کشیده خواهد شد. اگر واشنگتن از طرح هند و ژاپن حمایت قابل توجهی نماید، یا طرح عملی خود را پیشنهاد دهد، چین بدون شک این رقابت را احساس خواهد کرد.
کشورهای آسیای مرکزی به هر چیزی که به توانایی فردی و جمعی آنها برای مانور در میان سرمایهگذاران جایگزین، کمککنندگان خارجی و قدرتهای بزرگ اضافه نماید، خوشامد میگویند. بنابراین، کشورهای آسیای مرکزی به استفاده از هند برای کنترل یا محدود کردن حضور چینیها تمایل دارند، به خصوص به این دلیل که روسیه دیگر نمیتواند نقش تعادل اقتصادی با چین را در آسیای مرکزی ایفا نماید. بیشک، اقدامات آینده «سازمان همکاری شانگهای» منعکس کننده این مانورها است. در حقیقت، «سازمان همکاری شانگهای» در حال حاضر صحنهای برای بحثهای رقابتی در مورد برنامههای روسیه و چین برای پیشرفت اقتصادی در آسیای مرکزی میباشد.
عضویت هند در «سازمان همکاری شانگهای» در زمینه رقابت رو به رشد و ستیزهجویانه با چين در سرتاسر آسيا همچنين مشکلاتی برای روسیه بوجود میآورد زيرا مانع از تحقق رویای مثلث استراتژيک روسیه میشود. گرچه مسکو به وضوح ترجیح میدهد که هند را در برابر چین داشته باشد، در عین حال، نمیتواند به راحتی حمایت خود را از چین بردارد چرا که به شدت به حمایت اقتصادی و سیاسی در آسیا و جهان متکی است. هند در حال حاضر به دنبال متحدان ایالات متحده در آسیا و اروپا در واکنش به گرایش روسیه به سوی چین است. روسیه ممکن است انتخابی نهایی نداشته باشد، اما به دلیل داشتن مرز مشترک با چین، توان نظامی عظیم چین و جاهطلبی های جهانی روسیه، چین را راضی نگهدارد.
سوال دیگر این است که آیا روسیه و هند قادر به همکاری در آسیای مرکزی و «سازمان همکاری شانگهای» خواهند بود. با وجود دوستی طولانی مدت میان این دو کشور، روسیه در حال حاضر به پشتیبان و حامی پاکستان علیه هند تبدیل شده است، (برای مثال با فروش سلاح به پاکستان). هند قادر به پذیرفتن وضعیت موجود نیست. در حالی که چین ممکن است مایل باشد که دوستانش با یکدیگر دوست باشند، هند ممکن است تقاضای فاصله از دشمنان خود یعنی پاکستان و به میزان کمتر چین داشته باشد.
نتیجهگیری:
این ملاحظات سیاسی احتمالا به زودی در آسیای مرکزی با توجه به اختلافات بر سر افغانستان، طرح کمربند و جاده چین و فشار ایالات متحده بر هند در مورد افغانستان ظاهر خواهد شد. اگر یک طرح منطقهای عمده آمریکایی برای آسیای مرکزی در آینده مطرح شود، این امر به تنشهایی که در روابط هند و روسیه در حال ظهور است، میافزاید. همه این عوامل قطعا در چارچوب «سازمان همکاری شانگهای» با توجه به گسترده شدن عضویت آن، نقش خواهند داشت و این سازمان را حتی اگر ابزار موثری برای امنیت منطقهای نباشد، جذابتر خواهند ساخت.
«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»