کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

همایش ملی افغانستان

گزارش مشروح اولین همایش ملی افغانستان

22 مهر 1402 ساعت 12:24

اولین همایش ملی افغانستان به میزبانی دانشگاه فردوسی مشهد با همکاری موسسه مطالعات راهبردی شرق به بررسی تحولات افغانستان پرداخت. در این همایش که با حضور استادان برجسته دانشگاه‌ها و سه تن از اعضای وزارت خارجه حکومت طالبان برگزار شد، در چهار پنل، مقالات برگزیده قرائت گردید.


مطالعات شرق/

اولین همایش ملی افغانستان به میزبانی دانشگاه فردوسی مشهد و با همکاری موسسه مطالعات راهبردی شرق به بررسی افغانستان و تحولات این کشور با حضور استادان برجسته دانشگاه‌ها و سه تن از اعضای وزارت خارجه حکومت طالبان پرداخت. در این همایش طی چهار پنل، مقالات برگزیده پژوهشگرانی که مقالات خود را به این همایش ارائه داده بودند، قرائت گردید.
این همایش از ساعت 9 صبح روز چهارشنبه 27 اردیبهشت 1402 لغایت ساعت 19 همان روز در چند بخش شامل افتتاحیه، چهار پنل تخصصی و اختتامیه برگزار شد.

اهم مطالب ارائه شده در پنل‏های تخصصی به شرح ذیل است.

دکتر فیضان الله ناصری (رئیس دوم سیاسی وزارت خارجه حکومت طالبان)
دکتر «فیضان الله ناصری» دعوت از طرف دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان نماینده وزارت خارجه امارت اسلامی را مایه خرسندی دانست و افزود کشور افغانستان در 40 سال گذشته با چالش‌های عمده‌ای روبه‌رو بوده که برای رهایی از این مشکلات، تشکیل نظامی اسلامی لازم و ضروری بود که با شکست آمریکا و متحدانش در این کشور، شرایط تشکیل نظام اسلامی فراهم شد و با فائق آمدن بر مشکلات فراوانی که وجود داشت، نظام اسلامی توانست امنیت و رفاه را برای مردم افغانستان به ارمغان آورد.
وی در ادامه اظهار داشت: امارت اسلامی افغانستان، نخستین حکومت فراگیر در افغانستان پس از چهار دهه آشوب بوده است و جنجال‌های رسانه‌ای که در مورد ضرورت ایجاد حکومت فراگیر در افغانستان مطرح می‌شود نادرست است. وی در ادامه خاطر نشان کرد که تنها افغانستانی‌ها هستند که می‌توانند در مورد چگونگی حکومت خود تصمیم بگیرند و این قبیل مسائل، جزء مسائل داخلی افغانستان است و دیگران نباید در این امور مداخله کنند. ناصری تأکید کرد که همان‌طور که ما در مسائل داخلی سایر کشورها مداخله نمی‌کنیم متقابلاً از سایر کشورها نیز انتظار داریم که در مسائل داخلی ما مداخله نکنند.

فیضان الله ناصری در ادامه به نقش مهم و تأثیرگذار افغانستان در دور کردن تهدیدهای مختلف از ایران در بازه‌های زمانی‌ مختلف گفت، بیرون راندن انگلیس از افغانستان به مثابه چیدن یک استکبار غربی بود، اتحاد جماهیر شوروی نیز که قصد داشت از طریق افغانستان به سایر کشورهای آسیای مرکزی نفوذ کند اما با مقاومت و قربانی‌های مردم افغانستان نتوانست به مقصود خود برسد. آمریکا نیز که به تعبیر ایرانی‌ها استکبار جهانی است، تنها توانست تا مرزهای ایران برسد و ملت افغانستان با قربانی‌ها و رشادت‌های خود موفق شد جلوی محاصره ایران را بگیرد و با ایمان به خدای بزرگ مردم افغانستان توانستند کامیاب شوند.
وی در بخش دیگری از اظهارات خود به برخی از دستاوردهای امارت اسلامی از زمان تسلط دوباره بر افغانستان اشاره کرد و گفت، امنیت افغانستان که با وجود حضور 20 ساله نیروهای آمریکایی تأمین نشده بود و روزانه صد نفر در افغانستان کشته می‌شدند، با ایجاد حکومت امارت اسلامی امنیت سراسری در افغانستان ایجاد شده و این گروه بر 100 درصد خاک افغانستان تسلط و کنترل دارد. وی در ادامه ارائه دستاوردهای امارت اسلامی تأکید کرد که اکنون ۱۰۰ درصد بودجه دولت افغانستان که پیشتر 70 درصد آن توسط خارجی‌ها تأمین می‌شد توسط درآمدهای داخلی تأمین می‌شود و حقوق کارکنان دولت از همین درآمدها پرداخت می‌شوند. وی در ادامه دستاورد بعدی دولت طالبان را مبارزه با فساد اداری برشمرد و افزود، مبارزه با فساد از اهداف اصلی امارت اسلامی بوده و همچنین با توجه به فرمان رهبر طالبان، «ملا هبت الله» کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر در این کشور به صفر رسیده است.

فیضان الله ناصری افزود، امارت اسلامی افغانستان خود را ملزم به قرارداد گذشته در مورد پرداخت حق‌آبه جمهوری اسلامی ایران می‌داند. این مقام وزارت خارجه حکومت طالبان در ادامه با بیان بهانه‌های همیشگی در مورد کم‌آبی اظهار داشت: اگر آبی به ایران نرسیده به علت خشکسالی‌های اخیر است و برای مردم افغانستان نیز کم‌آبی مشکلات زیادی ایجاد کرده است.
رئیس دوم سیاسی وزارت خارجه حکومت طالبان در خصوص روابط امارت اسلامی با ایران توضیح داد که روابط امارت اسلامی با ایران در همه عرصه‌ها به بهترین نحو در جریان است و به دلیل باز بودن مراکز دیپلماتیک ایرانی از ابتدای آغاز به کار امارت اسلامی از ایران تشکر کرد. وی در ادامه تأکید کرد که امارت اسلامی خواستار روابط بهتر و بیشتر با ایران است. وی چند درخواست نیز از کشورهای منطقه و همسایه علی‌الخصوص ج.ا.ایران داشت. ناصری خواستار شناسایی دولت طالبان شد و از مقام‌های ایرانی خواست تا برای بهبود وضعیت افغانستان با آنان همکاری کنند.
 


دکتر بهادر امینیان (سفیر سابق ایران در افغانستان)
دکتر «امینیان» از ابتکار دانشگاه فردوسی مشهد و برگزاری اولین گفتگو ملی درباره افغانستان تشکر کرد و افزود: نخبگان در زمینه ایران و افغانستان نقش مهمی دارند و اختلاف نظر در حوزه مسائل مربوط به افغانستان بین نخبگان ایرانی بسیار زیاد است و این مسئله در خصوص روابط کمی مشکل ساز می‌شود که با برگزاری چنین همایش‌هایی و گفتگو در مورد برخی مسائل می‌توان با تعیین هدف، اختلاف نظرها را به هم نزدیک نموده و کمتر کرد و مسیر را برای گفتگوی نخبگان فراهم ساخت.
 وی ادامه داد که در مسائل مربوط به افغانستان در دانشگاه‌ها و مراکز آکادمیک و علمی اظهار نظرهای زیادی از لحاظ متدولوژیک مطرح می‌شود اما بایستی از چیستی و چرایی عبور کرد و به بحث چه باید کرد رسید و راهکار ارائه داد.


 امینیان به وضعیت استثنائی در روابط ایران و افغانستان اشاره کرد و گفت: کمتر کشورهایی وجود دارند که به اندازه ایران و افغانستان مسائل‌ آنان درهم تنیده باشد و باید توجه داشت که عرصه‌های مختلف همکاری دو کشور که بسیار زیادی هم هستند هر یک به تنهایی می‌توانند فرصت ساز یا تهدیدساز باشند و این بستگی به اقدام‌های هر یک از طرفین در این زمینه دارد. آمیزه‌ای از مسائل اقتصادی، سیاسی، تمدنی و فرهنگی وجود دارد که شرایط را پیچیده کرده و لازم است که نخبگان برای حل آن‌ها به کمک بیایند. وی افزود: از گذشته این مسائل وجود داشته و همچنان ادامه دارد و لازم است برای آن‌ها چاره اندیشی کنیم و امارت اسلامی افغانستان باید بداند این مسائل در صدر اولویت‌های جمهوری اسلامی است.


سفیر پیشین ایران در افغانستان با اشاره به این عرصه‌های تهدیدساز و فرصت‌ساز، گفت، بیش از 5 الی 6 میلیون اتباع افغانستانی در ایران زندگی‌می‌کنند و در برخی استان‌ها 20 تا 30 درصد جمعیت این استان‌ها از مهاجران افغانستانی تسکیل شده است. همچنین مرزهای طولانی حدود 900 کیلومتری با این کشور داریم. در سومین عرصه مواد مخدر قرار دارد که خطری عمده بوده و همچنان می‌تواند خطرساز باشد.
امینیان با اشاره به سایر عرصه‌ها خاطر نشان کرد که فرهنگ و زبان، مسئله داعش، مسائل انسانی و حقوق زنان، بیکاری، فقر و بیماری، اقتصادی و تجاری، بندر چابهار، کشاورزی، معادن، انرژی، القاعده و جریان‌های اسلامی فعال در افغانستان، موضوع آب و مسائل جهان مسائل مهمی هستند و هر یک می‌تواند فرصت‌ها و تهدیدهای بی‌شماری داشته باشد.
وی ادامه داد: نمی‌توان انتظار داشت که مسائل افغانستان فوراً حل شود. جامعه افغانستان دچار فروپاشی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شده است. افغانستان کشوری بسیار ثروتمند است البته وقتی صحبت از ثروت افغانستان، می‌شود همه از معادن این کشور سخن می‌گویند، گرچه درست است، اما مهم‌تر از معادن، مردم افغانستان هستند. افغانستان کشاورزی خوبی دارد. سیاست آمریکا، تبدیل مردم افغانستان به فقرایی بود که محتاج کشورهای خارجی باشند و آمریکا با سیاست چماق و هویج هنوز هم جامعه و مردم افغانستان را به گروگان گرفته است.

سفیر پیشین ایران در افغانستان اظهار داشت که اکنون ما باید هزینه تصمیم‌های اشتباه آمریکا در حوزه افغانستان را بدهیم و این مشکلات را حل کنیم. مسائل داخلی افغانستان به خود مردم افغانستان بستگی دارد. البته جمهوری اسلامی دیدگاه‌های خود را دارد و این دیدگاه‌ها را نیز به آن‌ها منتقل می‌کند. اما باید کمک کرد جامعه افغانستان از این شرایط خارج شود و افغانستان ساخته شود. اگر مردم افغانستان فقیر شوند، این مسئله باعث سیل مهاجران می‌شود. ما 940 کیلومتر مرز مشترک با افغانستان داریم و تا مسائل داخلی این کشور حل نشود، مهاجران از این مرزها وارد ایران می‌شوند. امینیان در ادامه تأکید کرد: از مسئولان امارت اسلامی افغانستان تقاضا دارد که از وضعیت شک و ظن خارج شوند تا ایران هم بتواند این مسائل را حل کند.
وی افزود: جمهوری اسلامی ایران صادقانه پای کار است و کشور در این زمینه بسیج شده و تلاش آقای قمی این است که کل وزارتخانه‌ها پای کار بیایند. ما با افغانستان به شدت درگیریم و روابط ما مملو از فرصت و تهدید است. این موارد باید در صدر مسائل باشد تا مشکلات افغانستان حل شود و همه مسائل از تهدید به فرصت تبدیل شود.
سفیر پیشین ایران در افغانستان در ادامه بر سرمایه‌گذاری و امکان استفاده از پتانسیل کشاورزی در افغانستان برای ایران تأکید کرد. به گفته وی، در صورت تکمیل مسیر و ترانزیت از طریق راه‌آهن خواف-هرات تا مزار، مسیر ترانزیت از طریق راه‌آهن، این مسیر به یک مسیر اقتصادی در افغانستان تبدیل می‌شود. به گفته وی، آمریکایی‌ها همچنان مسئله افغانستان را برای فشار به ایران، روسیه و چین به گروگان گرفته‌اند تا مسائل این کشور حل نشود.

دکتر اصغر داوودی (استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد)  
دکتر «داوودی» گفت ریشه بسیاری از مسائل افغانستان به فقدان یک دولت قوی در افغانستان برمی‌گردد. اگر یک دولت قوی در این کشور بر سر کار باشد، ثبات سیاسی در افغانستان تأمین خواهد شد و دولت‌های خارجی نمی‌توانند در این کشور دخالت کنند.
وی در ادامه افزود، در مورد امارت اسلامی در افغانستان چه خوشمان بیاید یا نیاید، آنچه اتفاق افتاده این است که امارت اسلامی در این کشور یک حاکمیت مؤثر ایجاد کرده است. آنچه اهمیت دارد این است که امارت اسلامی در این کشور «پتانسیل» مهمی برای بر طرف کردن این چالش و ضعف تاریخی (حاکمیت قوی) در افغانستان را دارد.
داوودی خاطر نشان کرد: طالبان می‌تواند این نقطه ضعفی را که در طول تاریخ افغانستان از آن رنج می‌برده با رعایت برخی شروط حل کند. طالبان یک دولت پیشامدرن است که می‌خواهد یک نظام سیاسی را ایجاد کند و موضوع مانایی این دولت نیز مطرح است. در جامعه مدرن امروزی طالبان نمی‌تواند نسبت به اقتضائات تشکیل دولت مدرن بی‌تفاوت باشد. وی در ادامه تأکید کرد که مسئله ارتباط با دنیا، تعامل با شهروندان، ایجاد دولت فراگیر و... از اقتضائات دولت مدرن است.
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد افزود، اداره کردن کشوری مانند افغانستان در دنیای جدید نیاز به تخصص و مهارت دارد. البته به این مهارت، به دلیل درگیری و جنگ طالبان کمتر توجه شده است. مسئله آموزش در افغانستان گسترش و رشد پیدا کرده و اینکه امارت اسلامی به این مسئله بی‌توجه باشد، جفای بزرگی به این کشور است. بسیاری از مسائل مانند تحصیل، شغل و... از حقوق ابتدایی انسان است که تعارضی هم با اسلام ندارند. امارت اسلامی افغانستان ناگزیر است در شیوه اداره جامعه تجدید نظر کند.

دکتر حجت میان‌آبادی (استادیار دانشگاه تربیت مدرس)
 دکتر «میان آبادی»، با تحلیل نقش بازیگران سوم در مناسبات ایران و افغانستان و نقش آب در سیاست خارجه افغانستان با ارائه تصاویر ماهواره‌ای و شماتیک از وضعیت آب در افغانستان خاطر نشان کرد: افغانستان پنج حوزه آبریز اصلی دارد. علی‌رغم این که افغانستان کشور پرآبی است، اما از نظر وضعیت امنیت آبی در وضعیت نامناسبی قرار دارد. موقعیت ژئوپلیتیک این کشور باعث شده افغانستان همواره در طول تاریخ محل بازی‌های بزرگ باشد. یکی از مهم‌ترین راه‌های نفوذ و تسلط بر افغانستان در طول تاریخ مسئله آب بوده است.
وی در ادامه اظهار داشت که، کنترل منابع آبی در طول تاریخ مسئله جدی در این کشور بوده که باعث شده این مسئله به اهرم بازی قدرت‌ها برای نفوذ در افغانستان تبدیل شود. به گفته وی، طبق یک مقاله که در سال 2002 منتشر شده است، در دهه 1960 کشورهایی نظیر شوروی، چین و آلمان غربی پروژه‌های سدسازی افغانستان را در دست اجرا داشتند. در این زمان افغانستان بیشترین کمک عمرانی در سطح جهان را داشت، تا جایی‌ که رقابت بین شوروی و آمریکا در افغانستان به عنوان نوع جدیدی از جنگ سرد معرفی شد.
استادیار دانشگاه تربیت مدرس گفت: در آن سال‌ها مقام‌های آمریکایی صراحتاً اعلام می‌کردند سرمایه‌گذاری برای ساخت سد در افغانستان توسط کشورهای مختلف، همان جنگ سردی است که آن‌ها می‌خواهند. سدسازی در این کشور به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه، معادل پارادایم‌های توسعه به طور غلط جا افتاده و این که هر چه ارتفاع سد بزرگ‌تر باشد، برای کشورهای در حال توسعه مصداق خود باوری شد. این در حالی است که در کشورهای غربی بالغ بر چهار دهه است که از استفاده از این نظریه دست برداشته‌اند.

وی در ادامه با تشریح چرایی ساخت سدهای کجکی و کمال خان و نقش کشورهای خارجی نظیر هلندی‌ها و ترک‌ها در خط دهی به مقام‌های دولت سابق افغانستان گفت، سد کمال خان یک سد انحرافی با ظرفیت تنها 52 م.م.م است اما با انحراف مسیر رود به گودزره عملاً با اهداف سیاسی مانع رسیدن حق‌آبه جمهوری اسلامی ایران براساس معاهده دو کشور است.
میان آبادی در نهایت با تشریح نتیجه سد‌سازی‌ها بر تخریب محیط زیست و دریاچه‌ها با مثال زدن دریاچه ارومیه و خشکی آن به علت سدسازی‌ها افزود: طبیعت مرزهای سیاسی را به رسمیت نمی‌شناسد، معضل گرد و غبار هم نشانگر این موضوع است و این مسئله را باید در نظر داشت که توهم توسعه با توسعه پایدار متفاوت است.
وی در ادامه به مقام‌های طالبان هشدار داد که با خشک شدن هامون اکنون روز خوب زرنج و نیمروز افغانستان است و بحران ریزگردها همان گونه که در حال حاضر به دلیل سدسازی‌های ترکیه بلای جان ایران و عراق شده، دامن استانبول ترکیه را هم گرفته است، بحران ریزگردهای هامون تا کابل پیش خواهد رفت و این معضل زیست محیطی دامن افغانستان را هم خواهد گرفت.
 
دکتر شعیب بریالی (رئیس امور کنسولی وزارت خارجه حکومت طالبان)
دکتر «شعیب بریالی»، با اشاره به اهمیت مشورت در روابط خارجی گفت: ما هر انتقاد سالم و مشورت خوبی را با آرامش می‌شنویم و هیچ انسانی کامل نیست و به مشورت نیاز دارد، اما اصول علمی باید رعایت شوند.
به گفته وی، افغانستان مشکلات زیادی دارد اما اولویت‌های آنان متفاوت است. اکنون افغانستان پس از چهل سال حاکمیت واحدی دارد. امکان تحصیل پسران در مدارس افغانستان تا کلاس چهاردهم و مدارس دخترانه تا کلاس ششم برای دختران وجود دارد. در افغانستان تنش‌های قومی وجود دارد اما در حال حاضر همگی کنار یکدیگر می‌ایستند و نماز می‌خوانند. در شرایط کنونی باید منطقه هم یکدست شود و در مورد افغانستان سیاست واحدی را در پیش بگیرد.
وی در ادامه افزود، نمی‌داند کشورهای مسلمان و همسایه مثل ایران چرا همانند اسرائیل با ا.ا.افغانستان برخورد می‌کنند و اکنون که یک دولت اسلامی در افغانستان ایجاد شده، امارت اسلامی افغانستان را به عنوان یک دولت اسلامی به رسمیت نمی‌شناسند؟
 


به گفته بریالی، یک افغانستان آرام به معنای یک منطقه آرام است و اکنون که یک حاکمیت واحد در افغانستان وجود دارد، باید از آن استفاده کرد. همچنین تقاضای مردم هم باید به اندازه توانایی مقام‌های فعلی باشد. فرق آنان به عنوان یک دیپلمات ا.ا.افغانستان و یک دیپلمات ایرانی این است که مقام‌های امارت اسلامی همانند آنها در آرامش تحصیل نکرده‌اند و عمر خود را در جنگ سپری کرده‌اند.

دکتر مرتضی منشادی (دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد)
دکتر «منشادی» درباره میراث مشترک فرهنگی به عنوان حلقه گمشده انتظام اجتماعی در افغانستان خاطر نشان کرد: فرهنگ مجموعه‌ای از تفکر، احساس و عمل مشترک بین گروه زیادی از انسان‌ها است که موجب همبستگی و تمایز آن‌ها از سایر گروه‌ها می‌شود. انتظام با نظم متفاوت است، نظم در طبیعت یافت می‌شود و انتظام مخصوص جوامع انسانی است. آنچه که در افغانستان طی دو سده گذشته مفقود بوده، مفهوم مشترک بر سر انتظام است. سرزمین امروزی افغانستان تاریخی به بلندای خود تاریخ دارد.
وی ادامه داد: اتفاقی که در افغانستان افتاده و نخبگان برای آن کاری نکردند، تعارض در روستا و شهر بر سر آموزش در دوره مدرن است. در دوره مدرن حاملان فرهنگی در افغانستان نتوانسته‌اند انتظام بین الاذهانی به وجود بیاورند. این تعارض در دوره مجاهدان جدی شد، حتی در دوره جمهوریت نیز این مشکل حل نشد. این مفهوم زمانی ایجاد خواهد شد که نخبگان افغانستان به جای پرداختن به فرهنگ سیاسی به جامعه‌پذیری سیاسی بپردازند.
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد با تأکید بر ایجاد مفاهیم بین‌الاذهانی عنوان کرد: این همبستگی در حال حاضر فقط از حکومت ساخته است هرچند برنامه‌ریزی فرهنگ از طرف حکومت‌ها ناپسندیده است. آنچه باید در افغانستان به آن توجه شود تلاش برای مفاهیم بین‌الاذهانی است.
به گفته بریالی، یک افغانستان آرام به معنای یک منطقه آرام است و اکنون که یک حاکمیت واحد در افغانستان وجود دارد، باید از آن استفاده کرد. همچنین تقاضای مردم هم باید به اندازه توانایی مقام‌های فعلی باشد. فرق آنان به عنوان یک دیپلمات ا.ا.افغانستان و یک دیپلمات ایرانی این است که مقام‌های امارت اسلامی همانند آنها در آرامش تحصیل نکرده‌اند و عمر خود را در جنگ سپری کرده‌اند.
 


دکتر محمدرضا بهرامی (سفیر پیشین ایران در افغانستان)
دکتر «بهرامی» با واکاوی تحولات افغانستان در بافتار درهم تنیده ملی و بین‌المللی اظهار داشت، طالبان عمده‌ترین سهامدار قدرت در افغانستان هستند و بعید می‌داند بقای طالبان توسط دیگر کنشگران سیاسی داخل افغانستان تهدید شود.
به گفته وی، قدرت طالبان هنوز به اقتدار تبدیل نشده است، نظم سابق در افغانستان فروپاشیده اما هنوز نظم جدید به صورت کامل مستقر و تثبیت نشده است. بهرامی در ادامه تأکید کرد که هیچ کشوری تأثیری تعیین‌کننده بر طالبان ندارد. مخالفان طالبان در چندین تشکل مختلف حضور دارند و مجموعه‌ این مخالفان هم فاقد همگرایی لازم هستند. به اعتقاد وی، عمده‌ترین مخالف مسلح طالبان، داعش شاخه خراسان است و طالبان اراده مقابله با این گروه را به لحاظ نظامی با استفاده از کمک‌های بیرونی دارد. آنچه که داعش دنبال می‌کند، نشان دادن امنیت شکننده طالبان بوده و به دنبال تأثیرگذاری بر مناسبات بین طالبان و کشورهای دیگر است.
وی در ادامه افزود، اختلاف بین جناح‌های سیاسی طالبان، جدی و واقعی است. علی رغم مهارت طالبان در کنترل اختلاف‌ها، بعید است در میان مدت امکان مهار این اختلاف‌ها وجود داشته باشد. طالبان تا کنون مورد شناسایی جامعه بین‌الملل قرار نگرفته و این شناسایی در دستور کار قرار ندارد زیرا طالبان حاضر به پرداخت هزینه شناسایی نیست.
سفیر پیشین ایران در افغانستان با اشاره به عدم تمایل طالبان به توافق با گروه‌های مختلف، عنوان کرد: هیچ تمایلی از سوی طالبان برای گفتگو با گروه‌های مختلف و توافق با آن‌ها دیده نمی‌شود. همچنین آن‌ها تمایلی به توافق سیاسی با جامعه بین‌المللی نیز ندارند. مناسبات خارجی طالبان فاقد عنصر اعتماد است. بنابراین باید عنصر شکنندگی را در کنار تمام مؤلفه‌های قدرت طالبان لحاظ کنیم.
بهرامی خاطر نشان کرد: در سطح منطقه‌ای طالبان علاقه‌مند است که همگرایی خود را در رابطه با افغانستان نشان دهد. اما در منطقه، اجماعی درباره افغانستان وجود ندارد و اولویت‌های کشورهای منطقه مختلف است. بنابراین هم عدم اجتماع و هم رقابت وجود دارد. آمریکایی‌‌زدایی در منطقه مشترک است اما در آمریکازدایی اقتصادی اختلاف نظر وجود دارد. در اتحادیه اروپا هم نوعی سردرگمی نسبت به افغانستان می‌بینیم. افغانستان اولویت اتحادیه اروپا نیست ولی طرفدار همکاری با طالبان است. نروژ عضو اتحادیه اروپا نیست اما تمایل به همکاری با طالبان دارد، انگلیس علاقمند تفاهمی بین طالبان و جناح‌های مختلف است، در آلمان دو نگاه وجود دارد و وزارت خارجه آن بر حقوق زنان و حقوق بشر تأکید دارد. فرانسه نیز به حمایت از جنبش مقاومت تمایل دارد.
وی ادامه داد: همچنین آمریکایی‌ها علاقه‌ای ندارند، مسئله افغانستان در محیط داخلی آن‌ها تبدیل به یک موضوع شود. غرب این توان را دارد که با استفاده از اهرم نظامی وضعیت فعلی طالبان را به هم بزند، اما جایگزینی ندارد که در افغانستان به جای آنها بگذارد و این ریسک را نخواهد کرد. ما در منطقه نظم امنیتی نداریم. تاکنون افغانستان به هیچکدام از مجموعه‌های امنیتی تعلق نداشته و عامل همگرایی در موضوع امنیت بین این مجموعه‌ها نبوده است. در بررسی مسئله افغانستان باید به دو سؤال پاسخ دهیم. آیا باز توزیع نظام قدرت در دنیا اتفاق افتاده است یا خیر؟ برای اینکه افغانستان یک محیط امنیتی بی‌ثبات نباشد، چه باید کرد؟
سفیر پیشین ایران در افغانستان خاطر نشان کرد: به نظر بنده جمع‌بندی همه کشورها «تعامل با طالبان زیر خط شناسایی» است. بازی با گروه‌های افراطی، بازی با امنیت است و همه این بازی را بلدند. افغانستان احتیاج به اجماع بیرونی دارد.


دکتر جعفر حق‌پناه (پژوهشگر مسائل افغانستان و آسیای مرکزی)
دکتر حق پناه، درباره سیاست ایران در مواجهه با بحران افغانستان پس از سقوط جمهوریت سخن گفت و افزود، هنوز مشخص نیست که ریشه بحران افغانستان خارجی یا داخلی است. افغانستان کشوری است که موزاییکی از تفاوت و تشابهات در خرده‌های پیرامون خودش است. به نظر می‌رسد این موضوع کمابیش در مسائل ما با افغانستان هم وجود داشته باشد. طی همه‌ سال‌های گذشته در باب سیاست افغانستان، یک متغیر مزاحم به نام حضور یا خروج آمریکا در منطقه وجود داشته است.
وی در ادامه یادآور شد که ایران جزء معدود کشورهایی‌ است که همزمان می‌تواند با جریان مسلط قدرت در کابل و جریان‌های رقیب ظرفیت‌های همکاری را داشته باشد و ایران با اغلب قدرت‌های درگیر در بحران افغانستان به جز انگلستان و آمریکا ارتباطی دوستانه دارد.
این پژوهشگر مسائل افغانستان و آسیای مرکزی خاطر نشان کرد: در افغانستان تهدیدها در دل فرصت‌ها وجود دارد و درهم تنیدگی بین تهدیدها و فرصت‌ها وجود دارد. همچنین یکی از مشکلاتی که برای ایران وجود دارد این است که ایران تجربه ناخوشایندی از تعامل با جامعه بین‌المللی در افغانستان دارد. در اجلاس «بن» علی‌رغم نقش مؤثر ایران نتیجه چه شد؟ این که ایران در محور شرارت قرار گرفت.



دکتر حمید احمدی (استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران)
دکتر «احمدی» با اشاره به مواضع طالبان درباره زبان فارسی و میراث ملی غیرپشتون‌ها عنوان کرد، سیاست طالبان در خصوص شایعات مربوط به عدم اهمیت به زبان فارسی در افغانستان از لحاظ تاریخی نه ریشه پشتونیسم و نه ریشه اسلامی دارد. از لحاظ تاریخی تندروترین پشتون‌ها نیز از زبان فارسی استفاده می‌کرده‌اند و در هر دوره‌ای که پشتون‌ها در افغانستان حضور داشته‌اند، کمتر شاهد عدم استفاده از این زبان هستیم. همچنین زبان فارسی به نوعی زبان ملی افغانستان است و حتی در دوره جمهوری نیز زبان رسمی بود.
وی خاطر نشان کرد: بنابراین تصور اشتباهی است که ضدیت با زبان فارسی را در ریشه پشتونیسم جستجو کنیم. حتی ریشه این ضدیت به اسلام نیز برنمی‌گردد، زیرا فارسی زبان دوم جهان اسلام بوده و روایاتی وجود دارد که حتی پیامبر(صلی الله) نیز به زبان فارسی صحبت کرده‌اند.
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: بنابراین ضدیت با زبان فارسی ریشه سلفی و ژئوپلتیکی منطقه‌ای دارد. اسلام سلفی که در دوره معاصر ساخته شده و از شبه جزیره(عربستان) آمده از طریق برخی جریان‌های اسلام‌گرای معاصر سلفی ضد ایرانی و ضد فارسی به دلیل دعواهای منطقه‌ای به منظور گسترش برخی کشورهای عربی، ضدیت با زبان فارسی را جا انداخته‌اند.
 
 
دکتر احمد بخشی (عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند)
 دکتر «بخشی» با بررسی تطبیقی مشارکت زنان در دولت طالبان و جمهوریت در افغانستان پسا یازده سپتامبر اظهار داشت، زن ستیزی پدیده‌ای مربوط به اسلام، غرب و سایر جوامع بوده است و ریشه تاریخی دارد. اساساً تاریخ حقیقت نیست و روایتی که دولت‌ها از تاریخ دارند با حقیقت تاریخی متفاوت است.
وی افزود، سابقه حضور سیاسی زنان در افغانستان مربوط به زمان ظاهرشاه است. در مارس ۲۰۰۵ دولت افغانستان به کنوانسیون رفع تمام اشکال تبعیض علیه زنان پیوست. حضور زنان در مجلس نمودی داشت که امروز درک حذف آن سخت است. در حقوق اساسی افغانستان نیز مانعی برای ریاست جمهوری زنان وجود ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند تأکید کرد که ریشه برخی از ضدیت‌ها با زنان در حکومت طالبان را می‌توان در احیای مدل حکومتی خلافت، مبارزه با پدیده‌های مدنیت غربی و نفی مطلق آن و... جستجو کرد. در مجموع موقعیت زنان افغانستان تنها به دو دوره حکومت طالبان بر نمی‌گردد، بلکه پیش از این دوران و حتی در زمان حکومت‌های پیشین این کشور از پادشاهی ظاهرشاه تا رژیم مجاهدین و جمهوری اسلامی نیز نمی‌توان از مشارکت اجتماعی و سیاسی بالای زنان سخن گفت.
بخشی در ادامه یادآور شد، چیزی که در افغانستان اتفاق افتاده تحول است و طالبان تجربه حکومت‌داری را داشته و باید آن را پیوسته کند. نیاز به آموزش و ضرورت آموزش زنان و مشارکت فراگیر بین زن و مرد نیز یک اصل ضروری است. طالبان اگر افغانستان بدون جنگ را می‌خواهد باید این اصل را جدی بگیرد.
 

 
دکتر سعیده سعیدی (استادیار پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)
دکتر «سعیدی» درباره واکاوی صنعت مهاجرت گفت: مهاجرت اتباع افغانستانی جزء دسته مهاجرت‌های اجباری است. مهاجرت‌های داوطلبانه شامل مهاجرت‌های تحصیلی و... است و مهاجرت‌های اجباری شامل پناهندگی به دلایل مختلفی از جمله جنگ و خشونت‌ها و... اتفاق می‌افتد. اتباع افغانستانی همواره جز ۵ کشور اصلی در حوزه مهاجرت‌های اجباری هستند. چیزی که اهمیت ایران را پررنگ می‌کند این است که از نظر مهاجرتی، منطقه استراتژیکی است زیرا ایران مسیر ترانزیت اتباع افغانستانی به اروپا و... است.
وی افزود: سه الگوی رفتاری اتباع افغانستانی در ایران به صورت ماندگاری، بازگشت به کشور مبدأ و  مهاجرت به کشورهای ثالث است. در خصوص صنعت قاچاق نیز چرخه‌ای از انتفاع در صنعت مهاجرت وجود دارد که افراد زیادی از این چرخه سود می‌برند و این چرخه مدام بازتولید می‌شود. بنابراین عده‌ای از جمله آژانس‌های مهاجرتی، شبکه‌های جنایی و قاچاق و... از این فاجعه انسانی سود می‌برند.
استادیار پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری خاطر نشان کرد: حدود ۹۷ درصد اتباع افغانستانی در ایران خارج از شهرها و اردوگاه‌ها زندگی می‌کنند. الگوی مهاجرتی مادران تنها نیز الگوی جدیدی از مهاجرت در میان خانواده‌های افغانستانی است. همچنین معضلات پیش روی مهاجران افغانستانی که از قاچاق استفاده می‌کنند، شامل طولانی بودن بررسی پرونده‌های پناهجویی هم در مرزهای شرقی و هم مرزهای غربی، تغییر مقصد قاچاق و مراکز جمعی پذیرش و شناسایی با اقوام مختلف است.
سعیدی با اشاره به این نکته که یکی از مشکلات مهاجرت‌های بین‌المللی در ایران عدم شناخت صحیح از بار حقوقی کلمات در حوزه پناهندگی است، یادآور شد: نبود سیاست‌گذاری منسجم در قبال شناسایی مهاجران، تعدد مراکز تصمیم‌گیری و ناهماهنگی بروکراتیک در حوزه مهاجران و پناهندگان، تعدد کارت‌های هویتی و... از دیگر مشکلات مهاجرت‌های بین‌المللی در ایران است. ضمن اینکه تأمین امنیت مرزهای شرقی کشور نیاز به دیپلماسی منطقه‌ای و حمایت طرف افغانستانی دارد.


دکتر مجتبی نوروزی (معاون سابق رایزنی فرهنگی ایران در کابل)
دکتر «نوروزی» با اشاره به تحولات استراتژی‌های ایالات متحده نسبت به افغانستان در دوران پسا طالبان عنوان کرد: مهم‌ترین ویژگی‌های افغانستان در ارتباط با مناطق اطراف خود شامل دولت حائل بودن افغانستان و حضور نیروی نظامی فرامنطقه‌ای در این کشور است. در دولت بوش به دلیل حادثه ۱۱ سپتامبر، در ابتدا راهبردی مدون وجود نداشت. ریشه این عدم راهبرد مدون در عدم شناخت کافی ملت‌های منطقه، الزام به پاسخ سریع و مداخله در عراق و کاهش توجه به افغانستان که فرصت را برای طالبان فراهم آورد، بود.
وی خاطر نشان کرد: در دولت اوباما احساس نیاز به راهبرد جدید ایجاد شد. اما عدم همراهی دولت افغانستان به دلیل عدم ظرفیت لازم، منجر به پایان این راهبرد شد. بعد از روی کار آمدن ترامپ نیز راهبرد تغییر پیدا کرد و او سعی کرد خود را از مسائل جزئی در افغانستان خارج کند.
 


دکتر ماندانا تیشه‌یار (استادیار دانشگاه علامه طباطبایی)
دکتر تیشه‌یار، درباره نقش نخبگان افغانستانی مهاجر در شکل‌دهی به جامعه مدنی منطقه‌ای اظهار کرد: در اروپا از سده‌های 17 و 18 با کمرنگ شدن نقش مذهب به عنوان عامل همگرایی میان مردمان آن مناطق بود. ایده دولت ملت جایگزین مذهب در غرب شد و مفهوم ملت که مفهومی مذهبی بود، تعریف تازه‌ای پیدا کرد. از دهه ۱۹۵۰ ملی‌گرایی در غرب جهان کمرنگ می‌شود و اتحادیه‌هایی از جمله اتحادیه اروپا شکل می‌گیرد. این ایده ملی‌گرایی از اواخر سده 19 وارد شرق جهان می‌شود که هنوز هم درگیری برای ملی‌گرایی وجود دارد.
وی یادآور شد: افغانستان امروز مسئله مشترک منطقه‌ی ما است و یکی از دلایل آن هم برگزاری چنین همایشی است. نکته مهم درباره مهاجران اخیر این است که ماهیت و ویژگی‌های این مهاجران تغییر کرده است. در موج جدید مهاجرت، مهاجر طبقه متوسط تحصیل‌کرده و شهری است که همراه خود ایده‌ها، باورهای و فرهنگ و آیین خود را می‌آورد و به آن‌ها روشنفکران بدون مرز می‌گوییم.


دکتر ناصر یوسف‌زهی (دانش‌آموخته دکتری علوم سیاسی)
دکتر یوسف‌زهی، بیان کرد: جامعه‌پذیری به معنای درونی‌سازی هنجارهای بین‌المللی و اجتماعی شدن دولت‌هاست. یکی از کارکردهای دولت مدرن جامعه‌پذیری است و این جدای از توسعه نیست. بنیادگرایی و مارکسیسم مخالف با جامعه‌پذیری و توسعه هستند و امارت اسلامی طالبان برجسته‌ترین نماینده مخالف با جامعه‌پذیری مدرن است. مهمترین نگرانی جامعه‌ بین‌الملل از استیلای طالبان، توقف پروژه توسعه و جامعه‌پذیری است.
وی افزود: جامعه‌پذیری طالبان مبتنی بر تبار، مذهب و قومیت است. جامعه‌پذیری تباری موجب دولت-ملت‌سازی جامعه گریز در افغانستان شده است. این دولت-ملت‌سازی برخی اهداف مانند سرکوب طرفداران هنجارهای مدرن، استفاده از قوه قهریه برای حاکمیت حداکثری و مطلق در افغانستان، استقلال دولت از هنجار، احیای نهادهای جامعه‌پذیر سنتی با هدف تضعیف نهادهای جامعه‌پذیر مدرن، نظام سیاسی غیر حزبی و... دارد. هدف امارت اسلامی حذف لایه مدرن از جامعه‌پذیری و تضعیف خرده قومیت‌ها و مذاهب است. 
تحقق امنیت؛ امارت اسلامی امنیت را با تضعیف آزادی و برابری به همراه آورد. فقر و بی‌ثباتی در آینده امنیت این کشور را به خطر خواهد انداخت. امارت اسلامی دولتی محافظه‌کار بوده و هرگز به دنبال صدور امارت اسلامی و انقلاب نیست.
 
مولوی «محمد حسین سعید» (کارشناس وزارت امور خارجه حکومت طالبان)
مولوی سعید از مشکلات داخلی افغانستان در چند دهه اخیر سخن گفت و اشاره کرد، امارت اسلامی افغانستان در پی بازسازی شرایط است و سعی دارد که سیاست خارجی اقتصاد محور را شکل بدهد.
مولوی سعید خاطر نشان کرد که ما هم دوست داریم که دنیا ما را از زبان خودمام بشناسد، دنیا ما را از طریق رسانه‌های غربی، از طریق شبکه‌های شیطانی مثل بی.بی.سی و اینترنشنال و امثالهم نشناسد. توضیح دادن و شنیدن حرف از کسی که خودش وجود و حضور دارد، این مسئولیت ایمانی و وجدانی ما است.
وی افزود، افغانستان درست مثل ۲۲ سال پیش در تنهایی مطلق قرار گرفت و تمام دنیا علیه افغانستان قیام کرد. بوش، آمریکا و غرب یک برنامه خود ساخته به‌نام ۱۱ سپتامبر را شکل دادند و انگشت اتهام را به سمت افغانستان متوجه ساختند، ما می‌دانیم که حضور آمریکا در افغانستان اتفاقی نبوده است. وی تأکید کرد که اهل علم، اهل خرد و دانشمندان این را درک می‌کنند که آمریکا برنامه ۵۰ ساله داشت که چگونه وارد منطقه شود، چگونه ثروت‌های منطقه و در رأس آن افغانستان را به یغما ببرد. لذا بر اساس یک تئوری غیر واقعی قبل از اینکه وارد افغانستان شود، یک حادثه را رخ داده و خود را مظلوم نشان داد به جهان و در آن زمان اعلام کرد که "اای دنیا! طالبان امارت اسلامی به ما ظلم کرده است، برج‌های نیویورک را هدف قرار داده و هزاران نفر را کشته است، آیا شما در مقابل تروریسم هستید و تروریسم را خود آمریکا تعریف کرد، یعنی دشمن من طالب یعنی امارت اسلامی، شما در کنار من هستید یا در کنار طالب؟" با آن دبدبه‌ای که آمریکا داشت چه کسی جرأت می‌کرد که بگوید ما مخالف شما می‌ایستیم. به دلیل مشکلاتی که هم از لحاظ سیاسی از لحاظ جنگ‌های داخلی در افغانستان وجود داشت، این مسائل باعث شد افغانستان در آن زمان مظلوم واقع شود.


سعید افزود: ما ۲۰ سال تحت استعمار، استکبار، ظلم و وحشت آمریکا قرار داشتیم. ۲۰ سال در افغانستان مبارزه مسلحانه صورت گرفت، چون قدرت را فقط با قدرت می‌توان دفع کرد. در افغانستان ۲۰ سال در مقابل ۴۸ کشور دنیا به رهبری آمریکا مبارزه صورت گرفت و الحمدالله با قربانی و شهید دادن ملت مجاهد افغانستان، در نهایت آمریکایی که در سال ۲۰۰۱ حاضر به گفتمان و دیالوگ نبود طرح (صلح) ارائه کرد که بیایید بنشینیم ما چرا از طریق جنگ پیش برویم تا بالاخره در ۱۵ اگوست ۲۰۲۱ مجبور به ترک افغانستان شد.
 وی تأکید کرد: مبارزه ۲۰ ساله افغان‌ها، مبارزه عادی نبود، همه افغان‌ها شاهد هستند که حکومت امارت اسلامی و حرکت طالبان در ۲۰ سال گذشته جهاد افغانستان را رهبری می‌کرد. این حکومت برخاسته از بطن جامعه است، لذا حکومت امروز حکومت آدم‌های فضایی نیست، بلکه حکومتی است که از بطن جامعه افغانستان برخاسته است. جامعه افغانستان در ۲۰ سال گذشته عملاً دو قطبی شد. جامعه روستایی و شهری. طبیعی است آنهایی که تحت نظام استعماری جمهوریت زندگی می‌کردند و از مبارزین آزادی چهره‌های وحشتناکی برای آنان درست کرده بودند و کسانی که در اطراف و روستاها زندگی می‌کردند، انسان‌هایی که به آزادی به ارزش‌های دینی خود متعهد بودند، دیدگاه‌های خود به خودی در جامعه بوجود آوردند.
 این کارشناس وزارت خارجه حکومت طالبان گفت، آمریکا تلاش کرد، جامعه ما دو قطبی شود، تلاش کرد نفرت‌ها در جامعه ما گسترش پیدا کند. وضعیتی که امروزه در جامعه افغانستان به وجود آمده است، بر اساس گفته آقای دکتر یوسف‌زی که حکومت باید جامعه پذیر باشد، این جامعه پذیری برای حکومت یا عدم پذیرش حکومت در یک طیف اندک جامعه شهر نشین افغانستان که متأثر از افکار سکولاریستی و متمایل به افکار غربی بودند، حکومت ا.ا.افغانستان برای آنها قابل پذیرش نیست. من این بحث را در رابطه با چشم انداز سیاسی امارت اسلامی خدمت شما مختصراً ارائه می‌کنم.

امارت اسلامی افغانستان بعد از به دست گرفتن حکومت تلاش کرد چارت و تشکیلات اداری و حکومتی نظام را حفظ کند، ادارات غیرنظامی و خدمات غیرنظامی را به صورت عادی با حضور تمام کارکنانی که در ادارات بودند، بدون ممانعت به کار هیچکس، آنها فعالیت‌های خود را ارائه کردند‌. حکومت امارت اسلامی یک حکومت مبتنی بر ارزش‌های اسلامی است. اصل اسلام در حکومت امارت اسلامی است.
وی تصریح کرد: من در رابطه با دغدغه‌ای که جمهوری اسلامی ایران دارد، لازم می‌دانم این نکته را واضح کنم که امارت اسلامی افغانستان چون اصل حکومت خود را مبتنی بر ارزش‌های اسلامی گذاشته است، هرگز حق جمهوری اسلامی ایران را ضایع نخواهد کرد. بنابراین امارت اسلامی متعهد به معاهدات حقوقی است که در زمینه‌های عادی بین حکومت ایران و حکومت‌های پیشین افغانستان وجود داشته است. ولیکن افغانستان در حال حاضر و در چندین سال گذشته دچار خشکسالی‌های مستمر بوده است. این کشور دچار تغییرات اقلیمی بسیار تأثیرگذار بوده است، منابع آبی زیرزمینی افغانستان دچار خشکسالی شده است. در کشاورزی افغانستان آب بصورت غیر تخصصی استفاده می‌شود همه این مشکلات هست که باید همسایه و ما دست در دست هم قرار دهیم تا ان شاءالله بر مشکلات فائق آییم و حق به حقدار برسد.
 مولوی سعید گفت، اصل استقلال در حکومت امارت اسلامی یک اصل اساسی است. چیزی که در ۲۰ سال گذشته هر کس امر و فرمایش می‌کرد و در حکومت جمهوریت قابل پذیرش بود. امروزه امارت اسلامی با حفظ استقلال خود و تشکیل حکومت به ارائه حقوق به تمام افغان‌ها و اقلیت‌های افغان متعهد است. اما اظهارات ضد و مخالف، امر به بد در زمینه حکومتداری برای هیچ کشور قابل قبول نیست، چون مسئله داخلی است ما بسیاری از کشور‌های منطقه را می بینیم که قبیله‌ای هستند؛ حکومت آل نهیان، حکومت آل سعود، اینها حکومت های قبیله‌ای هستند، حتی قومی نیستند.

وی درباره حکومت همه شمول (فراگیر) گفت: واژه همه شمول را ممکن است هر کس بر اساس دیدگاه خودش تعریف کند، آمریکا هم از امارت اسلامی افغانستان حکومت همه شمول می‌خواهد، کشورهای مختلف حکومت همه‌شمول می‌خواهند، چون اصل استقلال در حکومت است. حقوق محفوظ است و همچنان امارت اسلامی افغانستان تلاش دارد روابط خارجی را با تمام حکومت‌های همسایه و همجوار و حکومت‌های منطقه و حتی قدرت‌های جهان در تعادل داشته باشد.
وی افزود، امارت اسلامی عدم تداخل و احترام متقابل را در رأس سیاست خود قرار داده است. امارت اسلامی یک اقتصاد خارجی و یک سیاست خارجی اقتصاد محور دارد. امارت اسلامی طی دو سال گذشته به شدت تلاش کرده است تا سیاست خارجی افغانستان اقتصاد محور باشد، می‌دانید چرا؟ چون افغانستان کشور مشترک المنافع است و متضاد المنافع هم هست. بسیاری از کشورهای منطقه در افغانستان منافع مشترک دارند در عین حال بسیاری از کشورهای منطقه در افغانستان منافع متضادی دارند. بنابراین حکومت امارت اسلامی به هر طرف نزدیک شود طرف دیگر آزرده می‌شود. لذا بهترین کار همین راهی است که فعلاً امارت اسلامی در پیش گرفته است و سیاست خارجی افغانستان را اقتصاد محور قرار داده است و تلاش کرده تمام کشورهای منطقه که مصالح و یا منافع مشترکی در افغانستان دارند و یا منافع متضادی دارند، آنها را در اقتصاد افغانستان شریک کند. پروژه‌های بزرگی که در اقتصاد افغانستان فعلاً کار روی آنها جریان دارد مثل پروژه بندر چابهار با جمهوری اسلامی ایران است. مثل پروژه خط آهن که از راه آهن خواف به هرات و مزارشریف و همچنان پروزه تاپی، پروژه "کاسا  هزار" و پروژه‌های مختلفی هستند که فعلاً در اولویت امارت اسلامی قرار دارند. وقتی‌که همه کشورها را در اقتصاد و مصالح اقتصادی دخیل شدند، ما مطمئن هستیم که خود به خود امنیت به منطقه باز خواهد گشت.

سعید درباره تمامیت ارضی و حفاظت از چشم انداز امنیتی امارت اسلامی افغانستان گفت: در سیاست خارجی اولویت روابط با جهان اسلام را داریم. امارت اسلامی خواهان اتحاد و اتفاق امت اسلامی است. امت اسلامی باید مثل تن واحد برادر و برابر در کنار هم قرار بگیرند تا جهان اسلام از این وضعیت اسفناکی که قرار دارد خارج شود. اصل همکاری در امنیت بین‏المللی یک اصل کلی است. در چشم انداز سیاست امارت اسلامی اصل مشارکت در نظام بین الملل امارت به شدت معتقد است که باید با جوامع بین الملل تعامل خوبی داشته باشد. البته این تعامل خوب بر اساس ارزش‌های دینی و احترام به ارزش‌های دینی است و اصل احترام به حقوق بشر است. وی در ادامه افزود، پروژه‌های بزرگی که برای زیربنای اقتصاد افغانستان موثر هستند و ناقص بودند تکمیل خواهند شد. پروژه‌های جدید در دست اقدام است و بخش دوم این است که تلاش‌ها جریان دارد که افغانستان تبدیل به مرکز اقتصادی و پروژه‌های بزرگ منطقه‌ای شود.
سعید خاطر نشان کرد، چشم انداز امنیتی افغانستان تمامیت ارضی و حفاظت از مرزها است. مبارزه قاطعانه با داعش و کسانی که امنیت ملی افغانستان را و حکومت امارت اسلامی افغانستان را با اغتشاش‌گری با چالش مواجه می‌کنند. پروژه داعش یک پروژه تولید شده از طریق غرب و آمریکا و از بقایای آمریکا در منطقه است. من به شما اطمینان می‌دهم که داعش در افغانستان نابود شده است و رمق‌های آخر آن است. چیزی برای آن نمانده است چون داعش یک پروژه خارجی است و از لحاظ ایدئولوژیک هیچگونه عمقی در جامعه افغانستان ندارد. مبارزه با جرایم جنایی هم که به اساس گزارش‌های وزارت کشور افغانستان جرایم و جنایات در افغانستان به حد صفر نزدیک شده است و امنیت سراسری استحکام یافته است.
 سعید در پایان افزود، امارت اسلامی در افغانستان، جزیره‌های قدرت را از بین برد و یک حکومت مرکزی را ایجاد نمود. آمریکا بعد از خروج خود برنامه‌های بسیار بزرگی برای هرج و مرج در افغانستان و منطقه داشت. آمریکا می‌خواست افغانستان را وارد جنگ‌های قومی و مذهبی کند. برادران عزیز! امارت اسلامی افغانستان این پدیده‌ها و برنامه‌های شوم دشمن را در چشم انداز امنیتی و دستاوردهای امنیتی خود با خاک یکسان کرد.
انتهای مطلب/


کد مطلب: 3581

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/roundtable/3581/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir