کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

18 دی 1395 ساعت 10:43

هر چند نه برای اولین مرتبه، اما این بار با رویکردی متفاوت، جمهوری اسلامی ایران میزبان «الکساندر دوگین» نظریه‌پرداز مشهور روسیه آن هم در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بود. این میزبانی در حالی صورت گرفت که ایران در دوره پسابرجام تلاش‌هایی برای بهبود روابط با غرب آغاز و مواضع ایران با روسیه در موضوعات سوریه، یمن، بحرین و حزب الله لبنان به شکل کم سابقه‌ای در یک راستا قرار گرفته است.


هر چند نه برای اولین مرتبه، اما این بار با رویکردی متفاوت، جمهوری اسلامی ایران میزبان «الکساندر دوگین» نظریه‌پرداز مشهور روسیه آن هم در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بود. این میزبانی در حالی صورت گرفت که ایران در دوره پسابرجام تلاش‌هایی برای بهبود روابط با غرب آغاز و مواضع ایران با روسیه در موضوعات سوریه، یمن، بحرین و حزب الله لبنان به شکل کم سابقه‌ای در یک راستا قرار گرفته است.
(دوگین همچنین یک‌بار دیگر در سال ۹۱ به ایران سفر کرده بود و با متفکران ایرانی از جمله «مصطفی محقق داماد»، «غلامرضا اعوانی»، «غلامحسین ابراهیمی دینانی» و... دیدار و گفت‌و‌گو کرده بود) 
در همین حال، یکی از وجوه تفاوت این باره حضور وی در ایران، حضور پر رنگ دوگین در محیط‌های رسانه‌ای و دانشگاهی بود که در این میان می‌توان به کنفرانس مطبوعاتی در محل یکی از پایگاه‌های اینترنتی کشور اشاره کرد. همچنین مشارکت ویژه دوگین در «شب علوم انسانی» فرهنگ سرای «اندیشه» موضوع قابل توجهی بود.
دیدار با متفکران و اندیشه پردازان ایرانی همچون «حسن رحیم پور ازغندی» و «حسن عباسی» در کنار بحث و گفتگوهای علمی و تئوریک با تنی چند از نویسندگان و متفکرین و شخصیت‌های علمی و دانشگاهی به مهمل مهمی برای دوگین جهت آشنایی ایرانیان با آخرین دستاوردهای نظری وی تبدیل یافت.
از جمله مهم‌ترین ثمرات حضور وی در تهران، شرکت دوگین در برنامه گفت‌وگو محور «عصر» از شبکه افق بود. در این برنامه که متعدد از شبکه‌های دیگر نیز مورد بازپخش قرار گرفت، دوگین به بیان آخرین نظریات تئوریک خود و نمودهای عملی آن طی سال‌های گذشته در روابط ایران و روسیه و همچنین رفتارهای مسکو پیرامون مسائل مختلف جهانی در حوزه عملیاتی و اعتقادی، اشاراتی قابل تامل و البته بدون چالش داشت.
تبیین نقش مسائل اعتقادی در نزدیکی امروز تهران-مسکو و پیوند مسئله مهدویت شیعه و مسیحیت ارتودوکس روسی در آخرالزمان؛ بخشی از مهم‌ترین مسائل مورد تاکید و البته پرسش برانگیز وی طی روزهای حضور در تهران بود. اما دوگین کیست و چه می‌گوید؟
دوگین، 54 ساله با دو درجه دکترا در فلسفه و علوم سیاسی از شناخته شده‌ترین متفکران حال حاضر روسیه به شمار می‌رود؛ وی بنیان‌گذار جریان فکری «نئواوراسیا» و از منتقدان جدی جهانی سازی در روسیه است و آرای وی در خصوص هویت یگانه و منحصر به فرد روسی و ضرورت حضور اثرگذار روسیه به عنوان حامل هویتی ویژه و متفاوت با هویت غربی در تعاملات تمدنی جهان امروز معروف است.
دوگین بر این باور است که روسیه به لحاظ فرهنگی به شرق تعلق دارد و باید در برابر غرب بایستد؛ وی می‌گوید: "باید در مقابل دنیای تک‌قطبی غربی-آمریکایی ایستاد". وی رهبر این مواجهه را روسیه می‌داند و برای روسیه متحدانی از جمله ایران را تعریف می‌کند، نظریه‌های دوگین اگرچه تا همین چند سال پیش، دست‌نیافتنی و بسیار رادیکال توصیف می‌شد، اما طی یکی دو سال گذشته، اتفاقاتی رخ داده که تفکرات این فیلسوف روس را تأمل‌برانگیزتر می‌کند.
وی می‌گوید ما در حال بازگشت به مفهوم ذاتی تاریخ روسیه هستیم، روسیه با رئیس جمهوری پوتین مدلی از بازگشت افراد به اصل و هویت خویش است ما طی دهه‌های گذشته از ارزش‌های مسیحیت ارتودکس فاصله گرفتیم و فرمانروایی را از دست دادیم و مشغول مادی گرایی و الحاد و مشکلات قریب‌الوقوع شدیم اما اکنون در حال بازیابی معنوی خود هستیم. همه آن چیزی که ما اکنون در روسیه شاهدیم، فقط می‌توان با آخرت شناسی دینی و تفسیر دینی توضیح داد. پس ما در تاریخ در حال بازگشت هستیم و پوتین مدلی برای این کار است زیرا ما با پوتین نه تنها هویت مسیحی خود را باز می‌یابیم. بلکه هویت واقعی خود را نیز خواهیم یافت.
دوگین نقشه راه خود برای چیرگی روسیه بر رقبا در قالب معنوی و سیاسی را در سیاستی بنام اوراسیاگرایی چنین می‌شناسند:
"هیچ‌یک از 3 ایدئولوژی (لیبرالیسم، کمونیسم و ناسیونالیسم یا فاشیسم) که در جوامع مختلف و در طول تاریخ پذیرفته شده‌اند، دیگر با واقعیت‌های موجود در دنیا انطباقی ندارند. برای درک واقعیت، تاریخ و جامعه لازم است از محدودیت‌های این سه‌گانه سنتی خارج شویم. من به تناسب زمینه کاری‌ام یعنی علوم سیاسی، ایدئولوژی‌های سیاسی را مطالعه کرده‌ام و به این نتیجه رسیده‌ام که هیچ‌یک از سه ایدئولوژی اصلی کلاسیک در فضای مدرن، ارضاکننده آینده بشر و خواسته‌های واقعی او نیست و می‌خواهم تئوری چهارمی بنام اوراسیا را معرفی نمایم. اوراسیا یك فلسفه سیاسی است كه دارای سه سطح خارجی، میانی و داخلی می‌باشد.. منظور از اوراسیا تنها روسیه نیست بلكه روسیه به همراه كشورهای شوروی سابق می‌باشد به عبارت بهتر هر کشوری که در جبهه ضد هژمونیک آمریکا قرار گیرد، بخشی از اوراسیاگرایی محسوب می‌گردد...".
وی در تفسیر این تئوری آنجایی که به نوع روابط ایران و روسیه می‌رسد، شکل تازه تعامل میان این دو را این‌گونه تفسیر می‌کند:
من به ایران و سنت شیعه علاقمند هستم و بعنوان یک مسیحی ارتودکس در شیعه نکات مشترک معنوی بسیاری مشاهده می‌کنم و این موضوع برای من دلیلی می‌شود که بگویم، ایران و روسیه در نبردی آخرالزمانی در یک جبهه قرار گرفته‌اند... اکنون نکته جالب اینجاست که این دو نیروی معنوی، یعنی قرابت بین این دو سبک معنویت اسلامی و تفکر مسیحیت ارتودکس روسیه، در مقابل با جبهه مادی یکسان هستند و با دشمن واحدی می‌جنگند. اسلام رادیکال به روسیه حمله کرد. به ایران و جهان تشیع نیز حمله کرد. در پشت این سلفی رادیکال که خود را بعنوان اسلام عرضه می‌کند، آمریکایی وجود دارد که از عربستان سعودی و قطر و از دیگر کشورها بعنوان نیروی نیابتی استفاده می‌کند تا با هدف صرفاً ژئوپلتیکی خود دست پیدا کند... اکنون تاریخ مادی گرایی و تاریخ دنیای مادی و نبرد آن، برای منافع ملی و راهبرد ژئوپلتیک با این جنبه معنوی یکسان شده است. این موضوع، نشان دهنده آخرالزمان است. چون در آخرالزمان بین 2 سطح یعنی مادی و معنوی اتحادی ایجاد می‌شود... از این رو، . به نظر من از منظر جهان شیعه، جامعه مسیحیت ارتودکس روسیه هم‌پیمانی نزدیک‌تری از جهان اسلام است. همچنین برای ما نیز اسلام شیعه در نسخه ایرانی و دیگر نسخه‌های شیعی، اسلام متفکرانه، معنوی و خالص است و آنها نیز در مقایسه با کلیسای مسیحیت غربی به ما نزدیک‌ترند..."
اما این چنین تفسیرهای متفاوت از چرایی رفتارهای اخیر روسیه که در این روزها شاهد نمودهایی از آن نیز هستیم، بطور طبیعی با واکنش‌هایی در سه سطح داخلی ایران، داخلی روسیه و کشورهای غربی قرار گرفته شده است.
در ایران، به نسبت حساسیت امروز در موضوع همکاری ایران و روسیه، در حوزه سوریه، کمتر واکنش‌هایی به این چنین موضع‌گیری‌هایی قابل مشاهده است. در این حال، طیفی که معمولاً میزبان سفرهای دوگین در ایران بوده و دارای تریبون و سایت نیز می‌باشند، سعی دارند با بزرگنمایی اندیشه‌های دوگین، بر روابط امروز ایران و روسیه توسعه و عمق بخشند، اما چرایی طرح این موضوعات آن هم در مقطعی که تا حدودی برخی از مهم‌ترین موانع در روابط ایران و غرب برطرف شده است، اقدامی قابل تامل می‌نماید. سعی تفکر دوگین در توجیه علایق ژئوپلتیکی در همگرایی سیاسی ایران و روسیه، آنجایی جلوه گری بیشتری می‌کند که مدت زمان اندکی از طرح نظریه همپیوندی معنوی میان دو تفکر شیعی ایرانی و مسیحیت ارتودکس روسی می‌گذرد و جریان دوگین با حمایت اسمی پوتین، سعی در القا تئوری جدید در چرایی لزوم توسعه روابط و ادامه دشمنی با هژمونی آمریکایی-غربی دارد.
در همین حال، اندیشه‌های وی در ایران، از سوی برخی جریانات اساساً لیبرال مورد نقد قرار گرفته است. در میان اندیشه‌های انتقادی به دوگین در ایران مواضع انتقادی تندی از سوی جریانات متمایل به توسعه روابط با غرب نسبت به وی داده می‌شود.
• الکساندر دوگین یک فلسفه‌باف درباری است و بنا به سفارش ارتش روسیه و محافل جنگ طلب، مطالب پراکنده را جمع کرده و در لفافه فلسفه و سیاست برای توجیه ضرورت بازسازی امپراطوری روسیه ارایه می‌دهد. بسیاری از نظریات او قابل نقد بوده و رگه‌های تخیلی و در عین آرزوهای بلند پروازانه و کشورگشایانه در آن‌ها آشکار است.
• برداشت دوگین از ژئوپولیتیک چیزی متفاوت از برداشت متفکران آلمان نازی و متفکران نظامی روس نیست و لذا نه مکتب مدرنی است و نه حاوی سخنی جدید. او‌‌ همان نظرات میلیتاریستی از ژئوپولیتیک را در مورد استفاده رهبران آلمان در جنگ جهانی دوم قرار گرفت در قالب و زبان دیگری منطبق با فرهنگ و انتظارات مشخصی در روسیه مطرح می‌کند. (روزنامه اعتماد)
همچنین برخی مخالفین طرح اوراسیاگرایی پوتین، طرح تئوری چهارم سیاست وی را هویتی میدانند که دارای مختصات فکری زیر است:
• برتری نژاد سفیدپوست اسلاو
• ترویج دیدگاه‌های کلیسای ارتودکس روسیه
• ترویج اقتصاد دولتی و ایجاد محدودیت برای بخش خصوصی
• تجدید سازمان سیاسی کشور بر پایه یک حکومت خودکامه و مقتدر مرکزی
• نفی مردم‌سالاری، محدود کردن رسانه‌های مستقل و سرکوب نهادهای مدنی
• تقویت ارتش و سازمان‌های اطلاعاتی
• تسخیر مجدد کشورهایی که بیست و چند سال پیش از یوغ استعمار روسیه آزاد شدند
این نحوه مخالفت با ایده‌های فلسفی-سیاسی دوگین، بگونه‌ای منسجم در سطح رسانه‌ای و همچنین کارشناسی محافل غربی به وفور یاد می‌شود. رسانه های غربی وی را با عناوینی چون عقل منفصل ولادیمیر یاد می‌کنند. نشریه فارن پا لیسی آمریکا وی را یکی از صد چهره تأثیرگذار 2014 معرفی کرده و به وی لقب مغز متفکر تصمیم گیری‌های پوتین را داده است. همچنین بتازگی دولت اوباما وی را در لیست تحریم‌های خود قرار داد. رسانه های رسمی آمریکایی همواره سعی می‌کنند وی را چهره ای مخوف و وابسته به مافیای قدرت یاد کنند. نمونه‌اش برنامه «گلن بیک» که به معرفی وی می‌پردازد.
"الکساندر دوگین فیلسوفی برجسته و پروفسور که او معروف به مشاوره دادن به برخی از تأثیرگذارترین مردان روسیه است که از آن جمله می‌توان به وزیر خارجه روسیه، رئیس پیشین دوما، ایدئولوژیست حزب روسیه متحد و رئیس جمهور ولادیمیر پوتین اشاره کرد. وی نه تنها به کرملین مشورت می‌دهد، بلکه در سال 2008 دوگین مدیر گروه جامعه شناسی و روابط بین‌الملل دانشگاه مسکو شد. در حال حاضر این فرد، خطرناک‌ترین انسان بر روی کره زمین است. دوگین می‌گوید: روسیه را باید با کل اروپا یا جهان اسلام یا تمدن چین مقایسه کرد. این یک مرد اندیشه است که به مرد عمل، اطلاعات می‌دهد."
اما این نحوه مواجهه با افکار دوگین، در داخل روسیه ماجرای دیگری دارد. 7 کارشناس مطرح در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی روسیه بعنوان نمایندگانی از طیف‌های آتلانتیک گرایان و اوراسیاگرایان در فراخوان نظرسنجی موسسه مطالعات آسیای مرکزی و افغانستان (ایران شرقی) در خصوص آرا و اندیشه‌های دوگین و میزان اثرگذاری آن بر سیاست‌های امروز روسیه شرکت و نظرات قابل تأملی را بیان کردند.
• «ویکتور آبرامکین» مدیر گروه مشاوره‌ای استرن: فلسفه و نظریه‌پردازی‌های سیاسی: افکار دوگین به دلیل «نگران کننده و نامفهوم» بودن، مورد توجه مقامات رسمی نمی‌باشند. بنابراین تلقی دوگین به عنوان شخصیتی بالای مقامات عالی روسیه و به خصوص پوتین تأثیر و نفوذ دارد، به دور از واقعیت بوده و دنبال کردن این مسیر مشغولیت بدون نتیجه است.
• «گریگوری تروفیمچوک» رئیس شورای کار‌شناسی بنیاد حمایت از تحقیقات «کارگاه ایده‌های اوراسیا»: نه تنهای الکساندر دوگین بلکه هیچ‌یک از کار‌شناسان سیاسی روس هیچ تأثیری بر «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه ندارد... همچنین دوگین هیچ‌گونه نقشی در فرایند توسعه اتحاد اقتصادی اوراسیا ندارد... بیشتر مردم از سبک و جهت متون پیچیده وی سر در نمی‌آورند.
• «آندری کازانتسف» رئیس مرکز تحلیل دانشگاه روابط بین‌الملل مسکو: دوگین دارای هیچ‌گونه سمت رسمی در روسیه نمی‌باشد و وی تنها، یک میهن پرست است... همچنین سازمان اوراسیای مورد نظر وی، احتمالاً در مراحل خاصی از سوی مقامات روس به عنوان یک ظرفیت جهت سرکوب گروه‌های مخالف در صورت راه‌اندازی تظاهرات و درگیری با نهادهای انتظامی و امنیتی کشور و درخواست کمک از غرب، در نظر گرفته شده بود این در حالی است  در روسیه ده‌ها سازمان میهن پرست طرفدار کرملین وجود دارد.
• «الکساندر کنیازف» کار‌شناس سیاسی روس: شعارهای ضد غربی، امپراتوری خواهی و همگرایی مورد نظر دوگین(در فضای شوروی سابق) که گاهی همراه با عناصر امپریالیستی و ناسیونالیستی بوده است تنها به درد تبلیغات و مدیریت افکار عمومی و طرح برخی از رویکردهای حتی نامنطبق با استراتژی‌های دستگاه ریاست جمهوری می‌خورد.
• «رستم بورناشف» مدیر بخش تحلیل و مشاوره موسسه تصمیمات سیاسی: بنابراین چنانچه ایده‌های دوگین قادر به تأثیر گذاری روی برخی از نخبگان روسی است، پس این تأثیر به نخبگان سطح دوم ارتباط دارد که به طور مستقیم در تصمیم گیری‌های مهم سیاسی مشارکت ندارند.
• «ماکسیم کازناچئیف» کار‌شناس سیاسی روس: تألیفات وی از نگاه علمی دارای ارزش خاصی نمی‌باشند...علیرغم تأثیرگذاری اندیشه‌های وی پیش از حوادث اوکراین بر برخی چهره های اساسی تصمیم ساز در شرایط فعلی و شکست مختصات ایدئولوژیک به اصطلاح «قبل از اوکراین» و عدم وجود یک سیستم جدید، نیاز به دوگین به عنوان «ایدئولوژیست» باقی نمانده و در نتیجه توانایی وی برای تأثیر گذاری بر سیاست داخلی و خارجی کرملین به شدت محدود شده است.
 
 
 
 
 
 


کد مطلب: 20

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/roundtable/20/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir