کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

اهمیت راهکارهای چندجانبه در حل موانع همکاری در آسیای مرکزی

گزارشی از روز پایانی همایش افق‌های همکاری در آسیای مرکزی

18 ارديبهشت 1397 ساعت 10:55


ایران شرقی/

همایش بین المللی «افق‌های همکاری در آسیای مرکزی» به همت گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، موسسه مطالعات آسیای مرکزی و افغانستان (ایران شرقی) و موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) در تاریخ ۱۷-۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ در تالار فارابی دانشکده علوم اداری و اقتصادی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد. در این همایش مقامات و کارشناسانی از جمهوری اسلامی ایران و کشورهای منطقه آسیای مرکزی نظیر روسیه،افغانستان، ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان در پنج پنل تخصصی به ارائه مباحث خود، بحث و گفتگو درباره تحولات منطقه و ظرفیت‌های آن برای گسترش همکاری‌ها پرداختند.
 
در روز دوم و پایانی همایش «افق‌های همکاری در آسیای مرکزی» به ادامه نشست‌های تخصصی پرداخته شد؛ پنل سوم این همایش با مدیریت سعید گازرانی به موضوع «موانع و چالش‌های همکاری در آسیای مرکزی» با سخنرانی حسن یهشتی‌پور، سانات کشکومبایف، وحید سینایی، رستم بورناشف و روشن نظروف اختصاص یافت:
 
اهمیت راهکار فرهنگی در حل موانع همکاری در آسیای مرکزی
 
در این نشست، حسن بهشتی‌پور، کارشناس و تحلیلگر مسائل بین‌الملل، به شش چالش و مانع عمده بر سر راه همکاری در آسیای مرکزی اشاره کرد و گفت: چالش هویتی، ساختاری، مشروعیت و مقبولیت، مداخله قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، تروریست و افراط‌گرایی مذهبی و اختلافات قومی و محلی مهم‌ترین موانع و چالش‌های همکاری در آسیای مرکزی است.
 
وی با اشاره به اهمیت راهکار فرهنگی برای حل این موانع، افزود: ما مشکلات را فقط در دولت‌ها دیدیم درحالی که مشکل در میان مردم کشورهای آسیای میانه نیز وجود دارد و باید فکری به حال نزدیک شدن مردم این کشورها به همدیگر کرد که راه آن فرهنگ است؛ با اتکا به فرهنگ و میراث مشترک می‌توان بین نخبگان کشورهای مرکزی پیوند ایجاد کرد و از این طریق فرهنگ نیز می‌تواند راهکار ارائه دهد زیرا وقتی ملت‌ها به یکدیگر نزدیک شوند دولت‌ها مجبور می‌شوند سیاست‌های خود را تغییر دهند البته این امر زمان‌بر است.  
 
سانات کشکومبایف، معاون مرکز مطالعات استراتژیک قزاقستان، مبحث «فرآیند جدید در همکاری‌های منطقه‌ای کشورهای آسیای مرکزی: چالش‌ها و چشم‌انداز» را مطرح کرد و گفت: کشورهای آسیای میانه درصدد هستند در منطقه و جهان با همسایه‌ها و قدرت‌های خارجی در تعامل باشند که در این راستا نیازمند جذب سرمایه‌گذاری خارجی برای ارتقای زیرساخت‌ها هستند. 
 
وی افزود: لازمه جذب سرمایه‌گذاری اصلاح قوانین حقوقی، تامین امنیت سرمایه‌گذاری و تضمین بازگشت سرمایه به صاحبان آن است که باید برای این مهم، برنامه‌ریزی بلندمدت درهر یک از کشورهای منطقه طراحی شود.
 
کشکومبایف با بیان اینکه کشورهای منطقه به این نتیجه رسیده‌اند که برای همکاری و تعامل سازنده با همسایگان و قدرت‌های خارجی باید اختلافات سیاسی را کنار بگذارند، خاطرنشان کرد:  سازمان همکاری شانگهای نباید نهادی امنیتی و نظامی در ذهنیت مردم بوده و محور فعالیت‌های این سازمان باید تقویت همکاری اقتصادی و همگرایی منطقه‌ای باشد. من معتقدم اگر جمهوری اسلامی ایران برای عضویت دائم در سازمان، طرح های سازنده خود را ارایه دهد نتایجی نظیر تعیین رژیم حقوقی دریای خزر در چارچوب این سازمان میسر می‌شود.   
 
سیاست همکاری در آسیای مرکزی محدود و مهارشده است
 
وحید سینایی، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، موضوع «پیامدهای نیمه‌‌ اقتدارگرایی بر همکاری‌ منطقه‌ای در  آسیای مرکزی» را مورد بررسی قرار داد و گفت: متغیرهای متعددی در همکاری در آسیای مرکزی تاثیر گذارند اما بنده فقط متغیر سیاسی و موضوع نیمه اقتدارگرایی به عنوان رژیم حاکم بر این کشورها را برگزیدم و برای این امر دو مفروض دارم مبنی بر اینکه سیاست داخلی و خارجی دو حوزه منفک نیستند و بر همدیگر تاثیر گذارند و کشورهای کوچک در نظام بین‌الملل بازیگران منفعل نیستند و براساس منافع خود سیاست‌های خارجی خود را تعیین می‌کنند. 
 
وی ادامه داد: در کشورهای آسیای مرکزی سیاست خارجی و همکاری بین المللی در خدمت حفظ و تحکیم رژیم‌های نیمه اقتدارگرایی نخبگان حاکم بر این کشورها است که این امر سبب نوعی از همکاری‌ها شده و همزمان مانع نوع دیگر همکاری‌ها و ارتقای آن به همگرایی منطقه‌ای می‌شود.
 
سینایی با بیان اینکه رژیم‌های نیمه اقتدارگرا تمام تلاششان حفظ اقتدار خود و وضع موجود است، تصریح کرد: بنابراین سیاست همکاری در آسیای مرکزی  سیاستی محدود و مهارشده است تا تهدیدی برای ساختارهای موجود نباشد به طوری که برای مثال مشکلی همکاری با ایران و ترکیه ندارند مشروط بر اینکه بدون زمینه‌های اسلام‌گرایی و پان‌ترکیسم باشد. به عبارت دیگر سیاست قدرت‌محور در این کشورها تداوم دارد و قدرت بیش از گذشته، شخصی شده است.
 
مانع اصلی همگرایی مطلوب در منطقه مشکلات داخلی کشورهای آسیای مرکزی است
 
در ادامه رستم بورناشف، کارشناس و تحلیلگر سیاسی، بحث را با عنوان « کشورهای آسیای مرکزی: دولت‌های ضعیف و احتمال هرج‌ومرج» پیش برد و اظهار داشت: امروز مانع اصلی همگرایی مطلوب در منطقه وجود موانع داخلی در کشورهای آسیای مرکزی است و چالش اصلی همکاری در این منطقه، دیدگاه کاملاً متفاوت سران کشورها در حل مسائل است.
 
وی افزود:  ساختارهای ضعیف و شکننده دولت، نبود جامعه شهروندی فعال و فاصله شدید میان دولت و جامعه در کشورهای آسیای مرکزی سه عامل عمده موانع همکاری سازنده در این منطقه است زیرا همانطور که گفته شد رژیم‌های حاکم بر کشورهای آسیای مرکزی نیمه اقتدارگرا هستند و صرفا از منافع گروهی، حزبی و خانوادگی خود دفاع می‌کنند. 
 
بورشناف تصریح کرد: متاسفانه منافع همکاری‌ها در این کشورها براساس منافع احزاب حاکم و نه منافع ملت تعیین می‌شود و به دلیل منافع گروهی و حزبی، فضای امنیتی ایجاد شده است و امنیت در کشورهای آسیای مرکزی اولویت اصلی است درحالی که در سال‌های اخیر کشورهای منطقه از ثبات نسبی برخوردار بودند. همچنین شعار چندجانبه‌گرایی عاملی دیگر و مانع جدی بر سر راه همگرایی در منطقه است مبنی بر اینکه کشورهای آسیای مرکزی می‌خواهند با قدرت‌های رقیب خارجی بیشتر همکاری کنند. 
 
جستجوی نقاط مشترک در آسیای مرکزی وظیفه مراکز پژوهشی است
 
روشن نظروف به عنوان سخنران پایانی این نشست «جنبه‌های قومی - سیاسی همکاری‌های منطقه‌ای در آسیای مرکزی» را تحلیل و بررسی کرد و گفت: کشورهای آسیای میانه ترکیبی چندملیتی دارند بنابراین باید از ابعاد گسترده‌ای به این موضوع پرداخت لذا هنگام بررسی این موضوع باید علاوه بر  اعضای آسیا مرکزی، افغانستان،آذربایجان،  ایران و ترکیه را نیز در نظر بگیریم.
 
وی افزود: در میان این کشورها سه کشور فارسی‌زبان با اقلیت ترک‌زبان و شش کشور ترک‌زبان با اقلیت فارسی‌زبان داریم همچنین در ایران و آذربایجان اکثریت شیعه و مابقی سنی مذهب هستند اما در سایر کشورها که اکثریت اهل تسنن هستند اقلیت شیعه نیز حضور دارند در واقع برعکس برخی که معتقدند آسیای مرکزی بزرگ وجود ندارد بنده این نظر را قبول ندارم و معتقدم وظیفه ما محققین جست‌وجو و کاوش در این نقاط مشترک است.
 
در انتهای نشست، سعید گازرانی ریاست پنل سوم، به جمع‌بندی و طرح مباحثی مبنی بر اینکه همکاری بین کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان و ایران دریچه مناسبی در اختیار کشورها قرار می دهد که ظرفیت‌های بالقوه خود رابالفعل کنند، پرداخت و پنل سوم پس از پرسش و پاسخ به پایان رسید.
 
نشست چهارم: افغانستان و مسئله همکاری در آسیای مرکزی
 
 پنل چهارم با موضوع «افغانستان و مسئله همکاری در آسیای مرکزی» با مدیریت الکساندر کنیازف و سخنرانی طلعت بیک مصادیق‌اف، سردار محمد رحیمی و عباس فیاض دنبال شد:
 
طلعت بیک مصادیق‌اف، دیپلمات قرقیز و مقام ارشد سابق سازمان ملل در امور افغانستان به موضوع «تاثیر رقابت قدرت‌ها در افغانستان بر همکاری‌های کشورهای آسیای مرکزی با افغانستان» پرداخت و شاخصه‌های رقابت قدرت‌ها در افغانستان را به چند دسته ۱.رقابت میان امریکا، ناتو و روسیه ۲. رقابت آمریکا، ناتو و چین ۳. رقابت بین پاکستان و هند و ۴. رقابت بین ایران و کشورهای عربی در قلمرو افغانستان تقسیم کرد و مصادیق هرکدام را مورد بررسی و تحلیل قرار داد.
 
وی در ادامه افزود: نقش ترکیه و کشورهای خلیج فارس در افغانستان بنظر حضور چشم‌گیری نیست اما ترکیه شبکه مدارس خود را در این کشور ایجاد کرده که در تربیت نسل آینده افغانستان براساس روحیات مدنظر خود نقش‌آفرینی می‌کند.
 
مصادیق‌اف با بیان اینکه حتی در داخل ناتو در افغانستان رقابت وجود داشت، گفت: کشورهای عضو ناتو در ولایت‌های افغانستان از گروه‌های مختلف حمایت می‌کردند و سبب افزایش شدت وضعیت امنیتی در این کشور می‌شد به عبارتی من با حضور ناتو در افغانستان هم مخالف و هم موافق هستم. 
 
مقام ارشد سابق سازمان ملل در امور افغانستان ادامه داد: در افغانستان این سوال مطرح است که آیا اقتصاد مهم‌تر است یا امنیت و پس از آن توسعه اقتصادی؟ که این مانند سوال معروفی است که اول مرغ بوجود آمده است یا تخم مرغ؟!
 
 وی در جمع‌بندی سخنرانی خود خاطرنشان کرد: بدون همکاری، تعامل و درک متقابل منافع قدرت‌های منطقه ای و جهانی در افغانستان وضعیت هرج‌ومرج در این کشور ادامه پیدا می کند بنابراین عقل سلیم و تعامل نیاز همکاری‌ها در افغانستان است. 
 
سردارمحمد رحیمی، استاد دانشگاه و رئیس انجمن ژئوپلتیک ایران، بحث «شبه‌نظامی‌گری در شمال افغانستان و امکان‌سنجی همکاری منطقه‌ای در برخورد با آن» را مطرح کرد و گفت: وضعیت امروز  گروه‌های شبه‌نظامی‌گری در افغانستان به سطح کلان و قدرت‌های روسیه و آمریکا ،البته با اهداف خاصی که در قرن بیست و یکم معنا دار است، بستگی دارد. 
 
وی افزود: اگر بخواهیم استراتژی همکاری مشترک قدرت‌های بزرگ و منطقه‌ای و کشورهای منطقه آسیای مرکزی برای مبارزه با افراط‌گرایی و گروه‌های شبه‌نظامی‌گری شکل بگیرد نیازمند تغییر در برداشت و ذهنیت نخبگان کشورها، تغییر در بازیگران فرامنطقه‌ای دخیل،تغییر در محیط داخلی کشورهای منطقه و تغییر در استراتژی قدرت‌های بزرگ هستیم ولی روسیه، غرب و چین انگیزه و علاقه‌ای برای تغییر استراتژی خود را ندارد و در محیط داخلی نیز شرایط مورد نیاز فراهم نیست اما این امر غیرممکن نیست و به نخبگان و جامعه دانشگاهی برمی‌گردد که در ذهنیت‌های خود تغییر ایجاد کرده و در ادامه زمینه‌ساز تغییرات دیگر باشند.   
 
آمریکا در افغانستان حوزه خارجی و پیرامونی را هدف قرار داده است
 
عباس فیاض، کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی، سخنران بعدی پنل بود و در راستای ارائه مباحث خود درباره موضوع«جنبه‌های بین‌المللی و داخلی منازعه افغانستان و تاثیرپذیری آسیای مرکزی» بحران افغانستان را دارای دو دسته عوامل داخلی و خارجی دانست که شامل قوم‌گرایی و منازعات قومی بر سر قدرت، عدم توفیق در دولت-ملت سازی، فقر و مشکلات اقتصادی،مواد مخدر، منافع تدوام جنگ برای برخی از گروه‌های خاص داخلی و برخی بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی، تبدیل شدن افغانستان به عرصه جنگ‌های نیابتی، اولویت بهره‌برداری از بحران افغانستان نسبت به حل آن، میل آمریکا به ماندن در  افغانستان، یک‌سونگری و نقش ویژه پاکستان می‌شود. 
 
وی در ادامه به بررسی مهم‌ترین عامل‌های داخلی و خارجی از میان عوامل مذکور پرداخت و خاطرنشان کرد: بطور کلی حضور آمریکا در افغانستان بیشتر از اینکه خود افغانستان را هدف قرار داده باشد حوزه پیرامونی آن را مدنظر دارد.بنابراین نباید بین نخبگان و مردم افغانستان این تصور وجود داشته باشد که تمام مصیبت‌های این کشور بر گردن پاکستان است و تمام راه‌حل در دست آمریکا است لذا اگر افغان‌ها به این باور برسند که یک صلح و تفاوق ملی می‌تواند عناصر خارجی را پس بزند و آنها را وادار به پذیرش کند، می توان چشم اندازی را برای آینده افغانستان ارائه داد.  
 
پنل پنجم: بسترها و زیرساخت‌های همکاری در آسیای مرکزی
 
در بخش نخست پنل پنجم این همایش به مدیریت محسن مدیرشانه‌چی استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی «بسترها و زیرساخت‌های همکاری در آسیای مرکزی» مورد بررسی قرار گرفت و هادی زرقانی، محمدجواد رنجکش، عباس ملکی، قاسم بیک محمد و استانیسلاو پریتچین به ایراد سخنرانی و ارائه مباحث خود پرداختند‌.
 
هادی زرقانی، عضو هئیت علمی گروه جغرافیا دانشگاه فردوسی مشهد، در بحث خود با موضوع «تحلیل اهداف و منافع بازیگران در احیای جاده ابریشم با تاکید بر جایگاه ایران» از منظر ژئوپلیتیک به تحلیل جاده ابریشم پرداخت و در اینباره گفت: جاده ابریشم علاوه‌بر کارکردهای تجاری، زمینه‌ساز تعاملات فرهنگی و علم و دانش نیز بوده و ایران از نظر جغرافیایی حلقه وصل اصلی جاده ابریشم بوده است.
 
وی با اشاره به طرح ابتکاری جاده ابریشم چین افزود: چینی‌ها بازی بزرگی را آغاز و ایده «جاده ابریشم دریایی قرن بیست‌ویکم» را مطرح کردند. در این راستا از تمام ظرفیت‌های آسیای مرکزی، قفقاز، ایران و جنوب آسیا برای منافع خود استفاده می‌کنند اما بنظر می‌رسد ایران نه نقش‌آفرینی کرده و نه می‌تواند نقش آفرینی کند.  به عبارتی سوال این است که ایران با توجه به جغرافیای بی‌نظیری که از آن برخوردار است تا چه میزان از قابلیت‌های جاده ابریشم استفاده می‌کند و نحوه تعامل ایران با نظام بین‌الملل چگونه خواهد بود؟ 
 
محمدجواد رنجکش، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد،  به موضوع «مزیت‌های حوزه آسیای مرکزی در زمینه دیپلماسی شهری» پرداخت و بیان کرد: در پنل‌های قبلی گفته شد آسیای مرکزی در سیاست خارجی ایران جایگاهی ندارد و ایران شریک تجاری دوازدهم آسیای مرکزی است در این راستا یکی از مشکلاتی که سبب می‌شود رابطه خوبی با کشورهای آسیای مرکزی نداریم «دولت»است؛ در این راستا شهرها می‌تواند. به ایفای نقش دیپلماتیک بپردازند؛ مشهد کلانشهری است که می‌تواند با افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی ارتباط دیپلماتیک برقرار کند چرا که کریدور شمال و جنوب می‌تواند از مشهد باشد همچنین مشهد بیشترین صادرات زعفران را دارد، بزرگترین منبع سنگ‌های قیمتی و دومین کلانشهر مذهبی است علاوه بر آن پیشینه تاریخی و وجود نمایندگی‌های دیپلماتیک در این شهرویژگی‌هایی به مشهد بخشیده است که می‌تواند در ایران به ایفای نقش دیپلماسی شهری بپردازد. 
 
وی افزود: طبق تحقیقات انجام شده هر پنج کشور آسیای میانه اولویت‌های نخست برای برقراری روابط دیپلماتیک با شهر مشهد هستند و شهرهای این کشورهای افغانستان، ترکمنستان، قرقیزستان و غیره می‌توانند. بیشترین ارتباط دیپلماتیک را در قالب دیپلماسی شهری با مشهد داشته باشند.   
 
قاسم بیک محمد، کارشناس مسائل سیاسی از تاجیکستان، موضوع «نشست غیررسمی سران آسیای مرکزی و احتمال شکل‌گیری اتحادیه منطقه‌ای» را مدنظر قرار داده و گفت: ۵ کشور آسیای مرکزی نوروز امسال نشست غیررسمی درباره شکل‌گیری اتحادیه منطقه‌ای برگزار کردند و در این زمینه بحث مهم این است چرا دوباره کشورهای آسیای مرکزی به سمت احتمال ایجاد یک ساختار جداگانه بازگشتند؟  درواقع، برخی از کشورهای آسیای مرکزی در سازمانهای مختلف عضویت دارند اما یکسری مشکلات در این کشورها نظیر بهره‌برداری از ذخایر آبی، انرژی و مسائلی مرزی وجود دارد که حل آنها در چارچوب‌ سازمان‌های نظیر شانگهای ممکن نیست . 
 
منطقه خزر ماهیتی استراتژیک دارد
 
در ادامه استانیسلاو پریتچین، مدیر موسسه خاورشناسی آکادمی علوم روسیه، از روند منسجم برگزاری همایش تشکر کرد و گفت: ترکیبی متوازن به نمایندگی از مناطق مختلف در این همایش حضور یافتند که می‌توانند دیدگاه های متفاوتی را نمایندگی کنند. 
 
وی بحث خود با موضوع «چشم‌انداز همکاری‌ها در آسیای مرکزی در رابطه با امضای کنوانسیون وضعیت حقوقی دریای خزر» را با اشاره به اهمیت این دریا برای افکار عمومی و دولتمردان ایران، ادامه داد و افزود:  نزدیک شدن به امضای سند حقوقی دریای خزر حاکی از نگاه ایران به تعامل سازنده برای همسایگان ساحلی خود دارد و در این راستا همکاری میان ایران و آذربایجان آغاز شده است  و روسیه نیز حضور خواهد یافت که می‌توان گفت سیاست جمهوری اسلامی ایران درباره دریای خزر در راستای همنوایی و همگامی با فرآیندهای کلان آسیای مرکزی بزرگ پیش می‌رود.
 
واسیلی پاپاوا، کارشناس مسائل سیاسی و رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه مقیم گرجستان، در ابتدای سخنرانی خود درباره تاریخچه روابط ایران و گرجستان گفت: ایران نخستین کشوری بود که پس از فروپاشی شوروی استقلال گرجستان را به رسمیت شناخت و از گروه‌های تجزیه طلب در این کشور حمایت نکرد همچنین مهم‌ترین شریک برای کشور ما به حساب می‌آید و سالانه ۱۵۰ هزار گردشگر از ایران به گرجستان می آیند.
 
وی در ادامه به بررسی و تحلیل سود و زیان حل معضل حقوقی دریای خزر و توافق بر سر وضعیت حقوقی این دریا پرداخت و تصریح کرد:  موثر بودن سند وضعیت حقوقی دریای خزر تنها بستگی به کشورهای امضا کننده نخواهد داشت؛ اقدامات مسکو و تهران بر این اساس است که سایر کشورهای حاشیه خزر را متقاعد کنند که اجازه راه یافتن نیروهای دریایی و نظامی فراخزری را به این دریا ندهند که  می‌توان گفت این حرکت پاسخگوی منافع استراتژیک روسیه و ایران است. 
 
در انتهای بحث، محسن مدیرشانه‌چی به جمع‌بندی مباحث ارائه شده در پنل پنجم پرداخت و پس از پرسش و پاسخ آخرین نشست تخصصی همایش به اتمام رسید.
 
در پایان، اختتامیه همایش بین‌المللی «افق‌های همکاری در آسیای مرکزی» با بیان خلاصه مطالب مطرح شده در جریان نشست‌های تخصصی دو روز گذشته و جمع‌بندی توسط سید احمد فاطمی‌نژاد، دبیر علمی همایش و عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد دنبال شد و در نهایت به رسم یادبود، لوح تقدیری از طرف گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد و موسسه مطالعات آسیای مرکزی و افغانستان (ایران شرقی) به کارشناسان داخلی و بین‌المللی همایش اهدا شد. 


کد مطلب: 1358

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/roundtable/1358/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir