مطالعات شرق/
بهنظر شما، دورنمای سیاسی عملکرد دولت ائتلافی پاکستان و چالشهای احتمالی این دولت جدید چیست؟
به هر حال این دولت نیز مانند سایر دولتها در گذشته با اقدامهای احزاب و گروههای مخالف، مواجه خواهد بود؛ امری که در پاکستان، طبیعی بوده و گریزی از آن نیست.
بهنظر میرسد نخستین گام مهم دولت ائتلافی، حفاظت و تقویت ائتلاف احزابی است که این دولت آنان را نمایندگی میکند. چرا که شکنندگی ائتلاف موجود ممکن است عامل اساسی ناکامی کابینۀ کنونی شود.
اقدام مهم دیگر این است که دولت ائتلاف در صورتی که راهی برای مصالحه با احزاب مخالف نیابد، منطقاً تلاش خواهد کرد از تشدید مخالفتها و تبدیل آن به ناآرامیهای داخلی جلوگیری کرده و از تشکیل یک چالش جدی سیاسی داخلی در مقابل خود، ممانعت بهعمل آورد.
چالش مهم و حیاتی دیگر، چالش امنیتی و نگرانیهای جدی است که در این حوزه وجود دارد. افراطگرایی برجامانده از گذشته، تداوم عملیات ایذایی جنبش تحریک طالبان پاکستان و پافشاری بر مطالبات ادعایی و غیر قابل قبول آنان برای حاکمیت پاکستان، افزایش حملات اشرار در برخی از مناطق پاکستان، اقدامهای تروریستی گروههای مسلح جداییطلب و تجزیه طلب از جمله موارد قابل توجه در چالشهای امنیتی است. تنش مستمر با هند و روابط پر تنش با طالبان در افغانستان را نیز باید به دغدغههای امنیتی دولت ائتلاف اضافه کرد. از این رو باید گفت که اولویت نخست و فوری دولت ائتلافی، برقراری امنیت و آرامش در کشور است.
چالش مهم و اساسی دیگر که پیش روی دولت ائتلافی قرار دارد، چالش اقتصادی است. ذخایر ارزی بانک مرکزی پاکستان تا پایان مارس ۲۰۲۴، رقمی معادل ۱۳ میلیارد دلار بوده که بخش اصلی آن حاصل استقراض از صندوق بینالمللی پول (IMF) ، بانک جهانی (WB) ، دریافت کمکهای مالی از آمریکا، اتحادیه اروپا و همچنین برخی از کشورهای حوزۀ خلیج فارس بهویژه عربستان است. در نظر دارید که برخی از شروط مؤسسات مالی بینالمللی مانند IMF شروط سختگیرانهای همچون افزایش مالیاتها، افزایش قیمت گاز و شناور کردن قیمت ارز است که اِعمالِ آنها، موجب نارضایتی عمومی و در نتیجه تحت فشار قرار گرفتنِ دولتِ مستقر است.
نگرانی پاکستان از این که مبادا مجدداً در لیست خاکستری FATF قرار بگیرد نیز از مهمترین دغدغههای دولت است که برای رفع آن تلاش زیادی میکند.
بحران انرژی در پاکستان، از جمله در حوزۀ برق و گاز، جدی است و علاوه بر زندگی روزمرۀ مردم، صنايع این کشور را تحت تأثیر جدی قرار میدهد.
بهطور خلاصه، چالش اقتصادی و مشکلات متعدد در این حوزه که به اذعان برخی از مقامها و صاحبنظران پاکستانی، در مواقعی، این کشور را تا مرز ورشکستگی و نکول کشانده و همچنان به عنوان یک تهدید جدی بهشمار میرود، از چالشهای طاقتفرسای پیش روی دولت ائتلاف است.
با توجه به مواضعی که قبلاً شهباز شریف در رابطه با جدیّت دولت جدید برای مقابله با تروریسم و افراطگرایی اعلام کرد، به نظر شما رویکرد و عملکرد این دولت در قبال افراطگرایی مذهبی و قومی چگونه خواهد بود؟
اکثریت قریب به اتفاق شخصیتها و مقامهای پاکستانی و همچنین احزاب و گرایشهای سیاسی مختلف در این کشور، بر این نکته اتفاق نظر دارند که افراطگرایی در هر دو نوع مذهبی و قومی، سمی مهلک و ویرانگر برای منافع ملی، سرمایههای ملی و امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور بهشمار میرود. علاوه بر این، دولت را در حوزۀ سیاست خارجی و همچنین جذب سرمایهگذاریهای خارجی، با موانع و مشکلات جدی مواجه میکند. از این رو دولت ائتلافی آقای شهباز شریف سعی دارد با اغتنام این فرصت و با تقویت اتفاقنظر در میان احزاب و گرایشهای مختلف سیاسی (به شمول حامیان دولت و مخالفان یا منتقدان آن) در قبال افراطگرایی قومی و مذهبی، این تهدید و دغدغۀ جدی را خنثی کرده و یا به کمترین سطح ممکن، تقلیل دهد.
روابط پاکستان با حکومت طالبان در افغانستان با توجه به تنشهای مرزی و مشاجرات لفظی بین رهبران سیاسی دو کشور، چگونه رقم خواهد خورد؟
طبیعی است که ادامۀ این تنشها که در مقاطعی تشدید نیز میشود، به منافع و امنیت مردم دو کشور همسایه آسیب میزند و میتواند پیامدهای منطقهای نیز داشته باشد. ریشهیابی و آسیبشناسی تنشهای موجود، به دور از هیجانهای سیاسی، همراه با حسن نیت و تلاش مشترک میتواند به مدیریت تحولات جاری بینجامد. عملیات جنبش طالبان پاکستان که مدتهاست امنیت پاکستان را مورد تهدید قرار داده، علت اصلی تنشهای اخیر بین دو کشور است. اسلامآباد انتظار دارد حکومت طالبان در افغانستان، نقش فعالتری را در مواجهه با این مسئله ایفاء کند؛ انتظاری که تاکنون برآورده نشده است.
چشمانداز روابط پاکستان با آمریکا بعد از روی کار آمدن دولت جدید چیست؟
آمریکا باید این مطلب بدیهی اما مهم را در تنظیم روابط خود با کشورها درک کند و محترم شمارد که یک کشور مستقل، بر اساس مصالح و منافع ملی خود در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی و غیره تصمیم میگیرد. پاکستان تلاش میکند بر همین اساس، سیاست خارجی و مناسبات خود را با کشورهایی چون ایران، چین، روسیه و آمریکا، تنظیم و نوعی از توازن را در روابط خارجی خود لحاظ و اعمال کند. با توجه به مجموعۀ شرایط موجود داخلی و خارجی پاکستان، احتمال بهبود روابط میان اسلامآباد و واشنگتن بیش از گذشته میرود.
با توجه به پیوندها و روابطی که خانوادۀ شریف با خاندان پادشاهی عربستان داشته است، روابط دولت جدید پاکستان را با عربستان چگونه پیشبینی میکنید؟
با توجه به رویکرد سیاسی- اقتصادی آقای شهباز شریف و دولت ائتلافی، انتظار میرود تلاش بیشتری برای تقویت روابط پاکستان با کشورهای حوزۀ خلیج فارس، بهمنظور جذب سرمایه برای بخشهای مختلف اقتصادی و صنعتی و امور زیر بنایی صورت پذیرد. بنابراین روابط میان اسلامآباد و ریاض بیش از پیش تقویت خواهد شد و پاکستان کمکهای بیشتری را برای فائق آمدن بر مشکلات حاد اقتصادی از جانب عربستان دریافت خواهد کرد. اسلامآباد همچنین مشارکت بیشتر طرف سعودی را در امر سرمایهگذاری در طرحها و پروژههای خود شاهد خواهد بود.
با حاکمیت دولت ائتلافی جدید، روابط پاکستان با هند چگونه پیش خواهد رفت؟
با توجه به عمق تنشها و اختلافهای بین دو کشور، بعید است در کوتاهمدت شاهد تغییر خاصی در روابط اسلامآباد و دهلی نو باشیم.
روابط دولت ائتلافی جدید پاکستان با ج.ا.ایران به چه صورت خواهد بود؟
روابط ایران و پاکستان در دورۀ دولت جدید همچون گذشته، حسنه و رو به رشد خواهد بود و فضای حاکم بر روابط، با توجه به انگیزه و ارادۀ جدی طرفین بهویژه در پرتو سفر اخیر ریاست محترم جمهوری، به شکل مثبت و سازنده ادامه خواهد یافت. آنچه در این زمینه اهمیت دارد، تلاش و پیگیری مستمر جهت اجرایی کردن یادداشت تفاهمها و توافقهای موجود بین دو کشور، بهویژه در حوزۀ اقتصادی و تجاری است. این مطلب میتواند مقدمهای برای برداشتن گامهایی نو برای گسترش همکاریهای مشترک و افزایش حجم مبادلات تجاری دو کشور برادر و همسایه باشد. همزمان باید تلاش کرد تا با تقویت و افزایش همکاریهای عملياتی ضد تروریستی و تقویت امنیت مرزها، سوءتفاهمهای اندک موجود در حوزۀ همکاریهای امنیتی حلوفصل شود. آثار مثبت این بخش را بهسرعت میتوان در سایر حوزههای همکاری مشاهده کرد.
در شرایط فعلی، نظر افکار عمومی و مردم پاکستان در قبال دولت و مردم ایران چگونه است؟
اصولاً افکار عمومی و مردم پاکستان بنا به دلایل مختلف از جمله مشترکات فرهنگی، دینی و اعتقادی، زبان و ادبیات، منافع و تهدیدهای مشترک، همسایگی و علاقهمندی به اسلام، قرآن و اهلبیت علیهمالسلام و همچنین اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی، نظر مثبت و اشتیاق فراوانی نسبت به ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی و رهبری معظم آن داشته و دارند و این ارزشمندترین سرمایه ایران در پاکستان است که باید با تمام وجود از آن صیانت و آن را تقویت کرد. این محبوبیت در دورۀ اخیر نیز به دلیل مواضع صریح و اقدامهای مؤثر جمهوری اسلامی ایران در حمایت از قضیۀ فلسطین و مردم مظلوم غزه و همچنین پاسخگویی نظامی قاطع و قوی به شرارتهای رژیم صهیونیستی افزایش یافته است.
مهمترین عوامل فرهنگیِ مؤثر در تقویت روابط دو کشور را بیان فرمایید.
علاوه بر مشترکات متعدد بین دو کشور که قبلاً به آن اشاره شد، عوامل دیگری نیز به طور خاص در تأثیرگذاری فرهنگی و تقویت روابط دو ملت و دو دولت سهیم هستند که میتوان به برخی از مهمترین آنها اشاره کرد:
▪محبوبیت ایران در نزد مردم و مسئولین پاکستان، به عنوان اولین کشوری که استقلال آن کشور را به رسمیت شناخته و در زمانهای سخت، در کنار مردم آن کشور قرار داشته است،
▪علاقهمندی جمعیت قابل توجهی از مردم پاکستان به انقلاب اسلامی و اصول و ارزشهای آن،
▪همسایگی جغرافیایی و مرز مشترک طولانی(بیش از نهصد کیلومتر) و تأثیرگذاری فرهنگی بین مردم در دو سوی آن،
▪زبان فارسی که ریشهای دیرینه و عمیق در شبه قاره داشته و به عنوان مادر زبان اردو شناخته میشود. اشعار شیرین و نغز فارسی در کتیبهها و آثار تاریخی فراوانی در شهرهای مختلف پاکستان مشاهده میشود،
▪علاقهمندی و محبت و ارادت مردم پاکستان اعم از اهل سنت و شیعیان، به اهل بیت علیهم السلام،
▪وجود آیینهای مذهبی و مناسبتهای مشترک دینی بین دو کشور،
▪ و مرجعیت فرهنگی، دینی و تمدنی ایران که همه اینها برای بخش عظیمی از مردم پاکستان، از جمله عوامل مهم و مؤثر در این حوزه بهشمار میروند.
آنچه گفته شد در حقیقت، میراث مشترک و سرمایههای اساسی در روابط بین دو کشور به حساب میآید و در صورتی که به نحو مطلوب از آن بهرهبرداری شده و قدر آن بخوبی دانسته شود، میتواند مقوم روابط و همکاریهای بین دو کشور در تمامی حوزههای سیاسی، اقتصادی و بازرگانی، علمی ، گردشگری و غیره باشد.
مهمترین ویژگیهای مطرح در حوزۀ اقتصادی-تجاری ایران و پاکستان چیست؟
در حوزه همکاریهای اقتصادی و تجاری بین دو کشور، برخی از واقعیتها باید مورد توجه قرار گیرد:
مکمل بودن اقتصاد ایران و پاکستان که فرصت خوبی برای هر دو کشور است.
مشکلات و چالشهای متعدد اقتصادی که پاکستان با آنها دست و پنجه نرم میکند. برخی از این چالشها عبارتند از: بدهی فراوان، کمبود ذخائر ارزی، نگرانی شدید از نکول و ورشکستگی اقتصادی، کمبود شدید انرژی شامل گاز، برق، بنزین، تورم و بیکاری، شرایط حساس در FATF ، جمعیت زیاد، شرایط سخت و متنوع بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و به تبع آنها کشورهای ثروتمند برای مساعدتهای جدید و استمهال وامهای قبلی.
نفوذ و دخالتهای برخی از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای بهویژه آمریکا در روابط تجاری میان ایران و پاکستان.
موفقیت بخش خصوصی در مقایسه با بخش دولتی در همکاریهای تجاری بین دو کشور.
باوجود ممنوعیتها و محدودیتهای تحریمی، روند تجارت فیمابین همواره رو به افزایش بوده است. از این رو بخش خصوصی باید فعالتر گذشته اقدام و بیش از پیش مورد حمایت قرار گیرد.
بروکراسی و کند بودن فرآیند همکاریها در هر دو کشور و ناشناخته بودن ظرفیتها و فرصت های موجود در نزد هر دو بخش دولتی و خصوصی ایران و پاکستان
لزوم توجه کافی به اصل منفعت متقابل در امر تجارت دو جانبه؛ فقدان این اصل اساسی موجب میشود تا پیوستگی و درهم تنیدگی منافع مشترک و یا متقابل بین ایران و پاکستان شکل نگیرد.
با وجود موانع و کاستی های موجود که به برخی از آنها اشاره شد، عزم و ارادۀ مسئولین عالیرتبه دو کشور برای افزایش و تقویت همکاریهای مشترک در حوزه های مختلف، افق روشنتری را در روابط تهران -اسلام آباد نوید میدهد.
در این زمینه، توجه به نکات زیر نیز از اهمیت بالایی برخوردار است:
بهرهبرداری از امکانات و قابلیتهای سایر کشورها و تقویت همکاریهای چندجانبه اقتصادی
بهرهبرداری افزونتر از ظرفیتهایی مانند کنوانسیون TIR و یا خط آهن ITI (اسلام آباد-تهران-استانبول) که از یک سو صادرات پاکستان به کشورهایی مانند ترکیه، آذربایجان، آسیای مرکزی و روسیه را افزایش میدهد و از سوی دیگر در حوزه ترانزیت و حمل و نقل از خاک کشورمان، منافعی را برای ایران در پی خواهد داشت.
رفع، کاهش یا ایجاد توازن منطقی تعرفههای موجود
تشویق و ترغیب سایر استانها(دور از مرز) برای حضوری فعالتر در امر مبادلات تجاری میان دو کشور
در اولویت قرار گرفتن کشورهای همسایه از جمله پاکستان برای واردات محصولات کشاورزی و دامی در قیاس با کشورهای دور دست که از هر نظر دارای صرفه اقتصادی است.
فعالسازی و تقویتِ ساز و کار تجارت تهاتری بین دو کشور
توسعه زیرساختهای حمل و نقل ریلی و جادهای در استان های همجوار و اتصال آن به شبکههای حمل و نقل کشور
از مهمترین نکات برای گسترش همکاریهای اقتصادی بین ایران و پاکستان، پیگیری مجدانه برای فعال سازی توافقنامۀ تجارت ترجیحی و همچنین به فرجام رساندن مذاکرات توافقنامه تجارت آزاد است؛ گامهایی که میتواند با یک جهش مناسب، رشد چشمگیری در حجم مبادلات تجاری فیمابین ایجاد کند.
در این خصوص، مطالب فراوانی میتوان گفت که از حوصله این مصاحبه خارج است.
ایران و پاکستان در زمینۀ برقراری امنیت مرزها و اجرای پروژۀ خط لولۀ صلح چگونه میتوانند همکاری و همگرایی بیشتری داشته باشند؟
به لحاظ حقوقی و با توجه به سازوکارهای مؤثر و متنوعی که در حوزۀ امنیتی و اقتصادی بین دو کشور وجود دارد، هیچ مانع قابل توجهی جهت ارتقاء همکاریهای فیمابین در حوزههای موردِ اشاره مشاهده نمیشود. البته در حوزۀ بازرگانی و اقتصادی، دستیابی به توافقی مانند موافقتنامۀ تجارت آزاد، یک امر مهم و تأثیرگذار در افزایش همکاریها و حجم مبادلات بین دو کشور است که باید کوششهای مشترک تا رسیدن به نتیجۀ مطلوب ادامه یابد؛ با این وجود استفاده از ظرفیتها و فرصتهای موجود نیز طرفین را چندین گام به جلو خواهد راند.
در خصوص تکمیل پروژۀ خط لولۀ صلح نیز بهنظر میرسد طرف پاکستانی(که تاکنون به دلایل مختلفی از جمله دخالتهای قلدرمآبانه، صریح و علنی آمریکا در انجام تعهدهای قانونی خود موفق نبوده) مصممتر از گذشته به دنبال یافتن راهی برای اجرایی کردن این پروژه است. تکمیل این پروژه، کمک بزرگی به دولت و ملت پاکستان در حوزههای مختلف از جمله حل بخش مهمی از بحران انرژی و همچنین صنایع این کشور میکند.
بهنظر شما مراکز مطالعاتی راهبردی در ایران و پاکستان، چه نقشی در ارائۀ راهکارها، رفع سوتفاهمها و در نتیجه، تقویت همگرائی بین دو کشور خواهند داشت؟
موضوع بسیار مهمی را اشاره کردید. نقش این مراکز که طبعاً از اندیشمندان، دیپلماتها و اساتیدی که شناخت خوبی از کشورهای همدیگر دارند و سیاست خارجی طرفین را رصد و دنبال میکنند و غالباً موضوعهای حساس بین دو کشور را با حسننیت و با هدف حل مسئله، ارتقای کیفیت همکاریها، رفع سوء تفاهمها و تأمین منافع مشترک و غلبه بر تهدیدهای مشترک و مشابه آن، پیگیری میکنند، بسیار مؤثر و ماندگار است.
دولتهای مستقر در دو کشور، صرفنظر از و سلیقههای سیاسی داخلی آنها، باید به این مراکز به عنوان گنجینۀ ارزشمندی از دانش و تجربه نگاه کنند و از نظرات، تحلیلها و راهکارهای پیشنهادی آنان در پیشبرد سیاست خارجی خود بهرهمند شوند.
در حال حاضر همکاریهای ایران و پاکستان در این زمینه، در سطح خوبی در جریان است لیکن سرعت و اهمیت تحولات در منطقهای که هر دو در آن قرار داریم ایجاب میکند رفت و آمدها و برگزاری نشستهای کارشناسی و تخصصی اندیشکدهها، پیرامون موضوعهای مورد علاقۀ طرفین افزایش یابد.
انتهای مطلب/
تهیه و تنظیم: گارگروه پاکستان