مطالعات شرق/
زهرا محمودی؛ دانشآموخته دکتری روابط بینالملل
مقدمه
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران در راستای سیاست همسایگی و توسعۀ روابط با کشورهای اسلامی و همسو، طی سفر به پاکستان با آصف علی زرداری رئیس جمهور پاکستان، شهباز شریف نخست وزیر و دیگر مقامها از جمله ژنرال عاصم منیر، فرماندۀ ارتش این کشور دیدار کرد. در این دیدارها، توافقهایی نیز در خصوص گسترش روابط و همکاریهای دوجانبه در زمینههای مختلف صورت گرفت. نوشتار حاضر، به تبیین و تحلیل اهداف و نتایج این سفر و تاثیر آن بر روابط دو کشور و ملاحظات موجود در روابط پاکستان و ایران میپردازد.
1)پیشینه روابط ج.ا.ایران و پاکستان
ایران و پاکستان، مرز مشترکی به طول حدود 900 کیلومتر دارند و در زمینۀ دین، تاریخ، زبان (تمام کلمات به کار رفته در سرود ملی پاکستان - غیر از یک حرف اضافه - کلمات فارسی است)، هنر و فرهنگ، همخوانی قابل توجهی بین دو کشور وجود دارد. ایران، اولین کشوری بود که پاکستان را پس از استقلال این کشور به رسمیت شناخت و روابط دو کشور از 14 اوت 1947 آغاز شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز پاکستان نخستین کشوری بود که ج.ا.ایران را به رسمیت شناخت. در طول این چند دهه، پاکستان و ایران، روابط دوستانه را حفظ کردهاند و به جز چند عامل تحریک کننده (حضور گروههای شبه نظامی، مانند جیشالعدل و انصار الفرقان در خاک پاکستان، موضوع نفوذ در افغانستان و کشتار شیعیان در پاکستان توسط گروههای فرقهگرا)، اختلاف عمدهای بین دو کشور وجود نداشته است. پس از خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان و بازگشت طالبان به قدرت در سال 2021، همکاری پاکستان با ایران برای ارتقای صلح و ثبات در افغانستان افزایش یافته است و هر دو طرف، تمایلی به تبدیل افغانستان به میدان رقابت ژئوپلیتیکی ندارند. با این حال، همکاری دو کشور کمتر از ظرفیتهای موجود است. دلیل این مسئله میتواند تحریمهای آمریکا علیه ایران باشد؛ هر چند فقدان ارادۀ سیاسی در هر دو طرف نیز میتواند در این خصوص تأثیرگذار باشد. با این حال، نکات مثبت رابطه بسیار بیشتر از موارد اختلافی دو کشور است و تعداد بیشماری از پاکستانیها، دیدگاه مثبتی به ایران دارند.
2)اهداف ج.ا.ایران از سفر رئیس جمهور به پاکستان
ابراهیم رئیسی، نخستین رئیس جمهور یک کشور است که بعد از تشکیل دولت جدید در پاکستان، به این کشور سفر کرده است. در طی این سفر، هشت سند همکاری در زمینههای تجارت، علم و فناوری، کشاورزی، بهداشت، فرهنگ و مسائل حقوقی و قضایی بین دو کشور امضاء شد. ایجاد مناطق آزاد تجاری در گذرگاههای مرزی مشترک، همکاری در حوزۀ سینما و رسانه، همکاری بخش بهداشت حیوانات، همکاری امنیتی، همکاری در بخش رفاه اجتماعی، همکاری در بخش استاندارد و همکاری در بخش حقوقی و معاضدت قضایی در امور عمرانی و بازرگانی از جمله مهمترین اسناد همکاری امضاء شدۀ اخیر بین دو کشور بودند. همچنین بر اهمیت همکاری منظم بین مقامهای سیاسی، نظامی و امنیتی برای مبارزه با تهدیدهای دیگر مانند قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، گروگانگیری و پولشویی تأکید شد. ورای امضای توافقهای مزبور، اهداف نخستین سفر خارجی ابراهیم رئیسی در سال 2024 را میتوان شامل موارد ذیل دانست:
الف- بازگشت و تعمیق اعتماد در روابط پاکستان و ج.ا.ایران
تنشها بین اسلامآباد و تهران در سال 1396، زمانی که اعضای جیشالعدل، 10 مرزبان ایرانی را به شهادت رساندند و سپس از مرز به سمت پاکستان گریختند، افزایش یافت. در آن زمان، سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران، پاکستان را به مقابله با این گروه ترغیب کرد و هشدار داد که اگر این کار را انجام ندهد، تهران این توانایی را دارد که «پناهگاههای امن» تروریستها را در هر کجا هدف قرار دهد. با وجود این، اسلامآباد اصرار دارد که این گروه فاقد هرگونه حضور سازمانیافته در منطقه بلوچستان یا سایر نقاط پاکستان است. حملۀ دیگری توسط جیشالعدل در سال 1398، منجر به شهادت ۲۷ تن از کارکنان و مرزبانان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. حملۀ جیشالعدل در شهرستان راسک در آذر 1402، باعث شهادت تعدادی از نیروهای پلیس و سربازان وظیفه شد. اما پس از انفجارهای رخ داده در 13 دی 1402 در مراسم چهارمین سالگرد ترور شهید سلیمانی، ایران در ۲۶ دی ۱۴۰۲، در پاسخ به انفجارهای کرمان، به مقرهای گروه جیشالعدل در ایالت بلوچستان پاکستان، حمله موشکی کرد. دولت موقت پاکستان این حمله را محکوم کرد و سفیر خود را از تهران فراخواند و سفیر ایران در اسلامآباد را که در ایران به سر میبرد، از بازگشت به پاکستان منع کرد. پاکستان در ادامه، با ادعای هدف قرار دادن اعضای ارتش آزادیبخش بلوچستان و جبهۀ آزادیبخش بلوچ، به مناطق مرزی شهر سراوان حمله موشکی کرد و به این شکل، روابط دو کشور رو به تیرگی نهاد. اما سفر اخیر رئیسی به پاکستان، که پس از روی کار آمدن دولت جدید در این کشور صورت پذیرفت، به عنوان دیداری جهت ترمیم روابط و بهبود و بازسازی اعتماد دوجانبه قابل تعبیر است. در حقیقت، این سفر، فرصتی برای بازگشت روابط به مسیر خود و رفع آسیبهای ناشی از حملات موشکی طرفین به یکدیگر محسوب میشود.
ب- تأکید بر اهمیت امنیت مرزی و مبارزه با تروریسم
کلید روابط ایران و پاکستان، مدیریت مرزهای دو کشور است. همان گونه که عاصم منیر، فرماندۀ ارتش پاکستان مرز دو کشور را "مرز صلح و دوستی" توصیف، اما بر لزوم بهبود هماهنگی جهت جلوگیری از به خطر افتادن روابط دیرینۀ دو کشور توسط تروریستها، تأکید کرد. مسئلۀ مدیریت مرزها از طریق پیگیری تجارت رسمی و محدود کردن قاچاق میتواند بهتر پیگیری شود. همکاری دو کشور برای مبارزه با تروریسم، یکی دیگر از اهداف مدنظر ج.ا.ایران طی این سفر بود. پاکستان از زمان به قدرت رسیدن مجدد طالبان در افغانستان، شاهد افزایش خشونتها در پاکستان، توسط طالبان پاکستان - مستقر در افغانستان - بوده است و این مسئله باعث بروز برخی چالشها در روابط پاکستان با حکومت طالبان شده است. هم چنین وقوع حوادث تروریستی در حرم شاه چراغ ایران در آبان 1401 و مرداد 1402 توسط داعش خراسان (که در افغانستان حضور دارد) نیز اهمیت مقابله با گروههای تروریستی حاضر در افغانستان را برای ایران خاطر نشان میکند. بر این اساس، پاکستان و ایران متعهد شدند که تلاشها را در یک «جبهه متحد»، علیه گروههای تروریستی مستقر در افغانستان که حضورشان تهدیدی جدی علیه امنیت منطقهای و جهانی محسوب میشود، افزایش دهند.
پ-مدیریت آثار حمله موشکی ایران به رژیم صهیونیستی بر روابط دوجانبه ایران و پاکستان
پس از حمله رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولی ایران در سوریه در فروردین 1403، ایران با حملات مستقیم موشکی و پهپادی بیسابقه به رژیم صهیونیستی پاسخ داد. پس از اقدام تلافیجویانه ایران، پاکستان اعلام کرد: "اکنون تثبیت وضعیت و بازگرداندن صلح بسیار ضروری است. ما از همه طرفها خویشتنداری کامل و تنشزدایی را میخواهیم. شرایط موجود، پیامد عدم انجام مسئولیتهای شورای امنیت سازمان ملل در حفظ صلح و امنیت بینالمللی است. لذا پاکستان بر ضرورت تلاشهای بینالمللی برای جلوگیری از خصومتهای بیشتر در منطقه و آتش بس در غزه تأکید دارد". تلاش پاکستان برای کاهش تنش نشان میدهد که این کشور، نگران پیامدهای هرگونه درگیری احتمالی در همسایگی خود است. باید توجه داشت که بیانیه وزارت خارجۀ پاکستان، منعکس کننده احساسات عمومی مردم این کشور نبود. پاکستانیها عموماً مخالف رژیم صهیونیستی هستند و پس از حمله موشکی ایران به رژیم صهیونیستی برای برگزاری جشن به خیابانها آمدند. نه تنها افکار عمومی پاکستان از اقدام نظامی ایران علیه رژیم صهیونیستی حمایت کرد، بلکه حتی بخشی از افکار عمومی، از مشارکت مستقیم ارتش پاکستان در درگیری با رژیم صهیونیستی نیز حمایت میکند. این احساسات ناشی از جنایات رژیم صهیونیستی و دههها کشتار مردم فلسطین است. پاکستان از به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی امتناع میورزد و مدتهاست خواستار ایجاد کشور مستقل فلسطینی شده است. در سالهای اخیر، حدس و گمانهای فزایندهای در مورد فشار کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بر پاکستان برای ایجاد تغییراتی در سیاست خود دربارۀ فلسطین وجود داشته اما به نظر نمیرسد که این فشارها بر موضع اسلامآباد تأثیری گذاشته باشد. سفر رئیسی به پاکستان تنها چند روز پس از تشدید درگیری بین ایران و رژیم صهیونیستی و در حالی که ایران خود را در جایگاه مناسبی در خاورمیانه میبیند، صورت گرفت. طی این سفر، شریف از موضع ایران در قبال فلسطین قدردانی کرد و تأکید کرد که پاکستان نیز در کنار فلسطینیهاست. دو کشور ایران و پاکستان در بیانیۀ مشترک، با اذعان به این که اقدام غیرمسئولانه رژیم صهیونیستی باعث تشدید تنش در منطقه شده است، از شورای امنیت سازمان ملل خواستند که رژیم صهیونیستی را از ماجراجویی در منطقه و اقدامهای غیرقانونی خود در حمله به همسایگان خود باز دارد.
ت-گسترش همکاریهای اقتصادی و تجاری
سطح تجارت فعلی ایران و پاکستان تقریباً 2 میلیارد دلار است و پتانسیل قابل توجهی برای رشد در زمینههایی مانند انرژی، کشاورزی و تولید وجود دارد. تجارت غیررسمی بین دو کشور شامل کالاهایی مانند گاز مایع (LPG) و نفت خام است و ایران برق بخشی از پاکستان را تأمین میکند. در سال 2020، صادرات ایران به پاکستان به 352 میلیون دلار رسیده بود که این کشور را به سومین مقصد صادراتی کالاهای ایرانی تبدیل کرد. بر اساس آمار گمرک ایران، در نیمه اول سال 2022، صادرات ایران به پاکستان 321 میلیون دلار بوده و واردات از پاکستان به 110 میلیون دلار رسیده است. (
www.trtworld.com,2024) تهران و اسلام آباد، تمایل خود را برای تقویت روابط اقتصادی ابراز کردند و طی سفر رئیسی اعلام شد که ایران قصد دارد تجارت دوجانبه را به 10 میلیارد دلار افزایش دهد. محدودیتهای ناشی از تحریمها باعث شده است که دو کشور برای گسترش تجارت دوجانبه به دنبال راهکارهایی خارج از چارچوب تحریمها در قالب سیستم تهاتر و بازارچههای مرزی با مشارکت اتاقهای بازرگانی محلی باشند. برنامهریزی برای ایجاد 12 بازارچه مرزی در همین راستا صورت گرفته است. بنابراین، عبور از تحریمهای آمریکا و یافتن راههایی برای همکاری با وجود فشارهای خارجی، چالشی کلیدی برای ایران و پاکستان خواهد بود. همچنین، موضوع رسمی کردن تجارت مرزی و برخورد با تجارت غیرقانونی در قالب قاچاق کالا نیز از دیگر راهکارهای مدنظر طرفین در این زمینه است. در خرداد 1402، انجمن فروشندگان نفت پاکستان ادعا کرد که 35 درصد از گازوئیل فروشی در پاکستان از مرزهای ایران قاچاق شده است (www.iiss.org,2024) البته ارائۀ راههای معیشت جایگزین برای فروشندگان غیرقانونی، از الزامهایی است که باید مدنظر دو کشور قرار گیرد چرا که در غیر این صورت، تلاش مداوم برای رسمی کردن تجارت مرزی احتمالاً باعث افزایش خشم و نارضایتیهای داخلی و گسترش فقر و ایجاد بستر برای جذب به گروههای افراطی میشود.
ث- پیگیری وضعیت خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان
قرارداد خط لوله صلح که در سال 1389 امضا شد، تأمین روزانه 750 تا یک میلیارد فوت مکعب گاز طبیعی را به مدت 25 سال از میدان گازی پارس جنوبی ایران برای پاکستان را در نظر گرفت. خط لوله قرار بود بیش از 1900 کیلومتر (1150 کیلومتر در داخل ایران و 781 کیلومتر در داخل پاکستان) امتداد یابد. طرف ایرانی قبل از زمان مقرر (پیش از ضربالاجل دی 1393) به تعهد خود عمل کرد و با صرف هزینۀ دو میلیارد دلاری، خط لوله انتقال گاز را تا نزدیک مرز پاکستان احداث کرد، اما ساخت و ساز در سمت پاکستان تاکنون آغاز نشده است. در سال 1393، پاکستان درخواست تمدید مهلت 10 ساله برای ساخت خط لوله را مطرح کرد که این فرصت، در شهریور سال 1403 منقضی میشود. اسلامآباد چندین بار این پروژه را به دلیل ترس از عواقب تحریمهای ایالات متحده در صورت وارد کردن انرژی از ایران، به حالت تعلیق درآورده است. ایران به پاکستان گوشزد کرده است که نقض قرارداد توسط این کشور، باعث ارجاع موضوع به داوری بینالمللی و اخذ خسارت نزدیک به ۱۸ میلیارد دلاری خواهد شد. ایران همچنین، تا اسفند 1402 ضربالاجلی را برای شروع ساخت و ساز پروژه در پاکستان تعیین کرد. در ادامه، اسلامآباد در اسفند 1402 اعلام کرد که دولت این کشور به دنبال اخذ معافیت از تحریمهای آمریکا برای این خط لوله است. با این حال، در همان زمان، آمریکا علناً اعلام کرد که از این پروژه حمایت نمیکند و در مورد خطر تحریمها برای اسلامآباد در تجارت با تهران هشدار داد. با این حال، پاکستان اعلام کرد که طبق مصوبات دولت، در فاز اول بخش 80 کیلومتری از خط لوله را از مرز خود با ایران تا شهر بندری گوادر در ایالت بلوچستان در جنوب غربی، خواهد ساخت. طی سفر اخیر رئیسی به پاکستان، استراتژیهایی برای تکمیل خط لوله که خارج از حوزۀ تحریمهای آمریکا هستند، بررسی و این نکته گوشزد شد که طرف پاکستانی باید اجرای تعهدهای خود را در زمینه انرژی تسریع کند.
ج-تعمیق دیپلماسی عمومی
ایران و پاکستان روابط فرهنگی و مذهبی نزدیکی دارند و بسیاری از مسلمانان و شیعیان پاکستانی برای زیارت اماکن مذهبی به ایران سفر میکنند. این دیدار، فرصتی برای تقویت بیشتر ارتباطات مردم با مردم و ترویج تبادلات فرهنگی بین دو ملت فراهم کرد. ممکن است شهروندان ایران و پاکستان، دیدگاههای متفاوتی در مورد روابط دو کشور داشته باشند لذا لزوم مدیریت ادراک عمومی و گسترش بیش از پیش روابط فرهنگی، مورد توجه قرار گرفت.
3)اهداف پاکستان برای میزبانی از رئیس جمهور ایران
به موازات اهمیت سفر رئیس جمهور ایران به پاکستان، اسلامآباد نیز از میزبانی حجتالاسلام رئیسی به دنبال دستیابی به اهداف مدنظر خود بوده است که در ذیل به آن اشاره میشود:
الف- نیاز پاکستان به تعامل مجدد با ایران
پاکستان با هند و افغانستان، دارای مشکلات مرزی است. اختلاف در خصوص منطقۀ کشمیر و نیز مرز دیورند، باعث بروز تنش و اختلاف میان پاکستان با دو کشور مذکور شده است. لذا وجود رابطۀ باثبات و راهبردی با ایران برای پاکستان، از اهمیت بالایی برخوردار بوده و هست. اسلامآباد نمیخواهد در مرزهای غربیاش با ایران، جبهه دیگری گشوده شود تا باعث تحلیل توان آن در مقابله با هند و نیز مشکلات متعدد داخلی شود. لذا پاکستان نیز مانند ایران قصد دارد روابط دوجانبه را پس از حملات موشکی اسفند 1402 بهبود بخشد و شاهد صلح و ثبات در سطح منطقه باشد. دستیابی به این مهم، مستلزم دیپلماسی ظریف، جلوگیری از تشدید درگیریها، انجام اقدامهای اعتمادساز و تمایل به پرداختن به علل اصلی درگیری و حل مسالمتآمیز آن خواهد بود.
ب-تأمین گاز برای پاکستان
پاکستان برای گرمایش و تأمین انرژی، به شدت به گاز ارزان قیمت نیاز دارد. چرا که ذخایر داخلی این کشور به سرعت در حال کاهش است و قراردادهای واردات LNG (گاز مایع) با توجه به تورم موجود، باعث گرانی منابع انرژی شده است. گاز طبیعی، بیشترین سهم از سبد انرژی پاکستان را تشکیل میدهد که نزدیک به یک سوم آن وارداتی است. این در حالی است که اسلامآباد در حال اجرای اصلاحات اقتصادی طولانی مدت، مطابق با الزامهای صندوق بینالمللی پول است که منجر به افزایش تاریخی قیمت انرژی در زمانی که تورم در حدود 29 درصد است، میشود. اصلاحات سخت، اعتراضهایی را به طور متناوب پدید آورده و قبضهای بالای برق و افزایش شدید قیمت سوخت را هم به دنبال میآورد. بدهی داخلی و خارجی پاکستان نیز در حال افزایش است. این در حالی است که ایران، پس از روسیه دومین ذخایر بزرگ گازی جهان را داراست و میتواند بخش عمدهای از نیازهای پاکستان را از طریق خط لولۀ صلح برطرف کند. به نظر میرسد پاکستان به جای اینکه صریحاً به ایران بگوید که به دلیل تحریمهای آمریکا نمیتواند خط لوله را بسازد، به دنبال راههایی برای عبور از تحریمهای مذکور است. به همین دلیل، اسلامآباد ماه گذشته اعلام کرد که برای ساخت خط لوله در خاک خود تلاش خواهد کرد از ایالات متحده معافیت بگیرد. البته پاکستان با پرداخت نکردن دلار برای گاز ایران یا مبادله تهاتری میتواند تحریمهای بانکی آمریکا را دور بزند. با این حال، احتمال کمی وجود دارد که پاکستان بتواند در بلندمدت گاز ایران را از طریق مبادله تهاتری خریداری کند. اگر پاکستان موفق شود به فاز دوم (پس از اجرای فاز اول 80 کیلومتر) این پروژه با ایران برسد، خط لوله را تا منطقه جنوبی کشور گسترش خواهد داد که ممکن است برای این کشور که دارای کمبود نقدینگی است، بسیار گران تمام شود.
پ-تقویت روابط تجاری با ایران
بهبود روابط بین ایران و عربستان سعودی با میانجیگری چین و روابط رو به رشد اقتصادی ایران و چین میتواند به پاکستان کمک کند تا روابط اقتصادی و تجاری خود را با ایران تقویت کند و از آثار مثبت آن بهرهمند شود. در این راستا، پاکستان میتواند در صورت حضور ایران در پروژه سی پک، از پتانسیل مکمل بودن بنادر گوادر و چابهار نیز به طور کامل استفاده کند. همچنین، تقویت روابط اقتصادی ایران و پاکستان میتواند منجر به ایجاد شغل و بهبود معیشت مردم این کشور شود که با مشکلات عدیدۀ اقتصادی مواجه هستند.
4)ملاحظات موجود در روابط پاکستان و ایران
هرچند ترمیم روابط ایران و پاکستان و احتمال تعمیق صلح و ثبات در روابط دو کشور پس از سفر اخیر رئیسی به این کشور رخ داده است اما به دور از هیاهوی رسانهای و تبلیغاتی، بایستی به ملاحظات موجود در روابط دو کشور نیز توجه شود تا در پرتو آن بتوان از ارزیابی صحیح و نزدیک به واقعیت در این خصوص بهرهمند شد. در زیر به برخی از مهمترین ملاحظات مذکور اشاره میشود:
الف- متغیر عربستان
منافع ژئوپلیتیک تهران و اسلامآباد ماهیتاً متنوع است که همین امر باعث پیچیدگی در پویایی روابط دو کشور میشود. برای نمونه، پاکستان پیوندهای امنیتی و نظامی قوی با عربستان سعودی دارد. این در حالی است که حوثیهای تحت حمایت ایران، چندین سال است که در یمن با ائتلاف به رهبری عربستان سعودی، در حال جنگ هستند. همچنین، پاکستان در مشکلات اقتصادی، غوطهور است وتقریباً با 241 میلیون نفر جمعیت برای بازپرداخت بدهیهای بینالمللی و رفع کسری تجاری خود در سال مالی جاری، به میلیاردها دلار ارز نیاز دارد. عربستان سعودی به همراه امارات متحده عربی قول دادهاند که در طی 5 سال، 50 میلیارد دلار برای احیای اقتصادی در پاکستان سرمایهگذاری مستقیم کنند. در حالی که ایران با توجه به وضعیت اقتصادی خود و وجود تحریمها، قادر به چنین سرمایهگذاری در پاکستان نیست. با این حال، پاکستان تلاش میکند روابط خود را با ایران حفظ کند، بدون اینکه عربستان سعودی را در طرف دیگر، از دست بدهد. به همین دلیل، پاکستان با برقراری موازنه، ملاحظات ایران و عربستان را در کنار هم در نظر میگیرد.
ب- متغیر آمریکا
تنوع منافع ژئوپلیتیک تهران و اسلامآباد در رابطه با آمریکا نیز به چشم میخورد. ایران از گروههای شیعه از جمله حوثیها در یمن و حزب الله لبنان که گهگاه آمریکا و متحدانش را در خاورمیانه هدف قرار دادهاند، حمایت میکند. از آن طرف، آمریکا میخواهد ایران را مهار کند و از ابزار تحریم در این مسیر استفاده میکند. به دیگر سخن؛ آمریکا در نبرد منطقهای استراتژیک با ایرانیها گرفتار شده است و میخواهد فضای تنفس ایران را بیش از پیش از طریق تحریمها، محدود کند. این در حالی است که پاکستان در حال حاضر برای مقابله با بحران اقتصادی به حسن نیت آمریکا و غرب نیاز دارد. به همین دلیل، پس از آن که در سفر ابراهیم رئیسی، پاکستان وعدۀ همکاری امنیتی و اقتصادی بیشتر با ایران را داد، ایالات متحده به پاکستان در مورد خطر تحریمها هشدار داد. مشخص است که این موضعگیری با هدف منصرف کردن پاکستان و افزایش هزینه تجارت با ایران صورت گرفت. هرچند به نظر میرسد هر گونه گسترش تجارت رسمی و فعالیتهای بانکی بین دو کشور، کُند خواهد بود، زیرا بانکهای پاکستانی، تمایلی به تجارت مستقیم با بانکهای ایرانی ندارند. در چارچوب این دیدگاه، پاکستان از «هر اقدامی که روابطش را با ایالات متحده و غرب به خطر بیندازد» اجتناب خواهد کرد. به نظر نمیرسد پاکستان گزینههای زیادی برای مذاکره با ایالات متحده داشته باشد و در حال حاضر نفوذ کمی بر واشنگتن جهت اقناع آمریکا برای ساخت و تکمیل خط لولۀ صلح دارد. از دیدگاه مقاله حاضر، پاکستان تا جای ممکن تلاش خواهد کرد تا به ایران نشان دهد که در ساخت خط لوله جدی است لذا از داخل خاک خود، قول تأمین منابع مالی و ساخت لوله صلح را داده است؛ اما از طرف دیگر به آمریکا نشان میدهد که با عدم تکمیل کل پروژه، از تحریمهای آمریکا علیه تهران تبعیت خواهد کرد. اسلامآباد با تحلیل هزینه-فایده، مزایای همکاری با آمریکا (مانند کمکهای اقتصادی و همکاریهای نظامی با توجه به وجود دشمنی به نام هند) را در مقابل هزینههای بالقوه (مانند خشم واشنگتن، کاهش روابط، اِعمال تحریمها، گسترش بیش از پیش روابط امریکا با هند) میسنجد و بر اساس آن، رفتار خواهد کرد.
نتیجهگیری
مقامهای عالیرتبه دولت سیزدهم در چارچوب احیای سیاست همسایگی و استفاده از ظرفیتهای منطقهای، طی سفر به پاکستان به عنوان کشوری مهم در منطقه جنوب آسیا و دارای روابط دیرینه تاریخی و تمدنی با ایران، اراده سیاسی خود را جهت بهبود روابط در حوزههای سیاسی، امنیتی و اقتصادی با پاکستان به نمایش گذاشتند. امضای 8 سند همکاری و نامگذاری یکی از خیابانهای مهم اسلامآباد به اسم ایران، از جمله نمادهای مؤید همین موضوع میباشد.
به دنبال این سفر و توافقهای صورت گرفته بین دو کشور، چندین احتمال راهبردی ذیل را میتوان مطرح کرد: الف) یک احتمال در روابط ایران و پاکستان این است که نوع متفاوتی از روابط دوجانبه پس از این سفر، طبق الگوهای رفتاری پاکستان در طول چند دهۀ اخیر، شکل نخواهد گرفت. اسلامآباد میداند تعمیق روابط با ج.ا.ایران، خطر تحریمهای آمریکا را به همراه دارد که میتواند اقتصاد پاکستان را بیشتر تحت فشار قرار دهد. به نظر نمیرسد پاکستان بخواهد با پیشبرد ساخت خط لوله با ایران و تعمیق بیش از پیش روابط با تهران، خشم واشنگتن را برانگیزد. در حال حاضر، پاکستان به دلیل وضعیت اقتصادی وخیم و نیاز فوری به پول از سوی کشورهای کمک کنندۀ خارجی، به آمریکا بسیار بیشتر از ایران نیاز دارد. در همین چارچوب است که دولت پاکستان واکنش خود به درگیری رژیم صهیونیستی و ایران را به صورت قاطعتر بیان نکرد تا از این طریق، فشار کشورهای غربی را کاهش و شانس انعقاد قرارداد دیگری با صندوق بینالمللی پول و سایر وامدهندگان خارجی را برای خود افزایش دهد. محتمل است که پاکستان با مطرح کردن تحریمهای آمریکا به عنوان مانع جدی تکمیل خط لوله صلح، از عملکرد خود در این خصوص در دادگاه بینالمللی دفاع کند. پاکستان حتی ممکن است در صورت تصمیم ایران برای ارجاع این موضوع به دادگاه بینالمللی، بر حمایت واشنگتن برای جلوگیری از هرگونه جریمه تکیه کند.
ب) تصمیمگیرندگان عرصه سیاست و حکومت در پاکستان همواره نشان دادهاند اولویت به منافع ملیشان در روابط با ج.ا.ایران (و البته سایر کشورها) چراغ راه آنها میباشد! لذا احتمال دیگر این است که پاکستان به همکاری صرف با آمریکا و متحدانش علیه ایران، اقدام نخواهد کرد. در واقع، پاکستان با درنظر داشتن نیازهای امنیتی و اقتصادی فوری، روابط با آمریکا و ایران را در این تصویر بزرگتر قرار میدهد و به مدیریت روابط خود با ایران و آمریکا اقدام خواهد کرد و تعامل با هر دو کشور را حفظ خواهد کرد؛ یعنی از یک طرف، به عنوان مثال به آمریکا میگوید در ازای عدم همکاری تجاری با ایران و عدم تکمیل خط لوله صلح، آیا میتوانی به ما در خصوص آنچه نیاز داریم کمک کنید؟! و در طرف دیگر، در رابطه با ایران عمدتاً بر ثبات منطقهای و مبارزه با تروریسم تأکید خواهد کرد. در مجموع، آنچه واضح است این است که آمریکا و متحدانش مخالف گسترش و تعمیق روابط ایران و پاکستان میباشند؛ اما این که آیا اسلامآباد بتواند واشنگتن را از طریق لابیگری و سایر روشها، حداقل در برخی موضوعهای مورد توافق با ایران (مانند ساخت خط لوله صلح) برای ارائه معافیت متقاعد کند، هنوز مشخص نیست و مهارت دیپلماتیک برای عبور از این وضعیت، از اهمیت بالایی برخوردار است.
انتهای مطلب/