در عصر ایندو-پاسیفیک که به شدت متمرکز بر مبادلات اقتصادی-تجاری است پاکستان در موقعیت ژئوپلیتیکی قدرتمند قرار دارد که از طریق فرصتهای ژئواکونومیک که فضای پیرامونی در اختیارش قرار میدهد سیاستهای امنیتی-دفاعی آن شکل خواهد گرفت. در این بین هند به عنوان یک رقیب قدرتمند و قدیمی، میتواند چالشهای تنشزایی را برای ثبات این کشور به وجود آورد. از آنجائی که هند، کریدور اقتصادی چین- پاکستان را چالشی برای منافع ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خود میبیند که به نوعی میتواند در ارتباطات این کشور برای اتصال با کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان خلأهایی را به وجود آورد، مسئله بلوچها و پنجابیها همچنین کشمیر(ژئوپلیتیک آب) به عنوان یک ابزار قدرتمند و بازدارنده برای تضعیف توان دفاعی-امنیتی پاکستان در نظر گرفته میشود که میبایست این کشور استراتژی و تاکتیکهایی را در جهت حل این مشکلات تدوین و اجرایی کند.
مطالعات شرق/
دکتر مریم وریج کاظمی پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک
مقدمه
استراتژی ایندو-پاسیفیک، علاوه بر اینکه مهمترین ابزار را برای گسترش تعاملات اقتصادی-تجاری برای کشورهای منطقه ایندو-پاسیفیک به وجود میآورد، به طور چشمگیری تغییرات مهمی را در محیط ژئوپلیتیکی این منطقه و فضای پیرامون آن شکل خواهد داد. در این بین، نقش پاکستان در دسترسی به حوزه استراتژیک اقیانوس هند به عنوان مهمترین زیرسطح منطقه ایندو-پاسیفیک از جهت نظارت و کنترل دریایی، بندرگاهها، جذب سرمایههای خارجی برای تجهیز و ساخت زیرساختهای حمل و نقل و گسترش ظرفیت صنعتی و تجاری در سواحل و رونق اقتصادی و افزایش اشتغال، در آینده عامل مهمی در ملاحظات امنیتی-دفاعی پاکستان خواهد بود.
مفهوم ایندو-پاسیفیک
به طور مشخص باید «شینزو آبه» نخست وزیر پیشین ژاپن را قهرمان ساخت مفهوم «ایندو-پاسیفیک» به حساب آوریم. هرچند که «هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه وقت آمریکا هم، برای تعریف برنامههای استراتژیک ایالات متحده برای اتصال اقیانوس هند و اقیانوس آرام با «کریدور اقتصادی هند و اقیانوس آرام» اصطلاح ایندو-پاسیفیک را جایگزین اصطلاح «استراتژی تعادل مجدد در آسیا-اقیانوسیه» کرده بود.
منطقه«ایندو-پاسیفیک»، یک مفهوم ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک برای نامگذاری منطقه ژئوپلیتیکی است که سواحل غربی ایالات متحده آمریکا تا سواحل شرقی آفریقا و در کل دو منطقه اقیانوس هند و اقیانوس آرام را در بر میگیرد. لفاظیهای تند در مورد مهار چین از دوره «دونالد ترامپ» آغاز و «استراتژی ایندو-پاسیفیک آزاد و باز» مفهومسازی شد. چین هم به عنوان کشوری که ارزشهای لیبرال جهانی و دسترسی آزاد به مشترکات جهانی دریایی را تهدید میکند، معرفی شد. دولت ترامپ با اتخاذ موضع ایدئولوژیک و تقابلی در قبال چین، خطر ایجاد یک جنگ سرد با پکن را آغاز کرد. این در حالی بود که روابط ایالات متحده و هند، از زمان روی کار آمدن ترامپ، به اوج تاریخی خود رسید.
در مجموع پویایی نظم نوین جهانی با چنین رقابتهایی شکل خواهد گرفت که از آن به عنوان «بازی بزرگ جدید» و یا«میدان نبرد جدید» یاد میشود. بی شک امروزه نظم بینالمللی با تغییر قدرت و افزایش نظام چندقطبی مشخص میشود که در این راستا منطقه ایندو-پاسیفیک عرصه تاخت و تاز قدرتهای جهانی خواهد شد.
با این حال آینده نظم جهانی در منطقه ایندو-پاسیفیک، به دلیل ناسیونالیسمهای متضاد، روشن به نظر نمی رسد چراکه ناسیونالیسم همگن به دنبال شکل دادن چین (یک امپراتوری چند قومی سابق) به یک دولت-ملت واحد است و در هند فاشیسم نوپا در تلاش است تا این کشور را ( که به عنوان یک دولت سکولار تأسیس شده است) به یک کشور هندو تبدیل کند که در آن جای کمی برای «دیگری» وجود دارد و در ایالات متحده آمریکا نیز استثناگرایی شدید، اذعان میکند که همزیستی با چین در دراز مدت امکان پذیر نیست. با این حال منطقه ایندو-پاسیفیک دروازهای است که قدرتها و کشورهای کوچک را به جهان بزرگتر متصل میکند. به طوریکه در پس زمینه رقابت قدرتهای بزرگ و امنیتی شدن تجارت و فناوری، تقویت اتحادها و ائتلافها در این منطقه به جهت تقویت هماهنگی دیپلماتیک و اقتصادی ایالات متحده و شرکایش، برای نظارت و کنترل چین، همچنین تایوان، هنگ کنگ، کره جنوبی و سنگاپور است.
پاکستان و استراتژی ایندو-پاسیفیک
در این بین ویژگیهای ژئوپلیتیکی- ژئواستراتژیکی- ژئواکونومیکی پاکستان به دلیل همجواری با ایران(خاورمیانه بزرگ) و افغانستان(آسیای مرکزی) و هند(آسیای جنوبی) و چین(شرق آسیا) باعث شده این کشور به یک پدیده مهم استراتژیکی برای قدرتهای جهانی منطقه ایندو-پاسیفیک تبدیل شود. هر یک از این قدرتها سیاستهای خاصی را در پاکستان از جهت رسیدن به اهداف و منافع خود پیگیری میکنند و علاوه بر آن با نظارت و کنترل بر رقبای خود تهدیدی برای ثبات و امنیت منطقهای به وجود میآورند. در این راستا، پاکستان به دلیل دسترسی به آبهای آزاد برای برنامههای ژئواکونومیکی چین، موقعیت منحصر به فردی از جهت ایجاد کریدور اقتصادی به وجود آورده است که همین موضوع شکل گیری رقابت برای گسترش حوزه نفوذ قدرتهای جهانی را در پی خواهد داشت.
به هر حال موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک پاکستان همواره مورد توجه قدرتهای منطقه ایندو-پاسیفیک بوده است؛ قدرتهایی نظیر چین که برای خارج شدن از «معضل مالاکا» و دسترسی استراتژیک به دریای عرب و خلیج فارس، با اجرای طرح «کریدور اقتصادی چین-پاکستان»، حضور موجه و گسترده در این کشور دارد و یا روسیه که علاقمند به ارتباط با منطقه ایندو-پاسفیک و به دستگیری بازار انرژی و صنایع دفاعی در این منطقه است و ایالات متحده و غرب که برای کنترل و نظارت بر رفتار چین نیاز به کشورهای همچون پاکستان دارد. مجموع این موضوعها، علاوه بر فضای رقابتی، برنامه امنیت منطقهای را در دستور کار ایالات متحده آمریکا و متحدانش(رقبای استراتژیک چین-روسیه) قرار میدهد تا در چارچوب ساختارهای امنیتی-دفاعی منطقهای خود، حمایت سیاسی- نظامی را در قالب فروش سیستمهای تسلیحاتی و نظارت بر بخشهای دفاعی پاکستان انجام دهند. این در حالیست که بعضاً قدرتهای غربی از طریق گروههای افراطی قومی-مذهبی پاکستان، رادیکالسازی فضای اجتماعی-سیاسی را برای اجرای طرحهای سلطهجویانه و مهار قدرت و نفوذ رقبا در دستور کار خود قرار میدهند که میتواند تهدیدهای اقتصادی و امنیتی را به وجود آورد. ضمن اینکه تأثیر منطقهای گرایش پاکستان به همکاری با هر یک از قدرتهای نظامی زمینه ساز تحولاتی خواهد شد که به دلیل رقابت ژئوپلیتیکی و ژئواسترتژیکی و ژئواکونومیکیِ قدرتهای مورد نظر، تداوم سیاست تنشزایی را همراه با ایجاد موانع برای اتحاد استراتژی ائتلاف منطقهای به پیش خواهد برد. از این رو پیامدهای همکاری پاکستان با هر یک از قدرتهای نظامی منطقه ایندو-پاسیفیک بیشترین تأثیر را بر مسائل اقتصادی-امنیتی همسایگان در بر خواهد داشت.
بدین ترتیب حضور قدرتهای جهانی از جمله ایالات متحده آمریکا، چین و روسیه در جهت تأمین منافع بلندمدت امنیتی و اهداف اقتصادی خود در پاکستان، فضای رقابتی تنشزایی را در منطقه ایندو-پاسیفیک به وجود میآورد که تداوم آن بخصوص برای کشوری مانند پاکستان که از ساختار چند قومی- چند مذهبی برخوردار است، مخاطره آمیز خواهد بود.
از این رو به نظر میرسد در عصر ایندو-پاسیفیک که معادلات جهانی تحت تأثیر ضرورتهای اقتصادی-مالی به خصوص سیاست مهار چین به عنوان بزرگترین اقتصاد رو به رشد جهانی مطرح است، استراتژی امنیتی-دفاعی پاکستان همسو با تجارت و سرمایهگذاری و یا کمکهای مالی جهانی قرار گیرد و در این راستا مدرن سازی ارتش بویژه نیروی دریایی به عنوان نیروی نظامی کارآمد و بازدارنده در منطقه ایندو-پاسیفیک در اولویت قرار خواهد گرفت تا مسیرهای تجارت جهانی و هم مسیرهای انرژی را برای شرکاء و متحدان این کشور امن سازد.
آنچه که مشخص است این است که منطقه ایندو-پاسیفیک در تلاش است تا با توسعه اقتصادی و استراتژی فراگیر مشارکتی، زمینهساز نظم چند قطبی باشد که در این بین پاکستان به دلیل فشار فزاینده از جانب هند، دست به انتخاب شرکای مطمئن برای ایجاد مناسبات مشترک اقتصادی و پیوندهای تجاری بین المللی خواهد زد و استراتژی امنیتی- دفاعی خود را برای افزایش عمق استراتژیک کشور، تدوین خواهد کرد.
در سالهای پیش رو، پاکستان به عنوان نزدیکترین کشور به شاخک ایندو-پاسیفیک(یعنی خلیج فارس-دریای عمان)، اهداف ژئواکونومیک منحصر به فردی را دنبال خواهد کرد. در این راستا تعمیق روابط با کشورهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس در قالب مؤلفههایی نظیر حمل و نقل و ترانزیت، دیپلماسی علمی و فناورانه و تضمین امنیت انرژی در استراتژی امنیتی-دفاعی پاکستان نقش مهمی خواهد داشت. پاکستان تلاش خواهد کرد تا حضور چشمگیری در تقویت همگرایی منطقهای داشته باشد چراکه کماکان نیروهای رادیکالی و بنیادگرایی اسلامی از توان مضاعفی برای برهم زدن امنیت منطقه برخوردارند و ارتش پاکستان میتواند توازن و تعادل قدرت را به نفع ثبات منطقهای حفظ کند و دست برتر را داشته باشد.
به اعتقاد کارشناسان، پاکستان نیز مانند ایران به واسطه زیر سطح آن خلیج فارس-دریای عمان از بُعد ژئوپلیتیک گذرگاه شرق به غرب و محل ارتباط ژرفای ژئوپلیتیک شمالی(منطقه هارتلند) و ژرفای جنوبی (منطقه ریملند) و همچنین در قلمروهای جدید نیز در حاشیه بیضی انرژی و نزدیکی به بازارهای مصرف شرق و جنوب شرق آسیا واقع شده است؛ از این رو ظرفیتهای متنوعی در استراتژی امنیتی-دفاعی این کشور برای کنترل و ساماندهی نهادهای منطقهای و بین المللی در منطقه اقیانوس هند و در مجموع ایندو-پاسیفیک به وجود آمده است.
از سوی دیگر مسئله کابلهای زیردریایی که به واسطه پاکستان از آفریقا به چین میرود نقطه کانونی مهم در استراتژی امنیتی-دفاعی پاکستان به شمار میآید که در آینده میتواند وزن ژئوپلیتیکی این کشور را ارتقاء دهد.
در آینده نزدیک یک کابل زیردریایی جداگانه در پروژه ای به نام «صلح» برای پاکستان و شرق آفریقا که اروپا را به هم متصل میکند، وارد سیستم خواهد شد. بدین ترتیب که کابلهای آفریقا و اروپا در جیبوتی به هم متصل میشوند و از طریق پاکستان به چین میروند. با توجه به اینکه مسیرهای زمینی ریسک بیشتری نسبت به مسیرهای زیردریایی دارند و بیشتر مسیرهای دریایی بین اروپا و آسیا از تنگه مالاکا میگذرد که تحت نفوذ ایالات متحده است، از این رو چین با استفاده از کارت پاکستان درصدد مقابله با این هژمون است.
در عصر ایندو-پاسیفیک به نظر میرسد بنادر کراچی و گوادر که عمیقاً تحت تأثیر تنشهای سیاسی و امنیتی داخلی قرار دارند موفق به ایجاد زنجیرهای پیوند دهنده از مراکز اقتصادی-تجاری منطقهای شوند که نقش پیشرو را در ارتقاء کریدورهای ترانزیتی بین المللی تحت نظر یک نیروی قدرتمند دریایی بر عهده خواهند گرفت. از این رو تأسیس مرکز عملیات مشترک، مأموریتهای شناسایی هوایی مشترک و گشتهای زمینی- دریایی در برابر تهدیدهایی که ثبات اقتصادی منطقهای را با چالشهایی رو به رو میسازند، جزو اهداف دفاعی- امنیتی پاکستان به شمار میآیند.
جمعبندی
در عصر ایندو-پاسیفیک که به شدت متمرکز بر مبادلات اقتصادی-تجاری است پاکستان در موقعیت ژئوپلیتیکی قدرتمند قرار دارد که از طریق فرصتهای ژئواکونومیک که فضای پیرامونی در اختیارش قرار میدهد سیاستهای امنیتی-دفاعی آن شکل خواهد گرفت. در این بین هند به عنوان یک رقیب قدرتمند و قدیمی، میتواند چالشهای تنشزایی را برای ثبات این کشور به وجود آورد. از آنجائی که هند، کریدور اقتصادی چین- پاکستان را چالشی برای منافع ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خود میبیند که به نوعی میتواند در ارتباطات این کشور برای اتصال با کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان خلأهایی را به وجود آورد، مسئله بلوچها و پنجابیها همچنین کشمیر(ژئوپلیتیک آب) به عنوان یک ابزار قدرتمند و بازدارنده برای تضعیف توان دفاعی-امنیتی پاکستان در نظر گرفته میشود که میبایست این کشور استراتژی و تاکتیکهایی را در جهت حل این مشکلات تدوین و اجرایی کند.
از آنجائی که هند به عنوان مهمترین کشور در منطقه ایندو-پاسیفیک، به تعمیق شراکت استراتژیک در جهت همکاریهای تجاری-اقتصادی با اروپا و کشورهای آسیای مرکزی-قفقاز علاقهمند است، به نظر میرسد این کشور تأکید بیشتری بر همکاری با متحدان و شرکای منطقهای داشته باشد و در این میان روابط با پاکستان به طور فزایندهای چند وجهی شود و اصطکاکهای مرزی بخصوص در منطقه کشمیر ، در محدود کردن مشارکت و نفوذ اقتصادی-تجاری هند با دیگر کشورها، نقش بیشتری پیدا کند. ضمن اینکه هر چقدر آب اهمیت پیدا کند اختلافها و تنشها در نواحی مرزی کشمیر بین هند و پاکستان نیز اوج خواهد گرفت. این موضوع همواره توانسته است محرک اصلی بیثباتی و ناامنی شود.
هدف استراتژی جدید ایندو-پاسیفیک ایالات متحده آمریکا، مقابله با نفوذ فزاینده پکن از طریق تقویت هند در منطقه است، از این رو هند تحت ساختار کلی استراتژی ایندو-پاسیفیک نقشی پیشرو در اقیانوس هند ایفا خواهد کرد که این امر پیامدهای مستقیم امنیتی برای پاکستان ایجاد میکند. بدین ترتیب در عصر ایندو-پاسیفیک، که استراتژی مبتنی بر دریا در اولویت خواهد بود، پاکستان میبایست استراتژی امنیتی-دفاعی خود را بر اساس عناصر قدرت ملی خود که مبتنی بر موقعیت منحصر به فرد جغرافیایی آن، یعنی دسترسی به آبهای آزاد است، برای پیشبرد منافع ملیاش تدوین و عملیاتی کند. از این رو پاکستان در تلاش است تا برای نفوذ در معادلات قدرتهای جهانی در جهت تأمین امنیت ملی خود، استراتژی امنیتی-دفاعی خود را همسو با رویکردهای متحدان و شرکاء خود قرار دهد. بدین ترتیب در حوزه امنیتی-دفاعی، استراتژی پاکستان شامل: نوسازی نیروی دریایی، مکانیابی مناسب برای استقرار دائمی تجهیزات دریایی و هوایی بخصوص در امتداد سواحل غربی، خرید تسلیحات پیشرفته و تقویت نسبی تواناییهای نیروی نظامی-امنیتی، توسعه استراتژیهای مرتبط با امنیت دریایی و مرزها، برگزاری رزمایشهای دریایی مشترک در اقیانوس هند با کشورهای پیرامونی و سایر قدرتهای جهانی، همکاری امنیتی نظامی با روسیه و چین و بعضی از کشورهای عضو کواد(هند، ایالات متحده امریکا، استرالیا و ژاپن)، مشارکتهای استراتژیک و حتی رقابت برای حفظ توازن قوا با همسایگان و ارتقاء همکاری دفاعی دو یا چندجانبه با کشورهای پیرامونی به سطحی بالاتر، خواهد بود.
انتهای مطلب/