در طول سالهای اخیر روندهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی جدیدی در آسیای مرکزی پدیدار شده است. اتصال آسیای مرکزی و جنوبی یکی از آنها است. این روندها به طور عمده ناشی از محدودیتهای جغرافیایی این منطقه به دلیل محصور بودن در خشکی و یا تحت تاثیر پیامدهای ژئوپلیتیکی همسایگی با قدرتهای بزرگی همچون چین و روسیه تکامل یافتهاند.
در حال حاضر، دو رویداد کلیدی منجر به تغییر جهت و سرعت شکلگیری این روندهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی شده است. نخست، به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان و سقوط دولت اشرف غنی که یک وضعیت عدم قطعیت را در مرزهای جنوبی آسیای مرکزی به وجود آورده است؛ و دوم، وقوع جنگ اوکراین که تعاملات روسیه و غرب را به بالاترین سطح تنش در طول سالهای اخیر رساند. هر دو عامل بروندادهای قابل توجهی در سطح ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی داشتهاند. این تحولات همچنین موضع و رویکرد برخی قدرتهای منطقهای و بینالمللی را نسبت به پروژههای مرتبط با اتصال آسیای مرکزی و جنوبی تغییر داده است.
به طور متناقضنمایی، آمریکا از این پروژهها عقبنشینی کرده و نگاه روسیه نسبت به آنها جلب شده است. از این منظر این تحولات بوضوح بر جهتگیری و چگونگی تحقق این پروژهها در جزء و روندهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی اتصال آسیای مرکزی و جنوبی در کل، تاثیرگذار بوده است.
در این میان جمهوری اسلامی ایران به عنوان همسایه آسیای مرکزی و جنوبی و با نقشی منحصر به فرد در ساختار تحولات بینالمللی و منطقهای نیز از چنین روندهایی تاثیر پذیرفته و میبایست منافع خود و روشهای نیل به منافع را بر اساس شرایط جدید، مواضع جدید و رویکردهای نوین بازتعریف کند. در این مجموعه دیدگاههای کارشناسان و پژوهشگرانی از ایران، کشورهای آسیای مرکزی و نیز کشورهای آسیای جنوبی تجمیع شده و تلاش میشود تا ضمن ارائه یک برآورد تحلیلی از آخرین روندهای اتصال آسیای مرکزی و جنوبی، سناریوهای پیشرو برای این روندها مورد بررسی قرار گرفته و با نگاهی سیاستگذارانه پیامدهای آن بر منافع جمهوری اسلامی ایران ارزیابی شود.
کد خبر:3449
اشتراک گذاری
مولف : کارگروه آسیای مرکزی موسسه مطالعات راهبردی شرق