آمریکا و هند در راستای ادامه همکاریهای استراتژیک و امنیتی خود، توافقنامه "سازگاری و امنیت ارتباطات" موسوم به COMCASA را در شهریور ماه امضاء کردند که بر اساس آن ارتباطات نظامی واشنگتن و دهلی گسترش خواهد یافت. کامکاسکا، درک نزدیک آمریکا و هند را از یک منطق استراتژیک و ژئوپولیتیک نشان میدهد. از سویی دیگر، هند و آمریکا دارای منافع مشترک در حوزههای سیاسی و امنیتی افغانستان هستند. حضور هند در افغانستان، صرفاً بخشی از سیاست منطقهای دهلی نیست، بلکه استراتژی ژئوپولیتیک آن کشور نسبت به رقبای خود یعنی پاکستان و چین است که از جانب آمریکا نیز مورد تأیید است. امضای توافقنامه سازگاری و امنیت ارتباطات میان آمریکا و هند بار دیگر نشان داد که آمریکا برای نیل به اهداف خود در منطقه و به خصوص در افغانستان، به دنبال دولتی قوی و متحد در منطقه است و هند، بهترین گزینه در این خصوص میباشد.
ایران شرقی/
زهرا محمودی *
آمریکا و هند در راستای ادامه همکاریهای استراتژیک و امنیتی خود، توافقنامهای را در ششم سپتامبر 2018 (15 شهریور 1397) با یکدیگر امضاء کردند که بر اساس آن قرار است واشنگتن و دهلی نو ارتباطات نظامی خود را گسترش دهند. با توجه به حضور آمریکا و هند در افغانستان، بررسی این توافقنامه، اهداف آن و نیز تأثیری که میتواند بر روابط آمریکا– هند- افغانستان داشته باشد، هدف نوشتار حاضر است.
1- توافقنامه سازگاری و امنیت ارتباطات میان آمریکا و هند
توافقنامه "سازگاری و امنیت ارتباطات" موسوم به کامکاسکا (COMCASA)، در 6 سپتامبر سال جاری طی نشست موسوم به 2+2 که متشکل از جیمز ماتیس و مایک پمپئو وزرای دفاع و امور خارجه آمریکا، به همراه سوشما سواراج و مالا سیتارامان، وزرای دفاع و امور خارجه هند بود، امضاء گردید. طبق این قرارداد چارچوب قانونی برای انتقال فناوری دفاعی بین ایالات متحده و هند ایجاد شده است، امکان دستیابی به تجهیزات مهم مانند هواپیماهای بدون سرنشین، هلیکوپتر فوق سبک خمپاره انداز M777 و هلیکوپتر آپاچی AH-64E از ایالات متحده را برای هند ایجاد میکند، همچنین امکان نصب تجهیزات ارتباطی با امنیت بالا را در سیستم عاملهای دفاعی که از آمریکا خریداری شده است، برای هند ایجاد مینماید.
اراده هند و آمریکا برای امضای توافقنامه سازگاری و امنیت ارتباطات به میزانی بود که اختلاف نظرهای قبلی در امضای آن تأثیرگذار نبود. به عنوان مثال، هند علیرغم مخالفت آمریکا با خرید سیستم موشکی اِس 400 از روسیه، اقدام به خریداری آن کرد. جیمز ماتیس، وزیر دفاع ایالات متحده در سفر خود به هند در این خصوص اظهار داشت که "آزادی به معنی آن است که در برخی موارد، آمریکا و هند در خصوص موضوعاتی با یکدیگر توافق ندارند؛ اما این به این معنا نیست که ما نتوانیم شرکای خوبی برای یکدیگر باشیم.
2- اهداف توافقنامه سازگاری و امنیت ارتباطات میان آمریکا و هند
گسترش روابط آمریکا و هند در دوران بیل کلینتون کلید زده شد. در دولت جرج دبلیو بوش، توافقنامه هستهای میان آمریکا و هند در سال 2008 نهایی شد که طبق آن؛ آمریکا متعهد شد به شرکتهای خود مجوز ساخت راکتورهای هستهای در هند را بدهد و سوخت مورد نیاز فعالیتهای هستهای غیر نظامی هند را تأمین کند. در دوران باراک اوباما، از هند به عنوان "یکی از شرکای دفاعی اصلی آمریکا" و "شریکی برای تمام فصول" نام برده شد. در قالب استراتژی دولت ترامپ در قبال افغانستان، به هند نیز اشاره گردید و ترامپ اعلام کرد آمریکا خواهان نقشآفرینی بیشتر هند در افغانستان و گسترش همکاریهای اقتصادی است. درحقیقت، آمریکا در سطح منطقه، همیشه هند را با توجه به تمام ظرفیتهایی که دارد، به عنوان شریک راهبردی خود پذیرفته است. واشنگتن سه هدف در این خصوص دارد؛
1- ائتلاف با هند در چارچوب ائتلافهای منطقهای و انجام رزمایشهای نظامی مشترک.
2- زمینهسازی برای بسط نفوذ هند در منطقه که در این زمینه قصد دارد برای چین رقیبی جدی ایجاد کند.
3- اتخاذ برخی سیاستها از سوی دولت آمریکا در ماههای اخیر از جمله ورود هند به مسائل منطقهای از جمله در افغانستان و میانمار.
حال امضای توافقنامه کامکاسکا، خواست طولانی مدت ایالات متحده را برآورده کرد چون بر اساس آن، واشنگتن بهتر میتواند بر تحرکات چین در منطقه اقیانوس هند نظارت کند. هندیها طی سالهای گذشته در خصوص امضای این پیمان به دو دلیل مردد بودند:
نخست؛ به دلیل دکترین استقلال استراتژیک این کشور، دهلی نو امضای توافقنامه کامکاسکا را چندان در جهت حفظ استقلال ارزیابی نمیکرد.
دوم؛ هند نگران بود که ایالات متحده پس از امضای این توافقنامه، اطلاعات مربوط به هند را با پاکستان (دشمن این کشور) به اشتراک بگذارد. چرا که، بر اساس مفاد این توافق، ایالات متحده قادر میشود تا به شبکههای اطلاعاتی و ارتباطی مخفی هند، از جمله فرماندهی نیروهای استراتژیک نظارت بر امنیت هستهای، نفوذ کامل داشته باشد. اما پس از امضای این توافقنامه، مقامات هندی اعلام کردند این قرارداد قدرت دفاعی هند را افزایش میدهد و آمریکا متعهد به حفاظت از اطلاعات حساس و شبکههای ارتباطی کشور است و بدون اجازه ما، ایالات متحده قادر نخواهد بود این جزئیات را با هر کشور دیگری به اشتراک بگذارد.
پمپئو، وزیر امورخارجه آمریکا نیز اعلام کرد این توافقنامه نقطه عطف و گامی مهم در همکاریهای دفاعی دو کشور است که امکان میدهد بهتر از آزادی و رفاه در منطقه حمایت صورت پذیرد.
مشخص است که هندیها در کنار شعار استقلال استراتژیک، با مشاهده عدم تعادل نظامی خود با چین، رقیب و همسایه قدرتمند خود و اختلافات مرزی با این کشور، میخواهند برای جبران این عدم تعادل، به گسترش همکاری نظامی و امنیتی با آمریکا اقدام کنند. البته باید در نظر داشت که آمریکا، چین را به عنوان قدرتمندترین کشور در نیم کره شرقی و مهمترین رقیب خود در جهان ارزیابی میکند، لذا برای توازن قدرت؛ واشنگتن، دهلی نورا حمایت میکند تا نقش رهبري در هند و اقیانوس آرام را ایفا کند. کامکاسکا، درک نزدیک آمریکا و هند را از یک منطق استراتژیک و ژئوپولیتیک نشان میدهد؛ هر دو کشور میخواهند چین را مدیریت کنند. بر این اساس و طبق توافقنامه سازگاری و امنیت ارتباطات، اگر نیروی دریایی ایالات متحده یک کشتی دریایی یا زیردریایی چینی را در اقیانوس هند شناسایی کند، فوراً نیروی دریایی هند را مطلع خواهد نمود.
3- روابط آمریکا– هند- افغانستان با عطف به پیمان جدید دهلی نو -واشنگتن
هند و آمریکا دارای منافع مشترک در حوزههای سیاسی و امنیتی افغانستان هستند. هر دو کشور از تشکیل دولت موقت، دولت انتقالی و دولت وحدت ملی در افغانستان حمایت کردند و خواهان حضور طالبان در سر میز مذاکرات صلح هستند. دهلی نو و واشنگتن همچنین موضوع مقابله با افراطگرایی در افغانستان را پیگیری میکنند؛ هند معتقد است برخی از افراطگرایانی که در کشمیر عملیات میکنند، در پایگاههایی در افغانستان آموزش میبینند.
آمریکا نیز 17 سال است در افغانستان با آنچه طبق منافع خود افراط مینامد، مبارزه میکند، طوری که حدود 2 هزار و 500 نفر کشته داده است. در ضمن آمریکا از اقدامات هند در قالب عملیات عمرانی، سازندگی و تجاری در افغانستان نیز حمایت میکند. به عنوان مثال، در نشست ناتو در بروکسل در اکتبر سال 2016، هند مبلغ 1 میلیارد دلار برای تأمین نیازهای افغانستان در زمینه توسعه تعهد کرد و اقداماتی چون ساختن سد سلما را نیز انجام داد که همگی مورد حمایت آمریکا است.
در کنار منافع مشترک آمریکا و هند در افغانستان، شاهد روابط نزدیک دهلی نو و کابل در دوران مختلف (به جز دوران حکومت طالبان) بودیم. باید توجه داشت که حضور هند در افغانستان، صرفاً بخشی از سیاست منطقهای دهلی نو نیست، بلکه استراتژی ژئوپولیتیک آن کشور نسبت به رقبای خود یعنی پاکستان و چین است که از جانب آمریکا نیز مورد تأیید است. از طرفی، افغانستان هم برای دستیابی به منابع اقتصاد روبه رشد هند و استفاده از این روابط به عنوان اهرم فشار بر پاکستان یا ایجاد توازن با این کشور، به روابط با هند نیاز دارد. کابل و دهلی نو، نه تنها در حوزه سیاسی و اقتصادی که عمدتاً در حوزه نظامی و امنیتی همکاری خود را آغاز کردهاند. در اکتبر 2011، افغانستان و هند سند "همکاری استراتژیک" را امضاء کردند. این پیمان موجب نگرانی پاکستان گردید، چرا که برای اولین بار نقش رسمی به هند در ارتباط با موضوع امنیت افغانستان از طریق آموزش پرسنل افغانستانی اعطاء شد.
با روی کار آمدن ترامپ، بهترین فرصت برای هندیها جهت گسترش نفوذ در افغانستان فراهم شد. چرا که ترامپ ضمن ستایش از همکاریهای هند با آمریکا در افغانستان، به صراحت اعلام کرد که پاکستان لانه گروههای تروریستی است و بایستی به حمایت خود از تروریستها پایان دهد. وزارت خارجه هند در واکنش به این استراتژی اعلام کرد ما از قاطعیت رئیس جمهور ترامپ برای تقویت تلاشها به هدف فایق آمدن بر مشکلات در افغانستان و مواجهه با مساله پناهگاههای امن و دیگر انواع حمایتهای فرامرزی (بخوانید پاکستان) از تروریستها استقبال میکنیم. این مواضع همسوی آمریکا و هند در قبال افغانستان در شرایطی است که هندیها نیز در بدنه جامعه و افکار عمومی افغانستان جایگاه خوبی دارند، چرا که هندیها در کنار کمکها و پروژههای اقتصادی در افغانستان، رفتاری از خود نشان ندادهاند که افغانستانیها از آن ناحیه آسیب ببینند. البته مواضع ترامپ، به معنای رها کردن پاکستان از سوی آمریکا نیست؛ چنانکه پمپئو، پیش از سفر به هند برای امضای قرارداد کامکاسکا، به پاکستان رفت تا با دولت جدید عمران خان و ژنرالهای این کشور با هدف کاهش تنشها میان اسلامآباد و واشنگتن گفتگو کند. جیمز ماتیس نیز تأکید کرد که گسترش روابط با هند و نقش بیشتر این کشور در افغانستان، به معنای منزوی کردن پاکستان نیست. بنابراین امضای پیمانهایی مانند کامکاسکا و گسترش روابط دهلی نو - واشنگتن در خصوص افغانستان به این معنا است که آمریکا، عامل هند را در افغانستان به عنوان یک متغیر تعدیلکننده میداند و نه یک متغیر مستقل؛ و میخواهد از آن به عنوان متغیر مداخلهکننده و تعدیل کننده در مقابل نقشآفرینی روسیه، چین و پاکستان (به خصوص چین) در افغانستان استفاده کند؛ چرا که چین چند سالی است که در کنار فعالیتهای تجاری در افغانستان، تمایل خود را برای ورود به پروندههای امنیتی این کشور نشان داده است که برخی مصداقهای آن بحث ورود به گفتگوهای صلح در افغانستان، ارائه کمکهای نظامی و امنیتی به دولت افغانستان، برقراری رابطه با طالبان و گسترش حضور خود در منطقه است. پنتاگون در ماه مارس 2017، حضور نیروهای نظامی چینی در افغانستان را تأیید کرد که به عنوان بخشی از گشتهای مشترک ضدتروریستی با نیروهای افغانستان در امتداد مرزها مشغول فعالیت هستند. چین برای جاده ابریشم سرمایهگذاری زیادی انجام داده است، اما آمریکا موافق این پروژه نیست و از ناامن ماندن این جاده رضایت دارد. باید توجه داشت واشنگتن نمیخواهد چین حضور اقتصادی در افغانستان نداشته باشد و یا اینکه به دلیل مواضع تند آمریکا به روسیه نزدیک شود، بلکه میخواهد در کنار چین، هند هم حضور جدی در افغانستان داشته باشد و نوعی موازنه اقتصادی ایجاد کند و مقابل یکه تازی اقتصادی پکن در این کشور بایستد.
امضای توافقنامه سازگاری و امنیت ارتباطات میان آمریکا و هند بار دیگر نشان داد که آمریکا برای نیل به اهداف خود در منطقه و به خصوص در افغانستان، به دنبال دولتی قوی و متحد در منطقه است و هند، بهترین گزینه در این خصوص میباشد. به بیان دیگر، واشنگتن پیمان کامکاسکا را با دهلی نو امضاء کرد تا از طریق ارتقای جایگاه هند در منطقه، به عملیاتی شدن استراتژی ترامپ در قبال افغانستان در قالب ایفای نقش بیشتر هند و برقراری موازنه با چین و پیگیری راهبرد ضدتروریسم نزدیک شود. از نظر آمریکاییها، هند همانند چین قدرتی جهانی نیست و قدرتی منطقهای است و ادعای جهانی ندارد و در مقابل، هند دارای تقاضاهایی در منطقه است که این تقاضا با منافع آمریکا در منطقه منافاتی ندارد و در بسیاری از موارد همسویی وجود دارد. در همین راستا است که هند به گسترش نقش آمریکا در منطقه در قالب پیمان کامکاسکا و "توافقنامه مبادله لجستیک" (طبق توافقنامه مبادله لجستیک که در سال 2016 امضاء شد، هند به نیروهای نظامی ایالات متحده اجازه میدهد تا عملیات نظامی خود را در اقیانوس هند از طریق پایگاههای هوایی و دریایی و پایگاههای ارتش هند انجام دهند) کمک شایانی کرده است و در قبال این همکاری، وزن منطقهای خود را در افغانستان و سایر حوزهها با حمایت واشنگتن افزایش داده است.
در مجموع، آمریکا و هند با هدف تعمیق روابط استراتژیک و امنیتی و نیز مقابله با نفوذ رو به گسترش چین در منطقه، توافقنامه سازگاری و امنیت ارتباطات را امضاء کردند. اما بایستی در نظر داشت هند که با هدف مقابله با چین و پاکستان به گسترش روابط نظامی و امنیتی با آمریکا و انعقاد قراردادهای مختلف اقدام نموده است؛ و ایالات متحده که با هدف گسترش روابط استراتژیک با هند، رویارویی غیرمستقیم با چین و محدود کردن نفوذ آن در افغانستان و تاحدودی فشار بر پاکستان برای همراهی در روند صلح افغانستان به تعمیق روابط نظامی با هند اقدام نموده است؛ قاعدتاً با واکنش منفی پاکستان و چین مواجه خواهد شد. لذا حضور هند در افغانستان در کنار ایجاد فرصتهایی برای کابل و واشنگتن، تهدیداتی را نیز به وجود خواهد آورد. اگر پاکستانیها احساس کنند که آمریکا حاضر به پذیرش نقش آنها در افغانستان نیست یا نقش عمدهای به هند در افغانستان داده است، از طریق اقدامات تخریبی آنها هزینههای زیادی را هم به نیروهای آمریکایی در افغانستان، هم به منافع هند در افغانستان و هم به دولت کابل تحمیل خواهند کرد. در نتیجه این شرایط، بایستی شاهد فزونى نقش آفرینی قدرتهای منطقهای در افغانستان، گسترش تنشها و نیز صعود بیش از پیش هزینههای نظامیگری در منطقه باشیم که دستاورد چندانی برای افغانستان در پی نخواهد داشت.
انتهای مطلب/
*دکترای روابط بینالملل