رقابتهای میان آمریکا و روسیه در موضوعات مختلف جهانی و منطقهای که بعضاً در راستای ادامه دیدگاهی مشابه جنگ سرد، میان دو کشور رخ میدهد، موجب بروز تنشهای متعددی در روابط واشنگتن و مسکو، به خصوص در سالهای اخیر شده است. در میان اختلاف نظر مسکو و واشنگتن در خصوص موضوعاتی نظیر گسترش ناتو به شرق، بحرانهای اوکراین، سوریه و یمن، تصویب تحریم علیه روسیه، اخراج دیپلماتها و ...، موضوع افغانستان نیز به نوعی به عرصه رقابت و کشمکش میان آمریکا و روسیه تبدیل گشته و زمزمههای تبدیل آن به میدان بازی بزرگ جدید توسط قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای مطرح شده است.
ایران شرقی/
* زهرا محمودی
رقابتهای میان آمریکا و روسیه در موضوعات مختلف جهانی و منطقهای که بعضاً در راستای ادامه دیدگاهی مشابه جنگ سرد، میان دو کشور رخ میدهد، موجب بروز تنشهای متعددی در روابط واشنگتن و مسکو، به خصوص در سالهای اخیر شده است. همچنین رقابت روسیه و آمریکا در افغانستان نیز موجب شده است که برخی احتمال ایجاد "بازی بزرگ جدید" را در این کشور؛ میان دو قدرت مذکور مطرح کنند. نوشتار حاضر سعی بر این دارد که ضمن مروری بر مهمترین تنشهای اخیر میان آمریکا و روسیه و بررسی روابط این دو کشور در افغانستان، تأثیر تنشهای میان آمریکا و روسیه بر افغانستان را تبیین و تحلیل کند.
1-)تنش در روابط آمریکا و روسیه
روسیه با مشاهده روند گسترش نفوذ آمریکا در منطقه خاورمیانه از جمله در خلال بحران لیبی و مصر، پیوستن اوکراین به پیمان ناتو، موضوع سپر دفاع موشکي آمریکا در اروپاي شرقي و ...، تصمیم گرفت برای مقابله با این نفوذ و نمایش نقش و قدرت خود در منطقه، رسماً وارد بحران سوریه شود و با حمایت سیاسی(در قالب شورای امنیت) و نظامی از دولت بشار اسد، نقش تأثیرگذاری را در این جنگ ایفاء کند.
مخالفت مسکو با سیاستهای واشنگتن و متحدان عرب منطقهایاش از جمله در بحران یمن و عدم همراهی روسیه در محکومیت ایران در زمینه حمایت نظامی از حوثیهای یمن، برگ دیگری در اختلاف مواضع روسیه در قبال مسائل منطقهای با آمریکا را رقم زد.
در تابستان 2017 و با تصویب تحریمهای جدید کنگره آمریکا علیه روسیه و قرار دادن نام این کشور در لیست کشورهای سرکش و دشمن آمریکا که علت آن الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه، مداخله روسیه در شرق اوکراین، بحران سوریه و مداخله احتمالی روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا عنوان میشد، تنشها میان آمریکا و روسیه افزایش یافت. اما دستور اخیر دونالد ترامپ، در خصوص اخراج ۶۰ دیپلمات روس از آمریکا در واکنش به نقش ادعایی روسیه در مسموم کردن سرگئی اِسکریپال، جاسوس دوجانبه سابق در بریتانیا و تعطیلی کنسولگری روسیه در شهر سیاتل و نیز حمله موشکی آمریکا (به همراه فرانسه و انگلیس) به سوریه با ادعای مجازات دولت سوریه در خصوص استفاده از سلاح شیمیایی و جلوگیری از وقوع مجدد این موضوع که با مخالفت روسیه مواجه شد، ابعاد تنش در روابط میان واشنگتن و مسکو را وارد فاز جدیدی نمود.
در میان اختلاف نظر مسکو و واشنگتن در خصوص موضوعاتی نظیر گسترش ناتو به شرق، بحرانهای اوکراین، سوریه و یمن، تصویب تحریم علیه روسیه، اخراج دیپلماتها و ...، موضوع افغانستان نیز به نوعی به عرصه رقابت و کشمکش میان آمریکا و روسیه تبدیل گشته و زمزمههای تبدیل آن به میدان بازی بزرگ جدید توسط قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای مطرح شده است.
2-)پیشینه روابط ایالات متحده و روسیه در افغانستان
برای بررسی پیشینه روابط آمریکا و روسیه در افغانستان، بایستی در گام اول به موضوع حمله نیروهای شوروی به افغانستان در سال 1979 اشاره کرد که آمریکا در خلال آن، اقدام به حمایت مالی و نظامی از مجاهدان جهت مقابله با سربازان ارتش سرخ نمود و توانست از همین طریق، شوروی را مجبور به خروج از افغانستان کند. پس از حمله آمریکا به افغانستان در سال 2001 که علت آن مقابله با تروریسم عنوان شد، روسیه ضمن حمایت از این حمله، با واگذاری پایگاه نظامی به آمریکا در کشورهای آسیای مرکزی موافقت کرد. درحقیقت، روسیه به دلیل خطر ناشی از ارتباطات میان طالبان با اعضای القاعده و نیروهای رادیکال در آسیای مرکزی؛ مانند جنبش اسلامی ازبکستان و مبارزان چچنی و اویغوری، درصدد رفع خطر از حوزه موسوم به "خارج نزدیک" خود برآمد لذا با حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان جهت مقابله با تروریستها موافقت کرد.
با گذشت زمان و عدم دستیابی واشنگتن به اهداف اعلامیاش در خصوص محو تروریستها در افغانستان، روسها اعلام کردند که رویکرد نظامی آمریکا در افغانستان نتیجه لازم را در بر نداشته است. نارضایتی روسیه از حضور آمریکا در افغانستان، پس از امضای توافقنامه همکاری امنیتی کابل- واشنگتن (که زمینه حضور نیروهای آمریکایی و فعالیت پایگاههای آن در افغانستان را پس از سال 2014 فراهم کرد)، بیشتر شد. میتوان گفت روسیه حضور آمریکا در افغانستان و صرف هزینههای سیاسی، مالی، نظامی و انسانی در این کشور جهت مقابله با گروههای تروریستی را در راستای منافع خود یعنی برقراری ثبات نیمبند در افغانستان از طریق تشکیل دولت، کاهش تمایلات افراطگرایانه در این کشور و جلوگیری از سرریز شدن آن به مناطق آسیای مرکزی و منافع اقتصادی محدود ؛ ارزیابی و به نوعی از طریق سواری مجانی، منافع خود در افغانستان را تأمین میکرد؛ اما هم زمان، کرملین علاقه نداشت که افغانستان به کشوری جهت یکهتازی آمریکا و تأمین منافع این کشور تبدیل شود، به همین دلیل، ضمن برقراری ارتباط با طالبان، به مخالفت با امضای توافقنامه امنیتی کابل- واشنگتن پرداخت.
درحقیقت، روسیه حضور دائمی و نیرومند نیروهای ناتو و آمریکا در افغانستان و تأثیرات این حضور را به مثابه خطری در نزدیکی مرزهای خود ارزیابی میکند و معتقد است وجود مرز مشترک میان افغانستان با تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان که از جمله حوزههای امنیتی مسکو به شمار میروند، تحت نظر داشتن اقدامات آمریکا در افغانستان را ضروری میسازد.
3-) تأثیر تنشهای میان آمریکا و روسیه بر افغانستان
با تشدید تنشهای میان کاخ سفید و کرملین در پی تحولات منطقه خاورمیانه و سایر موضوعات فیمابین، میتوان شاهد تأثیر این تنشها بر اوضاع افغانستان نیز بود. این تأثیرات عبارتند از:
1-3) تأثیر تنشهای مسکو - واشنگتن بر موضوع طالبان و داعش در افغانستان:
آمریکا و روسیه در سیاستهای اِعلامی خود مطرح کردهاند که خواهان برقراری ثبات در افغانستان هستند، منتهی به نظر میرسد هرکدام روش و ابزار متفاوتی برای رسیدن به ثبات مدنظرشان که البته تأمین کننده منافع آنها باشد، در پیش گرفتهاند. روسیه در زمان حکومت طالبان در افغانستان، با حمایت از نیروهای جبهه شمال درصدد دور کردن طالبان و تروریستهای متحد آن از مناطق شمالی افغانستان بود.
پس از حمله آمریکا به افغانستان، روسیه ضمن حمایت از سرکوب طالبان، به متحدان خود در جبهه شمالی جهت ایفای نقش و درنظر گرفتن منافع روسیه در افغانستان امیدوار بود. اما پس از مشاهده نقش جانبی این متحدان در عرصه سیاست افغانستان و نیز تمایل حامد کرزی به غرب و به خصوص آمریکا، تلاش کرد در سال 2006 ارتباطاتی را با طالبان جهت اقناع آنها برای دور کردن تروریستها از مناطق شمالی افغانستان که هم مرز با جمهوریهای آسیای مرکزی است، به عمل آورد.
مسکو در ادامه و با مشاهده افزایش نفوذ آمریکا در افغانستان، رویکرد فعال در قبال اوضاع سیاسی افغانستان اتخاذ کرد و با تأکید بر ایجاد یک مکانیزم بومی جهت دستیابی به ثبات در این کشور، میزبان کنفرانسهای صلح افغانستان بود که با حضور چین، هند، پاکستان، افغانستان، ایران، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، قزاقستان و قرقیزستان برگزار شد.
روسیه درحقیقت میخواهد از طریق اقناع طالبان جهت حضور در مذاکرات صلح، علاوه بر اینکه نقشی مهم و تأثیرگذار در عرصه سیاست افغانستان برای خود تعریف کند، همزمان نقش آمریکا را در این موضوع کاهش داده یا حداقل تعدیل کند.
مسکو با تقویت روابط با طالبان درصدد است که از این گروه در مقابل سایر گروههای تروریستی از جمله داعش استفاده کند، با کسب جایگاه مهم در سیاست افغانستان از طریق حمایت از طالبان بتواند از آنها به عنوان کارتی در برابر ایالات متحده در مذاکرات پیرامون موضوعات مختلف منطقهای و جهانی استفاده کند، کنترل بیشتری بر تجارت مواد مخدر داشته باشد، نفوذ آمریکا را محدود به منطقه جنوب آسیا کند و مانع از پیشروی آن به سمت منطقه آسیای مرکزی و قفقاز شود.
برای طالبان نیز، برخورداری از حمایت سیاسی و معنوی از جانب یک قدرت منطقهای مانند روسیه مهمتر از سلاحهای سبکی است که در افغانستان به طور گستردهای در دسترس است و براحتی میتواند در بازار سیاه منطقه خریداری شود. به همین دلایل است که روسیه تمایلی به خلع سلاح و تضعیف طالبان در جریان مذاکرات صلح و عرصه قدرت افغانستان ندارد، چرا که این موضوع، توازن قدرت را به نفع داعش در این کشور تغییر میدهد.
در حقیقت، با ظهور داعش در خاورمیانه و اعلام نقشه خلافت خراسان بزرگ (که مناطقی از افغانستان، ایران و کشورهای هم مرز با روسیه را نیز در بر میگرفت)، روسیه به اوضاع افغانستان و ثبات در این کشور حساستر شد لذا مسکو با احساس خطر از حضور داعش که میتوانست مستقیماً با نفوذ در مناطق شمالی افغانستان و هم مرز با تاجیکستان، راه ورود به آسیای مرکزی و دستیابی به ایده خلافت خراسان بزرگ را هموار کند، همکاری بیشتر با طالبان را در پیش گرفت. این شرایط در حالی است که روسیه، آمریکا را متهم به حمایت از داعش جهت انتقال نیروهایش به منطقه خارج نزدیک روسیه کرده است، موضوعی که واشنگتن آن را رد میکند. در این قالب میتوان گفت زمانی که تنش میان روسیه و آمریکا افزایش یابد، دو کشور میتوانند جهت اِعمال فشار بیشتر بر یکدیگر و پیشبرد منافعشان، از نیروهای مورد حمایت خود در افغانستان تحت عنوان نیروهای نیابتی استفاده کنند.
به همین دلیل است که رسانهها خبر از حمایت مالی، سیاسی و حتی تسلیحاتی طالبان توسط روسیه دادهاند. جوزف والتل، رئیس گروه فرماندهی مرکزی ایالات متحده در این خصوص تأکید کرد که روسها از طالبان جهت اِعمال نفوذ در منطقه حمایت میکنند.1البته پس از اینکه ژنرال نیکلسون، فرمانده نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان از روسیه به دلیل برقراری ارتباط با طالبان و مشروعیت بخشی به این گروه انتقاد کرد، وینسنت استوارت، رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا اعلام کرد: "من شاهد مدارک فیزیکی در خصوص انتقال سلاح یا پول از روسیه به طالبان نبودم."2 روسیه نیز بارها اعلام کرده است به لحاظ تسلیحاتی حمایتی از طالبان نمیکند و تعاملات دیپلماتیکاش با طالبان به دلیل متقاعد کردن این گروه جهت پیوستن به جریان مذاکرات صلح میباشد. در مقابلِ طرح ادعای حمایت روسیه از طالبان، موضوع حمایت آمریکا از داعش در افغانستان مطرح شده است؛ طبق اخبار منتشر شده در رسانهها، آمریکا اقدام به جابجاییهای مشکوکی در مناطق شمال افغانستان توسط هواپیماهای خود کرده است که روسیه آن را انتقال نیروهای داعش و تأمین نیازهای این گروه در افغانستان میداند. مسکو بر این باور است که آمریکا از بهانه حضور داعش در افغانستان به عنوان توجیهی برای حضور نظامی خود در منطقه، حفظ پایگاههای دائمی خود را در افغانستان و افزایش نفوذ نظامی خود در آسیای مرکزی استفاده کرده و لذا از آن حمایت میکند. آنچه مشخص است این است که آمریکا در واقع در پی حل بحران امنیتی در افغانستان و برقراری صلح در این کشور نیست، بلکه میخواهد از طریق مدیریت ناامنیهای موجود در این کشور، منافع خود را تأمین کند.
2-3) تأثیر تنشهای مسکو- واشنگتن بر استراتژی ترامپ در افغانستان:
استراتژی جدید آمریکا در قبال افغانستان که توسط دونالد ترامپ اعلام شد، موضوع دیگری است که میتواند گویای تأثیر تنش میان روسیه و آمریکا بر افغانستان باشد. در این استراتژی عمداً نامی از روسیه (به مانند چین و ایران) به میان نیامده و نقشی نیز برای این کشور در آینده افغانستان در نظر گرفته نشده است. مشخص است که آمریکا تمایل ندارد پس از هزینه نمودن 841 میلیارد دلار در جنگ افغانستان و مرگ حدود 2 هزار و 200 نفر از سربازانش در این کشور3، نقش تأثیرگذاری به روسیه در افغانستان اعطاء کند. اما در طرف مقابل، روسیه برخلاف استراتژی ترامپ، میخواهد منافع تاکتیکی خود (رفع خطر تروریستها و افراطگرایان، مقابله با قاچاق مواد مخدر به روسیه) و منافع استراتژیکی خود (رقابت با آمریکا) را در افغانستان پیش ببرد و برای این موضوع، نیاز به نقش آفرینی در این کشور دارد. روسیه نمیخواهد آمریکا به تنهایی سرنوشت افغانستان را تعیین کند و بر این باور است که مسکو نیز بایستی در این زمینه نقش داشته باشد. قاعدتاً روسیه با توجه به درگیری در موضوع اوکراین و سوریه و نیز تجربه تلخ ناشی از شکست نیروهای ارتش سرخ، تمایلی به اعزام نیروی نظامی به افغانستان ندارد، اما نمیخواهد با واگذاری عرصه سیاست افغانستان به آمریکا، زمینه تضعیف خود را با دادن مجال یکه تازی به آمریکا در افغانستان و نیز انتقال جریان افراطگرایی به مناطق هممرز خود؛ فراهم آورد لذا از طریق ابزارهایی که در اختیار دارد به اعمال نفوذ در افغانستان میپردازد.
3-3) تأثیر تنشهای مسکو - واشنگتن بر روابط روسیه و افغانستان:
اعمال نفوذ روسیه در افغانستان در قالب حمایت از طالبان، باعث شده است علیرغم اینکه دولت وحدت ملی از روابط حسنه خود با روسیه صحبت و حتی از این کشور درخواست کمک نظامی نیز کرده است، اما ارتباطات نزدیک اشرف غنی با آمریکاییها و نیز انتشار اخباری مبنی بر حمایت روسیه از طالبان به عنوان گروهی که مشروعیت دولت را زیر سؤال برده و تمایل به همکاری با دولت ندارد، باعث شده غنی نیز اقدام به انتقاد از روسیه در مورد آنچه حمایت از طالبان میخواند، کند.
در همین ارتباط، یک مقام اطلاعاتی افغان اعلام کرد عوامل روس با ارائه مشاوره استراتژیک، پول و تجهیرات نظامی(از جمله عینکهای دید در شب، اسلحههای نیمه سنگین و سنگین، راکتهای قدیمی ضد هوایی)، طالبان را حمایت میکنند. مقامات افغان همچنین بیان کردند که مأموران اطلاعاتی روسیه، ملاقاتهایی را با نمایندگان طالبان در تاجیکستان و مسکو برگزار کردهاند و گاهی به خاک افغانستان در ولایات مرزی، از جمله قندوز وارد میشوند.4 بنابراین، تنش میان آمریکا و روسیه و مسائل ناشی از آن میتواند بر روابط میان مسکو و کابل نیز تأثیر بگذارد.
4-3) تأثیر تنشهای مسکو - واشنگتن بر روابط روسیه با پاکستان در موضوع افغانستان:
موضوع دیگری که میتوان در خصوص تأثیر تنش میان روسیه و آمریکا بر افغانستان مطرح نمود، ارتباطات و همکاریهایی است که روسیه میتواند با پاکستان در پیش گیرد تا به نوعی به مقابله با آمریکا در افغانستان بپردازد. طبق استراتژی جدید ترامپ در افغانستان، پاکستان به عنوان حامی گروههای تروریستی فعال در افغانستان معرفی شد و به همین دلیل، آمریکا کمکهایش را به پاکستان معلق کرد. روسیه با مشاهده چنین وضعیتی، ضمن توجه بیشتر به پاکستان در مقایسه با گذشته، تلاش خواهد کرد تا حتی امکان، از سردی روابط آمریکا و پاکستان استفاده کند. البته روسیه در موضوع پاکستان، هم به ملاحظات و حساسیتهای هند در خصوص این موضوع توجه دارد و هم میداند که روابط پاکستان با آمریکا برای اسلام آباد، از اهمیت بیشتری در مقایسه با روابط با مسکو برخوردار است. به هرحال، تنبیه پاکستان توسط آمریکا میتواند بهانه خوبی برای نزدیکی روسیه به پاکستان در موضوع افغانستان شود که البته با توجه به روابط دیرینه طالبان با پاکستان، و روابط کنونی روسیه با طالبان، این موضوع خوشایند دولت افغانستان و آمریکا نخواهد بود. به خصوص اگر پاکستان بخواهد برای نشان دادن اهمیت و جایگاه خود در افغانستان، از طالبان به عنوان ابزار فشار بر آمریکا در افغانستان و کاهش فشارها بر خود استفاده نماید.
* دکترای روابط بینالملل و کارشناس مسائل افغانستان و پاکستان
انتهای مطلب/