از زمان به قدرت رسیدن طالبان، طیف متنوعی از گروهها و چهرههای شیعه تلاش کردهاند تا جایگاه خود را در نظام جدید حاکم بر افغانستان تثبیت کنند. این گروهها و چهرههای سیاسی که هر کدام با شعار حفاظت از منافع شیعه و قوم هزاره تلاش کردهاند تا با افراد و ارگانهای مختلفی از حکومت طالبان رابطه برقرار کنند، داعیه نمایندگی از جامعه شیعه را دارند. این موضوع بار دیگر سبب احیای جناحگرایی و رقابتهای کهنه درون گروهی در بین شیعیان شده و ضمن تضعیف موقعیت جامعه شیعه نزد حاکمیت طالبان، این جامعه را مستعد شکاف کرده است.
مطالعات شرق/
از زمان به قدرت رسیدن طالبان، طیف متنوعی از گروهها و چهرههای شیعه تلاش کردهاند تا جایگاه خود را در نظام جدید حاکم بر افغانستان تثبیت کنند. این گروهها و چهرههای سیاسی که هر کدام با شعار حفاظت از منافع شیعه و قوم هزاره تلاش کردهاند تا با افراد و ارگانهای مختلفی از حکومت طالبان رابطه برقرار کنند، داعیه نمایندگی از جامعه شیعه را دارند. این موضوع بار دیگر سبب احیای جناحگرایی و رقابتهای کهنه درون گروهی در بین شیعیان شده و ضمن تضعیف موقعیت جامعه شیعه نزد حاکمیت طالبان، این جامعه را مستعد شکاف کرده است.
به نظر میرسد، به رغم پذیرش تمامی این نمایندگان و جناحها از سوی بخشهای مختلف حکومت طالبان، آنچه که مورد ادعا بوده، یعنی احقاق حقوق شیعیان در حکومت طالبان، تاکنون محقق نشده است.