ترکمنستان، در صدد است تا در سریعترین زمان ممکن گاز خود را به بازارهای مصرف اروپایی برساند. در این میان، سوآپ گازی از طریق ایران یکی از مناسبترین فرصتها برای تحقق چنین هدفی است و علیرغم برخی عوامل بازدارنده سیاسی در هفتههای اخیر، منطق اقتصادی و فنی، امکان تشکیل زنجیره سوآپ «ترکمنستان – ایران – آذربایجان – ترکیه» را بیش از هر زمان دیگری محتمل نشان میدهد. با وجود این، به نظر میرسد که هرگونه خوشبینی و یا گمانهزنی بدبینانه دراینخصوص، مشروط بر شناخت واقعگرایانه از شرایط عمومی و بررسی آخرین تحولات حوزه انرژی ترکمنستان است. علاوهبرآن، پویاییهای شتابان محیط منطقهای نیز عامل دیگری است که الگوهای سنتی رقابت و همکاری دوجانبه و چندجانبه را تحتتأثیر قرار داده است.
مطالعات شرق/
بهروز قزل – پژوهشگر مؤسسه مطالعات راهبردی شرق
درآمد: ترکمنستان بهعنوان چهارمین قدرت گازی جهان، با وجود ظرفیتهای کمنظیر در تأمین و عرضه منابع انرژی، محصور در خشکی است. این شرایط، یکی از اساسیترین دغدغههای سیاست خارجی این کشور یعنی تلاش برای راهاندازی خطوط انتقال گاز و اتصال آن به بازارهای جهانی مصرف انرژی را فراهم آورده است. خط لوله روسیه، مسیر سنتی صادرات گاز ترکمنستان و میراثی از دوران شوروی است و خط لوله ایران، نخستین تلاش عشقآباد برای خروج از فضای اتحاد شوروی به شمار میرود که در سال 1997 افتتاح شد. پس از آن، با آغاز بهرهبرداری از خط لوله آسیای مرکزی-چین در سال 2009، پکن به اصلیترین واردکننده گاز ترکمنی تبدیل شد و تا به امروز بیش از 340 میلیارد مترمکعب گاز ترکمنستان از طریق همین خط لوله به چین صادر شده است. با وجود این، سیاست اصولی عشقآباد، همچنان معطوف به چندگانهسازی مسیرهای صادرات انرژی و تنوعبخشی به بازارهای خود است. سیاستی که چندین سال است ذهن دولتمردان ترکمن را به راهاندازی مسیر جنوبی از طریق افغانستان مشغول داشته و پیگیری مسیر غربی از طریق دریای خزر را نیز به یکی از اهداف آنان تبدیل کرده است. در این میان، تحولات مربوط به اوکراین و فرصت تأمین بخشی از تقاضای گاز اروپاییها، در کنار تردیدها و نگرانیهای مسیر افغانستان باعث شد تا علاوه بر توجه فزاینده غربیها به منابع ترکمنستان، ترکمنها نیز برای پیشبرد اهداف خود، وارد عرصههای همکاریهای دوجانبه و چندجانبه شده و بخت خویش را در تقویت مناسبات با همگرایی ترکی و همراهی در سایر روندها بیازمایند. حال، آخرین تحولات حوزه انرژی این کشور علاوه بر توسعه کمی و کیفی میدانها و صنایع این بخش، هرچه واقعیتر شدن فرصت صادرات گاز به اروپا و بازتعریف مناسبات خود با بازار جهانی انرژی در ماههای اخیر است که علاوه بر سناریوهای ترانسخزر و ارسال گاز بهصورت مایع، فرصت سوآپ گازی از طریق ایران را نیز بهعنوان یکی از سناریوهای محتمل و با صرفه مطرح کرده است. برایناساس، متن پیشرو در صدد است تا ضمن مرور شرایط عمومی نفت و گاز ترکمنستان، آخرین تحولات حوزه انرژی این کشور را نیز بررسی کند. بدین منظور، کموکیف کنفرانس بینالمللی نفت و گاز ترکمنستان (2022) واکاوی شده و تحلیلی از نشست سهجانبه «آوازه» که در روزهای جاری در حال برگزاری میباشد، ارائه شده است. در پایان نیز، برخی از سناریوهای احتمالی انتقال گاز ترکمنستان به اتحادیه اروپا (با نگاه به پویاییهای پرشتاب منطقهای و نقش کشور ترکیه) مورد بررسی قرار گرفته است.
چشمانداز عمومی نفت و گاز ترکمنستان
پیشینه اکتشاف بخش عمدهای (حدود 90 درصد) از میدانها و ذخایر منابع طبیعی ترکمنستان به فعالیتهای شوروی در سالهای 1961 تا 1990 باز میگردد و فعالیتهای اکتشافی جدید در دوره پس از استقلال، در مقایسه با دوره اتحاد شوروی چندان چشمگیر نیست. با وجود این، افزایش ذخایر نفت و گاز طبیعی این کشور در سالهای اخیر در نتیجه توسعه اکتشافها در میدانهای پیشین محقق شده است که فعالیتهای تکمیلی در میدانهای دیایرباکیر[1] و مختومقلی[2] (بلوک 1)، میدانهای جیغالی بگ[3] و جیتون[4] (بلوک 2) و میدانهای نفتیلجه[5] و آق پاتلاووق[6] از جمله آنها به شمار میرود. در همین دوره، کشف میدانهای فرعی ماشریکوف[7] (در بلوک 1)، شاتوت[8]، بالکان[9] و اوزبوی[10] و از همه مهمتر، فعالیتهای اکتشافی در جنوب میدان یولاوتن – عثمان[11] (گالکینیش[12] کنونی) نیز بر حجم ذخایر این کشور در سالهای پس از فروپاشی شوروی افزوده است. میدانهای نفتی عمده ترکمنستان در غرب این کشور (حاشیه دریای خزر) و بیشتر میدانهای گازی آن نیز در شرق واقع شده است. دولت ترکمنستان پس از استقلال، با تقسیم سهم مورد ادعای خویش از دریای خزر به 32 بلوک متمایز، در صدد جلب همکاری پیمانکاران خارجی و ارائه حق بهرهبرداری این بلوکها به شرکتهای تخصصی استخراجکننده نفت از دریا برآمده است.
ترکمنستان، بیشتر با ذخایر گاز طبیعی و کمتر بهواسطه ظرفیتهای نفتی شناخته میشود. با وجود این، ظرفیت صادرات بیش از نیمی از تولیدات نفت، از جمله فرصتهای بخش انرژی این کشور در حال حاضر است. بر اساس گزارشهای اخیر شرکت نفت انگلیسی (بریتیش پترولیوم/BP)[13] ذخایر اثبات شده نفت ترکمنستان در حال حاضر بیش از 0.6 میلیارد بشکه یا 0.1 میلیارد تن محاسبه شده است. پیشازاین نیز در گزارشهای دورهای شرکت ENI[14] در سال 2017 ذخایر اثبات شده این کشور حدود 600 میلیون بشکه اعلام شده بود. از سوی دیگر، این ارقام در حالی منتشر شده است که در جریان کنفرانس بینالمللی نفت و گاز 2016 (OGT-2016) در عشقآباد، مجموع ذخایر (اثبات شده و اثبات نشده) نفتی ترکمنستان از سوی کارشناسان، چیزی حدود 71.21 میلیارد تن برآورد شده است. این کارشناسان، 53.01 میلیارد تن از این ذخایر را مربوط به میدانهای واقع در خشکی دانسته و 18.2 میلیارد تن را نیز مربوط به ذخایر فراساحلی اعلام کردهاند.
اما در مقایسه با ذخایر نفتی که چندان چشمگیر به نظر نمیرسد، منابع گاز طبیعی ترکمنستان بسیار غنی بوده و در حال حاضر، جایگاه چهارمین کشور دارنده بزرگترین ذخایر گاز جهان را به خود اختصاص داده است. بر اساس آخرین گزارشهای آماری BP در رتبهبندی ذخایر انرژی جهان (2021)، هم اکنون روسیه با 35 تریلیون مترمکعب ذخایر اثبات شده گاز، رتبه نخست جهان و ایران با 33.2 تریلیون مترمکعب در جایگاه بعدی قرار گرفته است. قطر با 24.9 تریلیون مترمکعب در جایگاه سوم واقع شده و ترکمنستان با 19.5 تریلیون مترمکعب ذخایر اثبات شده گاز، رتبه چهارم را از آن خود کرده است. بر اساس دادههای این گزارش، ترکمنها 10.1 درصد کل ذخایر اثبات شده گاز طبیعی جهان را در اختیار دارند. هرچند عشقآباد، ادعاهایی مبتنی بر دارابودن حجم بسیار بیشتری از ذخایر انرژی را مطرح کرده و ارقام این گزارشها را بسیار حداقلی میداند.
علت اصلی ادعاهای ترکمنستان در بیشتر دانستن ذخایر گاز اثبات شده خود در مقایسه با گزارش مؤسسات بینالمللی، کشف میدان جدید یولاوتن جنوبی در 70 کیلومتری میدان قدیمی دولتآباد – دونمز[15] (استان ماری) در سال 2003 و کشف میدان دیگری در نزدیکی این میدان جدید با نام عثمان در سال 2004 است. با ادامه اکتشافها و حفاری در سال 2009 مشخص شد که این دو میدان، در اصل، از یک میدان گازی واحد به مساحت بیش از 20 کیلومترمربع تشکیل شده است. در همین مقطع، یکی از شرکتهای انگلیسی مستقل در حوزه پژوهش انرژی (GC&A)[16] تخمین ذخایر گاز موجود در میدان یولاوتن – عثمان جنوبی را در کمترین برآورد 4 تریلیون مترمکعب، به طور میانگین 6 تریلیون مترمکعب و در برآورد حداکثری معادل 14 تریلیون مترمکعب اعلام کرده است.
در سال 2004 میدان گازی دیگری به نام یاشلار[17] در حوزه نفتی-گازی آمودریا و در نزدیکی میدان یولاوتن – عثمان جنوبی کشف شد که برآورد شرکت انگلیسی مذکور (GC&A) برای ذخایر آن حداقل 0.33 تریلیون مترمکعب، به طور میانگین 0.7 میلیون مترمکعب و حداکثر 1.5 تریلیون مترمکعب اعلام شده است. اما بر اساس گزارش های آماری BP، ذخایر اثبات شده گاز ترکمنستان از 2.43 تریلیون مترمعکب در سال 2007 به 7.94 تریلیون مترمعکب در سال 2008 افزایش یافته است. این روند فزاینده در سال های بعدی نیز ادامه داشته و در گزارش های سال 2010 ذخایر گاز طبیعی این کشور را 8.10 تریلیون مترمکعب نشان داده است.
در سال 2011 معاون رئیس هیئت دولت وقت ترکمنستان، بایمراد خواجهمحمداف، از قول کارشناسان صنایع نفت و گاز ترکمنستان ادعا کرد که آن چه تا آن زمان بهعنوان میدان گازی یولاوتن-عثمان و یا «مناره» و سایر میادین کوچک کشف شده در اطراف آن، شناخته و معرفی شده بود، در اساس، بخشی از میدان بسیار بزرگتری است که مناطق مذکور و چندین منطقه دیگر را دربرگرفته، منابع آن نیز، بسیار حجیمتر از برآوردهای پیشین است. همچنین در این مقطع بود که نام این میدان غولآسای جدید، از سوی رئیسجمهور وقت این کشور به «گالکینیش» (در معانی توسعه، صعود و ...) تغییر یافت. در گزارشهای بعدی شرکت پژوهش انرژی (GC&A)، تخمین ذخایر گاز موجود در میدان گالکینیش با احتمال 95 درصد 13.1 تریلیون مترمکعب، با احتمال 50 درصد 16.4 تریلیون مترمکعب و با احتمال 5 صد 21.2 تریلیون مترمکعب برآورد و اعلام شده است. لازم به ذکر است که در سالهای اخیر، گزارشهایی مبنی بر وجود حجم بهمراتب بیشتری از گاز در این میدان منتشر شده و گروهی از کارشناسان، گالکینیش را پس از میدان گازی مشترک ایران و قطر (پارس جنوبی)، دومین میدان غنی جهان دانستهاند.
باوجوداینکه، در گزارش BP در سال 2012 ذخایر گاز اثبات شده ترکمنستان معادل 24.3 تریلیون مترمکعب اعلام شد، اما در سالهای پس از آن، ارقام درج شده در گزارشهای بعدی این شرکت با کاهشی نزدیک به یکسوم، عدد 17.5 تریلیون مترمکعب را نشان داد. دلیل این کاهش (که نهتنها برای ترکمنستان بلکه برای همه جمهوریهای شوروی سابق اعم از روسیه، قزاقستان، آذربایجان، ازبکستان، اوکراین و ... نیز اعمال شده بود) تفاوت استاندارهای محاسبه میان الگوهای غربی و الگوهای پسا شوروی اعلام شد. جالبتوجه است که رقم مذکور برای محاسبه ذخایر اثبات شده ترکمنها تا سال 2017 همان عدد ثابت بود و تنها از گزارشهای 2018 تاکنون، محاسبه این ذخایر با 2 تریلیون مترمکعب افزایش، به رقم 19.5 تریلیون مترمکعب رسیده است.
با وجود این، در جریان کنفرانس سالانه نفت و گاز ترکمنستان در سال 2017 (OGT-2017) مراد آرچایف[18]، رئیس وقت شرکت ملی گاز ترکمنستان (ترکمن-گاز)[19] با استناد به یافتهها و گزارشهای شرکت پژوهش انرژی (GC&A) ذخایر برآورد شده تخمینی میدان گالکینیش (به همراه میدانهای یاشلار و قاراکل[20]) را حدود 27 تریلیون مترمکعب دانسته و تخمینهای مربوط به کل ذخایر گازی ترکمنستان را نیز معادل 50 تریلیون مترمکعب اعلام کرده است.
آخرین تحولات حوزه انرژی ترکمنستان
در گزارشهای بینالمللی، از ترکمنستان بهعنوان یکی از بازیگران مهم جدید دنیای انرژی که در سالهای آتی نقشها و تأثیرگذاریهای بهمراتب بیشتری را به نمایش خواهد گذاشت، یاد میشود. ظرفیت تولید سالانه گاز ترکمنستان در حال حاضر بیش از 110 میلیارد مترمکعب برآورد میشود. درحالیکه مسیرهای صادراتی آن تا به امروز، تنها به سه مسیر اصلی 1) خط لوله آسیای مرکزی – چین، 2) خط لوله سنتی روسیه و 3) خط لوله کرپجه – کردکوی (ایران) محدود مانده است. در مقابل، چندین سال است که ترکمنها برای پیشبرد عملیاتی طرح خط لوله گاز تاپی[21] (ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند) در مسیر جنوبی و تحقق پروژه ترانس خزر[22] (خط لوله انتقال گاز طبیعی از سواحل ترکمنباشی ترکمنستان به ترمینال سنگچال جمهوری آذربایجان و در نهایت به ترکیه و اروپا) در مسیر غربی، در تلاش بودهاند.
بر اساس برآوردها، خط لوله تاپی، خود بهتنهایی ظرفیت انتقال سالانه 33 میلیارد مترمکعب گاز را دارا است و بر خلاف سالهای گذشته که حمایت مؤثر آن از سوی قدرتهای بزرگ و بنگاههای سرمایهگذاری بینالمللی با تردیدهایی همراه بود، به نظر میرسد که در مقطع حاضر و بهرغم نگرانیهای سیاسی و امنیتی ناشی از روی کارآمدن دوباره طالبان در افغانستان، اراده قدرتهای ذینفوذ (بویژه قدرتهای رقیب روسیه و ایران) و بازیگران منطقهای ذینفع (از جمله پاکستان که نسبت به تأمین گاز موردنیاز خود از مسیر ایرانی خط لوله «صلح» با چالشهایی مواجه شده است) برای عملیاتیسازی این خط لوله، جدیتر از هر دوره دیگری است. اما مسیر غربی انتقال گاز یا پروژه ترانس خزر که زمزمههای آن از سال ۱۹۹۶ با پیشنهاد و حمایت ایالات متحده آمریکا آغاز شد، خط لولهای به طول ۲۰۰ کیلومتر است که باید از بستر دریای خزر و عمق ۳۰۰ متری عبور کند. ظرفیت سالانه انتقال گاز از طریق این خط، حدود 75 میلیارد مترمکعب برآورد میشود (هرچند گمانهزنیهای بلندپروازانهای شامل افزایش ظرفیت آن تا سال 2030 به 230 میلیارد مترمکعب نیز مطرح میشود).
خط لوله ترانس خزر، پس از جمهوری آذربایجان میتواند از طریق خط لوله باکو – تفلیس – ارزروم[23] و از طریق ترکیه (خط لوله ترانس آناتولی) به بازارهای اروپایی هدایت شود. علاوهبرآن، خود ترکیه نیز، میتواند به بازار گاز ترکمنی تبدیل شود. همچنین ادامه مسیر آن از طریق آذربایجان به فدراسیون روسیه و راهاندازی یک مسیر روسی دیگر برای انتقال گاز ترکمنی به کشورهای اروپایی، از سناریوهای محتمل دیگر است. پیوستن این خط لوله به جریان وایت استریم[24] (خط لوله گرجستان – اوکراین – اتحادیه اروپا) نیز فرصت دیگری است که افقهای جدیدی را در برابر صادرات گاز ترکمنستان گشوده و کاملاً منطبق با سیاست کلی عشقآباد در چندگانهسازی مسیرهای صادراتی است. این خط میتواند گاز ترکمنستان را از طریق خاک آذربایجان به گرجستان و از طریق بندر سوپسا و زیر بستر دریای سیاه به کانستانا در کشور رومانی منتقل کند. سناریوی دیگر نیز، تداوم خط لوله ترکمنی - آذری - گرجی در مسیر شبهجزیره کریمه و سپس، انتقال آن از طریق اوکراین به سایر کشورهای اروپایی است که در حال حاضر (و در کوتاهمدت) با توجه به مسائل دوجانبه روسی – اوکراینی و چالش شناسایی حاکمیت در شبهجزیره کریمه، اجرای آن بعید به نظر میرسد.
کنفرانس بینالمللی نفت و گاز ترکمنستان - 2022
بیست و هفتمین کنفرانس بینالمللی نفت و گاز ترکمنستان (OGT-2022) در 26-28 اکتبر در شهر عشقآباد برگزار شد و جایگاه این کشور را در «جهان انرژی» و فرصتهای نقشآفرینی آن را در مناسبات بینالمللی این حوزه به نمایش گذاشت (در این کنفرانس بیش از 500 متخصص حوزه انرژی از ترکمنستان و بسیاری از کشورهای جهان حضور یافته و در جریان برگزاری نزدیک به 100 نفر نیز بهعنوان مترجم فعالیت میکردند). ایالات متحده، جمهوری آذربایجان، اتریش، امارت متحده عربی، چین، انگلیس، ژاپن، مالزی، روسیه، سنگاپور، ترکیه و ... از جمله کشورهایی هستند که نمایندگان آنان در این کنفرانس شرکت داشتند. توسعه بلوکهای نفتی ترکمنی واقع در دریای خزر، برنامهریزی و همکاری برای بهبود وضعیت بازارهای انرژی، جذب سرمایهگذاری خارجی، افزایش همکاریها برای بهینهسازی تولید در میادین موجود نفت و گاز طبیعی و آغاز فرایند تولید در میادین جدید، از جمله موضوعاتی است که در جریان این کنفرانس مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
خبر راهاندازی مجتمع مدرن گازی – شیمیایی در استان بالکان (در غرب ترکمنستان و نزدیک به سواحل دریای خزر) که تولیداتی از قبیل پلیاتیلن و پلیپروپیلن را هدفگذاری کرده است، از جمله مواردی است که در جریان این کنفرانس اطلاعرسانی شد. همچنین اعلام شد که شرکتها و پیمانکارانی از جمله شرکت بینالمللی ال جی[25]، شرکت مهندسی هیوندای[26]، شرکت مهندسی تویو[27]، شرکت تأسیسات سنگین کاوازاکی[28]، شرکت صنایع سنگین رنسانس[29] و ... در ساخت و راهاندازی این مجتمع چندمنظوره نقش داشتهاند. در بخشی دیگر، با ابراز رضایت عمومی از سرعت و کیفیت توسعه صنایع انرژی ترکمنستان در سال جاری، از سه بنگاه فعال که دارای قراردادهای بلندمدت و حضور مؤثر در صنایع نفت و گاز این کشور بودهاند، یعنی دراگون اویل[30]، شرکت ملی نفت چین (CNPC)[31] و شرکت دولتی نفت و گاز مالزی[32] با اعطای نشان و «جایزه توسعه انرژی» از سوی دولت ترکمنستان تقدیر شد. در حاشیه این همایش، علاوه بر انعقاد قرارداد جدید میان ترکمنستان و دراگون اویل برای انجام مطالعات زمینشناختی (بستر دریا) و اسکن سهبعدی بلوک 19 ساحل ترکمنی دریای خزر، امضای 12 قرارداد خُرد میان طرفهای ترکمنی و شرکتهای خارجی فعال در حوزه انرژی (و حاضر در کنفرانس) به ارزش کلی 100 میلیون دلار قابل اشاره است.
در میان سخنرانان اصلی این کنفرانس، باتیر آمانوف[33]، رئیس ترکمن-گاز با بیان این که از سال 2009 تا 2022 بیش از 340 میلیارد مترمکعب گاز ترکمنستان به چین صادر شده است، نسبت به پدیدآمدن فرصتهای صادرات در مسیرهای غربی و عرضه گاز این کشور به بازارهای اروپایی ابراز امیدواری کرده و در حال حاضر، احتمال این موضوع را بیش از هر زمان دیگری دانست. در مقابل، رئیس شرکت نفت و گاز جمهوری گرجستان (GOGC)[34] نیز برای تدارک گاز موردنیاز این کشور از ترکمنستان اعلام آمادگی کرده و اهمیت فزاینده روابط پیش روی تفلیس – عشقآباد را در حوزه انرژی، مورد تأکید قرار داد. نیازی به یادآوری نیست که گرجستان، علاوه بر مصرف داخلی، بهعنوان یکی از کشورهای مهم و نقشآفرین در عملیاتیشدن خطوط لوله انتقال گاز حوزه خزر به ترکیه و اروپا محسوب میشود.
نشست آوازه: پندارها و واقعیتها
در روزهای جاری (13-14 دسامبر 2022) نشست سهجانبه ترکمنستان – آذربایجان – ترکیه در منطقه گردشگری آوازه در ساحل ترکمنی دریای خزر در حال برگزاری است. هدف اصلی این نشست، آنگونه که برخی محافل ترکیهای عنوان کردهاند، بررسی روشهای عملی و تصمیمگیری برای صادرات گاز ترکمنستان به اروپا از طریق ترکیه است. همانطور که پیشازاین نیز در معرفی سناریوی مسیرهای غربی انتقال گاز ترکمنی از طریق دریای خزر به ساحل آذربایجان و سپس به گرجستان، روسیه یا ترکیه اشاره شد، جمهوری آذربایجان کشور واسطهای قطعی در بیشتر سناریوهای عبور گاز ترکمنستان به سمت ترکیه یا اتحادیه اروپا محسوب شده و میزبانی ترکیه نیز، یکی از جدیترین و امنترین مسیرهای طراحی شده صادراتی است. این در حالی است که در دوره اخیر، ترکیب سهگانه ترکی- آذری – ترکمنی نیز بهواسطه افزایش همگرایی در قالب سازمان دولتهای ترک و یا انواع همکاریهای مستقل اقتصادی، فرهنگی و امنیتی دوبهدو (ترکی – آذری، ترکی – ترکمنی، ترکمنی – آذری) تقویت شده است.
اهمیت دیگر نشست آوازه از آن جایی است که در شرایط مواجهه جاری روسیه و اتحادیه اروپا در مسئله اوکراین و تلاش اروپاییها برای قطع وابستگی به گاز روسی، گزینههای مختلف جایگزین برای تأمین منابع انرژی از جمله توجه به حوزه دریای خزر (در کنار توجه به منابع حوزههای خلیجفارس، شمال آفریقا و ...) مطرح شده است. این شرایط موجب شده است تا پویاییهای عرضه و انتقال انرژی از منابع شرق دریای خزر، بویژه ترکمنستان نیز سرعت و جدیت بیشتری یافته و برخی سناریوها که تا پیشازاین بلندپروازانه و یا در کوتاهمدت ناممکن به نظر میرسید، یکبار دیگر بر روی میز کارشناسان قرار گیرد. در این میان، با توجه به مزیتهای جغرافیایی، امکانات زیرساختی و ظرفیتهای سیاسی-اقتصادی، ترکیه بهعنوان بازیگری محوری در تحقق مسیرهای صادراتی از شرق به غرب ظاهر شده و مجموعه تماسها، گفتمانسازیها و تراکم مراودات در ماههای اخیر با عشقآباد و باکو نیز، عزم این کشور را برای بهرهبرداری از این فرصت ژئوپلیتیک (اتصال مسیر صادرات گاز ترکمنستان به اروپا از طریق خاک ترکیه) به نمایش میگذارد.
در حال حاضر، حداقل سه سناریوی محتمل برای تصمیمگیری و انتخاب روش انتقال گاز ترکمنستان به اروپا از طریق ترکیه قابل تصریح است: 1) راهاندازی خط لوله ترانسخزر، 2) انتقال بهصورت گاز مایع به جمهوری آذربایجان و سپس، تزریق آن به خط لوله باکو-تفلیس- ارزروم و تاناپ/ TANAP[35] و 3) سوآپ گازی از طریق ایران. آنطور که برمیآید، راهاندازی خط لوله ترانس خزر، در مقطع حاضر و در کوتاهمدت، چندان میسر نیست و کارشناسان نیز به قابلیتهای «فوری» آن با برخی تردیدها مینگرند. از سوی دیگر، واردکردن تهران و پذیرش سوآپ گازی از طریق ایران نیز، با توجه به تحولات اخیر در مناسبات تهران-باکو، احتمالاً مطلوب این کشورها (بویژه جمهوری آذربایجان) نیست. اما سناریوی سوم، یعنی انتقال به آذربایجان بهصورت گاز مایع و سپس تزریق آن به خطوط لوله موجود بین آذربایجان، گرجستان و ترکیه، از نظر فنی-مهندسی میسر بوده و احتمالاً از نظر سیاسی نیز، مطلوب این کشورها است. اما در این سناریو نیز، مسئله جدی، توجیه اقتصادی انتخاب این روش و صرفه تجاری چنین انتقالی است.
به بیان دقیقتر، بر اساس مطالعات آژانس بینالمللی انرژی در سال 2010، هزینه انتقال گاز از طریق دریا، تقریباً دوبرابر بیشتر از هزینه خط لوله است. حتی برخی کارشناسان معتقدند که با درنظرگرفتن مجموعه ملزومات زیرساختی (امکانات لازم در خشکی و امکانات ضروری دریایی) انتقال گاز از طریق خطوط لوله تا چهار برابر ارزانتر از انتقال آن با کشتی و بهصورت مایع خواهد بود (اساساً، روش انتقال گاز بهصورت مایع و از طریق کشتی، برای مناطق صعبالعبور، جزایر دورافتاده و یا مجمعالجزایر توصیه شده و صرفه تجاری آن نیز صرفاً تا انتقال 4-5 میلیارد مترمکعب برآورد میشود؛ بنابراین، کاربرد آن برای شرایط دریای خزر بین ترکمنستان و آذربایجان و صرفه تجاری آن برای سرمایهگذاری توسط این دو کشور و یا هر کشور دیگری، بهرغم توجیه فنی، فاقد توجیه اقتصادی است).
سناریوهای محتمل برای انتخاب روش انتقال گاز ترکمنستان به اروپا از طریق ترکیه |
راه اندازی خط لوله ترانسخزر |
با وجود موانع اقتصادی و فنی، در کوتاهمدت، عملیاتیشدن آن واقعگرایانه به نظر نمیرسد. |
انتقال بهصورت گاز مایع به جمهوری آذربایجان و سپس هدایت آن به گرجستان و ترکیه |
بهرغم توجیه فنی، از نظر اقتصادی-تجاری فاقد توجیه بوده و عملیاتیسازی آن نیز، زمانبر است. |
سوآپ گازی از طریق ایران |
بهرغم وجود انگیزههای سیاسی بازدارنده، از نظر توجیه اقتصادی، شرایط فنی و تناسب زمانی، واقعگرایانه است. |
افزون بر آن، در کنار هزینههای ناشی از راهاندازی تأسیسات کمپرسور گاز در کشور فرستنده، تدارک کشتیهای ویژه حمل گاز فشرده (کشتیهای باری بزرگ غیرموتوری) و نصب سیلندرهای مخصوص با قابلیت بارگیری و حمل این نوع گاز، بحث زمان نیز مطرح است. چرا که تدارک این ملزومات و یا راهاندازی تأسیسات مذکور، احتمالاً چندین سال به درازا خواهد کشید و فرصت بهرهبرداری از آن، قطعاً در کوتاهمدت ممکن دانسته نمیشود. از سوی دیگر، ازآنجاکه امکانات ساخت کشتیهای مذکور در کشورهای ترکمنستان و آذربایجان فراهم به نظر نمیرسد، کشتیهای غولپیکر ساخته شده میبایست از طریق کانال ولگا-دن وارد دریای خزر شود که نیازمند مجوز روسیه است. بهعبارتدیگر، انتقال گاز از طریق دریا و با استفاده از کشتی نیز، مستلزم صرف زمان و هزینه بسیار است.
در ساحتی دیگر، تمام اینها در حالی است که اخیراً روسیه نیز تحرکاتی را برای صدور گاز خود به منطقه آسیای مرکزی ترتیب داده و حتی از ایجاد «اتحادیه گازی» با مشارکت روسیه، قزاقستان و ازبکستان سخن رفته است. برایناساس، برخی محافل رسانه ای و تحلیلی امکان نقشآفرینی روسیه در پویاییهای اخیر حوزه انرژی خزر را پیش کشیدهاند. در این تحلیلها، ادعا میشود که با توجه به مشکلات اخیر روسیه در صادرات گاز و تشدید تحریمهای اتحادیه اروپا و غرب بر علیه آن، روسها در صدد سوآپ غیررسمی گاز خود از طریق کشورهای آسیای مرکزی و یا فروش گاز خود با عاملیت ازبکها، قرقیزها و ترکمنها (و حتی ایرانیها) برآمدهاند. در چارچوب این ادعا، نقش ایران (و شاید ترکیه) میتواند بهعنوان مکمل این فرایند در نظر گرفته شود. تحلیل گران مذکور با این نگاه، امکان مطرحشدن سناریوی سوآپ گازی از طریق ایران و تشکیل الگوی همکاری ترکمنستان – ایران – آذربایجان – ترکیه را نیز (با تشویق و حمایت مسکو) دورازذهن نمیدانند (در کنار گمانهزنیها برای احیای روابط سهجانبه روسیه، ایران و پاکستان در خط لوله صلح). در این زمینه، دیدارهای نمایندگان سیاسی دو کشور ایران و ترکمنستان از جمله دیدار و گفتگوی 30 نوامبر 2022 بین علیاکبر محرابیان، وزیر نیروی جمهوری اسلامی ایران و سردار بردیمحمداف، رئیسجمهور ترکمنستان نیز که جزئیات چندانی از محتوای آن منتشر نشده، مورد اشاره قرار گرفته است.
در پایان، میبایست یادآوری شود که نشست سهجانبه آوازه در روزهای جاری در حال برگزاری است و فرصت برای آزمون درستی یا نادرستی هر یک از این تحلیلها و گمانهزنیها، کموبیش در کوتاهمدت میسر خواهد شد. تحلیلهایی که از یک سو متأثر از بحثهای فنی و اقتصادی است (که قاعدتاً تحتتأثیر عوامل سیاسی قرار میگیرد) و از سوی دیگر، انگیزههای سیاسی همکاریها و رقابتها را مطرح میکند (که لاجرم از ارزیابیهای اقتصادی بیتأثیر نیست). با تمام اینها، وجه غالب بیشتر تحلیلها و گمانهزنیهای ارائه شده در خصوص پویاییهای انرژی حوزه خزر، تأکید بر احتمال نقشآفرینی و تأثیرگذاری روسیه در این پویاییها در جهت منافع خود (دورزدن تحریمها و تداوم صادرات گاز) و یا نقش محوری کشور ترکیه در طراحی و پیشبرد مسیرهای صادراتی در جهت بهرهبرداری حداکثری و ظرفیتسازی اقتصادی و ژئوپلیتیک است. درحالیکه هیچگاه نمیتوان اغماض کرد، خواه-ناخواه بستری از تعارضها، اختلافها و انگیزههای مستقل ملی نیز در هر نوع همکاری یا رقابت در روندها و پویاییهای این منطقه وجود دارد که آشکار یا پنهان، ممکن است نتایج محاسبات فنی و یا انگیزههای اقتصادی این تحولات را تحتتأثیر قرار دهد و رفتار کارگزاران ملی را خارج از تحلیلها و گمانهزنیهای مرسوم هدایت کند.
انتهای مطلب/
پینوشتها:
[1] Diayerbakir
[2] Magtymguly
[3] Cıgalıbeg
[4] Ceytun
[5] Nebitlice
[6] Akpatlovuk
[7] Maşrıkov
[8] Şatut
[9] Balkan
[10] Uzboy
[11] Yolöten-Osman
[12] Galkınış
[13] BP Statistical Review of World Energy
[14] ENI S.p.A. (Italian multinational oil and gas company headquartered in Rome)
[15] Dömletabat-Dönmez
[16] Gaffney, Cline & Associates
[17] Yaşlar
[18] Myrat Arçaýew
[19] Türkmengaz
[20] Garakel
[21] TAPI
[22] Trans Caspian Pipeline
[23] BTE
[24] White Stream
[25] LG International Corp
[26] Hyundai Engineering
[27] TOYO Engineering Corporation
[28] Kawasaki Heavy Industries Ltd.
[29] Renaissance Heavy Industries
[30] Dragon Oil
[31] China National Petroleum Corporation
[32] Petronas
[33] Batyr Amanow
[34] Georgia's Oil and Gas Corporation
[35] Trans Anatolian Natural Gas Pipeline