در حالی که روسیه از نظر سیاسی و اقتصادی در حال مقابله با انزوای تحمیلی از سوی غرب است، قزاقستان مصمم است روابط خود را با کشورهای اروپایی و غرب، گسترش دهد. قزاقستان بنا بر سیاست های بلند پروازانه اقتصادی خود در تلاش است تا خود را به عنوان یک کشور با سیاست همه جانبه گرایی، از تبعات این شکاف ژئوپلیتیکی بین مسکو و غرب در امان نگه دارد.
مطالعات شرق/
احمد قاسم زاده-پژوهشگر موسسه مطالعات راهبردی شرق
مقدمه
بعد از درگیری نظامی روسیه و اوکراین و به تبع آن درگیری های سیاسی- اقتصادی غرب و روسیه، قزاقستان بین روسیه و غرب گرفتار شده است و از آنجایی که طی چند ماه گذشته شکافهای ژئوپلیتیکی در اوراسیا در حال گستردهتر شدن است، اتخاذ سیاست های متعادل برای مدیریت این فضا برای قزاقستان کاری دشوار خواهد بود.
در حال حاضر روابط این دو متحد قدیمی و اعضای سابق اتحاد جماهیر شوروی پس از موضعگیری دولت قزاقستان در باب جنگ اوکراین تیره شده است و اخیرا نیز در جریان بیست و پنجمین نشست عمومی مجمع بینالمللی اقتصادی سنپیترزبورگ، قاسم جومارت توکایف، رئیسجمهوری قزاقستان به صراحت اعلام کرد که کشور متبوعش دو منطقه «دونتسک» و «لوهانسک» در شرق اوکراین، که تحت حمایت روسیه اعلام استقلال کردهاند، را به رسمیت نمیشناسد. به علاوه اینکه در ماههای گذشته نیز مقامهای بلندپایه قزاقستان بارها در مصاحبههایی اعلام کردند که اجازه نخواهند داد که روسیه از طریق قزاقستان تحریم های غرب را دور بزند که همه ی این عوامل در کنار یکدیگر باعث شده است تا روابط کرملین و آکوردا سردتر از همیشه باشد.
در روسیه نیز هفتهی گذشته، دادگاهی فعالیت «کنسرسیوم خط لوله کاسپین»، شرکتی که نفت قزاقستان را از طریق روسیه به اروپا انتقال میدهد، را به دلیل آنچه برخی تخلفات خوانده شد، به حالت تعلیق درآورد. اختلال در فعالیت این کنسرسیوم، که حدود یک درصد نفت جهان را تامین میکند، فشار بیشتری بر بازار جهانی نفت، که در حال حاضر با یکی از بدترین بحرانها مواجه است، وارد میکند.
قزاقستان سه درصد از کل ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد، و پس از روسیه و ایران سومین تولیدکننده بزرگ نفت در بین کشورهای حوزه دریای خزر است. با این وجود، از آنجایی که قزاقستان دسترسی مستقیم به آبهای آزاد ندارد، بندر روسی نووروسیسک در دریای سیاه مسیر اصلی صادرات نفت این کشور به اروپاست.
واگرایی با روسیه به کجا خواهد رسید؟
قزاقستان در تلاش است روابط با روسیه را مدیریت کند؛ هرچند که در این شرایط تنش با روسیه اجتناب ناپذیر مینماید اما تمام تلاش را خواهد کرد تا روابط خود با «همپیمان استراتژیک» اش را بهبود ببخشد. احتمالا در آینده نزدیک، تبعیت دقیق از تحریمها و توسعه روابط با غرب می تواند خشم مسکو را برانگیزد. اما در مقابل، تلاش برای انطباق با منافع روسیه نیز می تواند زمینه را برای اعمال تحریم های ثانویه از سوی آمریکا و غرب ، ایجاد کند. قزاقستان طی ماههای اخیر در لیست بالقوه تحریمیهای ناشی از همکاری با روسیه قرار داشته است. چند ماه پیش در پارلمان بریتانیا برخی نمایندگان، پیشنهاد تحریم قزاقستان را به دلیل همکاری با روسیه در حمله به اوکراین ارائه دادند که با واکنش شدید این کشور مواجه شد. در عین حال هزینههای تحریم حتی به صورت مستقیم نیز بر این کشور اعمال شده است. چندی پیش با وارد آمدن آسیب به تاسیسات بارگیری و انتقال نفت قزاقستان در یکی از بنادر روسیه در دریای سیاه، شرکتهای غربی نتوانستند به دلیل تحریمها برای تعمیر این تاسیسات حاضر شوند. در برخی حوزههای دیگر نیز به طور غیرمستقیم قزاقستان متحمل هزینههایی در نتیجه تنشهای اقتصادی روسیه و غرب شده است.
در میان مدت و درازمدت، روسیه که احتمالا شرایط اقتصادی سختی را تحربه خواهد کرد، شرایط اقتصادی آسیای مرکزی و قزاقستان را تحت تاثیر قرار خواهد داد که برای هیچ کدام از طرف ها، خبر خوبی نخواهد بود. از طرف دیگر کنترل سیل مهاجرت روسها و شرکتهای روسی به کشورهای آسیای مرکزی و به طور ویژه قزاقستان برای افتتاح حساب و دور زدن تحریمهای غرب، مشکلات زیادی را برای این کشورها ایجاد کرده است. همچنین برخی شرکتهای روس در حوزه تولیدات رقابتی که تا پیش از این بازارهای خوبی را در اروپا داشتند، در مواجهه با تحریم به سمت بازارهای بالقوه شرکتهای قزاقستانی روی آوردهاند که این رقابت نابرابر نیز شرایط را برای شرکتهای قزاقستانی دشوار کرده است. افزایش مهاجرت و سفر روسها و روستباران به قزاقستان نیز به خودی خود یک تهدید هویتی برای این کشور محسوب میشود. این تهدید نیز به ویژه با توجه به گرایشهای ملیگرایانه برخی روستباران و نیز مواضع برخی چهرههای روس در تهدید تمامیت ارضی قزاقستان، بیش از پیش قابل توجه است.
در حال حاضر، قزاقستان بر روی مهار آسیبهای احتمالی از طریق تنظیم مجدد سیاست خارجی خود متمرکز شده است و در عین حال مشغول بررسی فرصت های جدیدی است که در حال شکوفایی هستند. به عنوان مثال، توکایف در سن پترزبورگ گفت که اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EEU) باید سیاست تجاری فعالتر و انعطاف پذیرتری نسبت به بازارهای آسیایی و خاورمیانه اتخاذ کند و قزاقستان میتواند نقش یک بازار حائل را در این شرایط جدید ایفا کند. در عین حال استراتژیستهای قزاق در حوزههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی نیز به نظر میرسد در حال بازنویسی برنامهها و راهبردهای خود هستند. در حوزه اقتصادی پس از آغاز جنگ تحرکات بانک مرکزی قزاقستان بسیار مشهود بود.
کرملین میداند که فشار تحریمهای بیسابقهای که آمریکا، بریتانیا و کشورهای اتحادیه اروپا بر آن وارد میکنند، برای اقتصاد روسیه زیانآور است و تلاش میکند مستقیماً از طریق الباسی( به یاد بیاوریم که ماه گذشته نورسلطان نظربایف رهبر سابق قزاقستان در سفری غیر رسمی به روسیه سفر کرد و با ولادیمیر پوتین نیز دیدار داشت) یا غیرمستقیم از طریق دیگر الیگارش هایی که در دولت قزاقستان نفوذ دارند، آکوردا را تحت فشار قرار دهد. بدیهی است که کرملین بدنبال این است که مقامات قزاقستان آزادی عمل کاملی را برای روسیه در ایجاد ارتباطات لجستیکی جدید در آسیای مرکزی فراهم کنند که دسترسی کامل به بندر آکتائو در دریای خزر را میتوان یک نمونه از آن دانست. این موضوع علاوه بر ارائه برخی آلترناتیوها به مسکو، میتواند گزینههای آلترناتیو قزاقستان برای دسترسی به بازارهای نفت، بدون عبور از خاک روسیه را نیز محدود سازد.
نکته ی قابل تامل دیگر در مورد شرایط فعلی فی مابین قزاقستان و روسیه که میتوان به آن پرداخت کلید واژهی "احترام به تمامیت ارضی" است که در اکثر سخنرانیهای توکایف به آن اشاره شده است و حتی در سخنرانی خود در سن پترزبورگ و در حضور پوتین نیز بار دیگر از "لزوم احترام به تمامیت ارضی کشورها" گفت که میتوان آن را نشانه ای از وجود نگرانی پنهان این کشور در مورد رفتار آتی روسیه دانست. نکته ای که با بررسی سخنان پوتین و برخی مقامات روس در ماهها و سالهای گذشته در خصوص مناطق روس نشین قزاقستان نمیتوان آن را بیمورد دانست. پیش از این پوتین سال ۲۰۱۸ در یک مصاحبه گفته بود نظربایف باهوشترین رهبر منطقه است زیرا او موفق شد در سرزمینی دولت ایجاد کند که پیشتر هیچ دولتی (حاکمیت مستقلی)در آن وجود نداشت و خواستار الحاق قسمتهایی از اراضی قزاقستان به روسیه شده بود و مدعی شد که این اراضی در دوران شوروی سابق به قزاقستان هدیه داده شده بود. طی ماههای اخیر نیز دیگر چهرههای رسانهای و سیاسی روس هم اظهارات مشابهی را مطرح کرده بودند. در اجلاس سنت پترزبورگ نیز سخنان پوتین در خصوص روسیه تاریخی به نوعی با اشاره به این مواضع در قزاقستان، تعبیر شد.
جمعبندی
در حالی که روسیه از نظر سیاسی و اقتصادی در حال مقابله با انزوای تحمیلی از سوی غرب است، قزاقستان مصمم است روابط خود را با کشورهای اروپایی و غرب، گسترش دهد. قزاقستان بنا بر سیاست های بلند پروازانه اقتصادی خود در تلاش است تا خود را به عنوان یک کشور با سیاست همه جانبه گرایی، از تبعات این شکاف ژئوپلیتیکی بین مسکو و غرب در امان نگه دارد. سیاستی که با توجه به پیوندهای گسترده روسیه و قزاقستان کاری دشوار بنظر میرسد، زیرا توکایف، رئیس جمهور قزاقستان به رهبران اتحادیه اروپا اطمینان داده است که می توانند روی قزاقستان برای غلبه بر بحران انرژی حساب ویژهای باز کنند. تحلیلگران اظهارات توکایف در سن پترزبورگ را به یک «نقطه عطف» در روابط قزاقستان و روسیه تعبیر کرده و گفتهاند به نظر میرسد نورسلطان در حال جدا کردن راه خود از مسکو است. مقامات کرملین تا کنون در این باره اظهار نظر رسمی نکردهاند، اما حکم دادگاه روسی درباره تعلیق فعالیت کنسرسیوم خط لوله کاسپین میتواند نشانه واکنش عملی مسکو به این قضیه باشد. در چند ماه گذشته آشکار شد که مسیر جدید سیاست خارجی که توسط قزاقستان انتخاب شده است در جهت تغییر پارادایمی روابط با روسیه است. به نظر می رسد توکایف توانسته است به صورت دیپلماتیک، اما در عین حال قاطعانه نشان دهد که بر خلاف سلف خود، اساساً در روابط با طرف روسی و در بحث منافع ملی قزاقستان، بر اساس عمل گرایی رفتار خواهد کرد.
انتهای مطلب/