برآوردهای اولیه حاکی از آن است که طی سه سال آینده فشارهای ایالات متحده آمریکا بر دولت ازبکستان در حوزههای مختلف افزایش خواهد یافت. محور اصلی این فشارها در سطوح سیاسی و امنیتی در موضوع انتقال قدرت پس از شوکت میرضیایف متمرکز خواهد بود. در حوزه گفتمانی اما در رسانهها و از طریق شکلدهی به یک جریان اپوزیسیون قدرتمند بهعنوان اهرمی کارآمد این اعمال فشار صورت خواهد گرفت.
مطالعات شرق/
*کارگروه آسیای مرکزی موسسه مطالعات راهبردی شرق
مقدمه
روابط آمریکا با کشورهای آسیای مرکزی کمتر از ویژگی ثبات برخوردار بوده است. بر هم خوردن دینامیسمهای موازنهای چندجانبهگرایانه در سیاست خارجی کشورهای آسیای مرکزی و یا تغییر رویکردهای آمریکا نسبت به روسیه، چین و یا خود کشورهای آسیای مرکزی عامل این بیثباتیها بوده است. از این منظر، روابط آمریکا با این کشورها همواره در یک نمودار سینوسی از همگرایی و واگرایی در نوسان بوده است. در خصوص ازبکستان اما این نوسانات شدیدتر بوده است. در دوره اسلام کریماف در حالی که دو کشور در حمله به افغانستان همکاریهای نسبتاً نزدیکی را تجربه کردند، پس از مسائل اندیجان سطح بالایی از واگرایی به وجود آمد که مجدداً بعد از چند سال با خروج مجدد ازبکستان از پیمان امنیت دستهجمعی، وجهه همگرایی به خود گرفت. در همین راستا در دوره ریاست جمهوری شوکت میرضیایف، با استقبال گسترده مقامات آمریکایی از روشها و رویکردهای حکمرانی دولت جدید، به نظر میرسید روند همگرایانه نسبتاً باثباتی را در روابط تاشکند- واشنگتن شاهد باشیم. با این حال به نظر میرسد با آغاز دومین دوره ریاست جمهوری شوکت میرضیایف، نخستین نشانههای واگرایی در روابط دو کشور پدیدار شده است.
روابط آمریکا و ازبکستان در دوره میرضیایف
اگرچه به نظر میرسید در بازه پس از فوت اسلام کریماف، نگرانیهایی در واشنگتن در خصوص تمام جانشینهای بالقوه او وجود داشت. عملکرد 13 ساله شوکت میرضیایف بهعنوان نخستوزیر و دست راست اسلام کریماف اصلیترین عامل این نگرانی بالقوه بود. اما با عبور از نخستین ماههای ریاست جمهوری شوکت میرضیایف، ظاهراً این نگرانیها فروکاست. نخستین نشانهها از این روند در سیاست خارجی ازبکستان، سفر تاریخی رئیسجمهور ازبکستان به تاجیکستان، قرقیزستان و ترکیه بود که هرکدام بعد از بیش از یک دهه صورت میگرفت. در کنار سیاست همسایگی خوبِ ازبکستان، شماری از تغییرات دیگر نیز در رویکردهای جدید میرضیایف نمایان شد. ازبکستان در فوریه 2018 در اقدامی بسیار بیسابقه رژیم لغو روادید را برای چند کشور و در کنار آنها برای رژیم صهیونیستی اعلام کرد که از یک سو نشانگر باز شد و خروج از انزوای سالهای گذشته داشت، و از سوی دیگر قرار گرفتن رژیم صهیونیستی در این لیست بهعنوان نشانهای از عزم این کشور برای بهبود روابط با غرب تلقی شد. سه ماه پس از آن نیز رئیسجمهور ازبکستان پس از 16 سال به واشنگتن سفر کرد و دیدار سال 2018 میرضیایف و ترامپ سرآغاز دور جدید از روابط دو کشور بود.
در دیدار ترامپ و میرضیایف دو طرف در حوزههای گوناگونی اعم از سیاسی، امنیتی و بهویژه اقتصادی توافق کردند. در پی این امر شماری از تفاهمنامهها و قراردادها نیز به امضا رسید که نتایج آن سالهای بعد مشاهده شد. در این چارچوب طی سالهای پس از آن، آمریکا و درواقع شرکتهای آمریکایی حجم قابل توجهی از پروژهها با سرمایهگذاری مستقیم را در ازبکستان اجرا کردند. حضور شرکتهای آمریکایی همچنین بهعنوان یک تسهیلگر منجر به افزایش حضور سرمایهگذاران دیگر در بازار ازبکستان نیز گردید. در گزارش سال 2021 «فضای سرمایهگذاری ازبکستان» که توسط وزارت امور خارجه آمریکا منتشر شده است، در سال 2019 مجموع سرمایهگذاری جذب شده توسط ازبکستان 9.3 میلیارد دلار بود که در سال 2020 باوجود رکود اقتصاد جهانی و شرایط دشوار ناشی از شیوع بیماری کرونا، باز هم به 6.6 میلیارد دلار رسید. تجارت دوجانبه میان دو کشور نیز از 162 میلیون دلار در سال 2016 به 550 میلیون دلار در سال 2019 رشد یافته است. این تجارت البته با صادرات 537 میلیون دلاری آمریکا برای ازبکستان مبتنی بر واردات بوده است. آمریکا همچنین در چارچوب توافقات دوجانبه وعده حمایت از عضویت کامل ازبکستان در سازمان تجارت جهانی را در ازای اعمال برخی اصلاحات اقتصادی و سیاسی داده است. ازبکستان طی این سالها در حوزه اقتصادی اصلاحات زیادی در راستای لیبرالیزاسیون اقتصادی اجرا کرده که بسیاری از شاخصهای این کشور را ارتقاء داده است. در زمینه کاهش و تعلیق تحریم پنبه ازبکستان نیز توافقاتی در این دوره صورت گرفته که همچنان به طور کامل نتیجه ملموسی را در پی نداشته است.
در کنار این موضوع توافقات دیگری نیز در حوزه سیاسی و ژئوپلیتیک میان آمریکا و ازبکستان طی این سالها به دست آمده است. نقشآفرینی فعال ازبکستان در اجرای پلتفرم 1+5 آمریکا و آسیای مرکزی مهمترین وجه و نمود این همکاریها بوده است. تاشکند همچنین نقطه کلیدی و تمرکز اجرای استراتژی اتصال آسیای مرکزی و جنوبی در راهبرد جدید اعلانی از سوی آمریکا در سال 2020 محسوب میشود. در همین حال در شماری از روندهای سیاسی و امنیتی بینالمللی نیز ازبکستان با آمریکا همراه بوده است. شاید مهمترین وجوه از این همراهی را بتوان در برخی بحرانهای منطقهای خاورمیانه نظیر یمن و یا عضویت ازبکستان در صندوق سرمایهگذاری آبراهام و حمایت از عادیسازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی در نظر گرفت. در افغانستان نیز به نظر میرسد نوعی همگرایی اولیه میان ایدههای آمریکا و ازبکستان وجود داشته و دارد. ازبکستان همچنین شمار زیادی از اصلاحات سیاسی- اجتماعی مد نظر آمریکا را نیز به اجرا در آورده که بارزترین نمود آن را میتوان صدور مجوز فعالیت آزادانه برای رسانههای آمریکایی از جمله رادیو آزادی در نظر گرفت. در عین حال در حالی که در سال 2018 دو کشور از آغاز دوره جدیدی از «مشارکت راهبردی» خبر دادند، اخیراً آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا تصریح کرده که شرایط برای تعمیق مشارکت راهبردی آمریکا و ازبکستان فراهم است.
زمینههای احتمالی واگرایی در دور دوم ریاست جمهوری میرضیایف
باوجود روند همگرایانه روابط طی سالهای اخیر، به نظر میرسد طی ماههای اخیر و بهویژه با آغاز دور دوم ریاست جمهوری شوکت میرضیایف، اولین زمینههای واگرایی در روابط ازبکستان و ایالات متحده آمریکا به وجود آمده است. اولین و مهمترین زمینه واگرایی تداوم قدرت شوکت میرضیایف است. در حالی که میرضیایف طی سالهای اخیر توانسته محبوبیت قابل توجهی به دست آورد و روند توسعه ازبکستان نیز به خوبی مؤید این فرایند میباشد، بسیاری از رسانهها و نهادها غربی بازخوردهای مناسبی نسبت به پیروزی میرضیایف در انتخابات ریاست جمهوری نداشتند. ممانعت از ثبتنام جهانگیر عطاجاناف و نیز مواضع برخی احزاب جدید نظیر «حقیقت و ترقیات» و یا «خلق منفعتلری» عامل این موضع بود که تفاوت انتخابات برگزار شده با موارد مشابه در دوره کریماف را پایین میدانست. در وبسایت بنیاد کارنگی مسکو نیز مقالهای به قلم تیمور عمراف منتشر شده تحت عنوان «در ازبکستان چالش واقعی اکنون آغاز میشود». در این یادداشت عمراف ضمن بررسی شرایط اقتصادی و اجتماعی دوره نخست میرضیایف، تداوم کار او در دوره دوم را بسیار دشوار پیشبینی میکند.
در همین حال مقامات آمریکایی از هماکنون نگران تداوم قدرت میرضیایف برای دوره سوم هستند و احیاء برخی آلترناتیوهای درونی و بیرونی احتمالا یک راهبرد جدی طی سالهای آتی خواهد بود. درحقیقت، آمریکا تمام تلاشش را خواهد کرد تا میرضیایف در پایان دوره دومش از قدرت کنارهگیری کرده و یک گزینه لیبرالتر و غربگراتر در ازبکستان زمام امور را به دست گرفته و اصلاحات مد نظر میرضیایف را با سرعت و عمق بیشتری اجرا کند. این امر در حالی که می تواند زمینهسازِ مذاکره با گزینههای بالقوه جانشینی شود، ممکن است واکنشهایی را در دولت ازبکستان هم به وجود آورد. در همین حال، نهادسازی و ایجاد بسترهای عمومی برای پذیرش این موضوع که واکنشهای دولت در بستهتر شدن فضای سیاسی را در بر خواهد داشت، پیامد دیگری از چنین رویکردی خواهد بود.
روند اصلاحات، محور دیگری است که ممکن است زمینههای جدیدی برای واگرایی میان آمریکا و ازبکستان به وجود آورد. با وجود اعمال گسترده اصلاحات در سطوح مختلف و طراحی یک برنامه اصلاحی بلندمدت از سوی دولت میرضیایف، رسانهها، نهادها و مقامات آمریکایی به کرات از «کند بودن» روند این اصلاحات انتقاد کردهاند. دولت میرضیایف با هدف پیشگیری از گسستهای اجتماعی- سیاسی احتمالی، در یک بستر تدریجی اجرای اصلاحات را مد نظر قرار داده است. در کنار این موضوع محور مناقشهبرانگیز جدیدی که در روابط آمریکا و ازبکستان در حال ظهور است، انتقال از یک سیاست احتمالی رگرسیون (بازگشت به گذشته) و یا جایگزینی مدلهای اقتدارگرایی در ازبکستان است. بهعنوان یک نمونه کاهش تعرفههای واردات بهعنوان بخشی از لیبرالیزاسیون اقتصادی در سال 2019 مورد استقبال غرب قرار گرفت، اما افزایش مجدد این تعرفهها، انتقادات زیادی را برانگیخت. در عین حال، تبعیت از مدلهای روسی در حوزه کنترل اجتماعی نظیر تصویب قانونی مشابه «قانون اطلاعات شخصی» و یا شکلدهی به گروههای بلاگر ملیگرا در شبکههای اجتماعی مصادیقی از آن محسوب میشود.
در کنار این موارد، موضوعات دیگری نیز همچون روند هستهای شدن ازبکستان توسط شرکت دولتی روسیه «روس اتم» و عضویت ازبکستان در اتحادیه اقتصادی اوراسیا میتواند ازبکستان را به برخی خطوط قرمز جدید غرب نزدیک کند. طی سالهای اخیر ازبکستان عضویت همزمان در سازمان تجارت جهانی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا را آغاز کرده و اکنون در هر دو سازمان بهعنوان عضو ناظر فعالیت میکند. تبدیل وضعیت ناظر ازبکستان به دائم در اوراسیا که با تهدیدهای متعدد مقامات آمریکایی در این بازه مواجه شده است، زمینهای برای واگرایی میباشد. همچنین مقامات آمریکایی نسبت به هستهای شدن ازبکستان و متعاقب آن گرایشات جدید قزاقستان به تأسیس نیروگاه هستهای با حمایت روسیه، بسیار بدبین هستند. گفتمان رسانهها و مقامات غربی طی سالهای اخیر «هستهای هراسی» و اثبات عدم صرفه اقتصادی و نیز بزرگنمایی خطرات احداث نیروگاه اتمی در ازبکستان بوده است.
نخستین نشانهها
بازخورد برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ازبکستان در گزارشهای رسمی و رسانههای مطرح آمریکایی نخستین نشانه از رویکرد جدید آمریکا نسبت به ازبکستان دارد. وزارت امور خارجه آمریکا پس از برگزاری انتخابات در گزارشی تصریح کرد که «ایالات متحده آمریکا از حق رأی دادن مردم ازبکستان در انتخابات حمایت میکند و بر این نظر است که بر اساس یافتههای مأموریت ناظرین سازمان امنیت و همکاری اروپا این انتخابات به صورت مسالمتآمیز و با مشارکت بالای مردم برگزار شد. اما این نگرانی وجود دارد که انتخابات در محیط سیاسی بسیار محدودی برگزار شد که در آن برخی اقدامات مهم حفاظتی انجام نشده بود». با این حال در رسانههای رسمی و دولتی آمریکایی نظیر رادیو آزادی (در هر دو سرویس ازبکی و نسخه اصلی انگلیسی) و حتی صدای آمریکا این انتخابات به صورت منفی بازخورد یافت. در رسانههای اروپایی اگرچه وضعیت کمی بهتر بود، اما کماکان وجوه انتقادی آن غالب بود. این موضوع برای دولت ازبکستان که شدیداً به فکر ترمیم وجهه بینالمللی خود بهعنوان یک کشور دموکراتیک است، پرهزینه و ناخوشایند بود.
در کنار این اقدام اما موردی که بیش از همه جلب توجه میکند، شکلگیری گروههای فشار ضدازبکستان در آمریکا است. پس از عدم موفقیت کامل دولت ازبکستان برای تعلیق و یا رفع تحریمهای پنبه این کشور، این بار گروههایی که شماری از سناتورهای آمریکایی در صدر آنها قرار دارند، برای اعمال فشار به دولت ازبکستان در زمینه حقوق بشر برنامهریزی میکنند. باب مندز، از سناتورهای دموکرات و رئیس کمیته روابط خارجی سنا، دولت بایدن را برای اعمال فشار بیشتر به رهبران دولت ازبکستان در نشست آتی گفتوگوهای دو کشور در زمینه حقوق بشر فراخوانده است. در نامه شماری از سناتورهای آمریکایی اگرچه به پیشرفتهای ازبکستان اشاره رفته، اما همچنین تصریح شده که همچنان وعدههای شوکت میرضیایف عملی نشدهاند. در این نامه همچنین سناتورها نوشتهاند که «بهرغم سروصداهای گسترده در خصوص اصلاحات انجام شده، ازبکستان همچنان در میان سرکوبگرترین کشورهای دنیا قرار دارد که ریسک بازگشت به شرایط پیش از اصلاحات اخیر در آن جدی است». این نامه بر پایه آخرین گزارش دیدهبان حقوق بشر از ازبکستان تنظیم شده که در آن انتقاداتی جدی نسبت به دولت ازبکستان مطرح شده است. با این حال دولت و وزارت امور خارجه ازبکستان همچنان واکنش رسمی نسبت به این اظهارات و گزارشها نشان ندادهاند.
جمعبندی
برآوردهای اولیه حاکی از آن است که طی سه سال آینده فشارهای ایالات متحده آمریکا بر دولت ازبکستان در حوزههای مختلف افزایش خواهد یافت. محور اصلی این فشارها در سطوح سیاسی و امنیتی در موضوع انتقال قدرت پس از شوکت میرضیایف متمرکز خواهد بود. در حوزه گفتمانی اما در رسانهها و از طریق شکلدهی به یک جریان اپوزیسیون قدرتمند بهعنوان اهرمی کارآمد این اعمال فشار صورت خواهد گرفت. دولت بایدن بهعنوان یک دولت دموکرات نیز قابلیتهای بیشتری برای طرح انتقادات جدی در حوزههای حقوق بشر و دموکراسی داشته و از قابلیتهای کمتری در معاملههای جایگزین (در مقایسه با جمهوریخواهان) برخوردار است. در حوزه اقتصادی اما پیشبینیها بر تداوم روند رو به رشد فعلی استوار است. به نظر میرسد واشنگتن برای وابستگی اقتصادی تاشکند و تعمیق آسیبپذیری در صورت تهدید به اعمال فشارهای اقتصادی، این روند را تداوم خواهد داد. با این حال، دولت ازبکستان در یک واکنش منطقی ضمن لابی برای کاهش فشارها (احتمالا به واسطه برخی کشورهای اروپایی، رژیم صهیونیستی و حتی ترکها و اعراب)، رویکردها موازنهای را نیز در دستور کار قرار خواهد داد. در چنین بستری در کنار تعمیق مناسبات با چین، روسیه و حتی اروپا، شکلدهی به روابط پایدار اقتصادی و سیاسی بهویژه با کشورها مستقل و با قدرت میانه، نظیر ایران، ترکیه، پاکستان و کره جنوبی، جزو اولویتهای این کشور خواهد بود. این امر فرصتی طلایی را برای تثبیت روابط ایران و ازبکستان در سه سال نخست دوره اول ریاست جمهوری حجتالاسلام رئیسی و احتمالا سه سال نخست از دوره دوم ریاست جمهوری شوکت میرضیایف در اختیار دو طرف قرار میدهد.
انتهای مطلب/