دینامیکهای جدید امنیتی افغانستان و تاثیر آن بر آسیای مرکزی
سه ضلعی بازیگران امنیتی افغانستان در پیشا سقوط را حکومت، طالبان و ناتو تشکیل میدادند اما در نتیجه تغییراتی که روند آن از دو سال پیش آغاز و به مرداد ماه 1400 منتهی شد، دو ضلع این مثلث (حکومت افغانستان و ناتو) از گردونه بازی به طور ارادی یا غیر ارادی خارج شدند، طالبان از یک بازیگر غیر دولتی به دولتی تبدیل شد و داعش خراسان، به محور ناامنی افغانستان بدل شده است. با توجه به آن که تغییرات امنیتی افغانستان همواره سه موج را از خود متصاعد کرده است، این بار هم به دلایل مختلفی کشورهای منطقه به ویژه آسیای مرکزی در خطر تصادم با موج دوم قرار دارند.
مطالعات شرق/
این متن توسط «جاوید حسینی» پژوهشگر موسسه مطالعات شرق در کنفرانس بینالمللی قرقیزستان با عنوان «وضعیت جدید افغانستان؛ بایدها و نبایدها» ارائه گردید. این کنفرانس در تاریخ 13 آبان ماه با حضور کارشناسان و متفکران علوم سیاسی از کشورهای قزاقستان، ازبکستان، روسیه، ترکیه، آلمان، فرانسه، ایران، افغانستان و هند به میزبانی «مرکز تحلیلی و پژوهشی دین، حقوق و سیاست» برگزار شد.
دینامیک های امنیتی افغانستان قبل و بعد از به قدرت رسیدن طالبان دچار تغییراتی شده است که این تغییرات میتواند پیامدهایی را در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی در پی داشته باشد. پیش از به قدرت رسیدن طالبان، سه ضلعی بازیگران امنیتی را حکومت افغانستان، طالبان و ناتو تشکیل میدادند که دیگر بازیگران دولتی برای تامین منافع ملی خود با یک یا دو ضلع این مثلث در ارتباط بودند. در نتیجه تغییراتی که روند آن از دو سال پیش آغاز و به مرداد ماه 1400 منتهی شد، دو ضلع این مثلث (حکومت افغانستان و ناتو) از گردونه بازی به طور ارادی یا غیر ارادی خارج شدند و طالبان از یک بازیگر غیر دولتی به دولتی تبدیل شد.
در نتیجه تغییرات به وجود آمده، داعش خراسان، به محور ناامنی افغانستان بدل شده است و تغییرات جدید در امنیت افغانستان یعنی به قدرت رسیدن یک گروه شبه نظامی، خیزش قدرتمندانه یک گروه تروریستی همزمان با اقتصاد ورشکسته این کشور پازل افغانستان را پیچیدهتر از قبل کرده است.
در خلا امنیتی چند ماه گذشته و در غفلت سه بازیگر امنیتی اصلی افغانستان (دولت، آمریکا و طالبان) که پیش از این هر سه داعش خراسان را سرکوب میکردند، این گروه توانست فرصتی برای سربازگیری به دست آورد. داعش خراسان در نتیجه این خلا امنیتی توانست جغرافیای حضور خود را از دو ولایت شرقی افغانستان به دیگر مناطق از جمله شمال و شمال شرق افغانستان همجوار با کشورهای آسیای مرکزی گسترش دهد، و نتیجه آن امروز مشاهده می شود که می توان آن را خیزش مجدد این گروه در افغانستان بیان کرد. موج حملات داعش خراسان از زمان سقوط حکومت غنی تا به امروز افزایش چشمگیری داشته است و تعداد آنها تا تاریخ 12 آبان 1400 به 61 عملیات رسیده است.
نکته مهم در تغییر دینامیکهای امنیتی افغانستان برای کشورهای منطقه از جمله کشورهای آسیای مرکزی، تفاوت اهداف اعلامی داعش است. این گروه ادعای برپایی خلافت اسلامی را دارد که مرزهای این خلافت در تصور رهبران داعش بسیار گسترده است. هر چند که مقر خلافت این گروه در شامات از تصرف این گروه خارج شد اما فعالیت جنگجویان داعش همچنان در ولایتهای تعیین شده از سوی این گروه از جمله ولایت خراسان ادامه دارد.
سه موج برخاسته از افغانستان
طبق تجربه چهار دهه گذشته، تحولات امنیتی افغانستان همواره سه موج ایجاد کرده است؛ موج اول در درون افغانستان است. موج دوم کشورهای منطقه را فرا گرفته و موج سوم در سطح بینالمللی اثرگذار است. موج اول تغییرات دینامیکهای امنیتی درون افغانستان خود را نشان داده و خواهد داد. به نظر میرسد برخلاف سابق که انجام عملیات علیه حکومت وقت افغانستان به ریاست اشرف غنی در اولویت نخست نبردهای داعش خراسان قرار نداشت، اکنون نوک پیکان حملات علیه حکومت طالبان است و در کنار آن اهداف سابق از جمله هدف قرار دادن شیعیان کماکان پیگیری خواهد شد. انتظار میرود این ناامنیها تحت تاثیر متغیرهای متعددی شدت یابد. با توجه به بحث این کنفرانس، در سطح منطقه، کشورهای آسیای مرکزی نیز مستعد تصادم با موج دوم برخاسته از ناامنی افغانستان هستند که از میان چند دلیلی به ذکر دو دلیل بسنده میکنم. نخست این که داعش بر خلاف طالبان، اهداف فرامرزی دارد و فعالیت آن در سطح افغانستان متوقف نخواهد ماند. تفاوت این دو هدف ممکن است خود را در شرایط جدید نشان دهد. دومین دلیل وجود جنگجویان و گروههایی از آسیای مرکزی در ساختار داعش رقه و داعش خراسان است. تاثیر و نفوذ جنگجویان آسیای مرکزی در داعش خراسان به قدری است که آنها در یک مقطع زمانی در پی کسب کرسی امیری / رهبری داعش خراسان بودند. پس از کشته شدن حسیبالله رهبر داعش خراسان، جنگجویان آسیای مرکزی در درون داعش خراسان با رهبری اسلم فاروقی (تبعه پاکستان) مخالفت کردند و خواهان تعیین معاویه ازبکستانی به عنوان رهبر بودند. پس از به نتیجه نرسیدن این هدف، در سال 2017 معاویه ازبکستانی از فرماندهان حرکت اسلامی ازبکستان، اقدام به تاسیس شاخه جدیدی از داعش خراسان در شمال افغانستان کرد. دلیل این اقدام، اولویت آسیای مرکزی برای نیروهای تحت امر معاویه ازبکستانی بود. امروز که داعش خراسان جان تازهای گرفته است و نیروهای خارجی از جمله جنگجویان آسیای مرکزی هنوز در ساختار آن قرار دارند، آسیای مرکزی بالتبع در دستور کار آنان خواهد بود.
از سال 2015 تا اواخر حکومت اشرف غنی، سه نیروی موازی داعش خراسان را مهار میکردند؛ نیروهای امنیتی افغانستان، حملات هوایی آمریکا و طالبان. در نتیجه تغییر دینامیکهای امنیتی افغانستان، اکنون طالبان به تنهایی باید داعش خراسان را مهار کند که با توجه به روند رو به رشد حملات این گروه در دو ماه گذشته، چشم انداز مثبتی از توان دفاعی طالبان در این زمینه دیده نمیشود. به همین دلیل اگر تغییری در دینامیکها به وجود نیاید، کشورهای منطقه از جمله آسیای مرکزی باید احتمال تصادم با موج دوم برخاسته از افغانستان را جدیتر از قبل در دستور کار خود قرار دهند.
استراتژی احتمالی داعش برای کشورهای آسیای مرکزی
با توجه به تجربه ای که داعش خراسان در افغانستان کسب کرده است، این گروه احتمالا در برخی کشورهای آسیای مرکزی ایجاد سلولها ده تا بیست نفری را پیگیری خواهد کرد. این استراتژی در پایتخت افغانستان به رغم تدابیر امنیتی شدید به خوبی نتیجه داد و می تواند الگویی برای کشورهای همجوار باشد. این سلول ها در شهرهای مختلف پراکنده شده و حملاتی به مراکز مهم با برد خبری بالا انجام خواهد داد. همین الگو تقریبا در پاکستان هم پیگیری میشود.
تبلیغ اندیشه سلفی جهادی و سربازگیری از طریق شبکه های اجتماعی
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد، داعش در تمام ولایات خود از جمله ولایات خراسان از جنگ هیبریدی استفاده می کند. هفته نامه النبا منتشر شده از سوی داعش رقه و فعالان داعش از بستر شبکههای اجتماعی وظیفه جنگ نرم را به زبانهای مختلف به پیش می برند. این بخش از جنگ که برای جوانان اسلام گرای ناراضی از حکومت ها جذاب است، نقش مهمی در سربازگیری داعش دارد. مصاحبههای منتشر شده از سوی جنگجویان دستگیر شده داعش خراسان نقش این جنگ نرم را به خوبی بازگو میکند.
توصیهها
در کنار سایر اقداماتی که به طور قطع دولتمردان و بخشهای امنیتی هر کشوری به آنها توجه دارند، مقابله با جنگ نرم داعش است. این مهم میتواند حکم پیشگیری با هزینههای کمتر را داشته باشد.
جریانهای معتدل اسلامی منطقه باید اجازه فعالیت یابند تا خطر گرایش جوانان به سوی جریانهای افراطی کاسته شود.
برگزاری مانورهای نظامی و بمباران پهپادی به تنهایی برای مقابله با داعش خراسان موثر نیست و این مسیر ناموفق را نیروهای آمریکایی در ۱۵ سال اخیر طی کردهاند.
همکاری کشورهای منطقه برای مبارزه با تروریسم در افغانستان بسیار مهم است. در کنفرانس تهران که با حضور نمایندگان منطقه در ماه اکتبر برگزار شد، به این همکاری اشاره شد و اقدامات عملی و هماهنگ کشورهای منطقه برای مبارزه با تروریسم به ویژه خطر داعش خراسان باید در دستور کار فوری قرار گیرد.