ایران شرقی/
*یادداشت اختصاصی بختیار ارگاشف
نشست معاونان وزرای حمل و نقل ازبکستان، افغانستان و ایران ممکن است یک گام جدی در پیشبرد پروژههای حمل و نقل- ارتباطی باشد که دارای چشمانداز جدی هستند.
اگر این وضعیت را از لحاظ ژئواکونومیک بررسی کنیم، اجرای پروژههای حمل و نقل- ارتباطی بین ازبکستان، افغانستان و ایران، بخش بسیار جدی و مهم ارتباطات حمل و نقل بزرگی است که باید کشورهای اوراسیای بزرگ را به محور "جنوب - شمال" متصل کند. این یک بخش مهم است. لازم به ذکر است که اینگونه پروژهها دارای نه تنها ابعاد ملی و منطقهای، بلکه همچنین دارای اهمیت جدی کلان منطقهای و قارهای بوده و کشورهای مستقر در محور "شمال- جنوب" قلمروی اوراسیای بزرگ را با ارتباطات حمل و نقل پیوند میدهد.
در اواخر سالهای 2000، زمانی که راهآهن "حیرتان- مزارشریف" که توسط کارشناسان ازبکستان ساخته شده است، راهاندازی شد، اولین راهآهن 100 کیلومتری بود که باید به آغازی برای کریدور حمل و نقل جدی تبدیل میشد و راهآهنهای ازبکستان و ایران را به هم متصل میکرد.
همانطور که ما میدانیم، یک تجربه موفق همکاری سه جانبه، بین ازبکستان، ترکمنستان و ایران وجود دارد . زمانی که در نیمه دوم سالهای 90 ارتباط ریلی مستقیم بین سه کشور برقرار شد و مسیر تجن- سرخس ساخته شد و محمولههای ریلی به طور مستقیم از مبدا ازبکستان و از طریق ترکمنستان و ایران به بنادر ایران منتقل شدند. بندرعباس در ساحل خلیج فارس یکی از مراکز اصلی حمل و نقل بود که ازبکستان از طریق آن شروع به صادرات محصولات خود کرد. در 20 سال اخیر، بیشتر صادرات الیاف پنبه از ازبکستان از طریق بندر عباس صورت میگرفت. این یک پروژه بسیار جدی و مهم بود. در عین حال، نه تنها محمولهها از ازبکستان وارد بندر عباس میشد، بلکه این بندر، نقطهای بود که اکثر جریان واردات کالاها به ازبکستان از آن صورت میگرفت. بدین ترتیب، کشورهای ما دارای تجربه مثبت خاص در اجرای مشترک پروژههای حمل و نقل- ارتباطی هستند.
این کشورها میتوانند در مورد اجرای پروژه اتصال راهآهن مزارشریف به هرات، به توافق برسند. از دیدگاه من، هم ازبکستان، هم افغانستان و هم ایران میتوانند به طور موثرتر ظرفیت حمل و نقل-ترانزیتی خود را محقق کنند. اگر این مسیر ساخته شود، محمولهها نه تنها از ازبکستان به ایران منتقل میشوند، بلکه محمولههای روسیه و قزاقستان نیز میتوانند از این مسیر استفاده کنند. این مسیر از لحاظ لجستیکی یک مسیر مناسب برای دسترسی به بنادر ایران است.
اگر در مورد مشکلات صحبت کنیم، تنها محاسبات اقتصادی نیستند که مانع اجرای این پروژه میشوند. در اینجا، عوامل سیاسی از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردارند. یکی از این عوامل این است که متاسفانه در افغانستان تا کنون نیروهای سیاسی مختلف، توافق سیاسی داخلی نداشتهاند. این امر باعث میشود که اجرای پروژههای حمل و نقل- ارتباطی جدی به تاخیر بیفتد. عدم حل و فصل مسئله افغانستان و عدم اجماع، تاثیر منفی بر اجرای اینگونه پروژههای حمل و نقل- ارتباطی بزرگ دارد.
دومین عامل سیاسی، عامل تقابل روزافزون بین ایران و آمریکا و متحدان آن است. همانطور که به نظر میرسد، صرف نظر از اینکه چه کسی در کاخ سفید نشسته است، فشار و جنگ تحریم علیه ایران ادامه خواهد یافت، چرا که هر دو طرف دارای منافع ژئوپلیتیک متناقض جدی هستند. این عامل، خطرات سیاسی و ژئوپلیتیکی جدی را برای اجرای پروژه راهآهن "مزارشریف-هرات" و دسترسی به بنادر ایران به دنبال دارد. بدون شک، اجرای این گونه پروژهها با توجه به عوامل سیاسی و ژئوپلیتیکی دشوار خواهد بود. متاسفانه این همان چیزی است که امروز اتفاق میافتد، چرا که این پروژه ممکن است اجرا شود، اما تاثیر این عوامل به تاخیر عملیاتی شدن آن منجر میشود.
در این پروژه، این واقعیت برای ازبکستان بسیار مهم است که در حال حاضر، همکاری جدی در حوزه حمل و نقل-ترانزیتی بین ایران و هند برقرار شده است. این همکاری بیشتر در اجرای موثر و عملیاتی پروژه مدرنیزهسازی بندر ایرانی چابهار که در سال دریای عرب واقع است، نمود پیدا کرده است. این بسیار سودمند است، چرا که حمل و نقل بار از طریق بندرعباس با تمام امتیازهای خود، همواره به دلیل محدودیتهای غیرمتعارفی که به هنگام خروج از تنگه هرمز برای کشتیهای وجود دارد، دشوار بوده است.
اگر پروژه مدرنیزهسازی بندر چابهار که هند حدود 700 میلیون دلار در آن سرمایهگذاری کرده است، تکمیل شود و پروژه نصب راهآهن از مزارشریف تا هرات و بعدها تا خاک ایران اجرا شود، میتوان به بندر چابهار دسترسی پیدا کرد. این یک پروژه بسیار جالب از لحاظ حمل و نقل-لجستیکی است که امکان دسترسی به سواحل دریای عرب را فراهم میآورد.
باید درک کرد که هنوز هم امکان اتصال این شاخه به شاخه "آتامراد-امام نظر" با دسترسی به آکین و تورغندی در مرز بین ترکمنستان و افغانستان وجود دارد. اگر این مسیر هم متصل شود، کارایی پروژه مزارشریف-هرات-خاف به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
بدین ترتیب، این پروژه از لحاظ اقتصادی دارای اهمیت بسیار جدی به عنوان عامل ایجاد همکاری و شراکت موثر در حوزه حمل و نقل-ارتباطات بین کشورهای منطقه خواهد بود. همچنین تاثیر مثبت بسیار جدی بر رشد اقتصاد کشورهای منطقه خواهد داشت. افزایش گردش کالاها همواره یک مزیت برای رشد اقتصادی است. البته، باید درک کرد که کریدور حمل و نقلی که از خاک افغانستان عبور خواهد کرد، یک پیشرفت اقتصادی مثبت و جدی برای این کشور است. تجربه بهرهبرداری از مسیر "حیرتان-مزارشریف"، زمانی که ازبکستان مسئولیت آموزش کارشناسان افغانی حمل و نقل ریلی را برای بهرهبرداری از این مسیر به عهده داشت، نشان میدهد که راهآهنها و ارتباطات، منبع ایجاد مشاغل پایدار و افزایش درآمدها نه تنها برای بودجه، بلکه برای افرادی هستند که در این مسیر ریلی کار میکنند.
بدین ترتیب، دلایل بسیار جدی وجود دارد که فرآیند افزایش مذاکرات را پیرامون اجرای پروژههای مذکور تحریک میکند. از دیدگاه من، نشست مذکور بسیار مهم و به جاست. من به نتیجه موفق این مذاکرات بسیار امیدوار هستم. هر چه مذاکرات و گامها برای اجرای این پروژه بیشتر باشد، ثبات، شراکت و رشد اقتصادی برای تمام کشورهای منطقه بیشتر خواهد بود.
*مدیر مرکز طرحهای مطالعاتی "Ma'no" (شهر تاشکند)