حل و فصل نشدن اختلافات قرقیزستان با کشورهای همسایه دلایل متعددی دارد از آن جمله میتوان به فقدان اراده سیاسی لازم اشاره کرد. دومین دلیل عدم حل و فصل این اختلافها به بیثباتی سیاسی در قرقیزستان طی سالهای 2005، 2010م. (انقلابهای رنگی) باز میگردد. یکی از دلایل دیگر، مقاومت ساکنان مناطق مرزی در مورد واگذاری متقابل زمین است. برای مثال ساکنان استان باتکند در مجاورت مرز ازبکستان پیشنهاد دولت قرقیزستان را مبنی بر اجازه ورود و خروج به اتباع ازبکستان با توجه به متقابل بودن این واگذاری را ندادند. عامل دیگر در تداوم این اختلافات عدم میانجیگری بیطرف روسیه در این منازعات است. از آنجا تمامی این مرزها در چارچوب سیاستهای جمعیتی و اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفته است مسکو هرگز به اراده لازم در حل و فصل این موضوعات را در طی 29 سال گذشته از خود نشان نداده است. امروزه با توجه به کمبود منابع مختلف بخصوص آب در منطقه آسیای مرکزی، ثبات سیاسی این کشورها بسیار شکننده و غیرقابل پیشبینی خواهد بود.
ایران شرقی/
ابوالفضل آقاحسنی-پژوهشگر موسسه مطالعات ایران شرقی
مقدمه
منطقه آسیای مرکزی از ابتدای تلاش برای دستیابی به یک هویت مستقل در سالهای ابتدایی دهه 1990م. دارای ویژگیهای خاص بوده است. ایجاد و تداوم ساختارهای اقتدارگرای کمونیستی در قالب جمهوریهای تقریبا مادام العمر، اقتصادهای تک محصولی و در حال گذار، کوشش قدرتهای منطقهای و بینالمللی برای نفوذ در این منطقه، وجود منابع عظیم انرژی و به تبع آن درگیریهای متعدد در قالب انتقال خطوط انرژی و تضمین امنیت آن و چالشهایی مانند تروریسم، افراطگرایی دینی، قاچاق مواد مخدر و اختلافات مرزی از جمله ویژگیهای این منطقه در دوران پسا شوروی است.
از میان این چالشها اختلافات مرزی یکی از اصلیترین و پایدارترین مشکل در بین کشورهای این منطقه بوده است. در سالهای ابتدایی دهه 1990م. کشور قرقیزستان به عنوان نمونهای از مردم سالاری به جهان معرفی شد. تلاشهای این کشور در بحرانیترین زمان در نوع خود کم نظیر بود. در آن دوران با وجود مشکلاتی همچون محرومیت اجتماعی - اقتصادی، میراث هفتاد ساله کمونیسم و... کمتر کسی باور داشت که این کشور بتواند ساختاری دموکراتیک - هر چند نحیف- را به وجود آورد. بعد از به تصویب رسیدن قانون اساسی این کشور در می 1993م. بسیاری از رسانههای بینالمللی این کشور را «جزیره مردمسالاری» در دریایی از استبداد توصیف کردند. عسکر آقایف[1] عضو پیشین فرهنگستان علوم شوروی که در میان سیاستمداران به ارجاعاتش به الکسیس دوتوکویل [2] مشهور بود به عنوان اولین رئیس جمهور قرقیزستان انتخاب شد[3] و راه پر و پیچ و خم مردمسالاری را آغاز کرد. اما این کشور نیز به دلایل مختلف همواره در خطوط مرزی خود با همسایگان دارای چالشهای اساسی و پایدار بوده است. این کشور به دلایل موانع مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تاثیر سیاستهای مرزی شوروی هنوز اختلافات مرزی خود را با دو کشور ازبکستان و تاجیکستان، حل و فصل نکرده است. در ابتدا این کشورها به عنوان اجزای تشکیل دهنده اتحاد جماهیر شوروی با مشکلی روبرو نبودند و عبور از سرزمین هر یک از این کشورها به صورت عادی انجام میگرفت.
برخی از تحلیلگران مسائل منطقهای بر این عقیده بودند که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این کشورها دچار اختلافات مرزی نخواهند شد. در دوران حکومت کمونیستها، سیاستگذاران مسکو بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی اصلی این کشورها و با نادیده گرفتن پیوندها و ارتباطات قومی و طایفهای در این منطقه و تنها با توجه به نیازهای اتحاد جماهیر شوروی در ابعاد مختلف، مرزهای این کشورها، ترسیم شد. با توجه به منابع مختلف طبیعی در نقاط مرزی این سه کشور، امروزه هر یک از آنها به دنبال حل و فصل اختلافها در چارچوب منافع خود هستند. که نتیجه آن چیزی جزء اختلاف و درگیریهای مرزی متعدد نیست. قرقیزستان که در دوران شوروی به نام «قرقیزیا» معروف بود یکی از این کشورهاست که همواره اختلافهای مرزی، یکی از دغدغههای اصلی سیاست خارجی آن است. از قرقیزستان به عنوان یک کشور «محصور در خشکی»[4] در ادبیات ژئوپلیتیک جهان یاد میکنند. مساحت کل این کشور 199951 کیلومتر مربع است. قرقیزستان با کوهها احاطه شده و با کشور چین(1084/35)، قزاقستان (1241/58)، ازبکستان(1378/44) و تاجیکستان (970/8) هم مرز است. قرقیزستان به عنوان تأمینکننده مواد معدنی مانند جیوه، سرب، مس، روی، نقره، آنتیموان و طلا نقش اساسی در بخش اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی داشت و بسیاری از صنایع در اقتصاد سوسیالیستی شوروی به این مواد نیاز داشتند. یکی دیگر از متغیرهای تاثیرگذار در اختلافهای مرزی در این منطقه وجود منابع زیاد آب در کشور قرقیزستان است این کشور بر خلاف همسایگان خود دارای نفت و گاز نیست لذا منابع آبی این کشور نقش مهمی در منازعات مرزی با همسایگان دارد. فروش آب به همسایگان، ساخت سدهای برق آبی، صادرات انرژی برق و استفاده از آن در مصارف کشاورزی از دلایل اهمیت منابع آبی در منطقه هستند[5].
یکی از این منابع آبی، رودخانه نارین قرقیزستان است که در ازبکستان نیز جریان دارد و روسیه توافق کرد یک نیروگاه برق آبی به نام "کامبرآتا 1" را بر روی این رودخانه احداث کند. این اقدام با واکنش ازبکستان روبرو شد و آن را عاملی برای درگیریهای آینده در منطقه بر سر منابع آبی دانست[6]. علاوه بر مسائل اقتصادی، قرقیزستان از زمان استقلال با چالشهای سیاسی متعددی نیز روبرو بوده که بر اختلافات مرزی این کشور تاثیر گذاشته است. جمهوریهای آسیای مرکزی در دوران اتحاد جماهیر شوروی مجاز به اجاره بلندمدت سرزمین از یکدیگر بودند که این موضوع باعث شکلگیری سرزمینهای اجارهای به صورت جزایر جدا افتاده از سرزمین اصلی در درون کشورهای دیگر شد. به عنوان مثال، استان باتکند که در جنوب غربی قرقیزستان واقع شده است، حاوی هفت قلمرو متعلق به تاجیکستان و ازبکستان است.
شکل1. درونبومها و برونبومها در دره فرغانه
Source: Roman Muzalevsky,
Border Disputes in the Ferghana Valley Threaten to Undermine Regional Trade and Stability (Washington, DC: The Jamestown Foundation, August 2014), accessed January 25, 2015,
http://www.jamestown.org/programs/edm/single/
بعد از استقلال کشورهای آسیای مرکزی مرزهای حکومتی در حوزه کشورهای مستقل مشترک المنافع(CIS) تغییر نکرد و هیچ کدام از کشورها به این مرزها اعتراضی نکردند و عبور آزادانه از مرزها انجام میگرفت. اما دو تحول در پایان دهه 1990م. باعث اهمیت موضوع تعیین مرزها شد. نخست، فعالیت چریکهای مسلح که از سال 1999 تا 2000م. با هدف سرنگونی رژیم اسلام کریماف در ازبکستان از طریق تاجیکستان و قرقیزستان وارد این کشور شدند که این موضوع با مینگذاری و محدودیت تردد در مرزهای ازبکستان همراه بود و از آنجا که خطوط مرزی مشخص نشده بود باعث نگرانی همسایگان، از این اقدام یک جانبه ازبکستان گردید. دومین مسئله اعمال رژیم روادید از سوی برخی از کشورهای آسیای مرکزی و اعلامیه 30 آگوست 2000م. روسیه مبنی بر خروج از "توافقنامه بیشکک" سال 1992م. بود که اجازه سفر بدون روادید را به همه کشورهای عضو میداد. این تصمیم مسکو به نگرانیهای امنیتی به خصوص قاچاق مواد مخدر، مهاجرت غیرقانونی و اعتقاد به حضور تروریستها و باندهای جنایتکار سازمان یافته در کشورهای مستقل مشترک المنافع، گره خورده است. در نتیجه لازم شد پاسگاههای مرزی در مرزهای توافق شده ایجاد شود و کشورهای عضو را ترغیب به پیشبرد مذاکرات مرزی کرد. ازبکستان با اجرای سخت رژیم روادید در سال 1999م. جریان عادی حمل و نقل در منطقه را پیچیده کرد و باعث نگرانی کشورهای آسیای مرکزی در مورد عواقب مشخص نشدن مرزها شد[7].
قرقیزستان با وجود مشکلات متعدد خواهان حل و فصل مسائل در چارچوب حقوق بینالملل و حسن همجواری بود. اما همسایگان این کشور با استفاده از بیثباتی سیاسی برخی از مناطق مرزی قرقیزستان را تصرف کردند. برای مثال گلههای احشام چینی برای استفاده از مراتع به عمق خاک قرقیزستان نفوذ میکردند و ازبکستان پستهای مرزی خود را به سمت سرزمینهای قرقیزستان پیش میبرد و تاجیکستان با استقرار در سرزمینهای خالی از سکنه قرقیزستان، که ساکنانش به خارج از کشور یا به شهرهای دیگر مهاجرت کرده بودند، مناطق بزرگی را در داخل استان باتکند به تصرف در آورد. نخستین رئیس جمهور قرقیزستان، "عسکر آقایف" هنگامی که مردم شروع به اعتراض مسالمتآمیز نسبت به واگذاری زمین به چین کردند برخورد خشونتآمیزی از خود نشان داد و در نهایت با اعتراضات مردمی در سال 2005م. سرنگون شد. رئیس جمهور بعدی "باقیاف کورمانبک" نیز سرزمین "کارکارا" واقع در شمال قرقیزستان را به قزاقستان واگذار کرد و در سال 2010م. از قدرت کنار رفت.
این حوادث که از آن به عنوان دو انقلاب رنگی یاد میشود از عوامل مهم در تحدید مرزهای قرقیزستان با همسایگان خود بوده است[8]. یکی از موضوعات مهم در ساختار اجتماعی و سیاسی قرقیزستان تنوع قومی است. استانهای جنوبی قرقیزستان دارای مناطق ازبک نشین و هم مرز با ازبکستان هستند که این موضوع بر پیچیدگی هر چه بیشتر اختلافات مرزی میافزاید. برای مثال بعد از درگیریهای سال 1999م. ازبکستان برای مبارزه با افراطگرایی و قاچاق موادمخدر مرزهای خود را تقویت کرده است و مسائلی مانند بیکاری، تنش میان شمال و جنوب کشور نیز از دیگر عوامل کاهش توانایی دولت در حل و فصل موضوعات مرزی و مانع مذاکره و عادی سازی روابط با همسایگان است.
مسائل مرزی قرقیزستان و ازبکستان
اختلافهای مرزی میان دو کشور قرقیزستان و ازبکستان به مقررات مرزی سال 1920م. باز میگردد. این مقررات توسط اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد و تاثیرات مهم و پایداری بر ازبکهای جنوب قرقیزستان داشت. بر اساس این مقررات میان ازبکها و قرقیزها و همچنین روستاهای آنها جدایی ایجاد شد و زمینه ایجاد اختلافها، در نقاط مرزی دو کشور به وجود آمد. از سال 2002 م. کمیسیون مشترک قرقیزستان و ازبکستان برای تعیین مرزها وارد عمل شده است[9]. آخرین تلاش این کمیسیون مشترک منجر به توافق در مورد 780 کیلومتر از مرز فعلی شد. اما 50 نقطه از نواحی مرزی مشخص نشده و نیازمند شفافسازی است. چالش برانگیزترین مناطق مرزی شامل "کاناسای"، "اندیجان"، "آلابوگا"، "مخازن آبی کرکیدان" است[10] . در مقایسه با دیگر کشورهای آسیای مرکزی ازبکستان دارای جمعیت، منابع اقتصادی و قدرت نظامی بیشتری است به خصوص از نظر جمعیت شناختی و از لحاظ پراکندگی جمعیت، ازبکها در تمامی کشورهای آسیای مرکزی حضور دارند به خصوص در جنوب قرقیزستان و هم مرز با ازبکستان و بر اساس آخرین سرشماری بالغ بر 15 درصد ساکنان مرزی بین دو کشور را تشکیل میدهند. در دوران اتحاد جماهیر شوروی اسناد و توافقهای مرزی متعددی وجود داشت اما هم اکنون هر یک از کشورها بر اساس منافع خود به یکی از این توافقها استناد میکنند. در این راستا ازبکستان به توافقات بین سالهای 1924-1927م. استناد میکند در حالیکه طرف قرقیزستانی بر اسناد سال 1955م. تاکید دارد[11]. از این منظر هر دو جمهوری به دنبال حل مشکلات در چارچوب منافع خود هستند. اما ازبکستان در دوران حکومت اسلام کریماف این اختلافها را فرصتی برای به چالش کشیدن ترکیب قومی جنوب قرقیزستان و ایجاد اختلال در جریان حمل و نقل مرزی و انتقال گاز ازبکستان میدانست. چهار قسمت از سرزمین ازبکستان، فرو رفته در قلمرو قرقیزستان در دره فرغانه که شامل مناطق "سوخ"، "شاهمردان"، "قالاچا" و "خالمیان" است[12]. از میان این مناطق سوخ به دلیل تمرکز نیروهای جنبش اسلامی ازبکستان نقش مهمی در روابط دو کشور داشت[13].
اختلافات دو کشور فقط محدود به مسائل مرزی نبود، قرقیزستان بلافاصله بعد از فروپاشی شوروی اداره بسیاری از پالایشگاههای تولید بنزین و نفت در قلمرو خود را به دلیل فقدان متخصص به ازبکستان واگذار کرد. مقامات قرقیزستان ده سال بعد از استقلال، خواهان بازپسگیری همه مراکز و منابع و همچنین پرداخت غرامت 180 میلیون دلاری از سوی ازبکستان شدند اما طرف ازبک شواهد را کافی و قابل توجیه نمیدانست. از سوی دیگر قرقیزستان نیز در مورد بسیاری از مراتع اجارهای از ازبکستان در زمان شوروی همین رویه را پیش گرفت. از سوی دیگر زمانی که قرقیزستان شروع به سدسازی بر روی منابع آبی کرد، ازبکستان نیز صادرات گاز به جنوب قرقیزستان را قطع کرد و اسلام کریماف قرقیزستان را در صورت عدم توجه به کشورهای پائین دستی (ازبکستان و قزاقستان) برای بهرهبرداری از منابع آب به جنگ تهدید کرد[14].
در سال 2010م. به گفته "کوربانبی ایسکانداروف"، رئیس دپارتمان تعیین مناطق مرزی قرقیزستان،کمیته مشترکی از نمایندگان دو کشور تلاشهایی را برای مشخص کردن نقاط مرزی انجام دادند اما به دلیل حوادث آوریل و ژوئن 2010م. در قرقیزستان کار کمیسیون مشترک به طور موقت به حالت تعلیق درآمد. در می 2011م. روند تعیین مرزها دوباره آغاز شد. نکته قابل توجه این است که در اواخر سال 2009م. مقامات ازبک که در گذشته حدود 1000 کیلومتر از مرزهای مشخص شده را تصویب کردند هنگامی که مذاکرات دوباره آغاز شد پروتکل امضاء شده توسط نخست وزیر سابق قرقیزستان، دانیار اوسنوف را ارائه دادند. بر اساس این پروتکل طرف ازبکستان ادعا کرد كه برخی مناطق مرزی به طور نادرست مشخص شده است و به همین دلیل خواهان تجدید نظر در آنها بودند اما طرف قرقیزستانی پذیرش توافقات قبلی را منوط به اتمام فرایند مشخص شدن همه نقاط مرزی کرد که این مناطق شامل بیست نقطه بودند[15].
کشورهایی مانند روسیه و چین همواره نقش منفعلی به عنوان میانجی در حل و فصل اختلافات مرزی در آسیای مرکزی داشتهاند. نهادهای منطقهای مانند سازمان همکاری شانگهای نیز نگرانی نسبت به چالشهای مرزی ندارند اما سازمان ملل یا سازمان امنیت و همکاری اروپا توانایی لازم برای انجام نقش میانجی را دارند ولی هنوز ارادهای در دو کشور برای درخواست از این دو نهاد وجود ندارد. سازمان امنیت و همکاری اروپا سالها در مورد مدیریت مسائل مرزی و پیشگیری از منازعات فعالیت کرده است و در همین راستا چندین سمینار آموزشی و کنفرانس بینالمللی را برگزار کرده است. برای مثال در ژوئیه 2013 م. این سازمان با برگزاری سمینار دو روزه در قرقیزستان با موضوع تعیین مرزها در آسیای مرکزی، 30 نماینده ارشد مرزی از کشورهای تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان را با موضوعات و قوانین جدید در حقوق بینالملل مرزها آشنا کرد[16].
در این میان نزدیکی هر یک از دو کشور قرقیزستان و ازبکستان به قدرتهای منطقهای باعث افزایش تنش و نگرانی طرف دیگر خواهد شد. در سال2012م. موافقتنامهای میان بیشکک و مسکو به امضاء رسید که کارشناسان از آن به عنوان تلاقی"خطوط قرمز" یاد کردند که باعث نگرانی شدید تاشکند شد. بر اساس این توافق هر دو کشور قرقیزستان و روسیه تمایل خود را برای احداث پایگاه نظامی روسیه در استان باتکند قرقیزستان که هم مرز با ازبکستان است، اعلام کردند همچنین روسیه با کمک مالی نظامی به مبلغ یک میلیارد دلار به قرقیزستان موافقت کرد که این کمک برای افزایش امنیت مرزی اختصاص خواهد یافت و شامل خرید بالگرد، زرهپوش و تجهیزات ماهوارهای بود. از سوی دیگر در سال 2013م. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور فدراسیون روسیه سندی را امضاء کرد که به موجب آن حمایت مالی و پشتیبانی از پروژه نیروگاه کامبرآتا در قرقیزستان را تضمین میکرد[17].
مسائل مرزی قرقیزستان و تاجیکستان
مسائل مرزی قرقیزستان و تاجیکستان دارای ابعاد پیچیده و چند لایه است. این موارد شامل نقاط مرزی تعیین نشده، اقلیتهای تاجیک و قرقیز در هر دو کشور، عبور غیرقانونی از مرزها، عبور تروریستها و قاچاقچیان و مهاجرت غیرقانونی است. اما مهمترین حادثه در مناسبات دو کشور حمله اعضای جنبش اسلامی ازبکستان از خاک تاجیکستان به جنوب قرقیزستان بود که مسائل مرزی را بسیار با اهمیت کرد. ادعای تاجیکستان نسبت به بخشهایی از استان باتکند در امتداد جنوب غربی استان اوش از دهه 1980م. همواره وجود داشته است و ملیگرایان قرقیز هم ادعایی در مورد منطقه بدخشان کوهی تاجیکستان واقع در کوههای پامیر دارند.
از جمله مناطق تاجیکستان در قلمرو قرقیزستان دو ناحیه"خاروق" و "قلعه غربی" است که به دلیل وجود جمعیت زیاد تاجیک(سه برابر) نسبت به قرقیزها از کانونهای اصلی درگیری است. در این منطقه به دلیل ارزان بودن مسکن همواره هر دو قومیت تاجیک و قرقیز سعی در افزایش مالکیت دارند که به نظر بسیاری از کارشناسان این بخشی از راهبرد هر دو دولت برای تغییر ترکیب جمعیتی در این مناطق است. از دیگر مسائل مورد مناقشه وضعیت تقسیم منابع آبی در نقاط مرزی و غیر مرزی در هر دو کشور است و از آنجا که این دو کشور دارای منابع بالادستی آب در آسیای مرکزی هستند همواره نسبت به سیاستهای مربوط به استفاده از این منابع چالشهای زیادی وجود دارد[18]. از سال 2002م. تاکنون کمیسیون مشترک برای تعیین مرزها مشخص شده است. طول کل مرز دو کشور 970 کیلومتر میباشد که 406 کیلومتر مربوط به منطقه اوش و 564 کیلومتر در استان باتکند واقع است و تا به حال تنها 567 کیلومتر از مرز مشترک تعیین تکلیف شده ولی هنوز 80 نقطه مرزی که اکثر آنها در استان باتکند و منطقه "لیلک" است در انتظار شفافسازی و اقدام مشترک دو کشور است. به گفته "آلگ سلیماف"، تحلیلگر مسائل آسیای مرکزی و قفقاز، در حل و فصل اختلافات پیشرفتهای زیادی حاصل شده است اما در همان زمان برگزاری جلسات، در مناطق مرزی دو کشور درگیریهای شدید مرزی در حال وقوع بود به طوری که در 25 اوت 2013م. مرزبانان دو کشور شروع به تیراندازی به سوی یکدیگر کردند و 5 تاجیک در مرز استان "سغد" تاجیکستان زخمی شدند.
به نظر این کارشناس این درگیریها باعث افزایش تشنج و ایجاد ناامنی در منطقه میگردد و فرایند مذاکرات را با چالش روبرو میکند. وی معتقد است که فرایندهای حل و فصل مشکلات مرزی بین دو کشور قرقیزستان و ازبکستان بهتر و سریعتر پیش میرود[19].
در ابتدای تاسیس نیروهای مرزی قرقیزستان، نیروهای خدمات مرزی روسیه تا ژوئن 2005م. در مرز قرقیزستان با تاجیکستان حضور داشتند. در این مقطع روسیه به دنبال ایفای نقش رهبری در شورای فرماندهی خدمات مرزی کشورهای مشترک المنافع بود و در این راستا مشاوره هایی را به کشورهای منطقه با هدف کاهش تشنجات ارائه میداد. علاوه بر روسیه برخی از سازمانهای بین المللی و غیردولتی هم به دنبال افزایش ظرفیت کشورها در مدیریت منازعات مرزی و پیشگیری از جنگ، شروع به اقداماتی همچون برگزاری نشست، کلاسهای آموزشی و تدریس دروس مرتبط کردند. یکی از این سازمانها "برنامه مدیریت مرزی در آسیای مرکزی" است. این دوره برای مدت طولانی در همه کشورهای منطقه با عنوان "پیشگیری از درگیریهای مرزی" انجام شد. این برنامه از سال 2012 تا 2017م. برگزار شد و به طور مشترک با برنامه توسعه سازمان ملل هم تسهیل گردید و مقامات مرزی قرقیز و تاجیک این برنامه را برای کاهش تنش های مرزی به تصویب رساندند. هدف نخست این برنامه تقویت گفتگو بین ساکنان مناطق مرزی و همچنین تقویت گفتگوها میان اقوام مرزنشین با سازمانها و نهادهای مجری قانون از جمله مرزبانی و ماموران گمرک بود. علاوه بر این سازمان امنیت و همکاری اروپا متعهد است که مشکلات موجود بین قرقیزستان و تاجیکستان را برطرف سازد و از هردو طرف خواسته است تا با دفاتر این نهاد در دوشنبه و بیشکک به طور مشترک همکاری کنند[20].
فرجام سخن
حل و فصل نشدن اختلافات قرقیزستان با کشورهای همسایه دلایل متعددی دارد از آن جمله میتوان به فقدان اراده سیاسی لازم اشاره کرد. نخستین رئیس جمهور قرقیزستان، عسکر آقایف و جانشین وی، کورمانبک باقیاف، اراده سیاسی برای حل مسائل مرزی با کشورهای همسایه نشان ندادند. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کمیسیون مشترک بین دولتی شامل چین، روسیه، قزاقستان، تاجیکستان و قرقیزستان برای حل و فصل درگیری های مرزی بین چین و این کشورها تشکیل شد. این کمیسیون کار خود را بین سالهای 1990 تا 1991م. به اتمام رساند و بسیاری از اختلافات مرزی بین این کشورها را حل و فصل نمود. دومین دلیل عدم حل و فصل این اختلافها به بیثباتی سیاسی در قرقیزستان طی سالهای 2005، 2010م. (انقلابهای رنگی) باز میگردد. یکی از دلایل دیگر، مقاومت ساکنان مناطق مرزی در مورد واگذاری متقابل زمین است. برای مثال ساکنان استان باتکند در مجاورت مرز ازبکستان پیشنهاد دولت قرقیزستان را مبنی بر اجازه ورود و خروج به اتباع ازبکستان با توجه به متقابل بودن این واگذاری را ندادند. عامل دیگر در تداوم این اختلافات عدم میانجیگری بیطرف روسیه در این منازعات است. از آنجا تمامی این مرزها در چارچوب سیاستهای جمعیتی و اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفته است مسکو هرگز به اراده لازم در حل و فصل این موضوعات را در طی 29 سال گذشته از خود نشان نداده است. امروزه با توجه به کمبود منابع مختلف بخصوص آب در منطقه آسیای مرکزی، ثبات سیاسی این کشورها بسیار شکننده و غیرقابل پیشبینی خواهد بود.
انتهای مطلب/
منابع:
1.Askar Akaev
2. Alexis Tocqueville
3.کاتلین کالینز، سیاست طایفهای و گذار در آسیای مرکزی. ترجمه: الهه کولایی و محمد کاظم شجاعی، تهران: مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1397،صص17-13.
4. Land locked
5. Artyom Zozulnsky, “Kyrgyzstan: Mining Industry Overview,” accessed ,September20, 2014, http://bishkek.usembassy.gov/
6. Ruby Russel and Askar Erkebaev, “Kyrgyzstan Risks Regional Water Fight, as Russia Waits in the Wings,” Washington Times, November 9, 2012, accessed September20,2014
7. International Crisis Group
8. Ekaterina Ivashenko, “Кыргызстан: Больной Вопрос, или Как Решать Пограничные Споры” [Kyrgyzstan: A Painful Question or How to Resolve the Border Disputes], accessed October 14, 2015, http://www.fergananews.com/articles/7437.
9. Levent Demirci, “Özbekistan, Kırgızistan ve Tacikistan’ın Kesişimindeki Sorunlu Vadi’ [The Troubled Valley Intersection between Uzbekistan, Kyrgyzstan and Tajikistan], Fergana, 43.
10. Gavasay, Andijan, Burgandy array, Kerkidon reservoir, enclave
11. Salamat Alamanov, “There Is an Urgent Need for Substantive Discussion of This Matter at the Highest Level,” accessed December 29, 2014, http://www.ipp.kg/ en/news/2659/.
12. Sokh, Shahimardan, Qalacha and Khalmion
13. International Crisis Group, 14.
14. Ibid.
15. Narynkul Nazaralieva, “Твои Границы Разграничены, Уточнены, Кыргызстан?” [Are Your Boundaries Demarcated, Refined, Kyrgyzstan?], Кыргыз Туусу [Kyrgyz Tuusu], July 19, 2012, accessed February 1, 2015, http://www.gezitter org/interviews/12771__tvoi_granitsyi_razgranichenyi_utochnenyi_kyirgyizstan/.
16. OSCE, “Border Delimitation and Demarcation Topic of OSCE Meeting in Central Asia,” July 11, 2013, accessed March 9, 2015, http://www.osce.org/secretariat/ 103496.
17. Aleksandr Kuli and Marlen Laruel, “Новый Российский Курс в Центральной Азии Отказ от Политики Сферы Привилегированных Интересов в Пользу Тактики “Разделяй и Властвуй”? [New Russian Course in Central Asia Rejection of the Policy Sphere of Privileged Interests in Favor of the Tactics of “Divide and Rule”?], Ponars Eurasia 261 (June 2013): 7.
18. Ivan Merchenko, “Жениш Разаков: В Кыргызстане Процесс Делимитации Границ Анклавов в Должном Объеме Не Проводился” [Zhenish Razakov: In Kyrgyzstan, the Process of Delimitation of the Boundaries of the Enclaves Was Not Performed in the Proper Way], accessed March 14, 2015, http://arch.24.kg/ community/174757-zhenish-razakov-v-kyrgyzstane-process-delimitacii.html.
19. Allcock, 191.
20. Michael Kelleher, “Border Clashes between Kyrgyzstan and Tajikistan,” accessed March 17, 2015, http://osce.usmission.gov /sep_4_14_border_clashes.html.