نقش سازمانهای منطقهای در پیشگیری از جنگ و غیرامنیتی سازی در آسیای مرکزی
بر خلاف منطقه قفقاز جنوبی که دو جنگ فراگیر بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر مناقشه قره باغ و بین روسیه و گرجستان بر سر مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی در آن روی داده است، منطقه آسیای مرکزی تنها شاهد یک جنگ داخلی در تاجیکستان (1992- 1997) بوده است. هر چند عوامل مختلفی در شکلگیری این وضعیت متفاوت دخیل هستند، اما بدون تردید یکی از مهمترین دلایل آن نقش موثر سازمانهای منطقهای در پیشگیری از جنگ و غیرامنیتیسازی در آسیای مرکزی است.
تشکیل و گسترش سازمانهای منطقهای مانند جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع (8 دسامبر 1991)، پیمان امنیت دسته جمعی (15 مه 1992)، گروه شانگهای پنج (26 آوریل 1996)، جامعه اقتصادی اوراسیا (10 اکتبر 2000)، سازمان همکاری شانگهای (15 ژوئن 2001)، اتحادیه گمرگی اوراسیا (1 ژانویه 2010)، فضای اقتصادی اوراسیایی (1 ژانویه 2012) و در نهایت اتحادیه اقتصادی اوراسیا (1 ژانویه 2015) که از جمله مهمترین سازمانهای منطقهای با کارویژههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی- دفاعی هستند، با عضویت همه یا برخی از کشورهای منطقه آسیای مرکزی، بستر و زمینه مناسبی را برای کاهش تنشها، مدیریت اختلافات و افزایش همگرایی منطقهای فراهم کرده است. با توجه به تنش زدایی در سیاست خارجی ازبکستانِ دوره شوکت میرضیایف و پرشدن شکاف و اختلاف بین این کشور با تاجیکستان، قزاقستان و قرقیزستان و شکل گیری «نشست مشورتی رهبران آسیای مرکزی» که نوید ظهور یک سازمان منطقهای مستقل با عضویت پنج کشور منطقه (بدون عضویت چین و روسیه) را میدهد، به نظر میرسد نقش و تاثیرگذاری سازمانهای منطقهای در پیشگیری از جنگ و غیرامنیتیسازی در آسیای مرکزی تقویت نیز خواهد شد؛ در حالی که در آن سوی خزر و در منطقه قفقاز به دلیل پایداری اختلافات ارمنستان و جمهوری آذربایجان، عدم عضویت گرجستان در جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع، عدم عضویت جمهوری آذربایجان و گرجستان در پیمان امنیت دسته جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا و نیز عدم عضویت سه کشور قفقاز در ساختارهای یورو- آتلانتیکی مانند اتحادیه اروپا و پیمان ناتو، خلاء یک ساز و کار منطقهای برای کاهش تنشها، مدیریت اختلافات و افزایش همگرایی منطقهای در این منطقه به قوت خود باقی خواهد ماند.
ایران شرقی/
ولی کوزهگر کالجی- پژوهشگر ارشد موسسه مطالعات ایران شرقی
یکی از زمینهها و عوامل مهم تنش زدایی و غیرامنیتیسازی در آسیای مرکزی را باید تشکیل و گسترش سازمانهای منطقهای دانست که از یک سو، با وجود اختلافهای جدی کشورهای منطقه به ویژه در دهه 1990 مانع از جنگهای فراگیر و بین دولتی مشابه جمهوری آذربایجان و ارمنستان و گرجستان و روسیه در منطقه قفقاز شد. در واقع، یکی از تفاوتهای این دو منطقه را باید نهادسازی در آسیای مرکزی و نبود نهادسازی در قفقاز در دوران پس از فروپاشی شوروی دانست. دامنه شمول و تاثیرگذاری «ساختار منطقهای روسمحور» در منطقه قفقاز جنوبی به دلیل خروج جمهوری آذربایجان و گرجستان از پیمان امنیت دسته جمعی در سال 1999 و نیز خروج گرجستان از جامعه کشورهای مستقل مشترکالمنافع (سی. آی. اس) پس از جنگ اوت سال 2008 به تدریج رو به کاهش و ضعف نهاده است. جمهوری آذربایجان نیز تاکنون از عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا خودداری کرده است و لذا در حال حاضر، ارمنستان تنها کشور منطقه قفقاز جنوبی است که عضو پیمان امنیت دسته جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا است.
در سطح خود منطقه نیز شکاف و اختلاف شدید بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان، در عمل، مانع از شکلگیری یک سازمان منطقهای فراگیر بین سه کشور ارمنستان، گرجستان و جمهوری آذربایجان شد و طرحهایی مانند «قفقاز صلحخواه» یا «خانه مشترک قفقاز» (ادوارد شواردنادزه، رئیس جمهور سابق گرجستان) هرگز جنبه عملی پیدا نکرد. اهمیت ابعاد این موضوع زمانی روشنتر میشود که به جایگاه جنگهای منطقه قفقاز در جنگهای پس از پایان جنگ سرد توجه شود. در انتهای دهه 1990 یعنی سال 1999، بیش از 28 جنگ در سطح جهان به وقوع پیوست که 19 مورد آن، جنگ در داخل کشورها و علیه حکومتهای مرکزی بوده است و از این تعداد نیز 15 جنگ در تعقیب هدف خودمختاری یا جداییطلبی بوده است. در این بین، منطقه قفقاز با وقوع چهار جنگ جداییطلبانه (که بیشتر انگیزههای قومی- نژادی داشتهاند) یکی از بحرانیترین مناطق جهان در این دوره محسوب میشده است.[1]
در حالی که در منطقه آسیای مرکزی، تنها یک جنگ آن هم داخلی در جمهوری تاجیکستان (5 می 1992 تا 27 ژوئن 1997) روی داد و با وجود اختلافهای متعدد و جدی بین این کشور با ازبکستان و یا قزاقستان و ازبکستان هرگز جنگ فراگیری بین کشورهای منطقه شکل نگرفت و تنشها در حد درگیریهای محدود مرزی و با تلفات اندک انسانی و مالی باقی ماند که در این زمینه، نقش بازدارنده ساز و کارهای منطقهای در آسیای مرکزی بسیار شایان توجه بود. میرزُخید رَخیماف[2] در پژوهشی با عنوان «پویاییهای داخلی و بیرونی همکاری منطقهای در آسیای مرکزی»[3] به این موضوع توجه نشان می دهد و بر این باور است که موضوع ثبات و امنیت در آسیای مرکزی تاثیر مستقیمی را بر همگرایی، الگوهای همکاری منطقه ای و نهادسازی داشته است.[4]
از سویی دیگر، سازمانهای منطقه ای فعال در آسیای مرکزی علاوه بر پیشگیری از جنگ، موجب تسریعِ فرایندِ غیرامنیتیسازی در حوزههای مختلف اختلافهای سرزمینی و مرزی، توسعه مسیرهای ارتباطی، خطوط انتقال انرژی و کاهش سطح تنشهای آبی و زیست محیطی در منطقه نیز شدند که این امر در منطقهای نظیر قفقاز امکان تحقق و بروز نداشته است و در حد محدود و بیشتر توسط سازمان امنیت و همکاری اروپا پیگیری شده است. در مجموع، تشکیل و گسترش سازمانهای منطقهای، مانند جامعه کشورهای مستقل مشترکالمنافع[5] (8 دسامبر 1991)، پیمان امنیت دسته جمعی[6] (15 مه 1992)، سازمان همکاری اقتصادی یا اکو[7] (1992)، گروه شانگهای پنج[8] (26 آوریل 1996)، جامعه اقتصادی اوراسیا[9] (10 اکتبر 2000)، سازمان همکاری شانگهای[10] (15 ژوئن 2001)، اتحادیه گمرگی اوراسیا[11] (1 ژانویه 2010)، فضای اقتصادی اوراسیایی[12] (1 ژانویه 2012) و در نهایت اتحادیه اقتصادی اوراسیا[13] (1 ژانویه 2015) از جمله مهمترین سازمانهای منطقهای با کارویژههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی- دفاعی هستند که با عضویت همه یا برخی از کشورهای منطقه آسیای مرکزی[14]، بستر و زمینه مناسبی را برای کاهش تنشها و اختلافات و افزایش همگرایی منطقهای فراهم کرده است.
مارسل هاس از جمله پژوهشگرانی است که در پژوهشی با عنوان «روابط کشورهای آسیای مرکزی با سازمان همکاری شانگهای و پیمان امنیت دسته جمعی» به این موضوع توجه نشان داده است و بر نقش این دو سازمان مهم منطقهای (با وجود تفاوت در ماهیت، اهداف و کارکرد) در کاهش تنش، اختلاف و پیشگیری از جنگ و منازعه در منطقه آسیای مرکزی تاکید میکند.[15] به عنوان نمونه، با شکلگیری گروه شانگهای پنج در سال 1375 (1996)، گام مهمی در جهت حل و فصل اختلافهای مرزی بین پنج کشور قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، روسیه و چین برداشته شد[16] و با پیوستن ازبکستان به این پیمان در سال 2001 و شکلگیری سازمان همکاری شانگهای این روند تقویت نیز شد.[17] (Lanteigne, 2018)
در واقع، سازمان همکاری شانگهای، بستر و امکان انعقاد موافقتنامههای دو جانبه و یا چندجانبه را بین کشورهای آسیای مرکزی و کشورهای پیرامونی آن بویژه چین و روسیه فراهم ساخت که نقش مهمی در فرایند غیرامنیتیسازی در این منطقه ایفا کرده است.
مشابه همین نقش را در پیمان امنیت دسته جمعی شاهد هستیم که به حل و فصل بخشی از اختلافهای مرزی بین روسیه، قزاقستان، تاجیکستان و قرقیزستان کمک کرد. به همین دلیل، اکبرشاه اسکندراف در مقاله «امنیت و همگرایی در آسیای مرکزی: نقش پیمان امنیت دسته جمعی و سازمان همکاری شانگهای» به این نکته اشاره میکند که بدون وجود این دو سازمان، منطقه آسیای مرکزی یک منطقه بیثبات و جدا از جامعه جهانی باقی می ماند که این امر نتایج بسیار منفی را میتوانست برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورهای این منطقه به دنبال داشته باشد.[18]
تشکیل اتحادیه اقتصادی اوراسیا در ژانویه 2015 نیز در کاهش و مدیریت تنشهای مرزی بین کشورهای منطقه (قزاقستان و قرقیزستان به عنوان دو عضو این اتحادیه) تاثیرگذار بود؛ در حالی که کارویژه اصلی این سازمان، مسائل اقتصادی، تجاری و گمرگی است. به عنوان نمونه، بروز تنش و اختلاف در مناسبات دو کشور در جریان انتخابات ریاست جمهوری قرقیزستان در ۱۵ اکتبر ۲۰۱۷ که به دلیل حمایت آشکار نورسلطان نظربایف از عمر بیک بابانوف،[19] نامزد راستگرای قرقیزستان بوجود آمد، منجر به تنش و انسداد مرزهای قزاقستان و قرقیزستان شد، به گونهای که در 10 اکتبر 2017 دولت قزاقستان قوانین عبور مردم و کالا در مرز با قرقیزستان را محدود کرد و این امر منجر به تشکیل صفهای طولانی افراد و کامیونهای حامل کالا از سمت این کشور به طرف قزاقستان شد.[20]
در پی این تنش قرقیزستان به سازمان تجارت جهانی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا شکایت کرد. در نهایت پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری قرقیزستان، در دیدار و مذاکره سورنبای جینبیکاف (رئیس جمهور جدید) و نورسلطان نظربایف که در حاشیه نشست سران کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت عمومی در مینسکِ روسیه سفید صورت گرفت، دو کشور توافق کردند که با نظارت کمیسیون اقتصادی اتحادیه اوراسیا، گذرگاههای مرزی دو کشور از روز سوم نوامبر 2017 به حالت عادی برگردد و عبور و مرور کالا و افراد از طریق مرزهای مشترک آنها به صورت آزادانه جریان یابد.
مواردی از این دست به روشنی نشان میدهد که تحقق اهداف تجارت آزاد کالا و خدمات و حذف و کاهش تعرفههای گمرگی در تعارض با ایجاد تنش و بحران بویژه در نقاط مرزی است. لذا اتحادیه اقتصادی اوراسیا به عنوان سازمانی با کارویژه مسائل اقتصادی، تجاری و گمرگی، در عمل در زمینه کاهش تنش و اختلافها و تقویت فرایند غیرامنیتیسازی در آسیای مرکزی ایفای نقش میکند. ضمن آنکه امضاء توافقنامههای همکاری مشترک بین سازمانهای منطقهای از جمله سازمان همکاری شانگهای و پیمان امنیت دسته جمعی در سال 2007[21] نیز موجب همپوشانی بیشتر این ساز و کارهای منطقهای شده است که بر فرایند تنش زدایی و غیر امنیتیسازی در آسیای مرکزی تاثیرگذار بوده است. با توجه به تنش زدایی در سیاست خارجی ازبکستانِ دوره شوکت میرضیایف و پرشدن شکاف و اختلاف بین این کشور با تاجیکستان، قزاقستان و قرقیزستان و شکل گیری «نشست مشورتی رهبران آسیای مرکزی»[22] که نخستین نشست مشورتی سران در آستانه قزاقستان در ١٨ مارس ٢٠١٨ (اسفند 1396) و دومین «نشست مشورتی رهبران آسیای مرکزی» نیز در تاشکند ازبکستان در 29 نوامبر 2019 (8 آذر 1398) برگزار شد و قرار است نشست سوم در سال 2020 در قرقیزستان برگزار شود؛ تحول بسیار مهمی که نوید ظهور یک سازمان منطقه ای مستقل با عضویت پنج کشور منطقه (بدون عضویت چین و روسیه) را می دهد، به نظر می رسد نقش و تاثیرگذاری سازمان های منطقه ای در پیشگیری از جنگ و غیرامنیتی سازی در آسیای مرکزی تقویت نیز خواهد شد؛ در حالی که در آن سوی خزر و در منطقه قفقاز به دلیل پایداری اختلافات ارمنستان و جمهوری آذربایجان، عدم عضویت گرجستان در جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع، عدم عضویت جمهوری آذربایجان و گرجستان در پیمان امنیت دسته جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا و نیز عدم عضویت سه کشور قفقاز در ساختارهای یورو- آتلانتیکی مانند اتحادیه اروپا و پیمان ناتو، خلاء یک ساز و کار منطقه ای برای کاهش تنشها، مدیریت اختلافات و افزایش همگرایی منطقهای در آن منطقه به قوت خود باقی خواهد ماند.
انتهای مطلب/
پینوشتها:
[1] . رائول مونیکا، «زمینههای جدید برای همکاری منطقهای در قفقاز جنوبی»، ترجمه شهرام فرسایی، مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 31، پاییز، 1379، ص 175.
[2] . Mirzokhid Rakhimov
[3] . Internal and external dynamics of regional cooperation in Central Asia
[4] . Mirzokhid Rakhimov, “Internal and External Dynamics of Regional Cooperation in Central Asia”, Journal of Eurasian Studies, Vol. 1, Issue 2, 2010, p. 95.
[14] . در بین کشورهای آسیای مرکزی تنها ترکمنستان است که به دلیل سیاست بیطرفی دائمی، از عضویت در سازمان های منطقه ای خودداری کرده است و با وجود حضور در تشکیل سی.آی.اس هنوز اساسنامه سازمان را تصویب نکرده است. با این وجود، ترکمنستان از سال 2005 در قالب «عضو وابسته» در نشستهای سی.آی.اس و به عنوان عضو ناظر در نشست های پیمان امنیت دسته جمعی شرکت می کند.
[15] . Marcel de Haas, “Relations of Central Asia with the Shanghai Cooperation Organization and the Collective Security Treaty Organization”, The Journal of Slavic Military Studies, Vol. 30, 2017 - Issue 1, 2017, p. 1.
[17] . Marc Lanteigne, “Russia, China and the Shanghai Cooperation Organization: Diverging Security Interests and the Crimea Effect”, in: Russia's Turn to the East, Domestic Policymaking and Regional Cooperation. Edited by: Helge BlakkisrudElana Wilson Rowe, Publisher: Palgrave Pivot, 2018, pp. 119-138.
[18] . Акбаршо Искандаров, “Безопасность и интеграция в Центральной Азии: роль одкб и ШОС”, Центральная Азия и Кавказ, №2, 2013, стр:18-28.
[19] . Omurbek Babanov
[20] . Catherine Putz, “Are Kazakhstan and Kyrgyzstan on the Path Back to Brotherly Relations?”, The Diplomat, December 2, 2017, Available from: https://thediplomat.com/2017/12/are-kazakhstan-and-kyrgyzstan-on-the-path-back-to-brotherly-relations/.
[21] . توافقنامه همکاری میان سازمان همکاری شانگهای و سازمان پیمان امنیت دسته جمعی در دوشنبه تاجیکستان در 7 اکتبر 2007 به امضاء رسید که همکاری گسترده دو سازمان را در حوزههایی چون حفظ امنیت و مقابله با جرایم و مواد مخدر را در بر میگرفت.
[22] . Consultative Meeting of Central Asian Leaders