بحران هویت فردی و اجتماعی مهاجرین کاری آسیای مرکزی در روسیه
بخش شایان توجهی از میلیونها مهاجر کاری که از آسیای مرکزی در جستجوی درآمد و زندگی بهتر به فدراسیون روسیه مهاجرت میکنند، با احساس تنهایی و دوری از خانواده و بستگان، بحران هویت و آشفتگی فردی و اجتماعی (وضعیت آنومی) ناشی از تعارض ارزشهای پیشینی قومی، مذهبی و سنتی با الگوها، هنجارها و نظمهای اجتماعی اسلاوی و مسیحیت ارتدوکسی روسی، احساس حقارت و تبعیض به عنوان غیرخودی و شهروند درجه دوم، تحقیر و آزار مهاجرین کاری از سوی گروههای دست راستی و فاشیستی روسیه، سطح پایین دستمزدها، بد رفتاری و سوء استفاده کارفرمایان، عدم برخورداری از منزلت و شأن اجتماعی مناسب و عدم توانایی در انطباقپذیری با فرهنگ جدید مواجه می شوند که در مجموع شرایطی را فراهم می آورد که افراد مهاجر به شدت درگیر بحران هویت و انطباق با محیط (گرگ تنها) شود. در چنین شرایطی با توجه به الگوی مهاجرت کاری در آسیای مرکزی که عمدتاً مهاجرت بدون خانواده است، بحران هویت و آشفتگی فردی و اجتماعی افراد مهاجر از یک سو گسست از خانواده و افزایش طلاق در خانواده های مهاجرین کاری را به دنبال داشته است و از سویی دیگر مهاجرین کاری را به واسطه کسب هویت، منزلت اجتماعی و منافع اقتصادی و نیز انتقام جویی، به سمت عضویت در گروههای افراطی و تروریستی سوق داده است. به همین دلیل است که جامعه مهاجرین کاری آسیای مرکزی در شهرهای روسیه به ویژه مسکو و سن پترزبورگ تبدیل به یکی از کانون های اصلی جذب نیرو از سوی گروههایی مانند داعش و جبهه النصره شده است. با عنایت به نکات یاد شده، در این نوشتار کوشش میشود درک بهتری از این پدیده مهم اجتماعی در منطقه آسیای مرکزی و فدراسیون روسیه حاصل شود.
ایران شرقی/
نویسنده: ولی کوزه گر کالجی-پژوهشگر موسسه مطالعات ایران شرقی
آنومی اصطلاحی است که ترجمه آن دشوار است، اما اساسا بیشتر به معنای «بی قاعدگی» یا «بی هنجاری» گرفته شده است. برخی مفسران این اصطلاح را نزدیک به مفهوم بیگانگی میدانند. هر چقدر تفاوتهای میان این تعریفها ظریف باشد، همه آنها به طور ضمنی نشان میدهد که بی هنجاری را باید وضعیتی دردناک برای جامعه و برای افراد در نظر گرفت. مفهوم آنومی نخستین بار توسط دورکیم در جامعه شناسی مطرح شده است. از نظر دورکیم تغییرات سریع اقتصادی- اجتماعی جامعه را با وضعیت آنومیک دچار کرده و سبب تضعیف نظام اخلاقی جامعه میگردد.[1] به طور کلی، جامعه انسانی براساس نظم اجتماعی و به واسطه هنجارهای اجتماعی اداره میشود. هنجارهای اجتماعی، الگوها و شیوههای تعیینکننده رفتار در کنش متقابل میان انسانها هستند که پیروی از آنها موجب تعادل و نظم در جامعه میگردد. چنانچه هنجارها قدرت تنظیمکنندگی خود را بر رفتار افراد جامعه از دست داده و افراد نسبت به هنجارهای موجود بی تفاوت شوند، جامعه دچار وضعیتی آنومیک میشود.[2] طبق نظر دورکیم، یک جامعه آنومیک، جامعهای است که قواعد رفتار _هنجارها_ در آن شکسته شده یا در طول دورهای از تغییرات سریع، کارآمدی خود را از دست میدهند. در چنین شرایطی، آنومی کارکرد اجتماعی جامعه را تضعیف میکند.[3]
با عنایت به نکات یاد شده، وضعیت جامعه مهاجرین کاری آسیای مرکزی در فدراسیون روسیه را میتوان یکی از مصادیق وضعیت آنومیک دانست. احساس سرگردانی بین دو فرهنگ که هر کدام خواستههای متفاوتی دارند، مشکلات زیادی برای مهاجرین به وجود میآورد چون آنها از یک طرف باید علاقه و احترام به میراث فرهنگی خانواده نشان دهند و از طرف دیگر با فرهنگ جدید سازگاری پیدا کنند تا بتوانند زندگی خود را در محل تازه پیش ببرند. اگر مهاجرین از فرهنگ و آداب خود فاصله بگیرند تضاد فرهنگی بین نسل اول و دوم خانواده (فرزندان و والدین) و در نهایت بحران هویت به وجود خواهد آمد.
فرد مهاجر از محیطهای سنتی و با ارزشهای خاص قومی و زبانی (ازبک، قرقیز، تاجیک، ترکمن و قزاق) خرده فرهنگهای محلی (شهرها و روستاهای مختلف در منطقه وسیع آسیای مرکزی) و مذهبی (اسلام سنی عمدتاً مکتب فقهی حنفی) وارد روسیه به عنوان کشوری با ساختارها و مناسبات اجتماعی مدرن و شهری و با ارزشهای قومی روسی و اسلاوی و نیز باورها و اعتقادات مسیحیت ارتدوکس روسی میشوند که انطباقپذیری با شرایط جدید را برای بسیاری از مهاجرین دشوار میسازد.
قرار گرفتن افراد مهاجر در مناطق جنوبی و حاشیهای شهرهای بزرگی مانند مسکو و سن پترزبورگ، عدم پذیرش اجتماعی مناسب و کامل از سوی جامعه میزبان، سطح پایین دستمزدها، تقویت احساس «شهروند درجه دوم» و «غیر خودی» در بین مهاجرین، ناتوانی و یا ضعف در تسلط به زبان روسی (زبان معیار و استاندارد جامعه روسیه)،[4] اقامت و اشتغال غیر قانونی بسیاری از مهاجرین که زمینه سوءاستفاده کارفرمایان و صاحبان مشاغل روسی را به دنبال دارد، دوری و جدایی افراد مهاجر از خانوادهها (همسر، فرزندان و بستگان) و احساس عدم حمایت اجتماعی، اقتصادی، عاطفی- روحی و قانونی باعث میشود که در مجموع افراد مهاجر آسیای مرکزی در جامعه روسیه دچار نوعی بحران فردی و اجتماعی شوند که این امر زمینه را برای افزایش میزان جرم و جنایت، اقدامات غیرقانونی، آشفتگیهای روحی و روانی، خودکشی یا انتقامگیری از دیگران و جامعه (به صورت فردی یا از طریق عضویت در گروههای افراطی و تروریستی) و ناهنجاریهای اخلاقی از جمله ارتباطات نامشروع جنسی، مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی را فراهم میآورد.
در چنین شرایطی، از یک سو، الگوها، هنجارها و نظمهای اجتماعی گذشته مهاجرین که شکل گرفته و برخاسته از جوامع سنتی آسیای مرکزی است از هم فروپاشیده است و از سویی دیگر، الگوها، هنجارها و نظم های اجتماعی جدید و مدرن روسی نیز نتوانسته است به طور کامل و مناسبی جایگزین شود. بنابراین، فرد مهاجر در یک وضعیت «گذار» و «برزخی» و با ابهامات و سوالات متعدد در مورد شیوه و سبک زندگی فردی و اجتماعی و درست بودن یا نبودن ارزشهای پیشینی قومی و سنتی قرار میگیرد که این امر یکی از دلایل مهم عدم سازگاری بسیاری از افراد مهاجر با همسران خود پس از مهاجرت به شمار میرود که نقش مهمی در افزایش آمار بالای طلاق و جدایی و فروپاشی خانوادههای مهاجرین کشورهای آسیای مرکزی ایفا نموده است.
در این بین عامل بسیار مهمی که به تشدید وضعیت آنومی یا آشفتگی اجتماعی در جامعه مهاجرین آسیای مرکزی کمک شایانی نموده است، تحقیر و آزار مهاجرین کاری از سوی گروههای دست راستی و فاشیستی روسیه است. گروههای دست راستی، فاشیست و نژادپرست روسی نظیر «اسکینه یدها» یا «سر تراشیدهها»، «انجمن روسها»، «جبهه ملی میهنی یادبود»، «کمیته ملت و آزادی»، «جنبش شرافت و آزادی» و دفتر «اتحاد ملی روسها» و سازمان «سوسیالیستهای ملی روس» از جمله گروهها و تشکیلاتی هستند که طی سالهای اخیر به تبلیغات منفی و رسانهای و در موارد متعددی نیز درگیری و خشونت فیزیکی علیه مهاجران خارجی در روسیه اقدام نمودهاند. به طور تقریبی، هر روز، گزارشی از یکی از شهرهای روسیه درخصوص جنایتی با انگیزههای نژادپرستانه در رسانههای این کشور منتشرمیشود؛ این اقدامها به گسترش بیسابقۀ اندیشۀ «راسیسم» معطوفاند که هدف آن، ایجاد جامعهای به طور کامل، روس (اسلاو) و پاک کردن روسیه از ملیتهای غیراسلاو و خارجیان است.[5]
همۀ «کلهپوستی»ها در شعار «روسیه برای روسها» مشترکاند و مسئلهای که بیش از هر چیز، آنها را با یکدیگر متحد میکند، نفرت از خارجی ها به ویژه مهاجران آسیای مرکزی و قفقاز، آسیایی ها و آفریقایی هایِ (بهطورکلی سیاهانِ) حاضر در روسیه است که به صورت ضرب و شتم شدید و قتل آنها نمود بیرونی می یابد. ملیّت های غیراسلاوِ روسیه ازجمله اتباع قفقاز شمالی (بویژه چچنیها و داغستانیها) وهمچنین یهودیان ازجمله شهروندان این کشور هستند که در کنار خارجیها، زیر شعار مقابله با «دشمنان ملتِ» هدف حملۀ گروههای «کلهپوستی» قرار میگیرند؛ البته در بسیاری موارد، ملیت برای «کلهپوستی»ها مطرح نیست و غیراسلاو و غیرسفیدبودن، مهم ترین دلیل نفرت و انگیزه اقدامهای خشونتآمیز آن هاست.[6]
مسکو، سنت پترزبورگ، وارانیژ، شهرهایی محسوب میشوند که پر سر و صداترین جنایات مربوط به عداوت قومی طی چند سال اخیر در آنها رخ داده است. گزارش «مرکز حقوق بشر روسیه» نیز موید آن است که حملات ضد خارجی بیشتر در شهرهای بزرگ روسیه، در مسکو و سن پترزبورگ اتفاق افتاده است. گفته میشود بیش از ۵۰۰ هزار نفر در روسیه عضو گروههای ضد خارجی هستند و بیشتر این افراد در سنینی بین ۱۵ تا ۱۷ سال میباشند. گروههای حقوق بشر روسیه هشدار میدهند که حدود ۱۵ درصد جوانان این کشور تفکرات نژادپرستانه دارند. بیش از ۱۵۰ گروه ضدخارجی نیز فعالیت دارند. حملات این گروهها به ویژه علیه سیاهپوستان و کارگران مهاجر تاجیک افزایش داشته است.[7] در شهرهایی که یکی از آنها سنت پترزبورگ، مرکز فرهنگی روسیه نیز محسوب میشود، اساساً دانشجویانی آفریقایی، چینی و قفقازی در مراکز دانشگاهی و تجاری مورد حمله قرار میگیرند. موسسه پژوهشی «ساوا» اذعان میدارد که مهاجران کاری از آسیای مرکزی نسبت به آفریقاییها و قفقازیها به کرات بیشتر مورد حمله از سوی نژادپرستان قرار میگیرند. مثلاً این مرکز اعلام کرده از 57 نفر خارجی که در روسیه کشته شده، 31 نفر از آنها متعلق به ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان بودهاند.[8]
بر اساس گزارش گروه بینالمللی بحران،[9] روسها مهاجران را تحمل نمیکنند و رسانههای این کشور نیز مهاجران را متهم به اشاعه جرم و سرایت بیماریهایی مانند ایدز میکنند. شخصیتهای طنز تلویزیون روسیه بعضا مهاجران آسیای مرکزی ازجمله تاجیکستان را مورد توهین قرار میدهند. علیشیر کریموف، یک تحلیلگر منطقه آسیای مرکزی نیز معتقد است که تعداد زیادی از کارگران هنگام مهاجرت به روسیه جان خود را از دست دادهاند. دیده بان حقوق بشر سال 2009 را بدترین سال برای کارگران مهاجر آسیای مرکزی دانسته بود. بسیاری از عوامل حملههای نژادپرستانه و ضدخارجی به اهالی آسیای مرکزی عملاً بدون مجازات میمانند. آنورا از استان چوی (در شمال قرقیزستان) با اندوه میگوید: «من از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۰ شب کار میکنم. شوهرم هر شب برای بردن من میآید، چون از تنها رفتن به خانه میترسم. این کار برای قرقیزها بسیار خطرناک است. یک بار در مترو دیدم سه روس یک قرقیز را کتک میزدند و فریاد میکشیدند: «تو مسلمان هستی». هیچ کس چیزی نگفت.[10]
در سایت های اینترنتی نژادپرستان روس نوارهای ویدیویی منتشر شد که آن را میتوان سطح عالی وحشت نامید. در این نوار صحنه قتل دو جوان غیر اسلاو که از اهالی داغستان روسیه و تاجیکستان بودند، ثبت شده بود که در آن فیلم افرادی با نقاب در کنار پرچمی با علامت صلیب فاشیستی دست و دهان اسیران خود را بسته آنها را به طرز فجیعی به قتل می رسانند. در این نوار ویدیویی عیان است که چگونه یکی از قاتلان به فرد داغستانی نزدیک شده و با کاردی که در دست دارد سر او را می برد، این صحنه پر وحشت یک و نیم دقیقه ادامه دارد. نژادپرستان اسیر دوم را که تاجیک است، با شلیک تیر به سر او از پا در میآورند و بعد از اجرای مراسم کشتار فریاد می زنند که «شرافت به روسیه باز می گردد.»[11] در حادثه دیگری که در قبرستان «خاونسکای»[12] شهر مسکو رخ داد، سه شهروند تاجیک کشته و 9 نفر دیگر از مهاجران این کشور مجروح شدند. به گفته مهاجران تاجیک که در این حادثه مورد حمله قرار گرفتند بین 100 تا 500 نفر آنها را مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و از آنها طلب پول و حق سکونت در روسیه را کردند. دامنه و شدت این درگیری مسلحانه به حدی گسترده بود که دو اتوبوس ماموران یگان ویژه ضد شورش به محل اعزام شدند تا خشونت ها را مهار کنند.[13]
طی سالهای اخیر تشدید مشکلات اقتصادی روسیه پس از بحران شبه جزیره کریمه و تحریم غرب موجب شده است آمار بیکاری افزایش یاید و به همان میزان فشارها علیه مهاجرین کاری نیز افزایش یابد. در واقع، از دیدگاه بسیاری از گروه7های ملیگرا و دست راستی، مهاجرین خارجی از جمله مهاجرین کاری آسیای مرکزی موجب از دست رفتن فرصتها و امکانات شغلی جوانان روسیه شدهاند و لذا با اعمال فشار رسانهای و تبلیغاتی و حتی با خشونت فیزیکی باید آن ها را مجبور به خروج از روسیه نمود و دولت روسیه را نیز برای اخراج مهاجران تحت فشار قرار داد. وقوع حملات تروریستی در نقاط مختلف روسیه از جمله حمله تروریستی به مترو سن پترزبورگ که یکی از شهروندان آسیای مرکزی در آن نقش داشت نیز نقش بسیار مهمی در افزایش بیگانه هراسی و تشدید احساسات ضد مهاجری در جامعه روسیه در سالهای اخیر داشته است.
نکته بسیار مهمی که به عنوان پیامد اجتماعی و روحی- روانی این پدیده بسیار شایان توجه است، تاثیر منفی فشارها و آزار و اذیت مهاجرین آسیای مرکزی در روسیه بر همزیستی روس تبارها با مردمان آسیای مرکزی است. در واقع، خانواده قربانیان مهاجرین کاری از جمله قربانیان قتل، آزار و اذیت جسمی و روحی، خشونت، تبعیض و تحقیر از جانب گروههای دست راستی و نژاد پرست روسی، عمدتاً دارای ذهنیت منفی شدیدی نسبت به روسها و جامعه روسیه میشوند که این ذهنیت منفی میتواند به داخل جوامع آسیای مرکزی منتقل شود که هنوز اقلیت روس یکی از مهمترین و بزرگترین اقلیتهای قومی کشورهای منطقه به شمار میرود. به همین دلیل است که فعالان حقوق بشر هشدار می دهند که ادامه اقدامات ضد خارجی و نژادپرستانه در روسیه می تواند تاثیرات منفی بر همزیستی روس تبارها با مردمان آسیای مرکزی داشته باشد.
شاید بتوان چالش برانگیزترین پیامد و نتیجه پدیده مهاجرین کاری آسیای مرکزی در جامعه روسیه را آثار و نتایج امنیتی آن دانست. احساس تنهایی و دوری از خانواده و بستگان، بحران هویت و آشفتگی فردی و اجتماعی (وضعیت آنومی)، احساس حقارت و تبعیض به عنوان غیرخودی و شهروند درجه دوم، تحقیر و آزار مهاجرین کاری از سوی گروه های دست راستی و فاشیستی روسیه، سطح پایین دستمزدها، بد رفتاری و سوء استفاده کارفرمایان، عدم برخورداری از منزلت و شان اجتماعی مناسب و عدم توانایی در انطباقپذیری با فرهنگ جدید، در مجموع شرایطی را فراهم میآورد که افراد مهاجر به شدت درگیر بحران هویت و انطباق با محیط (گرگ تنها) شده و با هدف کسب هویت و منزلت اجتماعی و یا انتقام جویی، جذب گروههای افراطی و تروریستی میشود. به همین دلیل است که جامعه مهاجرین کاری آسیای مرکزی در شهرهای روسیه تبدیل به یکی از کانونهای اصلی جذب نیرو از سوی گروههایی مانند داعش شده است و بسیاری از عملیاتهای تروریستی سالهای اخیر نیز از سوی همین افراد صورت پذیرفته است. به عبارتی دیگر، اکثریت این افراد از جمله عوامل قرقیزی و ازبکی حوادث تروریستی سن پترزبورگ و استکهلم در هنگام ترک قرقیزستان و ازبکستان عضو گروههای تروریستی نبودهاند و شرایط زندگی در روسیه آنها را به سمت این گروهها سوق داده است.[14]
با توجه به اظهارات سرویس امنیت روسیه، در حال حاضر ستون فقرات گروههای تروریستی و افراطی را مهاجران نیروی کار از کشورهای مستقل مشترک المنافع، از جمله آسیای مرکزی تشکیل میدهند. تعداد نامعلومی از شهروندان آسیای مرکزی در طول اقامت خود به عنوان مهاجران کاری در روسیه، جذب گروههای تروریستی میشوند. این افراد به خاطر نبود چشماندازی برای آینده سرگردانند و به خاطر سرکوب در کشورهای خود و تبعیض و شرایط سخت زندگی در روسیه، جذب وعده یک زندگی خوب در خلافت داعش میشوند.
هم در کشورهای مهاجران آسیای مرکزی و هم در روسیه روشهای مختلف استخدام در گروههای افراطی وجود دارد. علاوه بر دلایل مذهبی، انگیزههای اقتصادی نیز برای پیوستن به داعش، وجود دارد. مهاجران زمانی که بیشتر آسیب پذیر هستند و اغلب هنگامی که در یک بحران مالی قرار دارند، به استخدام داعش در می آیند. وعده یک زندگی بهتر و پرداخت 500 تا 1000 دلار در هر روز، مهاجران آسیای مرکزی را متقاعد به مبارزه برای داعش میسازد. به نظر می رسد چچنیها نقش مهمی در جذب مهاجران کار آسیای مرکزی در روسیه دارند. یکی از کارکنان یک سازمان غیر انتفاعی در اینباره معتقد است: «مهاجرانی که ماهها است دستمزدشان پرداخت نشده و دچار مشکلات شدید مالی هستند، برای برپایی نماز به مسجد می روند و این لحظه ای است که استخدام کننده گروه افراطی برای کمک میرسد و با وعدههای جذاب کمکهای مالی، این افراد را به استخدام در گروههای تروریستی ترغیب مینماید». مهاجران اغلب توسط ادعاهای نادرست پیدا کردن یک کار خوب یا تحصیل در یکی از کشورهای همسایه مانند ترکیه، برای گروه های تروریستی مانند داعش، مبارزه میکنند. به طور کلی، رفتار دوستانه استخدام کنندهها نقش مهمی در فرآیند استخدام ایفا مینماید. قبیلهها و شبکههای قبیلهای، عاملان اجتماعی غالب در آسیای مرکزی هستند. این روابط از طریق ازدواج، اتحاد خانواده، محله یا وابستگی روستایی اغلب زمانی که این مهاجران در روسیه و در جستجوی شغل و مسکن هستند و کلا در زمان نیاز، مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. به عنوان مثال، بسیاری از روستاییان «چرکسلاک» تاجیکستان که قبلاً به آن اشاره شد، در روسیه با هم زندگی و کار میکنند و ظاهراً با هم برای سفر به سوریه، استخدام شدهاند.[15]
مجموع مباحث یاد شده گویای آن است که بحران هویت فردی و اجتماعی مهاجرین کاری در روسیه و شکلگیری پدیده آنومی یا آشفتگی اجتماعی از جمله مهمترین پیامدها و آسیب های اجتماعی است که خانواده افراد مهاجر در کشورهای آسیای مرکزی است که در مجموع شرایطی را فراهم می آورد که افراد مهاجر به شدت درگیر بحران هویت و انطباق با محیط (گرگ تنها) شوند. در چنین شرایطی با توجه به الگوی مهاجرت کاری در آسیای مرکزی که عمدتاً مهاجرت بدون خانواده است، بحران هویت و آشفتگی فردی و اجتماعی افراد مهاجر از یک سو گسست از خانواده و افزایش طلاق در خانواده های مهاجرین کاری را به دنبال داشته است و از سویی دیگر مهاجرین کاری را به واسطه کسب هویت، منزلت اجتماعی و منافع اقتصادی و نیز انتقام جویی، به سمت عضویت در گروههای افراطی و تروریستی سوق داده است که آثار و نتایج سیاسی، اجتماعی و امنیتی خاص خود را برای جوامع آسیای مرکزی و فدراسیون روسیه به دنبال داشته است.
پینوشتها:
[1] . امیل دورکیم، فلسفه و جامعهشناسی. ترجمه فرحناز خمسهای، تهران: مرکز ایرانی مطالعه فرهنگها، 1360.
[2] . فرامرز رفیع پور، آنومی یا آشفتگی اجتماعی، پژوهشی در زمینه پتانسیل آنومی در شهر تهران. تهران: انتشارات سروش، 1378.
[3] . دورکیم، پیشین.
[4] . بنا بر اعلام «مرکز مطالعات مهاجرت» روسیه بیش از 20 درصد مهاجران از آسیای مرکزی به زبان روسی تسلط ندارند و 50 درصد آنان نمیتوانند بدون کمک یک فرم ساده اداری را پر کنند.
[5] . Keith McLennan “Racism in Russia”, 2005. Available from: http://www.betteredit.com.
[6] . Sasha Nadezhdina, "Racist Attacks Threaten Multiculturalism in Russia", ABCnews, 2007, Available from: www.abcnews.go.com.
[7] . طاهر شیرمحمدی، « افزایش فشار به خارجیان در روسیه»، دویچه وله فارسی، 18 مارس 2010، قابل دسترسی از:
[8] . مهین السادات صمدی، « ملیگرایی و نژادپرستی در روسیه»، ماهنامه ایراس، 1387، شماره 21.
[9] . International Crisis Group
[10] . Women and children from Kyrgyzstan affected by migration: An exacerbated vulnerability, FIDH, September 2016.
[11] . پخش این نوار کشتار اگر چه سر و صدای زیادی را در جهان برانگیخت، اما وزارت کشور و خدمات امنیتی روسیه، شاید به خاطر آرام کردن افکار اجتماع، نوار فیلم را ساختگی و صحنه سازی ارزیابی کرد و از تحقیقات عمیق پیرامون این مسئله خود داری کردند. برخی از حامیان حقوق بشر اصل بودن این نوار را تحت تردید قرار دادند؛ زیرا به گفته آنها اینگونه صحنه های خشونت انسان های اولیه را باور کردن، دشوار است. اما سایت اینترنتی «کاوکازسنتر» اظهارات حزب ناسیونال ـ سوسیالیست روسیه را منتشر ساخت که در آن رهبر حزب مسئولیت قتل شهروندان تاجیکستان و داغستان را بر دوش گرفته است.
[12] . قبرستان «خاونسکای» مسکو که سال 1972 تاسیس شد در حال حاضر، بزرگترین آرامگاه در پایتخت روسیه به شمار میرود.
[13]. «تاجیکستان خواستار حمایت روسیه از حقوق مهاجران تاجیک شد»، دیدبان روسیه، 27 اردیبهشت 1395، قابل دسترسی از: http://www.russiaviewer.com/fa/doc/news/418/%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C%DA.
[14] . Edward Lemon and John Heathershaw, " How can we explain radicalization among Central Asia’s migrants?", Open Democracy, , 2 May 2017. Available from: