بعد از اینکه نورسلطان نظربایف در تاریخ 19 مارس 2019 استعفای خود را از پست رئیس جمهور قزاقستان اعلام کرد و قدرت خود را به «توکایف» تحویل داد، درتاریخ 9 آوریل 2019، حکم برگزاری انتخابات فوق العاده ریاست جمهوری صادر و زمان آن روز 9 ژوئن 2019 تعیین شد. در روزهای 1 و 9 مه 2019، اعتراضات گسترده و مسالمتآمیزی در شهرهای بزرگ قزاقستان صورت گرفت. در میان تمام شعارها، بیشترین شعار شرکت کنندگان در خواست برای برگزاری انتخابات عادلانه و شفاف بود. نیرویهای انتظامی با پراکنده کردن معترضین و دستگیریهای دسته جمعی به این اعتراضات واکنش نشان دادند.
حکومت قزاقستان در سال های اخیر با برخی اعتراضات داخلی مواجه بوده است . اما اعتراضات کنونی، این سؤال را مطرح میکند که آیا این تصمیم نظربایف، میتواند چالشهای فعلی کشور را برطرف کند؟ اعتراضات اولیه علیه طرحهای اصلاحات ارضی آغاز شد، اما در حال حاضر منبع اصلی اعتراضات را میتوان در کاهش محبوبیت سیستم حاکم در نزد مردم، نادیده گرفته شدن حقوق نخبگان و فساد گسترده دولتی خلاصه کرد. این اعتراضات مشابه، تحرکات اعتراضی در سایر نقاط اروپا، اوراسیا است که مردم به طور فزایندهای احساس میکنند که نظامهای سیاسی و اقتصادی دیرینه کشورشان فاسد بوده و فقط در اندیشه ثروتاندوزی خود و اطرافیان خود هستند. با این حال، در قزاقستان، شکنندگی نظام سیاسی، مشکلات طولانیمدت اقتصادی و فقدان مکانیسم رسمی برای کنترل شرایط مطلوب سیاست عمومی، وضعیت را تشدید میکند.
سوالی که برای اکثر تحلیلگران بوجود میآید این است که چرا اکنون و چرا در زمان انتقال قدرت؟
اقتصاد قزاقستان به علت کاهش قیمت انرژی و شماری از عوامل خارجی، از جمله متاثر شدن از مشکلات اقتصادی روسیه و چین در حال نزول است. سرمایهگذاری مستقیم خارجی (در مقایسه با سالهای گذشته) به شدت کاهش یافته است و کاهش ارزش پول موجب کاهش تقاضای خرید کالاهای قزاقستان شده است. این نگرانی اقتصادی در مردم موجب تضعیف مشروعیت حاکمیت میشود و قزاقها که خواستار بهبود استانداردهای زندگی خود هستند، دولت و سیاستهای آن را مقصر اصلی بوجود آمدن این وضعیت میدانند.
البته از دیگر عوامل تشدید تظاهرات میتوان به کنترل شدید دولت بر رسانهها اشاره کرد. در نبود رسانه های مستقل، سریالی از شایعات و گزارشها در شبکههای اجتماعی به سرعت منتشر گردید که در آن عنوان میشد که آستانه در حال فروش زمین به سرمایهگذاران ثروتمند چینی است. هرچند که بعد از اعتراضات، آستانه از این تصمیم عقبنشینی کرده و کمیسیون زمین جدیدی را ایجاد کرده است و همچنین پلیس نیز خشونت کمتری از خود نشان داده است. اما بازهم شاهد دستگیری معترضان بودیم که احتمالا باعث ادامه خشم عمومی خواهد شد.
پیش از آن نیز پس از آنکه پنج دختر جوان به علت شرایط نامناسب محل زندگی، در یک آتشسوزی درگذشتند، دهها تن از زنان و مادران در برخی شهرهای قزاقستان تظاهرات کردند تا توجه دولت را به شرایط ناکافی رفاه برخی خانوادهها جلب کنند. بعد از آن نیز یک موج اعتراضی در ماه مارس، برای اعتراض به حرکت ناگهانی دولت برای تغییر نام پایتخت از آستانه به نورسلطان به افتخار نورسلطان نظربایف، رئیسجمهور پیشین قزاقستان، شکل گرفت که در رسانهها و شبکههای اجتماعی انعکاس بسیاری داشت و طی چند هفته، شماری از فعالان جوان بازداشت شدند.
البته مقامات قزاقستان و رسانههای دولتی انگشت اتهام را به سوی منتقدین و در صدر آنها مختار آبلیازوف نشانه میروند.
مختار ابلیازوف متولد 1963 و رئیس سابق بانک توران آلم و وزیر سابق انرژی قزاقستان است که بعد از طی دوران تحصیل در کنار دختر نورسلطان نظربایف، در 30 سالگی به عنوان وزیر انرژی در دولت قزاقستان منصوب شد و بعدها یکی از ثروتمندترین مردان قزاقستان شد. او در سال 2001 ، حزب اپوزیسیون دموکراتیک قزاقستان را راه اندازی کرد که متشکل از سیاستمداران و تجار مخالف بود که خواستار عدم تمرکز قدرت سیاسی در قزاقستان بودند. این رفتار وی به سرعت باعث خشم حکومت قزاقستان شد و وی به دلیل سوء استفاده از مسئولیتش به 6 سال زندان محکوم گردید.
نظربایف در پاسخ به فشار جامعه بینالمللی، از جمله سازمان عفو بینالملل و پارلمان اروپا، مجبور شد در ماه مه سال 2003 پس از آن که تنها ده ماه از محکومیت آبلیازوف سپری شده بود، با این شرط که وی از ورود به سیاست خودداری کند، او را آزاد کند.
او به روسیه رفت و سپس به بریتانیا پناهنده شد و در نهایت عازم فرانسه شد. او در تمام این سالها ارتباط خود را با رسانههای مخالف حکومت قزاقستان حفظ کرد و بارها هدف از زندگی خویش را تغییر رژیم در قزاقستان و مبارزه با حکومت قزاقستان اعلام کرده است.
امیدوار است تا احساسات ضداقتدارگرایی را در میان هموطنانش تحریک کند و در سال 2016 در مصاحبه با روزنامه آسوشیتدپرس گفت: من میخواهم کشور را تغییر دهم. من تلاش خواهم کرد برای ساختن یک کشور دموکراتیک مانند اروپا، مانند آمریکا، گام بردارم.
دلیل اینکه در اعتراضات سالهای گذشته قزاقستان، همواره آبلیازوف به عنوان مسئول اصلی ناآرامی ها معرفی میشود این است که بر خلاف دیگر شخصیتهای سیاسی در تبعید، وی در داخل قزاقستان از طریق پیوندهای خود با گروه مخالف و رسانههای محلی حضور دارد.
در ناآرامی های ماه دسامبر 2011 شهر نفتی ژانآزن (Zhanaozen) قزاقستان که منجر به درگیری شدید بین کارگران نفتی و نیروهای پلیس شد و طی آن 14 تن کشته و بیش از 100 تن زخمی شدند، آبلیازوف از سوی رسانه های دولتی قزاقستان به دست داشتن در ایجاد این درگیری ها متهم شد.
در کنار عوامل داخلی و خارجی در بررسی اعتراضات اخیر قزاقستان نکتهی حائز اهمیتی که باعث فراگیر شدن و گسترش اعتراضات در چند شهر مختلف قزاقستان شده است چیزی نمیتواند باشد بجز یک نکته: دسترسی گسترده به اینترنت در قزاقستان.
تا سال 2007، تنها 4 درصد جمعیت قزاقستان در اینترنت حضور داشتند. دسترسی به اینترنت با افزایش ناگهانی در سال 2008 به 11 درصد و سپس در سال 2010 به 31 درصد رسید و امروزه بیش از 70 درصد از جمعیت قزاقستان به اینترنت دسترسی دارند . مردم قزاقستان در حال حاضر از شبکه های اجتماعی بسیاری از جمله سرویس های روسی مانند (vKontakte) و(Odnoklassniki) و غولهای جهانی مانند توئیتر، فیسبوک و اینستاگرام استفاده میکنند که فرصت گردش سریع اطلاعات، فیلمها و تصاویر را برای آنها فراهم میکند. جوانان معترض قزاقی از طریق هشتگ گزاری بر روی تصاویر و پستها واکنشهای خود را نسبت به اعتراضات اخیر نشان دادهاند. به عنوان مثال در اعتراض به دستگیری دو زندانی با نام های (Asiya Tulesova) و (Beibarys Tolymbekov)، تنها در چند روز، بیش از 8000 پست در اینستاگرام ارسال شده است که در نوع خود کم نظیر است.
تکنولوژی ارتباطات جمعی؛ هزینه شرکت در اقدام جمعی را کاهش میدهد، اما مشارکت دیجیتال از طریق نشرالکترونیک نظرات، به هیچ وجه تضمین کننده تغییرات سیاسی و اجتماعی در قزاقستان نیست چرا که با فقدان سازمان یا سازوکار مشخص در میان فعالان سیاسی که برای مقابله با سرکوب دولتی مبارزه می کنند، مواجه هستیم.
با این وجود، تکرار تظاهرات مسالمت آمیز، در قزاقستان در هفتههای اخیر نشان میدهد که مرز میان اعتراضات دیجیتال و واقعی فراتر از حد معمول است و حجم اعتراضات در شبکههای اجتماعی بسیار گستردهتر از کف خیابانهای قزاقستان میباشد. در توجیه این مسئله میتوان اینگونه گفت که شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی باعث پیوند سریع و گسترده با بازیگران بین المللی میشود. در این مدت معترضان قزاق با ارسال عکسهایی از واکنش خشونتآمیز به اعتراضات مسالمتآمیز، ترجمه پروندههای دادرسی به زبان انگلیسی و انتقاد از کنترل دولت بر اینترنت، توانستند نگاه رسانهها و فعالان بینالملی شامل روزنامهنگاران خارجی، مسئولین کشورهای دیگر و نمایندگان سازمانهای بینالمللی را به خود جلب کنند . هر کدام از این بازیگران میتوانند با استفاده از ابزارهای گوناگون، دولت قزاقستان را به روشهای مختلف تحت فشار قرار دهند.
با گذشتن مدت زمانی از اعتراضات در قزاقستان و سرکوب اعتراضات خیابانی شاهد گسترش روشهای جدید اعتراض و خلاقیت در بیان اعتراض هستیم که دولت قزاقستان را برای سرکوب ، با مشکل جدی مواجه ساخته است. دستگیری افرادی که یک جمله از قانون اساسی قزاقستان را انتشار میدهند ( اشاره به جمله : مردم تنها منبع قدرت دولت هستند) و یا دستگیری کسانی که به نشانه اعتراض بالنهای کوچک آبی به سمت آسمان رها میکنند و یا کسانی که در اماکن عمومی با یک پلاکارد بدون نوشته حاضر میشوند، برای دولت قزاقستان وجهه خوبی نخواهد داشت و احتمالا برای این کار از طرف مجامع و سازمانهای بینالمللی تحت فشار خواهد بود. به عنوان مثال در همین زمان اندک شاهد فراگیر شدن هشتگ های «تغییرات» و «بهار قزاقی» در رسانههایی مانند توئیتر و اینستاگرام بودهایم که توجه بسیاری را به خود جلب کرده است.
دولت قزاقستان که همواره با استفاده از ابزار سنتی برای سرکوب معترضان مانوس بوده است، به هیچ وجه آمادگی مبارزه سایبری با معترضان و منتقدان در شبکههای اجتماعی را نخواهد داشت و حتی روشهایی مانند حبسهای کوتاه و بلند و اعزام به خدمت اجباری و... دیگر کارایی و بازدارندگی کافی را ندارد که این امر احتمالا دولت را برای خاموش کردن شعله اعتراضات، با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد.
نکته دیگری که در این میان باید آن را در نظر گرفت، نقش غرب و رسانههای غربی است. غربیها که از تجربه انقلابهای مخملی برخوردارند، با موفقیت الگوی جدید و مسالمتآمیز خود در کشورهای محافظهکار، که نمونه بارز آن ارمنستان بود، توانستهاند به یک نسخه جدید دست یابند. در این راستا، برخی پیشبینی میکنند که فراهم آوردن الگوی ارمنستان برای قزاقستان در سالهای آینده محتمل است. این امر زمانی مطرح شد که اقدام نظربایف برای کنارهگیری از قدرت و روی کار آمدن توکایف، آرزوهای غربیها را برای تکرار سناریوی ازبکستان در قزاقستان با شکست مواجه کرد و نشان داد روسیه هنوز نسبت به خارجِ نزدیک خود، هوشمندی لازم را دارد.
برای بررسی دقیقتر رفتارهای معترضان و دولت قزاقستان، باید زمان بیشتری سپری شود تا بتوان تحلیل بهتر و کاملتری از اتفاقات ارائه داد.