ایران شرقی
نویسنده: حسن شکاری*
سه ماه پس از درگذشت اسلام کریم اف در سپتامبر ۲۰۱۶، انتخابات ریاست جمهوری در ازبکستان برگزار و شوکت میرضیایف نخستوزیر سابق ازبکستان (از سال 2003)، با اکثریت آرا، به عنوان رئیس جمهوری ازبکستان انتخاب شد. شوکت میرضیایف با رسیدن به قدرت، اقدام به اجرای اصلاحاتی در سیاست های داخلی و خارجی ازبکستان کرد که یکی از مهمترین این عرصهها، اجرای اصلاحاتی در حوزه سیاستهای دینی دولت ازبکستان است. در گام اول دولت ازبکستان به مساجد شهر تاشکند و دیگر مناطق ازبکستان از جمله استانهای «اندیجان» و «فرغانه» اجازه داد اذان را از طریق بلندگوها پخش کنند. علاوه براین، رئیس اداره مسلمانان ازبکستان دستور تشکیل دورههای آموزشی تجوید قرآن کریم و زبان عربی را در مراکز آموزشی دینی این کشور صادر کرد.
همچنین میرضیایف در اقدامی کم سابقه، با صدور فرمانی در آستانه عید سعید فطر 226 زندانی را در این کشور ، مورد عفو قرار داد. اما اقدام مهمی که از اهمیت بالایی برخودار است، فرمان تاسیس مرکز «تمدن اسلامی» در مجموعه حضرت امام (هستی امام) شهر تاشکند است. در چهارچوب این طرح، آکادمی، کتابخانه، آرشیو و بانک نسخ خطی و سالن همایش برای 300 نفر احداث خواهد شد. مقرر شده است که علاوه بر شهروندان ازبکستان، اتباع خارجی نیز بتوانند در آن تحصیل کنند. همچنین در این مرکز به کارگیری آموزش از راه دور برای محققان امکان پذیر خواهد بود.
با توجه به این اقدامات پرسش اساسی که پیش میآید، این است که رئیس جمهوری ازبکستان چه اهدافی را از این اقدامات پیگیری میکند؟ این تحولات چه نتایج احتمالی را در برخواهد داشت؟ برای پاسخ به این پرسش ضروری است که شناختی از پیشینه سیاست دینی دولت ازبکستان به دست آوریم.
سیاست دینی دولت ازبکستان
با وجود این که اسلام یک عامل دیرپا در زندگی اجتماعی و سیاسی منطقه آسیای مرکزی است، تعامل اسلام و دولت با غلبه بلشویکها بر صحنه حکمرانی منطقه آسیای مرکزی دچار تحول جدی و بنیادین شد. با شروع حكومت بلشويكي، سطح تازهای از روابط ميان مسلمانان و روسها برقرار شد كه آثار و پيامدهاي آن تا سالها پس از فروپاشي اتحاد شوروي همچنان در اين منطقه به چشم میخورد. گفتمان سياسي اتحاد شوروي، اسلام و بهصورت كلي باورهاي ديني را به عنوان بقاياي دوران پيش از سوسياليستي و سدي بر سر راه بناي ساختمان سوسياليسم و برهم زننده نظم اجتماعي پيشرفته اتحاد شوروي معرفي میکرد. بنابرعقيده رهبران شوروي، مذهب تلاش کمونیستها را براي پديد آوردن حكومت شورايي، ساختن جامعه شوروي و خلق را خنثي و بیاعتبار میکرد.
مرگ لنین و به قدرت رسیدن استالین، سرآغاز مجموعه ای از اقدامات بسیار خشن برای محو عامل اسلام از منطقه بود. در این دوره حکومت کمونیستی براي تثبيت قدرت خود هرگونه نقش رسمي و عمومي دين را زير سؤال برد. قانون شريعت كه پايه و اساس تشكيلات حقوقی آسياي مركزي در دهه 1920 بود، ممنوع اعلام شد و همه مدرسههای ديني برچيده شدند. هزاران مسجد تخريب شد و بعضي از مساجد تغيير كاربري داده شد. تلاش دولت در راستاي جمعي كردن مالكيت توليد با پاکسازی گسترده قومي مسلمانان و تبعید به اردوگاههای کار اجباری در سیبری همراه شد. بر اثر اقدامات سرکوبگرانه استالینی در در دهه 1930، سازماندهی جامعه مسلمانان بهصورت اساسي ریشهکن شده بود. اما وجود تعدادي از افراد كه از آموزش مذهبي برخوردار بودند و پارهای از علما و چهرههای ديني همچنان تداوم دين اسلام را در آسياي مركزي تضمين كرد.
در طول جنگ جهاني دوم، رهبران شوروي براي آنكه بار ديگر حمايت مسلمانان را به دست آورند و سربازان بيشتري را روانه جبهههای نبرد كنند، يك تشكيلات رسمي اسلامي را به وجود آوردند كه شامل رهبران مذهبي و مفتیها میشد كه ناچار از پشتيباني از سیاستهای شوروي بودند و در حقيقت واسطه ميان مسلمانان و مقامهای حزب تلقی میشدند. این تشکیلات رسمی از چهار اداره دینی در باکو، تاشکند، اوفا و ماخاچ قلعه برخوردار بود. اداره مسلمانان آسیای مرکزی و قزاقستان، ادارهای بود که مسئولیت رسیدگی به امور مسلمانان منطقه آسیای مرکزی را داشت و در تاشکند مستقر بود. ریاست این اداره در دوران شوروی به جزء دوران کوتاه ریاست محمدصادق محمد یوسف، بر عهده خاندان ایشان خوجه باباخان بود. این نهاد برای اداره امور هر یک از جمهوریها، یک اداره مستقل به نام قاضیات داشت. همچنین در این دوران، در سرتاسر اتحاد شوروی، تنها دو مدرسه رسمی دینی میرعرب بخارا و موسسه عالی دینی تاشکند وجود داشت که هر دو در محدوده اختیار اداره مسلمانان آسیای مرکزی و قزاقستان بود.2
باوجود اقدامات سرکوبگرانه اتحاد شوروی، اما اسلام هیچگاه در ساختارهای رسمی متوقف نشد و آموزش اسلامی غیررسمی در قالب فعالیت هجرههای پنهانی تداوم داشت که تعداد آنها بسیار زیاد بود. با تضعیف قدرت شوروی نیز، این جریانها قدرت بیشتری گرفتند و توانستند به عنوان جریانهای اجتماعی – سیاسی سربرآورند. با فروپاشی شوروی، این بخشی از جریانهای اسلامی که توانسته بودند طی سالها مبارزه پنهانی، سازماندهی و قدرت کافی به دست بیاورند، اقدام به طرح مطالبات سیاسی چون تصویب و اجرای قوانین شرعی در جامعه کردند.3
در سوی دیگر، رهبران ازبکستان، در برابر فرایند رشد اسلام سیاسی، اقدام به تثبیت و تقویت سکولاریسم در منطقه به جای پیگیری سیاستهای آتئیسیتی زمان شوروی کردند.4 اسلام کریم اف، با مطالعه و بررسی تجربه اتحاد شوروی، به این نتیجه رسیده بود که دین اسلام قدرت انعطاف بالایی دارد و به راحتی میتواند خود را در سختترین شرایط حفظ کند. بنابراین به این نتیجه رسید که بین اسلام سیاسی و اسلام فرهنگی تمایز قائل شوند. از نظر او، جریاناتی که مطالبات سیاسی داشتند و خارج از کنترل دولت بودند به عنوان تهدیدی بر جایگاه قدرت نخبگان حاکم تلقی و با برچسبهایی چون «افراطگرایی» و «تروریسم» معرفی و به روشهای مختلف حذف یا سرکوب میشدند.5
با بحرانی شدن اوضاع سیاسی در تاجیکستان و وقوع جنگ داخلی، اسلام کریم اف از سرایت احتمالی این مسئله به ازبکستان نگران شد و اقدام به حذف تمامی رقبای سیاسی ازجمله اسلامگرایان کرد. درنتیجه کریم اف، جهت تضعیف و افزایش نظارت بر اداره امور مسلمانان ازبکستان یا همان اداره مفتیات، کمیته امور دینی را ایجاد کرد که همان نقش اداره مسلمانان آسیای مرکزی در زمان شوروی را داشت، همچنین به سرکوب گسترده اسلامگرایان شامل مسلمانان و امامان جماعت مساجد رسمی و غیررسمی دست زد. در این دوره دولت ازبکستان، اسلام سیاسی تکفیری و میانهرو را مشابه در نظر میگرفت و به سرکوب آنها میپرداخت.6
در اواخر ژانویه 1992، حزب نهضت اسلامی، درصدد برآمد شاخهای محلی را در ازبکستان تأسیس کند، اما واکنش سریع مقامات دولتی، مانع از تأسیس آن شد. در ادامه، بسیاری از اعضای آن دستگیر شدند و این حزب به فعالیت زیرزمینی روی آورد. عبد الله عطایف رهبر حزب نهضت اسلامی ازبکستان در سال 1993، در شرایطی مشکوک ناپدید شد. در سال 1993، مفتی «محمد صادق یوسف» تحت فشار رژیم کریموف مجبور به ترک کشور گردید، زیرا رژیم از نقش آفرینی احتمالی وی در سیاست به مانند تورجانزاده در تاجیکستان بیمناک بود. عبد الولی میرزائوف، رهبر اسلامگرایان اندیجان، در اوت 1995، به همراه دستیارش در فرودگاه تاشکند ناپدید شد. «نعمت جان پارپی اف» شاگرد میرزائوف هم ، زمانی که پا جای پای استاد خود گذاشت، در سپتامبر 1997 ناپدید شد. مقامات ازبک همچنین مقررات سختی را برای محدود ساختن نفوذ مذهب تصویب نمودند. قانون آزادی سازمان های مذهبی، مصوب پارلمان در می 1998، تمام گروهها و اجتماعات مذهبی را ملزم به ثبت در سازمان های مسئول دولتی کرد. در این قانون، همه گروهها موظف شدند، فهرستی شامل حداقل صد شهروند عضو را به شعبههای محلی دادگستری ارائه دهند. این قانون همچنین تبلیغ مذهبی را عملی مجرمانه توصیف کرد.7 بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر، مقامات ازبک رویکرد خصمانه تری را در قبال اسلام سیاسی در پیش گرفتند؛ برای مثال، مسجد جامع اندیجان تبدیل به موزه هنری شد و دومین مسجد بزرگ این شهر نیز به مرکزی برای مادران و کودکان تبدیل شد.
در سوی دیگر، با وجود پیشبرد سیاست سرکوب اسلام سیاسی، از همان ابتدای فروپاشی شوروی، اسلام کریم اف، «اسلام فرهنگی» یا «اسلام سنتی» یا «سازگار با سنتهای سکولار» را به رسمیت شناخت و آن را بخش جدا نشدنی از فرهنگ ملی و مایه تقویت میهن پرستی خطاب کرد و تلاش کرد از نمادهای اسلام برای پر رنگ کردن هویتهای ملی و تقویت حکومت خود بهره ببرد.8
کریماف کوشید از اسلام برای تحکیم پایههای قدرت خود و تقویت روحیه میهن پرستی در میان ازبکها بهره بگیرد. بر این اساس، کریماف در زمان آغاز به کار خود به عنوان نخستین رئیس جمهور ازبکستان در سال 1991، در یک دست قرآن و در دست دیگر قانون اساسی کشور را داشت. به علاوه، رئیس جمهور به زیارت مکه رفت. یک دانشگاه اسلامی ایجاد کرد و یک کانال تلویزیونی اسلامی راهاندازی کرد. او همچنین در برابر درخواست علماء ازبکستان، که خواستار تعطیل شدن جمعه بهجای یکشنبه و یا آموزش اسلام در مدارس دولتی و غیره بودند، موافقت کرد. همچنین ازبکستان پرچمی را برای خود اتخاذ کرد که بر روی آن نشان ماه و ستاره وجود داشت که سمبل اسلام بود. کریم اف همچنین تلاش کرد عناصری از اسلام صوفی را در ایدئولوژی کشورش بگنجاند؛ در این راستا دولت ازبکستان برای بازسازی مقبره های صوفیان بودجه اختصاص داد.9
احیای جایگاه ازبکستان در آموزش اسلامی
با مرگ اسلام کریماف، وظیفه اصلاح و بازبینی در سیاستهای دینی ازبکستان، به جانشین وی ، شوکت میرضیایف محول شد. با وجود این که کریم اف سعی کرد اسلام را با نهادسازی و غیرسیاسی کردن، مدیریت کند،10 اما با رشد خطر سازمانهای سلفی تکفیری، در نتیجه ی بحران سوریه، دولت ازبکستان به این نتیجه رسید که سیاستهایش نیاز به اصلاحات جدی دارد. این در حالی بود که جریان اسلام فرهنگی باوجود در اختیار داشتن مناصب و موقعیتهای رسمی در کشور، به دلیل استفاده از رویکردهای سنتی در آموزش و تبلیغ اسلام، جذابیت چندانی برای نسل جوان نداشت و از سوی جوانان مورد بیتوجهی قرار میگرفت.
در حال حاضر و در راستای اصلاح این ضعف، شوکت میرضیاف در کنار افزایش آزادیهای دینی به این نتیجه رسیده است که جایگاه ازبکستان در آموزشهای اسلامی شوروی را احیاء کند و بنابراین، در حال حاضر، آموزش اسلامی در ازبکستان که در دوره اسلام کریم اف، مورد بیتوجهی قرار گرفته بود، اکنون توجه بسیاری از مقامات را به خود جلب کرده است.
در همین راستا، شوکت میرضیایف، رییسجمهور ازبکستان در اواسط ماه دسامبر 2018، لایحهای را که برای ایجاد چنین نهادی تصویب شده بود ، امضا کرد. این آکادمی دورههای دو ساله کارشناسی ارشد و سه ساله دکترا در رشتههای مطالعات قرآنی، فقه، حدیث و تفسیر متون اسلامی ارائه میکند که تاکنون 16 دانشجو در مقطه کارشناسی برای سال تحصیلی 2019-2018 در آن ثبتنام کردهاند. همچنین اوایل سال 2018 قدیمیترین مدرسه اسلامی شهر بخارا که پیشینه آن به قرن 16میلادی برمیگردد، به موسسه آموزش عالی ارتقا یافت. لازم به ذکر است که این مدرسه تنها مدرسه اسلامی بود که در زمان حکومت شوروی سابق اجازه فعالیت داشت و توانست شاگردان زیادی تربیت کند که بعدها به چهرههای شاخص منطقه تبدیل شدند که از میان آنها "راویل عینالدین"، مفتی و رهبر مسلمانان فدراسیون روسیه، "الله شکور پاشازاده"، مفتی اعظم قفقاز و "احمد قدیروف"، مفتی اعظم جمهوری چچن را میتوان نام برد.
علاوه بر این، 9 دبیرستان اسلامی نیز در ازبکستان وجود دارد؛ همچنین دانشگاه اسلامی تاشکند که در سال 1999 به عنوان نخستین دانشگاه اسلامی در آسیای مرکزی تاسیس شد، رشتههای اسلامی و رشتههای دیگر مانند علوم طبیعی و اقتصاد ارائه میدهد.11
همچنین دولت ازبکستان به دنبال توسعه جایگاه خود در عرصه آموزش دینی در سطح جهان اسلام و چهره سازی از ازبکستان به عنوان یکی از مراکز تمدن اسلامی است. در این راستا دولت ازبکستان پیشنهاد تأسیس یک مرکز علوم اسلامی تحت حمایت سازمان همکاری اسلامی را به این سازمان ارائه کرده و هدف از این پیشنهاد را انجام تحقیقات درباره میراث علوم اسلامی در دنیا اعلام کرده است. همچنین ازبکستان از پیشنهاد پشتیبانی ترکیه جهت راه اندازی مرکز پژوهش های علمی امام بخاری و مرکز تمدن اسلامی در شهرهای سمرقند و تاشکند استقبال کرده است.
نتیجه
به نظر می رسد، ازبکستان با بازبینی در سیاست های دینی خود به این نتیجه رسیده است که برای مهار افراط گرایی در آسیای مرکزی، نمیتوان به روشهای ناموفق استالینی تکیه کرد و بایستی اقدام به اتخاذ سیاست های هوشمندانه تری کرد. در این راستا شوکت میرضیایف در کنار تسهیل شرایط دینداری در ازبکستان، اقدام به تقویت ساختار آموزش اسلامی و احیای جایگاه تاریخی سمرقند، بخارا و تاشکند در تولید و ترویج اسلام در سطح جهان اسلام و به ویژه محیط آسیای مرکزی کرده است. البته فهم این مساله مهم است که اسلام مدنظر وی، مبتنی بر قرائتی سکولار از اسلام خواهد بود. احتمال می رود که اتخاذ این سیاست، از سوی کشورهای غربی نیز مورد حمایت قرار گیرد. نگارنده معتقد است با وجود این که ترویج یک قرائت سکولار از اسلام می تواند به عنوان رقیبی بر اندیشه انقلاب اسلامی در جهان اسلام مطرح شود، اما با توجه به این که اسلام در آسیای مرکزی بر بستر تمدن اسلامی ایرانی شکل گرفته است، میتواند زمینه مناسبی بر نقش آفرینی فعال ایران در رقابت برای شکل دادن به هویت آینده اسلام در منطقه فراهم کند. ایران میتواند با تمرکز بر همکاریهای علمی با مراکز آموزش اسلامی ازبکستان در زمینه علوم عقلی، با توجه به جایگاه محوری ازبکستان در منطقه، زمینه شکلگیری اسلام میانه رو و عقلانی را در منطقه فراهم کند.
*پژوهشگر مسائل اوراسياي مرکزي
منابع:
1- مرشدلو, ج. (1394). جدیدیه، اسلام و روسیگردانی: نقش جدیدیه در گذار آسیای مرکزی از دورۀ اسلامی به دورۀ شوروی. پژوهشهای علوم تاریخی, 105-124. ص 121.
2- حشمت زاده, ب., & اسماعیل نوذری, م. (1391). گفتمان رسمی علمای مسلمان در اتحاد شوروی. مطالعات اوراسیای مرکزی, 61-78. ص 69.
3- Baran, Z. (2005). Radical Islamists in Central Asia. Current Trends in Islamist Ideology, 41-58.p 44.
4- هانتر, ش., & تامس, ج. (1391). اسلام در روسیه پس از شوروی. (ا. کولایی, مترجم) تهران: نشر نی. ص 37.
5- کاراجیناس, ا. (1391). اسلامگرایی در آسیای مرکزی. قم: بوستان کتاب، ص. 49.
6- کاراجیناس, ا. (1391). اسلامگرایی در آسیای مرکزی. قم: بوستان کتاب، ص. 89.
7- کاراجیناس, ا. (1391). اسلامگرایی در آسیای مرکزی. قم: بوستان کتاب، ص. 91.
8-Akchurina, V. (2014). state-building and counterterrorism: securitization of islam in central asia. Trento: University of Trento. P 7.
9- Kalanov, K., & Alonso, A. (2008). Sacred Places And Folk Islam In Central Asia. UNISCI Discussion Papers, 173-185. P 179.
10- اولکات, م. ب. (1382). در مواجهه با استقلال: برداشتی سیاسی. (ح. میرشجاعیان, تدوين) مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز, 107-142. ص. 117.
11- دفتر خبرگزاری فارس در تاشکند. (1396, 6 12). مرکز تمدن اسلامی در ازبکستان ایجاد خواهد شد. بازیابی از دفتر منطقه اي فارس حوزه آسياي مرکزي و روسيه: https://www.farsnews.com/news/13960611001894/مرکز-تمدن-اسلامی-در-ازبکستان-ایجاد-خواهد-شد