بررسی آخرین تحولات انتخابات پارلمانی پاکستان (بخش دوم)
این که چرا احزاب مذهبی در پاکستان در رقابتهای انتخاباتی همواره بعد از احزاب اصلی مردم، مسلم لیگ نواز و تحریک انصاف قرار میگیرند را میتوان در عدم جذابیت ویژگیهای سازمانی و ایدئولوژیک آنها در جذب آرای رای دهندگان مستقل دانست. به عبارت دقیقتر از آنجا که قدرت آنها محدود به بانک رای سنتی خود میباشد، بنابراین میزان موفقیت آنها قبل از موضوع ائتلاف با دیگر احزاب مذهبی، به طور عمده به سیاست و استراتژی آنها بستگی داشته و احزاب یاد شده نیازمند تجدیدنظر جدی در سیاست و راهبرد خود هستند. تقریباً تردیدی وجود ندارد که آن دسته از احزاب مذهبی که به فرآیند تغییر از طریق انتخابات اعتقاد داشتند، در ایجاد قانون اساسی پاکستان در سال 1973 نقش تاریخی ایفا نموده و حتی گفتمان آنها در سه دهه گذشته به خصوص پس از وقوع دو جنگ در افغانستان نیز بسیار قویتر شد.
ایران شرقی/
مصطفی زندیه*
نقش احزاب مذهبی در انتخابات پاکستان
با نزدیکتر شدن به زمان انتخابات در پاکستان، از يك سو، تردیدها و نظریات مختلف و متفاوتی بر ابهام آميز بودن فضای سیاسي پاکستان مستولي است واز سوي ديگر، اين كشور تحولات سیاسی ـ امنیتی پرتنشی را تجربه میکند. گفتنی است انتخابات پاکستان بیش از آن که ابزاري براي انتقال مسالمتآمیز قدرت باشد، همواره فرآیند انتقال قدرت را به چالشِ قدرت و تنازعِ بازیگران سیاسی آن، از جمله گروهها و جريانات مذهبي تبدیل کرده است.
در پاکستان طي 7 دهه، اگر چه جريانات مذهبی به صورت پراکنده در قدرت سیاسی به نوعی سهم داشته اند، اما قادر نبودند درامور سیاسی نقش برتر و مسلطي را بدست آورند.
حضور پررنگ و سازمان یافته احزاب مذهبی در رقابتهای مربوط به انتخابات 2018
یکی از تغيیرات مهم این دوره از انتخابات فعالیت چشمگیر احزاب و تشکلهای دینی است. از جمله میتوان به سازماندهی مجدد مجلس متحده عمل ( MMA ) متشکل از پنج حزب دینی از جمله حزب جمعیت علمای اسلام شاخه فضل الرحمن، حزب جماعت اسلامی به رهبری سناتور سراج الحق، حزب تحریک اسلامی به رهبری علامه سید ساجد علی نقوی و حزب جمعیت علمای پاکستان ( بریلوی مذهب) به رهبری علامه انس نورانی اشاره کرد.
گفتنی است در انتخابات پارلمانی سال 2002 میلادی این ائتلاف دینی 58 کرسی مجلس ملی را تصاحب نموده بود، اگر چه در انتخابات پیش رو در ایالت خیبر پختونخواه که مرکز ثقل این ائتلاف به شمار میرود بسیاری از حوزههای نفوذ آن را تحریک انصاف تحت الشعاع قرار خواهد داد، اما این یک واقعیت است که آرای احزابی مانند تحریک اسلامی، جماعت اسلامی و جمعیت علمای اسلام در انتخابات همواره در پیروزی یا شکست نامزدهای احزاب سیاسی بزرگ به ویژه مسلم لیگ ن و حزب مردم نقش داشتهاند. این در حالی است که زمزمههایی مبنی بر حمایت این ائتلاف از حزب مسلم لیگ نواز در انتخابات آینده نیز شنیده شده است.
براساس آخرین اخبار منتشره، ائتلاف مجلس متحده عمل نمایندگی خود را در تمام ایالتهای پاکستان فعال کرده و تلاش میکند پیروز انتخابات پارلمانی باشد. چندی پیش فضل الرحمن اظهار داشت: در انتخابات سال 2013 مجلس متحده عمل نتوانست موفقیت چندانی به دست آورد در نتیجه سکولارها بر خیبرپختونخواه مسلط شدند اما با احیای مجدد این ائتلاف مذهبی فرهنگ اسلامی را بازمیگردانیم. وی افزود: مجلس متحده عمل توانایی کشاندن مردم به پای صندوقهای رأی و کسب موفقیت در انتخابات را دارد. گفتنی است قبل از آن احزاب مذهبی با برگزاری اجلاسی در «بیت الرضوان» منزل مرحوم علامه «شاه احمد نورانی» بنیانگذار مجلس متحده عمل تصمیم گرفتند با احیای این ائتلاف سیاسی- مذهبی در انتخابات سال 2018 شرکت کنند. مجلس متحده عمل که در سال 2002 تشکیل شده بود، در انتخابات همان سال توانست به عنوان دومین حزب بزرگ در انتخابات پارلمانی به پیروزی برسد و در برخی ایالات مانند «خیبرپختونخواه» و «بلوچستان» توانست خود، دولت ایالتی تشکیل دهد. پس از گذشت چند سال از این پیروزی، احزاب عضو مجلس متحده عمل، به تدریج اهداف سیاسی را جایگزین اهداف دینی و مذهبی کردند و همین موضوع باعث ایجاد مشکل و اختلاف سلیقه شدید میان آنها شد که در نهایت به از هم گسیختگی این احزاب مذهبی از یکدیگر منجر شد.
معضلات احزاب مذهبی در ادوار انتخاباتی
« سرعت در جدایی » و « سختی در ایجاد وحدت » دو خصلت و ویژگی اصلی احزاب مذهبی در پاکستان میباشد. بعد از تشکیل دوباره مجلس متحده عمل ( MMA ) در سال 2017، حزب یادشده که ترکیبی از احزاب اصلی مذهبی این کشور میباشد خود را برای انتخابات پارلمانی 2018 آماده کرده است. سوابق فعالیتهای سیاسی احزاب مذهبی در پاکستان نشان میدهد که هیچ گاه این تشکلها نتوانستهاند دولت مرکزی یا فدرال را در اختیار بگیرند. آنها تنها در بین سالهای 1970 تا 2002 میلادی در سطح ایالت خیبرپختونخواه توانستند موفق عمل کنند. با این وجود سوال اصلی این است که چرا رای دادن مردم پاکستان به احزاب مذهبی به مانند رای دادن به احزاب مردم، مسلم لیگ نواز و یا تحریک انصاف نیست؟ درحال حاضر در ائتلاف مذهبی MMA دوحزب جمعیت علمای اسلام شاخه فضل الرحمن و جماعت اسلامی از بانک رای قوی و بیشتری برخوردارند. با این حال برخلاف سال 2002 که این ائتلاف از محبوبیت فوق العادهای با توجه به شرایط خاص و وضعیت سیاسی در حال تغییر افغانستان و افزایش احساسات ضدآمریکایی در ایالت خیبرپختونخواه برخوردار بود، در شرایط کنونی با توجه به محبوبیت عمران خان رهبر حزب تحریک انصاف در آن ایالت، بعید است همان نتایج دوباره در انتخابات پارلمانیِ پیش رو تکرار شود.
شایان ذکر است که قبل از ظهور عمران خان و حزب تحریک انصاف، ایالت خیبرپختونخواه دژ مستحکم احزاب جمعیت علمای اسلام شاخه فضل الرحمن و جناح چپ حزب ملی مردمی موسوم به ANP ( که از مطرحترین احزاب ناسیونالیست پشتون در پاکستان میباشد) بود. اما با برگزاری انتخابات پارلمانی 2013 دولت ایالتی در آن ایالت حاصل ائتلاف بین احزاب تحریک انصاف و جماعت اسلامی بود.( شایان ذکر است سراج الحق امیر جماعت اسلامی اخیراً گفته است با وجود اینکه در ایالت خیبرپختونخواه با تحریک انصاف متحد بودیم ولی هیچ گاه از سیاستهای آنان حمایت نکردیم و دلیل اصلی جدا شدن ما از این حزب در آستانه انتخابات آتی سیاستهای غلط آنان بود.) این در شرایطی بود که در همان سال دولتهای ایالتی در ایالت بلوچستان و نیز دولت مرکزی در نتیجه ائتلاف بین حزب مسلم لیگ نواز با حزب جمعیت علمای اسلام شاخه فضل الرحمن تشکیل شد. گفتنی است با توجه به حضور پر قدرت حزب تحریک انصاف در دولت ایالت خیبر پختونخواه، به نظر میرسد احــــزاب مذهبی با در نظر گرفتن این نکته که در سایر ایالتها با چالشهای جدی مواجه هستند و امکان حضور جدی اما انفرادی در کسب کرسیهای بیشتر ندارند، تصمیم گرفتند تا ائتلاف احزاب مذهبی در قالب MMA (مجلس متحده عمل) را در سال 2017 تشکیل دهند.
با این وجود فرصت و به نوعی شانس MMA در تکرار موفقیت در انتخابات 2002 به خصوص در ایالتهای خیبرپختونخواه و پنجاب با توجه به رقابتهای سنگین و نزدیک میان احزاب مسلم لیگ نواز و تــحریک انصاف به اندازه کافــــی روشن نیست. با این حال به دلیل اختلافات فزآینده و افزایش واگراییها در حزب MQM ( جنبش قومی مهاجر) درشهر کراچی، فرصتهایی در پیش روی مجلس متحده عمل متصور خواهد بود.
از سوی دیگر دلیل اصلی اینکه چرا احزاب مذهبی در پاکستان در رقابتهای انتخاباتی همواره بعد از احزاب اصلی مردم، مسلم لیگ نواز و تحریک انصاف قرار میگیرند را میتوان در عدم جذابیت ویژگیهای سازمانی و ایدئولوژیک آنها در جذب آرای رای دهندگان مستقل دانست. به عبارت دقیقتر از آنجا که قدرت آنها محدود به بانک رای سنتی خود میباشد، بنابراین میزان موفقیت آنها قبل از موضوع ائتلاف با دیگر احزاب مذهبی، به طور عمده به سیاست و استراتژی آنها بستگی داشته و احزاب یاد شده نیازمند تجدیدنظر جدی در سیاست و راهبرد خود هستند. تقریباً تردیدی وجود ندارد که آن دسته از احزاب مذهبی که به فرآیند تغییر از طریق انتخابات اعتقاد داشتند، در ایجاد قانون اساسی پاکستان در سال 1973 نقش تاریخی ایفا نموده و حتی گفتمان آنها در سه دهه گذشته به خصوص پس از وقوع دو جنگ در افغانستان نیز بسیار قویتر شد. با این حال به نظر میرسد آنها همچنان قادر به تغییر ذهن رای دهندگان نیستند. احزاب و گروههای مذهبی مانند جماعت اسلامی، جمعیت علمای اسلام شاخه فضل الرحمان و یا جمعیت علمای پاکستان ( بریلوی مذهب) با اینکه دارای ظرفیت قابل توجه در گسترش پایگاه اجتماعی خود به خصوص در ارتباط با حضور و قدرت خیابانی هستند، هنوز نتوانستهاند به درک روشنی از ریشههای گسترش قدرت فزآینده حزب تحریک انصاف PTI که از رقبای جدی حزب مسلم لیگ نواز PML-N میباشد، برسند. از این رو سردرگمی در بسیاری از احزاب و گروههای مذهبی همچنان دیده میشود و تداوم دارد. بعضی از آنها هنوز به موضوع رای و صندوق رای اعتقادی نداشته و آن را غیراسلامی میدانند و حتی اعتقادی به حضور در نشستهای تلویزیونی و یا گرفتن تصویر ندارند. اما موضوع در خصوص احزابی مانند جماعت اسلامی، جمعیت علمای اسلام شاخه فضل الرحمان و جمعیت علمای پاکستان متفاوت است. زیرا آنها تقریباً در تمام ادوار انتخاباتی مشارکت دارند.
هرچند حزب جماعت اسلامی سازماندهی حزبی قابل توجهی در گروههای دانشجویی، زنان و سندیکاهای صنفی از خود نشان داده ولی با این وجود، حزب جمعیت علمای اسلام شاخه فضل الرحمان تا قبل از پیروزی حزب تحریک انصاف در انتخابات 2013 کرسیهای بیشتری را در میان احزاب مذهبی بدست آورده بود. گفتنی است احزاب مذهبی بعداز حال و هوای رخداد یازده سپتامبر2001 در انتخابات 2002 تحت تاثیر فضای ضدآمریکایی توانستند در انتخابات موفق شوند. البته این موفقیت در شرایطی بدست آمد که رهبران مطرح احزاب مسلم لیگ نواز و مردم، یعنی نواز شریف و بی نظیر بوتو بدلیل مخالفت پرویز مشرف حاکم نظامی اسبق، امکان حضور در رقابتهای انتخاباتی را نداشتند. نتیجه این که ائتلاف مجلس متحده عمل یک اپوزیسیون قوی را در مرکز تشکیل داد و به دنبال آن برای اولین بار یک دولت ایالتی در ایالت خیبرپختونخواه در سال 2002 نیز تشکیل شد. اما تحولات بعدی نشان داد این ائتلاف مذهبی قادر به حفظ وحدت درونی خود به دلیل اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک نیست. در سال 2008 حزب جماعت اسلامی انتخابات را تحریم کرد. در حالی که حزب جمعیت علمای اسلام شاخه فضل الرحمان چندین کرسی را در همین انتخابات از آن خود کرد. گفتنی است حزب جمعیت علمای اسلام دارای دو شاخه فضل الرحمن و سمیع الحق میباشد که به دلیل رویکردها و سیاستهای حزبی ما قبل جدایی پاکستان از هند همواره از ریشههای قوی برخوردار بوده است. در نتیجه آنها همچنان در بخشی از ائتلافها با احزاب لیبرال و سکولار و نیز بخشی از جنبش احیای دمکراسی (1981 تا 1988) در برابر ژنرال ضیاء الحق قرار گرفتند. ضمن اینکه بخش عمده نیروی سیاسی و ایدئولوژیک حزب جمعیت علمای اسلام ناشی از فعالیت هزاران مدرسه مذهبی است که دارای حداقل حدود 1 میلیون دانش آموز میباشند. در واقع هر وقت صحبت از مدرسه مذهبی میشود، باید اذعان کرد که احزاب جماعت اسلامی و جمعیت علمای پاکستان ( بریلوی مذهب) از هر دو شاخه حزب جمعیت علمای اسلام در فاصله عقبتری قرار دارند.
در این چارچوب باید تصریح کرد طی 70 سال گذشته در شرایطی که هردو حزب جمعیت علمای اسلام و جماعت اسلامی به مدتی طولانی در بطن سیاست ورزی انتخاباتی قرار دارند و گاه بخشی از دولتهای ائتلافی در ایالتها یا مرکز را تشکیل میدهند، هنوز قادر به تشکیل دولت مرکزی یا فدرال نیستند. رهبری MMA در حال حاضر در تلاش است تا از تمام ظرفیتهای ممکن گروهها و احزاب مذهبی برای برنده شدن در انتخابات 25 ژوئیه 2018 بهره ببرد. با این حال صرف نظر از موفقیت یا شکست در انتخابات یادشده، به نظر میرسد آنها اگر دنبال کسب کرسیهای کافی در مرکز به منظور تشکیل دولت فدرال هستند، نیازمند بررسی جدی و عمیقی در سیاستهای اصولی خود در نحوهی ارتباط گیری با احزاب سکولار و لیبرال در تشکیل دولت مرکزی خواهند بود.
پایان بخش دوم /