اخیرا و همزما با سفر وزیر دفاع ترکمنستان به افغانستان، بار دیگر مباحث مربوط به اجرای پروژه تاپی افزایش یافته و عشق آباد اعلام کرده است که قصد دارد ساخت این پروژه را تکمیل کند. این در حالیست که چندی پیش، «قربانقلی بردی محمداف» رئیس جمهور ترکمنستان از «محمد اشرف غنی» و «ممنون حسین» همتایان افغانستانی و پاکستانی خود دعوت کرد تا در مراسم آغاز ساخت بخش افغانی تاپی که در نیمه دوم ماه فوریه سال 2018 برگزار خواهد شد، شرکت کنند.
این برنامه احتمالی در حالیست که بنابر دادههای میدانی، تحقق پروژه بزرگ انرژی موسوم به «تاپی» در کوتاه مدت بنابر مجموعی از عوامل غیر ممکن میباشد. مشکلات امنیتی و مواجهه اختلافات منطقهای به بن بست سیاسی، اجازه تکمیل ساخت و ساز خط لوله گاز از ترکمنستان به هند و به خصوص بخش افغانستانی این پروژه را نخواهد داد. گذشته از آن بدون توافق با طالبان حتی نمیتوان از آغاز ساخت و ساز صحبت کرد.
در مجموع، وضعیت چندان امیدوارکننده نیست. البته سابقه تاپی به عنوان «پروژه قرن» به سال 1995 بازمیگردد. در آن موقع در غرب و به خصوص در آمریکا ایده ایجاد روابط حسنه سیاسی و اقتصادی با کشورهای تازه استقلال یافته و سرشار از منابع طبیعی آسیای مرکزی مطرح بود. در مقابل برای جنوب آسیا، هند و پاکستان کمبود انرژی پیش بینی میشد. معلوم بود که توسعه اقتصادی پویا (در هند) و رشد سریع جمعیت نیازمند افزایش مصرف انرژی بود که به این دلیل غولهای انرژی چشم انداز ساخت خط لوله گاز از ترکمنستان به هند از طریق افغانستان و پاکستان را مناسب یافتند.
این پروژه همچنین بعد سیاسی هم داشت. تاپی میتوانست وابستگی کشورهای آسیای مرکزی به روسیه و ایران را کاهش دهد. محدود کردن نفوذ مسکو و تهران و تقویت استقلال اقتصادی آسیای مرکزی در راستای منافع ژئوپلیتیکی غرب بود که با این نگاه پروژه تاپی از سوی واشنگتن حمایت شد.
در دهه 1990 هیئت شرکت نفتی آمریکایی «یونوکل» (شرکت فعلی «شورون» در تگزاس) از افغانستان بازدید کرد. ظاهرا شدت درگیریهای میان گروههای مختلف مجاهدین افغان موجب نگرانیهای مسئولین این شرکت نشد که در سال 1996 اقدام به افتتاح دفتر خود در قندهار - مرکز جنبش طالبان نمودند. علاوه بر آن نمایندگان یونوکال با رهبران ائتلاف شمال که متشکل از تاجیکها، ازبکها و هزارهها بوده و نیروی ضد طالبان شناخته میشد، دیدار کردند.
ولی با این حال تحقق پروژه تاپی به عنوان رؤیای نمایندگان صنعت نفت آمریکا باقی ماند. پس از حملات گسترده و وحشتبار 11 سپتامبر القاعده در آمریکا نیروهای بین المللی وارد افغانستان شدند و یک «جنگ بی پایان» شروع گردید.
امروز دیگر نوبت ساخت بخش افغانستانی خط لوله گاز به عنوان مشکلترین قسمت این پروژه فرا رسیده است. قرار است خط لوله از طریق هرات، هلمند و قندهار به کویته پاکستان برسد. به استثنای هرات که هم مرز با ایران میباشد، باقی مناطق یادشده مسیر عبور تاپی، یا تحت کنترل مستقیم طالبان است و یا طالبان روی این فضا نفوذ و تاثیر دارد.
گذشته از آن، وضعیت سیاسی موجود افغانستان بسیار پیچیده میباشد. این کشور در برابر یک بحران عمیق قرار گرفته است که مبنای آن را عامل قومی - سیاسی تشکیل میدهد. اختلاف میان تاجیکهای شمال (در همپیمانی با ازبکها و هزارهها) و دولت مرکزی کابل که اغلب پشتون میباشند، بیش از پیش شدت گرفته و میتواند منجر به وخامت بیشتر اوضاع در افغانستان گردد. و نهایتا دو عامل مهم دیگر نیز وجود دارد که تحقق پروژه تاپی را با مشکل مواجه خواهد کرد. یکی اینکه همه مراکز قدرت جهانی از تاپی حمایت نمیکنند و دیگری اینکه بدون مشارکت طالبان نه تنها تکمیل بلکه آغاز ساخت و ساز بخش افغانستانی این پروژه غیرممکن خواهد بود.
البته رهبری طالبان بارها اعلام کردهاند (از جمله در صحبت با نویسنده این یادداشت) که طالبان مخالف اجرای تاپی نیستند و چنانچه پروژه در راستای منافع مردم افغانستان باشد، آنها آمادهاند از این خط لوله حفاظت کنند. البته منظور رهبری این گروه، دریافت «سهم» مربوطه در ازای عبور تاپی از قلمرو تحت کنترل طالبان است. در سنت پشتونها (پشتونوالی) هر آن چیزی که در قلمرو قبیله قرار میگیرد، متعلق به آن میباشد.
امروز وضعیت سیاسی به گونهای است که نه کابل و نه محافل نظامی آمریکا آمادگی ورود به یک مذاکرات چند وجهی و چند جانبه با طالبان را ندارند. تقریبا همه طرفها متوسل شدن به گزینه نظامی را مناسبترین شکل «تعیین تکلیف» برای چند سال آینده دانسته و همگان نیز خود را برنده آن میدانند.
معلوم است که در چنین وضعیتی حداقل در آینده نزدیک به میان آوردن صحبت از ساخت و تکمیل بخش افغانستانی پروژه تاپی بعید به نظر میآید.