کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

گفتگو با مشاور پیشین ناتو

گذار از دولت‌سازی و تغییر نقش بازیگران؛ شاخصه‌‌های استراتژی چند بعدی آمریکا

4 شهريور 1396 ساعت 11:08

تغییرات واضحی را در استراتژی جدید آمریکا در افغانستان و جنوب آسیا می‌توان به وضوح مشاهده کرد. آنچه برای افغانستان در نظر گرفته شده، دست باز دولتمردان افغان در سیاست‌های درون افغانستانی در جهت اقناع برای همکاری خواهد بود و مهمترین بخش تغییر استراتژی در سطح منطقه، انتخاب هند به عنوان همکار منطقه‌ای برای اجرای این استراتژی می‌باشد.


ایران شرقی/
افغانستان که تحولات آن قابلیت اثرگذاری بر حوزه پیرامون و فراتر از پیرامون را داشته است، به عنوان یکی از کانون‌های بحران منطقه مطرح می‌باشد. این کانون بحران، بازیگران متعددی را معطوف به خود کرده که آمریکا مطرح‌ترین آنها می‌باشد. استراتژی جدید واشنگتن در افغانستان که پس از چندین ماه نهایی گردید، هفته گذشته توسط رئیس جمهور آمریکا طی نطقی به طور رسمی اعلام شد. دونالد ترامپ از تشریح جزئیات این استراتژی خودداری کرد و به ذکر کلیاتی درباره آن اکتفا کرد. به دلیل اهمیت نقش آمریکا در تحولات افغانستان، «موسسه مطالعات آسیای مرکزی و افغانستان» به منظور واکاوی این استراتژی بر آن است تا در گفتگو با کارشناسان دیدگاه‌های متفاوتی را گردآوری نماید.

محمدشفیق همدم* مشاور پیشین ناتو در افغانستان در گفتگو با این موسسه، دیدگاه‌های خود را درباره این استراتژی بیان کرد.

متن این گفتگو به شرح زیر است:
سوال: مهمترین تغییرات راهبرد جدید آمریکا را با راهبردهای پیشین این کشور در افغانستان در چه مواردی می بینید؟
همدم: من پیرامون صحبت‌های دونالد ترامپ، متوجه شش موضوع شدم که حائز اهمیت است:
1ـ خروج نیروهای نظامی آمریکایی نظر به شرایط و یا وضعیت افغانستان صورت خواهد گرفت، نه زمان تعیین شده یا یک جدول زمان بندی شده؛ این یکی از موضوعات مهم بود، در گذشته آمریکا یک زمان را برای حضور نیروهای خود مشخص می کرد و در این مدت تعداد نیروها باید کم یا زیاد می‌شد.

2ـ گسترش صلاحیت‌ها یا اعطای صلاحیت‌های بیشتر به نیروهای آمریکایی؛ نه تنها در امر مبارزه با هراس افگنی، بلکه مبارزه با گروه‌های به اصطلاح ترامپ، «مافیایی» و گروه‌هایی که دست به «جرایم جنایی» می زنند.

3ـ ترامپ خواهان افزایش کمک‌های مالی و ازدیاد نیروهای کشورهای عضو ناتو در افغانستان شد. این موضوع هم جالب است که ترامپ می خواهد جنگ افغانستان تنها یک جنگ آمریکایی نباشد، بلکه تمام کشورهای عضو ائتلاف بین‌المللی یک سهم متناسب در این جنگ داشته باشند.

4ـ موضوع چهارم هشدار بسیار جدی به پاکستان، نه تنها در مورد مبارزه با هراس افگنان و طالبان در این کشور، بلکه بستن پناه‌گاه های امن شورشیان در پاکستان که دست به حملات مختلف در افغانستان می زنند، است. این مسأله برای نخستین بار از زبان رئیس جمهور آمریکا مطرح می‌شود.

5ـ موضوع پنجم، همکاری‌های هند در حل بحران افغانستان است که یک موضوع جالب است. تأکید ترامپ بیشتر بر همکاری‌های اقتصادی و توسعه‌ای هند در افغانستان بود.

6ـ و موضوع آخر هشدار به حکومت افغانستان برای اصلاحات جدی در تمام سطوح حکومت.
من فکر می کنم که این شش موضوع بسیار در راهبرد جدید آمریکا تازگی دارند.
 
سوال: با توجه به این موضوعات مهم، پیشبینی شما در مورد مؤثریت این راهبرد نسبت به راهبردهای گذشته چه خواهد بود؟ همان طور که می‌دانید، با آمدن ترامپ و رویکردهای جدی‌تر او، پیش بینی می‌شد که جنگ آمریکا در افغانستان شدت بیشتری بگیرد.
همدم: نظر به شش دلیلی که ذکر کردم، به این باور هستم که این راهبرد جدید به مراتب بهتر از راهبردهای گذشته است. مهمترین موضوع این است که برای نخستین بار، ایالات متحده آمریکا قضایای افغانستان را از سه بعد می‌نگرد؛ یعنی ابعاد داخلی، پاکستانی و هندی، یا مسائل افغانستان را از زاویه منطقه ای مورد بحث قرار می‌دهد. در گذشته بیشتر تمرکز آمریکا روی موضوعات افغانستان و پاکستان بود، اما با آمدن ترامپ، دفتر یا نمایندگی ویژه آمریکا برای افغانستان و پاکستان منحل شد و این بار هندوستان را هم شامل مسائل افغانستان کردند؛ این یک تصمیم بسیار جدی است.

موضوع دیگر این است که از گذشته‌ها، نه تنها افغانستان، بلکه تمام متحدین آمریکا به این باور بودند که مشکل اساسی در افغانستان، تجهیز و همچنان ارسال طالبان و سایر گروه های شورشی از آن سوی مرز و از پاکستان به افغانستان است. در راهبرد جدید، یکی از خواست‌های تقریبا دیرینه افغانستان مورد تأیید قرار می‌گیرد و ترامپ بعضی شرایط و حتی اقداماتی را در برابر پاکستان ذکر می‌کند که در آینده در مقابل تصمیم‌های پاکستان روی دست گرفته خواهد شد.
 
سوال: جزییات بیشتر را در بحث پاکستان و هند بعدتر مورد بررسی قرار می دهیم، اما باید گفت که ترامپ برای نهایی کردن راهبرد خود در افغانستان، با دشواری‌هایی نیز همراه بود. چند بار قرار بود این راهبرد اعلام شود، اما به تعویق افتاد. دیده شد که اختلاف‌های بسیار جدی در داخل کاخ سفید پیرامون این راهبرد وجود داشت و حتی این بحث مطرح شد که آموزش نیروهای امنیتی افغانستان و قسمتی از جنگ این کشور به شرکت‌های امنیتی خصوصی آمریکا واگذار شود، اما در اعلام راهبرد توسط ترامپ، هیچ اشاره ای به تصمیم در این مورد نشد. از طرف دیگر ترامپ گفت که نمی خواهد جزییات دقیق‌تر راهبرد خود را اعلام کند، چون نمی‌خواهد دشمنان این کشور از آن آگاه شوند. چرا ترامپ نخواست جزییات بیشتر این راهبرد را علنی کند؟
همدم: موضوع بسیار جدی این است که این بحث‌ها و تصمیم‌ها یا در کل راهبردی که در مورد افغانستان ایجاد شده، یک موضوع یا بحث شب هنگام نبوده، بلکه نهایی شدن این راهبرد حدود هفت ماه صبحت‌های بسیار متعدد و چانه زنی‌های مختلف را به دنبال داشته و حتی در جریان این چانه زنی‌ها، برخی از مقام‌های ارشد کاخ سفید وظایف خود را نیز از دست دادند. چنان که شما فرمودید، نظریات متفاوتی وجود داشت، سه گزینه به ترامپ پیشنهاد شده بود که یکی تداوم مأموریت آمریکا در افغانستان و ازدیاد نیروها، خروج کامل آمریکا از افغانستان و سوم هم سهیم ساختن شرکت‌های امنیتی خصوصی آمریکا در این جنگ بود، اما در پایان، فکر کنم بیشتر نظریاتی که مربوط به افغانستانی‌ها می‌شد، و یا خواست افغانستان بود، به طور مستقیم یا غیرمستقیم پیروز شد.

بر این اساس، راهبرد جدیدی که اعلام شد، انعکاس دهنده آرزوها و همچنان پیشنهادات حکومت و مردم افغانستان است. چون مردم بسیار نگران بودند که اگر جنگ به طرف خصوصی شدن برود و به شرکت‌های امنیتی خصوصی واگذار شود، موضوع مشروعیت جنگ زیر سئوال خواهد رفت. در کنار آن، از آنجایی که این نیروها نیروهای غیردولتی هستند، نگرانی دیگر این بود که نیروهای امنیتی خصوصی آمریکایی در برابر جامعه جهانی پاسخگو نباشند. از طرف دیگر، این ترس نیز وجود داشت که تلفات افراد غیرنظامی بیشتر شود و اوضاع امنیتی افغانستان وخیم تر گردد. اما راهبرد جدید هیچ نوع موضوع شرکت‌های امنیتی خصوصی آمریکا را در بر ندارد.

از طرف دیگر، چنان که شما عرض کردید، ترامپ تعداد افزایش سربازان را اعلام نکرد، این هم یک موضوع جالب است که رئیس جمهور آمریکا نخواست تعداد سربازان و زمان حضور این نیروها را محدود و معین سازد. نظر به سخنرانی‌های مختلف ترامپ، حتی قبل از شروع دوره ریاست جمهموری وی، او همیشه تأکید می کرد که راهبردها و فعالیت‌های آمریکا باید غیر قابل پیش گیری باشد؛ به همین خاطر نمی‌خواهد به خصوص در مورد راهبردهای نظامی و امنیت ملی آمریکا، جزییات بیشتری ارائه کند. به همین دلیل نظر به عادتی که ترامپ دارد، نخواست جزییات بیشتر در مورد راهبرد جدید در افغانستان ارائه دهد.

موضوع دیگر در مورد عدم ارائه جزییات بیشتر در مورد راهبرد جدید، این است که قبل از اعلام آن، ترامپ به طور مستقیم صلاحیت‌های بی سابقه‌ای را به پنتاگون یا وزارت دفاع آمریکا اعطا کرده بود که بر اساس آن، پنتاگون می‌تواند تعداد سربازان آمریکایی مورد نیاز در افغانستان را انتخاب کند و در مورد افزایش آن تصمیم بگیرد؛ بنابراین ترامپ نخواست صلاحیتی که قبلا به پنتاگون داده را دوباره بررسی کند و یا خلاف آن عمل کند.
 
سوال: برگردیم به بحث هند و پاکستان، در این راهبرد، به دو بازیگر عمده در افغانستان یعنی هند و پاکستان اشاره شد. ترامپ به پاکستان هشدار داد، اما در عین حال از هند ستایش کرد. آیا سیاست توازن بین این دو بازیگر که در زمان اوباما تا حدی رعایت می شد، به پایان رسیده است؟ برخی بر این عقیده اند که دهلی شریک راهبردی آمریکا در منطقه خواهد بود، در این صورت جایگاه هند را در راهبرد دولت ترامپ چگونه می بینید؟
همدم: چنان که ترامپ گفت، حوصله آمریکا در کل محدود است و یک حد نهایی دارد. آمریکا در 16 سال گذشته در مورد سرکشی‌ها و تخطی‌های پاکستان بسیار صبر و حوصله کرده است، با تأسف پاکستان نتوانسته به تعهداتی که در برابر آمریکا، افغانستان و جامعه جهانی کرده بود، پایبند باشد، بلکه بارها تعهد شکنی کرده و خلاف تعهدات خود عمل نموده است.

اما این بار کاسه صبر آمریکا لبریز شده و ترامپ تصمیم گرفته در برابر پاکستان و وارد کردن فشار بیشتر، از سه گزینه دیپلماسی، ابزارهای اقتصادی و هچنین نظامی استفاده کند. ترامپ نه تنها این موضوع را یادآوری کرد که به پاکستان هشدار داد که دست به اقدامات جدی بزند، در غیر آن برای تطبیق راهبرد جدید، از سه گزینه دیپلماسی، اقتصادی و نظامی استفاده خواهد کرد. این سخنان به نحوی به معنی لبریز شدن کاسه صبر آمریکاست.

از طرف دیگر، بدون شک راهبرد جدید یک تغییر بسیار متفاوت در راهبرد آمریکا در قبال آسیای جنوبی است. در گذشته پاکستان نزدیک‌ترین دوست و همکار آمریکا بود، اما آمریکا آهسته آهسته به طرف همکاری و روابط دو یا چندجانبه با هندوستان می‌رود. این موضوع خلاف میل پاکستان است، اما شرایط موجود و عملکرد پاکستان، آمریکا و متحدین این کشور را ناچار ساخت گزینه بهتری را در منطقه جستجو کند تا یک همکار مستحکم و راسخ را با خود داشته باشد.

بنابراین ترامپ در راهبرد جدید خود، هندوستان را هم اضافه کرده و بعد از این، سطح جدیدی از روابط بین آمریکا با هندوستان و پاکستان ایجاد خواهد شد. البته یک نگرانی پیرامون دشمنی‌هایی که میان هندوستان و پاکستان در گذشته و حال وجود دارد، مطرح است، ولی خوبی مسأله در این است که ترامپ این موضوع را یادآوری کرده در منطقه‌ای که کشوری دارای سلاح‌های هسته‌ای است، نباید گذاشت این سلاح ها به دست هراس افگنان و شورشیان بیافتد و یک تهدید بزرگ برای منطقه و جهان شکل بگیرد. به این دلیل من فکر می‌کنم رابطه آمریکا با هند، نه تنها به خاطر افغانستان، بلکه به صورت دوجانبه میان دو کشور نیز در حال گسترش و استحکام است.
 
سوال: فکر می‌کنید این راهبرد تأثیری بر پاکستان خواهد داشت و پاکستان از خواسته‌های آمریکا پیروی خواهد کرد؟
همدم: پاکستان چاره ای ندارد، این کشور نه تنها در جامعه جهانی، بلکه در منطقه هم رو به انزوا است. در گذشته طالبانی که در افغانستان فعالیت می‌کردند، توسط پاکستان حمایت می‌شدند، اما گروه‌هایی که در داخل پاکستان هستند، مستقیما از داعش هم پشتیبانی می‌کنند و این گروه‌های هراس‌افگنی، نه تنها برای افغانستان، بلکه می‌تواند یک خطر جدی برای کل منطقه، آسیای مرکزی، ایران، و همچنین روسیه باشد و تهدیدهای مستقیمی را علیه شهروندان و حکومت‌های این کشورها به وجود آورد.

به این دلیل نه تنها آمریکا، بلکه کشورهای منطقه هم این موضوع را درک کرده‌اند که حضور و همچنان حمایت سیاسی، نظامی و اقتصادی پاکستان از گروه‌های هراس افگنی، تهدیدی بزرگ برای منطقه و جهان است. بنابراین فکر می کنم که پاکستان آهسته آهسته رو به انزوا می‌رود.
 
سوال: ممکن است که این بحث سبب شود تا پاکستان بیش از گذشته به چین و یا روسیه متمایل گردد. چین یکی از هم پیمانان راهبردی پاکستان به حساب می‌رود، آیا ممکن است که این مسأله زمینه نزدیکی بیش از پیش پاکستان با چین را فراهم کند و حتی این کشور درخواست کمک نماید؟
همدم: روابط تاریخی پاکستان و چین در بعضی موارد یک موضوع نگران کننده برای کشورهای منطقه بوده است، به خصوص برای هندوستان، اما آمریکا به هیچ نحوی، نه در گذشته و نه حال، از روابط این دو کشور نگران نبوده، زیرا روابط پاکستان و چین، به مراتب کوچک‌تر از روابط آمریکا و پاکستان است. به این مفهوم که اگر از لحاظ همکاری‌های نظامی ببینیم، آمریکا یکی از بزرگترین همکاران پاکستان در جهان به لحاظ فروش تجهیزات نظامی و کمک‌های مالی به ارتش این کشور از سویی دیگر کمک‌های توسعه‌ای و اقتصادی اداره توسعه‌ای آمریکا (USAID) به پاکستان است.

پس پاکستان به هیچ نحو در آینده نزدیک نمی‌تواند بدیل کمک‌ها و حمایت‌های آمریکا را در منطقه و جهان پیدا کند، به این دلیل آمریکا هم مطمئن است که پاکستان نمی‌تواند گزینه دیگری را به جای آمریکا جایگزین کند. از سویی دیگر، با وجود این که چین همکار نزدیک پاکستان است، ولی وقتی موضوع هراس‌افگنی و مبارزه با شورشیان مطرح می‌شود، چین هم از این ناحیه رنج می‌برد، بر این اساس این کشور به هیچ صورتی به پاکستان کمک مالی و نظامی نمی‌کند که از آن گروه های مختلف هراس افگنی و شورشی در منطقه استفاده کنند؛ از این جهت روابط پاکستان و چین برای آمریکا و کشورهای منطقه موجب نگرانی نخواهد بود.
 
سوال: در بحث تحولات داخلی افغانستان، در کنار بحث پاکستان، بحث طالبان مطرح است. از آنجا که مذاکره راهکار نهایی حل بحران افغانستان بیان می‌شود، مذاکره در کجای این راهبرد قرار خواهد گرفت؟
همدم: ترامپ در اظهارات خود گفت به این دلیل تعداد و زمان حضور نیروهای آمریکایی درافغانستان مشخص و مقید نشده تا گروه های مخالف مسلح دولت و یا به اصلاح طالبان وادار به صلح شوند. ترامپ یک پیش شرط و یا قیدی را برای افزایش سربازان آمریکایی در افغانستان مطرح کرد و گفت، با وجود آن که امیدوار است افغانستان به صلح و یا آشتی ملی دست یابد، اما اگر چنین هدفی هم به دست نیامد، آمریکا تا زمانی از حکومت افغانستان حمایت می کند که طالبان را به صورت کلی سرکوب کند.

نکته‌ای را رئیس جمهور آمریکا تأکید کرد، این بود که بالاخره جنگ در افغانستان راه حل نیست، بلکه راه حل مصالحه و صلح است. اما افغان‌ها به این باور هستند که بدون فشارهای مستقیم آمریکا بر پاکستان و فشارهای مستقیم افغانستان علیه رهبری طالبان و گروه های شورشی در این کشور، آوردن طالبان و شورشیان پای میز مذاکره ناممکن خواهد بود، به این دلیل حضور نیروهای آمریکایی و سهم آنها در عملیات‌ها علیه شورشیان، موضوعی است که می تواند طالبان را مجبور به ادغام مجدد، خلع سلاح و در نهایت مصالحه با دولت افغانستان کند.
 
سوال: اما طالبان عملا اعلام می‌کنند که در یک موقعیت برتر قرار دارند. روند تحولات امنیتی افغانستان در طول دو سال گذشته، و یا حداکثر پس از روی کار آمدن حکومت وحدت ملی، به گونه ای پیش رفته که عملا در برخی مناطق برابری قدرت و توازن نظامی بین طالبان و گروه‌های مخالف مسلح با دولت افغانستان دیده می‌شود، فکر می کنید تغییرات جدی در میدان‌های جنگ به جود خواهد آمد؟
همدم: بدون شک اخیرا حملات هراس افکنی گروه‌های شورشی و طالبان در افغانستان شدت گرفته، چنان که خود ترامپ گفت، هم اکنون در حدود 20 گروه متفاوت هراس افگنی در افغانستان و در مرزهای بین افغانستان و پاکستان و آن طرف خط مرزی دیورند فعالیت می‌کنند و نظر به فصل جنگی کنونی که تابستان است، طالبان هم با تمام قدرتی که دارند، به حملات خود پرداخته‌اند و بدبختانه وضعیت امنیتی وخیم تر شده است.

اما یک موضوع بسیار جالب این که، در گذشته زمانی که آمریکا خروج خود را به طور نسبی و یا هم کلی اعلام می کرد، در آن زمان طالبان به اصطلاح تأکید می‌کردند که «اگر آمریکایی ها و ناتو در دست خود ساعت دارند، ما زمان را در اختیار داریم»، یعنی منتظر می‌نشینیم تا آمریکا از افغانستان خارج شود. فعلا راهبرد جدید به طوری تنظیم شده که تاریخ خروج این نیروها از افغانستان تعیین نشده و ضرب الاجلی هم وجود ندارد؛ البته به جز این که حکومت افغانستان همراه با شرکای بین المللی خود در این جنگ پیروز شود. به این دلیل من مطمئن هستم اوضاع امنیتی افغانستان در آینده بسیار نزدیک تغییر خواهد کرد، به خصوص در مناطقی که فعلا ناامنی وجود دارد؛ هرچند ممکن است در کوتاه مدت حملات در این مناطق افزایش یابد.

مهمترین موضوع این است که راهبرد جدید ترامپ یک راهبرد چند بعدی است؛ فشارهای سیاسی و حتی نظامی بر پاکستان باعث می شود تا گروه های شورشی در افغانستان به گونه ای که اکنون تمویل و تجهیز می شوند، حمایت نشوند و امنیت در کل بهبود یابد. بدون شک در جریان حملات و عملیات‌های پاکسازی در افغانستان، بیم این است که تعداد تلفات متفاوت تر از گذشته، افزایش یابد، منتهی در کل وضعیت امنیتی نه تنها در پایتخت، بلکه توقع می‌رود در ولایات و مناطق دور دست افغانستان هم بهبود یابد.
 
اختلاف بسیار جدی و بزرگی که میان حکومت کرزی و آمریکا در زمان اوباما وجود داشت، تعریف طالبان در راهبرد آمریکا بود. در دو الی 3 سال گذشته و در راهبرد آمریکا، مبارزه این کشور به گروه‌های هراس افگن افگنی یا به اصطلاح عام القاعده منحصر بود، اما مأموریت جدید آمریکا نه تنها در برابر القاعده است، بلکه در مقابل گروه داعش، یکی از بزرگترین تهدیدها پس از القاعده، شبکه حقانی و همچنان مبارزه با گروه‌هایی که دست به جرایم سازمان یافته، مواد مخدر و در کل ترویج ناامنی و تهدید امنیت ملی افغاستان می‌زنند، است.

به نیروهای آمریکایی اعطای صلاحیت شده که در این عرصه در کنار حکومت افغانستان و نیروهای امنیتی این کشور مبارزه کنند. یکی از نقدهای شخصی من در مورد حضور آمریکایی ها در دو سال گذشته، این بوده که تنها نقش حمایتی، آموزشی و همکاری با نیروهای امنیتی افغانستان را در امر مبارزه با طالبان و شورشیان داشتند، به این مفهوم که نیروهای آمریکایی بدون موضوعات بزرگ، مستقیما در هیچ جریانی سهیم نمی‌شدند، اما در راهبرد جدید این مشکل برطرف شده است و نظامیان آمریکایی می‌توانند به طور مستقیم گروه‌های طالبان و حتی فرماندهان و رهبران این گروه را در داخل و خارج از افغانستان مورد حمله قرار دهند.
 
سوال: ترامپ در مورد سرکوب داعش نیز تأکید کرد. کیفیت و کمیت این مبارزه چگونه خواهد بود؟ آیا می توان پیرامون مبارزه آمریکا با داعش در سوریه و افغانستان مقایسه‌ای انجام داد؟
همدم: با حضور ترامپ و رهبری وی، داعش در عراق با یک شکست بسیار فاحش مواجه شده است. پیش از این، گروه‌هایی که با همکاری ائتلاف بین‌المللی و آمریکا از سال ها به این سو با داعش مبارزه می‌کردند، قادر به پس‌گیری نقاطی که داعش حکمروایی داشت، نشده بودند. اما با تأسف موضوع جدی‌تر این است که نیروهای داعش فعلا از همان اراضی و مناطقی که در دست داشتند، پراکنده شده اند، بیم آن می‌رود که اگر در برابر این گروه‌ها در افغانستان با جدیت اقدام نشود، داعش با حضور در افغانستان برای این کشور و منطقه به تهدید بزرگی تبدیل شود.

به همین دلیل داعشی که در افغانستان و پاکستان و یا در منطقه حضور دارد، تحت نام داعش خراسان مورد توجه ترامپ قرار گرفته است. ترامپ به نیروهای آمریکایی این صلاحیت را اعطا کرده که با گروه داعشی که فراتر از گروه های شورشی و یا دیگر گروه‌های تروریستی فعالیت می‌کند، با جدیت مبارزه کند، این راهبرد جدید نه تنها صلاحیت بیشتری به نیروهای آمریکایی می‌دهد که در کنار آن، ترامپ تعهد کرده تمام امکانات از جمله سلاح و تجهیزاتی که نیروهای آمریکایی برای نابودی این گروه نیاز دارند، در دسترس قرار گیرد.
 
سوال: بحث داعش در افغانستان کمی متفاوت‌تر است. کارشناسان به این باورند که داعش به آن معنی عراق و سوریه در افغانستان حضور ندارد. از طرف دیگر روسیه بسیار ابراز نگرانی می‌کند و می گوید که آمریکا به نوعی در پشت پرده جابجایی داعش در سمت شمال افغانستان قرار دارد و مبارزه‌ای که در شرق افغانستان با داعش صورت می گیرد، در سمت شمال عملا وجود ندارد، حتی تا چندی قبل هم حضور داعش در شمال به رسمیت شناخته نمی‌شد تا این که فجایعی مثل میرزاولنگ صورت گرفت.
همدم: متاسفانه روسیه با سیاستی که در مبارزه با هراس افگنان روی دست گرفته، در صدد این است که افکار عمومی را مغشوش سازد. داعشی که در افغانستان حضور دارد، متفاوت‌تر از داعش در خاورمیانه است، اکثریت این داعش از اعضای گروه‌های طالبان و دیگر گروه‌های هراس افکن در افغانستان تشکیل شده است. اما بدبختانه سیاستی که روسیه به خاطر حمایت سیاسی، نظامی و مالی طالبان روی دست گرفته، به دلیل مبارزه با داعش، رویکرد درستی نیست.

دیدگاه من و افغان‌ها این است که داعش و طالب دو روی یک سکه‌اند، ما و شما نمی‌توانیم داعش و طالبان را به سادگی تفکیک کنیم؛ پس موضوع جدی و مهم این است که داعش نه تنها در افغانستان حضور دارد، بلکه نیروهای امنیتی افغانستان همه روزه با این گروه می‌جنگند و قربانی می‌دهند. افغان‌ها نه تنها در شمال، بلکه در گوشه و کنار افغانستان قربانی می‌دهند، شاهد هستید که در شرق، در شمال، در اچین، خوگیانی، در غزنی و در ولایات مختلف افغانستان، مردم به حدی به ستوه آمده اند که مجبور شدند دست به قیام‌های مردمی بزنند. آمریکا در مقابل داعش در افغانستان، از بزرگترین بمب نظامی خود استفاده کرد و به نظرم این نشانه عزم دولت ترامپ برای نابودی داعش در افغانستان بود. معقتدم حکومت افغانستان، نیروهای امنیتی این کشور و همکاران بین المللی این کشور، در کنار این که با طالبان مبارزه می کنند، علیه داعش هم بسیار راسخ و آشکار و در عمل، مبارزه می کنند.
 
سوال: بخشی دیگر از صحبت‌های ترامپ بحث دولت افغانستان بود، یکی این که ترامپ در مورد پایان ملت سازی در افغانستان صحبت کرد، گفت که نمی‌خواهند افغان ها را وادار کنند یا آموزش بدهد که چگونه زندگی کنند و این مسائل برای آمریکا اهمیتی ندارد و مربوط خود افغانستان است. این در حالی است که چنین مباحثیدر راهببردهای گذشته آمریکا و در برنامه‌های مختلف این کشور در محور توجه بوده و کمک‌های زیادی در این بخش‌ها به مصرف رسیده است. آیا این به معنی یک تغییر در سیاست بزرگ آمریکا است؟
همدم: بعد از گذشت چندین سال، بالاخره آمریکا به این حقیقت پی برد که باید خود افغان‌ها مسیر رسیدن به هدفی را که تعیین کرده اند، انتخاب کرده و بپیمایند. فکر می‌کنم این یک سخن به جاست که ترامپ گفت، آمریکا نمی‌خواهد رژیم یا سبک حکومت‌داری که برای خود می‌پسندند، بر دیگران نیز تحمیل کند. یکی از نقایص بزرگی که در مورد حضور آمریکا در افغانستان وجود داشت، و فعلا هم بعضی از مخالفان مسلح از این موضوع به عنوان یک ابراز استفاده می‌کنند، این است که می‌گویند آمریکا برای نجات افغانستان نیامده، بلکه می‌خواهد همان ارزش‌هایی که به آن‌ها باور دارد را بر افغان ها تحمیل کند.

این یک موضوع بسیار خوب است که آمریکا نه تنها سیاست و جغرافیای افغانستان را به رسمیت بشناسد، که در عین حال حکومت ترامپ به همان فرهنگ، آداب و رسومی که بیشتر مردم افغانستان متکی به آن بوده و آن را محترم می‌شمارند، احترام و ارج بگذارد. موضوع حقوق بشر و حقوق زنان و دیگر موضوعاتی که مربوط به حقوق اساسی مردم می شود، در قانون اساسی افغانستان حفظ و مراقبت می‌گردد، این‌ها موضوعاتی است که اگر ما دارای یک حکومت منتخب باشیم و حتی اگر آمریکا در افغانستان حضور داشته باشد یا نباشد، توسط قوانین نافذ کشور تضمین شده است.
 
سوال: در بخش نوع تعامل با حکومت افغانستان، شما گفتید که این مسئله یکی از وجوه متمایز راهبرد ترامپ نسبت به گذشته است. ترامپ در راهبرد خود چه اساسی را در تعامل با حکومت افغانستان مطرح کرد؟ فکر می کنید حکومت افغانستان می تواند انتظارهای ترامپ را برآورده بسازد؟
همدم: بدون شک چنانچه رئیس جمهور آمریکا گفت، واشنگتن به حکومت افغانستان چک سفید نمی‌دهد، به این مفهوم که در مقابل تمام این کمک‌ها و همکاری‌ها، با وجودی که آمریکا نمی‌خواهد سبک حکومت داری و یا فرهنگ خود را به افغانستان تحمیل کند، اما این توقع را از حکومت افغانستان دارد که دست به یک سلسله اصلاحات اساسی بزند. توقع آمریکا از حکومت افغانستان بیشتر در موضوع اصلاحات داخل حکومت از جمله مبارزه با فساد، شفافیت و پاسخگویی است که خوشبختانه این روند را حکومت افغانستان قبلا آغاز کرده، اما با با چالش‌های بسیار جدی مواجه است.

البته این توقع آمریکا، حکومت‌مردان افغانستان را وادار می سازد که نه تنها در این عرصه وعده و وعید بدهند، و یا به وعده ها اکتفا کنند، بلکه باید با بسیار جدیت عمل کنند. ترامپ تاکید کرد که این تغییرات و اصلاحات باید فوری و علنی آغاز شود. او با تکمیل تعهداتش در مورد افغانستان، از حکومت این کشور هم خواهان پاسخ خواهد بود و خواهد خواست که در مورد اقدامات صورت گرفته در عرصه اصلاحات و حکومت‌داری خوب پاسخگو بوده و نتایج کار را با آمریکا و جهان در میان بگذارند.
 
سوال: جدای بحران امنیتی، دولت وحدت ملی با بحران و چالش‌های مختلفی روبرو است. تنش‌های زیادی بین هم‌پیمانان دولت وحدت ملی وجود دارد که فضای متشنجی را ایجاد کرده است. با وجود این مسائل، شانس موفقیت کابل را تا چه اندازه می‌دانید؟
همدم: یکی از چالش‌های حکومت در کنار دیگر چالش‌ها، چانه زنی‌های سیاسی و یا هم اختلافات سیاسی در داخل حکومت افغانستان است. البته در تمام نظام‌های دموکراسی، چانه زنی‌ها، تفاوت‌ها و اختلاف‌ها وجود دارد، اما تفاوت افغانستان در این است که برخی زورمندان و صاحبان سلاح، چالش بسیار جدی نه تنها در مقابل حکومت، بلکه در برابر تمام مردم افغانستان محسوب می‌شوند.

اما اگر حکومت در افغانستان از ناحیه امنیت آسوده خاطر باشد، می‌تواند بر مشکلات داخلی خود تمرکز کند و در کنار مشکلات سیاسی، موضوعات اصلاحی را هم در اولویت کاری خود قرار دهد. در سه سال گذشته، تمرکز حکومت بیشتر بر موضوعات و چالش‌های امنیتی بوده که با راهبرد جدید، توقع شخص خودم این است که این مشکلات و چالش‌ها تا حدی کاهش یافته، و حکومت این فرصت را خواهد یافت که بر اصلاحات تمرکز کند.
 
سوال: به عنوان بحث آخر، چند بار از زبان مقام‌های ارشد آمریکایی در این اواخر شنیده شده که راهبرد جدید این کشور، یک راهبرد منطقه ای خواهد بود. بحث هند و پاکستان مطرح شد. دیدگاه آمریکا درباره ایران چیست؟
همدم: راه حل‌ها در افغانستان، باید منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای باشد. در این موضوع، آسیای مرکزی، ایران و حتی کشورهای عربی هم شامل هستند. فکر می‌کنم بهترین راه برای شریک ساختن ایران در قضایای افغانستان، روابط دوجانبه افغانستان و ایران است. ترامپ در سخنرانی خود اشاره کرد که نمی‌خواهد در مورد ملت‌سازی، حکومت‌داری و نحوه حکومت‌داری، موضوعی را بر افغانستان دیکته و یا تحمیل کند؛ مفهوم آن این است که حکومت افغانستان و مردم این کشور اختیار دارند به عنوان یک کشور مستقل و آزاد، در مورد روابط دو یا چندجانبه مبنی بر مصلحت‌ها و منافع ملی خویش تصمیم گرفته و عمل کنند.

یکی از موضوعات جدی که نه تنها برای افغانستان، بلکه برای تمام منطقه مهم است، موضوع روابط دوجانبه آمریکا و ایران است. این روابط در گذشته با توافقنامه برجام به خوبی پیش می‌رفت، اما شرایط کنونی و نوع اظهار نظرها، می‌تواند در روابط منطقه‌ای آمریکا به خصوص در موضوعات افغانستان تأثیرگذار باشد. اگر خلاصه بگویم، اگر روابط دوجانبه آمریکا و ایران با یک توافق بهتر و یا هم در چارچوب برجام ادامه یابد، نه تنها برای افغانستان، بلکه برای منطقه و جهان نیز مفید خواهد بود.
 
سوال: برخی این مسأله را مطرح می‌کنند که راهبرد جدید و منطقه‌ای آمریکا که افغانستان بخشی از آن است، تنها به مسائل این کشور محدود نخواهد بود و آمریکا با حضور در افغانستان منافع منطقه‌ای خود را در مورد کشورهایی که با آن ها مشکل دارد، نظیر روسیه، ایران و چین دنبال خواهد. این نگرانی را مطرح می‌کنند که ممکن است آمریکا بخواهد بیش از پیش سیاست های منطقه ای خود را با حضور در افغانستان دنبال کند؟
همدم: البته حکومت افغانستان تا امروز و یا مردم این کشور در کل، به هیچ کشور از میان 50 کشوری که در افغانستان حضور دارند، با تمام ناتوانایی‌هایی که گفته می‌شود، اجازه نداده‌اند از افغانستان به ضرر یکی از کشورهای همسایه و منطقه استفاده شود و این تعهد افغانستان همچنان پابرجاست. اما در کنار این، راهبرد ایالات متحده آمریکا که اعلام شد، به صورت بسیار آشکار در مورد سه کشور افغانستان، پاکستان و هند است و این راهبرد بیشتر برای آسیای جنوبی است، بنابراین نه برای این که حکومت افغانستان چنین زمینه ای را فراهم نکرده، بلکه در عین حال آمریکا هم هیچ گاه خواهان چنین زمینه ای نشده که خاک افغانستان و یا هم امکاناتی که در این کشور وجود دارد، علیه یکی از همسایگان این کشور به خصوص ایران استفاده شود.

این موضوع را در گذشته هم شاهد بودیم که ایران و افغانستان روابطی جداگانه داشته‌اند و حکومت افغانستان مستقل و مستقیما مبنی بر منافع و مصلحت‌های ملی خود، با حکومت ایران و حتی با چین و روسیه، که به نحوی رقبای آمریکا محسوب می شوند، روابط دوجانبه و چندجانبه داشته و دارد. باید گفت که این روابط به هیچ نحو تحت تأثیر سیاست‌های خارجی و یا سیاست ملی آمریکا قرار نگرفته و من امیدوار هستم که در آینده هم، افغانستان که سیاست بی طرفی و صلح آمیز خود را در برابر کشورهای همسایه حفظ کرده، به این سیاست ادامه بدهد.
انتهای مطلب/.
 
* محمد شفیق همدم فارغ‌التحصیل رشته روابط و امنیت بین‌الملل از دانشگاه جورج مارشال آلمان، رهبری و مدیریت از دانشگاه هاروارد و حکومت‌داری و امنیت ملی از انستیتوت جهان سیاست آمریکا است. همدم از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۴ مشاور ارشد ناتو در عرصه‌های امنیتی، سیاسی و دیپلماسی در افغانستان بود.  وی در حال حاضر در زمینه حکومت‌مداری و امنیت ملی مشغول پژوهش بوده و به عنوان استاد در انستیتوت خاورمیانه مشغول تدریس می‌باشد.
 
(انتشار این مصاحبه به منزله تایید اظهارات مصاحبه شونده نبوده و فقط به منظور بازتاب دیدگاه‌های متفاوت منتشر گردیده است).


کد مطلب: 805

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/interview/805/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir