«ایگور پانکراتینکو» کارشناس ارشد مسائل سیاسی روسیه، در گفتگویی تفصیلی با خبرنگار "ایران شرقی" به بیان بازتاب وضعیت امروز روابط ایران و روسیه در رسانههای روس زبان این کشور پرداخته است.
ایران شرقی/ در این گفتگو عنوان گردید: همکاریهای روسیه و ایران در زمینه پشتیبانی از دولت رسمی سوریه منجر بروز مجدد بحثهای تندی در میان محافل نخبگان سیاسی روسیه شده است.
بار اول است که چنین بحثهایی به طور گسترده از سوی رسانههای بزرگ روسیه پوشش داده میشوند و اگر در گذشته اظهارات انتقادی درباره همکارهای روسیه و ایران در رابطه با سوریه و دولت رسمی این کشور در رسانههای روسیه که زیر نظر دستگاه ریاست جمهوری پوتین به شمار میروند، جلوگیری میشد، اما در ۲ هفته اخیر چنین اظهاراتی که با رویکردی انتقادی همراه است، رو به افزایش است.
با توجه به اصلاحات پنهان فضای اطلاعاتی کشور که در طول ۳ سال اخیر توسط دستگاه ریاست جمهوری روسیه صورت گرفت، رسانههای اساسی (بزرگترین انتشارات، ۵ شبکه تلویزیونی فدرال و غیره) این کشور تحت نظارت شدید دستگاه ریاست جمهوری قرار دارند. حتی فهرستی از افراد نامطلوب که از حضورشان در رسانههای کشور بایستی جلوگیری شود، تهیه و به طور منظم به رسانهها ارسال میشود. علاوه بر این دستگاه ریاست جمهوری روسیه پوشش رویدادهای بین المللی در حدود این کشور را تحت نظارت دارد.
به این ترتیب، میتوان گفت که مبتکر اصلی اظهارات انتقادی و پوشش آن توسط رسانههای روسی سردبیران و یا خبرنگاران نمیباشند، بلکه دستگاه تبلیغاتی کرملین است که میخواهد از این طریق تغییراتی به سیاست کرملین در قبال ایران و سوریه وارد کند.
در کنار آن، انتشار همزمان اظهارات انتقادی درباره همکارهای روسیه و ایران در سوریه و همچنین اظهارات منفی درباره دولت رسمی سوریه در تعدادی از رسانههای روسیه، بیانگر این مطلب است. مطالب انتقادی به طور گسترده توسط وبلاگ نویسان حزب «روسیه واحد» در شبکههای اجتماعی بازنشر میشوند.
این نکته نیز قابل یادآوری است که در بخش «سیاست خارجی» برگه تبلیغاتی مبلغان حزب «روسیه واحد» که در آستانه انتخابات پارلمانی منتشر شد، چنین آمده است:
- در پاسخ به سوال درباره روابط روسیه با ایران بایستی چنین پاسخ داد که این روابط برای کرملین در اولویت قرار نگرفتهاند. همزمان بایستی تاکید کرد که ایران یک رقیب جهانی روسیه در بازار نفت و گاز است. بایستی خاطرنشان کرد که تمام خدمات روسیه در خصوص لغو تحریمهای غرب علیه ایران از سوی تهران نادیده گرفته شده است. مخاطبان را باید آگاه کرد که ایران به دنبال منافع خودخواهانه خود است که در تضاد با مناف ملی روسیه میباشند.
- درباره سیاست روسیه در سوریه بایستی چنین پاسخ داد که هدف اصلی مسکو در سوریه برقراری صلح و ثبات و پایان بخشیدن به درگیریها در این کشور میباشد. با این حال، بایستی تاکید کرد که حفظ رژیم بشار اسد برای روسیه در اولویت نیست و در آینده انتخاب نظام سیاسی در سوریه بر دوش خود مردم است. باید به نقش رهبری روسیه در حل و فصل بحران سوری تاکید کرد. همچنین بایستی به مخاطبان رساند که دخالت روسیه دمشق را از فاجعه نجات داد. همچنین توصیه میشود که به مخاطبان تاکید شود که بار اصلی حل و فصل بحران سوریه بر دوش روسیه است و مسکو در توافق صلح آینده در این کشور نقش بسیار مهمی را میبازد.
در برابر این واققعیت، در میان نخبگان سیاسی روسیه چنین دیدگاههایی در حال صعود است:
- کمکهای روسیه جهت لغو تحریمهای غربی علیه ایران از سوی تهران قدردانی نشده است.
- ایران نمیخواهد منافع روسیه در حوزه انتقال نفت و گاز و افزاش قیمت آن را مد نظر قرار دهد و با دستکشی از توافق در این زمینه روز بروز به یک رقیب جهانی برای روسیه تبدیل میشود.
- روابط اقتصادی روسیه با ایران دورنمای جدیای را به دنبال ندارد و نباید آن را به عنوان هدف سیاسی روابط دو جانبه مسکو و تهران تلقین کرد.
- تهران در شرق نزدیک، آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی سیاست جداگانهای را دنبال میکند که معمولا با منافع روسیه متفاوت است. ایران تلاش دارد نفوذ خود در این مناطق را بدون در نظر داشت دیدگاههای روسیه در این زمینه گسترش دهد.
- روابط نزدیک با ایران میتواند به همکاریهای مسکو با واشنگتن، تل آویو و کشورهای عربی خلیج فارس اختلال وارد کند. این هم در حالی است که همکاری با این کشورها برای روسیه سودآورتر است.
- توسعه همکارهای نظامی – فنی با ایران میتواند نارضایتی واشنگتن و متحدانش را به دنبال داشته باشد که در نتیجه آن بازارهای دیگر فروش سلاح به روی روسیه بسته میشوند. اما فروش اسلحه به ایران ضرر آن را پوشش نخواهد داد.
در رابطه با درگیریهای سوریه نیز چند نکته که در رسانههای روسی منتشر شده است، قابل تامل است.
حفظ دولت بشار اسد و همچنین حضور پایگاه نظامی روسیه در این کشور از هیچ گونه مزایای استراتژیک برای مسکو برخوردار نیست و هزینه فعلی کرملین را توجیه نمیکند.
- سیاست مستقل روسیه در سوریه بدون در نظرداشت منافع آمریکا آیندهای ندارد و تنها موجب حفظ و تشدید تنشهای مسکو و واشنگتن میشود که این در نوبه خود منجر به ضرر اقتصادی (گسترش تحریمها) و مانع گفتوگوی کرملین با غرب میشود.
- حمایت از بشار اسد افزایش تنشها بین مسکو و کشورهای عربی را به دنبال خواهد داشت که این یک امر نامطلوب برای کرملین میباشد.
- درگیریهای سوریه به یک بحران طولانی دارد تبدیل میشود که این در نوبه خود باعث ایجاد مشکلات بیشتری برای مسکو شده و منافع سیاسی روسیه در این کشور را زیر سوال برده است. چنین دیدگاههایی با استفاده از منابع اداری توسط نخبگان روسی که در پایین اسامی آنها ذکر میشود، حمایت و گسترش مییابند:
نخبگان سیاسی دستگاه ریاست جمهوری روسیه:
«آنتون واینو» رئیس دستگاه ریاست جمهوری، «ولادیمیر «اوستوروینکو» معاون دستگاه ریاست جمهوری، «اوشاکوف یوری» دستیار رئیس جمهور، «الکساندر مانژوسین» رئیس اداره مدیریت دستگاه ریاست جمهوری در امور سیاست خارجی، «ولادیمیر چرنوف» رئیس اداره دستگاه ریاست جمهوری در امور ارتباطات بین منطقهای و فرهنگی با کشورهای خارجی.
در حکومت روسیه:
«آرکادی دوورکاویچ» و «دیمیتری روگوزین» معاونان نخست وزیر، «آنتون سیلوئانوف» وزیر دارایی، «الکسی اولیوکایف» وزیر توسعه اقتصادی، «الکساندر تکاچف» وزیر کشاورزی، «الکساندر نوواک» وزیر انرژی و «دینیس مانتوروف» وزیر صنایع و تجارت.
در وزارت امور خارجه:
«میخائل باگدانف» معاون وزیر، «ایگور مارگولف» معاون وزیر، «سرگئی ویرشینین» رئیس دپارتمان شرق نزدیک و آفریقای شمالی، «ضمیر کابل اف» رئیس دپارتمان دوم آسیایی، «آندرئی کیلین» رئیس دپارتمان روابط بین اروپایی.
در وزارت دفاع:
«والرئی گراسیم اف» رئیس ستاد کل، «دیمیتری بولگاکف» معاون وزیر، «ایوگینئی پرونسکی» رئیس دپارتمان حمایت مالی وزارت دفاع.
علاوه بر این نمایندگان محافل لیبرال (که در مجموع رقبای همکاریهای ایران و روسیه و حمایت از بشار اسد هستند) و همچنین بخشی از محافل «میهن پرستان» روسیه (که ایران را به عنوان شریک پایدار قبول ندارند و حمایت از بشار اسد را برای اقتصاد روسیه گرفتار بحران اقتصادی نامطلوب میدانند) از دیدگاههای در بالا ذکر شده حمایت میکنند. بنابراین، آنها این دیدگاهها را از طریق رسانهها و شبکههای اینترنتی خود به طور گسترده تبلیغ میکنند.
در این وضعیت بایستی به این نکته تاکید ویژه کرد که سفارت جمهوری اسلامی ایران در مسکو در مقابل تبلیغات گسترده ضد ایرانی و ضد سوری در رسانههای روسیه، سیاست سکوت را انتخاب کرده است و هیچ گونه واکنشی را نشان نمیدهد.
بر اساس موارد فوق، میتوان چنین نتیجه گرفت که روسیه از این طریق تلاش دارد افکار عمومی را برای تغییر سیاست خود در قبال ایران و سوریه آماده کند. از جمله:
- توافق با آمریکا در رابطه به اقدامات مشترک در سوریه طبق شروط واشنگتن؛
- قطع همکاریها با ایران؛
-کاهش جدی پشتیبانی از بشار اسد؛
به نظر میرسد که این تغییرات در یک زمان صورت نمیگیرند بلکه به تدریج و در طول چند ماه عملی خواهند شد.