ترکیه روند روابط خود را با کشورهای آسیای مرکزی در چارچوب همگرایی ترکی از دهۀ 1990 میلادی آغاز کرد. با این حال با گذشت بیش از دو دهه و عدم مشارکت ترکمنستان و ازبکستان، این ایده با دستاوردهای چندانی همراه نبود. از سال 2017 و با تغییر نسبی موضع ازبکستان و ترکمنستان در خصوص مشارکت در این فرایند، همگرایی ترکی در آسیای مرکزی سرعت و شدت بیشتری گرفته است.
تشکیل سازمان کشورهای ترک و عضویت سه جمهوری قرقیزستان، قزاقستان و ازبکستان در آن و عضویت ناظر ترکمنستان نشانههای مهمی از این فرایند است. با این حال، تاجیکستان بهعنوان میراثدار هویت، فرهنگ، تاریخ و تمدن آسیای مرکزی در این همگرایی ترکی نادیده گرفته شده است و در عین حال ممکن است در آینده در صورت عدم توازن دچار یک انزوای استراتژیک شود.
از این جهت نوع مواجهه و نگاه تاجیکستان به این فرایند بسیار حائز اهمیت است. برای بررسی این موضوع، مصاحبهای را با «محمد شمسالدیناف»، کارشناس سیاسی تاجیک ترتیب دادهایم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:
⚫ مطالعات شرق: سازمان کشورهای ترک بعد از فروپاشی شوروی در آسیای مرکزی توسعه یافته است. مهمترین تأثیرات شکلگیری ساختار کشورهای ترکی بر منافع و موقعیت تاجیکستان بهعنوان تنها کشور غیرترکی در منطقه چه بوده است؟
شمسالدیناف: بعد از فروپاشی شوروی و از زمانی که آسیای مرکزی بهعنوان یک منطقۀ جدید و مستقل در عرصۀ بینالمللی ظاهر شد، بازیگران مختلف، برنامههای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی خود را به این کشورها پیشنهاد کرده و در واقع یک جریان آسیای مرکزی جدید را پیش میبردند. همچون بسیاری از بازیگران دیگر، ترکیه نیز یکی از آنها بود. در این میان، باید توجه داشت که ترکیه امروز میخواهد خود را یک قدرت جهانی (و نه صرفا یک قدرت منطقهای) نشان دهد و برای رسیدن به این هدف تلاش میکند که در عرصۀ بینالمللی بسیار پرتحرک باشد. از این جهت، ترکیه در مناطق مختلف، این تحرکات مضاعف را پیش برده و در هر منطقه استراتژی مشخصی را تعریف کرده است.
اگر خاورمیانه را در نظر بگیریم، ترکیه «نوعثمانیگری» را بهعنوان ایدۀ کلیدی خود پیش میبرد. ترکیه در چارچوب این ایده، از تاریخ گذشته صحبت کرده و تلاش میکند تا به واسطۀ تاریخ مشترک (که این کشورها در یک دولت بودند)، اشتراکهای خود با کشورهای دیگر را تقویت کند. در همین حال اگر ما جهان اسلام را هم در نظر بگیریم، ترکیه میخواهد با استراتژی اسلامگرایی کارهای خود را پیش برده و خود را یکی از رهبران جهان اسلام نشان دهد. ترکیه در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی هم با استراتژی «پانترکیسم» منافع خود را پیش میبرد.
در اینجا مهم است که نگاهی به منافع ترکیه داشته باشیم. در این منافع حوزۀ اقتصاد بسیار مهم است و در جایگاه اول قرار دارد، چرا که آسیای مرکزی بازاری بزرگ با جمعیت حدود 80 میلیون نفری است؛
دوم، ترکیه در چارچوب استراتژی ترکی در نظر دارد خود را به یک هاب/قطب ترانزیتی بینالمللی تبدیل کند. در این راستا آسیای مرکزی نیز یکی از مناطق نوظهور و حائز اهمیت برای اروپا است. از سوی دیگر سختتر شدن شرایط در حوزۀ ترانزیت در آسیای مرکزی بعد از سال 2022 میتواند به نفع ترکیه باشد، چرا که با توسعۀ کریدورهای ترانزیتی این جریانهای ترانزیت زیر نظر ترکیه شکل میگیرند که برای آنکارا بسیار اهمیت دارد.
سوم، ترکیه نه تنها به دنبال کسب مرکزیت در حوزۀ ترانزیت بار است، بلکه میخواهد یک هاب بینالمللی برای ترانزیت انرژی بین اروپا و آسیا نیز باشد. با توجه به اینکه آسیای مرکزی به لحاظ منابع انرژی هم منطقۀ بسیار مهمی بوده و جایگاه خاصی دارد، برنامۀ ترکیه آن است که این منابع انرژی نه از مسیرهای روسیه و ایران، بلکه از مسیر ترکیه به اروپا صادر شود.
بنابراین کنترل بر این منطقه برای منافع ترکیه خیلی مهم است. از این جهت ترکیه میخواهد در آسیای مرکزی استراتژی خود را پیش ببرد، کما اینکه این راهبرد مبتنی بر پانترکیسم است. به همین منظور برای ساخت یک منطقۀ آسیای مرکزی جدید، سازمان کشورهای ترک زبان را تأسیس کرده و از آن استفاده میکند. این ابزار اول و مهم ترکیه برای تشکلیابی است.
در این میان، اگر بحث تاجیکستان را در نظر بگیریم، مهمترین نکته این است که این یک پروژۀ ساخت منطقۀ آسیای مرکزی بدون تاجیکستان است. یعنی ساخت منطقهای جدید با ایدههای پانترکیستی که تاجیکستان شامل آن نمیشود. من این را شکلدهی به یک آسیای مرکزیِ بدون تاجیکستان میخوانم که طبیعتا در راستای منافع تاجیکستان نیست.
⚫ مطالعات شرق: هویتسازی ترکی در منطقه یکی از اهداف مهم و کلیدی ترکیه و سازمان کشورهای ترک در آسیای مرکزی بوده است، در حالی که عمدۀ تاریخ و زیرساختهای تاریخی آسیای مرکزی بر اساس هویت تاجیکی بنا شده است که عمده مظاهر آن را در شهرهای سمرقند و بخارا میتوان دید. راهکار تاجیکستان و تاجیکها برای حفاظت از این هویت در منطقه چیست؟
شمسالدیناف: ترکیه در آسیای مرکزی منافع خود را با هویت پانترکیستی پیش میبرد. به همین دلیل است که در سالهای اخیر هویت پانترکیستی در آسیای مرکزی رشد زیادی یافته که این طبیعتا به ضرر هویت تاجیکی است؛ چراکه آنها تاریخسازی جدید انجام داده و حتی بزرگان ما را ترک خواندهاند و برخی اقدامهای دیگر را نیز در پیش دارند. این مستقیما به ضرر هویت تاجیکان است و فکر میکنم در این فرایند اگر بخواهیم از هویت خود حمایت کنیم، باید یک توازن در مقابل ایدههای پانترکیسم و رشد این ایدهها ایجاد کنیم. در واقع در این توازن باید نقش و جایگاه دولتهای پارسیزبان را رشد دهیم. ما در دو سه سال اخیر شاهد توسعه و بهبود روابط ایران و تاجیکستان بودهایم، اما اینجا یک مشکل بسیار جدی افغانستان است. تا زمانی که حکومت فراگیر در این کشور شکل نگیرد و تاجیکان در آن حکومت و مقامهای عالیرتبۀ حکومتی نقشی نداشته باشند، این ایده برای توسعۀ روابط بین کشورهای پارسیزبان زیر سؤال میرود. لذا، برای این که این ایده پیش رود باید یک حکومت فراگیر در افغانستان داشته باشیم و این یک ضرورت است که در خلال آن میتوان در یک توازن از هویت تاجیکی در منطقه حمایت کرد.
⚫ مطالعات شرق: اخیرا جریانی تحت عنوان «تورانگرایی» در میان برخی روشنفکران تاجیک بهعنوان یک جریان هویتی تقویت شده است. نسبت این تورانگرایی را با اقدامهای ترکگرایانه در آسیای مرکزی چگونه میبینید؟
شمسالدیناف: بله، در سالهای اخیر در میان برخی روشنفکران تاجیک موضوع تورانگرایی گسترش یافته و آنها ایدۀ تورانگرایی خود را دارند. آنها به تاریخ قدیم رجوع کرده و به کتابهایی مثل «اوستا» و «شاهنامه» استناد میکنند. طراحان ایدۀ تورانگرایی میگویند که آسیای مرکزی همان منطقۀ قدیمی توران است که در کتاب اوستا آمده است و یک منطقۀ آریایی است. البته در میان روشنفکران ترک هم این ایدۀ تورانگرایی رشد یافته است، اما آنها نظر دیگری دارند و معتقداند که توران، منطقهای است که ترکها در آن پیدا شدند و امروز باید در آن یکجا شوند و همین ایده را نیز پیشنهاد میدهند. بنابراین در فضای اطلاعاتی منطقه، این دو ایدۀ تورانگرایی ترکی و تورانگرایی آریایی رقابت شدیدی پیدا کردهاند که مسائل جدیدی را بهوجود آورده است.
⚫ مطالعات شرق: موضع روسیه و چین نسبت به تحرکات و اقدامهای ترکیه در چارچوب سازمان کشورهای ترک در آسیای مرکزی چیست؟ آیا این کشورها موافق این حرکتها هستند یا مخالف آن؟
شمسالدیناف: البته روسیه و چین این اقدامها را قبول ندارند و مقابل آن هستند. چرا که همانطور که قبلتر گفتیم، هر بازیگر بیرونی در منطقه راهبرد خود را دارد. روسیه و چین هم پروژهها و دیدگاههای خود را در منطقه دنبال میکنند. البته روسیه و چین بین خود هم رقابت دارند و هر یک استراتژی خود را دنبال میکنند اما مقابل هم نیستند. در صورتی که بعضا این راهبردها ضد اقدامهای ترکیه هستند، چرا که برنامه های ترکیه در راستای منافع آنها نیست.
⚫ مطالعات شرق: ترکیه اخیرا به توافق امنیتی-دفاعی جامع با تاجیکستان دست یافت. این در حالی است که آنکارا در چارچوب سازمان کشورهای ترک حمایت قابلتوجهی را از قرقیزستان در قبال مناقشات با تاجیکستان اعمال کرده بود. این توافق را در چارچوب سیاست خارجی تاجیکستان چگونه میتوان ارزیابی کرد؟
شمسالدیناف: اگر دقیقتر بگوییم، این یک توافق امنیتی همهجانبه نبود. این یک توافق برای ارائۀ برخی کمکها و تجهیزات امنیتی به تاجیکستان بود. در واقع، این موافقتنامۀ امنیتی برای ارائۀ پهپاد به تاجیکستان به ارزش 1.5 میلیون دلار و نیز آموزش سربازان تاجیکستان به ارزش 62 هزار دلار، امضا شد. در این حال باید به این نکته نیز توجه داشت که از سال 2015، یعنی زمانی که عملیات نظامی ترکیه در سوریه و عراق آغاز شد، پهپادهای ترکیه ویژگیهای خوبی را از خود نشان دادند و در بازار جهانی خریدارهای زیادی برای آنها پیدا شد. طبیعتا این توافق برای امنیت تاجیکستان هیچ ضرری ندارد و اگر از نگاه امنیتی بنگریم، منافع زیادی هم دارد.
دولت تاجیکستان باید نگاه امنیتی خود را به صورت همهجانبه رشد دهد و بهتر است که به یک جانب وابسته نباشیم. بنابراین توسعۀ روابط با همۀ دولتها و دریافت تجهیزات امنیتی ضرری ندارد بلکه برای تأمین امنیت کشور مهم است. پهپادهای ترکیه نیز یکی از پیشرفتهترین تجهیزات روز دنیا محسوب میشوند و از نگاه من برای تأمین امنیت تاجیکستان مفید هستند.
⚫ مطالعات شرق: برخی نظرات معتقدند ایران از قابلیت توازنیِ زیادی در مقابل هویتسازی ترکی در آسیای مرکزی برخوردار است. آیا با این موضوع موافقید؟ در این زمینه چه فرصتهایی برای همکاری بین ایران و تاجیکستان وجود دارد؟
شمسالدیناف: همانطور که قبلا گفتم، برای موازنۀ پانترکیسم در آسیای مرکزی خوب است که کشورهای پارسیزبان روابط خود را در منطقه توسعه دهند، البته مشکل افغانستان وجود دارد. در این کشور تا زمانی که حکومت فراگیر با حضور تاجیکها در مقامهای عالی شکل نگیرد، این ایده با مشکل برخورد میکند.
در عین حال در خصوص روابط ایران و تاجیکستان هم باید به این نکته اشاره داشت که لازم است این روابط دوجانبه باشد، یعنی در این میان منافع تاجیکستان نیز باید در نظر گرفته شود. تاجیکستان همچون دولتی مستقل دارای منافع خود است و وقتی ما دربارۀ روابط ایران و تاجیکستان صحبت میکنیم، باید قید کنیم که رشد روابط بین دو دولت باید بر اساس منافع هر دو طرف انجام شود.
در این چارچوب توسعۀ روابط دوشنبه و تهران بهمفهوم توسعۀ روابط بین کشورهای فارسیزبان تلقی میشود. از این رو میتوان گفت که تاجیکستان در توسعۀ روابط ایران با کشورهای فارسیزبان نقشی مهم دارد. این فرایند نیازمند توسعۀ بیشتر روابط دوجانبۀ ایران و تاجیکستان است. در این شرایط توانمندیهای دولتهای پارسیزبان تقویت شده و در نتیجه میتوانیم به یک توازن مقابل پانترکیسم دست یابیم.
کد خبر:3902