کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

آیندۀ قدرت در تاجیکستان

انتقال قدرت در تاجیکستان: چالش‌ها، تهدیدها و چشم‌اندازها

7 آبان 1403 ساعت 9:23

رحمان سال‌هاست که با ایجاد یک عمود قدرت سفت و سخت، امکان کنترل نظام سیاسی و اقتصادی را برای خود فراهم کرده است. هر تغییر ناگهانی به‌ویژه با توجه به تهدیدهای خارجی و مشکلات اقتصادی روزافزون، ممکن است منجر به بی‌ثباتی در این کشور شود.


مطالعات شرق/

مصاحبۀ اختصاصی با «عزیز پیریم‌کولوف»؛ کارشناس مسائل آسیای مرکزی

موضوع انتقال قدرت در تاجیکستان مدت‌هاست که یکی از موضوع‌های چالشی برای تحلیل، هم در بین کارشناسان منطقه و هم در داخل این کشور بوده است. دوام قدرت «امامعلی رحمان»، رئیس‌جمهور تاجیکستان که بیش از 30 سال است که آن را در اختیار دارد، باعث ایجاد بحث‌های روزافزونی در مورد ضرورت تغییرات در این کشور شده است. بسیاری بر این باورند که پسر وی «رستم امامعلی» در حال آماده شدن برای تصدی پست ریاست جمهوری است، اما انتقال قدرت به تأخیر افتاده است. در اینجا سوال‌های زیادی به ذهن متبادر می‌شود از جمله اینکه دلایل تأخیر در انتقال قدرت در تاجیکستان چیست و یا اینکه این کشور با چه تهدیدهایی مواجه است. برای پاسخ به این سوال‌ها، «مؤسسۀ مطالعات راهبردی شرق» مصاحبه‌ای اختصاصی با «عزیز پیریم‌کولوف» کارشناس مسائل آسیای مرکزی از قرقیزستان انجام داده که در ادامه آمده است:
 
مطالعات شرق: مدت‌هاست که کارشناسان از انتقال قدرت در تاجیکستان سخن می‌گویند، اما علی‌رغم آمادگی دولت و جامعه در این کشور، به نظر می‌رسد این امر به تعویق افتاده است؟ علت این به تعویق افتادن چیست و به نظر شما چه زمانی شاهد انتقال قدرت در تاجیکستان خواهیم بود؟
پیریم‌کولوف: به گفتۀ بسیاری از کارشناسان، انتقال قدرت در تاجیکستان اجتناب‌ناپذیر است، با این حال، این روند طولانی شده است. دلیل اصلی آن تمایل به حفظ ثبات سیاسی در این کشور است.
رحمان سال‌هاست که با ایجاد یک عمود قدرت سفت و سخت، امکان کنترل نظام سیاسی و اقتصادی را برای خود فراهم کرده است. هر تغییر ناگهانی به‌ویژه با توجه به تهدیدهای خارجی و مشکلات اقتصادی روزافزون، ممکن است منجر به بی‌ثباتی در این کشور شود.
از سوی دیگر، رستم امامعلی، پسر رئیس‌جمهور، نیز پیش از این سمت‌های مهمی مانند رئیس مجلس اعلای پارلمان و شهردار دوشنبه را بر عهده داشته است.
با این حال، روند انتقال قدرت هنوز کامل نشده است. این امر ممکن است نشان‌دهندۀ عدم آمادگی رحمان برای انتقال نهایی قدرت باشد، حال چه به این دلیل که وی به‌دنبال حداکثر آماده‌سازی جانشین خود است و چه به دلیل وجود عواملی که ثبات تاجیکستان را تهدید می‌کنند.
یکی از دلایل اصلی تأخیر در انتقال قدرت در تاجیکستان نه تنها تهدیدهای خارجی و داخلی، بلکه روابط پیچیدۀ خانوادگی امامعلی رحمان، رئیس‌جمهور این کشور است. رحمان بیش از 30 سال است که بر تاجیکستان حکومت می‌کند و در این مدت طایفۀ او به عنصر اصلی در سیاست این کشور تبدیل شده است. با این حال، علی‌رغم ماهیت یک‌پارچۀ ظاهری این طایفه، در درون آن تنش‌ و رقابت وجود دارد.
اولاً رابطۀ بین خود امامعلی رحمان و پسرش رستم امامعلی همیشه بی‌مشکل نبوده است. در طایفۀ رحمان، گروه‌های مختلفی وجود دارند که هر کدام به‌دنبال افزایش نفوذ خود هستند و همین امر باعث ایجاد درگیری‌های داخلی می‌شود. بر اساس برخی داده‌ها، اعضای ارشد طایفه احتمالا به طور کامل از انتقال قریب‌الوقوع قدرت به رستم حمایت نکنند، زیرا نگران موقعیت و نفوذ خود در پیکربندی سیاسی جدید هستند. ثانیاً، عامل کلیدی دیگر، رابطۀ رستم با «سیدمومن یتیم‌اف»، رئیس کمیتۀ دولتی امنیت ملی تاجیکستان است. یتیم‌اف یکی از تأثیرگذارترین افراد این کشور است و حمایت یا برعکس مقاومت او در برابر انتقال قدرت می‌تواند تعیین‌کننده باشد.
در سال‌های اخیر، نشانه‌هایی از تنش پنهان بین رستم و یتیم‌اف وجود داشته است که این امر انتقال آرام قدرت را زیر سؤال می‌برد. یتیم‌اف که در مرکز سیستم امنیتی تاجیکستان حضور دارد، نه تنها بر سرویس‌های ویژه، بلکه بر ساختارهای ارتش این کشور نیز تأثیر زیادی دارد. جاه‌طلبی‌های احتمالی و نارضایتی او از نامزدی رستم می‌تواند انتقال قدرت را دشوار کند.
باید درک کرد که حفظ تعادل بین چهره‌های کلیدیِ درون نخبگان یکی از چالش‌های اصلی برای رحمان است. بنابراین رحمان ترجیح می‌دهد روند انتقال قدرت را تا رفع تناقض‌های داخلی به تعویق بیندازد. پس در مجموع می‌توان گفت که درگیری‌های درونی طایفۀ رحمان و همچنین روابط پیچیدۀ بین جانشین بالقوه و ساختارهای امنیتی این کشور، نقش مهمی در به تأخیر انداختن انتقال قدرت دارند.
به طور کلی، انتقال قدرت در تاجیکستان تنها به معنای تغییر سیاسی رهبر نیست، بلکه فرآیندی پیچیده است که تحت تأثیر عوامل بسیاری قرار دارد. تهدیدهای خارجی، مشکلات اقتصادی، تنش‌های اجتماعی و روابط بین‌المللی چالش‌هایی جدی را برای دولت تاجیکستان ایجاد می‌کنند. تأخیر در انتقال قدرت ممکن است به دلیل تمایل به اجتناب از بی‌ثباتی و همچنین آماده کردن کشور برای مقابله با تهدیدهای جدید باشد. با این حال، دیر یا زود این فرآیند رخ خواهد داد و آیندۀ تاجیکستان به نتیجۀ آن بستگی خواهد داشت.

مطالعات شرق: در طول ماه‌های اخیر شاهد برخی تغییرات در کادرهای دولتی و نیز احزاب، به ویژه احزاب مخالف در تاجیکستان بوده‌ایم. جهت‌گیری این تحولات سیاسی چگونه بوده است؟ آیا مرتبط با نزدیک شدن به انتقال قدرت است؟
پیریم‌کولوف: در ماه‌های اخیر، در تاجیکستان تغییرات زیادی در ترکیب کارکنان دولت و احزاب سیاسی، از جمله در صفوف مخالفان رخ داده است. این تغییرات را می‌توان نوعی آماده‌سازی برای انتقال آرام قدرت دانست.
احزاب اپوزیسیون در این کشور همچنان تحت کنترل شدید قرار دارند و هدف هر یک از اقدام‌های آنها به‌جای ایجاد تغییرات اساسی، ایجاد بی‌ثباتی است. واضح است که مقام‌های تاجیکستان وجود احتمال بی‌ثباتی ناشی از تغییر قدرت را درک می‌کنند و بنابراین اقدام‌هایی را برای حفظ کنترل سیاسی خود در همۀ سطوح انجام می‌دهند. در واقع وظیفۀ اصلی دولت، تأمین امنیت و تداوم رژیم سیاسی فعلی است که در مواجهه با تهدیدهای منطقه‌ای اهمیت زیادی پیدا کرده است.
از سوی دیگر، رئیس‌جمهور تاجیکستان به صورت دوره‌ای تغییراتی را در ساختارهای امنیتی این کشور اعمال می‌کند. هدف اصلی این تغییرات، حفظ کنترل بر چهره‌های کلیدی و جلوگیری از ظهور افراد قوی در سیستم حکومتی است. در رژیم‌های خودکامه مانند تاجیکستان، سرویس‌های امنیتی و ارتش تکیه‌گاهی برای رهبران هستند. اما آنها ممکن است برای رحمان یک تهدید نیز محسوب شوند؛ بنابراین، تغییرات مداوم در پست‌های عالی به جلوگیری از تمرکز نفوذ در دست افرادی که می‌توانند مدعی قدرت باشند، کمک می‌کند.
به عنوان مثال، سید مومن یتیم‌اف، رئیس کمیتۀ دولتی امنیت ملی را در نظر بگیرید. وی قدرت زیادی در اختیار دارد و کل سیستم امنیتی این کشور را کنترل می‌کند. اگر به او اجازه داده شود جای پای خود را محکم کند، نفوذ او ممکن است به اندازه‌ای برسد که حتی خود رئیس‌جمهور نیز به تصمیم‌های وی وابسته شود. اما از طرفی هم، تغییرات منظم پرسنلی در ساختارهای امنیتی، از جمله کمیتۀ دولتی امنیت ملی و وزارت امور داخله، نوعی بلاتکلیفی را ایجاد خواهد کرد.
تغییرات در ساختارهای امنیتی، علاوه بر داشتن انگیزه‌های سیاسی، ممکن است به عنوان راهی برای مبارزه با فساد نیز تلقی شود. در تاجیکستان که فساد در بسیاری از مؤسسات دولتی آن نفوذ کرده است، تغییرات مداوم از ایجاد طرح‌های فساد بلندمدت جلوگیری می‌کند؛ بنابراین رحمان نیروهای امنیتی را کنترل و از قدرت‌گیری و نفوذ بیش از حد آنها جلوگیری می‌کند. با این حال، در شرایط پیچیدۀ سیاسی داخلی، چنین تغییراتی می‌تواند تنها پوششی برای تقویت قدرت شخصی و حفظ تعادل در درون نخبگان حاکم باشد.
از سوی دیگر، می‌توان گفت که تغییرات مداوم نشانۀ آماده شدن حکومت برای انتقال قدرت است. این تغییرات این امکان را برای رستم امامعلی فراهم می‌کند که به‌تدریج تیم خود را تشکیل دهد و کسانی را که صرفا به او وفادار خواهند بود (نه به پدرش یا سایر گروه‌های حکومتی) در پست‌های کلیدی منصوب کند. این تغییرات باعث می‌شود نیروهای جوان با انتصاب در مناصب مهم، موقعیت رستم را تقویت و زمینه را برای انتقال قدرت راحت‌تر فراهم کنند.
بنابراین، تغییرات در ساختارهای امنیتی تاجیکستان به‌طور هم‌زمان چندین نقش را ایفا می‌کند: 1. ابزار کنترل؛ 2. راهی برای مدیریت نخبگان؛ 3. مکانیزم آماده‌سازی برای قدرت در شرایط انتقال قدرت قریب‌الوقوع.

مطالعات شرق: در طول دو سال اخیر داعش حملات تروریستی زیادی را با استفاده از عوامل تاجیک اجرا کرده، هرچند خوشبختانه هیچ موفقیتی در حملات تروریستی در داخل تاجیکستان نداشته است. با وجود این، شما سطح تهدید داعش خراسان در قلمرو تاجیکستان را تا چه حدی می‌بینید؟ آیا این موضوع بر انتقال قدرت تأثیرگذار خواهد بود؟
پیریم‌کولوف: یکی از تهدیدهای کلیدی برای ثبات تاجیکستان، فعالیت گروه تروریستی داعش خراسان است که طی دو سال گذشته سعی کرده است از شبه نظامیان تاجیک برای انجام حملات خود در منطقه استفاده کند.
شبه‌نظامیان این گروه در افغانستان متمرکز شده‌اند. در حال حاضر، مقام‌های تاجیکستان تنها کسانی هستند که نگرش تندی نسبت به طالبان دارند (می‌توان طالبان را نیروی اصلی در مقابل تروریست‌های داعش در این کشور دانست). اگرچه از حملات بزرگ در تاجیکستان جلوگیری شده است، اما سطح تهدید همچنان بالاست.
مقام‌های تاجیکستان به تقویت تدابیر امنیتی و انجام کارهای پیشگیرانه با هدف جلوگیری از رادیکالیزه‌شدن جامعه، به‌ویژه قشر جوان، ادامه می‌دهند. با این حال، تهدید مداوم حملات تروریستی می‌تواند انتقال قدرت را به طور قابل توجهی پیچیده کند. در شرایط وجود بی‌ثباتی و تهدیدهای خارجی، انتقال قدرت از رحمان به جانشین او ممکن است به زمان دیگری موکول شود.

مطالعات شرق: دولت تاجیکستان به‌منظور مقابله با فعالیت گروه‌های تروریستی همچون داعش، قوانین سختگیرانه‌ای را در حوزۀ مذهبی اعمال کرده است. این سیاست‌ها با توجه به تجربۀ پیشین تا چه حد موفق بوده‌اند؟ به‌طور مشخص ارتباط این سختگیری‌های مذهبی با فعالیت‌ها و عملکرد گروه‌های تروریستی چگونه است؟ آیا این اقدام‌ها که انتقادهایی را نیز در جامعۀ مذهبی تاجیکستان برانگیخته است، چالشی پیش روی انتقال قدرت نیست؟
پیریم‌کولوف: تاجیکستان سال‌هاست که سیاست کنترل شدید فعالیت‌های مذهبی را دنبال می‌کند. هدف از تصویب قوانین سختگیرانه‌ای که آزادی مذهب و تشکل‌های مذهبی را محدود می‌کند، مبارزه با افراط‌گرایی است. با این حال، این اقدام‌ها هم در داخل و هم در خارج از این کشور، انتقاد رهبران مذهبی را برانگیخته است. اگرچه مقام‌های این کشور در مهار احساسات افراطی پیشرفت‌های خاصی داشته‌اند، اما محدودیت‌های مذهبی نارضایتی عمومی را افزایش داده است. این نارضایتی می‌تواند به اعتراض‌های جدی‌تر تبدیل شود که این امر طبیعتا خطرهای بیشتری را برای ثبات سیاسی در دوران انتقال قدرت ایجاد خواهد کرد.

مطالعات شرق: وضعیت مهاجران تاجیک در روسیه بعد از حادثۀ تروریستی مسکو سخت‌‌تر شده است. وخامت این موضوع و شکل‌گیری موج بازگشت مهاجران آیا می‌تواند تهدیدهای سیاسی و امنیتی برای تاجیکستان در پی داشته باشد؟ برنامه‌های دولت برای بهبود این وضعیت چه بوده است؟
پیریم‌کولوف: یکی از پیچیده‌ترین مسائل تاجیکستان، وضعیت مهاجران تاجیک در روسیه است. پس از حملات تروریستی در مسکو و معرفی قوانین جدید مهاجرت در روسیه، وضعیت مهاجران کاری تاجیک بسیار بدتر شده است. بازگشت دسته جمعی احتمالی مهاجران به تاجیکستان می‌تواند تنش‌های اجتماعی ایجاد کند و منجر به بی‌ثباتی سیاسی نیز شود.
مهاجران نقش کلیدی در اقتصاد این کشور دارند و سالانه میلیون‌ها دلار به خانه‌های خود می‌فرستند. اگر این جریان سرمایه کاهش یابد، این کشور با افزایش بیکاری و فقر مواجه خواهد شد که  این امر به ناچار احساسات عمومی را تحت تأثیر قرار خواهد داد. با افزایش نارضایتی، انتقال قدرت ممکن است مشکل‌سازتر شود.

مطالعات شرق: شرایط امنیتی در مرزهای جنوبی یکی از نگرانی‌های دولت تاجیکستان در طول سال‌های اخیر بوده است. علی‌رغم بهبود نسبی روابط با طالبان، به نظر می‌رسد کماکان نگرانی‌های این کشور زیاد است. در این راستا، تاجیکستان بر ایدۀ کمربند امنیتی تأکید کرده است، اما چگونگی اجرای این کمربند امنیتی مبهم است. آیا اطلاعاتی از مدل احتمالی شکل‌گیری این کمربند امنیتی دارید؟
پیریم‌کولوف: مشکل امنیت در مرزهای جنوبی به‌ویژه در مرز با افغانستان، هنوز یکی از مشکلات اصلی دولت تاجیکستان است. با وجود بهبود روابط با طالبان، دولت همچنان نگران حملات احتمالی یا نفوذ ستیزه‌جویان از طریق این مرز است. البته پروژۀ ایجاد «کمربند امنیتی» در مرزهای جنوبی فعلاً در مرحلۀ بحث باقی مانده است اما انتظار می‌رود این پروژه نه تنها شامل اقدام‌های نظامی، بلکه شامل تلاش‌های دیپلماتیک برای تقویت مرزها و همکاری با کشورهای همسایه و سازمان‌های بین‌المللی باشد. با این حال، فعلا الگوی خاصی برای اجرای آن وجود ندارد و خیلی چیزها به میزان موفقیت انتقال قدرت و حفظ روابط با همسایگان در تاجیکستان بستگی دارد.
انتهای مطلب/


کد مطلب: 3848

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/interview/3848/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir