کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

تعاملات نظامی ترکی در آسیای مرکزی

بررسی تعاملات دفاعی و امنیتی کشورهای آسیای مرکزی با سازمان کشورهای ترک

18 مهر 1403 ساعت 11:22

ترکیه در بیش از سه دهه گذشته، علاوه بر همکاری‌های اقتصادی و فرهنگی، به تعاملات دفاعی و امنیتی با کشورهای آسیای مرکزی توجه داشته است. پس از جنگ قره‌باغ و افزایش نفوذ ترکیه در این منطقه، همکاری‌های نظامی میان آنکارا و کشورهای ترک‌تبار به‌ویژه با تأسیس «سازمان کشورهای ترک» شاهد تحولات جدیدی بوده است. در این راستا، با توجه به چالش‌هایی که از سوی قدرت‌های منطقه‌ای مانند روسیه و چین وجود دارد، باید دید آیا ترکیه می‌تواند در ایجاد ائتلاف‌های نظامی در آسیای مرکزی موفق باشد یا خیر.


مطالعات شرق/

مصاحبۀ اختصاصی با چند تن از کارشناسان منطقه

سازمان کشورهای ترک با محوریت ترکیه و آذربایجان اخیراً در آسیای مرکزی فعال‌تر شده است. در حالی‌که این کنشگری پیش‌تر با افزایش پیوندها در حوزه‌های اقتصادی، انرژی و حمل و نقل و همچنین تعمیق روابط فرهنگی و سیاسی همراه بود، تعاملات جدید ترکیه و آذربایجان با کشورهای ترک آسیای مرکزی از جنبه‌های مهمی با تعاملات قبلی متفاوت است. در سال‌های اخیر، منطقه تغییر کرده است و بازیگران فرامنطقه‌ای و نقش آنها نیز تغییر کرده است. به نظر می‌رسد که اخیرا ترکیه و آذربایجان به دنبال تقویت روابط با کشورهای آسیای مرکزی در زمینه‌های دفاعی و امنیتی هستند. توافقنامۀ همکاری نظامی و «نظامی-فنی» بین ترکیه و ازبکستان امضا شده است و مشارکت راهبردی ترکیه و قزاقستان در حوزۀ امنیتی نیز در حال بررسی است. ترکیه در حال حاضر سلاح و تجهیزات نظامی به ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و ترکمنستان صادر می‌کند. از سوی دیگر طی چند ماه اخیر رفت و آمد مقام‌های ارشد نظامی و دفاعی و امنیتی نیز بین این کشورها قابل توجه بوده است. با توجه به موارد مطرح شده و به منظور بررسی دقیق‌تر تعاملات دفاعی-امنیتی سازمان کشورهای ترک به‌خصوص ترکیه و آذربایجان با کشورهای ترک منطقۀ آسیای مرکزی، «مؤسسۀ مطالعات راهبردی شرق» نظر تنی چند از کارشناسان سیاسی-امنیتی منطقه را در این خصوص جویا شده است که در ادامه آمده است:

_ «ذوالفقار اسماعیلیان» کارشناس تاجیک مسائل منطقه: طی بیش از سه دهه استقلال کشورهای آسیای مرکزی، ترکیه همیشه در کنار همکاری‌های اقتصادی، تجاری، فرهنگی و آموزشی، به تعاملات نظامی و امنیتی با این منطقه نیز توجه داشته است. اما «آنکارا» به دلایل مختلفی از جمله نفوذ بالای روسیه در حوزۀ دفاعی و امنیتی آسیای مرکزی، امکان نقش‌آفرینی قابل‌توجهی را در این حوزه نداشته است. اما با ایجاد ساختارهای مشترک متعدد با کشورهای ترک‌تبار پساشوروی در چارچوب «شورای ترک» و به‌خصوص پس از تبدیل آن به «سازمان کشورهای ترک» در نوامبر 2021، وضعیت تغییر کرد و ترکیه با استفاده از این موقعیت، تقویت همکاری‌های نظامی و امنیتی با کشورهای آسیای مرکزی را در دستور کار خود قرار داد.
اما می‌توان گفت که توجه کشورهای آسیای مرکزی به موضوع تعاملات نظامی و امنیتی با ترکیه پس از جنگ دوم «قره‌باغ» و حضور مستقیم نظامی «آنکارا» در این منطقه جدی شد. در آن موقع، نخبگان برخی از کشورهای ترک‌تبار منطقه با اعلام حمایت از آذربایجان، هم‌زمان به صورت غیرمستقیم از ورود ترکیه به این قضیه نیز پشتیبانی و گذشته از آن به شکل‌گیری سریع افکار عمومی کشورهایشان در راستای «حمایت از آذربایجان هم‌تبار در مقابل ارمنستان» کمک کردند.
 در اکتبر 2020، یعنی یک ماه پس از تبدیل درگیری‌های «قره‌باغ» به یک جنگ تمام‌عیار میان آذربایجان و ارمنستان، «خلوصی آکار» وزیر دفاع وقت ترکیه به قزاقستان و ازبکستان سفر کرد. وی با مقام‌های عالی سیاسی و نظامی قزاقستان موضوع توسعۀ هرچه بیشتر مشارکت استراتژیک بین دو کشور در حوزه‌های دفاعی را مورد بحث و بررسی قرار داد و با همتای ازبک خود توافق‌نامۀ همکاری‌های دوجانبۀ نظامی و «نظامی-فنی» را به امضا رساند.
اما به اعتقاد کارشناسان مسائل امنیتی، انجام این سفر بیشتر با هدف متقاعد کردن نخبگان قزاق و ازبک و در مجموع کشورهای ترک‌تبار منطقه برای تعاملات بیشتر نظامی و امنیتی با ترکیه و دریافت مزایا از این ناحیه از سوی قدرت‌های رقیب «آنکارا» انجام شده بود. همچنین در آن موقع، بازدید این مقام عالی نظامی ترکیه تلاشی در جهت کلیک خوردن پروژۀ «ارتش واحد ترک‌» یا «ارتش توران» عنوان شد که پس از شکل‌گیری «سازمان کشورهای ترک» نیز تلاش‌هایی در همین راستا (از جمله برگزاری دیدارها و نشست‌های کشورهای عضو در حوزه‌های دفاعی، امنیتی، مبارزه با تروریسم، جنایات سایبری، برگزاری رزمایش‌ها و ...) در دستور کار قرار گرفت.  
بدون تردید تحقق چنین پروژۀ بلندپروازانه‌ای در قالب هر نوع سازمانی، قبل از همه منجر به تقویت جایگاه و نفوذ ترکیه نه‌تنها در فضای پساشوروی، بلکه فراتر از آن خواهد شد. اما معلوم است که این‌گونه جاه‌طلبی‌های نظامی «آنکارا» در آسیای مرکزی با مخالفت بازیگران مهم منطقه‌ای مانند روسیه، چین و ایران مواجه خواهد شد. علاوه بر آن اعضای سازمان پیمان امنیت جمعی حق ندارند با کشورهای ثالث وارد ائتلاف نظامی شوند، چه برسد به ترکیه‌ای که 52 سال است که عضو پیمان ناتو است.
نکتۀ دیگر قابل‌توجه این است که ایجاد ائتلاف نظامی نیازمند سطحی از روابط جامع و پوشش‌دهندۀ همۀ حوزه‌های همکاری‌های دوجانبه و منطقه‌ای است، در حالی که فعلا ترکیه از چنین شرایطی برخوردار نیست. گذشته از آن، چنین پروژۀ بلندپروازانه‌ای نیازمند منابع است که به نظر می‌رسد نه ترکیه و نه کشورهای دیگر منطقه چنین توانمندی‌ای را در اختیار ندارند.
البته این نکته هم قابل ذکر است که طی دو سال اخیر آذربایجان وارد تعاملات بسیار نزدیک با کشورهای آسیای مرکزی شده است که این اقدام فقط به بلندپروازی‌های ژئوپلیتیکی «باکو» برای ایفای نقش در این منطقه محدود نبوده است، بلکه قبل از همه، منافع ترکیه و همچنین ناتو و غرب را نیز در نظر دارد. از این منظر می‌توان «باکو» را بازیگر نقش «اسب تروای[1]» ترکیه و غرب در قفقاز و آسیای مرکزی دانست. 

_ «داریا ساپرینسکایا» پژوهشگر مؤسسۀ کشورهای آسیایی و آفریقایی دانشگاه دولتی «لومونوسوف» مسکو: امروزه توجه به سازمان کشورهای ترک و پروژه‌های‌ شاخص آن در جهت توسعۀ «کریدور میانی» و تعدادی از ابتکارهای دیگر به طرز چشمگیری در حال افزایش است. این واقعیت در متن ششمین نشست مشورتی سران کشورهای آسیای مرکزی که «الهام علی‌اف» رئیس‌جمهور آذربایجان نیز به نشانۀ همبستگی در آن شرکت کرد، به صراحت قابل تشخیص بود. می‌توان گفت که مشارکت منطقه‌ای به نوعی چرخش به داخل خود منطقه بوده است و خطی را دنبال می‌کند که با پیشنهادهای سازمان کشورهای ترک مشابهت‌های زیادی دارد.
در جریان این نشست و اجلاس‌های مشابه، سران کشورهای آسیای مرکزی اغلب بر لزوم تدوین بسترهای جدید همکاری‌های امنیتی تأکید می‌کنند. از جمله «امامعلی رحمان» رئیس‌جمهور تاجیکستان در حاشیۀ ششمین نشست مشورتی سران آسیای مرکزی اقدام در این زمینه را لازم دانست. بنابراین می‌توان گفت که تمایل مشترک برای ایجاد همکاری‌های پایدار در داخل کشورهای آسیای مرکزی وجود دارد. اما در رابطه با تقویت تعاملات در حوزه‌های دفاعی و امنیتی، نوعی تناقض عینی به مشاهده می‌رسد که به پایبندی کشورهای عضو به ابتکارهای به اصطلاح قطبی یا وضعیت بی‌طرفی برخی از آنها (مانند ترکمنستان) بر می‌گردد.
شایان ذکر است که قزاقستان و قرقیزستان عضو سازمان پیمان امنیت جمعی بوده و هم‌زمان در سازمان کشورهای ترک نیز حضور دارند. در سمت دیگر، ترکیه از پیمان نظامی ناتو نمایندگی می‌کند که به این دلیل همکاری‌های نظامی این کشورها در چارچوب برخی از پروژه‌های فراملی دارای محدودیت‌هایی است.
قالب یا بستر دیگر، تعاملات دوجانبه است که در این حوزه ترکیه خیلی فعال بوده و در تعامل با کشورهای آسیای مرکزی نقش رهبری ایدئولوژیکی سازمان کشورهای ترک را ایفا می‌کند. «آنکارا» در زمینۀ همکاری‌های مربوط به مجتمع صنایع نظامی به موفقیت‌های چشم‌گیری دست یافته است. علاوه بر اسناد دوجانبۀ موجود در زمینه‌های نظامی-فنی، ترکیه عرضه‌کنندۀ نوآوری‌های نظامی برای منطقه بوده و در عرصه‌های نظامی و امنیتی نیز اقدام‌هایی را مانند ساخت کارخانۀ‌ تولید پهپاد (شرکت «Kazakhstan Aselsan Engineering»)، رزمایش‌های مشترک با قرقیزستان «EFES»، انتقال فناوری‌ها و ساخت خودروهای زرهی در ازبکستان و غیره انجام داده است.
به عبارت دیگر در حال حاضر هستۀ همکاری‌های دوجانبۀ نظامی و امنیتی شکل گرفته است که در آینده می‌تواند برای سازمان کشورهای ترک مبنا قرار گیرد.
البته باید مشارکت واقعی و توانایی‌های ترکیه برای تعاملات نظامی با ایده‌های پوپولیستی‌ای مانند ایجاد ارتش واحد «توران» متمایز شود. در آسیای مرکزی تجربۀ همکاری‌های نظامی ترکیه و آذربایجان در قضیۀ «قره‌باغ» مثبت تلقی می‌شود، اما به هیچ وجه نمی‌تواند مبنای یک بلوک نظامی را شکل دهد. برای ایجاد آن به ارادۀ سیاسی و توان اقتصادی نیاز است که هنوز وجود ندارد. شاید در متن حمایت از منافع «کریدور میانی»، نوعی قرابت در این زمینه حاصل شود، اما باز هم چنین کاری فقط مقطعی و تابع موقعیت‌های خاص خواهد بود.

_ «حسین اسوبعلی‌اف» کارشناس قرقیز مسائل منطقه: سال‌هاست که موضوع همکاری‌های بین اعضای سازمان کشورهای ترک در زمینه‌های دفاعی و امنیتی، هم در داخل خود این سازمان و هم در کشورهایی که در آسیای مرکزی دارای منافع هستند، مورد بحث قرار گرفته است.
چشم‌انداز همکاری‌های نظامی-سیاسی مبتنی بر هم‌گرایی ترکی به صورت طبیعی برای روسیه و چین یک چالش جدی راهبردی به شمار می‌رود، ضمن اینکه تعاملات دفاعی-فنی در چارچوب سازمان کشورهای ترک به معنای تقویت مواضع مجتمع صنایع نظامی ترکیه در آسیای مرکزی است. این وضعیت به هیچ وجه به سود روسیه و چین که به دنبال حفظ مواضع خود در حوزۀ صنایع نظامی و همکاری‌های دفاعی در منطقه هستند، نخواهد بود.
باید در نظر داشت که در فضای اوراسیا، سازمان پیمان امنیت جمعی و سازمان همکاری‌های شانگهای مبنای همکاری‌های نظامی-سیاسی و امنیتی را شکل داده‌اند. بنابراین اگرچه به صورت علنی نسبت به ظهور یک ساختار نظامی-سیاسی جدید در فضای اوراسیا مخالفت علنی صورت نمی‌گیرد، اما مسلماً این موضوع نگرانی‌هایی را به بار آورده است. به‌خصوص اینکه اظهارات اخیر «قاسم‌ ژومارت توکایف» رئیس‌جمهور قزاقستان را در مورد لزوم تدوین راهکارهای تشکیل «فضای دفاعی و امنیتی واحد در آسیای مرکزی» برخی نتیجۀ نفوذ خارجی (ترکیه) ارزیابی و بر این نکته اشاره کردند که قزاقستان از پتانسیل لازم برای راه‌اندازی چنین فرآیند دفاعی و امنیتی در سطح منطقه برخوردار نیست.
طی چند سال اخیر، به‌ویژه پس از پیروزی نظامی آذربایجان در «قره‌باغ»، ترکیه امیدوار بود که از این موفقیت بتواند برای ایجاد تصویری مطلوب از تسلیحات خود با هدف نفوذ مجتمع صنایع نظامی‌اش در آسیای مرکزی و حمایت از ایدۀ همکاری‌های دفاعی در چارچوب سازمان کشورهای ترک بهره‌برداری کند. با این حال کشورهای آسیای مرکزی (اعضای سازمان کشورهای ترک) موضعی محتاطانه اختیار کردند و نشان دادند که نسبت به پتانسیل نظامی ترکیه مردداند.
علاوه بر آن، جنگ اوکراین کارایی پائین فناوری‌های پهپادی ترکیه را در سطح کنونی درگیری‌های نظامی بین‌المللی به نمایش گذاشت. در مقابل، فناوری‌های ایران در این زمینه، خود را به مراتب مؤثرتر نشان دادند. اگرچه در آسیای مرکزی هیچ بحثی در مورد انتخاب این فناوری‌ها از ترکیه یا ایران وجود ندارد، اما واضح است که تجهیزات ترکیه را در این زمینه به‌ویژه با توجه به تجربۀ جنگ اوکراین نمی‌توان پیشرفته دانست.
مسلماً در آیندۀ نزدیک، همکاری‌های دفاعی و نظامی در چارچوب سازمان کشورهای ترک تنها می‌تواند به صورت رایزنی‌هایی در مورد مسائل کلی امنیتی مشترک این کشورها دنبال شود. بسیار بعید است که بر مبنای هم‌گرایی ترکی، یک اتحاد نظامی یا سازمان نظامی-سیاسی به وجود آید. از جمله به این دلیل که سازمان ترک تاجیکستان را در فرآیندهای خود لحاظ نمی‌کند. اما خود کشورهای آسیای مرکزی نیز با این امر موافقت نخواهند کرد، زیرا این منطقه اکنون مساعدترین فضا را برای همکاری‌ها و حل و فصل همۀ مسائل و مشکلات داخلی خود در اختیار دارد. مهمتر از همه اینکه هیچ یک از کشورهای آسیای مرکزی علاقه‌ای به بازگشت تنش به منطقه ندارند که این عامل منجر به تضعیف نتایج اقدام‌های بازیگران غیرمنطقه‌ای در زمینه‌های نظامی و امنیتی خواهد شد.

_ «نورالدین قرشی‌بایف» تحلیلگر تاجیک مسائل سیاسی منطقه: طی بیش از سه دهۀ گذشته، بین ترکیه و کشورهای ترک‌تبار پساشوروی ده‌ها سند همکاری در عرصه‌های نظامی و امنیتی به امضا رسیده که پیش از همه نشان‌دهندۀ عزم و تلاش‌های «آنکارا» برای تبدیل این حوزه به یکی از زمینه‌های اصلی همکاری‌هاست.
اکنون ترکیه با توجه به نقشی که در جنگ 2020 «قره‌باغ» ایفا کرد که تا حد قابل‌توجهی منجر به تقویت روحیات همبستگی در میان کشورهای ترک‌تبار نیز شد، می‌خواهد از این موقعیت بهره‌برداری‌های لازم را در حوزه‌های مورد علاقۀ خود داشته باشد. بدون تردید یکی از این حوزه‌ها، تعاملات نظامی و امنیتی با اعضای سازمان کشورهای ترک و از جمله با جمهوری‌های آسیای مرکزی است.
باید پذیرفت، تبلیغاتی که توسط رسانه‌های مختلف در مورد بهره‌برداری از تجهیزات نظامی رقابت‌پذیر در سطح بین‌المللی و به‌خصوص پهپادهای ترکیه در قضیۀ «قره‌باغ» صورت گرفت، افکار عمومی کشورهای مختلف و به‌خصوص جمهوری‌های ترک‌تبار آسیای مرکزی را تحت تأثیر قرار داد و از این کشور سیمای «حامی استوار منافع اقوام ترک» را به تصویر کشید. چنین روحیاتی در میان بخشی از چهره‌ها و گروه‌های قوم‌گرای منطقه نیز در جریان درگیری‌های مسلحانۀ مرزی 2022 بین قرقیزستان و تاجیکستان مشاهده شد که انتظار ورود ترکیه را به این قضیه داشتند و نظر و دیدگاه‌های خود را در این خصوص از طریق برخی از شبکه‌های اجتماعی مطرح کردند.
ترکیه در قیاس با سایر اعضای سازمان کشورهای ترک، با آذربایجان دارای نزدیک‌ترین تعاملات نظامی و امنیتی است. «آنکارا» در زمینۀ آموزش نظامیان آذربایجانی فعالیت‎های قابل‌توجهی انجام می‌دهد که تحصیل 8 هزار نفر نظامی این کشور در مؤسسات آموزشی نظامی ترکیه طی فاصلۀ کمتر از 6 سال اخیر، گستردگی ابعاد چنین اقدام‌هایی را به نمایش می‌گذارد. همچنین در سال‌های اخیر این دو کشور ده‌ها رزمایش مشترک نظامی برگزار کردند که باعث ارتقاء سطح تعاملات و هم‌گرایی بیشتر آنها در این حوزۀ مهم و حیاتی خواهد شد.
نکتۀ قابل ملاحظه این است که ترکیه برای دست یافتن به چنین سطحی در روابط نظامی و امنیتی خود با کشورهای آسیای مرکزی نیز برنامه دارد. بر اساس نظر برخی از کارشناسان مطلع، با اینکه طی سال‌های گذشته «آنکارا» با قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان اسناد مشارکت گستردۀ راهبردی به امضا رسانده و موفق به ایجاد شورای همکاری‌های استراتژیک سطح عالی شده است، در چشم‌انداز بلند‌مدت انعقاد اسناد مربوط به مشارکت راهبردی در حوزه‌های دفاعی و امنیتی را نیز در دستور کار دارد. چنانچه این اتفاق بیفتد، حضور ترکیه در فضای آسیای مرکزی وارد مرحلۀ جدیدی خواهد شد و سهم برخی از رقبای خود را در این عرصه‌ها در منطقه محدودتر خواهد کرد. حتی اگر امور طبق میل و برنامۀ مورد نظر ترکیه پیش نرود، باز هم کشورهای آسیای مرکزی از این وضعیت به نفع خود بهره‌برداری خواهند کرد و از قدرت‌های رقیب ترکیه در منطقه مزیت‌هایی را کسب خواهند کرد. تجربۀ حداقل دو دهۀ اخیر، واقعیت داشتنِ چنین رویکردی را در سیاست خارجیِ بیشتر کشورهای منطقه نشان می‌دهد.

_ «الدانیز حسین‌اف» کارشناس و پژوهشگر مسائل اروپا و بین‌الملل: به نظر من در مجموع بزرگ‌نمایی نقش سازمان کشورهای ترک و موضوع «توران بزرگ» چندان توجیه‌پذیر نیست. به‌خصوص این نظر که سازمان کشورهای ترک ممکن است به عنوان جایگزینی برای روسیه و چین در آسیای مرکزی باشد، غیر واقعی است.
در رابطه با توسعۀ همکاری‌های دفاعی و امنیتی در چارچوب این سازمان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
✓ تبدیل شدن به متحد نظامی و به‌ویژه تأمین‌کنندۀ کلیدی تسلیحات نظامی نه‌تنها دشوار است، بلکه تنها در شرایط استثنایی امکان‌پذیر است. در حال حاضر روسیه تأمین‌کنندۀ اصلی تسلیحات نظامی در آسیای مرکزی است و در چشم‌انداز قابل تصور نیز این وضعیت حفظ خواهد شد.
در جریان جنگ اوکراین، توان و قدرت تسلیحات نظامی کشورهای غربی و روسیه به نمایش گذاشته می‌شود و به صورت محدود شاهد حضور تسلیحات سایر کشورها، از جمله ترکیه نیز هستیم. یعنی تصمیم‌های بعدی در مورد خرید تسلیحات نیز بر اساس بررسی تجربۀ عملیات‌های نظامی در اوکراین که عمدتاً تسلیحات روسی و غربی هستند، گرفته خواهد شد.
همکاری‌های نظامی با ترکیه در این مرحله، محدود به تحویل پهپادهای رزمی و کشتی‌های جنگی و همچنین برگزاری تمرین‌های نظامی است که بیرون از چارچوب سازمان کشورهای ترک صورت می‌گیرد. این نکته نیز قابل توجه است که در ماه جولای سال جاری مانورهای نظامی بین آذربایجان و کشورهای آسیای مرکزی نیز بدون ربط دادن آن به این سازمان برگزار شد. 
مطالعات مربوط به وضعیت مجتمع صنایع نظامی ترکیه حاکی از آن است که این کشور در این زمینه هنوز در مرحله رشد قرار دارد.
تاکنون هیچ نوع اقدام رسمیِ جدی برای گسترش همکاری‌های دفاعی در چارچوب سازمان کشورهای ترک گرفته نشده است. این جهت حتی در «Turkvision 2040» (ترک‌ویژن 2040)، سندی که نمایانگر چشم‌انداز استراتژیک سازمان ترک تا 16 سال دیگر است، نیز وارد نشده است.
در ماه می سال جاری، در ترکیه جلسۀ رؤسای کمیته‌های دفاعی و امنیتی پارلمان‌های کشورهای عضو مجمع پارلمانی کشورهای ترک برگزار شد که برخی این اقدام را با سازمان کشورهای ترک مرتبط دانستند. البته این دو سازمان با هم ارتباط دارند، اما دارای ساختارهای متفاوتی هستند.
در حال حاضر دستاوردهای واقعی سازمان کشورهای ترک، در حوزه‌های حمل و نقل و لجستیک به‌دست آمده است که البته حتی در این زمینه نیز همه چیز کاملا رو به راه نیست.

انتهای مطلب/

پی‌نوشت:
[1] . یونانی‌ها سال‌ها با مشقت به شهر تروا حمله می‌کردند، اما موفق به فتح آن نمی‌شدند. دیوارهای شهر، بلند، محکم و غیرقابل نفوذ بود. آن‌ها در نهایت اسب چوبی بزرگی ساختند و تعدادی از سربازان زبده‌ی خود را در آن پنهان کردند. اسب را کنار دروازه‌ی شهر گذاشتند و بقیه سربازان تظاهر به سوار شدن در کشتی و ترک محل کردند. اهالی تروا به گمان اینکه یونانی‌ها دست از سر آنان برداشته‌اند، برای اولین‌بار پس از سال‌ها دروازه‌های شهر را گشودند. آنان که دیگر از طرف یونانی‌ها احساس خطر نمی‌کردند، از نگهبانی کاستند و اسب را به‌عنوان نشانه‌ی پیروزی به مرکز شهر کشاندند. شب‌هنگام که اهالی تروا به خواب رفتند، سربازان یونانی از اسب بیرون آمدند و دروازه‌ی شهر را به روی سربازان که مجدداً به ساحل برگشته بودند، گشودند و شهر را تسخیر کردند.


کد مطلب: 3832

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/interview/3832/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir