روایت تاجیکی از دلایل و نتایج مناقشه مرزی تاجیکستان- قرقیزستان
موسسه مطالعات راهبردی شرق
مقدمه:
جنگ اخیر میان نیروهای تاجیکستان و قرقیزستان در برخی مرزهای مشترک اگرچه کمتر از 24 ساعت به طول انجامید و دو کشور در فاصله کوتاهی به یک توافق آتش بس دست یافتند، اما مانع از نگرانی بازیگران مختلف منطقهای و فرامنطقهای در آسیای مرکزی نشد. این جنگ را میتوان به مثابه یک نشانه از یک بحرانِ خفته و درواقع شعلهای از یک آتش زیر خاکستر در نظر گرفت. بحرانی که ریشه در مرزبندیهای تصنعی دوره اتحاد جماهیر شوروی داشته و امروز نیز روسیه با صرف «مهار» بحران و نه حل و فصل دائمی آن، در پی کنترل منافع خود در خارج نزدیک است. با این وجود، جنگ اخیر نشان داد گاهی اوقات کنترل یک بحران این چنینی میتواند از دستان هر بازیگری خارج شده و بسترساز یک ناامنی گسترده شود. از این رو، میبایست این مناقشه را جدی گرفت و روایتهای هر دو طرف را از ابعاد و پیامدهای بحران به خوبی شنید.
در همین راستا، مصاحبهای را با آقای «شیرعلی رضایان» دکترای علوم سیاسی و پژوهشگر ارشد موسسه مطالعات کشورهای آسیایی و اروپایی آکادمی علوم تاجیکستان ترتیب داده ایم که در ادامه میخوانید.
مطالعات شرق: در ابتدا لطفا در مورد تاریخ اختلافهای مرزی بین تاجیکستان و قرقیزستان و همچنین نتایج مذاکرات میان دو کشور صحبت بفرمائید.
رضایان: اختلافهای مرزی در دره «فرغانه» که بخش مهمی از قلمرو تاجیکستان، ازبکستان و قرقیزستان را فرا گرفته است، از تحدید حدود ملی- سرزمینی در اتحاد شوروی در سال 1924 شروع شده است. به عبارت دیگر موضوع به زمانی بر می گردد که دولت شوروی تصمیم به ایجاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی در قلمرو جمهوری مختار ترکستان و جمهوری های مردمی بخارا و خیوه گرفته بود.
طبیعتاً روند تحدید حدود ملی بدون در نظر گرفتن ویژگیهای آسیای مرکزی انجام شد که مسائل لاینحل آن تا به امروز باقی مانده و مشکلات عمیقی را برای این کشورها ایجاد کرده است. از این نظر این بحث را می توان از طولانی ترین مباحث مرزی در فضای شوروی پیشین دانست.
مشکل اصلی در تعیین مرز بین تاجیکستان و قرقیزستان این است که طرفین به عنوان مبنا از اسناد مختلفی استفاده می کنند. طرف تاجیک اتکاء به اسناد متعلق به سال های 1925 تا 1927 دارد که بر مبنای آن بیشتر مناطق مورد بحث فعلی در اختیار «دوشنبه» قرار داشته اند. اما طرف قرقیز به اسناد اداری مربوط به دهه 1950 و موافقتنامه ایجاد اتحادیه کشورهای مشترک المنافع متکی می باشد.
مذاکرات دو طرف در سال 2002 با تأسیس کمیسیون مشترک بین دولتی تعیین و علامت گذاری مرز آغاز شد که تا حال حاضر ادامه دارد. طول مرز میان دو کشور 970 کیلومتر بوده و تاکنون بیش از نیمی از آن تعیین و علامت گذاری شده است.
از سال 2005 به این طرف در مرز تاجیکستان و قرقیزستان بیش از 100 مورد تنش رخ داده و روابط میان دو کشور را تحت تاثیر قرار داده است. وقوع تنش و درگیری های بین ساکنان مناطق مرزی به صورت عمده با موضوع استفاده از زمین (کشاورزی، مراتع)، آب (آب آشامیدنی و جهت آبیاری مزارع)، جاده ها و منابع طبیعی (از جمله دسترسی به مصالح ساختمانی) ارتباط دارد. از آنجا که دره فرغانه یکی از پرجمعیت ترین مناطق آسیای مرکزی است، دسترسی به آب، زمین و سایر زیرساخت های اساسی به یک مسئله حساس تبدیل شده است.
درگیری اخیر (28-29 آوریل) که به لحاظ شدت در تاریخ اختلافهای مرزی دو کشور بی سابقه بود، به دلیل نقض وضع موجود در این منطقه اتفاق افتاد. چرا که در 17 آوریل طرف قرقیزستان اقدام به تعمیر نقطه توزیع آب یا آبگیر «سرگه» (گالاونوی) بر روی رودخانه «اسفره» کرد، در حالی که این اقدام باید به صورت مشترک انجام می شد.
لازم به ذکر است که این تأسیسات در اواخر دهه 70 قرن 20 توسط قرقیزستان در قلمرو تاجیکستان ساخته شده و هدفش تامین آب برای مناطق مرزی تاجیکستان، قرقیزستان و ازبکستان بوده است. از آنجا که این جمهوری ها عضو اتحاد شوروی بودند، موضوع ساخت چنین تأسیساتی نیز تحت صلاحیت آنها قرار نداشت.
بر اساس توافقنامه سال 1980، توزیع آب توسط این آبگیر به شرح زیر بود: 55 درصد سهم تاجیکستان، 37 درصد سهم قرقیزستان و 8 درصد سهم ازبکستان که این شرایط باید پس از فروپاشی شوروی نیز رعایت می شد. اما در سال های اخیر به دلایل مختلفی سهم طرف ها در توزیع آب رعایت نشده و کشاورزان تاجیکستان همواره برای آبیاری مزارع خود با مشکلاتی مواجه هستند. از آنجا که بیشتر ساکنان مناطق مرزی به کشاورزی مشغولند، اجرای توافقهای قبلی در رابطه با دسترسی به آب بسیار مهم است.
مطالعات شرق: قرقیزستان طی هفتههای اخیر تحرکات زیادی در مناقشات مرزی داشته است که از جمله آنها میتوان به اظهارات «قمچیبیک تاشی اف» رئیس کمیته دولتی امنیت ملی قرقیزستان در مورد «واروخ» اشاره کرد. به نظر شما آغاز تحرکات فعلی آیا برنامهریزی شده از سوی قرقیزستان بود و یا آغاز مناقشه مشابه موارد پیشین انجام گرفته است؟
رضایان: اگر به موضوع قدری گسترده تر نگاه کنیم و همه شرایط سالهای اخیر را مد نظر قرار دهیم، این واقعیت روشن میشود که در قرقیزستان ضمن مبارزات مختلف سیاسی همیشه از مباحث مرزی استفاده به عمل آمده است.
اول. در بازیهای سیاسی گروههای قدرت طلب در قرقیزستان از موضوع حل و فصل مسائل مرزی به عنوان یک کارت یا برگ، بهره برداری صورت میگیرد. مشاهدات نشان میدهد که در آستانه رویدادهای مهم سیاسی در این کشور، معمولا بحث مسائل مرزی به طور جدی داغ میشود. همچنین زمانی که رقابتهای میان نخبگان این کشور به اوج خود میرسد، میتوان شاهد راه افتادن موج جدیدی از بحث مرزی شد.
دوم. مقامات قرقیزستان و نمایندگان احزاب سیاسی با توجیه وابستگی خود به افکار عمومی، همیشه به اصطلاح به دنبال دراز کردن پا بیش از گلیم خود هستند که منجر به کاهش اعتماد میشود. تحلیل اختلافهای مرزی طی 10 سال گذشته حاکی از آن است که کشور همسایه در رعایت توافقهای به دست آمده جدیت نشان نمیدهد. این نکته بارها توسط مقامهای رسمی تاجیکستان نیز بیان شده است.
سوم. عدم وجود اراده سیاسی لازم برای حل مسئله، موجب طولانی شدن روند توافق مرزی با کشورهای همسایه می شود. زیرا قرقیزستان نه تنها با تاجیکستان، بلکه با ازبکستان نیز این مشکل را دارد. پس از حوادث اکتبر 2020 و به قدرت رسیدن «سدیر جباروف»، اقداماتی در جهت رسیدگی به «مسائل هنوز حل نشده» دنبال شد که هدف از آن جلب توجه بالای مردم به این حوزه بود. در این راستا تعدادی گام عملی و پوپولیستی برداشته شد که تحلیل و بررسی آنها مستلزم کار جداگانه ای است.
اما اگر به پرسش شما مشخص پاسخ بدهیم، این مسئله فراتر از اظهارات قمچیبیک تاشی اف رئیس کمیته دولتی امنیت ملی قرقیزستان در مورد «واروخ» است. زیرا از ماه فوریه سال جاری به این طرف افدامات مختلفی دنبال شدند که این امر را می توان اعمال فشار بالای تاجیکستان ارزیابی کرد: اول. در فوریه سال 2021 به درخواست قرقیزستان، در روسیه «فرقت عبدالفتاح اف» ساکن منطقه «واروخ» تاجیکستان به اتهام شرکت در ناآرامی های مرزی 13 مارس سال 2019 بازداشت شد که هنوز هم آزاد نشده است. (قابل یادآوری است که ضمن ناآرمی های یادشده «رساالدین تیشه اف» ساکن منطقه واروخ از سوی مرزبانان قرقیز به گلوله بسته شد و جان خود را از دست داد.) اما فرقت عبدالفتاح اف در 19 مارس سال 2019 از روسیه وارد تاجیکستان شده و بلیت هواپیما را با خود دارد که به این دلیل شرکت وی در ناآرامی های 13 مارس غیر واقعی است. گذشته از آن بر اساس گزارش های رسانه ها، طرف قرقیزستان حدود 25 نفر از ساکنان منطقه واروخ را تحت پیگرد بین المللی قرار داده است که آن را میتوان اقدامی غیر قابل قبول و با هدف ارعاب ساکنان مناطق مرزی تاجیکستان عنوان کرد.
دوم. در 26 مارس اظهار نظر جنجالی تاشی اف در مورد منطقه واروخ رسانه ای و پیشنهاد وی در خصوص واروخ موجب حساسیت جامعه مدنی تاجیکستان شد. در حقیقت تعویض یک منطقه بزرگ با جمعیت حدود 40 هزار نفر که به لحاظ تاریخی همیشه تاجیک ها در آن مسکون بودند، خود انگیزه ای جدی برای بی ثبات سازی اوضاع بود.
سوم. در اواخر ماه مارس قرقیزستان نیروهای نظامی خود را به مرز تاجیکستان منتقل کرد و از اول تا 3 آوریل در محل روستای «بوژوم» استان «باتکن» به منظور «آماده سازی نیروهای نظامی و مقامهای محلی برای موارد اضطراری» اقدام به برگزاری رزمایش کرد. به گفته برخی از کارشناسان قرقیز این اقدام با هدف ایجاد ترس و وحشت طرف تاجیک انجام شد.
چهارم. در 17 آوریل طرف قرقیزستان بدون جلب موافقت طرف تاجیک اقدام به پاك سازی نقطه توزیع آب یا آبگیر «سرگه» در رودخانه «اسفره» كرد كه نارضایتی ساكنان روستاهای مرزی تاجیكستان را به بار آورد. چنین اقدامی تا حدودی شبیه تحریک مردم بود. در 28 آوریل طرف تاجیک با هدف نظارت بر رعایت میزان توزیع آب اقدام به نصب دوربین ها در قلمرو خود در محل این آبگیر کرد که با مخالفت شدید همسایه ها روبرو شد. نیروهای نظامی و امنیتی قرقیز با لباس غیرنظامی به شهروندان تاجیک حمله کرده و آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند و از نصب دوربین ها جلوگیری کردند.
پنجم. در 27 آوریل بیانیه تاشی اف در مورد ساخت سدی بر روی رودخانه «خواجه باقرخان» رسانه ای شد که نمونه ای از نقض آشکار وضعیت موجود در رابطه به استفاده از آب در این منطقه بود. بنابر گزارش های رسانه ای، تاشی اف گفته است: «ما قصد داریم در ناحیه «لیلک» اقدام به ساخت یک سد کنیم، زیرا آب آشامیدنی شهرهای «خجند» و «غفوروف» تاجیکستان تقریباً صدر در صد از طرف ما تامین می شود. ما در دولت این موضوع را بررسی کردیم و در طول سال جاری احداث سد را آغاز خواهیم کرد. اگر این سد را احداث کنیم، مسئله مرز را به سرعت حل خواهیم کرد».
خود این اظهار نظر نشان می دهد که قرقیزستان برای دستیابی به اهداف خود می خواهد از فاکتور آب به عنوان ابزار فشار علیه تاجیکستان استفاده به عمل آورد.
ششم. در روز بعد، یعنی در 29 آوریل شهردار «اسفره» تاجیکستان با هدف گفت و گو و حل مشکل در محل آبگیر «سرگه» حضور یافت ولی هدف شلیک گلوله قرار گرفت و از ناحیه بازو زخمی شد. همچنین بر اثر تیراندازی جانب مقابل تعدادی از ساکنان محلی زخمی یا کشته شدند. همچنین محل دیدبانی مرزی «خواجه اعلی» مورد حمله قرار گرفت و با توسل به زور اقدام به اشغال آبگیر «سرگه» صورت گرفت که در نهایت این همه منجر به درگیری مسلحانه شد.
به گفته شاهدان عینی در 26 و 27 آوریل جانب قرقیزستان اقدام به انتقال ساکنان روستاهای مرزی خود کرده بود و در 29 آوریل موارد تیراندازی به سوی روستاهای تاجیکستان آغاز شد. در رسانه های قرقیزستان شرح و تفسیرهای غیرواقعی متعددی پخش شد ولی هیچ یک به این پرسش ها پاسخ نداشت: الف. اگر طرف تاجیکستان مسبب آغاز تنش باشد، پس موارد «اول» و «پنجم» را که ذکر شد، چطور می توان تشریح کرد؟
ب. شهردار «اسفره» در بیمارستان مصاحبه کرد و گفت که با هدف به حالت عادی برگرداندن وضعیت به این منطقه سفر کرده بود. اگر طرف تاجیک مقصر بود آیا ممکن بود چنین اقدامی صورت گیرد؟ ج. اگر این همه اتفاقها یک دفعه رخ داده باشد پس چگونه جانب قرقیز در مدت زمان کوتاهی توانست بیش از 50 هزار نفر را جابجا کند؟
پیدا کردن پاسخ به سه سوال فوق در مطالب رسانه های قرقیزستان غیر ممکن است. بررسی واقع بینانه و منصفانه این قضیه نشان می دهد که تنش و درگیری از قبل برنامه ریزی شده و در دو ماه اخیر در دستور اجرا قرار داشته است.
مطالعات شرق: با آغاز درگیریها در این بازه شاهد آن بودیم که سریعا ارتش و تجهیزات نظامی سنگین نیز در هر دو طرف وارد عمل شدند. آیا در تاجیکستان آمادگی از قبل برای این مناقشات وجود داشت یا در بستر بحران این آمادگی شکل گرفت؟
رضایان: لازم به ذکر است که برای اولین بار بود که طرف تاجیک واکنش شدیدی نسبت به اقدامات کشور همسایه نشان داد. از سال 2005 به این طرف در مرز تاجیکستان و قرقیزستان حدود 100 مورد اختلاف و درگیری رخ داده است که به صورت عمده منجر به کشته و زخمی شدن غیرنظامیان جانب تاجیکستان شده است. لازم به ذکر است که ساکنان روستاهای مرزی تاجیکستان به هیچ وجه سلاح شکاری در اختیار ندارند در حالی که بیشتر همسایگان از چنین امکانی برخوردارند.
بنابراین اقدام تاجیکستان در جهت حمایت از غیرنظامیان و مرز و بوم خود، پاسخی در برابر عملکرد جانب مقابل بود. گذشته از آن در تاریخ 29 آوریل نشست دبیران شورای امنیت کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی در «دوشنبه» جریان داشت و تاجیکستان به عنوان میزبان؛ علاقه ای به وقوع چنین اتفاقی در آن زمان نداشت.
مطالعات شرق: با گذشت چند ساعت از درگیریها شاهد بودیم سریعا از سوی وزرای خارجه دو کشور یک توافق آتشبس منتشر شد. این آتش بس کجا و چگونه با این سرعت به دست آمد؟
رضایان: این درگیری مرزی طولانی مدت نبود و طرفین به سرعت به دنبال یک راه حل صلح آمیز برآمدند. در ابتدا در تاریخ 29 آوریل گفت و گوی تلفنی وزرای خارجه دو کشور انجام شد که ضمن آن بر اعلام آتش بس و حل مشکل از طریق مذاکرات تاکید کردند. شب همان روز در شهر «اسفره» مذاکرات هیئت های دو طف به رهبری «سیمومن یتیموف» رئیس کمیته دولتی امنیت ملی تاجیکستان و «آموربیک سوانعلی اف» نماینده تام الاختیار دولت قرقیزستان در استان «باتکن» قرقیزستان دایر شد. دو طرف در مورد قطع درگیری های مسلحانه و بازگشت نیرو و تجهیزات نظامی به مناطق استقرار دائمی و اتخاذ اقدامات برای جلوگیری از تشدید اوضاع به توافق رسیدند.
یکی از دلایل دست یافتن به آتش بس سریع این بود که هیچ یک از طرفین نسبت به تداوم درگیری علاقه مند نبودند، زیرا این امر با توجه به شرایط خاص دره «فرغانه» می تواند مشکلات زیادی را به دنبال داشته باشد.
مطالعات شرق: مسئله واروخ یکی از موضوعات کلیدی درگیریهای اخیر بود که پیشتر نیز گمانهزنیهایی در مورد مبادله آن وجود داشت که آقای امامعلی رحمان آن را تکذیب کرد. به نظر شما آیا در این درگیریها قرقیزها واقعا نگاه به تصرف واروخ داشتند؟ با توجه به عدم پیوستگی جغرافیایی، راهحل مشکل واروخ چیست؟
رضایان: از سال ها پیش در محیط کارشناسی قرقیزستان وجود «قلمروهای جزیره ای» (مناطقی که توسط قلمرو قرقیزستان احاطه شده اند) به عنوان تهدیدی برای منافع ملی و امنیت این کشور ارزیابی می شود. طبق ادعای منابع قرقیزستان در قلمرو این کشور شش «جزیره» وجود دارد که طرف های مقابل محصور در خاک قرقیزستان بودن آنها را به رسمیت نمی شناسند. چندی قبل «امامعلی رحمان» رئیس جمهور تاجیکستان ضمن دیدار با ساکنان منطقه «واروخ» به صراحت اظهار داشت که در تمام مدت مذاکرات با جانب قرقیزستان موضوع تعویض واروخ با قلمرو دیگری مطرح نبوده و چنین مسئله ای هرگز مورد بررسی قرار نخواهد گرفت.
اقدامات قرقیزستان طی سه ماه گذشته نشان می دهد که چنین هدفی در نظر گرفته شده و تا جای ممکن سعی در حل مسئله به نفع خود کرده اند.
مطالعات شرق: با توجه به این نکته که امروز منطقه «واروخ» به صورت جزیره در قلمرو قرقیزستان قرار گرفته است، شما چه راه حلی را برای این مشکل و سایر مشکلات مرزی میان تاجیکستان و قرقیزستان قابل تصور می دانید؟
رضایان: از نظر تاجیکستان «واروخ» منطقه ای جزیره ای نیست و این قرقیزستان است که مسئله را این گونه معرفی میکند. طبق اسناد مربوط به دوران شوروی، واروخ با تاجیکستان پیوستگی جغرافیایی دارد، زیرا زمین های اطراف آن برای مدت زمان مشخصی به طرف قرقیزی به صورت اجاره واگذار شده بودند. بنابراین تا زمانی که کمیسیون بین دولتی تصمیم مربوطه را صادر نکند و این تصمیم توسط سران کشورها به امضا نرسد و توسط پارلمان تصویب نشود، ادعای وضعیت «جزیره ای» واروخ در قلمرو قرقیزستان بی اساس است . به اعتقاد من حل مشکل مرزی بین دو کشور با رعایت اصول زیر امکان پذیر خواهد بود:
حل مسائل مرزی فقط در سطح دوجانبه؛
رعایت روش و چهارچوب مذاکرات و انتشار نتایج آن در رسانه ها؛
فهم حساسیت موضوع و توانایی درک منافع یکدیگر و گذشت متقابل برای دست یافتن به نتیجه؛
کاهش تحریکات و انتشار اخبار کذب در رسانه ها؛
عدم تحمیل الزامات جدید و نقض وضعیت موجود قبل از امضای توافق نامه دوجانبه؛
اقدام در جهت استفاده مشترک از آب، زمین و سایر زیرساخت ها و غیره.
در مجموع راه حل این مشکل فقط از طریق دیپلماتیک و سیاسی میسر و قابل قبول خواهد بود. حالا کمیسیون مشترک مرزی به طور فعال برای تعیین خط مرز در حال مذاکرات است که بازگشت روند به یک راه حل دیپلماتیک قطعاً پدیده مثبتی است. در حال حاضر برای تاجیکستان موضوع اصلی ساخت مجدد و تعمیر منازل ساکنان روستاهای مرزی است که بر اثر درگیری یا از بین رفته اند و یا خراب شده اند. طبق دستور رئیس جمهور تاجیکستان این کار باید در ظرف یک ماه انجام شود.
مطالعات شرق: به نظر شما از تجارب چه کشورهای می توان در بحث حل و فصل مشکلات مرزی با قرقیزستان استفاده کرد؟
رضایان: تجارب زیادی در دنیا در زمینه حل و فصل مسائل مرزی دیده می شود که وجه مشترک آنها وجود اراده سیاسی و در نظر گرفتن منافع یکدیگر است . هیچ مدل آماده و مناسب برای شرایط دره فرغانه وجود ندارد، زیرا برخی از ویژگی های منحصر به فرد، شرایط منطقه را حساس نگاه می دارد. بنابراین تجربه در حال شکل گیری خود کشورهای منطقه برای حل این مسئله مناسب خواهد بود. گذشته از آن تاجیکستان و ازبکستان در سال 2018 موفق به تعیین خط مرز میان دو کشور شدند که خود یک تجربه مثبت برای همه کشورهای آسیای مرکزی به شمار می رود.
مطالعات شرق: به نظر شما منافع قدرت های بزرگ و رقیبی مانند روسیه، آمریکا و چین در تنش های مرزی در منطقه را چطور می توان ارزیابی کرد؟ آیا برخی از آنها نسبت به دامن زدن به آتش اختلافهای مرزی در وادی حساس فرغانه علاقه مند هستند؟
رضایان: اگر در آسیای مرکزی فضا برای تنش و اختلافها فراهم نباشد، هیچ یک از قدرت های بزرگ قادر به تاثیرگذاری بر وضع منطقه نخواهند بود.
بررسی زمینه های اختلافهای مرزی حاکی از آن است که به طور عمده همیشه چهار موضوع: استفاده از زمین (جهت کشت و مراتع)؛ آب (آب آشامدنی و آب جهت آبیاری مزارع)؛ جاده ها؛ منابع طبیعی (از جمله دسترسی به مصالح ساختمانی) به عنوان عامل تنش های مرزی وجود داشته و اقدامات تحریک آمیز و عدم وجود اراده سیاسی جهت حل آن بر مبنای منافع مشترک منجر به پیدگی شرایط شده است.
در صورت وقوع درگیری های طولانی در دره فرغانه هر یک از قدرت های ذی نفع به منظور تحقق خواسته های خود به این روند خواهند پیوست. نمونه بارز آن در خاورمیانه و افغانستان به نظر می رسد که اوضاع را بیش از پیش پیچیده تر کرده و در اسارت بازی های ژئوپلیتیکی خود نگاه داشته است.
در عموم روسیه و چین علاقه ای به بی ثباتی در منطقه ندارند، زیرا تاجیکستان، قرقیزستان و ازبکستان عضو اتحادیه کشورهای مشترک المنافع، سازمان همکاری شانگهای هستند و دو کشور اول عضو سازمان پیمان امنیت جمعی نیز می باشند. یعنی میان این کشورها همکاری تنگاتنگ دوجانبه و چندجانبه وجود دارد.
آمریکا چهارچوب جدیدی را به صورت «5+1» برای توسعه همکاری ها با کشورهای منطقه ایجاد کرده است که انتظار می رود دموکرات ها با در اختیار گرفتن دولت به این روند سرعت جدی بدهند. آمریکا برای اتصال آسیای مرکزی به آسیای جنوبی تلاش می کند ، طرحی که تنها در صورت وجود ثبات، امکان پذیر خواهد بود.
مطالعات شرق: روسیه پیش از این نیز پیشنهاد میانجیگری در رابطه به اختلافات مرزی بین تاجیکستان و قرقیزستان را مطرح کرده بود که مورد استقبال دوشنبه و بیشکک قرار نگرفت. این بار نیز مسکو باز هم پیشنهاد مشابهی را ارائه داده است . به نظر شما مورد قبول قرار خواهد گرفت یا نه؟
رضایان: ویژگی مسائل مرزی در دره فرغانه روی این نکته خلاصه می شود که با وجود پیچیدگی های آن، دولت ها به طور کامل قادر به کنترل اوضاع و حل آن هستند. از این نظر تعیین تکلیف حدود مرزی در قالب دو جانبه به نفع تاجیکستان و قرقیزستان است، زیرا مانع مداخله قدرت های ذی نفع خواهد شد.
اگر به عنوان مثال روسیه وارد این روند شود، طبیعتاً رقبای آن نیز وارد خواهند شد که به نفع کشورهای منطقه نخواهد بود.
با این حال در سطح آسیای مرکزی مورد بررسی قرار گرفتن این موضوع بسیار مهم است، زیرا این کشورها بیش از همه به حفظ ثبات و امنیت منطقه علاقه مند هستند .
مطالعات شرق: وزیر دفاع تاجیکستان در بیش از یک ماه پیش به ایران سفر کرد و دو کشور در مورد ایجاد کارگروه مشترک دفاعی و نظامی به توافق رسیدند. به نظر شما این درگیریها به عنوان یک بحران امنیتی حاد چه تاثیری بر روند همکاری های دفاعی ایران و تاجیکستان خواهد گذاشت؟ رضایان: تاجیکستان رویکرد چند وجهی در سیاست خارجی خود را دنبال می کند و علاقه مند به گسترش همکاری ها با همه قدرت های جهانی و منطقه ای است. نکته اصلی احترام به منافع متقابل است که باید همیشه مورد توجه قرار داشته باشد. روابط بین تاجیکستان و ایران به دلایل مشخصی یک مرحله ویژه ای را پشت سر گذاشت که مسبب پیش آمدن این وضعیت «دوشنبه» نبود.
در عموم طی دو سال گذشته با انتصاب سفرای جدید دو کشور، سطح روابط بهبود یافت و از جمله سفرهای سطوح مختلف به شمول سفرهای وزرای خارجه انجام و نشست کمیسیون مشترک دو کشور برگزار شد. یعنی یک نیاز طبیعی برای توسعه روابط وجود دارد و از این منظر تعاملات مشترک در این جهت قابل توجیه است.
تاجیکستان بیشتر متکی به راه حل دو جانبه مسائل مرزی با قرقیزستان بوده و در این بستر انجام شدن آن قابل قبول است.
با توجه به شرایط موجود، همکاری های دفاعی بین ایران و تاجیکستان را می توان با موضوع همسایگی دو کشور با افغانستان مرتبط دانست که با احتمال خروج نیروهای آمریکایی از این کشور و نتیجه غیر قابل پیش بینی مذاکرات صلح افغانستان، اهمیت بیشتری پیدا می کند.