موسسه مطالعات راهبردی شرق
مقدمه:
هند طی سالهای اخیر به یکی از بازیگران بانفوذ در آسیای مرکزی تبدیل شده است. برگزاری دو دور از گفتوگوهای هند و آسیای مرکزی با حضور افغانستان در چارچوبی شبیه به 1+5، حضور در سازمان همکاری شانگهای و توسعه تعاملات سیاسی و امنیتی دوجانبه با کشورهای منطقه از جمله نشانههای این موضوع است. بااینحال، اختلافات این کشور با چین و عدم دسترسی مستقیم زمینی به آسیای مرکزی یک مشکل عمده پیشروی دهلینو است. هند امیدوار است با اتکاء به مسیر ایران و با بهرهگیری از زیرساختهای بندر راهبردی چابهار، به یک مسیر پایدار برای افغانستان، آسیای مرکزی و حتی اروپا دست یابد. لذا، به تناسب توسعه مناسبات هند و آسیای مرکزی، میبایست ارتقاء نقش ایران را نیز در این فرایند شاهد بود. در همین راستا، مصاحبهای را با آقای سید محمد مرتضی، ترتیب دادهایم. ایشان دانشجوی دکتری در رشته روابط هند و آسیای مرکزی و پژوهشگر در آکادمی مطالعات بینالمللی دانشگاه جامعه ملی اسلامی (دهلینو) است. آقای مرتضی همچنین سابقه 18 سال فعالیت در تلویزیون به عنوان مجری-کارشناس را دارد و در حال حاضر ویراستار ارشد شبکه تلویزیونی خبری هندوستان است.
مطالعات شرق: هند در اکتبر 2020 دومین نشست از گفتوگوهای مشترک با آسیای مرکزی را برگزار کرد. آیا برگزاری این نشستها را میتوان یک تحول در روابط هند و آسیای مرکزی در نظر گرفت؟
سید محمد مرتضی: البته آسیای مرکزی در اهداف سیاست خارجی هند بسیار مهم است. زمانی که هند در سال 2012 «سیاست اتصال به آسیای مرکزی» را معرفی کرد، سه دسته از منافع اصلی مطرح شدند: منابع انرژی، مبارزه با تروریسم از طریق پیشبرد اهداف در افغانستان و یافتن شرکا و بازارهای تجاری جدید در منطقه.
آسیای مرکزی دستان هند را بازتر میگذارد تا عمق استراتژیک بیشتری در کل منطقه بیابد. امروز روابط هند با تمام کشورهای آسیای مرکزی در سطح راهبردی است. هند نهتنها در حال تلاش برای دریافت سهمی بزرگتر از منابع انرژی آسیای مرکزی است، بلکه در حال توسعه مناسبات دفاعی از طریق مانورهای مشترک سالانه میباشد. در میان تمام جمهوریهای منطقه، روابط هند با ازبکستان در سطح بالاتری پیگیری میشود شوکت میرضیایف، رئیسجمهور ازبکستان در سال 2018 و 2019 و در فاصلهای کمتر از چهار ماه دو بار از هند بازدید کرد. هند همچنین در حال خرید اورانیوم از ازبکستان است و هر دو کشور نگاهی به تولید مشترک تجهیزات دفاعی و نظامی دارند. هند همچنین در حال ساخت تأسیسات مشابه در قزاقستان است. تاجیکستان پس از راهاندازی نخستین پایگاه نظامی خارجی هند، بسیار مشهور شد و در ارتباط با قرقیزستان، روابط با دهلینو طی سالهای اخیر بسیار گرمتر است. ترکمنستان به عنوان هاب گازی منطقه نیز به زودی از طریق خط لوله تاپی پمپاژ گاز به هند را آغاز میکند. تاریخ جدید تکمیل این پروژه برای سال 2021 برنامهریزی شده است.
هند همچنین در زمینه توسعه ارتباطات با آسیای مرکزی از طریق خطوط اعتباری نیز سرمایهگذاریهای قابل توجهی صورت داده است. جدای از منافع اقتصادی و انرژی، یکی از حوزههای جدی نگرانی هند افغانستان و پاکستان است. حضور پررنگ هند در طول خط دیوراند، پاکستان را در مناطق خود نگه داشته و این برای ثبات آسیای مرکزی و افغانستان بسیار مهم است. من فکر میکنم نشست سالانه گفتوگوهای آسیای مرکزی و هند میبایست همچون سال 2019 به سطح جدیدی ارتقاء یابد؛ همانطور که سوشما سواراج، وزیر سابق امور خارجه هند پیشنهاد داد تا یک گروه توسعه هند و آسیای مرکزی در سطح دولت-دولت تشکیل شود. به نظر میرسد اقدامات عملی مؤثرتری در ارتباطات اتاقهای بازرگانی طرفین در حال اجراست. این موضوع همچنین میتواند پلتفورم منحصر به فردی برای اقدامات هند در آسیای مرکزی باشد و درحقیقت عملکرد بهتری از آنچه در چارچوبهایی نظیر سازمان همکاری شانگهای به وقوع پیوست، را شاهد باشیم.
مطالعات شرق: هند در حالی طی سالهای اخیر اقدام به توسعه روابط خود با آسیای مرکزی کرده است که چین در این مدت به یکی از بانفوذترین بازیگران منطقه تبدیل شده است که نوعی رقابت با هند را نیز در دستور کار دارد. مکانیزم تعامل هند با چین و همچنین روسیه در آسیای مرکزی چگونه است؟
سید محمد مرتضی: در حال حاضر هند نمیتواند در آسیای مرکزی با چین و یا روسیه وارد رقابت شود. مجموع تجارت هند با کشورهای منطقه حدود 1.5 میلیارد دلار است که این رقم برای چین حدود 50 میلیارد دلار میباشد. آنچه هند میتواند در اختیار کشورهای آسیای مرکزی بگذارد، یک بازار جدید و شراکت تجاری است که هیچ جاهطلبی سرزمینی مازادی در منطقه ندارد. آسیای مرکزی سرشار از منابع انرژی است و میخواهد بازارهای خود را متنوعسازی کند؛ هند نیز یک خریدار و مقصد بزرگ برای آنهاست. برای چین، آسیای مرکزی به مثابه یک نقطه اتصال در ابتکار کمربند و جاده است که منطقه اوراسیا را به اروپا متصل میسازد. همینطور چین به عنوان یک بازیگر هژمون در منطقه ظهور کرده است که این امر نهتنها به دلیل فشار بدهیها، بلکه از جهت سیاستهای این کشور در قبال اقلیتهای اویغور در سینکیانگ است. در این راستا، هند به عنوان یک قدرت یا شریکی نگریسته میشود که رویکردی سازنده دارد. اما علیرغم تمام پیشرفتهای اخیر، باز هم رقابت با نفوذ چین در منطقه آسان نیست.
پلتفورم سازمان همکاری شانگهای، چارچوبی است که در پاسخ به نگرانیهای روسیه، هند در کنار چین و کشورهای آسیای مرکزی در آن حضور دارد. اما این ساختار نیز پس از رد شدن درخواست دهلینو برای برگزاری مانورهای نظامی مشترک در سال جاری در حال از دست دادن جذابیتهای خود است. رد درخواست هند در حالی است که چین، روسیه و پاکستان همگی مانورهای نظامی مشابهی را در قالب مشارکتکننده برگزار کردند. حضور هند در آسیای مرکزی به میزان زیادی به فضایی وابسته است که از دهه 1990 توسط روسیه فراهم آمده است. همانطور که شما گفتید، روسیه آسیای مرکزی را حیاط خلوت خود میپندارد. بااینحال هند همچنان در صدد ایجاد فضای منحصر به فرد خود در کنار حضور روسیه و چین است که پیوندهای جغرافیایی بیشتری با منطقه دارند.
مطالعات شرق: افغانستان بازیگری است که در عمده نشستهای هند با کشورهای آسیای مرکزی حضور داشته است. اهمیت افغانستان در روابط هند با کشورهای آسیای مرکزی را چگونه ارزیابی میکنید؟
سید محمد مرتضی: سیاست هند در قبال آسیای مرکزی به میزان زیادی به وضعیت امنیتی در افغانستان وابسته است، جایی که هند خواستار نقش حداقلی پاکستان در آن میباشد. حضور و مشارکت هند در افغانستان همچنین یک دلیل نگرانی اسلامآباد است؛ همانطور که آنها بارها دهلینو را به تلاش برای دور زدن پاکستان از طریق ایجاد روابط راهبردی با کابل متهم کردهاند. از آنجایی که پاکستان ارتباط زمینی هند با افغانستان و آسیای مرکزی را قطع کرده است، مسیر ایران و افغانستان در حال حاضر تنها راه دسترسی به آسیای مرکزی است. افغانستان همچنین مهمان ویژه گفتوگوهای هند و آسیای مرکزی است و این نیز نشانگر اهمیت کابل برای دهلینو میباشد. هند همچنین افغانستان را به عنوان یک شریک چارچوب C1+5 میبیند که نقش مهمی در ارتباط هند با آسیای مرکزی ایفا میکند. هند همچنین در تلاش است تا تجارت خود را با منطقه آسیای مرکزی چند برابر کند و این جز از طریق بندر چابهار و سپس دسترسی به منطقه از مسیر افغانستان و یا ترکمنستان امکانپذیر نیست. شبکههای جادهای و ریلی جدید میان ایران و افغانستان نهتنها به هند بلکه به کل کشورهای آسیای جنوبی کمک میکند تا دسترسی مستقیمی به آسیای مرکزی داشته باشند و افغانستان نیز در این میان مناسبترین مسیر است.
مطالعات شرق: تاپی یکی از پروژههای مهمی است که میتواند دسترسی هند به منابع انرژی آسیای مرکزی را فراهم آورد. بااینحال به نظر میرسد این پروژه با بنبست مواجه شده است. به طور کلی هند به آینده تاپی چگونه مینگرد؟
سید محمد مرتضی: اجرای پروژه تاپی با تغییر تاریخ تکمیل، درحقیقت زمان بسیار زیادی را سپری کرده است. این پروژه 7.6 میلیارد دلاری در یک وضعیت برد- برد برای تمام شرکا قرار دارد. افغانستان درآمدهای ترانزیتی خود را دارد، هند و پاکستان نیز به گاز ارزانقیمتی دسترسی خواهند داشت. این مزیت درواقع عاملی است که باعث شده حتی در حین بدترین شرایط در روابط دو کشور ، هند و پاکستان هیچگاه به راهحل دومی برای خروج از این پروژه فکر نکنند. هند یک کشور واردکننده انرژی است و تاپی بخش مهمی از مشکلات آن را حل میکند. پس از آغاز رسمی فرایند اجرای آن در دسامبر 2015، این پروژه به دلیل آن که میتواند یک نمونه از روابط هند و پاکستان در بلندمدت باشد، به «خط لوله صلح» موسوم شد. ترکمنستان نیز در چارچوب این پروژه برای حدود 3 دهه گاز خود را به افغانستان (5 میلیارد متر مکعب)، پاکستان و هند (هر کدام 14 میلیارد متر مکعب) منتقل میکند؛ لذا، این پروژه میتواند نیاز انرژی آسیای جنوبی را نیز برطرف سازد. این پروژه همچنین دیگر کشورها نظیر ازبکستان و عربستان سعودی را نیز برای سرمایهگذاری به خود جلب کرده است.
در حوزه مسائل امنیتی من فکر میکنم حتی در ارتباط با طالبان هم تاپی میتواند موجب بقاء افغانستان شود. طالبان متعهد به حمایت از این پروژه شده است و آنها میدانند که تاپی میتواند اشتغال را در سطحی بسیار گسترده برای افغانستان به ارمغان آورد. افغانستان همچنین سالانه به درآمدی بالغ بر 400 میلیون دلار دست خواهد یافت. لذا، با وجود شرکای چندگانهای نظیر پاکستان و احتمالاً عربستان سعودی، طالبان خود را با ژئوپلیتیک جدید انرژی تطبیق خواهد داد. این خط لوله در خصوص منافع مشترک منجر به توافق آمریکا و طالبان هم شده است؛ منافع هند نیز در این چارچوب میتواند بر واقعیتهای جدید در افغانستان وفق یابد.
مطالعات شرق: کریدور بینالمللی شمال-جنوب و بویژه بندر چابهار یکی از مسیرهای اصلی دسترسی هند به آسیای مرکزی است. در همین راستا نیز ایران، هند و ازبکستان یک نشست مشترک در چابهار امروز در ایران برگزار شد. ابعاد و پیامدهای این نشست را چگونه میبینید؟
سید محمد مرتضی: چابهار یک بندر استراتژیک است که تنها 70 کیلومتر با گوادار، به عنوان دروازه ورود چین به دریای عربی فاصله دارد. بنابراین، هند به خوبی فهمیده است که استفاده از چابهار با توجه به رویکرد خود به سیای مرکزی و نیز کریدور اقتصادی چین- پاکستان (CPEC) همخوانی دارد. هند در خصوص این پروژه بسیار جدی است. زمانی که رسانهها اخباری مبنی بر کنار گذاشتن هند از پروژه خط ریلی زاهدان- چابهار منتشر کردند، این جدیت عاملی برای سفر وزرای امور خارجه و دفاع هند به ایران طی کمتر از یک هفته در سپتامبر 2020 بود. این موضوع نشان میدهد که هند یک تمایز برای بندر چابهار در نظر گرفته است. اکنون ازبکستان نیز میخواهد که از این بندر استفاده کند و از طریق آن به خلیج فارس دسترسی ترانزیتی داشته باشد. به زودی کشورهای بیشتری از آسیای مرکزی و حتی منطقه اوراسیا به دنبال ازبکستان حرکت کرده و این بندر یک دروازه ورود برای «آسیای مرکزی بزرگ» خواهد بود.
مشارکت هند و ازبکستان در این میان بسیار حائز اهمیت است. روابط هند با ازبکستان بسیار سریع در حال رشد است و در دو سال آینده هر دو کشور در صدد چند برابر ساختن مبادلات تجاری خود و عبور آن از مرز یک میلیارد دلار هستند. این موضوع میتواند ظرفیت استفاده از چابهار را در آینده نزدیک چند برابر کند. همچنین خوب است که به منافع اقتصادی میان هند، ازبکستان و ایران بنگریم که نگرانیهای مشترکی را در افغانستان دارند. یک افغانستان امن و صلحآمیز برای ایران و آسیای مرکزی، و به ویژه ازبکستان که با گروههای تروریستی (نظیر جنبش اسلامی ازبکستان که در حوزه افپاک فعالیت میکند) مواجه است، بسیار ایدهآل است. همه این فاکتورها نشان میدهد که ایران و هند به رغم پایین بودن سطح روابط، میبایست سطحی از مشارکت را با یکدیگر حفظ کنند.
در همین حال ایران در حال دسترسی به برنامههای بزرگتری با چین است، اما محتاطانه آنها را پیگیری میکند. هند از این توسعه مناسبات آگاه است و میداند که ایران در صدد یافتن قطبهایی برای مقابله با طرحریزیهای ایالات متحده آمریکا در منطقه است. اما چین نمیتواند جایگزین هند در چابهار شود، چرا که پیشتر در CPEC درگیر شده که به گوادار ختم میشود. لذا با اتکاء به محذورات جغرافیایی، هند و آسیای مرکزی همسایگان نزدیک ایران باقی خواهند ماند.
مطالعات شرق: به عنوان آخرین سوال، آیا غیر از کریدور شمال-جنوب، ظرفیتهای دیگری برای همکاری ایران و هند در آسیای مرکزی وجود دارد؟
سید محمد مرتضی: ایران یک نقش دیگر را نیز در روابط هند-آسیای مرکزی ایفا میکند. مادامی که روابط با پاکستان و چین بدتر میشود، بدون ایران، هند نمیتواند در خصوص اتصال به آسیای مرکزی فکر کند. جدای از کریدور بینالمللی شمال-جنوب، مسیر ریلی شمالی از طریق ترکمنستان و قزاقستان که به عنوان بخشی از موافقتنامه عشقآباد محسوب میشود، عملیاتی است. این مسیر امن بوده و منافع زیادی را در واردات منابع معدنی از آسیای مرکزی برای چین به ارمغان میآورد. این مسیر میتواند برای ترانزیت تیتانیوم، اورانیوم، مس، فرللیس، سنگ آهن و مواد معدنی دیگر مورد استفاده قرار بگیرد. لذا، ایران همیشه یک بازیگر کلیدی برای دسترسی هند به آسیای مرکزی خواهد بود.
این همکاری میان ایران و هند، در صورت کاهش فشار تحریمها حتی میتواند به یک تکانه تبدیل شود. در نتیجه کشورهای بسیار زیادی برای پیوستن به کریدور بینالملل شمال- جنوب و پروژههای چابهار ملحق خواهند شد. پس از آن درآمدهای قابل توجهی علاوه بر نفت و گاز به سبد درآمد ایران اضافه خواهد شد. پروژه کریدور شمال-جنوب و بندر چابهار یک دسترسی زمینی مشابه «کانال سوئز» بین آسیای جنوبی و آسیای مرکزی و تا اروپا خواهد بود. این پروژهها تأثیر بسیار مثبتی بر روابط ایران و هند خواهد گذاشت و مادامی که ایران از آن به عنوان یک نقطه ترانزیتی استفاده کند، مقصد نهایی بازارهای هند و تولیدکنندگان هندی خواهند بود که میتوانند محورهای جدیدی برای محصولات بیابند.