ابعاد و زمینههای شکلگیری پلتفورم 1+5 چین و کشورهای آسیای مرکزی
ایران شرقی/
گفتگوی ایران شرقی با "یائو تز یان" کارشناس چینی مسائل آسیای مرکزی
چین یکی از بازیگران نوظهوری است که نفوذ خود را در آسیای مرکزی به طرز فزایندهای افزایش داده است. از سال 2010 به بعد توسعه مناسبات دوجانبه میان چین و کشورهای آسیای مرکزی رشد قابل توجهی یافت و طرحهای چند جانبه بزرگی نظیر ابتکار کمربند و جاده با محوریت آسیای مرکزی شکل گرفت. در عین حال، در چارچوبهای نهادی نظیر سازمان همکاری شانگهای نیز نخستین چارچوبهای امنیتی منطقهای، البته با حضور روسیه و با ایدههای چینی شکل گرفت. طی سالهای اخیر، به مرور شاهد برخی تحرکات چین بدون حضور روسیه در آسیای مرکزی بودهایم که رزمایشهای مشترک با کشورهای منطقه (بدون حضور روسیه) مهمترین نماد بیرونی آن بود. این در حالی است که پکن در همین بازه زمانی با چالشهای جدی در فضای سیاسی، امنیتی و اجتماعی کشورهای منطقه نیز مواجه بوده است. اعتراضهای متعدد در قرقیزستان و چالشهای دونغانها در قزاقستان نمونههایی از این موارد محسوب میشود. در حوزه سیاسی نیز اخیرا شاهد شکلگیری روابط چندجانبه چین با کشورهای منطقه در پلتفورم 1+5 بودهایم که یک رویکرد متفاوت از سوی پکن است. پلتفورمی که پیش از این به طور جدی از سوی ایالات متحده، اتحادیه اروپا و برخی قدرتهای منطقهای نظیر کره جنوبی و هند پیگیری شده بود. با این حال ابعاد و چارچوبهای پلتفورم چینی و زمینههای شکلگیری آن همچنان از سوی تحلیلگران مورد اختلاف است.
برای بررسی ابعاد بیشتر این موضوع، موسسه مطالعات آسیای مرکزی و افغانستان در تلاش است، در مجموعه سریالی، سلسله گفتگوهایی را با چین شناسان منطقه آسیای مرکزی و همچنین کارشناسان چینی ترتیب دهد که در دومین بخش، خانم «یائو تز یان»کارشناس چینی مسائل آسیای مرکزی و پژوهشگر آکادمی سازمان امنیت و همکاری اروپا به سوالات ایران شرقی پاسخ گفته است که در ادامه باهم میخوانیم.
ایران شرقی: چین مدتهاست تعاملات دوجانبه مستحکمی را با آسیای مرکزی آغاز کرده است و در ساختار چندجانبه نیز از طریق SCO روابط خود را پیگیری نموده است. با این حال اخیرا شاهد آن بودیم که در پلتفورم 1+5 نیز اولین بار گونه جدیدی از روابط با آسیای مرکزی را شکل داد. علت این موضوع چیست؟
یائو تز یان: از زمانی که جنگ تجاری میان آمریکا و چین شدت گرفته ، پکن به طور فزایندهای در جامعه بینالمللی تحت فشار قرار گرفته است. این موضوع در سطح جدیدی در مسائل هنگ کنگ به وقوع پیوست. در اوایل ماه جولای، زمانی که چین قوانین تازه امنیتی را در هنگ کنگ به اجرا در آورد، 53 کشور از آن حمایت کردند. اما روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان، در میان این کشورها نبودند. این موضوع برای چین بسیار ناراحت کننده بود. در ماه ژوئن، بسیاری از مقامات عالی رتبه چین برای برگزاری دیدارها و مذاکره به این کشورها سفر کردند، اما پکن نتوانست حمایت آنها برای تحولات هنگکنگ را جلب کند. این کشورها امکان آن که در جنگ چین علیه غرب مشارکت کنند را نداشتند. سینکیانگ یک مساله مذهبی و منطقهای بود و مساله هنگکنگ به عنوان یک ارزش در نظام اقتصادی جهان غرب مطرح است. این پلتفورم جدید 1+5 نیز یک تلاش دیگر چین برای مقابله با روسیه است تا بتواند به صورت یکجانبه افکار و ایدههای چینی را به رهبران آسیای مرکزی القاء کند. روابط دوجانبه برای چین کافی نبود و روسیه همیشه در سازمان همکاری شانگهای فرصتطلبی میکند. پلتفورم جدید 1+5، یک روش جدید چین برای آن است که به کشورهای آسیای مرکزی بگوید منطقه نیاز به اجماع دارد.
ایران شرقی: یک فرضیه در خصوص شکلگیری پلتفورم چینی 1+5 رقابت با نسخه آمریکایی و استراتژی احتمالی اتصال آسیای مرکزی به آسیای جنوبی است. آیا میتوان چنین فرضیهای را برای چین، با ایده نگاه به شرق در منطقه جدی در نظر گرفت؟
یائو تز یان: رهبران چین اینطور فکر میکنند که اکنون ایالات متحده آمریکا جایگاه کمتری نسبت به گذشته در منطقه آسیای مرکزی دارد. چین بیش از همه در آسیای مرکزی نگران روسیه است. چین همواره خواستار «آسیاییتر» شدن کشورهای منطقه بوده است که اتصال آن به منطقه آسیا-پاسیفیک و نه آسیای جنوبی را مد نظر قرار میدهد. اتصال آسیای مرکزی به آسیای جنوبی، به روسیه و آمریکا کمک میکند تا ارتباط چین با اوراسیا را کاهش داده و چین را منزوی کنند و این موضوع به لحاظ استراتژیک خسارت زیادی بر چین وارد میکند. از این منظر چین به دنبال پیشگیری از آن است. جدای از پلتفورم 1+5، چین در پروژه کمربند و راه و در مکانیزمهای داخلی سازمان همکاری شانگهای نیز بر مقابله با این استراتژی متمرکز بوده است. این موضوع از طریق برنامههای مختلفی نظیر ساخت شبکه لجستیکی در اطراف دریای خزر صورت گرفته است.در این راستا، سیاست نگاه به شرق چین برای آسیای مرکزی تقریبا از 20 سال پیش آغاز شده است.
ایران شرقی: به دلیل برخی راهبردهای مشترک، مسکو در بسیاری از گامهای رو به جلوی پکن تاکنون نگاه تقابلگرایانه شدیدی را از خود نشان نداده است. به نظر شما خط قرمز و یا آستانه سکوت روسیه در پیشروی نفوذ چین در آسیای مرکزی چیست؟
یائو تز یان: خط قرمز روسیه نظامی و امنیتی است. چین تاکنون در حوزه های مختلفی به تقابل با طرحهای روسی رو آورده است که بعنوان بخشی از آن، می توان به ساخت هواپیما و موشک اشاره کرد. بسیار واضح است که تجهیزات نظامی چین در سالهای اخیر نسخههای خوبی از تجهیزات روسی نبودهاند. اما صنایع مخابراتی چین خیلی خوب هستند؛ بویژه زمانی که از کارکرد دوگانه نظامی و غیرنظامی در تکنولوژیها برخوردارند. این چیزی است که روسیه به چین نیاز دارد. در همین حال، چین صادرات سلاح به آسیای مرکزی را تنها در دوره شی جین پینگ پیگیری کرده است، چرا که او ملاحظه روسیه را نمیکند و میخواهد که چین یک نفوذ واقعی در آسیای مرکزی داشته باشد. اگر ما به تاریخ روسها در قبال چین بنگریم، هر تهاجم و یا تحریک از سوی روسیه تنها زمانی آغاز شده که برخی از بازیگران بزرگ دیگر چنین اقداماتی را در خصوص چین و آسیای مرکزی انجام داده بودند. لذا، به رغم آن که روسها چندان از تحرکات نظامی و امنیتی چین خوششان نمیآید، مسکو زمانی اقدام میکند که غرب نیز اقدامات خود را آغاز کرده باشد.
ایران شرقی: الگوی تعامل چین با کشورهای منطقه آسیای مرکزی به نظر شما چگونه است؟ آیا چین با محوریت قزاقستان روابطش را با دیگر کشورها تنظیم میکند یا به سمت روابط متوازنتری پیش خواهد رفت؟
یائو تز یان: قزاقستان به رغم آن که روابط بسیار نزدیکی با چین دارد، برای مدتها استراتژی احتیاط و موازنه را در پیش گرفته است. قزاقستان به میزان زیادی به چین وابسته نیست و اقتصاد آن بسیار متنوع است. زیرساختهای لجستیک آن نیز به اروپا متصل شدهاند (در حال حاضر از طریق روسیه، اما به زودی از طریق دریای خزر به آذربایجان و ترکیه، با دور زدن روسیه). قزاقستان همچنین در حوزه ارزشها، علاقهمند به اقدام به سبک غربی است و بنابراین، مسائل حقوق بشری چین را تحمل نمیکند. در حال حاضر، چین بیش از همه به دنبال ازبکستان است. ازبکستان به صورت سنتی خود را بین قدرتهای بزرگ و چین ایزوله کرده و چین این موضوع را یک فرصت مناسب برای تبدیل شدن این کشور به یک شریک قابل اعتماد برای چین در نظر میگیرد. اقتصاد ازبکستان نیز در حال تجربه یک موج قدرتمند انتقالی است و در این مسیر نیز به میزان قابل توجهی بر روی کمکهای چین و محصولات و انتقال تکنولوژی ارزان چینی حساب میکند. به نظر میرسد ازبکستان محل جدید تمرکز چین در آسیای مرکزی است.
ایران شرقی: یکی از موضوعات مهم برای چین، موضعگیری سیاسی کشورهای منطقه آسیای مرکزی نسبت به مسائل مهم این کشور است. در موضوع مسلمانان اویغور و تحولات امنیتی هنگکنگ این موضوع بروز و ظهور یافت. موضع کشورهای آسیای مرکزی را در این دو مقوله، چگونه ارزیابی میکنید؟
یائو تز یان: روسیه در حال حاضر کمتر اراده و توان آغاز یک مساله (تقابلی) دیگر با غرب را دارد و در این چارچوب حمایت روسیه از اقدامات چین در هنگ کنگ منفعتی برای مسکو ندارد. همانطور که پیشتر ذکر کردم، قزاقستان هم میخواهد بیشتر غربی باشد و در این موضوعات کنار غرب خواهد ایستاد. سیاست خارجی ازبکستان نیز میخواهد که از قرار گرفتن در بلوکبندیها خودداری کند (البته نه به میزان افراطی که در ترکمنستان مشاهده میشود، اما به طور کلی ازبکها از حضور در این بلوکها بر حذر هستند)، بنابراین، به نظر نمیرسد که در پرونده هنگ کنگ علیه چین بایستد، چرا که ارتباطی با ازبکستان ندارد. اما در مورد مساله اویغورها در سینک یانگ، ازبکستان نگرانیهایی را احساس میکند. قرقیزستان جامعه از هم پاره و گسستهای دارد که در آن حتی سیاستمدارانِ حامی چین، حامی روسیه و حامی غرب به وفور یافت میشوند. اما به طور کلی قرقیزستان معمولا تابع تصمیم روسیه و قزاقستان است اما تاجیکستان در کنار چین قرار دارد. این کشور بدهی زیادی به چین داشته و رهبران این کشور شرکتهای زیادی دارند که منافع قابل توجهی از چین میبرند. بنابراین، تاجیکستان هم نگران تخریب رابطه با غرب نیست چون غرب همیشه به دیده اغماض به تاجیکستان می نگرد تا مانع مداخله آن در امور افغانستان شود.
ایران شرقی: و به عنوان پرسش پایانی،اخیرا اعتراضات ضدچینی قابل توجهی در آسیای مرکزی، بویژه قرقیزستان و قزاقستان مشاهده شده است که بر روند سرمایهگذاری های چین تاثیرگذار بودهاند. آیا ممکن است کشورهای منطقه به سمت موازنه تجاری با چین در نتیجه این اعتراضات بروند؟
یائو تز یان: در قزاقستان خیر، اما در قرقیزستان بله. تجار و بازرگانان چینی به قرقیزستان به عنوان یک کشور با مشکلات فراوان مینگرند و در هر زمینهای، شرایط بهتری برای آنها در قزاقستان مهیا است. اما به هر حال رهبران حزب کمونیست چین اصلا نمیخواهند که برای طرح های بلندمدت اقتصادی و تجاری خود، بیش از حد به قزاقستان متکی باشند. لذا، تلاش خواهند کرد تا قرقیزستان را نیز در این برنامه ها مشارکت دهند. برای پکن، قرقیزستان به لحاظ ظرفیت های اقتصادی و تجاری درست مانند تاجیکستان است؛ تنها با این تفاوت که قرقیزستان نمیتواند به اندازه تاجیکستان از اهداف سیاسی چین حمایت کند.
انتهای مطلب/