کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

چشم اندازهای توسعه همکاری

ظرفیت پروژه‌های همگرایانه در آسیای مرکزی

https://ia-centr.ru/experts/iats-mgu/b-ergashev-o-potentsiale-integratsionnykh-proektov-v-tsentralnoy-azii/ , 15 ارديبهشت 1399 ساعت 14:23

مترجم : موسسه مطالعات راهبردی شرق، الهام چرمگی



ایران شرقی/

 
از حدود 2 ماه آینده، مرکز اطلاعاتی-تحلیلی دانشگاه دولتی مسکو پروژه تحقیقاتی "روسیه+آسیای مرکزی: جهت‌گیری‌های همکاری" را آغاز خواهد کرد. قرار است پژوهشگرانی از روسیه، قزاستان، قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان مسائل منطقه را از جوانب مختلف بررسی کرده و دیدگاه خود را در مورد همکاری در حوزه امنیت، توسعه اقتصادی و روابط انسان دوستانه به اشتراک بگذارند. بختیار ارگاشف، مدیر مرکز طرح‌های مطالعاتی «Ma'no» (تاشکند، ازبکستان)، در مصاحبه با مرکز اطلاعاتی-تحلیلی دانشگاه دولتی مسکو در مورد وضعیت فعلی فرآیندهای همگرایانه در فضای اوراسیا، ظرفیت پروژه‌های همگرایانه و امکان ترکیب طرح‌ها صحبت کرده است.

سوال: بهتر است ابتدا مشخص ‌کنیم که کدام پروژه‌های همگرایانه برای روسیه و کشورهای آسیای مرکزی به طور جداگانه مهم است؟ کدام یک از آنها مشترک هستند و کدام پروژه‌های خارجی پیشنهاد شده‌اند؟

بختیار ارگاشف: من همگرایی را عالی‌ترین شکل همکاری بین کشورهایی می‌دانم که برای تشکیل سازمان‌های فراملی و واگذاری بخش خاصی از اختیارات اقتصادی و سیاسی به آنها آمادگی دارند.
این به معنای آمادگی کشورها برای محدودیت بخشی از حاکمیت خود برای بودن در کنار یکدیگر است. مجموعه پروژه‌های همگرایانه در فضای اوراسیا بسیار محدود است. پرقابلیت‌ترین پروژه، پروژه اتحادیه اقتصادی اوراسیاست که تشکیل سازمان‌های فراملی و انتقال بخشی از حاکمیت به آنها، از ویژگی‌های بارز آن است. من نمی‌خواهم در مورد اتحادیه کشورهای مستقل مشترک‌المنافع به عنوان پروژه همگرایانه صحبت کنم. این پروژه بیشتر، نوعی تلاش برای حفظ روابط فرهنگی و شخصی نه تنها در سطح نخبگان، بلکه در سطح ملت ساده است تا یک پروژه همگرایانه.

اما از دیدگاه من، همگرایی شامل اتکاء زیاد بر اقتصاد، دارایی‌ها و همکاری انسان دوستانه می‌شود. با توجه به اینکه دیگر فرمت‌های پیشنهادی یا منسوخ شده‌اند و یا در اصل هرگز مدعی چیزی نبوده‌اند، نباید در مورد آنها صحبت کرد. پروژه‌هایی که به طور کامل همگرایانه نبوده، اما دارای مولفه سیاسی جدی هستند، به مراتب بیشتر مورد توجه قرار دارند. فرمت "1+5" (کشورهای منطقه آسیای مرکزی و  آمریکا) یکی از این فرمت‌هاست.

این فرمت از این نظر جالب توجه است که کشوری که از لحاظ اقتصادی و نظامی-سیاسی آمادگی سرمایه‌گذاری ندارد، می‌تواند از طریق تصویر سیاسی و استفاده ماهرانه از ابزار "قدرت نرم" به بازیگر جدی در سیاست منطقه‌ای تبدیل شود. بدون شک،  می‌توان در مورد پروژه چینی "یک کمربند-یک راه" به عنوان یک طرح اقتصادی صحبت کرد. در میان دیگر پروژه‌های خارجی پیشنهادی به کشورهای آسیای مرکزی، می‌توان به پروژه‌ مطرح شده توسط هند اشاره کرد. در چارچوب سیاست حسن همجواری گسترده، هند توجه بسیار زیادی به آسیای مرکزی دارد.

برگزاری اولین نشست وزرای امور خارجه در قالب "هند+آسیای مرکزی+افغانستان" در ماه ژانویه سال 2019 نشانگر چشم‌اندازهای آینده همکاری است. این فرمت همکاری توسعه خواهد یافت و نهادینه و تقویت خواهد شد. این یک پروژه همگرایانه نیست، اما طرحی است که طیف بسیار وسیع حوزه‌های همکاری را در نظر دارد. با توجه به تمام موارد فوق‌الذکر، باید درک کرد که میزان تنش در آسیای مرکزی بین روسیه، چین، آمریکا و احتمالا اتحادیه اروپا که اخیرا موقعیت‌های خود را در منطقه از دست داده است، به طور اجتناب ناپذیر افزایش خواهد یافت.

سوال: شما به اتحادیه اقتصادی اوراسیا به عنوان یکی از پرقابلیت‌ترین و امیدبخش‌ترین فرآیندهای همگرایانه برای روسیه و کشورهای آسیای مرکزی اشاره کردید. چشم‌‌اندازهای توسعه آن را چگونه می‌بینید؟

بختیار ارگاشف: یکی از مزایای اتحادیه اقتصادی اوراسیا،  اقتصاد کشورهای پساشوروی است که توسط روابط تکنولوژیک و مدل‌های اقتصادی مشابه متحد شده‌اند. نباید اهمیت فاکتور فرهنگی، انسان دوستانه و آموزشی متحد کننده این کشورها را نادیده گرفت. سال 2010 مهم‌ترین رویداد در فضای پساشوروی از نظر تشکیل اتحادیه‌های همگرایانه بود.

سال 2010 یک خط‌ الراس جدی است که تاریخ همگرایی را به قبل و بعد این تاریخ تقسیم می‌کند. قبل از سال 2010 فرمت‌های مختلف اتحادیه‌های همگرایانه موثر مانند جامعه اقتصادی اوراسیا، اتحادیه کشورهای مستقل مشترک‌المنافع و جامعه اقتصادی آسیای مرکزی که به سازمان همکاری آسیای مرکزی تبدیل شد، وجود داشت. این دوره، دوره رقابت طرح‌های همگرایانه بود. هر یک از کشورها می‌بایست ابتکار عمل خود را معرفی کند. در سال 2010 اتحادیه گمرکی تشکیل شد که سپس به فضای اقتصادی اوراسیا و بعدها به اتحادیه اقتصادی اوراسیا تبدیل شد. 

اتحادیه اقتصادی اوراسیا، یک اتحادیه همگرایانه جدی با اهداف جدی است. این اتحادیه دارای بازارهای واحد سرمایه‌ و کار و همچنین بازار واحد انرژی است. مشکل بازار ارزی واحد هم در آینده با معرفی ارز واحد  و ایجاد مرکز سرمایه‌گذاری واحد حل و فصل خواهد شد. به عبارت دیگر، اتحادیه اقتصادی اوراسیا از همان ابتدا یک پروژه همگرایانه طولانی مدت با مبانی و ظرفیت کافی برای تبدیل شدن به یک اتحادیه واقعی تصور می‌شد. نقطه قوت اتحادیه اقتصادی اوراسیا این است که اعضای آن به سمت تشکیل ساختارهای فراملی که بخش خاصی از اختیارات دولت ملی (مسائل تنظیم تعرفه‌ای و فنی) به آنها واگذار خواهد شد، می‌روند.

برای تاثیر بیشتر اتحادیه همگرایانه، باید ساختارهای فراملی با اختیارات جدی‌تر تشکیل شوند. مشکل اتحادیه اقتصادی اوراسیا و دیگر اتحادیه‌های همگرایانه همین است. نمونه اتحادیه اروپا نشان می‌دهد که با واگذاری وظایف زیاد، امکانات دولت‌های ملی برای واکنش سریع به فرآیندهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کاهش می‌یابد. دستگاه فراملی اتحادیه اروپا عدم کارایی خود را در مسئله مهاجرت غیرقانونی در اواسط سال‌های 2010 نشان داد: دولت‌ها اختیارات محدودی داشتند و اکثریت قریب به اتفاق مردم هم مخالف سیاست بروکسل بودند.

اختلافات بین منافع دولت‌های ملی که اتحادیه‌های همگرایانه را تشکیل می‌دهند و منافع بروکراسی فراملی، روز به روز بیشتر می‌شود. اتحادیه اقتصادی اوراسیا نیز با تمام اهداف خوب خود، موظف خواهد بود این مسیر را طی کند: در میان ساختارهای فراملی ضعیفی که ما می‌بینیم، نقش و جایگاه ساختارهایی مانند کمیسیون اوراسیا هنوز هم ناچیز است. دیر یا زود مسئله واگذاری وظایف مستقل به سازمان‌های فراملی اتحادیه اقتصادی اوراسیا مطرح خواهد شد. از یک سو، این مسئله کارایی ساختارها را افزایش خواهد داد، از سوی دیگر، به اختلافهای جدی در سطح دولت‌های فراملی و در روابط آنها با کمیسیون اقتصادی اوراسیا منجر خواهد شد.

حتی نمونه ازبکستان که نگرش بسیار محتاطانه‌ای نسبت به ورود به اتحادیه اقتصادی اوراسیا دارد، نشان می‌دهد که این مسائل به رسمیت شناخته شده‌اند. ازبکستان در جستجوی راهی برای ترکیب انگیزه‌های رشد اقتصادی حاصل از ورود به اتحادیه با مسائل حفظ استقلال ملی است. در حال حاضر، ازبکستان در حال سپری کردن فرآیند دشوار و شفاف بررسی مزایا و معایب ورود به اتحادیه اقتصادی اوراسیا در سطح دولت، پارلمان، احزاب سیاسی و جامعه کارشناسان است. در حال حاضر، جهت‌گیری مرکزی تعیین شده و ازبکستان به تدریج وارد این اتحادیه خواهد شد. در مرحله اول، ازبکستان بر کسب موقعیت ناظر در اتحادیه اقتصادی اوراسیا متمرکز خواهد شد و سپس آن را از درون خواهد شناخت. مرحله بعدی ممکن است، انعقاد تفاهم‌نامه با اتحادیه اقتصادی اوراسیا پیرامون منطقه آزاد تجاری باشد.

بعدها ازبکستان سیستم نظارتی، استانداردهای فنی و استانداردهای بهداشتی و اپیدمیولوژیکی خود را با الزامات اتحادیه اقتصادی اوراسیا تطابق خواهد داد. تنها در این صورت ازبکستان می‌تواند به فکر عضویت کامل در این اتحادیه همگرایانه بیفتد.

سوال: اگر "کمربند و جاده" یک پروژه همگرایانه نیست، پس چه نامیده می‌شود؟

بختیار ارگاشف: پروژه همگرایانه دارای مجموعه ویژگی‌ها و خصوصیاتی است که در مفهوم کلاسیک وجود دارد. طرح یک کمربند-یک جاده" با هیچ یک از این تعاریف کلاسیک تطابق ندارد.

کار چین در چارچوب این پروژه، به طور جداگانه با هر یک از کشورها صورت می‌گیرد (از پاکستان، ترکیه، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان گرفته تا ایتالیا و یونان که پروژه‌های بنادر دریایی و زیرساخت‌ها بندری در آنها اجرا می‌شوند). بنابراین، نکته اصلی مخصوص پروژه‌های همگرایانه – یعنی تلاش برای کار جمعی – در آن وجود ندارد. در اینجا تنها چین با ظرفیت اقتصادی، مالی، سرمایه‌گذاری، فناوری، نیروی انسانی و غیره در یک سو و کشورهای مستقر در فضای طرح "کمربند و جاده" هر یک جداگانه در سوی دیگر وجود دارند. کشورهای آسیای مرکزی که به تنهایی با چین کار می‌کنند، هیج ظرفیتی برای گفتگو در شرایط برابر ندارند.

در عین حال، اکثریت قریب به اتفاق پروژه‌ها در چارچوب طرح "یک کمربند-یک جاده" ماهیت ملی دارند: چین با دولت ملی گفتگو کرده، سرمایه‌گذاری‌ها، فناوری‌ها، وام‌ها و نیروی انسانی خود را اختصاص داده و پروژه‌ها را اجرا می‌کند. به جز پروژه‌های ساخت راه‌آهن‌های سریع‌السیر بین چین، قزاقستان و روسیه، هیچ پروژه دیگری وجود ندارد که ماهیت چندجانبه داشته باشد. بنابراین، به هیچ وجه نمی‌توان این طرح را حتی شبیه به تلاش برای تشکیل اتحادیه همگرایانه نامید. چین بیشتر به ایجاد منطقه آزادی تجاری سازمان همکاری شانگهای علاقه‌مند است.

این مسئله با گذشت زمان، در دستور کار قرار خواهد گرفت – چین بیشتر و بیشتر به تبلیغ این ایده خواهد پرداخت که همین امر، پیامدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بیشتری بدنبال خواهد داشت. از دیدگاه من، طرح چینی "کمربند و جاده" نوعی تلاش برای تشکیل یک فضا به منظور همکاری است. باید بین دو مرکز در شرق و غرب قاره اوراسیا، یک مسیر، پل یا کریدور بزرگ متشکل از ده‌ها شریان مختلف حمل و نقل برای تجارت تشکیل شود.

سوال: در سال‌های اخیر، برنامه همگرایی درون منطقه‌ای آسیای مرکزی اهمیت پیدا کرده است. شما چشم اندازهای این برنامه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا این برنامه یک پروژه مستقل است یا اجرای آن در پس زمینه دیگر طرح‌های موجود صورت خواهد گرفت؟

بختیار ارگاشف: از سال 1991 که اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید و کشورهای مستقل آسیای مرکزی تشکیل شدند، مسئله همگرایی آسیای مرکزی به بخشی از سیاست منطقه‌ای تمام کشورهای منطقه تبدیل شده است.
از سال‌های 2006-2005 پروژه‌های همگرایانه جالبی مطرح و حتی اجرا شده‌اند. یکی از آنها جامعه اقتصادی آسیای مرکزی بود که تمام کشورهای منطقه را متحد کرد. سازمان همکاری آسیای مرکزی با فرمت بسیار عمیق روابط، بازار کار و سرمایه‌های واحد و بانک واحد هم یکی دیگر از این پروژه‌ها بود. اما این پروژه‌های همگرایانه با توجه به اینکه انجام دو کار به طور همزمان غیر ممکن است، دوام نداشتند. تمام کشورها در این دوره، مرحله تشکیل حاکمیت جدید و هویت‌های ملی را سپری می‌کردند. در عین حال، سیاست تمام کشورهای منطقه - یکه سالاری بود. در این شرایط، همگرایی واقعی با واگذاری بخشی از حاکمیت خود به سازمان‌های فراملی فعلی بسیار دشوار است. این امر تنها از عدم آمادگی نخبگان نشات نمی‌گیرد، بلکه انجام آن غیرممکن است.

هیچ یک از کشورهای آسیای مرکزی برای این کار آمادگی ندارند. حتی ایده مطرح شده توسط رئیس جمهور ازبکستان در سال 2006 مبنی بر بازار مشترک نیز رد شد. یعنی، تلاش برای ایجاد فرمت‌های همگرایانه همواره وجود داشته است، اما عملا با مشکلات اقتصادی و سیاسی مواجه بوده است. بنابراین، همگرایی آسیای مرکزی تا کنون وجود نداشته و ندارد. مرحله جدید تلاش برای تشکیل آن، پس از روی کار آمدن میرضیایف، رئیس جمهور ازبکستان آغاز شد. وی از تغییر اساسی فرمت‌های سیاست خارجی کشور خود در سطح منطقه‌ای و همچنین از برنامه‌های مربوط به تشکیل کمربند حسن همجمواری و همکاری در آسیای مرکزی خبر داد. ازبکستان توانست به لطف موقعیت کلیدی خود، فعالیت منطقه‌ای را تحریک کند.

ازبکستان حتی از لحاظ جغرافیایی، تنها کشوری است که با تمام کشورهای منطقه هم مرز است. متاسفانه، پس از سال 2005 رهبران کشورهای آسیای مرکزی، حتی یک بار هم در قالب آسیای مرکزی، گرد هم نیامده‌اند. این، نوعی ناهنجاری تلقی می‌شد. یکی از اولین طرح‌های سیاسی خارجی میرضیایف و تیم وی، نشست غیررسمی سران کشورهای منطقه در شهر آستانه در ماه مارس سال 2018 بود. با توجه به تجربه تلخ تلاش‌های قبلی برای تشکیل اتحادیه‌های همگرایانه، ازبکستان به ماهیت غیررسمی نشست یا مشورتی بودن نشست، اتکا کرد. در نهایت، در ماه نوامبر سال 2019 تاشکند موفق به برگزاری دومین نشست غیررسمی شد که بردیمحمداف، رئیس جمهور ترکمنستان برای اولین بار در آن شرکت کرد. از دیدگاه من، این نشست بسیار موثر بود.

قبل از هر چیز، نهادینه سازی صورت گرفت و برنامه نشست‌ها مشخص شد: تمام روسای جمهور تایید کردند که حداقل یک بار در سال در نشست‌های منظم شرکت خواهند کرد. این نشست‌ها به نوبت در هر یک از کشورهای منطقه برگزار خواهد شد. نشست بعدی باید در سال 2020 در قرقیزستان برگزار شود. از همه مهم‌تر اینکه، حوزه‌هایی مشخص شده‌اند که همکاری در آنها الزامی است – حوزه حمل و نقل، انرژی، تامین امنیت لجستیکی کشورهای منطقه، از جمله مسائل تعادل آب-برق در منطقه. علاوه بر این، در مورد ایجاد یک کارگروه به ریاست وزرای خارجه به منظور طراحی مکانیسم‌های همکاری نیز تصمیم گیری شد.

سوال: در حال حاضر، این عاقلانه‌ترین رویکرد است. از تجربه ناموفق قبلی ایجاد اتحادیه‌های همگرایانه می‌توان به این نتیجه رسید که گذشته تاریخی مشترک، فرهنگ‌ها و زبان‌های مشترک برای تشکیل فضای همگرایانه واحد کافی نیست. باید سعی داشت در قالب نشست‌های سالیانه منظم و با کمک ایجاد کارگروه‌ها و کمیسیون‌ها، مسائل مشترک منطقه‌ای را از طریق اجرای پروژه‌های خاص حل و فصل کرد. نظر شما چیست؟

بختیار ارگاشف: فرمت برگزاری نشست‌های مشورتی و نشست‌های غیررسمی سران کشورها دارای چشم‌اندازهای جدی بوده و ادامه خواهد یافت. تشکیل اتحادیه همگرایانه کامل در آسیای مرکزی، یک فرآیند بسیار طولانی مدت و مشکل است که به آسانی قابل دسترس نیست. از دیدگاه من، نه همگرایی منطقه‌ای، بلکه همکاری و روابط بین کشورهای منطقه لازم است – این کار ممکن است سخت‌تر باشد، اما بادوام‌تر و به مراتب جدی‌تر از اظهارات سطحی در مورد برادری هزارساله است. باید از سخنان بیهوده در مورد همگرایی دور شد و در مورد همکاری در منطقه آسیای مرکزی صحبت کرد.

 منبع: پایگاه تحلیلی ia-centr.ru
 

 
آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است


کد مطلب: 2240

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/interview/2240/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir