مبادلات محدود ایران و ترکمنستان جوابگوی نیازهای مطالعاتی، واقعیات تاریخی، وسعت و ابعاد اشتراکات بین دو کشور نمیباشد. بلکه میباید زمینههای بیشتری جهت حضور اندیشمندان دو کشور در همایشها و مطالعات طولانیتر فیمابین مهیا گردد. باید اذعان نمود که برخی از ابعاد تفاهمنامه فرهنگی و آموزشی بین دو کشور هنوز اجرایی نشده است و لازم است از ظرفیتهای معاهدات فیمابین به طور کامل استفاده شود. به نظر میرسد در شرایط سخت تحریم ایران توسط آمریکا، دستگاه دیپلماسی و بالتبع بخش بازرگانی ما باید فعالتر ورود نماید تا از ظرفیتهای حداکثری کشورهای همسایه از جمله ترکمنستان بهره مند گردد.
ایران شرقی/
گفتگوی ایران شرقی با «آرازمحمد سارلی» استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل آسیای مرکزی
روابط ایران و ترکمنستان بهرغم سادگی در ظاهر، از پیچیدگیهای خاصی برخوردار است. این پیچیدگیها ریشه در ژئوپلیتیک، لایههای قومی و بازی بازیگران فرامنطقهای دارد. با این حال، برایند روابط، روند نسبتا باثباتی را با فراز و نشیبهای جزئی طی کرده است. بنابراین، فهم سیر این روابط و مولفههای تاثیرگذار بر آن، نیازمند نگاهی عینی، میدانی و با نگاه به ارزشهای جامعه ترکمنی است. این موضوع با توجه ساختار تصمیمگیری سیاست خارجی ایران و نظام متمرکز ترکمنستان، تاکنون به سختی امکانپذیر بوده است. با این حال، همچنان ظرفیتهایی برای ارائه یک دیدگاه جدید، واقعگرایانهتر و با فهم عمیقتر لایههای مغفول وجود دارد.
در همین زمینه، مصاحبهای را با دکتر «ارازمحمد سارلی»، استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل آسیای مرکزی ترتیب دادهایم. دکتر سارلی خود از ایرانیان ترکمن در استان گلستان بوده و علاوه بر مطالعه و پژوهشهای گسترده در زمینه مسائل مربوط به ترکمنها و ترکمنستان، از تجربه زندگی در کشور ترکمنستان نیز برخوردار است. ایشان، نویسنده آثاری مانند «تاریخ ترکستان» (امیرکبیر، 1364)، «تاریخ ترکمنستان» (دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، 1373) و مقاله «زمینههای اسلام خواهی در جمهوری ترکمنستان» (کیهان فرهنگی، 1371) میباشند. همچنین، مدیرمسئولی فصلنامه بینالمللی فراغی نیز بر عهده ایشان است. در ادامه پاسخهای ایشان به سوالات موسسه ایران شرقی را میخوانیم:
ایران شرقی_ کشور ترکمنستان، یکی از بخشهای مهم حوزه تمدن تاریخی اسلامی-ایرانی و دروازه ارتباط زمینی ایران با آسیای مرکزی است. از ابتدای استقلال این کشور و در دهه 1990 روابط دوجانبه تهران و عشقآباد، دورهای طلایی را تجربه کرده و در سالهای اخیر نیز، علیرغم برخی اختلافات کوچک، روابط دو کشور همچنان بر مسیر دوستی و حسن همجواری استوار است. به نظر شما، مهمترین فرصتها و مؤثرترین چالشهای روابط ایران و ترکمنستان، به ویژه در دهه اخیر و از منظر سیاسی-اقتصادی چه بوده است؟
سارلی: روابط ج. ا. ایران و ترکمنستان از ابتدای استقلال این کشور قابل توجه بوده و سنگ بنای روابط دهه بعدی را تشکیل میدهد. نیمه اول دهه نخست استقلال بیشترین آمد و شد مقامات بلندپایه دو کشور رقم خورد. در نتیجه موجب انعقاد دهها تفاهمنامه گردید. به موجب این تفاهمها، نهادهای دولتی و شرکتهای خصوصی وارد ترکمنستان شده، متولی اجرای پروژههای خرد و کلان گردیدند. در کنار آن تجار ایرانی نیز با ولع خاصی بدون آموزشهای لازم خود را به بازار تجارت رسانیدند. آنان با ریسک ناشی از عدم آشنایی با ماهیت فعالیت تجاری مواجه گشته و برخی با ارسال کالاهای نامرغوب موجبات بدبینی را فراهم آوردند. در نتیجه برخی با شکست فاحش مواجهه گردیدند.
در ابتدا نه تنها ترکمنستان بلکه کل آسیای مرکزی و قفقاز فرصتهای طلایی برای ورود ایران بود. اما باید گفت در واقعیت روی زمین همیشه ترکها کارشان پیش بود. مثلا، راحتتر از ایران برنده پروژهها میشدند و ارتباطهای نزدیکتری با رئیس جمهور نیازاف و وزاء ترکمنستان برقرار کرده بودند. احمد چالیق تاجر بزرگ ترک که تقریبا نمایندگی دولت ترکیه را بر عهده داشت، همواره پیش رئیس جمهور ظاهر میشد.
خب، با این وضع همیشه ترکها برنده فضای اقتصادی و سیاسی ترکمنستان بودند و تجار و شرکتهای ایرانی پشت سر ترکها قرار داشتند. در مواردی هم، برای برنده اول پروژهها، یعنی ترک ها، کار می کردند. تقریبا در سیاست هم ترکیه مقدم بر سایر کشورها بود.
این وضعیت برتر ترکها البته بعد از پایان دوره صفرمراد نیازاف، بنابر دلایل سیاسی به سر رسید. فعالیت بسیاری از شرکتهای ترکیهای حداقل برای مدتی، کم رونق گشت. لیکن شعار معروف شرکتهای ترک که «همیشه دولت ترکیه پشت سر آنان است»، موجب بازگشت آنان شد. لذا در یک جمعبندی میتوان گفت که ترکها با تجربهتر عمل کردهاند و به کمک سیاست، میداندار صحنه اقتصاد هم بودهاند.
چالشهای شرکتهای ایرانی از عوامل متعددی متاثر است. از جمله وقتی که بنده در عشق آباد زندگی میکردم، متوجه مشکلات عدیده تجار و پیمانکاران ایرانی شدم. به علت نبود ضمانتهای لازم بانکی و عدم آشنایی به قوانین حقوقی، تجار ایرانی نتوانستند مطالبات خود را وصول نمایند. لذا با طرفهای ترکمنستانی خود به مشکل خورده و مجبور به اقامت ناخواسته در این کشور شدند. آنان از طرف ترکمنستانی کلی طلب داشتند و به فروشندگان کالاهای ایرانی نیز بدهکار بودند. نه راه پیش داشتند و نه راه پس. خلاصه اوضاع نامطلوبی برای تجار پیش آمده بود.
در آن شرایط وجود بخش حقوقی سفارت ج. ا. ایران در ترکمنستان بسیار لازم بود. اما گویا کسی در وزارت امور خارجه به این مهم اعتنای کافی نداشت. اگر این بخش به طور فعال، مسئولانه و تخصصی وارد معضلات و مشکلات تاجران ایرانی میشد و مشاورههای حقوقی میداد، گشایش محسوسی در گرههای نفسگیر و یأسآور تجار و شرکتهای ایرانی رخ میداد. تاجران ایرانی میگفتند چرا ترکیه از اتباع خود با تشکیل واحد حقوقی حمایت میکند و کارشان را پیش میبرد، اما ما ایرانیها به حال خود رها شدهایم. این مسائل مربوط به دو دهه پیش است. اما الان نمیدانم این تمهیدات لازم و ضروری در وزارت امورخارجه دیده شده یا نه؟
در مجموع باید گفت که در دوره قربانقلی بردیمحمداف آمد و شد هیاتهای تجاری از جمله شرکت در همایشها و نمایشگاهای دو کشور افزایش چشمگیری پیدا کرده است. به طور مثال هر ساله شرکتهای ایرانی در نمایشگاه آوازه شرکت میکنند. اما از اینکه منجر به قراردادهای تجاری با طرفهای ترکمنستان شده باشد و یا ارزش آنها به چه میزان باشد، اطلاع دقیقی وجود ندارد.
ایران شرقی_ هر ساله، مناسبتهای فرهنگی مختلفی مانند روزهای گرامیداشت مختومقلی فراغی و روزهای فرهنگی ترکمنستان در ایران برگزار میشود. برگزاری روزهای فرهنگی ایران در عشقآباد نیز سابقهای چندین ساله دارد. علاوه بر آن، وجود اشتراکات قومی و فرهنگی میان ترکمنستان و حوزه ترکمنی ایران به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی روابط دوجانبه تهران و عشقآباد شناخته میشود. از نگاه شما، مهمترین دستاورد این ویژگیهای فرهنگی در سالهای گذشته چه بوده است و اصلیترین ظرفیتهای مرتبط با این حوزه برای تقویت بیش از پیش روابط دو کشور کدام است؟
سارلی: روابط فرهنگی ج. ا. ایران و ترکمنستان، بر مبنای تفاهمنامه فرهنگی دو کشور شکل گرفت. طی آن میباید اتفاقهای بسیاری رخ میداد. از جمله تبادل استاد و دانشجو، تاسیس مرکز فرهنگی_آموزشی متقابل، ایجاد کنسولگری در مناطقی که اتباع بیشتری در کشور متبوع وجود داشته باشد و بسیاری از موارد دیگر. در این بین، به گمانم تبادل هیاتهای هنری بیشترین نمود را داشته است. وجه بارز آن برگزاری هفته فرهنگی ج. ا. ایران در عشق آباد و بالعکس در تهران است. در اجرای تبادل هیاتهای علمی، هیأت تاریخدانان ترکمنستان _که بنده مسئولیتی در آن داشتم _ عرض میکنم که افراد برجسته علمی آن زمانِ ترکمنستان، به مدت دو هفته به ایران آمدند و جهت مطالعات تاریخی به مراکز علمی ایران رفته و مذاکرات مفیدی انجام دادند و منابع تدوین تاریخ ترکمن را تهیه نمودند. از آن طرف، اساتید ایرانی در مرکز نسخ خطی ترکمنستان طی مطالعاتی به استخراج نسخ خطی فارسی و عربی مبادرت نمودند.
طبعا این مبادلات محدود جوابگوی نیازهای مطالعاتی، واقعیت تاریخی، وسعت و ابعاد اشتراکات بین دو کشور نمیباشد. بلکه میباید زمینههای بیشتری جهت حضور اندیشمندان دو کشور در همایشها و مطالعات طولانیتر فیمابین مهیا گردد.
مراسم سالانه مثل روز ملی ترکمنستان، هفته فرهنگی دو کشور و شرکت در نمایشگاههای بینالمللی مانند کتاب، گامهای ارزشمندی است که عمدتا رایزنی فرهنگی ج. ا. ایران در عشق آباد و سفارت ترکمنستان در تهران ترتیب دادهاند و قطعا تاثیرات مثبتی برجای گذاشته و خواهد گذاشت. لیکن باید اذعان نمود که برخی از ابعاد این تفاهمنامه فرهنگی و آموزشی هنوز اجرایی نشده است و لازم است از ظرفیتهای معاهدات فیمابین به طور کامل استفاده شود.
ایران شرقی- اکثریت مردم ترکمنستان، مسلمان هستند. به نظر میرسد، با وجود سلطه 70 ساله نظام کمونیستی بر ترکمنستان، مردم این کشور همچنان هویت اسلامی خود را حفظ کردهاند و کماکان میتوان نشانههای بارزی از آداب و رسوم اسلامی را در حیات فردی و اجتماعی آنان تشخیص داد. نظر شما در این باره چیست؟ اساسا جایگاه اسلام و آموزههای دینی در جامعه ترکمنستان چگونه است؟
سارلی: میدانیم که ساختار حاکمیت ترکمنستان مطابق قانون اساسی این کشور غیردینی و سکولار است. لیکن در این کشور اجرای مراسم دینی آزاد است. مسلمانان در مساجد به مراسم عبادی میپردازند. نمازهای پنجگانه خوانده میشود. نماز جمعه هم برقرار است. این آزادی برای پیروان ادیان دیگر مثل مسیحیت نیز تضمین شده است. لیکن معبد بهائیان در ابتدای استقلال، به جهت اینکه این فرقه جزو ادیان رسمی نبود، در خیابان مختومقلی عشق آباد برچیده شد.
مسئله مذهب در ترکمنستان، تحت کنترل دولت است اما راه آموزش دینی و اجرای وظایف مذهبی بسته نیست. علاوه بر تاسیس مساجد جدید پس از استقلال، انجام مناسک حج تمتع نیز جاری میباشد. کتابهای آموزش احکام دینی با مجوز «نشریات قوللیغی (خدمات انتشار)» به چاپ میرسد. برخی حوزههای علمی دینی مطابق مجوز دولت به تربیت روحانیون جهت تأمین امام جماعت، مؤذن و خطیب میپردازند. این وضع، چشمانداز رسمی مجوز حضور مذهب در ترکمنستان است. اما در اجتماع نیز نمودهایی وجود دارد. بخشی کمابیش ملهم از روحانیون طراز اول ترکمنصحرای ایران هستند که مبلغ روشهای مسالمت آمیز و عرفانی از مذهب شناخته میشوند. شخصیتهایی نظیر مرحوم حاج آخوند عابدی کر و مرحوم یارمحمد آخوند نظری چهرههای شناخته شدهای در بین این قشر به شمار میرود. دولت ترکمنستان نیز با این اشخاص دینی، رویه اغماض را پیش گرفته است. به گونهای که هر دو شخصیت فوقالذکر به ترکمنستان سفر کرده و با طرفداران خود دیدار نمودهاند.
در اواخر دوره صفرمراد نیازاف گروه تندروی مذهبی، نوعا معتقدین وهابیت، به خیابان آمده و مشغول نبرد در خیابانهای عشق آباد شدند. این حادثه نشان داد که وهابیت، زیرپوستی به جذب نیرو پرداخته است. لذا دولت ترکمنستان برخورد با وهابیت را تشدید نمود و در مقابل با جریانهای عرفانی که عمدتا از درون ترکمنستان و گاها از پیروان روحانیون عرفانی ترکمنصحرای ایران نشأت میگرفت، رویه مسامحه پیش گرفته شد. چرا که ممکن است این دسته در مقایسه با جریانات تندرو و یا تکفیری، کم خطرتر تلقی شده باشد.
ایران شرقی_ در ساختار امروز سیاست بینالملل، بر خلاف نظام دوقطبی قرن بیستم، هر دولتی در برقراری ارتباط و تنظیم روابط خود با سایر دولتها، به طور مستقل و بر اساس تشخیص منافع ملی خود عمل میکند. با وجود این، برخی شرایط فرهنگی، سیاسی و ژئوپلیتیک بر چندوچون این ارتباطات تأثیر تعیینکنندهای دارد. بر این اساس، وضعیت روابط کشور ترکمنستان را با قدرتهای فرامنطقهای و بازیگران منطقهای مانند ایالات متحده، روسیه و اتحادیه اروپا را از یکسو و با ترکیه، عربستان و رژیم صهیونیستی، از سوی دیگر، چگونه ارزیابی میکنید؟
سارلی: باید بدانیم که ترکمنستان یک کشور مستقل است و روابط خود را بر اساس منافع ملی خود تنظیم مینماید. از طرفی این کشور در سال ۱۹۹5 میلادی، اعلام بیطرفی نمود. پس از آن ترکمنستان کوشید تا در منازعات بینالمللی شرکت نکند. بدین ترتیب در مناقشات جاری در اطراف و اکناف، فاصله خود را حفظ نمود.
در هر حال ترکمنستان، روابطش را با کشورهای مختلف بر مبنای منافع ملی تنظیم مینماید. ترکمنستان با کشورهای ابرقدرت مثل روسیه، آمریکا و کشورهای همسایه مثل ایران و افغانستان و کشورهای شوروی سابق و نیز ترکیه روابط متناسب با استراتژی ملی خود برقرار نموده است. به نظر میرسد در شرایط سخت تحریم ایران توسط آمریکا، دستگاه دیپلماسی و بالتبع بخش بازرگانی ما باید فعالتر ورود نماید تا از ظرفیتهای حداکثری کشورهای همسایه از جمله ترکمنستان بهره مند گردد.