روندی که آمریکا برای مذاکره با طالبان در پیش گرفته، شتابزده است، این رویکرد به جای تحت فشار قرار دادن طالبان، این گروه را بر ایستادگی در مواضع خود استوارتر ساخته و منجر به کسب امتیاز بیشتر از جانب این گروه خواهد شد. مذاکرات آمریکا - طالبان، در صورتی منجر به نتایج مثبت خواهد شد که در گام نسخت زمینه مذاکرات بینالافغانی را فراهم سازد و در ثانی بستری برای اجماع منطقهای ایجاد کند.
مشکل جدی این مذاکرات این است که تاکنون گفتوگوها بر خواستهای آمریکا و طالبان متمرکز بوده و در این بین، دیدگاههای حکومت و مطالبات مشروع مردم افغانستان مورد بیتوجه قرار گرفته است. واشنگتن در این مذاکرات در پی حل مشکل خود با طالبان بودهاست و حل مشکل مردم افغانستان و فراهم ساختن فضای مساعد برای مذاکرات صلح در دستور کار نبوده است. از سوی دیگر، عدم دخیل ساختن کشورهای منطقه، نقص دیگر این مذاکرات است. اگر آمریکا در مورد آغاز روند مذاکرات بینالافغانی و اعمال فشار بیشتر بر طالبان و کشورهای حامی آن تمرکز میکرد، شاید سریعتر به نتیجه میرسید.
ایران شرقی/
افغانستان بار دیگر در شرایط حساس قرار گرتفه است که امنیت و ثبات سیاسی آینده این کشور، وابسته به مدیریتِ صحیح این شرایط است. همزمان با روند مذاکرات صلح که منجر به هشت دور گفتگو بین طالبان و آمریکا شده است و احتمال توافق بین این دو بازیگر وجود دارد، این کشور در برابر آزمون سیاسی دیگر یعنی انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد. بررسی روند تحولات سیاسی افغانستان نشان میدهد پیگیری روند صلح برای آمریکا اولویت دارد،و برای دولت افغانستان به رغم آن که اعلام کرده است که انتخابات و صلح، همزمان دو اولویت آن است، اما به نظر میرسد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، اولویت حکومت افغانستان است. آمریکا با وجود اعلام حمایت از برگزاری انتخابات، آماده است هر مسألهای را قربانی روند مذاکرات صلح کند. به دلیل این تنافضات، بحث لغو برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و یا تعویق آن، به یک تحلیل و پیشبینی عمومی تبدیل شده است. موسسه مطالعات آسيای مرکزی و افغانستان (ایران شرقی) به منظور بررسی روند صلح و این موضوع گفتگویی با دکتر سید عبدالقیوم سجادی، استاد دانشگاه و عضو مجلس نمایندگان افغانستان انجام داد و به بررسی این موضوع پرداخت.
سئوال: بر اساس اخبار منتشر شده، نمایندگان آمریکا و طالبان به یک توافق صلح نزدیک شدهاند، دیدگاه شما در مورد ماهیت این مذاکرات و توافق احتمالی چیست؟
سجادی: روندی که آمریکا برای مذاکره با طالبان در پیش گرفتهاست، شتابزده است، این رویکرد به جای تحت فشار قرار دادن طالبان، این گروه را بر ایستادگی در مواضع خود استوارتر ساخته و منجر به کسب امتیاز بیشتر از جانب این گروه خواهد شد. مذاکرات آمریکا - طالبان، در صورتی منجر به نتایج مثبت خواهد شد که در گام نسخت زمینه مذاکرات بینالافغانی را فراهم سازد و در ثانی بستری برای اجماع منطقهای ایجاد کند.
مشکل جدی این مذاکرات این است که تاکنون گفتوگوها بر خواستهای آمریکا و طالبان متمرکز بوده و در این بین، دیدگاههای حکومت و مطالبات مشروع مردم افغانستان مورد بیتوجه قرار گرفته است. واشنگتن در این مذاکرات در پی حل مشکل خود با طالبان بودهاست و حل مشکل مردم افغانستان و فراهم ساختن فضای مساعد برای مذاکرات صلح در دستور کار نبوده است. از سوی دیگر، عدم دخیل ساختن کشورهای منطقه، نقص دیگر این مذاکرات است. اگر آمریکا در مورد آغاز روند مذاکرات بینالافغانی و اعمال فشار بیشتر بر طالبان و کشورهای حامی آن تمرکز میکرد، شاید سریعتر به نتیجه میرسید.
اگر مذاکرات آمریکا با طالبان منجر به برقراری آتشبس در افغانستان و از طرفی دیگر، آغاز گفتوگوهای بینالافغانی با حکومت و نمایندگان مردم افغانستان شود، میتوان این مذاکرات را مثبت ارزیابی کرد و به نتایج گفتوگوهای بعدی امیدوار بود، اما اگر این مذاکرات تا همین نقطهای که اعلام شده، متوقف بماند و فقط در محور خواست طالبان و ایالات متحده آمریکا باشد، نمیتواند صلح و امنیت پایدار را در افغانستان به ارمغان آورد.
سئوال: نوع رویکرد آمریکا را در قبال دولت افغانستان چگونه ارزیابی میکنید؟ پیامد رویکرد آمریکا ئو کشورهای دیگری که به نظر میرسد با آمریکا همراهی میکنند، چه خواهد بود؟
سجادی: متأسفانه آمریکا و کشورهای علاقمند در قضیه افغانستان تلاش کردند که دولت این کشور را دور بزنند و مستقیما با طالبان وارد گفتگو و مذاکره شوند. شتابزدگی آمریکا در ورود به مذاکرات مستقیم با طالبان به سیاست جدیدی که این کشور در منطقه دنبال میکند، بر میگردد. گفتگوهای آمریکا با طالبان، باعث شد تا این گروه بیشتر به آمریکا روی آورد و تا حدودی نیز به این هدف رسید. در عین حال هیچ نشانه و علامتی از انعطاف در موضعگیریهای طالبان مشاهده نمیشود. همچنین آمریکا نتوانسته کشورهای ذینفوذ در مسائل افغانستان را برای اعمال فشارهای بیشتر بر طالبان، جهت انعطاف در موضعگیریهای این گروه راضی نماید. متأسفانه حکومت افغانستان در این ماجرا دور زده شده، اما از نظر افکار عمومی و فضای دیپلماتیک، تمام این مذاکرات تاکنون به نفع طالبان تمام شده تا دولت و مردم افغانستان.
سئوال: برخی از افرادی که در مذاکرات بینالافغانی شرکت کردهاند، معتقدند که دیدگاه طالبان تغییر کرده و این گروه نسبت به گذشته انعطافپذیرتر شده است، آیا شما معتقدید که طالبان تغییر کرده است؟
سجادی: طالبان از روزی که پای میز مذاکره با آمریکا نشست و مراودات دیپلماتیک خود را گسترش داد، نشان داد که تغییراتی در دیدگاههای این گروه به وجود آمده است، اما متأسفانه این تغییرات صرفا در بعد نظری و ذهنی قابل ارزیابی است. از نظر موضعگیری علنی و رفتار طالبان، هیچ تغییری را در مناسبات سیاسی و امنیتی این گروه مشاهده نمیکنیم؛ جنگ همچنان به شدت ادامه پیدا کرده، عملیاتهای انتحاری گسترش یافته و اصرار طالبان برای اعاده امارت اسلامی، همچنان پا برجا است. از این منظر هیچ تغییری در رویکرد طالبان قابل مشاهده نیست.
سئوال: تنشهایی برای تعیین هیأت مذاکرهکننده افغانستان در داخل این کشور وجود داشت اما سرانجام کابل اعلام کرد که لیست هیأت 15 نفری مذاکرهکننده را نهایی ساخت. آیا دولت افغانستان برای مذاکره آماده است؟
سجادی: در کلیت هیچ جناح سیاسی از جمله دولت افغانستان تاکنون موضع منفی در قبال گفتوگوهای صلح و مذاکرات بینالافغانی نداشته است، اما طبعا در مورد خطوط قرمز، مکانیسم اجرای این مذاکرات و ترکیب هیأت مذاکره کننده اختلافنظرهای جدی وجود دارد. یکی از ابعاد پیچیده و مشکلساز مذاکرات بینالافغانی به پراکندگی دیدگاههای سیاسیون و جریانهای تأثیرگذار برمیگردد. متأسفانه حکومت و برخی از گروههای سیاسی، بیشتر تلاش دارند از گفتوگوهای صلح بهرهبرداری سیاسی کنند و لذا نگاهی که به این مسأله مطرح میشود، عمدتا نگاه حزبی، جناحی و حتی فردی است. هنوز نبودِ یک دیدگاه فراگیر ملی که انعکاسدهنده صدای مشترک مردم افغانستان و همچنین خطوط قرمز مذاکرات صلح باشد، شکل نگرفته و این وضعیت، یکی از نقاط آسیبپذیر و همچنین مأیوسکننده است. ما با توجه به اهمیت گفتوگوهای صلح و ضرورت تأمین امنیت و صلح پایدار در افغانستان، امیدواریم دیدگاه مشترک داخلی به وجود آید تا در نهایت گفتوگوهای صلح به قربانی خواستهای مشروع مردم و دستآوردهای 18 سال گذشته منجر نشود.
سئوال: به لحاظ تئوریک منازعات داخلی در کشورهایی مانند افغانستان چگونه قابل حل است؟ دولت و گروههای سیاسی چه جایگاهی دارند و روند صلح را چه نهادی باید مدیریت کند؟
سجادی: الگوهای مختلفی برای حل منازعه در کشورهای مختلف وجود دارد، اما وقتی به تجربه صلح در کشورهای درگیر منازعه نگاه میکنیم، به صورت منطقی سه طرف اصلی و تأثیرگذار باید در روند گفتوگوهای صلح مورد توجه قرار بگیرد؛
ـ یک طرف کسانی هستند که نقش میانجی را دارند و تلاش میکنند زمینه گفتوگو و مذاکره را فراهم سازند. در این ارتباط کشورهای دخیل در قضایای افغانستان از جمله آمریکا میتوانند نقش ایفا کنند؛
ـ طرف دیگر، نظام جمهوری اسلامی افغانستان با نهادهای مختلف است که هر چند به صورت نسبی و با برخی انتقادها، اما نماینده حاکمیت ملی این کشور بوده و برآمده از رأی و اراده مردم میباشد؛
ـ و طرف سوم، معارضین، مخالفین یا کسانی هستند که با این نظام سیاسی جنگیده و هنوز هم به جنگ ادامه میدهند.
من فکر میکنم علاوه بر نقش میانجیگری، در هر نوع گفتوگوی سازنده، ناگزیر باید دیدگاههای هر دو طرف را روی میز بگذارند و اجازه دهند دیدگاههای مختلف مطرح شود. طبعا در یک فرایند گفتوگو و چانهزنی مستمر، امکان یافتن نقاط مشترک وجود خواهد داشت تا طرفین بتوانند در مورد آن به توافق برسند؛ از یکسو دولت و سیاستمداران افغانستان میپذیرند که دیدگاههای طالبان به عنوان یک واقعیت سیاسی قابل شنیدن است، اما از سوی دیگر، طالبان و حامیان آنها هم باید درک کنند که برگشت به گذشته دردآور امارت اسلامی، امکانپذیر نیست و مردم طی چندین سال گذشته، هزینههای زیادی برای حاکمیت قانون، تثبیت قانون اساسی، پایهگذاری نهادهای مدنی و نظام جمهوری اسلامی افغانستان پرداختهاند. طبعا این امکان وجود دارد که نقاط مشترک بین دو طرف پیدا شود و در مورد آن، توافقنامه صلح به امضا برسد، اما پیششرط تمام دستآوردها این است که طرف طالبان آتشبس را بپذیرد و اراده جدی خود را برای حل منازعه افغانستان از طریق گفتوگو و مذاکره به نمایش بگذارد. تا زمانی که همچنان جنگ و خون در جامعه جریان دارد، مردم افغانستان به سادگی باور نخواهند کرد طالبان آمادگی دارد از طریق گفتوگو و مذاکره مسأئل موجود را حل کند. مسأله مهم این است که طرفین جنگ پای میز گفتوگوهای صلح بنشینند و به جای تحمیل اراده و خواست خود، به اراده و خواست مردم افغانستان احترام بگذارند که قربانیان اصلی این جنگها و منازعات طی سالهای گذشته بودهاند.
سئوال: نقش آمریکا در روند مذاکرات بینالافغانی چه خواهد بود؟
سجادی: بر اساس آن چه نماینده آمریکا به صورت رسمی اعلام کرده، هیچ گونه دستورالعملی تاکنون در ارتباط با مذاکرات بینالافغانی بین آمریکا و طالبان مطرح نشده؛ البته این سیاست اعلامی آنها بوده، اما آمریکا سیاست غیراعلامی خود را از طریق اعمال نفوذ و لابی با دولت افغانستان دنبال میکند. طبعا زمانی هر نوع دستورالعمل در گفتوگوهای صلح از دید مردم قابل قبول و منطقی خواهد بود که در قدم نخست، طالبان آتشبس اعلام کند و در قدم دوم، دیدگاه مردم افغانستان، که از طرف دولت و احزاب سیاسی مطرح میشود، مورد توجه قرار گیرد. تا زمانی که طالبان بر عدم گفتوگوی مستقیم با دولت افغانستان اصرار ورزد، عملا گفتوگوهای بینالافغانی صورت نخواهد گرفت. هر چند ممکن است گفتوگوهایی همانند نشستهای مسکو یا دوحه اتفاق افتد، که افراد و اشخاص در آن حضور داشتند، اما واقعیت این است که دولت افغانستان یک طرف اصلی قضیه است و میتواند به توافقهای مذاکرات، ضمانت اجرایی بدهد. به باور من، تا زمانی که افراد و اشخاص و جناحهای سیاسی وارد گفتوگوها و مذاکره نشوند، و همچنین کشورهای دیگر پایبندی طالبان به آتشبس و مفاد گفتوگوها و مذاکرات را تضمین نکنند، هیچ ضمانت اجرایی برای صلح در افغانستان وجود نخواهد داشت.
سئوال: اما آمریکاییها و طالبان بر سر برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، حکومت موقت و حتی تغییر قانون اساسی صحبت کردهاند. زلمی خلیلزاد نیز مشخصا گفته که از انتخابات حمایت میکنند، اما صلح اولویت آنها است. تحولات به گونهای است که گمانهزنیها در مورد عدم برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و تعویق آن قوت گرفته است، دیدگاه شما چیست؟
سجادی: من فکر میکنم موضع جدی که آمریکاییها دنبال میکنند، پیشبرد جدی گفتوگوهای صلح است و انتخابات، اولویت آنها نیست؛ هر چند انتخابات، اولویت دولت افغانستان است. چیزی که اهمیت دارد، این که آمریکاییها در صورتی میتوانند به خواست مورد نظر خود (ختم منازعه یا کاهش هزینههای مالی و انسانی در افغانستان) برسند، که توافق با طالبان اولا با توافق و حمایت دولت افغانستان همراه باشد و در ثانی، خواستهای مردم افغانستان در آن انعکاس یافته باشد. بنابراین طرح بحث امارت اسلامی یا عبور از نظام جمهوری اسلامی افغانستان چیزی نیست که با خواست مردم سازگاری داشته باشد و یقینا مورد حمایت مردم، احزاب سیاسی و حتی دولت افغانستان قرار نخواهد گرفت.
سئوال: ریاست جمهوری و تیم حاکم مصرانه به دنبال برگزاری انتخابات هستند، اما برخی جناحهای دیگر، به خصوص حنیف اتمر که از او به عنوان یک شانس جدی برای پیروزی در انتخابات یاد میشد، کارزارهای انتخاباتی خود را متوقف کردهاند. واقعا در پشت پرده تحولات چه میگذرد؟ آیا فضای سیاسی کنونی افغانستان به طرف تعویق برگزاری انتخابات و فراتر از آن، تشکیل دولت موقت میرود؟
سجادی: به نظر من فضای افغانستان در شرایطی نیست که کسی به صورت رسمی در برابر گفتوگوهای صلح قرار بگیرد، اما از نظر افکار عمومی، به تعویق افتادن انتخابات زیاد ناموجه به نظر نمیرسد. من فکر میکنم در صورت آغاز گفتوگوهای بینالافغانی، که ممکن است ظرف چند روز آینده صورت بگیرد، عملا انتخابات به تعویق خواهد افتاد. بیعلاقگی نامزدان انتخابات ریاست جمهوری هم حکایت از همین مسأله دارد. این تحلیل، یک تحلیل نسبتا عمومی است که به باور اکثریت، انتخابات در موعد مقرر برگزار نخواهد شد، اما چیزی که برای ما و مردم افغانستان اهمیت دارد، این است که در صورتی از گفتوگوهای صلح استقبال میکنیم، که منجر به آوردن امنیت نسبی و ثبات سیاسی در کشور شود. ولی در عین حال، این نگرانی نیز وجود دارد که این گفتوگوها و همچنین به تعویق افتادن انتخابات، تشکیل دولت موقت و هر چیز دیگر، زمینههای برگشت به گذشته را مهیا بسازد که جدا برای مردم غیرقابل قبول خواهد بود. ما امیدوار هستیم این تلاشها به گونهای مدیریت شود که طالبان به یک جریان سیاسی تبدیل شده و خواست خود را از طریق سیاسی در بین مردم پیگیری کند؛ نه از طریق زور، اجبار و ادامه جنگ و خشونت. هم طالبان و هم کشورهای منطقه باید بپذیرند که امکان تحمیل اراده یک جریان سیاسی از طریق جنگ، خشونت، انتحار و انفجار، بر مردم افغانستان امکانپذیر نیست و اگر ممکن میبود، چنین اتفاقی در 17 سال گذشته میافتاد. آمریکاییها این نقطه را درک میکنند و ما امیدوار هستیم در گفتوگوهای صلح، حقوق اساسی شهروندان و اصل نظام جمهوری اسلامی افغانستان، به عنوان خطوط قرمز مورد توجه قرار بگیرد. هر نوع توافقی که در این چارچوب صورت بگیرد، میتواند قابل قبول باشد.
سئوال: نقش پاکستان در روند مذاکرات صلح افغانستان چیست؟ با توجه به سفر عمران خان به آمریکا و مذاکرات دو کشور درباره افغانستان، این موضوع را توضیح دهید؟
سجادی: شرایط دوران جهاد و حتی دوران مقاومت تغییر کرده و امکان سپردن مدیریت تحولات افغانستان به پاکستانیها وجود ندارد. هر چند پاکستانیها تلاش میکنند نفوذ گذشته خود را در افغانستان داشته باشند، اما من فکر میکنم سناریویی که امروزه پاکستانیها در افغانستان دنبال میکنند، متفاوت از آن چیزی است که قبلا در چارچوب عمق استراتژیک نظامیان پاکستان تعقیب میشد. با توجه به نفوذ کشورهای منطقه در افغانستان و نقشی که هر یک از این کشورها در تحولات منطقهای دارد، من فکر میکنم چنین چیزی امکانپذیر نیست که آمریکاییها در یک توافق پنهان با پاکستان، مدیریت تحولات سیاسی و امنیتی افغانستان را به این کشور بسپارد. اما آمریکاییها تلاش دارند به نوعی پاکستان را هم مدیریت کنند تا از روند کاری آمریکا در افغانستان حمایت کند و سیاستهای خود را در این راستا تنظیم کند. تا زمانی که طالبان تهدیدی برای منافع ایالات متحده آمریکا باشد، طبعا مناسبات آمریکا با پاکستان هم عادی نخواهد بود، زیرا پاکستان از نزدیکترین حامیان طالبان محسوب میشود، اما گفتوگوهای صلح آمریکا با طالبان و تعهد طالبان که تهدیدی نسبت به منافع آمریکا در منطقه نخواهد بود، به نوعی مناسبات آمریکا با پاکستان را هم ترمیم خواهد کرد. شاهد نشست عمران خان با ترامپ بودیم. این دیدار نشاندهنده این است که طرفین تلاش دارند در مدیریت تحولات منطقه به خصوص مسائل افغانستان، با همسویی و هماهنگی بیشتری گام بردارند.
سئوال: درباره تنشهای اخیر بین هند و پاکستان بر سر مسأله کشمیر و هشدار در مورد تأثیر منفی آن بر روند صلح افغانستان چه دیدگاهی دارید؟
سجادی: این تنشها در واقع تیغی دو لبه است؛ از یک طرف میتواند مذاکرات صلح و تحولات افغانستان را تحت تأثیر قرار دهد، اما از طرف دیگر، درگیر شدن و تحت فشار قرار گرفتن پاکستان در قضیه کشمیر، میتواند یک فرصت برای همسویی بیشتر پاکستانیها در منطقه و افغانستان باشد. پاکستان همزمان نمیتواند خود را در کشمیر و افغانستان و یا نقاط مختلف دیگر درگیر منازعه کند؛ بنابراین این مقوله در صورت مدیریت دستگاه دیپلماسی افغانستان، میتواند یک فرصت برای بهرهگیری بیشتر در جهت همکاری برای حل منازعه افغانستان باشد.
سئوال: آمریکاییها در حالی که در ماههای اول روند صلح با طالبان حاضر به گفتوگو با قدرتهای منطقهای در مورد افغانستان نبودند، در ماههای اخیر رایزنیهای نزدیکی را با روسیه، چین و برخی شرکای اروپایی در مورد روند صلح افغانستان انجام دادهاند، هدف آمریکا چیست؟ این کشورها چه نقشی در صلح احتمالی در افغانستان خواهند داشت؟
سجادی: بحران افغانستان دارای ابعاد مختلف منطقهای و بینالمللی است؛ به همین دلیل آمریکا تلاش میکند از طریق ایجاد توافق با کشورهای منطقه، آنها را نیز در روند صلح افغانستان سهیم سازند، زیرا این واشنگتن میداند در صورت مخالفت این کشورها، روند گفتوگوهای صلح با طالبان به نتیجه نخواهد رسید؛ به همین دلیل آمریکاییها تلاش میکنند به نوعی همراهی و هماهنگیِ چین و روسیه را در مسأله افغانستان کسب کنند. البته به عقیده من، در صورتی که کشورهای منطقه در مورد یک فرمول منطقی به توافق برسند و اجماع نظر منطقهای به وجود آید، شانس موفقیت مذاکرات صلح افغانستان افزایش پیدا میکند و از سوی دیگر، تضمینهای لازم برای اجرایی شدن توافقات صلح به وجود خواهد آمد.
انتهای مطلب/