ایران شرقی/
تحقیق و پژوهش موسسه مطالعات آسیای مرکزی و افغانستان-ایران شرقی
«شوکت میرضیایف» رئیس جمهور ازبکستان (30 سپتامبر-1 اکتبر)، نخستین سفر رسمی خود به هند را انجام داد که در چهارچوب آن با مقامات عالی و همچنین محافل تجاری این کشور دیدار و گفتوگو کرد. بر اساس اعلام منابع رسمی، طی این سفر، دو طرف 20 سند همکاری در زمینههای علمی و فنی، کشاورزی، گردشگری، آموزش نظامی، دادگستری، بهداشت و اکتشافات فضایی امضا کردند. از جمله تاشکند و دهلی نو از آمادگی خود برای ارتقاء سطح معاملات تجاری تا سقف یک میلیارد دلار خبر دادند. همچنین برگزاری تمرینات مشترک نظامی در زمینه مبارزه با تروریسم، همکاری در بخش آموزش نظامی و پزشکی نظامی از دیگر توافقات ازبکستان و هند عنوان شده است. علاوه بر اینها، موضوعاتی نظیر همکاری در زمینه مبارزه با تهدیدات و چالشهای امنیت ملی و منطقهای نیز در اسناد امضا شده طرفین منعکس شده است. در ادامه توافقات قرار شده است تا نهادهای امنیتی و انتظامی دو کشور (از جمله در چهارچوب گروه کاری مشترک مبارزه با تروریسم) تعاملات خود را گسترش دهند.
در همین رابطه، موسسه مطالعات ایران شرقی، با درنظرداشت اهمیت این سفر، نقطه نظر تنی چند از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی مسائل آسیای مرکزی را در خصوص نتایج غیر علنی و پنهان سفر شوکت میرضیایف به هند و تاثیرات احتمالی آن بر وضعیت رقابتهای منطقهای آن جویا شده است که مهمترین دیدگاههای ایشان بدین شرح است:
«حسین اسوبعلی اف» مدیر مرکز تحلیلی «راه حلهای عاقلانه»:
فعالیتهای سیاست خارجی ازبکستان به دلیل گسترش تدریجی حوزه تعامل و همکاریها در آسیای مرکزی و جنوبی بیش از پیش شدت پیدا کرده است که با توجه به تشدید فعالیتهای ازبکستان در عرصه سیاست بینالمللی، سفر میرضیایف به هند را نمیتوان برای روابط دوجانبه «نقطه عطف» توصیف کرد.
روابط ازبکستان و هند همیشه از ثبات لازم برخوردار بوده و هیچ گاه با اختلاف مواجه نبوده است. حتی پیوستن هند به سازمان همکاریهای شانگهای نیز روی روابط دوجانبه تاشکند و دهلی نو تاثیر زیادی نداشته است. با این وجود طی دیدار میرضیایف با مقامات عالی هند بر آمادگی متقابل دو کشور جهت گسترش همکاریها در زمینههای مورد علاقه تاکید شد. البته بخشی از توافقات نیز رسانهای نشدهاند که با توجه به شرایط موجود میتوان گفت که در میان مدت شاهد برخی از تغییر و تحولات در منطقه خواهیم بود.
این واقعیت غیر قابل انکار است که در منطقه آسیای مرکزی و جنوبی وضعیت کاملا جدیدی در حال شکلگیری بوده و تاشکند به دنبال ایجاد فرصتهای جدیدی برای افزایش تعامل و همکاریها در حوزه نفوذ یک سری از کشورها نظیر ایران، هند و پاکستان برآمده است که منافعشان در افغانستان گاهی همپوشانی دارند و گاهی هم در تعارض با هم هستند.
ازبکستان را به سختی میتوان یک بازیگر کلیدی در افغانستان نامید. اما واقعیت این است که بدون مشارکت فعال ازبکستان نیز یک سری از مسائل کلیدی؛ از اقتصاد، تجارت، انرژی و حمل و نقل گرفته تا حل مسالمت آمیز بحران افغانستان به نتیجه مطلوب دست نخواهد یافت. همچنین نباید این واقعیت را فراموش کرد که ازبکستان در حال حاضر به عنوان یک شریان حمل و نقل برای پشتیبانی از نیروهای مسلح آمریکا در افغانستان و دهلیز انتقالی از طریق دریای خزر (قزاقستان - ازبکستان - افغانستان) نقش مهم را بازی میکند.
با توجه به مواضع ازبکستان در رابطه به حل و فصل بحران افغانستان و همچنین فاکتور حضور جمعیت بزرگ ازبکتبار در شمال افغانستان، تاشکند به عاملی مهم در این کشور تبدیل شده است. هرچند به طور رسمی از بررسی موضوع افغانستان در مذاکرات میرضیایف با رهبران هند گزارش نشده است ولی تصور اینکه چنین موضوعی در گفتوگوهای میان تاشکند و دهلی نو به حاشیه رفته باشد، غیر ممکن است. به ویژه اینکه در کنفرانس بین المللی «روند صلح، همکاریهای امنیتی و تعاملات منطقهای» که 26 - 27 مارس سال جاری در تاشکند برگزار شده بود، هند نیز در ردیف روسیه، چین، اتحادیه اروپا، آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر در سطح وزرای خارجه حضور یافته بود. تاشکند و دهلی نو به صورت طولانی مذاکراتی را در مورد وضعیت افغانستان انجام داده و حتی به منافع مشترک در این کشور نیز دست یافتهاند.
به اعتقاد کارشناسان، ازبکستان و هند در خصوص حل و فصل صلح آمیز بحران افغانستان از مواضع همسان برخوردارند؛ هر دو کشور بر تعیین کننده بودن نقش خود مردم افغانستان در مذاکرات صلح تاکید کرده و تحکیم روابط اقتصادی افغانستان با همسایهها و همچنین جلب سایر کشورهای ذینفع به روند صلح و انجام سرمایه گذاری و حمایتهای اقتصادی را از نیازهای اصلی بازگرداندن امنیت و ثبات در افغانستان میدانند.
هند یکی از مهمترین سرمایه گذاران و شرکای تجاری و اقتصادی افغانستان محسوب میشود. گردش مالی بین دو کشور در سال 2018 حدود 900 میلیون دلار بوده و طبق پیش بینیهای مقامات افغانی تا سال 2020 به 2 میلیارد دلار خواهد رسید.1 این در حالی است که هند برای بازسازی افغانستان به میزان 3 میلیارد دلار کمک اقتصادی ارائه کرده و عملا در تمام ولایتهای افغانستان حضور اقتصادی دارد.2 شاخصهای تجارت بین ازبکستان و افغانستان تقریبا شبیه به هند (حدود 600 میلیون دلار) بوده و دو طرف قصد دارند در سالهای نزدیک این رقم را به 1.5 میلیارد دلار برسانند.
3
نزدیکی جغرافیایی ازبکستان (نسبت به برخی دیگر از کشورهای آسیای مرکزی) و همچنین وجود مرز مشترک با افغانستان، مزیت غیر قابل انکار است اما پتانسیل سرمایه گذاری، اقتصادی، علمی و فنی آن با هند قابل قیاس نمیباشد. بنابراین احتمال میرود که ازبکستان قصد دارد به پروژههای مهم تجاری، اقتصادی و زیرساختی هند در افغانستان و منطقه پیوسته و از مزایای مربوطه در همکاریهای منطقهای استفاده کند. نباید فراموش کرد که ازبکستان نیز به دنبال بازارهای فروش کالا (از محصولات کشاورزی گرفته تا ماشین آلات) بوده و نه تنها بازار افغانستان بلکه دسترسی به بازارهای جهانی را در دستور کار قرار داده است.
در اوایل سال 2016، افغانستان، هند و ایران توافقنامه سه جانبه در مورد بندر چابهار را امضا کردند که مشارکت سرمایهای هند جهت بازسازی این بندر 650 میلیون دلار تخمین زده میشود. این مرکز بسیار مهم حمل و نقل منطقه، دسترسی افغانستان، هند، پاکستان، خاورمیانه، آسیای مرکزی، کشورهای مستقل مشترک المنافع و اروپا را به بازار و کالا فراهم میکند.
طی بازدید «اشرف غنی» رئیس جمهور افغانستان از ازبکستان موافقتنامه ساخت راه آهن مزار شریف - شبرغان - میمنه – هرات ؛ به امضا رسید4 که باید بخشی از شبکه گسترده ی ارتباطاتی آسیای مرکزی، افغانستان، هند، پاکستان و ایران را با دسترسی به مسیرهای دریایی فراهم کند. جلب نظر هند برای ساخت این راه آهن قبلا انجام شده بود ولی اطلاعات حاکی از تایید این مذاکرات توسط رهبران ازبکستان و هند، فعلا رسانه ای نشده است.
ازبکستان و هند علاوه بر پروژههای دوجانبه همچنین در رابطه با بازسازی اقتصادی افغانستان و کمک به روند صلح این کشور که در چارچوب تحقق منافع اقتصادی و سیاسی تاشکند و دهلی نو امکان پذیر میباشد، علاقهمند هستند. ارزیابیهای تا حدودی محتاطانه کارشناسان از نتایج سفر رئیس جمهور ازبکستان به هند میتواند به بحث ضرورت لحاظ کردن منافع پکن در آسیای مرکزی و جنوبی و به ویژه تحقق پروژه چینی «یک کمربند - یک جاده» ارتباط داشته باشد که در چهارچوب آن، چین ترجیح میدهد به پاکستان و قابلیتهای حمل و نقلی این کشور در منطقه اتکا کند.
ازبکستان در رابطه با پروژههای بزرگ ارتباطاتی، تجاری و اقتصادی هیچ گاه به صورت صریح به نفع هند و یا چین موضعگیری نکرده بلکه بر اصل حفظ فاصله یکسان بین قدرتهای رقیب در آسیای مرکزی و جنوبی پایبند خواهد ماند. اما با این وجود رهبری ازبکستان درک میکند که اتکاء به پاکستان به عنوان قدرت خارجی که قادر به قرار دادن همه گروههای متخاصم و رقیب افغانی پشت میز مذاکرات و کمک به تامین امنیت و ثبات در منطقه میباشد، چندان درست نخواهد بود. چرا که نگاه جامعه افغانستان و نخبگان سیاسی آن به دلیل مداخلات مداوم پاکستان در امور داخلی افغانستان نسبت به این کشور همسایه منفی میباشد. از سوی دیگر روش همراه با احتیاط در برابر هند و تواناییهای آن در جهت فعال سازی روابط اقتصادی افغانستان با سایر کشورها به طور کامل با منافع فعلی ازبکستان در همسویی قرار دارد.
طی یک سال اخیر ازبکستان هم به لحاظ روابط بین المللی و هم در سطح دوجانبه نسبت به افغانستان سیاست خارجی نسبتا فعالی را دنبال کرد. نمایندگان ازبکستان طی سال 2017 در کنفرانسهای مربوط به صلح افغانستان و از جمله کنفرانس مسکو و «روند کابل» حضور یافتند و در دسامبر 2017 رئیس جمهور افغانستان اشرف غنی از ازبکستان رسما بازدید به عمل آورد که در چهارچوب آن تعدادی از توافقات اقتصادی، تجاری، حمل و نقل، انرژی، سیاسی و امنیتی به امضا رسید. یکی از توافقات جالب ساخت راه آهن «مزار شریف - هرات» میباشد که مشارکت ازبکستان در طراحی و احداث این پروژه را در نظر داشته و بحث جذب منابع مالی مربوط به طرف افغانی میباشد. خط راه آهن جدید با طول 760 کیلومتر زمینه را برای ایجاد دهلیز اقتصادی در شمال غرب افغانستان ، فراهم خواهد کرد.
قبلا گزارش شده بود که ازبکستان قصد جذب شرکتهای هندی برای ساخت خط آهن مزارشریف - هرات را دارد5 همچنین فهرست همکاریهای مشترک ازبکستان و هند در عرصه حمل و نقل و ارتباطات شامل مسیر ازبکستان-ترکمنستان-ایران-عمان، همکاری در رابطه با دهلیز «شمال - جنوب» و راهاندازی پروازهای مستقیم از تاشکند به کلکته و بنگلور میباشد. ولی تائید این برنامهها طی سفر میرضیایف به هند مشاهده نشد. احتمالا دلیل کندی همکاریهای بین هند، ازبکستان، افغانستان و ایران در زمینه حمل و نقل، تجدید تحریمهای آمریکا علیه تهران میباشد.
با وجود اصل استقلال سیاست خارجی هند، همکاریهای امنیتی بین دهلی نو و واشنگتن یک عامل جدی نفوذ بوده و نباید نادیده گرفته شود. در عین حال توافقات میان ازبکستان و آمریکا در زمینههای امنیتی و نظامی نیز وجود دارد که در مجموع هر دو مورد یادشده روی تصمیمات مربوط به سیاست خارجی تاشکند و دهلی نو تاثیر گذار میباشد.
البته تبدیل بندر چابهار ایران به بزرگترین مرکز تدارکات، تجارت و اقتصادی منطقه به نفع آمریکا نیست اما از طرف دیگر با توجه به بروز مشکلات با پاکستان، سیاستمداران در واشنگتن متوجه هستند که مسدود کردن این مسیر تجاری و اقتصادی روی بهبود و بازسازی اقتصادی افغانستان و چشم انداز ثبات در این کشور تاثیر منفی خواهد گذاشت. طبق بیانیه مقامات ارشد وزارت امور خارجه آمریکا، واشنگتن ضمن اعمال تحریمها علیه ایران نسبت به پروژه هند در چابهار که کابل و دهلی را به هم متصل میکند، توجه خواهد داشت. «آلیس ولز» معاون وزیر خارجه آمریکا در امور آسیای جنوبی و مرکزی اعلام کرده است که «درباره موضوع چابهار، در فرایند بررسی روند اعمال تحریمها هستیم. این روند در حال انجام است و ما نگرانی و علاقه مندی در زمینه افزایش صادرات به افغانستان و افزایش صادرات افغانستان به هند را بسیار جدی میگیریم»6
از سوی دیگر پاکستان نیز اشارهای به احتمال ترانزیت کالاهای هند از طریق خاک خود داشته است. اسلام آباد این موضوع را با دولت افغانستان در میان گذاشته است که خود یک رویداد قابل توجه است، زیرا طی مدت طولانی مسیر حمل و نقل زمینی بین کابل و دهلی نو توسط اسلام آباد مسدود شده بود.7
با این حال حتی اگر پاکستان اجازه عبور کالا بین افغانستان و هند از طریق خاک خود را بدهد باز هم هزینههای انتقال بار و محمولهها از مسیر چابهار به مراتب کمتر خواهد بود. اینها همه حاکی از آن است که همکاریهای منطقهای تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارند. بدون تردید به دلیل مداخلات دائمی آمریکا در روند همکاریهای منطقهای، کشورهای آسیای جنوبی نمیتوانند از مزایای همکاریها در زمینههای اقتصادی، تجاری و سرمایه گذاری و ظرفیتهای حمل و نقل خود استفاده موثر به عمل آورند. در واقع آمریکا، مانع همکاریهای منطقهای بوده و کشورها را وا داشته است تا خود را محدود کرده و در همسویی با اولویتهای سیاست خارجی واشنگتن قرار گیرند.
ازبکستان در بحث تشدید فعالیتهای خود در آسیای جنوبی روی دو مسیر مهم حمل و نقل جهت دست یابی به بازارهای جهانی حساب باز کرده است که یکی ایران و دیگری پاکستان است. در این رابطه ازبکستان به سیاستهای آمریکا توجه دارد که از یک سو علیه ایران تحریمهای جدید اعمال میکند و از سوی دیگر نسبت به پاکستان به دلیل روابط نزدیک آن با چین ابراز نارضایتی میکند. در سیاست ازبکستان در رابطه با این منطقه، هند تنها یک «حلقه میانجی» تلقی میشود، زیرا فاصله جغرافیایی محدودیتهای خاصی را برای توسعه همکاریهای نزدیکتر ایجاد کرده است. در این راستا حتی گفتگو با هند در مورد افغانستان نیز به بحث امکانات تدارکاتی بر میگردد که به دلیل سیاستهای آمریکا با محدودیتهای خاصی مواجه است.
«ایگور پانکراتینکو»-عضو سابق شورای عالی مشورتی وزارت دفاع روسیه
در متن تشدید رقابت قدرتها در منطقه، «دهلی نو» به «تاشکند» به عنوان شریک استراتژیکی نگاه میکند که قادر به تغییر موازنه قدرت در آسیای مرکزی خواهد بود.
از آنجا که اصطلاح «مشارکت استراتژیک» به هر دلیلی به طور مکرر در روابط بینالملل استفاده شده ، تا حدود زیادی هم از اعتبار افتاده است. به محض اینکه کشورها در مورد پیادهسازی یک پروژه سیاسی یا اقتصادی به توافق برسند، نمایندگان رسمی آنها بلافاصله از «ماهیت استراتژیک روابط دو جانبه» سخن به میان آورده و به این موضوع که تا چه حد زمینه تحقق آن فراهم میباشد، توجه خاصی نمیکنند. البته این اشاره ربطی به مناسبات میان هند و ازبکستان ندارد، چرا که استراتژیکی بودن روابط بین دو کشور بسیار واضح است. گذشته از آن پروژههای مشترک این دو کشور نه تنها کاملا واقعی و قابل اجرا میباشند بلکه قادر به ایجاد تغییر جدی در توازن قدرت در آسیای مرکزی و از جمله در افغانستان نیز خواهد بود.
نشست بازرگانان و کارآفرینان هند و ازبکستان که در تاریخ 28 سپتامبر در «دهلی نو» برگزار شد، نشان داد که دو طرف بیشتر روی چه زمینههای اقتصادی تمرکز خواهند کرد. مسلما تاشکند و دهلی نو نسبت به بازارهای یکدیگر علاقه مندی دارند. ازبکستان قصد دارد عرضه محصولات کشاورزی، کود، فلزات غیر آهنی و نادر، فراوردههای نساجی و پتروشیمی خود به هند را گسترش دهد. طرف هندی، مشارکت تجاری با تاشکند را به عنوان فرصتی برای افزایش صادرات کالاهای پزشکی، محصولات دارویی، فلزات آهنی، تجهیزات و فنآوریهای مختلف و قطعات یدکی خودرو میداند.
مقامات عالی دو کشور افزایش سه برابری حجم معاملات تجاری (از 323.6 میلیون دلار در سال 2017 تا یک میلیارد دلار تا سال 2020) را در دستور کار قرار دادهاند. هرچند این موضوع برای تاشکند و دهلی نو دارای جذابیت زیادی است ولی اهداف واقعی دو طرف عمیقتر از آن به نظر میرسد. بحث فقط محدود به دو هزار تن اورانیوم نیست که هند طبق قرارداد امضا شده در سال 2014 دریافت میکند. «شوکت میرضیایف» و تیم وی که امروز به دنبال تحقق برنامههای گستردهای در جهت انتقال اقتصاد ازبکستان به سطح ماهیتا جدید و درخور نیازهای قرن 21 میباشند، نسبت به حضور یک بازیگر قدرتمند که نه تنها قادر به ارائه کالا بلکه فنآوریهای مورد نیاز تولیدات مشترک باشد، علاقه مندی دارند.
البته حضور 145 شرکت با مشارکت سرمایههای هند در ازبکستان رقم قابل توجهی است ولی دهلی نو و تاشکند آن را کافی نمیدانند. اگر ایده ساخت پارکهای صنعتی هند در ازبکستان که در حال حاضر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است عملیاتی شود (کاری که چین در حال پیادهسازی در کشورهای همکار خود است)، پس تعداد شرکتهای مشترک با فنآوری بالای ازبکستان و هند به مراتب افزایش خواهد یافت ( در حال حاضر فقط 21 شرکت با سرمایه 100 درصدی هند فعالیت دارند).
البته ماهیت استراتژیک داشتن همکاریهای اقتصادی دو کشور به موارد فوق محدود نمیشود. در حال حاضر به نوعی پیرامون تاشکند «مربعی» از بازیگران خارجی (چین، هند، کره جنوبی و ترکیه) شکل گرفته است که به دنبال گسترش هرچه بیشتر حضور خود در بازار و اقتصاد ازبکستان میباشند. مسلما رقابت بین آنها، برای رهبر ازبکستان فرصت بسیار خوبی را جهت به دست آوردن مزایای حداکثر اقتصادی (و از جمله از طریق تنظیم رقابت میان آنها با هدف توسعه بخشهایی از اقتصاد که برای تاشکند در اولویت قرار دارد) فراهم میکند.
البته روشن است که هند نیز تلاش میکند تا توسعه مشارکت استراتژیک در حوزههای اقتصادی را با نیازهای سیاست خارجی خود مرتبط کند. امروز به دلایل مختلف، تاشکند مناسبترین شریک بالقوه دهلی نو برای گسترش حضور سیاسی آن در منطقه به شمار میرود که در این رابطه موضوع اصلی افغانستان است. ازبکستان با ورود فعال به فرآیند حل و فصل معضل افغانستان و ارائه رویکردهای جدید، موفق به پیشرفت قابل توجهی در این زمینه شد. به طور طبیعی هند ضمن همکاری با تاشکند همچنین به دنبال بهبود وضعیت خود به عنوان یکی از حامیان این فرآیند میباشد.
به ویژه این نکته که اجرای پروژه «تاپی» بدون مشارکت فعال ازبکستان با مشکل مواجه خواهد شد، برای دهلی نو از اهمیت اساسی برخوردار میباشد. البته علاقه هند به ازبکستان در رابطه با منافع سیاسی و امنیتی فقط محدود به بحث افغانستان نبوده بلکه این کشور پروژه چینی «یک کمربند - یک جاده» را چالش اصلی خارجی برای خود میداند. مشکل پیش روی رهبران هند در آن است که هیچ ابزاری برای تاثیرگذاری مستقیم بر شرکای چین در آسیای مرکزی جهت جلوگیری از تحقق این پروژه چینی در اختیار ندارد. تنها امکانی که برای هند باقی میماند این است که از راه پیشنهاد پروژههای جایگزین؛ تحقق «یک کمربند - یک جاده» را با مشکل مواجه کند.
نمونه بارز چنین رویکردی را میتوان در مثال پیوستن دهلی نو در 3 فوریه سال 2018 به پروژه دهلیز حمل و نقل بینالمللی «ایران، عمان، ترکمنستان و ازبکستان» مشاهده کرد. هنوز معلوم نیست که واشنگتن نسبت به درخواستهای مکرر دهلی نو برای عدم ایجاد ممانعت جهت مشارکت ایران در این پروژه چه واکنشی نشان خواهد داد. همچنین بین هند و آمریکا در خصوص قرار ندادن پروژههای مشترک دهلی نو و تهران تحت تاثیر تحریمهای ضد ایرانی، گفتوگوهای جدی ادامه دارد. پکن به این پروژهها به عنوان فرصت بازدارندگی چین نگاه میکند.
برای دومین سال است که هند تلاش در جهت متقاعد کردن «کاخ سفید» در مورد این موضوع را دارد که در برخی موارد ایران برای مقابله با نفوذ چین میتواند مفید باشد. کابینه دونالد ترامپ اعتقاد زیادی نسبت به این موضوع ندارد ولی همزمان در حال بررسی این بحث است که چگونه میتواند از دهلی نو به عنوان شریک استراتژیک خود حمایت به عمل آورد. حتی اگر دهلی نو در رابطه با پروژه دهلیز حمل و نقل بین المللی «ایران، عمان، ترکمنستان، ازبکستان و هند» به موفقیت دست پیدا نکند، باز هم در آینده نزدیک، پروژه جایگزین دیگری را در برابر «یک کمربند - یک جاده» چین ؛ برای تاشکند معرفی خواهد کرد.
با این حال مشارکت استراتژیک هند و ازبکستان تاثیر قابل توجهی بر وضعیت در آسیای مرکزی خواهد داشت. به عبارت دیگر صف بندی به اصطلاح سنتی و معمولی قدرتهای خارجی در این منطقه به تدریج دارد به صفحهای از تاریخ تبدیل شده و به جای آن سیستم جدید بازدارندگی و وزنه متقابل مستقر میشود. در شکلگیری این فرآیند تاشکند بدون اغراق یکی از نقشهای کلیدی را بازی میکند.
«الکساندر کنیازف»-پژوهشگر مسائل سیاسی-امنیتی حوزه مطالعات آسیای مرکزی
سفر «شوکت میرضیایف» به هند در چهارچوب برنامههای معمول و استاندارد سیاست خارجی امروز ازبکستان صورت گرفته است. ازبکستان و هند بنابر یک سری واقعیتها، از جمله به این دلیل که مسیرهای حمل و نقل بین دو کشور از افغانستان بی ثبات عبور میکنند، از منافع تجاری دوجانبه بسیار محدودی برخوردار میباشند.
انتقال بار و محمولهها از طریق بندر «چابهار» ایران امکان پذیر است اما مشکلات ترانزیتی همچنان در قلمرو ترکمنستان وجود داشته و هنوز در این زمینه هیچ نوع تغییراتی که بتواند منجر به بهبود وضعیت شود، قابل پیشبینی نمیباشد. ساخت راه آهن «مزار شریف - هرات» در افغانستان هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد و ازبکستان برای تحقق این پروژه از منابع لازم مالی برخوردار نمیباشد. از سوی دیگر هیچ نوع اطمینانی برای امنیت ساخت و بهره برداری بعدی از آن نیز وجود ندارد.
نکته بعدی این است که ازبکستان و هند به دلیل تشابه اقتصادهایشان، به طور جدی نیازمند کالاهای تولیدی یکدیگر نمیباشند. از اینجاست که مهمترین مسائل مطرح شده طی سفر میرضیایف به دهلی نو عملا خارج از حوزه اقتصادی بوده است.
نکته جالب توجه این است که بخش قابل توجهی از اعضای هیئت رسمی ازبکستان را مقامات نظامی تشکیل دادند. در حوزه نظامی به طور خاص بحث آموزش پرسنل نظامی مورد علاقه دو طرف بود. چرا که هر دو کشور وارد کننده سلاح و تجهیزات نظامی از کشورهای ثالث بوده و به این دلیل همکاریهای نظامی - فنی بین آنها تقریبا غیرممکن به نظر میرسد. از سوی دیگر، نقش منفعل ازبکستان در زمینه همکاریهای نظامی در چارچوب سازمان همکاریهای شانگهای نیز منجر به محدودیت منافع متقابل «تاشکند» و «دهلی نو» شده است (ازبکستان در تمرینات نظامی این سازمان فقط به عنوان ناظر شرکت میکند). ازبکستان در سازمان همکاریهای شانگهای عمدتا به مسائل اقتصادی علاقه نشان میدهد، در حالی که هند دارای جاهطلبیهای سیاسی خاصی بوده و این موضوع به طور قابل توجهی به اختلافات تاریخی این کشور با پاکستان و همچنین رقابتهای سطح کلان با چین در ارتباط است.
بیانیه رئیس جمهور ازبکستان در مورد ضرورت افزایش مبادله تجاری بین دو کشور تا سقف یک میلیارد دلار تا حدودی میتواند از طریق توسعه همکاریها در زمینههای پزشکی و داروسازی و همچنین فنآوریهای اطلاعات که هندیها در این زمینهها پیشرفتهای قابل توجهی دارند، تحقق یابد. (در سال 2017 تبادل کالا بین ازبکستان و هند 327 میلیون دلار بوده است) اما در حقیقت چنین نتیجهای قادر به برآوردن مهمترین اهداف تاشکند نخواهد بود: اقتصاد ازبکستان امروز به بازارهای جدید نیاز دارد ولی دستیابی مطلوب کالاهای تولیدی ازبکستان به بازارهای هند فعلا بعید به نظر میرسد. زیرا تقریبا تمام انواع کالاهای ازبکی از سوی خود هندیها با کیفیت لازم تولید شده و خود آنها نیز علاقه مند به عرضه تولیداتشان به بازارهای آسیای مرکزی و از جمله ازبکستان میباشند.
در رابطه با مسائل امنیت منطقهای رهبران ازبکستان و هند بیشتر در مورد وضعیت افغانستان و حل و فصل مشکل این کشور و همچنین اقدامات تاشکند در خصوص مذاکرات صلح افغانستان بدون پوشش رسانهای بحث و گفتگو کردند. حمایت دهلی نو از اقدامات تاشکند جایی برای شک و تردید ندارد زیرا سیاستهای هر دو کشور در مورد افغانستان به صورت عمده با سناریوهای آمریکا برای افغانستان همخوانی داشته و تناقضی میان تاشکند و دهلی نو در این جهت دیده نمیشود. با این حال مواضع هند در افغانستان قویتر از مواضع ازبکستان نبوده و به این دلیل دهلی نو عملا قادر به کمک قابل توجهی به تاشکند برای افزایش اثربخشی هرگونه مذاکرات مربوط به افغانستان نمیباشد.
امضای توافقاتی در زمینههای آموزش نظامی، صنعت داروسازی و مراقبتهای بهداشتی و همچنین تضمین سرمایهگذاریهای مشترک و همکاری در بخش اکتشافات فضایی از اهمیت قابل توجهی برای توسعه روابط دوجانبه ازبکستان و هند برخوردار میباشد. ولی با این وجود نمیتوان نتایج سفر میرضیایف به هند را دارای دستاوردهای فوق العاده برای روابط دوجانبه و منطقهای ارزیابی کرد.
https://economictimes.indiatimes.com/news/economy/foreign-trade/india-afghanistan-trade-likely-to-reach-2-bn-by-2020-afghan ambassador/articleshow/64978930.cms
https://economictimes.indiatimes.com/news/economy/foreign-trade/pakistan-considering-allowing-india-afghanistan-trade-via-its-territory/articleshow/65818240.cms