امکان سنجی ایده همگرایی کشورهای ترکزبان (بخش دوم)
ایران شرقی
اوایل سپتامبر سال جاری، 6 کشور ترک زبان منطقه در جریان ششمین نشست کشورهای اتحادیه کشورهای ترک زبان، در بیشکک قرقیزستان گرم هم آمدند. این اجلاس از چند منظر حائز اهمیت بود. رئیس جمهوری پیشین ازبکستان که تا 2 سال پیش، کشورش یکی از مخالفان سرسخت تشکیل این اتحادیه بود، حضوری افتخاری در این نشست داشت و علاقمندی خود را برای ورود رسمی به آن اعلام کرد. از سوی دیگر، با تغییر الفبای قزاقی به الفبای لاتین، اکثر کشورهای عضو شورای همکاری کشورهای ترک زبان (به استثناء قرقیزستان) با داشتن فضای زبانی مشترک و خط لاتین؛ فرصتهای بیشتری برای همکاری عمیق در حوزه اطلاعات یافتند که دستاورد مهمی برای آنان محسوب میشود. همچنانکه تحولات ژئوپلتیک در پی اختلاف ترکیه و آمریکا در منطقه نیز، یکی دیگر از دلایل اهمیت این نشست و تاثیرات احتمالی آن است.
از سوی دیگر، حضور نخستوزیر مجارستان که در زمینه بحران مهاجرت؛ اغلب خواهان مدل سیاسی خصمانه در چارچوب اتحادیه اروپا است؛ به عنوان مهمان افتخاری در این نشست به اهمیت راهبرد تازه آنکارا و تشکل منطقهای در حال تشکیل توسط آن کشور که هدف از آن مقابله با دیگر فرایندهای جهانی است؛ میافزاید.
این در حالیست که تاکید مقامات ارشد این کشورها بخصوص از سوی رئیس جمهوری ترکیه (وی برای اولین بار از واژه جهان ترک سخن گفت) به منظور ضرورت ساختار سازی و توسعه این سازمان منطقه ای، پس از تحولات مربوط به ممنوعیت فعالیت جریان های وابسته به فتح الله گولن در آسیای مرکزی، سوالات و ابهاماتی در خصوص چیستی راهبرد جدید ترکیه در منطقه را به ذهن متبادر میسازد. در این میان، واکنش مسکو نیز قابل توجه است. روسیه با وجود ارتباط حسنهای که در حال حاضر با ترکیه دارد، چه نگاهی به بازتعریف سیاست ترکیه در آسیای مرکزی خواهد داشت؟ همچنانکه سازمان پیمان امنیت جمعی، اتحادیه اقتصادی اورآسیایی و سازمان همکاری شانگهای نسبت به ایجاد ساختاری جدید در منطقه، چه دیدگاهی خواهند داشت؟ ایران در این میان، چه جایگاه و نقش تازهای را کسب خواهد کرد و روند تحولات پرشتاب آسیای مرکزی که با راهبردهای جدید ازبکستان شکل گرفته است، با عضویت احتمالی تاشکند در این پروسه، چه سمت و سویی خواهد گرفت.
برای بررسی این مسائل، موسسه مطالعات آسیای مرکزی و افغانستان-ایران شرقی به سراغ تعدادی از کارشناسان مطرح در حوزه مطالعات ترکیه رفته است و با طرح سوالاتی، ابهامات موجود را با آنان به اشتراک گذاشته است. در این بخش، گفتگوی موسسه با حسین اسوبعلیف رئیس مرکز تحلیلی راه حلهای عاقلانه قرقیزستان، را به شرح زیر میآوریم:
1- ایران شرقی: نشست اخیر کشورهای ترک زبان در قرقیزستان و تاکید مقامات ارشد این کشورها و بخصوص رئیس جمهوری ترکیه، بر ضرورت ساختار سازی و توسعه این سازمان منطقهای، پس از تحولات مربوط به ممنوعیت فعالیت جریانهای وابسته به فتح الله گولن در آسیای مرکزی، چه پیامی از طرف ترکیه برای کشورهای آسیای مرکزی میتواند داشته باشد؟
اسوبعلیف: ایده جامعه ترک که شامل اشتراک فرهنگ، زبان و مذهب تحت رهبری ترکیه میشود؛ همواره عنصر مهم سیاست ترکیه از سال 1991 بوده است. نمیتوان گفت که تمام کشورهای منطقه نقش برجسته ترکیه در فرهنگ ترکی را به رسمیت میشناختند، اما همواره به راحتی اشاره میکردند که توسعه اقتصادی ترکیه و همچنین امکانات سرمایهگذاری و چشماندازهای تجاری-اقتصادی آن اهمیت زیادی برای کشورهای منطقه دارند. در واقع، ترکیه به عنوان شریک تجاری-اقتصادی کشورهای آسیای مرکزی؛ یکی از مواضع پیشرو را دارد.
در همین راستا، تمام کشورهای آسیای مرکزی به راحتی از طرحهای ترکیه پیرامون توقف فعالیت گولن حمایت میکردند. ازبکستان و ترکمنستان مدتهاست که این کار را انجام میدهند. تاجیکستان در سالهای 2017-2015 این حمایت را انجام داد. قزاقستان و قرقیزستان هم به طور مداوم سعی دارند حوزه آموزش و پرورش که مدارس ترکی گولن از سال 2016 در آن حضور دارند را اصلاح کنند. این یک مسئله حقوقی است، چرا که همه این اقدامات باید در حوزه قانونی حل و فصل شوند. با این وجود، ترکیه در عوض این اقدام ؛ سرمایهگذاری در حوزه های خدمات، زیرساختها، اقتصاد و تجارت را پیشنهاد میدهد.
با این حال، کشورهای منطقه به خوبی میدانند که در حال حاضر، اقتصاد ترکیه وضعیت خوبی ندارد. ترکیه حتی در دوران رشد اقتصادی باثبات هم همواره بودجه لازم برای سرمایهگذاری در منطقه را نداشته است. نباید فراموش کرد که ترکیه مدتهاست سرمایه های عربستان و دیگر کشورهای عربی را دریافت نکرده است. در حال حاضر، علیرغم اینکه توقف فعالیت گولن اهمیت زیادی برای اردوغان دارد، اما ترکیه تنها میتواند جریان سرمایهگذاریها را وعده دهد؛ چرا که امکاناتش در حال حاضر محدود هستند. ترکیه ممکن است اولویتهای تجاری- اقتصادی را برای کالاهای کشورهای آسیای مرکزی، نیروی کار، آموزش در ترکیه و غیره پیشنهاد دهد.
2- ایران شرقی: آیا میتوان گفت که ترکیه قصد دارد استراتژی جدیدی در آسیای مرکزی اجرا کند؟ اگر پاسخ این سوال مثبت است، ماهیت این استراتژی چیست و چه اهداف کوتاه مدت و بلند مدتی دارد؟ اردوغان و ترکیه چه اهرمهای واقعی برای نفوذ در آسیای مرکزی دارند؟ تفاوت بازی جدید و قدیم آنکارا در این منطقه در چیست؟
اسوبعلیف: بدون شک، ترکیه به طراحی استراتژی جدید برای آسیای مرکزی فکر میکند، اما فعالسازی نظریههای قدیمی مربوط به اتحاد کشورهای ترک زبان پایه و اساس آن را تشکیل میدهند. گسترش اتحاد کشورهای ترک زبان به مرزهای کشورها محدود نشده و ملل ترک اوراسیا (روسیه و چین) را نیز در نظر دارد. برای درک ایدئولوژیهای ترکی پانترکیسم در شرایط جدیدی که پروژه چینی "یک کمربند-یک جاده" و پروژه اتحادیه اقتصادی اوراسیا روسیه در اوراسیا در حال توسعه میباشند؛ باید نشان داد که ترکیه حوزههای نفوذ خود را در اجرای این پروژهها دارد. همچنین باید حضور ترکیه را در نظر گرفت. عامل ترکیه و عامل جامعه ترک به نوبه خود، به سطح سیاسی منتقل نشده و تاثیری بر فرآیند تصمیمگیریهای سیاسی ندارد. اما بدون شک، عواملی هستند که بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی باید آنها را در نظر بگیرند.
هدف کوتاه مدت در این مرحله، تلاش برای جذب تمام کشورهای ترک زبان آسیای مرکزی به ویژه ازبکستان به سمت گفتگو است. به نظر میرسد که نشستهای کشورهای ترک زبان حل و فصل مسائل فرهنگی و تمدن مشترک و ایجاد پایه و اساس برای همکاری و همگرایی جهان ترک را در نظر دارند. هدف بلند مدت در این مرحله، همکاری اقتصادی و سیاسی است، اما اصول آن هنوز تعیین نشدهاند.
در حال حاضر، نمیتوان گفت که ترکیه دارای اهرمهای واقعی نفوذ است. در واقع، آسیای مرکزی از لحاظ همکاری تجاری-اقتصادی و توسعه کسب و کار کوچک و متوسط؛ یکی از مناطق مهم برای ترکیه به شمار میرود. این عوامل بیشتر، وابستگی متقابل را نشان میدهند. ترکیه تنها دارای اهرمهای بالقوه نفوذ است. منظور از اهرمهای بالقوه نفوذ، نسلی است که دوران آموزشی خود را در مدارس و دانشگاههای ترکیه گذرانده و در حال حاضر، در سیستم مدیریت دولتی مشغول به کارند. استفاده از این اهرمها، نشان دهنده "قدرت نرم" ترکیه بوده و نزدیکی ترکیه و کشورهای آسیای مرکزی را در نظر دارد. کشورهای آسیای مرکزی وابستگی اقتصادی شدیدی به سرمایهگذاریهای ترکیه و کمکهای اقتصادی آن ندارند. بنابراین، نفوذ اقتصادی ترکیه، بالقوه است. با این حال، قرقیزستان سعی دارد از ترکیه کمک مالی دریافت کند، اما فعلا صحبت در مورد تزریق هنگفت مالی به اقتصاد این کشور دشوار است.
یک مشکل دیگر نیز برای ترکیه وجود دارد. لابی طرفدار ترکیه از سال 1993 در کشورهای منطقه رشد کرده است، اما این لابی با کمک فتحالله گولن بوده است. در حال حاضر که باید این عنصر از میان برداشته شود، با طرفداران بالقوه گولن چه باید کرد؟ اردوغان در حال حاضر، به چه نیرویی تکیه خواهد کرد؟ پانترکیسم در آسیای مرکزی بیشتر، دارای ریشههای گولن است.
در این راستا، ما معتقدیم که تنها پانترکیسم، استراتژی جدید اردوغان نخواهد بود و در حوزه فرهنگی-سیاسی هم توسعه خواهد یافت. سیاست جدید اردوغان شامل فعالسازی روحانیون ترک برای توسعه اسلام در آسیای مرکزی میشود. برای ترکیه و اردوغان مهم است که آسیای مرکزی؛ ترکیه را به عنوان رهبر جهان اسلام در نظر بگیرد. در دوره جدید استراتژی ترکیه؛ باید در انتظار فعالسازی سیاست منطقهای این کشور در آسیای مرکزی بود.
3- ایران شرقی: روسیه چگونه ممکن است نسبت به تشدید فعالیت احتمالی ترکیه در آسیای مرکزی برخورد کند؟ آیا روابط دوستانه بین روسیه و ترکیه در اینجا به نفع آنکارا خواهد بود؟ آمریکا، اتحادیه اروپا، اسرائیل و دیگر کشورها چگونه به این مسئله مینگرند؟سازمانهایی مانند سازمان پیمان امنیت جمعی، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان همکاری شانگهای چگونه میتوانند با ایجاد ساختار جدید در منطقه برخورد کنند؟
اسوبعلیف: روسیه نگرش محتاطانهای نسبت به توسعه طرحهای ترکیه در آسیای مرکزی داشته و میداند که ترکیه بازی طولانی مدتی را در منطقه انجام میدهد و این مسئله ممکن است در آینده به درگیری منافع آنها منجر شود. علاوه بر این، روسیه میداند که ترکیه عامل نفوذ در مسلمانان قفقاز شمالی و کریمه است. از نظر تاتارها، اردوغان مدافع تمام ترکها و مسلمانان است.
روابط دوستانه ترکیه و روسیه، گام تاکتیکی سیاست بزرگ بینالمللی است. آمریکا، اتحادیه اروپا و اسرائیل همواره نسبت به طرحهای ترکیه در آسیای مرکزی حسن نظر دارند، چرا که در صورت اجرای موفق آنها، نفوذ و وابستگی به روسیه کاهش یافته و نفوذ غرب و اسرائیل در منطقه گسترش مییابد.
میرزاگالی اف: در حال حاضر، همکاری بین روسیه، ایران و ترکیه در حال افزایش است. بین این کشورها که پیرامون مسائل خاص منافع مشترکی دارند یک پیمان ایجاد شده است. به عنوان مثال، شرکت کنندگان نشست تهران همه به این درک رسیدند که در حال حاضر، باید در ادلب فعالیت کنند. البته چنین طرحها و موقعیتهای متمرکزی نمیتوانند باب طبع آمریکا و متحدانش باشد. اما سوریه، آسیای مرکزی نیست. چرا که نه تنها تاریخ، فرهنگ و ذهنیت مشترک، بلکه فرآیندهای اوراسیایی مدرن هم؛ روسیه و کشورهای آسیای مرکزی را به هم متصل میکنند. برخی از کارشناسان معتقدند که ترکیب پروژههای همگرایانه– مانند اتحادیه اقتصادی اوراسیا و شورای همکاری کشورهای ترک زبان؛ بریکس و غیره - امکانپذیر است. از نظر من، گزینههای مختلفی امکانپذیر هستند، اما مهمترین آنها طراحی اهداف و جهتگیریهای مشترک است.
4- ایران شرقی: از دیدگاه شما، آیا جهتگیریهای ژئوپلیتیک مختلف کشورهای آسیای مرکزی امکان اجرای موفق همگرایی گسترده در چارچوب شورای کشورهای ترک زبان را فراهم میآورند؟
اسوبعلیف: با توجه به مواضع قوی روسیه در حوزه نظامی-سیاسی و همگرایی اقتصادی و همچنین مداخله روزافزون چین در اقتصاد، تجارت و منابع طبیعی، شورای کشورهای ترک زبان هرگز به عنصر اصلی سیاست خارجه و عامل همگرایی منطقهای تبدیل نخواهد شد.
هم آسیای مرکزی، هم ترکیه و هم مابقی کشورها این مسئله را میدانند. ترکیه تنها میخواهد نشان دهد که امکانات زیادی در منطقه دارد و بدون شک قصد دارد آنها را گسترش دهد، اما در واقع، این تنها یک فرصت بالقوه است. پتانسیل اقتصادی، مالی و فنی ترکیه برای چنین پروژههایی در منطقه کافی نیست. بنابراین، روسیه و چین همچنان تعیین فرمهای همکاری در منطقه را ادامه خواهند داد.
5- ایران شرقی: سازمانهایی مانند سازمان پیمان امنیت جمعی، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان همکاری شانگهای چگونه میتوانند با ایجاد ساختار جدید در منطقه برخورد کنند؟
اسوبعلیف: فرآیند همگرایی ترک به موازات دیگر فرآیندهای همگرایی صورت خواهد گرفت. شورای همکاری کشورهای ترک زبان دارای یک نقص جدی است. این شورا که در آسیای مرکزی مستقر است، شامل تاجیکستان (عنصر فارسی منطقه) نمیشود. این ایده از ابتدا این نقصان مهم را دارد. در منطقه نباید تاجیکستان را از فضای همکاری حذف کرد. علاوه بر این، افغانستان در محل اتصال قومیتها و فرهنگهای ملل ترک و فارس قرار دارد. در همین راستا، شورای همکاری کشورهای ترک زبان کاملا با نیازهای مدرن در تشکیل فضای همکاری و تعامل در منطقه تطابق ندارد.
6- ایران شرقی: در راستای بیانیه رئیسجمهور ازبکستان مبنی بر الحاق احتمالی کشورش به شورای همکاری کشورهای ترک زبان، استراتژی تاشکند برای ورود به این سازمان را با توجه به نقش مهم ازبکستان در فرآیندهای منطقهای چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا با الحاق ازبکستان فرآیند همگرایی کشورهای ترک زبان تقویت میشود؟
اسوبعلیف: ازبکستان عنصر مهم جهان ترک و مرکز فرهنگ فارسی-ترکی است. این مشارکت ضرورت داشته و بدون شک، تاثیر مثبتی از لحاظ اجرای ایدههای شورای همکاری کشورهای ترک زبان دارد. ازبکستان حلقه مرکزی همگرایی آسیای مرکزی است.
7- ایران شرقی: ایران از لحاظ فرهنگی-مذهبی؛ ترکیه را یکی از رقبای خود در آسیای مرکزی میداند. تقویت فرآیند شکلگیری شورای کشورهای ترک زبان ممکن است چه تهدیدها و چالشهایی برای ایران داشته باشد؟
اسوبعلیف: ایران نباید همگرایی کشورهای ترک زبان را تهدیدی برای منافع خود در نظر بگیرد، چرا که این پروژه واقعبینانه و پایدار نیست. در همین راستا، ضرورتی برای صرف هزینه و زمان برای مقابله با این فرآیندها وجود ندارد. ایران به عنوان مرکز تمدن و فرهنگ فارسی و در عین حال، به عنوان یکی از مراکز مهم جهان اسلام؛ باید یا به عنوان ناظر و یا به عنوان کشوری که میتواند گفتگوی ترکی- فارسی در آسیای مرکزی را پیش ببرد وارد این فرآیندها شود. از نظر من، ایران باید به دنبال راههای مداخله در این فرآیندها باشد و نشان دهد که نفوذ متقابل دو فرهنگ ترکی و ایرانی میتواند پایه و اساسی برای همکاریهای آینده در منطقه باشد.