گفتگوی ایران شرقی با کارشناس مسائل سیاسی آسیای مرکزی
تحلیلی بر راهبردهای سیاست خارجی ازبکستانِ امروز (بخش سوم)
ایران شرقی
نزدیک به 2 سال از روی کارآمدن تفکر تازه در ازبکستانِ پس از کریماف میگذرد. در این مدت، برخلاف انتظارات که میرضیایف میراث دار رئیس جمهوری سابق خواهد بود، تحولاتی عظیم و بعضا شگرف انجام گرفت که میتواند بر تحلیل روند اتفاقات و آینده امنیت و سیاست منطقه تاثیرگذار باشد. تغییر در سیاست منطقهای تاشکند و به طبع آن، جهت گیری آینده تصمیمات فرامنطقهای تاشکند بعنوان یکی از مهمترین کشورهای منطقه آسیای مرکزی، موسسه مطالعات ایران شرقی را بر آن داشت با طراحی و ارائه مجموعه سوالاتی پیرامون چشم اندازها، اولویت و ابزارهای ازبکستان و همچنین مراجع تعیین کنندگی تصمیمات کلان حوزه سیاست خارجی تاشکند، به جمع بندی ای از نقطه نظرات کارشناسان پژوهشگر و متخصص در حوزه مسائل سیاسی آسیای مرکزی حاضر در منطقه بپردازد. همچنانکه نظر ایشان را راجع به چرایی دوری و عدم بازیگری تهران در تحولات اخیر و حوزههای احتمالی همکاری ایران و ازبکستان جویا شدیم که در ادامه دومین قسمت آن از نظر میگذرد.
در این بخش، اظهارات دکتر اسن اسوبعلی اف مدیر مرکز تحلیلی «راه حل های عاقلانه» قرقیزستان، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه مطالعات تروریسم و افراطگرایی مذهبی، معاونت مرکز تحلیلی-پژوهشی دین، قانون و سیاست، و فارغ التحصیل دانشگاه روابط بین المللی مسکو را باهم میخوانیم.
ایران شرقی: با روی کار آمدن شوکت میرضیایف، ازبکستان با برخی کشورها روابط خصوصی برقرار کرده است. چگونه میتوان چشماندازها و بلند مدت بودن اقدامات فعال در سیاست خارجه تاشکند را ارزیابی کرد؟
اسوبعلی اف: پویایی سیاست خارجی ازبکستان پس از روی کار آمدن میرضیایف عزم واقعی دولت برای تغییر اساسی وضعیت ازبکستان هم در سطح منطقهای و هم در سطح بینالمللی را نشان میدهد. برخی سفرهای صورت گرفته (در سطح عالی) به کشورهای همسایه در یک سال و نیم اخیر و فعالیت رئیسجمهور جدید در رابطه با بازیگران ژئوپلیتیک اصلی – روسیه، چین و آمریکا و همچنین شرکای مهم بالقوه مانند ترکیه و ایران هم به این امر اشاره دارد.
دولت جدید ازبکستان به خوبی میداند که باز کردن تدریجی و مرحلهای کشور برای همکاری اقتصادی همه جانبه (منطقهای و بینالمللی) و گفتگوی سیاسی پاسخگوی منافع اساسی کشور است. این موقعیت داخلی کشور بر مجموعه تصورات تاریخی- فرهنگی، اعتماد به ظرفیت انسانی و منابع و همچنین اعتقاد به اینکه ازبکستان به لطف موقعیت جغرافیایی مواضع کلیدی را در منطقه در اختیار دارد استوار است.
در این راستا، طرحهای بلند مدت کشور پیرامون شکلگیری محیط ژئوپلیتیک در منطقه که شرایط لازم را برای رشد اقتصادی ازبکستان و تبدیل تدریجی آن به لوکوموتیو توسعه اقتصادی آسیای مرکزی فراهم بیاورد مستلزم افزایش فعالیت ازبکستان در حوزه سیاست خارجی است. دلیل بلند مدت بودن این طرحها این است که دولت جدید ازبکستان باید تواناییهای خود را به بازیگران خارجی – یعنی آمریکا، روسیه و چین که پروژههای حمل و نقل و انرژی (چین)، روابط تجاری- اقتصادی با کشورهای منطقه (روسیه و اتحادیه اقتصادی اوراسیا) و مسائل امنیتی مرتبط با افغانستان (آمریکا و تا حد کمی روسیه) به آنها بستگی دارد – ثابت کند. بدین ترتیب، این عوامل نشان میدهند که ازبکستان به حفظ روابط خصوصی با کشورهای همسایه، حفظ گفتگوی عمیق با بازیگران خارجی و همچنین ایجاد تصویر یک شریک بلند مدت و قابل پیشبینی از خود علاقمند است.
ایران شرقی: روابط با کشورهای آسیای مرکزی در دو سال اخیر جزو اولویتهای اصلی سیاست خارجه ازبکستان بوده است. در اینجا کدام عوامل تعیینکننده هستند؟
اسوبعلی اف: در اینجا باید چند عامل مرتبط با مسائل امنیتی، اقتصادی و روابط سیاسی که در سالهای استقلال در پایینترین سطح قرار داشتهاند را در نظر گرفت. در دوران ریاستجمهوری کریماف، مسائل مربوط به امنیت داخلی و حفظ قدرت شخصی بر مسائل مربوط به توسعه منطقهای اولویت داشت و در همین راستا، اصل "تهدید استفاده از زور" در برابر کشورهای همسایه - ابزار اصلی سیاست خارجه ازبکستان به شمار میرفت. در رابطه با قزاقستان هم اصل "برابری قدرت" استفاده میشد. در حال حاضر، ازبکستان در سیاست خارجی از اصل "قدرت نرم" که پایه و اساس برقراری روابط خصوصی و نرمالسازی گفت و گو با کشورهای همسایه است استفاده میکند.
دولت جدید ازبکستان میداند که ادامه سیاست داخلی کریماف به انفجار اجتماعی و عواقب فاجعه بار برای کشور منجر میشود. در همین راستا، این دولت تصمیم گرفته تنش اجتماعی- سیاسی موجود در داخل کشور را از طریق فعال سازی سیاست خارجی و حذف موانع تجاری- اقتصادی بین کشورها به خارج منتقل کند. بدین ترتیب، شوکت میرضیایف از یک روش دیگر در حل و فصل مشکلات داخلی از جمله مسائل امنیتی و حفظ ثبات سیاسی استفاده میکند.
در مورد دیگر عوامل مانند حل و فصل مسائل مربوط به تعیین حدود مرزها هم باید اعتراف کرد که این موضوع، فرآیند برقراری روابط خصوصی بین کشورها را متوقف ساخته و احیا و توسعه روابط تجاری- اقتصادی و غیره را دشوار میسازد.
ایران شرقی:مهمترین عوامل در اتخاذ تصمیمات سیاسی خارجی تاشکند کدامند؟
اسوبعلی اف: باید خاطرنشان کرد که اصول اساسی سیاست خارجی ازبکستان تغییری نکردهاند، بلکه تنها روشهای اجرای آنها تغییر کردهاند. در این راستا، منافع ملی ازبکستان هم تغییر کرده و شامل حل و فصل مسائل داخلی از طریق تقویت سیاست خارجی در منطقه یعنی ایجاد فرصتهای شغلی جدید، افزایش رفاه مردم، بهبود زیرساختها، مدرنیزهسازی اقتصاد و بسیاری از مسائل دیگر است که در حال حاضر، از طریق سیاست خارجی بازتر حل و فصل میشوند.
فرآیند تصمیمگیری در ازبکستان - یعنی حفظ عمود قدرت و نقش مهم و مرکزی رئیسجمهور بدون وجود مراکز آلترناتیو برای اتخاذ تصمیمات سیاسی داخلی و خارجی - هم بدون تغییر باقی مانده است. کل سیاست خارجی ازبکستان تا کنون اهداف اصلی زیر را داشته است: امنیت داخلی و خارجی، دفاع از تمامیت ارضی، رشد اقتصاد، دسترسی به بازارهای منطقه و دفاع از منافع اقتصادی کشور.
با این حال، نباید فراموش کرد که ازبکستان به دلیل وجود جوامع بزرگ ازبک در تاجیکستان، قرقیزستان، قزاقستان و تا حدی ترکمنستان، عامل نفوذ در تمام کشورهای منطقه محسوب میشود. پیشتر، سیاست خارجی ازبکستان به گونهای بود که جوامع ازبک در خارج از کشور (قزاقستان و قرقیزستان) در شرایطی بهتر از کشور خود زندگی میکردند و از آزادیهای بیشتری برخوردار بودند. همین موضوع تهدیدات امنیتی را برای خود ازبکستان ایجاد کرد. در حال حاضر، یکی از اهداف مهم میرضیایف، تبدیل ازبکستان به مرکز جاذبه برای تمام جوامع ازبک است. در این راستا، طرحهایی برای تقویت روابط بین مناطق مرزی کشورهای دره فرغانه طراحی شده است.
ایران شرقی: چرا در دوران پیچیدگی روابط بین روسیه و آمریکا، تاشکند قصد دارد روابط جدید و فعالتری با واشنگتن (از جمله همکاری نظامی-فنی) برقرار کند؟ اهداف برنامه مدرنیزهسازی نظامی ازبکستان کدامند؟
اسوبعلی اف: روشهای حل و فصل امنیت منطقهای ازبکستان – یعنی فاصله برابر از قدرتهای جهانی اصلی و حمایت از طرحها با توجه به درک خود از وضعیت امنیت در منطقه - در آینده قابل پیش بینی همچنان بدون تغییر باقی خواهد ماند. این رویکردها باعث میشوند که ازبکستان اولا، نه با روسیه و نه با آمریکا تعهدات بلندمدت نداشته باشد و ثانیا هر گونه تفاهمنامه در حوزه امنیت را در صورت مخالفت با منافع ملی خود فسخ کند.
در این راستا، وضعیت تغییری نکرده است. ازبکستان هرگز سازمان پیمان امنیت جمعی را به عنوان تنها ضامن امنیت در شرایط تهدید از جانب افغانستان در نظر نگرفته و در حال حاضر هم بعید است این اصول را نادیده بگیرد. علیرغم امضای قانون مربوط به تصویب قرارداد همکاری نظامی- فنی با روسیه (در مارس سال 2017) و احساس مثبت نسبت به تقویت روابط دوجانبه، سیاست ازبکستان در حوزه تامین امنیت منطقهای همانند سابق است بدین معنا که ازبکستان در اشکال جمعی امنیت، تحت رهبری روسیه، شرکت نخواهد کرد اما سطح بالای مشاوره و همکاری نظامی- فنی با این کشور را حفظ خواهد نمود.
از طرف دیگر، ازبکستان همکاری با آمریکا در حوزه مدرنیزهسازی اقتصاد و نیروهای مسلح (مطابق با فرمان شوکت میرضیایف در آوریل سال 2018 مبنی بر تایید اولویتهای توسعه همکاری سیاسی و اقتصادی خارجی ازبکستان با شرکای اصلی خارجی در میان مدت) را همچنان ادامه خواهد داد. بدین ترتیب، ازبکستان بار دیگر از اصول فاصله برابر از قدرتهای رقیب اصلی در منطقه (مانند روسیه و آمریکا) پیروی خواهد کرد. ازبکستان در حال حاضر، ایجاد فضای باز برای گفتگوی سیاسی و اقتصادی فعالتر، هم در منطقه و هم با دیگر شرکای بینالمللی را آغاز کرده است. این در حالیست که پیوند عمیق با روسیه که تحت تحریم شدید قرار دارد ممکن است به فرآیند احیای روابط بینالمللی ازبکستان و سیاست خارجی فعال آن آسیب وارد آورد.
با توجه به درک نقش آمریکا در دامن زدن به درگیریهای جهانی و تروریسم در سوریه و افغانستان، ازبکستان هم تمایل دارد از آمریکا فاصله گرفته و به روسیه تکیه کند، اما ممکن است در این صورت، فرآیند رشد اقتصادی کشور و تقویت روابط در منطقه و جهان در معرض خطرات جدی قرار بگیرد. در نتیجه، انتخاب آمریکا به عنوان شریک در حوزه امنیت و همکاری نظامی- فنی یک انتخاب استراتژیک اجباری با توجه به منافع ملی ازبکستان محسوب میشود.
ایران شرقی: حوزههای احتمالی همکاری ایران و ازبکستان کدامند؟
اسوبعلی اف: در حال حاضر، فضای ازبکستان برای همکاری با ایران در تمام زمینههای موجود اعم از روابط تجاری- اقتصادی، همکاری در حوزه حمل و نقل، منابع انرژی، توسعه صنعت، همکاری علمی- فنی و فرهنگی- انسان دوستانه - ؛ باز بوده و میتوان پویایی دیدارهای سطح عالی بین دو کشور و چشماندازهای تقویت روابط بین ایران و ازبکستان را موفق ارزیابی نمود.
در عین حال، به هنگام بررسی چشماندازهای برقراری روابط خصوصی و گفتگوی سیاسی باید ارزیابیهای محتاطانهای انجام داد.
ازبکستان نگران مسئله امنیت بوده و به همین دلیل، تا کنون موضعش نسبت به سیاست ایران در جهان اسلام و حمایت آن از جنبشهای سیاسی اسلامی به ویژه حزب نهضت اسلامی تاجیکستان مشخص نشده است. بدیهی است که تاجیکستان نتایج مذاکرات سطح عالی در زمان سفر روحانی به ازبکستان را به دقت دنبال خواهد کرد. بنابراین، ازبکستان به منظور جلوگیری از تخریب روابط خوب با تاجیکستان محدودیتهای خاصی را در این سفر اعمال خواهد نمود.
در عین حال، میتوان از ازبکستان به عنوان میانجی برای عادی سازی روابط بین تاجیکستان و ایران بهره برد.
روابط فعال بین آمریکا و ازبکستان در حوزه امنیت و همکاری نظامی- فنی و تقابل آمریکا با نفوذ ایران را میتوان یک عامل محدود کننده دیگر در روابط بین ازبکستان و ایران در نظر گرفت.
موضع ازبکستان نسبت به مسئله ورود به سازمان همکاری شانگهای هم برای ایران مهم خواهد بود.
نقش ایران در حل وفصل مسئله افغانستان و امکاناتش برای نفوذ در این کشور – از جمله پتانسیل احیای اقتصادی افغانستان و تامین امنیت و ثبات – ؛ ازبکستان را هم نسبت به این مسئله علاقه مند خواهد ساخت. من فکر میکنم که دو کشور در اینجا تمام امکانات لازم برای انعقاد تفاهمنامههای موفق را دارند.
با این وجود، اگر ایران قصد داشته باشد در آینده قابل پیش بینی سیاست خارجی خود و همکاری تجاری-اقتصادی در آسیای مرکزی را تقویت کند، ازبکستان یک کشور کلیدی برای اجرای این طرحها خواهد بود.
با روی کار آمدن میرضیایف موضع ازبکستان در مورد همکاری منطقهای تغییر کرده و ازبکستان در حال حاضر، از یک کشور مخالف همگرایی منطقهای به حامی اصلی روابط منطقهای عمیق تبدیل شده است. به نظر من، ایران باید در روابط با کشورهای آسیای مرکزی در آینده، این عامل جدید در سیاست خارجی ازبکستان را در نظر بگیرد.