بررسی روابط آمریکا - پاکستان و تاثیر آن بر بحران افغانستان
در نیم قرن گذشته روابط پاکستان و آمریکا فراز و نشیبهای زیادی را طی کرده اما با این وجود همکاریهای دو کشور در زمینههای نظامی و اقتصادی کموبیش جریان داشته است. به رغم چالشهای پدید آمده در روابط اسلامآباد - واشنگتن، ارتش و دولت پاکستان همواره روابط با آمریکا را از اولویتهای سیاست خارجی قلمداد کردهاند اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ و اعلام راهبرد جدید آمریکا در افغانستان و جنوب آسیا روابط دو کشور وارد فاز جدیدی شد که سایه سنگین آن را میتوان بر تحولات افغانستان احساس کرد.
ایران شرقی/
در نیم قرن گذشته روابط پاکستان و آمریکا فراز و نشیبهای زیادی را طی کرده است اما با این وجود همکاریهای دو کشور در زمینههای نظامی و اقتصادی کموبیش جریان داشته است. به رغم چالشهایی که در روابط اسلامآباد - واشنگتن وجود داشته، ارتش و دولت پاکستان همواره روابط با آمریکا را از اولویتهای سیاست خارجی کشور خود قرار دادهاند. با روی کار آمدن دونالد ترامپ و اعلام راهبرد جدید آمریکا در افغانستان و جنوب آسیا روابط دو کشور وارد فاز جدیدی شد. متهم کردن پاکستان به حمایت از افراطگرایی و تروریسم، برجسته سازی نقش هند در افغانستان و تهدید پاکستان به قطع کمک مالی، روابط سردی بیسابقهای را بر روابط دو کشور حاکم کرد. به منظور بررسی سیاست خارجی پاکستان در رابطه با آمریکا و آینده روابط دو کشور، «موسسه مطالعات آسیای مرکزی و افغانستان» گفتگویی با «امجد شعیب» ژنرال بازنشسته و تحلیلگر مشهور مسائل دفاعی پاکستان انجام داده است. متن این گفتگو به شرح زیر است:
سوال: با توجه به فضای سردی که در حال حاضر بر روابط آمریکا و پاکستان حاکم است و فضای بیاعتمادی بر آن حاکم است، ایا ممکن است که روابط دو کشور از فضای بیاعتمادی به اعتماد تبدیل شود؟
امجد شعیب: روابط پاکستان و آمریکا هرگز مانند قبل نخواهد بود و علت آن به وجود آمدن بیاعتمادی بین دو کشور است که حتی همکاری بر اساس منافع مشترک را هم با مشکل مواجه میکند. آمریکا همیشه پاکستان را در شرایط سخت تنها گذاشت و هر زمان به این کشور نیاز داشت با وعدههای دورغین و سو استفاده از نیازهای اسلامآباد همچنین پرداخت کمکهای مالی ناچیز اسلامآباد را با خود همراه کرد. اما در حال حاضر شرایط پاکستان با گذشته بسیار متفاوت است و این کشور دیگر منحصر به آمریکا نیست و میتواند بدون کمک واشنگتن نیازهای مالی و دفاعی خود را تأمین کند.
پاکستان به دنبال دشمنی با آمریکا نیست بنابراین تا جایی که بتواند برای عادی سازی روابط با این کشور تلاش خواهد کرد اما این هرگز به معنای همکاری یا پیروی بی چون و چرا از واشنگتن نیست. ممکن است پاکستان باز هم مجبور به همکاری مقطعی با آمریکا شود اما تفاهم در این زمینه بر اساس شرایط و منافع اسلامآباد خواهد بود و همین موضوع است که برای آمریکاییها قابل تحمل نیست.
سوال: یکی از مسائلی که در اوایل سال میلادی مقامات پاکستان را برافروخت، توئیتهای دونالد ترامپ بود. چه انگیزههای در پس این نوع سیاست وجود دارد و آیا این توئیتها را میتوان حمل بر سیاست واشنگتن علیه اسلامآباد کرد؟
امجد شعیب: توئیتهای ترامپ تنش در جهان را افزایش داده است. وی خشم تعدادی دیگر از ملتها را نیز برانگیخته است و نمیتواند این شیوه را ادامه دهد. از طرفی توئیتهای ترامپ اعتباری ندارد و در واقع ابزاری برای تشخیص واکنش سایر کشورها است تا بر اساس آن سران کاخ سفید بتوانند سیاستهای آینده خود را تنظیم کنند.
سیاست انتشار توئیت توسط مقامات آمریکایی در آینده موفق نخواهد بود چون سرانجام بیشتر کشورها متوجه خواهند شد که هدف واشنگتن از انتشار این توئیتها چیست و نتیجه این است که آمریکا اعتبار خود را از دست میدهد. زمانی که رئیس جمهور آمریکا در توئیتهای خود سایر کشورها را تهدید به جنگ و تحریم میکند اما در عمل واشنگتن علیه آنها وارد عمل نمیشود یا نمیتواند در این زمینه وارد عمل شود چیزی جز رسوایی برای سران کاخ سفید به دنبال ندارد.
سوال: چه دلایل و انگیزههای داخلی و بینالمللی سبب شدند پای پاکستان به پرونده افغانستان باز شود، آیا امکان عدم مداخله پاکستان وجود نداشت؟
امجد شعیب: روسیه قصد داشت از طریق پاکستان به آبهای آزاد راه پیدا کند بنابراین اگر علیه این کشور وارد عمل نمیشدیم نیروهای روسی وارد کشور ما میشدند، از طرفی روسیه روابط خوبی با هند داشت و اسلامآباد میترسید که دهلی نو به کمک این کشور در افغانستان نفوذ پیدا کند که این موضوع خطر امنیتی بزرگ برای پاکستان بود.
از سویی، روسیه سلاح مورد نیاز هند را تأمین میکرد و متحد این کشور بود بنابراین پاکستان این اتحاد را آمادگی برای اقدام علیه خودش تصور میکرد. پاکستان به تنهایی قدرت مواجه شدن با روسیه را نداشت بنابراین مقامات نظامی و سیاسی این کشور تصمیم گرفتند با کمک آمریکا این مشکل را حل کنند، علاوه بر آن واشنگتن کمکهای مالی خود را به پاکستان سرازیر کرده بود که موجب استحکام اقتصادی این کشور در آن زمان بود.
به طور کلی باید بگویم پاکستان حق انتخاب و چاره دیگری نداشت باید با آمریکا همکاری میکرد تا دیگر دشمنان را دفع کند و در غیر این صورت بقای خود این کشور به خطر میافتاد.
پاکستان توانست خطر روسیه را از خود دفع کند اما آمریکا بیوفایی خود را نشان داد و در جنگ با هند هیچ کمکی به اسلامآباد نکرد. نیروی دریایی پاکستان منتظر کمک نیروی دریایی آمریکا بود و با این اعتماد در برابر هند مقاومت کرد اما ناوهای جنگی آمریکایی وارد عرصه کارزار نشدند و پاکستان تنها ماند. از آن زمان که آمریکا برای جنگ با هند به پاکستان کمک نکرد اسلامآباد نیز رفتار دوگانه در برابر واشنگتن پیش گرفت و سعی کرد منافع ملی خود را بر همه چیز مقدم بدارد.
بعد از حادثه 11 سپتامبر آمریکا بار دیگر به پاکستان رجوع کرد اما این بار هم اسلامآباد چارهای جز همکاری با واشنگتن نداشت. اگر پاکستان به مخالفت با آمریکا میپرداخت سرنوشتی بهتر از افغانستان نداشت و مطلب بعدی اینکه اگر پاکستان پایگاههای هوایی خود را در اختیار آمریکا قرار نمیداد هند حاضر بود این کار را انجام دهد و در این صورت همه آسیبها متوجه پاکستان بود.
هند نقش مهمی در نوع روابط پاکستان با آمریکا دارد و این موضوع کاملا روشن است که سیاست خارجی ما با توجه به عملکرد دهلی نو مشخص میشود. هند ابتدا بنگلادش را که پاکستان شرقی بود از این کشور جدا کرد و در حال حاضر سعی دارد کشمیر و بلوچستان را نیز از پاکستان جدا کند.
سوال: ریشههای بحران افغانستان را در چه مسائلی میدانید و نقش بازیگران دولتی در این بین را چگونه ارزیابی میکنید؟
امجد شعیب: ریشه ناامنی در افغانستان اعمال سیاستهای نادرست و سردرگمی آمریکا در این کشور است. آمریکا از گروههای شبهنظامی برای بیرون کردن روسها از افغانستان استفاده کرد اما بعد از پایان جنگ آنها را به حال خود رها کرد این همان اتفاقی است که برای پاکستان هم افتاد زیرا واشنگتن به وعدههای خود عمل نکرد و اسلامآباد را با مشکلاتی که بیشتر آنها به خاطر شرکت در جنگ افغانستان به وجود آمده بود تنها گذاشت.
منافع پاکستان و آمریکا در افغانستان یکی نیست و به همین دلیل اگر دو کشور با هم همکاری کنند این یک نمایش تعارفی خواهد بود و آنها در عمل اهداف خود را دنبال خواهند کرد. با توجه به اینکه همه این اتفاقات با هم گره خورده است، من آمریکا را مقصر اصلی در به وجود آمدن بحران در افغانستان میدانم چرا که این کشور تکلیف خود را با پاکستان و حتی افغانستان مشخص نکرده است و به صورت آزمون و خطا برنامههایی را اجرا میکند که نه تنها موجب ثبات در افغانستان نمیشود بلکه اوضاع را وخیمتر خواهد کرد.
تشکیل ائتلافهای تازه در منطقه که برخی کارشناسان از آن به بلوک منطقهای تعبیر میکنند بر اوضاع افغانستان تأثیرگذار است و دامنه درگیری و اختلاف کشورهای عضو ائتلافهای جدید به افغانستان کشیده خواهد شد. در حال حاضر پاکستان، چین، روسیه، ایران و ترکیه در حال نزدیک شدن به یکدیگر هستند این در حالی است که بلوک هند، آمریکا و اسرائیل مستحکمتر از گذشته سعی دارد برنامههای خود را در منطقه اجرا کند.
شاید نتوان در حال حاضر نتایج تشکیل اتحادهای تازه در منطقه را پیشبینی کرد اما تا یک دهه آینده تغییرات زیادی به وجود خواهد آمد که موجب خواهد شد سیاست خارجی پاکستان بارها تغییر کند و این کشور برای حفظ منافع خود مجبور به همکاری ظاهری با آمریکا شود البته همانطور که قبل از این گفتم روابط پاکستان و آمریکا هرگز مانند قبل نخواهد بود.
آینده سیاست پاکستان در برابر آمریکا را به صورت همکاری مقطعی و دارای فراز و نشیب زیاد، پیش بینی میکنم همچنین عقیده من این است که شکاف در روابط پاکستان و آمریکا رو به افزایش است بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که دو کشور بتوانند برای مدت طولانی به یکدیگر اعتماد کنند یا مانند گذشته از امتیازات همدیگر برخودار شوند.
انتهای مطلب/